موضوع: "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم"

صد سخن از جملات كوتاه حکیمانه حضرت رسول صلی الله علیه و آله

نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1393


1 . هر چه فرزند آدم پيرتر مى شود ، دو صفت در او جوانتر مى گردد : حرص و آرزو .

2 . دو گروه از امت من هستند كه اگر صلاح يابند ، امت من صلاح مى يابد و اگر فاسد شوند ، امت من فاسد مى شود : علما و حكام .

3 . شما همه شبان و مسؤول نگاهبانى يكديگريد .

4 . نمى توان همه را به مال راضى كرد اما به حسن خلق ، مى توان .

5 . نادارى بلاست ، از آن بدتر ، بيمارى تن ، و از بيمارى تن دشوارتر ، بيمارى دل .

6 . مؤمن ، همواره در جستجوى حكمت است .

7 . از نشر دانش نمى توان جلو گرفت .

8 . دل انسانى همچو پرى است كه در بيابان به شاخه درختى آويزان باشد ، از وزش بادها دائم در انقلاب است و زير و رو مى شود .

9 . مسلمان آن است كه مسلمانان از دست و زبان او در آسايش باشند .

10 . رهنماى به كار نيك ، خود كننده آن كار است .

ادامه »

مداحي هاي شهادت امام رضا علیه السلام + دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آذر, 1393

پیامک های تسلیت رحلت "پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" و شهادت "امام حسن مجتبی علیه السلام"

نوشته شده توسطرحیمی 7ام آذر, 1393


سلام بر خاتم مهربانى و عشق!

سلام براو که گام هاى مهتابى اش شب هاى جهل بشر را به جاده هاى راستى کشاند!
رحلت جانکاه پیامبر مهربانی و رحمت تسلیت باد.

دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
رحلت پیامبر اکرم (ص) بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد.

ادامه »

خوش به حال خانم ها

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1393

حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:

خدای بزرگ، به زنان مهربان تر از مـردان است

و هیچ مـردی، زنی از محارم خود را خوشحال نمی کند،

مگر آن که خداوند متعال او را در قیامت شاد می کند.کافی،ج۶، ص۶، ح۷

افسران جنگ نرم

دانلود کتاب زیبایی اخلاق (سیره پیامبر گرامی اسلام)

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1393

دانلود نسخه اندروید
دانلود نسخه جاوا
دانلود نسخه pdf
دانلود نسخه  epub


این کتاب جلد سوم از مجموعه چهار جلدی سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می باشد . سه جلد دیگر این مجموعه با عنوان محبت و رحمت ، محبت زنان و کودکان و نشاط وشادی  منتشر شده است

انتشار کتاب  با اجازه مولفین و ناشران محترم آنها ارائه شده است .

از همه دوستان تقاضا داریم :

دریافت کنید ، مطالعه کنید و حتما انتشار دهید.

تشکیل خانواده و فزونی نعمت

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مهر, 1393

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: 

اِتَّخِذُوا الأهلَ؛ فإنّه أرْزَقُ لَكُم.

خانواده تشكيل دهيد ، كه مايه فزونى روزىِ شماست .(1)

وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام اسوه کاملی برای ازدواج جوانان و سالم‌سازی محیط جامعه است.اگر از این ازدواج آسمانی از لحاظ تربیت فرزند، همسرداری، شوهرداری و … الگو برداری شود زندگی جوانان سرشار از شیرینی، عزت و عزمت خواهد بود. اسلام عزیزازدواج و تشکیل کانون خانواده را وسیله حفظ عفت و سالم سازی جامعه انسانی قرار داده است.


تشکیل خانواده از نعمت های بزرگ الهی در زندگی!

