موضوع: "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي"

​ اطاعت خداوند

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1395

 

آيا تسليم شدن در برابر خدا اجباري است؟

اجبار دو معنا دارد:

1) اينکه انسان تکويناً قدرت مخالفت با چيزي را نداشته باشد، چنان که شخص نيرومندي فرد ضعيفي را بر خلاف ميلش به سويي بکشاند. چنين اجباري در پرستش و اطاعت از خدا معقول نيست و قرآن صريحاً مي‌فرمايد:

« فَمَنْ شَاءَ فَلْيؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيكْفُرْ »(الکهف/29)

پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند

2) به معناي الزام قانوني است. به اين معنا همه قوانين الزامي ، داراي چنين مفادي خواهند بود، و قوانين الزامي اسلام هم يکي از آنها است. و همان‌گونه که مخالفت با قوانين عادي کشورها در مواردي کيفرهاي قانوني را به دنبال دارد، مخالفت با احکام اسلام هم چنين کيفرهايي دارد که در قرآن کريم به آنها اشاره شده است.

منبع:آیت الله مصباح یزدی/مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)

*****

منظور از تسليم شدن در برابر خدا چيست؟

«تسليم» يكى از حالات سالك است كه پس از «وصول»، به او دست مى‏دهد و اين حالت عبارت است از استقبال قضا و تسليم به مقدرات الهى و بنابه گفته خواجه عبدالله‏انصارى: «تسليم، خويشتن به حق سپردن است»؛رساله صد ميدان، ص‏62؛ منازل السائرين، ص‏36 - 37. در واقع در اين مرتبه سالك، همه هستى خود را - با تمامى ابعاد اعتقادى و عملى‏اش - به خدا سپرده و تسليم محض اوامر و افعال او است.

ادامه »

عده اي از معامله برد – برد سخن مي‌گويند، اما منظورشان ...

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1395

عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت: اگر در داخل کشور نيز خداي ناکرده مسئوليني باشند که باور کرده باشند چاره اي جز کنار آمدن با آمريکا و يا به عبارت بهتر باج دادن به آمريکا وجود ندارد، در واقع از دو حال خارج نيستند؛ يا فکرشان تحت تأثير القائات دشمن قرار گرفته است، و يا از تهديدات دشمنان (اعم از تحريم يا حمله نظامي) هراس دارند؛ از اين رو توجيه مي‌کنند و مي‌گويند بايد تعامل برد برد داشته باشيم؛ البته از ابتدا نيز مي‌گويند که توقع بيجا نبايد داشت، چرا که معامله برد – برد بوده و آن‌ها نيز بايد برد داشته باشند!

آن‌ها معتقدند که چهل سال دشمني کرده‌ايم، چه فايده اي داشته است؟

مگر قدرت آن‌ها را نمي‌بينيد که به راحتي نفت 110 دلار را به 30 دلار مي‌رسانند؟

لذا چاره‌اي جز تسليم و سازش نداريم؛ و اگر چهل سال است احساسي برخورد کرده و دشمني کرده‌ايم، اشتباه بوده است!

در واقع اصل مطلب همين است، اما اسم آن را معامله برد – برد گذاشته‌اند.

 حضرت آيت الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ديدار با جمعي از اعضاي منتخب دوره‌هاي طرح ولايت، با اشاره به اين‌که امتياز انسان از حيوانات اين است که حرکت تکاملي انسان با آگاهي و انتخاب توأم است، ادامه داد: رشد جسمي بدون آگاهي نيز صورت مي‌گيرد، همان گونه که در حيوانات نيز وجود دارد؛ اما آن حرکت تکاملي و رشدي که مخصوص انسان است، تکامل و رشدي است که همراه با آگاهي و قدرت انتخاب است.

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي با اشاره به اين‌که علم و آگاهي هر چند براي حرکت لازم است، اما به تنهايي عامل حرکت نيست، ادامه داد: گاهي انسان به چيزي علم دارد، اما انگيزه‌اي نسبت به آن ندارد؛ آن چه سبب حرکت و در واقع عامل محرک مي‌شود، احساسات و عواطف است.

