موضوعات: "دعا" یا "دعای کمیل" یا "دعای مجیر" یا "دعای ندبه" یا "دعای عرفه" یا "دعای توسل" یا "دعای ابوحمزه ثمالی" یا "دعای صباح" یا "دعای مشلول" یا "دعای عشرات" یا "دعای علوی مصری" یا "دعای سحر" یا "دعای افتتاح" یا "دعای جوشن کبیر"

دعا از منظر حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی )+ دانلود کتاب

نوشته شده توسطرحیمی 12ام بهمن, 1392

قالَ الامامُ العَسکَری (ع) :

«لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.»

عبادت كردن به زيادى روزه و نماز نيست،

بلكه [حقيقتِ] عبادت، زياد در كار خدا انديشيدن است.

کتاب «دعا از منظر حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی» از دیگر کتاب‌هایی است که انتشارات انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده و می‌تواند مونس خوبی برای روزهایی که به دعا و نیایش و روزه داری، نیازمندیم، باشد.

این کتاب به کوشش علیرضا برازش نوشته و در ۵ فصل گردآوری و تنظیم شده است. این کتاب که به گفته نویسنده منبعی جز نرم‌افزار جدید «حدیث ولایت» از منشورات مشترک «مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی» و «موسسه‌ حفظ و نشر آثار حضرت آیة الله‌العظمی خامنه‌ای» نداشته، چنان تنظیم شده است که گویی رهبر انقلاب دست بر قلم برده و هر آنچه که درباره دعا و نیایش لازم بوده تا مخاطبان بدانند و بخوانند بر روی کاغذ آورده است.

کتاب «دعا از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای …» از ۵ فصل تشکیل می‌شود؛ «معانی دعا، اجابت و ذکر»، «اهمیت دعا و ذکر»، «شرایط دعا، شروط اجابت»، «فواید و دستاوردهای دعا» و «در دعا از خدا چه بخواهیم؟» فصول کتاب را تشکیل می‌دهند که این فصل‌ها را ارجاعات و نمایه‌ها، همچنین نمونه‌ای از درخواست‌های ذکر شده در ماه مبارک رمضان همراهی می‌کنند.

این کتاب که از این قسمت قابل دریافت است٬ ابتدا به اصل رابطه قلبی انسان با خدا و ارتباط و اتکال انسان با خدا می‌پردازد. نویسنده البته صرفاً به جمع‌آوری و تدوین سخنان رهبر معظم انقلاب نپرداخته و منابع این سخنان را نیز به عنوان پانویس در صفحات کتاب آورده است. به عنوان مثال جایی که بیانات مقام معظم رهبری به قرآن کریم یا منابعی چون «کافی» ارجاع می‌شود، این مآخذ و منابع در پاورقی کتاب قید می‌شود.

صاحب سخنان گرانبها درباره دعا و نیایش در فرمایش‌های خود تلاش می‌کنند به ارزش عبودیت، خشوع و خاکساری و روح عبادت توجه داشته باشند و نویسنده با توجه به همین اصل، مفاهیم و فصل‌بندی کتاب را به نحوی مرتب کرده است که ابتدا بر روح عبادت تأکید شود.

اقسام دعا، یکی دیگر از بخش‌های کتاب است که به درخواست، تمجید، تمحید و اظهار محبت و ارادت اشاره دارد. نویسنده تلاش می‌کند نمونه‌ای از مصادیق ذکر و دعا را در تمام فصول خود بیاورد.

ارزش و اهمیت دعا در سراسر این اثر ۱۵۰ صفحه‌ای به مخاطبان یادآوری می‌شود و نویسنده براساس سخنان رهبر فرزانه انقلاب، روش‌ها و شیوه‌های دعا و تقاضا از خدا را به خوانندگان می‌آموزد. این درست همان چیزی است که عمده مردم ما در آن دچار اشکال‌اند و نمی‌دانند خواسته‌های خود را با پروردگار بی‌همتا چگونه بخواهند. آنها گاهی به سبب نیاموختن راه‌های درست عبادت، ذکر و دعا به بیراهه می‌روند و دست به خرافه‌گرایی می‌زنند.

بخش پایانی کتاب، مرور چند دعا و نیایش از جمله دعای معروف و زیبای «ابوحمزه ثمالی» است که در سحرهای ماه مبارک رمضان قرائت می‌شود. معظم له با بررسی این ادعیه، نحوه و روش تقاضا از خداوند را به خوبی به مردم می‌آموزد که در بخشی از آن می‌خوانیم: «خداوند از حاجت بزرگ انسان که هراسی ندارد! از خدا، هرچه بزرگ‌تر بخواهید. مبادا یک وقت انسان با خود بگوید: «خوب؛ من این چیزی را که می‌]واهم، اگر برای خودم بخواهم، قابل شدن است. اما طلب عافیت برای همه انسان‌ها، خیلی بزرگ است. چطور این را از خدا بخواهم؟!» نه؛ بخواهید. برای بشریت بخواهید. برای همه انسان‌ها بخواهید. بعضی چیزها را برای همه مسلمین بخواهید….»

دریافت کتاب

 

منبع: پایگاه پژوهشی - تحلیلی راه برد


متن، ترجمه و صوت دعای مشلول + دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 8ام بهمن, 1392


امام حسین علیه‏ السلام فرمود:

«من با پدرم، علی علیه‏ السلام در شب تاریکی به طواف خانه خدا مشغول بودیم، در این هنگام، متوجه ناله ه‏ای جانگداز و آهی آتشین شدیم، شخصی دست نیاز به درگاه بی‏ نیاز دراز کرده و با سوز و گدازی بی‏ سابقه به تضرع و زاری مشغول است.
پدرم فرمود: ای حسین! آیا می ‏شنوی ناله گناهکاری را که به درگاه خدا پناه آورده و با قلبی پاک، اشک ندامت و پشیمانی می ‏ریزد؟ او را پیدا کن و پیش من بیاور».
امام حسین علیه‏ السلام فرمود: «در آن شب تاریک، گرد خانه حق گشتم تا او را در میان رکن و مقام پیدا کرده، به خدمت پدرم آوردم.
حضرت علی علیه ‏السلام دید جوانی است زیبا و خوش اندام با لباسهای گرانبها؛به او فرمود: تو کیستی؟

عرض کرد: مردی از اعرابم؛ پرسید: این ناله و فریاد برای چه بود؟ گفت: از من چه می‏ پرسی یا علی علیه ‏السلام! که بار گناهم پشتم را خمیده و نافرمانی پدر و نفرین او اساس زندگیم را درهم پاشیده و سلامتی را از من ربوده است؟!
حضرت فرمود: قصه تو چیست؟