این مرحله از زندگی را که وارد زندگی مزدوج می شوید و تشکیل خانواده می دهید ، یکی از نعمت های بزرگ الهی به حساب بیاورید . همه آنچه که ما داریم از خداست « ما بنا مِن نِممَهٍ فَمِنَ اللهِ » اما توجه به این نعمت خیلی اهمیت دارد . خیلی از نعم را انسان توجه ندارد. بعضیها ازدواج می کنند همه نوع خوبی هم گیرشان می آید ، زندگی شیرین و خوبی را هم می گذرانند ولی نمی فهمند که این چه نعمت بزرگی است . وقتی نفهمیدند ، شکر آن را هم به جا نمی آورند و از رحمت الهی که با شکر متوجه انسان می شود ، محروم می مانند. لذا باید انسان توجه کند به اینکه این چه نعمت بزرگی است و شکر این نعمت چگونه است ؟

یک وقت انسان در شکر ، فقط به زبان می گوید که خدایا شکر و در دل او خبری نمی شود. این لقلقه ی زبان است و ارزشی ندارد … اما یک وقت هست که انسان در دلش حقیقتا از خدای متعال ، سپاسگذار و متشکر است . این خیلی ارزش دارد و می فهمد که خدای متعال نعمتی به او داده و حقیقتاً ابراز تشکر می کند. این همان شکر خوب است. منتهی وقتی ما از خدای متعال متشکر شدیم ، یک عملی ، یک حرکتی ، یک موضعگیری هم براساس این تشکر لازم می آید که انجام دهیم. خیلی خوب ، حالا که خدای متعال این نعمت را به شما داده است ، شما باید چه کار کنید؟

هیچ توقع زیادی از ما نکرده اند… توقعی که از ما در مقابل این نعمت دارند این است که با این نعمت خوب رفتار کنیم …این رفتار خوب را در اسلام معین کرده اند، که همان اخلاق خانواده و حکمت خانواده است. این که در درون زندگی باید چگونه رفتار کرد که این زندگی خوب باشد.

بیانات مقام معظم رهبری

نعمت بزرگ خانواده
از بالاترين و بهترين نعمتها براي زن و مرد نعمت «خانواده» است. انسان نبايد وقتي که ازدواج کرد و تشکيل خانواده داد، از ياد خدا غفلت ورزد. کانون خانواده مکتبي است که بايد اعضاي خانواده در آن ترقي و رشد معنوي پيدا کنند.
اگر انسان از اين نعمت بزرگ خداوند به نحو احسن استفاده نکرد مصداق آيه ي شريفه مي شود که فرموده است: «إنّ عذابي لشديدٌ» و در دنيا و آخرت به عذاب شديد خداوند گرفتار مي شود.



خانه محل رحمت

خداوند مرد را براي زن و زن را براي مرد خلق کرده است تا تشکيل خانواده بدهند. و در کانون خانواده آرامش و اطمينان خاطر يابند. محيط خانه بايد محل زدودن و زايل شدن نگرانيها و اضطراب خاطرها باشد. قرآن شريف محيط خانه را چنين بيان کرده است:

«خانه محلي است که سر تا پا رأفت و مهرباني و رحمت است».

بنابراين هر گونه رفتاري که باعث به سردي گراييدن کانون خانواده مي شود نوعي کفران نعمت است.  رحمت و رأفت و محبت اموري بسيار حساس و ظريف و همچون شيشه نازکند. گاهي يک سخن نيش دار کافي است محبت چندين ساله را فرو ريزد و چه بسا سخن بيجا و نسنجيده يا سوءظن نسبت به يکديگر محبت چندين ساله را از دلها زايل کند و کانون خانواده را بر هم زند.

صفحات: 1· 2

مشاهده ي فرشته ي مرگ در هنگام جان دادن چقدر سخت است؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام مهر, 1393

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :

اِحضَروا مَوتاكُم ولَقِّنوهُم «لا إلهَ إلاَّ اللّه‏ُ» وبَشِّروهُم بالجَنّةِ ، فإنّ الحَليمَ مِن الرِّجالِ والنِّساءِ يَتَحَيّرُ عندَ ذلكَ المَصرَعِ ، وإنّ الشّيطانَ أقرَبُ ما يكونُ مِن ابنِ آدمَ عندَ ذلكَ المَصرَعِ . والّذي نَفسي بيَدِهِ ! لَمُعايَنهُ مَلَكِ المَوتِ أشَدُّ مِن ألفِ ضَربَةٍ بالسَّيفِ . والّذي نَفسي بيَدِهِ ! لا تَخرُجُ نَفسُ عَبدٍ مِن الدّنيا حتّى يَتَألَّمَ كُلُّ عِرقٍ مِنهُ على حِيالهِ .