ادامه »

رهایی از دست شیطان

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1395

استاد خوب، رفيق خوب و مطالعه کتاب­های خوب از بهترين چيزهايي است که مي‌تواند به انسان کمک کند تا از آفت‌ها دور بماند و از دست شيطان نجات پيدا کند. هم­چنین این سه چیز شناخت انسان را نسبت به معارف و نسبت به مبدأ و معاد، نسبت به راه زندگي، وظايف فردي، اجتماعي، سياسي و اخلاقي، معاشرت با زن و فرزند، تربيت فرزند، معاشرت با همسايه، و رعايت حقوق برادران مؤمن تقویت می‌­کند.

اختيار در دست خودت است...

نوشته شده توسطرحیمی 26ام اسفند, 1394

قال علي عليه‌السلام :

إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛

امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند:

همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد. (نهج‌البلاغه، حکمت456)

دنيا همانند شمشير دولب است؛ هم مي‌تواند وسيله‌اي براي سعادت ما باشد، هم وسيله‌اي براي سقوط؛ سقوط و سعادتي که حد و مرزي ندارد. اگر انسان به گونه‌ای با دنیا ارتباط داشته باشد که خداوند دنيا را براي آن خلق کرده است، آن قدر ترقي مي‌کند که هيچ منجم و رياضي‌داني نمی‌تواند آن را به حساب بیاورد، و البته سقوطش نیز همين‌گونه است. اين جنس دو پا تا کجا مي‌تواند ترقي کند، و تا چه حد مي‌تواند تنزل کند! اختيارش در دست خودش است.

محبت خداوند با سلطه‌ طلبی و برتری‌ جویی به دست نمی‌آید.

نوشته شده توسطرحیمی 2ام بهمن, 1394

 

رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، گفت:

محبت خداوند با طمع‌ کاری، زیاده‌ خواهی، سلطه‌ طلبی و برتری‌ جویی بر دیگران سازگاری ندارد.

خداوند سعادت آخرت را برای کسانی قرار داده که بر روی زمین خواهان برتری و فساد نباشند.

حضرت آیت‌ الله محمدتقی مصباح یزدی رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) سه شنبه شب در جلسه درس اخلاق ماه مبارک رمضان که در دفتر رهبر معظم انقلاب برگزار شد، با اشاره به روایات محبت به فقرا را محبت به خدا دانست و گفت: فقرای مؤمن کسانی هستند که به دنبال زندگی ساده بوده و از عزت نفس برخوردار هستند.

وی با اشاره به آیه :يحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(البقرة/273)، ابراز کرد:

فقرای مؤمن عزت نفس و مناعت طبع دارند و زمانی که آنها را مشاهده می‌کنی فکر می‌کنی وضع زندگیشان مناسب است.

رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) یکی از ویژگی‌های فقرای مؤمن را پرهیز از دروغ گویی ذکر کرد و اظهار داشت:

فقرای مؤمن چون اهل دروغ نیستند در درخواست‌های خود نیز به ضروریات اکتفا می‌کنند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: فقرای مؤمن فقر خود را امتحان و تقدیری از جانب خدا می‌دانند و به دنبال این هستند که از این امتحان سربلند بیرون آیند.

آیت‌الله مصباح یزدی عدم گله و شکایت را از دیگر ویژگی‌های فقرای مؤمن خواند و افزود: در مقابل این افراد کسانی ضعیف بوده و وقتی مشکلی برایشان به وجود می‌آید دست به گله و شکایت به درگاه الهی بر می‌دارند.

ادامه »

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام؛ جلسه سوم؛ عوامل فتنه (2)

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1394

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام

عوامل فتنه (2)

  • شياطين جن و انس
  • فرايند شکل‌گيري فتنه
  • علل انحراف از مسیر حق
  • مراتب انحراف و نتايج آن
  • آمیزش حق و باطل؛ فتنه فتنه‌گران
  • آزادی و اسلام
  • اسلام و پیشرفت اقتصادی

بسم الله الرحمن الرحيم

آن‌چه پيش‌رو داريد گزيده‌اي از سخنان حضرت آيت‌الله مصباح‌يزدي (دامت‌بركاته) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ 25/9/94، مطابق با هجدهم ربیع‌الاول 1437 ايراد فرموده‌اند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد.