گفت: پدر پیری داشتم که به من خیلی مهربان بود، ولی من شب و روز به کاری زشت، مشغول بودم و هرچه پدرم مرا نصیحت و راهنمایی می‏کرد نمی‏پذیرفتم، بلکه گاهی او را آزار رسانده، دشنامش می‏دادم.یک روز پولی خواستم و در نزد او سراغ داشتم، برای پیدا کردن آن پول، نزدیک صندوقی که در آنجا پنهان بود، رفتم تا پول را بردارم، پدرم از من جلوگیری کرد، من دست او را فشردم و بر زمینش انداختم، خواست از جای برخیزد از شدت درد نتوانست، پولها را برداشتم و در پی کار خود رفتم،
در آن دم شنیدم که گفت: به خانه خدا می‏روم و تو را نفرین می‏ کنم؛ چند روز روزه گرفت و نماز خواند، پس از آن آماده سفر شد و بر شتر سوار شد و به جانب مکه حرکت کرد و رفت تا خود را به کعبه رساند؛ من شاهد کارهایش بودم، دست به پرده کعبه گرفت و با آهی سوزان مرا نفرین کرد، به خدا قسم هنوز نفرینش تمام نشده بود که این بیچارگی مرا فرا گرفت و تندرستی را از من سلب نمود؛ بعد پیراهن خود را بالا زد، دیدیم یک طرف بدن او خشک شده و حس و حرکتی ندارد.
جوان گفت: بعد از این پیشامد بسیار پشیمان شدم و نزد او رفته و عذر خواهی کردم ولی او نپذیرفت و به طرف خانه رهسپار گشت. سه سال بر همین منوال گذشت و همیشه از او پوزش می‏ خواستم و او رد می‏ کرد تا این که سال سوم ایام حج درخواست کردم همان جایی که مرا نفرین کرده‏ ای دعا کن، شاید خداوند سلامتی را به برکت دعای تو به من بازگردان، قبول کرد و با هم به طرف مکه حرکت کردیم تا به وادی اراک رسیدیم؛ شب تاریکی بود، ناگاه مرغی از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و پر زدن او، شتر پدرم رمید و او را از پشت خود بر زمین افکند، پدرم میان دو سنگ واقع شد و از تصادم به آنها مُرد و او را همان جا دفن کردم؛ این گرفتاری من فقط به واسطه نفرین و نارضایتی پدرم می ‏باشد.
امیرالمؤمنین علیه ‏السلام فرمود:

فریادرس تو دعایی است که پیغمبر به من تعلیم داده است، به تو می ‏آموزم و هر کس آن دعا، که اسم اعظم در آن است، بخواند بیچارگی و اندوه و درد و مرض و فقر و تنگدستی از او برطرف می‏گردد و گناهانش آمرزیده می‏شود و حضرت مقداری از مزایای آن دعا را شمرد».
امام حسین علیه‏ السلام فرمود: «من از امتیازات آن دعا بیشتر از جوان بر سلامتی خویش مسرور شدم.

آنگاه حضرت فرمود: در شب دهم ذیحجه، دعا را بخوان، و صبحگاه پیش من آی تا تو را ببینم؛ و نسخه دعا را به او داده بعد از چندی جوان با شدادی به سوی ما آمد و نسخه دعا را تسلیم کرد. وقتی که از او جستجو کردیم، سالمش یافتیم و گفت: به خدا این دعا اسم اعظم دارد، سوگند به پروردگار کعبه، دعایم مستجاب شد و حاجتم برآورده گردید.
حضرت فرمود: قصه شفا یافتن خود را بگو. او گفت: در شب دهم همین که دیدگان مردم به خواب رفت دعا را به دست گرفتم و به درگاه خدا نالیدم و اشک ندامت ریختم؛ برای مرتبه دوم، خواستم بخوانم آوازی از غیب آمد: ای جوان! کافی است؛ خدا را به اسم اعظم، قسم دادی و دعایت مستجاب شد؛ پس از لحظه ‏ای به خواب رفتم،

یغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم که دست بر بدن من گذاشت و فرمود: «احتفظ بالله العظیم فانک علی خیر» از خواب بیدار شدم و خود را سالم یافتم».
آن دعایی که حضرت، تعلیم داد دعای مشلول است که اول آن این است:


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكرامِ

يا حَىُّ يا قَيّوُمُ يا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ،يا هُوَ

يا مَنْ لا يَعْلَمُ ما هُوَ وَلا كَيْفَ هُوَ وَلا حَيْثُ هُوَ اِلاّ هُوَ، ……. [1] .

دانلود فایل صوتی:

دعای مشلول با نوای  استاد فرهمند

دعای مشلول با نوای مهدی صدقی

“دعای مشلول” با نوای حاج میثم مطیعی  61.64 MB

دعای مشلول با نوای میثم کاظم

دعای مشلول با نوای سید مهدی المنوری

دعای مشلول با نوای سید ولید المزیدی

دعای مشلول با نوای سيد عادل علوي

دعای مشلول با نوای الیاس المرزوق

دعای مشلول با نوای حسین غریب

 

متن و ترجمه

موسوم به دعاء الشّاب المأخوذ بذنبه منقول از کتب کفعمى و مهج الدّعوات ، و آن دعائى است که تعلیم فرموده آنرا حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام بجوانى که بواسطه گناه و ستم در حقّ پدر خویش شل شده بود پس این دعا را خواند در خواب حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله را دید که دست بر اندام او مالید و فرمود محافظت کن بر اسم اعظم خدا که کار تو بخیر خواهد بود پس بیدار شد در حالتى که تندرست بود و دعا این است :

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللّهِ

خدایا از تو مى خواهم به نامت بسم الله

الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکرامِ یا حَىُّ یا قَیّوُمُ یا حَىُّ لا اِلهَ

الرحمن الرحیم اى صاحب جلال و بزرگوارى اى زنده پاینده اى زنده اى که معبودى

اِلاّ اَنْتَ یاهُوَ یامَنْ لایَعْلَمُ ما هُوَ وَ لاکَیْفَ هُوَ وَ لا اَیْنَ هُوَ وَ لا حَیْثُ هُوَ

جز تو نیست اى کسى که جز او کسى نداند که چیست او و چگونه است او و درکجاست او و در کدام

اِلاّ هُوَ یا ذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکوُتِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالْجَبَروُتِ یا مَلِکُ یاقُدُّوسُ یا

سو است اى داراى ملک و ملکوت اى داراى عزت و جبروت (قهر و قدرت ) اى پادشاه جهان اى منزه از هر عیب اى

سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا خالِقُ یا

سالم از هر نقص اى ایمنى بخش اى نگهبان اى عزیز اى داراى قهر اى با عظمت اى آفریننده اى

بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا مُبیدُ

پدید آورنده اى صورت بخش اى سود دهنده اى تدبیر کننده اى محکم کار اى سبب آغازخلقت و اى سبب پایان آن اى نابود کننده

یا وَدُودُ یا مَحْمُودُ یا مَعْبوُدُ یا بَعیدُ یا قَریبُ یا مُجیبُ یا رَقیبُ یا

اى محبت شعار اى پسندیده اى معبود خلق اى دور و اى نزدیک اى پاسخ دهنده اى نگهبان اى

حَسیبُ یا بَدیعُ یا رَفیعُ یا مَنیعُ یا سَمیعُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ

حساب دارنده اى نوین آفرین اى رفیع مقام اى بلند مرتبه اى شنوا اى دانا اى بردبار اى کریم

یا حَکیمُ یا قَدیمُ یا عَلِىُّ یا عَظیمُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا

اى فرازنه اى قدیم اى والا اى بزرگ اى مهرپیشه و اى نعمت بخش اى پاداش ده اى

مُسْتَعانُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا وَکیلُ یا کَفیلُ یا مُقیلُ یا مُنیلُ یا نَبیلُ

یارى جسته شده اى پُر جلالت اى زیبا اى وکیل اى کفیل اى درگذرنده اى نعمت رساننده اى ماهر

یا دَلیلُ یا هادى یا بادى یا اَوَّلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا قآئِمُ یا

اى راهنما اى رهبر اى آغاز کننده اى اول اى آخر اى ظاهر اى باطن اى استوار اى

دآئِمُ یا عالِمُ یا حاکِمُ یا قاضى یا عادِلُ یا فاصِلُ یا واصِلُ یا طاهِرُ

ابدى اى دانا اى حکم فرما اى داور اى دادگر اى جدا کننده اى پیوند کننده اى پاک

یا مُطَهِّرُ یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ

اى پاکیزه اى توانا اى با اقتدار اى بزرگ اى با عظمت اى یگانه اى تک اى بى نیاز

یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ

اى کسى که نزاید و زائیده نشده و نیست برایش همتایى هیچکس و نیست برایش همسر و رفیقى

وَ لا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ وَلااتَّخَذَ مَعَهُ مُشیرا وَلاَ احْتاجَ اِلى ظَهیرٍ وَ لا

و نباشد با او وزیرى و نگرفته براى خود مشاورى و نه نیازمند به کمک کارى است و نه

کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ

معبودى جز او است شایسته ستایشى جز تو نیست پس تو برترى از آنچه ستمکاران گویند

عُلُوّا کَبیرا یا عَلِىُّ یا شامِخُ یا باذِخُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا

بسیار برتر، اى والا اى بلند رتبه اى والا مقام اى گشاینده اى عطا بخشنده اى فرح بخش اى

مُفَرِّجُ یا ناصِرُ یا مُنْتَصِرُ یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ یا مُنْتَقِمُ یا باعِثُ یا

گشایش دهنده اى یاور اى مددکار اى دریابنده اى هلاک کننده اى انتقام گیرنده اى برانگیزنده اى

وارِثُ یا طالِبُ یا غالِبُ یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ یا تَوّابُ یا اَوّابُ

ارث برنده اى جوینده اى پیروزمند اى کسى که از دستش نرود گریز پایى اى توبه پذیر اى رجوع پذیر

یا وَهّابُ یا مُسَبِّبَ الاْسْبابِ یا مُفَتِّحَ الاْبْوابِ یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِىَ

اى بخشنده اى سبب ساز هر سبب اى گشاینده درهاى بسته اى کسى که هر زمان بخوانندش

اَجابَ یا طَهُورُ یا شَکُورُ یا عَفُوُّ یا غَفُورُ یا نُورَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ

اجابت کند اى پاکى بخش اى پاداش ده شاکران اى درگذرنده اى آمرزنده اى نور روشنیها اى تدبیر کننده

الاُْموُرِ یا لَطیفُ یا خَبیرُ یا مُجیرُ یا مُنیرُ یا بَصیرُ یا ظَهیرُ یا کَبیرُ یا

امور اى نعمت بخش اى بینا اى پناه ده اى روشنى ده اى بینا اى پشتیبان اى بزرگ اى

وِتْرُ یا فَرْدُ یا اَبَدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا کافى یا شافى یا وافى یا

یگانه اى بى همتا اى جاویدان اى تکیه گاه اى بى نیاز اى کفایت کننده اى شفا دهنده اى وفا دار اى

مُعافى یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ یا

صحت بخش اى نیکوکار اى زیب بخش اى نعمت ده اى فزون بخش اى بزرگوار اى یگانه شناخته شده ، اى که از برترى

مَنْ عَلا فَقَهَرَ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ

بر همه قاهر است اى که فرمانروا است و نیرومند اى که در درونى و از درون آگاه اى بپرستندش و او پاداش دهد
یا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ وَ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ وَ لا

اى که نافرمانیش کنند و بیامرزد اى که در فکرها نگنجد و دیده اى او را درنیابد و هیچ

یَخْفى عَلَیْهِ اَثَرٌ یا رازِقَ الْبَشَرِ یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ یا عالِىَ الْمَکانِ یا

کارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گیر هر اندازه اى والا مکان اى

شَدیدَ الاْرْکانِ یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ یا قابِلَ الْقُرْبانِ یا ذَاالْمَنِّ

سخت قدرت اى جابجا کننده زمان اى قبول کننده قربانى اى دارنده نعمت

وَالاِْحْسانِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالسُّلْطانِ یا رَحیمُ یا رَحمنُ یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ

و احسان اى صاحب عزت و سلطنت اى بخشاینده اى مهربان اى که هر روز

فى شَاْنٍ یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ یا عَظیمَ الشَّاْنِ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ

در کارى است اى که کارى از کار دیگر سرگرمش نکند اى بزرگ مقام اى که در هر

مَکانٍ یا سامِعَ الاْصْواتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ یا

جا هستى اى شنواى هر صدا اى اجابت کننده دعاها اى برآرنده خواسته ها اى

قاضِىَ الْحاجاتِ یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ یا راحِمَ الْعَبَراتِ یا مُقیلَ

روا کننده حاجتها اى فرو فرستنده برکات اى رحم کننده بر اشکها (و گریه ها) اى نادیده گیر

الْعَثَراتِ یا کاشِفَ الْکُرُباتِ یا وَلِىَّ الْحَسَناتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ یا

لغزشها اى برطرف کننده ناراحتیها اى بدست دارنده نیکیها اى بالا برنده مقامها اى

مُؤْتِىَ السُّؤُلاتِ یا مُحْیِىَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا مُطَّلِعا عَلَى