در بالين مردگان خود حاضر شويد و به آنان «لا اله الا اللّه‏» تلقين كنيد و نويد بهشتشان دهيد ؛ زيرا حتّى مردان و زنان بردبار هم در اين صحنه گيج و سرگشته مى‏شوند و شيطان بيش از هر زمان ديگرى در هنگام مرگ به آدمى نزديك مى‏گردد . سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، مشاهده فرشته مرگ (عزرائيل) سخت‏تر از هزار ضربه شمشير است . سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، جان هيچ بنده‏اى از دنيا (بيرون) نرود مگر اين كه يكايك رگ‏هاى او درد كشند .

كنزالعمّال : 42158

منتخب ميزان الحكمة : 520

تولید نرم افزار پیام اعظم(ص) در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات +دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1392


در آستانه 17 ربیع الاول و میلاد پیامبر اکرم و امام جعفر صادق (علیهم السلام) نرم افزار مناسبتی «پیامبر اعظم» در مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات «حوزه علمیه قم» تولید و توزیع شد.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات «حوزه علمیه قم» در ادامه برنامه های خود جهت تولید نرم افزارهای کلاس کم حجم روز شنبه 28/10/92 از نرم افزار «پیامبراعظم» با موضوع زندگی، شخصیت و منزلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله ویژه ایام ربیع الاول، رونمایی نمود.
اين نرم افزار شامل حدود 250 پرسش و پاسخ در 15 موضوع می باشد. مجموعه ي حاضر در موضوع پیامبراعظم صلی الله علیه و آله از بانک سوالات این مرکز جهت استفاده در نرم افزار «پیامبراعظم» بهره برداری شده است.
موضوعات این نرم افزار عبارتند از:
1- فلسفه نبوت
2- ولادت و رحلت پیامبر اعظم
3- وحی و پیامبر اعظم
4- معجزات پیامبر اعظم
5- علم پیامبر اعظم
6- عصمت پیامبر اعظم
7- ویژگی های پیامبر اعظم
8- همسران پیامبر اعظم
9- پیامبر اعظم و اصحاب
10- پیامبر اعظم و خلافت
11- پیامبر اعظم و مخالفان
12- جنگهای پیامبر اعظم
13- پیامبر اعظم و آیین جهانی
14- پیامبر اعظم و خاتمیت
15- سایر مباحث
لازم به ذکر است، پیش تر پنج نرم افزار: غدیر (به مناسبت عید سعید غدیر)، خورشید نینوا (به مناسبت ماه محرم) و صبح بیداری (به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی)، کوثر (ویژه ایام فاطمیه) و فریضه انتخاب (ویژه انتخابات) در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه تهیه و تولید گردیده است.
علاوه بر اتقان بالای محتوای این نرم افزارها، حجم کم و عدم نیاز به نصب نرم افزار و سهولت در استفاده و دست یابی به محتوای مورد نظر از دیگر خصوصیات می باشد.
ﻣنبع:ﭘﺎﯾﮕﺎه اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ قم  http://www.andisheqom.com


دانلود نرم افزار پیامبر اعظم(ص)


اوصاف پیامبراكرم صلوات الله علیه از زبان امیر بیان

نوشته شده توسطرحیمی 15ام دی, 1392

 

در مورد نبی اكرم حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، سخنهای بسیاری گفته شده و شاعران، ادیبان، حكیمان و نویسندگان، هر یك به فراخور حال خود، این واقعه شگرف را به نظم و نثر كشیده اند.