اشاره

در جلسه گذشته گفتیم که در ميان مکلفان کساني هستند که به عمد برخلاف حق قدم برمي‌دارند، راه باطل را مي‌پيمايند و شقاوت ابدي را براي خودشان مي‌خرند، و کسان ديگري به اشتباه مي‌افتند يا مي‌لغزند. دسته اول تنها به گمراهي خودشان قانع نمي‌شوند و می‌کوشند ديگران را هم به هلاکت بکشانند. اين گروه در ادبيات ديني «شياطين» ناميده مي‌شوند.

حال اين سؤال مطرح مي‌شود که چطور ممکن است موجودي که طالب خير خودش است عالماً و عامداً دست به کاری بزند که موجب هلاکت و شقاوت ابديش شود؟ آيا از ابتد اين‌گونه آفريده شده که طالب شر باشد؟ کساني از ديرباز چنين مي‌پنداشتند که در عالم دو عامل اصلي وجود دارد؛ يک عامل خودبه‌خود طالب خير است که به آن یزدان می­گویند و يکي خودبه‌خود طالب شر که به آن اهریمن می­گویند. اين نظر را به مانوي‌ها، زرتشتي‌ها و به بعضي از فرقه‌هايي که در مشرق زمين زندگي مي‌کردند نسبت مي‌دهند. در اسلام چنين مطلبي نداريم، و شيطان با اهريمني که آن‌ها می‌گویند تفاوت دارد. به تصريح نهج‌البلاغه، شيطان سال‌هايي طولاني عبادت خدا کرده و سپس در اثر استکبار گمراه شده است.

شياطين جن و انس

شيطان از جنيان است و جنيان ــ‌برخلاف موجوداتي مثل ملائکه که هيچ جهت شري در وجودشان نيست‌ــ مکلفند. قرآن نيز به آن‌ها خطاب مي‌کند و تکليف برايشان تعيين مي‌کند، و درباره ابليس هم مي‌گويد: كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ.[1] او از ابتدا طالب خير خودش بود و خير را در عبادت خدا مي‌دانست، ولی در کنار آن، روح خودپرستي و استکبار، عامل شري بود که در وجود خودش رشد داد و با اين عبادت‌هايي که در کنار ملائکه مي‌کرد روزبه­روز بر غرورش نیز افزوده ‌شد. وقتي پاي امتحان در ميان آمد و خدا امر کرد که براي حضرت آدم سجده کند، این استکبار گل کرد و گفت: من هرگز چنين کاري نمي‌کنم. اين منشأ طردش از دستگاه الهي شد و از آن جا تصميم گرفت که ديگران را هم گمراه کند. بنابراين شيطان موجودي نبود که سرتاپا شر، و در شرارت خود مجبور باشد. او به اختيار خودش شر را اختيار کرد، چنان که شياطين انس نیز این­گونه­اند.

با این­که همه مکلفان با فطرت توحيدي آفريده شده­اند؛[2] کسانی در اثر عوامل مختلفي به تدريج گرايش‌ها‌، ميل‌ها،‌ یا هوس‌هايي پيدا مي‌کنند و به دنبال آن‌ها مي‌روند. کم‌کم اين صفات شر در آن‌ها رسوخ پيدا مي‌کند به طوري که ديگر عملا امکان نجات از آن‌ برايشان باقي نمي‌ماند. در آیات متعددی از قرآن نیز به اين‌ مطلب اشاره شده است،‌ ازجمله: وَجَعَلْنَا مِن بَينِ أَيدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَينَاهُمْ فَهُمْ لاَ يبْصِرُونَ* وَسَوَاء عَلَيهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يؤْمِنُونَ؛[3] ما از پيش رو و از پشت سر آن‌ها را محاصره کرده­ايم و راهي به حق پيدا نمي‌کنند و هرچه تو یا هر پيغمبر دیگري آن‌ها را هدايت کنيد فايده‌اي ندارد. بنابراين شياطین هم خود را به دست خودشان هلاک کرده و خود مسئول شرارت و هلاکت‌شان هستند.