دهنده خواسته ها اى زنده کننده مرده ها اى گردآورنده پراکنده ها اى آگاه بر

النِّیّاتِ یا رادَّ ما قَدْ فاتَ یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الاْصْواتُ یا مَنْ لا

نیّتهاى دل اى برگرداننده آنچه از دست رفته ، اى که صداها بر او مشتبه نشود اى که (زیادى ) خواهشها او را

تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ وَ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ یا نُورَ الاْرْضِ

به ستوه و خستگى در نیاورد و تاریکیها او را فرا نگیرد اى روشنى زمین

والسَّمواتِ یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا بارِئَ النَّسَمِ یا جامِعَ

و آسمانها اى سرشار دهنده نعمتها اى جلوگیر رنج و ملالها اى آفریننده انسان اى گردآورنده

الاُْمَمِ یا شافِىَ السَّقَمِ یا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ یا

ملتها اى بهبودى ده بیماریها اى خالق روشنى و تاریکیها اى صاحب جود و کرم اى

مَنْ لا یَطَاءُ عَرْشَهُ قَدَمٌ یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ یا اَکْرَمَ الاْکْرَمینَ یا اَسْمَعَ

که گامى به عرشش نرسد اى بخشنده ترین بخشندگان اى کریم ترین کریمان اى شنواترین

السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ یا اَمانَ الْخائِفینَ

شنوایان اى بیناترین بینایان اى پناه پناه جویان اى ایمنى بخش ترسناکان

یا ظَهْرَ اللاّجینَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا غایَهَ

اى پشت و پناه پناهندگان اى یاور مؤ منان اى فریادرس فریادطلبان اى منتها مقصود

الطّالِبینَ یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ یا مَلْجَاَ کُلِّ

خواهندگان اى رفیق هر غریب و مونس هر تنها اى پناه هر

طَریدٍ یا مَاْوى کُلِّ شَریدٍ یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّهٍ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ

آواره اى جاى ده هر گریخته اى نگهدار هر گمشده اى رحم کننده پیر کهن سال

یا رازِقَ الّطِفْلِ الصَّغیرِ یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ یا فک کُلِّ اَسیرٍ یا

اى روزى ده کودک خردسال اى پیوند دهنده استخوان شکسته اى رها کننده هر گرفتار دربند اى

مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ یا عِصْمَهَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ

بى نیاز کن هر بینواى مستمند اى پناه ترسناکِ پناه جو اى که چاره اندیشى

وَالتَّقْدیرُ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلى

و اندازه گیرى کارها بدست او است اى که هر مشکلى براى او سهل و آسان است اى که بى نیازى از

تَفْسیرٍ یا مَنْ هُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ خَبیرٌ یا

شرح و تفسیر اى که بر هر چیز توانایى اى که بهر چیز خبیر و آگاهى اى

مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ بَصیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ

که به هر چیز بینایى اى فرستنده بادها اى شکافنده روشنى صبح اى برانگیزنده

الاْرْواحِ یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا سامِعَ کُلِّ

جانها اى صاحب جود و سخا اى که بدست قدرت او است هر کلید اى شنونده هر

صَوْتٍ یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ یا مُحْیِىَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ یا عُدَّتى

صدا اى جلوتر از هر گذشته اى زنده کننده هر شخصى پس از مرگ اى ذخیره من در روز

فى شِدَّتى یا حافِظى فى غُرْبَتى یا مُونِسى فى وَحْدَتى یا وَلِیى

سختى و دشوارى اى نگهدارم در روز غربت و بى کسى اى همدمم در تنهایى اى ولى

فى نِعْمَتى یا کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ وَ تُسَلِّمُنىِ الاْقارِبُ

نعمتم اى پناهگاه من در آن هنگام که راهها مرا مانده و خسته کنند و نزدیکان

وَ یَخْذُلُنى کُلُّ صاحِبٍ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ

مرا واگذارند و هر رفیق و دوستى دست از یاریم بکشند اى تکیه گاه هرکس که تکیه گاهى ندارد اى پشتوان آن کس که پشتوانه ندارد

یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ

اى ذخیره تهیدستان اى نگهدار کسى که نگهدارى ندارد اى پناهگاه آن کس که پناهگاهى ندارد

یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ

اى گنج بى گنجان اى پایه محکم آن کس که پایه محکمى ندارد اى فریادرس کسى که فریادرس ندارد

یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ یا جارِىَ اللَّصیقَ یا رُکْنِىَ الْوَثیقَ یا اِلهى

اى همسایه بى همسایگان اى همسایه به من پیوسته اى رکن استوار من اى معبود

بِالتَّحْقیقِ یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ یا شَفیقُ یا رَفیقُ فُکَّنى مِنْ حَلَقِ

مسلَّم من اى پروردگار خانه کعبه اى مهربان اى رفیق آزادم کن از حلقه هاى

الْمَضیقِ وَاصْرِفْ عَنّى کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضیقٍ وَاکْفِنى شَرَّ ما لا اُطیقُ

تنگ (روزگار) و بگردان از من هر غم و اندوه و فشارى را و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم

وَاَعِنّى عَلى ما اُطیقُ یا رآدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقُوبَ یا کاشِفَ ضُرِّ

و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم اى که یوسف را به یعقوب برگرداندى اى که ایوب را از گرفتارى

اَیُّوبَ یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ یا رافِعَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ وَ مُنْجِیَهُ مِنْ

نجات بخشیدى اى آمرزنده خطاى داود اى بالا برنده عیسى بن مریم و نجات دهنده او از

اَیْدِى الْیَهوُدِ یا مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِى الظُّلُماتِ یا مُصْطَفِىَ

دست یهود اى پاسخ دهنده آواز یونس در تاریکیهاى دریا اى برگزیننده

مُوسى بِالْکَلِماتِ یا مَنْ غَفَرَ لِآدَمَ خَطیَّئَتَهُ وَرَفَعَ اِدْریسَ مَکانا

موسى (بوسیله سخن گفتن ) بدان کلمات اى که بخشیدى بر آدم خطایش را و ادریس را از رحمت خویش به جایى

عَلِیّا بِرَحْمَتِهِ یا مَنْ نَجّى نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الاْوُلى

بلند بردى اى که نوح را از غرق نجات دادى اى که قوم عاد قدیم را هلاک کردى

وَ ثَمُودَ فَما اَبْقى وَ قَوْمَ نوُحٍ مِنْ قَبْلُ اِنَّهُمْ کانُوا هُمْ اَظْلَمَ وَ اَطْغى

و ثمودیان را باقى نگذاشتى و پیش از آنها قوم نوح را که آنها ستمگرتر و سرکش تر بودند

وَالْمُؤْتَفِکَهَ اَهْوى یا مَنْ دَمَّرَ عَلى قَوْمِ لوُطٍ وَ دَمْدَمَ عَلى قَوْمِ