اما هیچ كس مانند خاندان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، كه در درك اسرار بعثت، یگانه همه اعصار و در شیوایی و رسایی سخن، سرآمد روزگار بوده اند، نتوانسته است حق مطلب را ادا كند و چنان كه شایسته این رویداد عظیم است در مورد آن سخن گوید.

از این رو گزیده ای از بیانات گل سرسبد خاندان رسالت، امیر بیان مولا علی بن ابی طالب علیه السلام را تقدیم می نماییم.

” فتأس بنبیك الأطیب الأطهر( صلی) فان فیه أسوة … فعند الصباح بحمد القوم السری.”؛ پس به پیامبر پاكیزه و پاكت اقتدا كن، كه راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای كسی كه خواهان بزرگواری باشد، و محبوب ترین بنده نزد خدا كسی است كه از پیامبرش پیروی كند، و گام بر جایگاه قدم او نهد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا چندان نخورد كه دهان را پُر كند، و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر، و شكمش از همه خالی تر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت، و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چیزی را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچیز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پیامبرش دشمن می دارند، دوست بداریم، یا آنچه را خدا و پیامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا، و سرپیچی از فرمان های او كافی بود!.

و همانا پیامبر” كه درود خدا بر او باد” بر روی زمین می نشست و غذا می خورد، و چون برده، ساده می نشست، و با دست خود كفش خود را وصله می زد، و جامه خود را با دست خود می دوخت، و بر الاغ برهنه می نشست، و دیگری را پشت سر خویش سوار می كرد. پرده ای بر در خانه او آویخته بود كه نقش و تصویر در آن بود، به یكی از همسرانش فرمود، این پرده را از برابر چشمان من دور كن كه هرگاه  نگاهم به آن می افتد به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با دل از دنیا روی گرداند، و یادش را از جان خود ریشه كن كرد، و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زیبایی تهیه نكند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند، و امید ماندن در دنیا نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جام خویش بیرون كرد، و دل از دنیا بَركند، و چشم از دنیا پوشاند.

و چنین است كسی كه چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای تو نشانه هایی است كه تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی كند، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با نزدیكان خود گرسنه به سر می برد. و با آن كه مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیده او دور ماند.

پس تفكر كننده ای باید با عقل خویش به درستی اندیشه كند كه: آیا خدا، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به داشتن این صفتها اكرام فرمود یا او را خوار كرد؟ اگر بگوید: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است، و اگر بگوید: او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسی را خوار شمرد كه دنیا را برای او گستراند و از نزدیك ترین مردم به خودش دور نگهداشت.

پس پیروی كننده باید از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی كند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، وگرنه از هلاكت ایمن نمی باشد، كه همانا خداوند، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كیفر جهنم قرار داد، او با شكمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و كاخ های مجلل نساخت ( سنگی بر سنگی نگذاشت) تا جهان را ترك گفت، و دعوت پروردگارش را پذیرفت.

وه! چه بزرگ است منتی كه خدا با بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر ما نهاده، و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی كه باید او را پیروی كنیم و پیشوایی كه باید راه او را تداوم بخشیم. به خدا سوگند آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم كه از پینه كننده آن شرمسارم.

یكی به من گفت:” آیا آن را دور نمی افكنی؟” گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستایش می شوند.(1)

- نهاد اصلی وجود پیامبر

” حتی افضت كرامة الله سبحانه و تعالی الی محمد(ص) … و غباوة من الأمم."؛ تا این كه كرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسید. نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین وعزیزترین سرزمین ها كاشت و آبیاری كرد، او را از همان درختی كه دیگر پیامبران و اَمنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، كه عترت او بهترین عترت ها، و خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم أمن خدا رویید، و در آغوش خانواده كریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان كشیده كه دست كسی به میوه آن نمی رسید.

پس، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیشوای پرهیزكاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برق های خیره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حكم او عادلانه است.

