موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

خوش‌ رويى

نوشته شده توسطرحیمی 30ام شهریور, 1391

من مواعظ علي «عليه السلام»:
     إنّ أحسن ما يألف به الناس قلوب اودّائهم ونفوا به الضّغن عن قلوب أعدائهم حسن البشر عند لقائهم والتفقد في غيبتهم والبشاشة بهم عند حضورهم.(تحف العقول صفحه 218)

     خوش‏رويى و خوش‏برخوردى، سبب جلب محبت افراد و تأليف قلوب است. در روايت وارد شده كه: «التودّد نصف العقل». اين حديث براى همه مسئولين در نظام اسلامى و بالاخص روحانيونى كه مسئوليتى را در اداره يا نهادى عهده‏دار هستند بسيار قابل توجه است. زيرا افرادى كه براى انجام كارى مراجعه مى‏كنند، از نظر ايمان در يك سطح نيستند چه بسا يك برخورد سرد و يا يك بى‏اعتنايى به ارباب رجوع موجب شود كه او از دين زده شود و اعتقادش سست شود. و بالعكس اخلاق خوش موجب مى‏شود كه او به دين و اسلام خوشبين شده و جذب شود. «المؤمن بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه.»

دورى از چهار صفت

نوشته شده توسطرحیمی 19ام شهریور, 1391

 من مواعظ علي «عليه السلام»:

      من استطاع أن يمنع نفسه من أربعة اشياء فهو خليق بأن لاينزل به مكروهٌ أبداً قيل: وما هنّ يا أميرالمؤمنين! قال: العجلة واللجاجة والعُجب والتّواني.

(تحف العقول صفحه 222)

     هركس اين چهار صفت را از خود دوركند خواه فرد باشد، خواه مجموعه دست‏اندركاران و رؤسأ جامعه، هيچ‏گاه حادثه و واقعه ناخوشايندى، متوجه او نخواهدشد:
1- عجله، بدون تأنّى و دقت، تصميم‏گيرى كند يا كارى را اجراء نمايد (عجله غير از سرعت در عمل است).
2- لجاجت، يكى از مسائل خطرناك و بلاهاى دامن‏گير، اصرار و پافشارى ناحق، در مسأله‏اى است كه چون اين حرف را گفته و يا چنين موضعى اتخاذ كرده حاضر نيست عقب‏نشينى كند و لو خلاف آن ثابت شود.
3- مغرورشدن و خودشگفتى، كه انسان نقص‏ها و ضعف‏هاى خود را نديده و احياناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
4- كاهلى و سستى، كار امروز را به فردا افكندن و تأخير انداختن.
      بنده، در اثر تجربياتى كه در سالهاى متمادى پيدا كردم به اين نتيجه رسيدم كه اين سخن على (عليه السلام) واقعاً حكمت تمامى است و همه ضرر و زيان‏هايى كه متوجه جامعه شده است در اثر اين امور بوده. خداوند ان شاءاللّه ما را با مجاهدت خودمان و با توفيق خودش از اين صفات دور بدارد. 

منبع:http://www.leader.ir

 

ترک اميال نفسانى

نوشته شده توسطرحیمی 16ام شهریور, 1391

من مواعظ النبي صلى الله عليه وآله وسلّم:


من اكل ما يشتهي ولبس ما يشتهي وركب مايشتهي لم ينظر اللّه اليه حتى ينزع او يترك.

                                                                                                                                                                                            (تحف العقول صحفه 38)

     در جمله «ركب مايشتهي»، احتمال دارد كه معناى حقيقى كلمه مراد باشد؛ يعنى هر مركبى كه مورد ميل اوست، انتخاب كند و احتمال دارد

      به معناى «ركب الامر» باشد؛ يعنى هر كارى دلش خواست انجام دهد. بهرحال، نظر و توجه الهى كه رأس همه خيرات و مايه همه كمالات

      انسان در عالم وجود است؛ با ارتكاب اين امور از انسان گرفته مى‏شود و ترك آن هم به اين است كه با رياضت اختيارى، آنچه را كه هوس

مى ‏كند و مى‏ تواند انجام دهد كنار بگذارد.

     كسانى كه قدرت انجام تمام مشتهيات خود را ندارند بايد قدر بدانند؛ زيرا اين نعمت بزرگى است كه انسان در مقابل هوا و هوسهاى خود،

     ميدان گسترده‏اى نداشته باشد. گرچه اگر بتواند و مبارزه كند، ثواب بيشترى دارد.

كشف حجاب براى اهل ذكر

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1391

اگر ما به دستورات و توصيه هاى اهل بيت عليه السلام توجه کنیم ، راه هاى سعادت و نيك بختى را در آنها مى يابیم .اما افسوس كه دون هستى ما باعث شده كه توجهى به دستورالعمل ها و راه هاى خودسازى كه در سخنان ائمه عليه السلام و علماى ربانى آمده ، نداشته باشيم . اگر انسان به اين دستورات توجه كافى مبذول دارد بى ترديد به سرمنزل مقصود خواهد رسيد. چنان كه دوستان خدا و اهل ذكر اين راه را طى كردند و به مرحله اى از تعالى و كمال والاى انسانى رسيدند كه طبق فرمايش حضرت در اين خطبه ، خداوند در هر دورانى آنان را براى خود بر مى گزيند و چندان به آنان عنايت و توجه دارد كه با فكر و عقل آنها نجوا مى كند و راه هاى ناديده را به رويشان مى گشايد و چشم و گوششان را بينا و شنوا مى گرداند:

     فكشفوا غطاء ذلك لاهل الدنيا حتى كاءنهم يرون ما لايرى الناس و يسمعون ما لا يسمعون …؛

آن گاه كه آنان بر عالم غيب اطلاع يافتند و عالم برزخ و سرانجام برزخيان را به عيان مشاهده كردند و به حقانيت وعده هاى الهى پى بردند، پرده عالم ناديده و غيب را از برابر چشمان مردم نيز كنار مى زنند و چنان كه خود از وراى عالم خاكى اطلاع يافته اند، مردم را نيز به عالم غيب و برزخ آگاه مى سازند و فرجام كار را در برابرشان مجسم مى كنند. آنان به سخنان فصيح و دل نشين و اندرزهاى خود، حقايق عالم غيب و آنچه را براى دنياييان پنهان است به مردم مى نمايانند تا بيم و هراس ‍ از فرجام كردار زشت و ميل به عالم آخرت را در آنان برانگيزانند.

آنان كه در اثر شدت يقين چشم و گوش دلشان باز شده ، چيزهايى را مى بينند كه مردم از ديدنش محرومند و صداهايى را مى شنوند كه مردم عادى نمى توانند آنها را بشنوند.
اوج اين حالت همان مقامى است كه اميرمؤ منان عليه السلام از آن خبر داد و فرمود:

ادامه »