و دهکده هاى واژگون را بیفکندى اى که نابودى بر قوم لوط فرستادى و هلاک کردى قوم

شُعَیْبٍ یا مَنِ اتَّخَذَ اِبْراهیمَ خَلیلا یا مَنِ اتَّخَذَ مُوسى کَلیما وَاتَّخَذَ

شعیب را اى که ابراهیم را خلیل گرفتى اى که موسى را هم سخن خود ساختى و

مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیبا یا مُؤْتِىَ لُقْمانَ

محمد صلى الله علیه و آله را حبیب خود کردى اى که به لقمان

الْحِکْمَهَ وَالْواهِبَ لِسُلَیْمانَ مُلْکا لا یَنْبَغى لاِحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ یا مَنْ

حکمت عطا کردى و به سلیمان فرمانروایى و پادشاهى آن چنانى دادى که براى هیچکس پس از او

نَصَرَ ذَاالْقَرْنَیْنِ عَلَى الْمُلُوکِ الْجَبابِرَهِ یا مَنْ اَعْطَى الْخِضْرَ الْحَیوهَ

شایسته نبود اى که ذوالقرنین را بر پادشاهان سرکش یارى دادى اى که به خضر آب حیات دادى

وَرَدَّ لِیُوشَعَ بْنِ نوُنٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غرُوُبِها یا مَنْ رَبَطَ عَلى قَلْبِ اُمِّ

و براى یوشع بن نون آفتاب را پس از غروب کردن برگرداندى اى که به دل مادر موسى آرامش بخشیدى

مُوسى وَاَحْصَنَ فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَى بْنَ

و دامن مریم دختر عمران را از آلودگى نگهداشتى اى که یحیى بن

زَکَرِیّا مِنَ الذَّنْبِ وَسَکَّنَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبَ یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیّا

زکریا را از گناه حفظ کردى و خشم موسى را فرو نشاندى اى که زکریا را به ولادت

بِیَحْیى یا مَنْ فَدا اِسْماعیلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ

یحیى مژده دادى اى که اسماعیل را به آن ذبح عظیم فدا فرستادى اى که قربانى

هابیلَ وَجَعَلَ اللَّعْنَهَ عَلى قابیلَ یا هازِمَ الاْحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ

هابیل را پذیرفتى و لعنت را بر قابیل مقرر ساختى اى پراکنده کننده احزاب براى پشتیبانى محمد صلى الله

عَلَیْهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى جَمیعِ الْمُرْسَلینَ

علیه و آله درود فرست بر محمد و آل محمد و بر تمامى رسولان

وَ مَلاَّئِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ وَ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَهٍ

و فرشتگان مقرب و همه آنان که فرمانبردارى تو کنند و از تو مى خواهم به هر سؤ الى

سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَى الاِْجابَهِ یا اَللّهُ یا

که از تو مى کنند هر یک از آن اشخاصى که از آنها راضى هستى و در نتیجه اجابت را برایش مسلم کردى اى خدا اى

اَللّهُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ

خدا اى خدا اى بخشاینده اى بخشاینده اى بخشاینده اى مهربان اى مهربان اى مهربان

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَ الاِْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ

اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب جلال و بزرگوارى

بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ اَوْ اَنْزَلْتَهُ فى

بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان تو را مى خوانم به حق هر نامى که خود را بدان نامیدى یا در

شَىْءٍ مِنْ کُتُبِکَ اَوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فِى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ

یکى از کتابهاى خود آن را نازل کردى یا آن را در علم غیب براى خویشتن برگزیدى و بدان وسائلى که

مِنْ عَرْشِکَ وَ بِمُنْتَهَى الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِما لَوْ اَنَّ ما فِى الاْرْضِ

عرشت را عزت بخشید و به منتهاى رحمت از کتابت و بدانچه ((اگر

مِنْ شَجَرَهٍ اَقْلامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ اَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ

هر درختى که در زمین است قلم باشند و دریا با هفت دریاى دیگر که آن را کمک دهند مرکب بود کلمات

اللّهِ اِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ وَ اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ الْحُسْنَى الَّتى نَعَتَّها فى

خدا تمام نمى شد براستى خدا نیرومند و فرزانه است )) و از تو مى خواهم به حق آن نامهاى نیکویت که در

کِتابِکَ فَقُلْتَ وَلِلّهِ الاْسْمآءُ الْحُسْنى فَادْعوُهُ بِها وَ قُلْتَ اُدْعُونى

قرآن توصیفشان کرده اى و فرموده اى : ((وبراى خدا است نامهاى نیکو پس او را بدان نامها بخوانید)) و باز فرمودى ((مرا بخوانید

اَسْتَجِبْ لَکُمْ وَ قُلْتَ وَ اِذا سَئَلَکَ عِبادى عَنّى فَانّى قَریبٌ اُجیبُ

تا اجابت کنم شما را)) و نیز فرمودى ((و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند پس من نزدیکم و پاسخ دهم

دَعْوَهَ الدّاعِ اِذا دَعانِ وَ قُلْتَ یا عِبادِىَ الّذَینَ اَسْرَفوُا عَلى اَنْفُسِهِمْ

دعاى خواننده را هنگامى که مرا بخواند)) و فرمودى ((اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف و زیاده روى کردید

لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ

از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را بیامرزد و او است آمرزنده

الرَّحیمُ وَاَنَا اَسْاَلُکَ یا اِلهى وَ اَدْعُوکَ یا رَبِّ وَ اَرْجُوکَ یا سَیِّدى

مهربان )) و من از تو مى خواهم اى معبودم و مى خوانمت پروردگارا و امیدوار توام اى آقاى من

وَ اَطْمَعُ فى اِجابَتى یا مَوْلاىَ کَما وَعَدْتَنى وَ قَدْ دَعَوْتُکَ کَما

و از تو طمع اجابت دارم اى مولاى من چنانچه به من وعده داده اى و من تو را خواندم چنانچه

اَمَرْتَنى فَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ

به من دستور دادى پس انجام ده درباره من آن آنچه را تو شایسته آنى اى کریم وستایش مخصوص پروردگار جهانیان است

وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ

و درود خدا بر محمد و آلش همگى

پس ذکر کن حاجت خود را که برآورده است ان شاء الله تعالى ، و در روایت مهج الدّعوات است که نمى خوانى این دعا را مگر آنکه با طهارت باشى .

 

پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج 9 ص-562 پند تاریخ ج-1 مهج الدعوات ص_153 نقل از داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیه‏السلام، ص191.