خدا او را زمانی مبعوث فرمود كه با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیكوكاری فاصله گرفته، و امت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند.(2)

- طبیب دوّار

” واختاره من شجرة الأنبیاء، و مشكاة الضیاء و ذؤابة العلیاء… متتبع بدوائه مواضع الغفلة، و مواطن الحیرة."؛ پیامبر(ص) را از درخت تنومند پیامبران، از سرچشمه نور هدایت، از جایگاه بلند و بی همانند، از سرزمین بطحاء(3) از چراغ های برافروخته در تاریكی ها، و از سرچشمه های حكمت برگزید. پیامبر طبیبی است كه برای درمان بیماران سیار است.

مرهم های شفابخش او آماده، و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های كور و گوش های ناشنوا و زبان های لال آماده، و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.(4)

- گزینش خدا

” أرسله بالضیاء، و قدمه فی الاصطفاء … عن یمین و شمال."؛ خدا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با روشنایی اسلام فرستاد، و در گزینش، او را بر همه مقدم داشت؛ با بعثت او شكاف ها را پُر، و سلطه گران پیروز را در هم شكست، و سختی ها را آسان، و ناهمواری ها را هموار فرمود تا آن كه گمراهی را از چپ و راست تار و مار كرد.(5)

- پارسایی پیامبر

” قد حقر الدنیا و صغرها، و أهون بها و هونها،…  و دعا إلی الجنة مبشراً و خوف من النار محذراً."؛ پیامبر(ص) دنیا را كوچك شمرده و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد دیگران خوار و بی مقدار معرفی فرمود و می دانست كه خداوند برای احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. پیامبر(ص) از جان و دل به دنیا پشت كرد، و یاد آن را در دلش میراند. دوست می داشت كه زینت های دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهیه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نكند، و برای تبلیغ احكامی كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد، و امت اسلامی را با هشدارهای لازم نصیحت كرد، و با بشارت ها مردم را به سوی بهشت فراخواند و از آتش جهنم پرهیز داد.(6)

- قرارگاه پیامبر(ص)

” مستقرة خیر مستقر، و منبته اشرف منبت… و صمته لسان."؛ قرارگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهترین قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شریف ترین پایگاه است. در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد كرد، دل های نیكوكاران شیفته او گشته، توجه دیده ها به سوی اوست. خدا به بركت وجود او كینه ها را دفن كرد و آتش دشمنی ها را خاموش كرد. با او میان دلها الفت و مهربانی ایجاد كرد و نزدیكانی را از هم دور ساخت. انسان های خوار و ذلیل و محروم در پرتو او عزت یافتند، و عزیزانی خودسر ذلیل شدند. گفتار او روشنگر واقعیت ها، و سكوت او زبانی گویا بود.(7)

- مصلح جامعه بشریت

” فصدع بما أمربه، و بلغ رسالات ربه… والضغائن القادحة فی القلوب."؛ پیامبر اسلام (ص) آنچه را كه به او ابلاغ شد آشكار كرد، و پیام های پروردگارش را رساند. او شكاف های اجتماعی را به وحدت اصلاح، و فاصله ها را به هم پیوند داد و پس از آن كه آتش دشمنی ها و كینه های برافروخته در دل ها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگی برقرار كرد.(8)

پس از بیان این تفاسیر در باب بعثت، دریافتیم كه پیامبران با تعالیم و برنامه های خود، روح و روان ما را كه با یك سلسله صفات عالی روحیات و احساسات پاك، عجیبن شده است را به مقتضای فطرت باز می گردانند.

پبامبران وظیفه دارند كه احكام فطرت و وجدان را برای انسان بازگو نمایند و او را به صفاتی كه در خود نهفته است متوجه سازد. مربیان الهی با نور وحی و برنامه ای صحیح شرایط رشد و نمو را برای انسان فراهم می سازند و انحرافات را تعدیل می نمایند. و در یك كلام انسان را به تكامل كه هدف خدا از خلقت بوده است، می رسانند و او را در مسیر صحیح خدایی قرار داده تا طی طریق نماید كه سعادت بشر در آن نهفته است.

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه

پی نوشت ها:

1.       خطبه 160، ص301.

2.      خطبه 94، ص 177.