معرفی نسخه دیجیتال کتاب «دعاهای قرآنی»+دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1392
نسخه دیجیتال «دعاهای قرآنی» به همت مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نسخه دیجیتال «دعاهای قرآنی» به قلم جواد محدثی، به همت مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان در این وبگاه منتشر شد.

این نسخه دیجیتال شامل عناوینی همچون دیباچه‌، مقدمه‌، فرهنگ دعا، چه بخواهیم؟، دعاهای قرآنی‌ و فراخوان الهی‌ است.

دریافت نسخه دیجیتال کتاب دعاهای قرآنی

روز نوشتن دعاي صباح +دانلود متن و صوت

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مهر, 1392

روز نوشتن دعای صباح توسط اميرالمومنين(علیه السلام) به دستور پيامبر(صلی اله علیه و آله)

در این روز امیرالمؤمنین علیه السلام به تعلیم پیامبر صلی الله علیه واله دعای شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند(بحار الانوار : ج 91 ص 247 .)

 

 

فرهمند 00:15:07 2.59 MB دانلود  
باسم الکربلائی 00:11:51 2.03 MB دانلود  
شیخ حسین الاکرف 00:19:44 3.38 MB دانلود  
ابوذر الحلواجی 00:13:29 3.85 MB دانلود  
میثم کاظم 00:16:33 2.84 MB دانلود  
شیخ فاضل المالکی 00:09:46 1.67 MB دانلود  
سيد وليد المزیدی 00:02:33 450 KB دانلود  

 
به نام خداى بخشاینده مهربان

 اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ
خدایا اى کسى که بیرون کشید زبان صبحدم را به بیان تابناک آن و پراکنده ساخت پاره هاى شب

 الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ
تاریک را با آن توده هاى سیاه سرگردانى که داشت و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ه

 تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ

 و گردشهاى زیبایش و پرتو افکن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد بر خودش

 بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَهِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَهِ کَیْفِیّاتِهِ یا

 به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى

 مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما

 کسى که نزدیک است به گمانهایى که (درباره او) بر دل خطور کند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را

 کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى

 شود پیش از شدنش اى کسى که مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها

 اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ کَفَّ اَکُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ

 و بخششهاى بیدریغش که به من ارزانى داشته بیدارم کرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدر

ادامه »

دانلود دعاى ابو حمزه ثمالی به همرا متن و صوت (مخصوص موبایل و کامپیوتر)

نوشته شده توسطرحیمی 1ام مرداد, 1392

ابوحمزه ثمالی در دوران امام سجادعلیه السلام شخصیتی مانند سلمان در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده است . وی فردی مورد اعتماد و امانت دار بود و چهار نفر از امامان شیعه (امام سجاد، امام باقرعلیه السلام ، امام صادقعلیه السلام و امام کاظم علیه السلام ) را ملاقات کرده بود.

ابوحمزه ثمالی یکی از اصحاب خاص امام سجادعلیه السلام بود که با ایشان انس خاصی داشت .

دعای شریف امام سجادعلیه السلام که طولانی‌ترین دعای سحر ماه رمضان است، از طریق ابوحمزه روایت شده و به همین علت «دعای ابوحمزه ثمالی» نام گرفته است.کلام امام رضا علیه‌السلام

امام رضا علیه‌السلام در مورد ابوحمزه ثمالی می‌فرماید: «ابوحمزه ثمالی در روزگار خود مانند لقمان حکیم بود. او به چهار نفر از ما(ائمه علیهم السلام) خدمت کرده است; علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد علیهم السلام و اندکی هم در عصر امامت امام موسی بن جعفر علیه السلام.

در بعضی از عبارات از ابوحمزه به عنوان «سلمان عصر» تعبیر شده است.

در كتاب«مصباح»شيخ طوسى به نقل از ابو حمزه ثمالى آمده است كه حضرت امام زين العابدين عليه السّلام در ماه رمضان‏ بيشتر شب را به نماز مى ‏ايستاد و چون سحر مى‏ رسيد اين دعا را مى ‏خواند:

 

ترتيب با نوای زمان حجم دانلود
1 حاج مهدی سماواتی 02:17:52 39.4 MB دانلود
2 آقای رفیعی 01:12:06 10.03 MB دانلود
3 موسی اسدی 00:54:18 7.72 MB دانلود
4 سید عبدالرسول الحسینی 01:00:27 13.8 MB دانلود
5 باسم الکربلائی 00:48:05 11.0 MB دانلود
6 ميثم التمار 00:57:28 26.3 MB دانلود
7 موسی اسدی ۰۰:۵۴:۱۸ 8.05 mb

 

 

متن و ترجمه در ادامه>>

ادامه »

در طلب عاقبت به خيرى

نوشته شده توسطرحیمی 29ام بهمن, 1391

يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين

     اى که يادت يادکنندگان را شرف است، و شکرت شکرگزاران را کامروايى است،

    و اى که فرمانبرداريت براى فرمانبرداران نجات و رهائى است،

     بر محمد و آلش درود فرست، و دلهاى ما را به ياد خودت از هر ياد، و زبان ما را به شکر خودت از هر شکر و اعضايمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار، و اگر براى ما فراغتى از کار مقدّر کرده ‏اى پس آن را فراغت همراه با سلامتى قرار ده تا در دنبال آن هيچ وبالى به ما نرسد، و در آن فراغت ملالتى به دامن حيات ما ننشيند، تا نويسندگان اعمال زشت از نزد ما با دفترى خالى از کردار بد برگردند، و نويسندگان خوبيها به سبب آنچه از حسنات ما نوشته‏ اند شادان و مسرور باز آيند،

     و چون روزگار حياتمان سپرى شود، و رشته زندگيمان بگسلد، و آن دعوت تو (مرگ) که از خودش و اجابتش گزيرى نيست ما را فراخواند،

     پس بر محمد و آلش درود فرست، و پايان آنچه را که نويسندگان پرونده بر ما مى نويسند توبه ‏اى مقبول قرار ده که بعد از آن ما را بر معصيتى که کرده‏ ايم و نافرمانيى که مرتکب شده ‏ايم توبيخ و سرزنش نکنى، و پرده‏ اى که بر ما پوشانده‏ا ى در برابر ديده حاضران از روى کار ما برمدار، در روزى که اخبار بندگانت را آشکار مى سازى، زيرا که تو نسبت به هر که تو را بخواند مهربانى، و تقاضاى هر که تو را صدا بزند اجابت کننده‏اى.

     يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين ويا من طاعته نجاة للمطيعين صل على محمد وآله واشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر وألسنتنا بشکرک عن کل شکر وجوارحنا بطاعتک عن کل طاعة فإن قدرت لنا فراغاً من شغل فاجعله فراغ سلامة لا تدرکنا فيه تبعة ولا تلحقنا فيه سأمة حتى ينصرف عنا کتاب السيئات بصحيفة خالية من ذکر سيئاتنا ويتولى کتاب الحسنات عنا مسرورين بما کتبوا من حسناتنا وإذا انقضت أيام حياتنا وتصرمت مدد أعمارنا واستحضرتنا دعوتک التي لا بد منها ومن إجابتها فصل على محمد وآله واجعل ختام ما تحصي علينا کتبة أعمالنا توبةً مقبولةً لا توقفنا بعدها على ذنب اجترحناه، ولا معصية اقترفناها ولا تکشف عنا ستراً سترته على رءوس الاشهاد يوم تبلو أخبار عبادک إنک رحيم بمن دعاک ومستجيب لمن ناداک

پناه بردن به حق از ناملايمات

نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1391

بار خدايا به تو پناه مى آورم

از طغيان آز،

      و تندى خشم،

           و چيرگى حسد،

                    و سستى صبر،

                           و کمى قناعت،

                                  و بدى اخلاق،

     و زياده روى در شهوت، و پافشارى در عصبيت، و پيروى هوا و هوس، و مخالفت با هدايت، و خواب غفلت، و کوشش بيش از اندازه، و انتخاب باطل بر حق، و پافشارى بر گناه، و کوچک شمردن معصيت، و بزرگ شمردن طاعت، و فخر و مباهات با ثروتمندان، و تحقير تهيدستان، و کوتاهى در حق زيردستان خود، و ناسپاسى نسبت به آن که به ما خوبى کرده، يا آنکه ستمگرى را يارى کنيم، يا ستمديده ‏اى را تنها گذاريم، يا آنچه را که حق ما نيست بخواهيم، يا از آنچه که نمى دانيم دم زنيم.

     و پناه مى بريم به تو از اينکه نيت داشته باشيم به کسى خيانت ورزيم، و در کردارمان خودپسندى نمائيم،و آرزوهاى خود را دور و دراز سازيم.

     و به تو پناه مى بريم از زشتى باطن، و ناچيز شمردن گناه، و از چيرگى شيطان بر وجودمان، و از اينکه روزگار ما را به سختى دراندازد، يا سلطان بر ما جور و ستم روا دارد.

     و به تو پناه مى بريم از آلوده شدن به اسراف، و بلاى تنگدستى.

     و به تو پناه مى بريم از سرزنش دشمنان، و نيازمندى به همنوعان، و از زندگى در سختى، و از مرگ ناگهانى و بدون توشه.

     و به تو پناه مى بريم از حسرت و اندوه بزرگ، و مصيبت سترگ، و از بدترين تيره بختى، و بدفرجامى، و نوميدى از ثواب، و فرود آمدن عذاب.

     بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از همه اين امور در پناه رحمتت جاى ده و نيز همه مردان و زنان مؤمن را،

اى مهربانترين مهربانان.

صفحات: 1· 2

اعتراف به گناه

نوشته شده توسطرحیمی 10ام دی, 1391

يا من عفوه أکثر من نقمته

     پروردگارا سه خصلت مرا از اينکه چيزى از تو بخواهم بازمى دارد، و يک خصلت مرا به درخواست از تو ترغيب مى کند، آن سه عبارت است:

     از امرى که به آن فرمان داده ‏اى و من در انجامش کندى کردم،

     و کارى که مرا از آن نهى نمودى و به سويش شتافتم،

     و نعمتى که به من بخشيدى ولى در شکر گزاريش کوتاهى کردم.

     اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغيب مى کند احسان توست به آن که با نيت پاک به تو روى آورده، و از طريق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زيرا که تمام احسانهايت از روى تفضّل است، و نعمتهايت همه بى سبب و بدون سرآغاز.

     اى خداى من اينک منم که به پيشگاه عزتت همچون تسليم شونده ذليل ايستاده‏ ام،

     و با شرم و حيا همچون نيازمندى عيالوار از تو درخواست مى کنم، و معترفم که در هنگام احسان تو جز خوددارى از معصيت طاعتى نکرده ‏ام،و هيچ گاه از نعمتت بى بهره نبوده ‏ام،

     خدايا اکنون که در برابرت به زشتى اعمالم اعتراف مى کنم برايم سودى خواهد داشت؟

     و آيا اقرار به زشتى آنچه انجام داده‏ ام مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟

     يا آنکه مرا در اين حالى که هستم مستوجب غضب خود مى دانى؟

     و يا در اين هنگام که تو را مى خوانم اراده عذابى شديد به دنبال من است؟

     پاک و منزّهى، از تو نااميد نيستم در حالى که درِ توبه را به رويم گشوده‏ اى،

     بلکه سخن بنده ذليل را به زبان مى آورم، بنده ‏اى که به خود ستم کرده،

     و حريم حرمت پروردگارش را سبک شمرده،

     بنده‏ اى که گناهش عظيم است و روى هم انباشته،

     و روزگار از او روى گردانده و عمرش سپرى شده، تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسيده، و يقين نموده که پناهگاهى از عذابت و گريزگاهى از انتقامت نيست،

     با ناله و انابه به سويت رو آورده، و توبه‏ اش را براى تو خالص ساخته، پس با دلى پاک و پاکيزه به سويت برخاسته، و تو را با ناله‏اى سوزناک و آهسته خوانده، در حالى که از شدت تواضع در برابر تو خم گشته، و از سرافکندگى کج و فرومانده شده، و ترس از مقام تو هر دو پايش را به لرزه انداخته، و اشک چشم صفحه رخسارش را فراگرفته، و با اين جملات تو را مى خواند:

     اى مهربانترين مهربانان، اى بخشنده تر کسى که طالبان رحمت نوبت به نوبت آهنگ او کنند، و اى عطوفتر کسى که آمرزش خواهان گرد او گردند، و اى کسى که عفوت افزون از انتقامت است، و اى آن که خشنوديت بيش از خشم توست، و اى کسى که به خاطر گذشت پسنديده‏ ات آفريدگانت را به حمد خويش فراخوانده‏ اى، و اى کسى که بندگانت را به پذيرفتن توبه عادت داده ‏اى، و اى کسى که اصلاح تباهکارى مردم را به وسيله توبه خواسته‏ اى، و اى کسى که به عمل اندک بندگان خشنود شده ‏اى، و کم آنان را پاداش فراوان داده ‏اى، و اى کسى که اجابت دعا را براى ايشان ضامن گشته‏ اى، و اى آن که به فضل و بخشش خويش آنان را به پاداش نيکو وعده داده‏ اى، من نه از گناهکارترين گناهکارانم که تو او را آمرزيده ‏اى، و نه از نکوهيده ترين افرادى که به درگاهت عذر آورده و تو عذرش را قبول کرده ‏اى، و نه از ستمکارترين ستمکاران که نزد تو موفق به توبه شده و تو به او احسان کرده‏ اى، در چنين حال به جانب تو بازمى گردم بازگشت کسى که از کرده گذشته خود پشيمان و از آنچه بر سرش آمده نگران، و از ورطه‏ اى که در آن افتاده از روى خلوص شرمگين است، و مى داند که گذشت از گناه بزرگ در نظر تو عظيم نمى نمايد، و بخشيدن معصيت خطير بر تو گران نمى باشد، و تحمل جنايات سنگين بر تو دشوار نمى آيد، و محبوبترين بندگانت نزد تو کسى است که در پيشگاه تو دست از سرکشى و نافرمانى بردارد، و از پافشارى بر گناه اجتناب نمايد، و درخواست آمرزش را ادامه دهد، و من در برابر تو بيزارى مى جويم از اينکه سرکشى کنم، و به تو پناه مى برم از اينکه بر گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى ورزيده‏ام طلب آمرزش دارم، و بر آنچه از انجامش فرومانده ‏ام از تو درخواست يارى مى کنم.