3.      سرزمین بطحاء، بین دو كوه ابوقبیس و احمر را می گفتند كه محل زندگی قریش بود.

4.      خطبه 108، ص 201.

5.      خطبه213، ص 439.

6.      خطبه 109، ص 209.

7.      خطبه 96، ص 179.

8.      خطبه 23، ص 469.

در مدينه چه مى گذرد ؟

نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1392


عباس و فرزندانش ، فضل و قثم و برادر زاده اش اميرالمومنين عليه السلام ، با طلحه و زبير گرداگرد پيكر مطهر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را گرفته اند.

از سوى ديگر اسامه بن زيد فرمانده سپاه ، خبر رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را در پايگاه (جرف ) دريافت مى كند، و خود را به گروه مصيبت زده مى رساند، همه در يك ماتم و اندوه عميقى فرو رفته اند. اما عباس ، اين پير دنيا ديده گرچه سخت در اندوه فراق پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى سوزد، اما انديشه اش در جاى ديگر است ، او در انتظار حوادثى است كه مدينه را بيش از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى لرزاند، او مى داند در پس پرده چه چيزهائى مى گذرد، و به زودى سير حوادث آنها را آشكار خواهد نمود، اما چه كند؟ در انتظار حوادث بنشيند، و دست روى دست بگذارد، و بعد افسوس بخورد؟ يا اقدام …؟ اما چگونه ؟ او در حالى كه در كنار پيكر پاك رسول ، به ماتم نشسته ، شتاب مى گيرد و خود را به على عليه السلام مى رساند، و عرضه مى دارد:

( امدد يدك ؛ ابايعك ، فيقول الناس : عم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ، بايع ابن عم الرسول صلى الله عليه و آله و سلم ، فلا يختلف عليك اثنان ؟:)

دست خود را دراز كن ، تا با تو بيعت كنم ، و مردم بگويند:

عموى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، با عموزاده رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بيعت نمود، و ديگر حى دو نفر نيز در مودر تو اختلاف نخواهند داشت ، و مخالفت نكنند.

و على عليه السلام در پاسخ فرمود:

او يطمع فيها طامع غيرى ؟ و آيا كسى جز من توقع دارد به خلافت دست يابد؟ و عباس گفت : ستعلم ؛ به زودى خواهى دانست .(1)

آيا واقعا مسئله به همين سهولت و آسانى بود كه عباس عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم تصور مى كرد، با بيعت او مسئله تمام مى شد؟ با مرور به آنچه گذشت ، و خواهد آمد، خواهيم دانست هرگز چنين نمى شد، و بلكه درگيرى و اختلاف ، و جنگ داخلى در پى آن اجتناب ناپذير بود به هر حال طولى نكشيد كه خبر آوردند زير سايبان چه گذشته است (2)

براء ابن عازب ، آن يار ديرين خاندان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم كه هميشه قلبش در دوستى آل پيامبر مى طپيد گويد:

من هنوز در دوستى آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم پايدارم ، بدرود زندگى گفت ، و من در هراس بودم كه اين امر (خلافت ) را از خاندان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بدر برند، اين هراس مرا دستپاچه كرده بود، در حالى كه قلبم مالامال حزن و اندوه مرگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بود، اما چاره اى نداشتم ، اكنون نبايد بگذارم فرصت از دست برود، به همين دليل مرتب به خانه بنى هاشم سركشى مى كردم ، و آنان همگى دور جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، جمع بودند، در اين ميان حواس خود را كاملا متوجه شخصيت هاى قريش ‍ مى كردم كه آنان در چه حالى هستند، يك وقت متوجه شدم ، ابوبكر و عمر حضور ندارند، و….
ديرى نپائيد ديدم ابوبكر و عمر و گروهى از اصحاب ، زير سايبان بنى ساعده جمع هستند، و گرداگرد ابوبكر و عمر را فرا گرفته اند، و هر كسى به آنان عبور مى كند، به او پيشنهاد بيعت مى كند، و براى ابوبكر از او بيعت مى گيرند،… و من بى تاب شدم ، و با سرعت خود را به بنى هاشم رساندم ، در خانه بسته بود با شدت در را كوبيدم .

درب باز مى شود، براء خود را به داخل خانه پرتاب مى كند، اما…. اضطراب سراپاى وجود براء را فرا گرفته ، او در حالى كه تلاش دارد نفس هاى خود را آرام كند، و اضطراب خود را فرو نشاند….، ولى چهره گرفته او همه چيز را نشان مى دهد. عباس عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به او روى نموده ، بگو چه خبر است ؟ چه شده ؟….

براء با لحن تلخى ، بيش از دو سه كلمه نمى تواند بگويد:

مردم با ابوبكر بيعت نموده اند!….

عباس : تربت ايديكم الى آخر الدهر: تاابد دست شما كوتاه گرديد. هر چه به شما گفتم نپذيرفتيد، و من درد خود را در درون خود حبس نمودم (3) على و اهل بيت ، در كنار جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، حلقه ماتم زده بودند، اينان در خانه خود به سوگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، نشسته اند، و دنياى بيرون ، و آنچه در آن مى گذرد، در خاطره آنان كوچك ترين تاءثيرى ندارد، نه اين است كه براى على عليه السلام حوادث بيرون خانه هيچگونه ارزشى ندارد، او همه چيز را مى داند، و به همه چيز آگاه است ، او بيش از عباس ، و پيش از او وخامت اوضاع را درك نموده است ، و مى داند كه عباس چه مى گويد، و چه مى خواهد، گر چه مرگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، على را سخت درهم كوبيده است ، وليكن انديشه و خرد او سخت پاى برجاست و مى داند كه زمامدارى امت ، نيز وظيفه اى است بسيار سنگين كه نبايد مهمل گذارده شود، و دست متجاوزين ، بايد كوتاه گردد، و اين قافله را اوو هدايت كند، و گرچه او خود در پاسخ اين اعتراض كه دير جنبيديد، و گذاشتيد ديگران به خلافت دست بيازند، مى گويد:

( اكنت اترك رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ميتا:)

آيا جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را رها نموده و به دنبال خلافتش مى رفتم ..(4)


در ظاهر اگر پيشنهاد عباس عملى مى شد؟ همه چيز به نفع بنى هاشم تمام مى گشت ، زيرا او هم بزرگ قريش ، و هم بزرگ خاندان هاشم (از نظر و سن و سال )، و هم عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم .

اما نه … على عليه السلام آگاه است كه حتى اگر جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را نيز رها مى كرد، و امر آن را به ديگرى واگذار مى نمود، و يا اكنون با سرعت به سوى سايبان بنى ساعده برود و با بيعت عباس و مقداد و غيره در يك فرصت كوتاه ، همه چيز را به نفع خود تمام كند؟

مسئله به اين آسانى نخواهد بود كه عمويش تصور كرده است ، او از يك چيز هراس دارد، و اين هراس است كه دست به هيچ اقدامى نمى زند، او مى داندكه رقباى خلافت به اين سهولت دست از تلاش بر نمى دارند، و در نتيجه فتنه و شكاف در ميان امت ايجاد مى شود، و فرصت به دست دشمن داده شده ، و در نتيجه نابودى اسلام را در پى خواهد داشت.(5)

پس بهتر اينكه على عليه السلام خود را به جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مشغول بدارد، و پيشنهاد عباس و ديگران را نپذيرد، و قضاوت را به آيندگان واگذارد.
و فاطمه عليهاالسلام فرمود: و ابوالحسن آنچه شايسته او بود، انجام داد و آنان كارى انجام دادند كه خداوند آنان را كفايت مى كند.(6)

1. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 160.

2. مدرك قبلى

3. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 219.

4. شرح نهج البلاغه ، ج 6، ص 13.

5. در بخش احتجاج به وصيت گذشت .

6. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 13.

سياهترين هفته تاريخ/ على محدث (بندرريگى)