     الها، بر محمد و آلش درود فرست، و از حقوقى که بر عهده من دارى بگذر، و از عذابى که مستحق آنم معافم دار، و از آنچه بدکاران از آن مى ترسند پناهم ده، زيرا که تو بر عفو و بخشش کمال قدرت را دارى، و به جهت آمرزش موضع اميدى، و به گذشت معروفى، نيازم را جز تو محل طلبيدنى نيست، و گناهم را غير تو آمرزنده ‏اى نباشد، حاشا که چنين نباشى، و من جز از تو بر خود ترس ندارم، که تو شايسته آنى که از تو پروا کنند و اهل آمرزشى، بر محمد و آلش درود فرست، و حاجتم را روا کن، و مطلبم را برآور، و گناهم را ببخش، و دلم را از ترس ايمنى ده، زيرا که تو بر هر چيز توانايى، و اين کار براى تو آسان است،

دعايم را مستجاب کن اى پروردگار جهانيان.

صفحات: 1· 2

دفع بلاها و سختى ها با دعای امام

نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1391

     اللهم لک الحمد على حسن قضآئک وبما صرفت عني من بلائک فلا تجعل حظي من رحمتک ما عجلت لي من عافيتک فأکون قد شقيت بمآ أحببت وسعد غيري بما کرهت وإن يکن ما ظللت فيه أو بت فيه من هذه العافية بين يدي بلاء لا ينقطع ووزر لا يرتفع فقدم لي مآ أخرت وأخر عني ما قدمت فغير کثير ما عاقبته الفنآء وغير قليل ما عاقبته البقآء وصل على محمد وآله.

بار خدايا،

           تو را سپاس بر خوبى سرنوشتى که مقدّر فرموده‏اى، و بر بلايى که از من گرداندى، پس نصيبم را از رحمتت در اين عافيت دنيايى که به من ارزانى داشتى منحصر مکن، که به سبب آنچه دوست دارم بدبخت شوم، و ديگرى به خاطر آنچه ناپسند من است خوشبخت گردد، و اگر آن عافيت که روز را در آن به شب رسانده، يا شب را در آن به روز آورده ‏ام مقدمه بلايى هميشگى، و وبالى دائم باشد پس آنچه را برايم به تأخير انداخته ‏اى پيش انداز، و آنچه را که پيش انداخته‏ اى به تأخير افکن، زيرا چيزى که پايانش نيستى است بسيار نيست، و آنچه عاقبتش هميشگى و جاودانى است اندک نباشد، و بر محمد و آلش درود فرست.

 

دعای مکارم اخلاق (دانلود متن، ترجمه و صوت)+فایلwordوpdf

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1391

 

      صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(صلی الله علیه و آله) والاتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد و کمتر کسی یافت می شود که از آن بی خبر باشد.
     دعای مکارم الاخلاق بیستمین دعای صحیفه است که معمولا در اواخرکتاب مفاتیح الجنان نیز منتشر می شود.

     ادعیه و اذکار معصومان(علیهم السلام) اقیانوس های مواج معارف آسمانی اند، ولی هر کدام جهت و برجستگی ویژه ای دارند;این دعا یک برنامه انسان سازی است که خلقیات کریمه و سجایای انسانی را بیان فرموده است، اگر کسی بتواند آن طوری که شایسته است به عمق معنا و مفهوم این دعا پی ببرد و آنها را به عمل بگیرد طبق فرموده امام سجاد علیه السلام به مقام رفیع انسانیت نایل می‌گردد.

     این دعا از سی قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع ‌گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده می‌باشد دنبال می گردد و همه آن سی قسمت مضمونشان درخواست توفیق الهی می‌باشد“موضوعات و درخواستهایی که در این سی فراز آمده بدین ترتیب می‌باشد:

     ایمان کامل ، بهترین عمل، تکمیل نیت، وسعت رزق، بی اعتنایی به ثروت مال اندوزان، توازن بین جسم و روح پایداری در راه حق، درخواست طول عمر مشروط، اصلاح خصلت ناپسند، درخواست تبدیل حسد به مودت، تبدیل دشمنی نزدیکان به دوستی، درخواست دستی توانا در مقابل ظالم، درخواست رفع خدعه مکاران، رد عیب جویی به خواهان گسترش عدل، درخواست رزق در کهنسالی، درخواست دفع ستم دیگران به حریم آمرزش الهی وارد شده، درخواست سخن گفتن در هدایت مردم و پیمودن راه برتر، درخواست پیروزی قیامت و عوامل استخلاص نفس، درخواست کفایت از عیب جویی مردم و دفع عوامل ضرر و زیان، درخواست تاج لیاقت وگشایش مالی، برکناری از اسراف و مصونیت از تباه شدن رزق، درخواست قضا حوائج، درخواست پایان عمر با عفو الهی، به یاد خدا بودن در تمام مواقع ، برترین درود خدا بر پیامبر، درخواست حسنه دنیا و آخرت و مصونیت از عذاب.


متن و ترجمه دعای مکارم الاخلاق:

در این قسمت از ملحقات دوم مفاتیح، دعای مکارم اخلاق که از امام سجاد علیه السلام نقل شده است (نیایش بیستم از صحیفه سجادیه)، را می خوانیم:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ‏

 بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ايمان مرا به كامل‏ترين درجات ايمان‏

وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ‏

 و يقين مرا به برترين مراتب يقين و نيت مرا به نيكوترين نيتها و عمل مرا به بهترين اعمال فرا بر.

اَللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي‏

 اى خداوند، به لطف خود نيت مرا از هر شائبه مصون دار و به رحمت خود يقين مرا استوار گردان، و به قدرت خود فساد مرا به صلاح بدل نماى.

ادامه »