ادامه »

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام؛ جلسه دوم؛ عوامل فتنه (1)

نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394

 

تحليلي روان‌شناختي از تحولات صدر اسلام ( عوامل فتنه)

  • فاعل قسری و فاعل اختیاری
  • انتخاب شقاوت با چشم باز!
  • بسته‌شدن نطفه فتنه در هواي نفس
  • نقش تمایلات افسارگسيخته
  • نقش عناصر تهييج و تشکيک در فتنه

اشاره

در جلسه گذشته گفتيم که يکي از مسائل مهمي که بايد به آن توجه کنيم و در اطراف آن بينديشيم تا در مسير زندگي‌ راه صحيحي را انتخاب کنيم و بپيماييم تا به مقصد برسيم، اين است که مواظب باشيم در چاله‌هاي فتنه‌ها و انحرافات نيفتيم.

اين در حقيقت مسئله‌اي است که مقام معظم رهبري سال‌هاست مطرح کرده‌اند و بحث‌هايي درباره‌اش مطرح فرموده‌اند. در جلسه گذشته عباراتي از خطبه سوم نهج‌البلاغه را که ناظر به همين مسأله بود نقل کرديم و امشب دنباله بحث را در خطبه پنجاهم پي مي‌گيريم؛ ولي به عنوان مقدمه نکاتي را تذکر مي‌دهيم.

آن چه پيش‌رو داريد گزيده‌اي از سخنان حضرت آيت‌الله مصباح‌يزدي (دامت‌بركاته) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ94/10/02 ، مطابق با یازدهم ربیع‌الاول 1437 ايراد فرموده‌اند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد.

فاعل قسری و فاعل اختیاری

کارهايي که از یک فاعل سر مي‌زند، به دو بخش تقسيم مي‌شود. يک نوع کاري است که به فاعل طبيعي، قسري یا جبري نسبت داده مي‌شود؛ يعني فاعل در انجام کار هيچ اختياري از خود ندارد. ممکن است چنين کارهايي از انسان هم سر بزند. براي مثال کسي دست یک انسان را بگيرد و اثر انگشتش را پاي مطلبي بگذارد و او نتواند مقاومت کند، يا سلاحي را به دستش بدهند و با انگشت او ماشه را بچکانند. پيداست در اين‌جا فرد مسئوليتي نيز نخواهد داشت. در مقابل، کارهايي است که به نحوي اراده و اختيار فاعل در آن مؤثر است. اين قسم نيز خود انواعي دارد که در اين‌جا مجال تفصیل آن نيست.

کارهايي اختياري و ارادي که مربوط به موجودهاي مکلف مي‌شود، گاهي به اين صورت است که فاعل آن به نتيجه و پيامد کارش آگاه است و اساسا آن کار را براي رسيدن به همان نتيجه انجام مي‌دهد. به عبارت ديگر فاعل کاملا توجه دارد که اين حرکتي که من انجام مي‌دهم، و اين کارهايي مقدماتي که تنظيم مي‌کنم و انجام مي‌دهم به کجا منتهي مي‌شود، و اصلا آن‌ها را براي رسيدن به همان نتيجه انجام مي‌دهد. روشن است که در اين صورت تمام مسئوليت اين کار به دوش اوست و اگر نتيجه خوبي دارد، ثواب، برکات و فضائل خواهد داشت و اگر کاري است که براي رسيدن به هدف بدي انجام مي‌دهد، بسته به شدت و ضعف کار، و هدف و انگيزه فاعل، آثار بدش دامنگيرش خواهد شد، تا جايي که گاهي انسان را مخلد در عذاب مي‌کند، چنان‌که عناد و کفار قطعا موجب خلود در عذاب خواهد شد؛ و ان تخلد فيه ‌المعاندين.[1] نکته‌اش هم اين است که اگر هزار بار ديگر هم زنده شود، دوباره همين کار را تکرار خواهد کرد؛ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ.[2] آن چنان خودش را ساخته که اگر تا ابد هم زندگي کند، باز همين کارها را خواهد کرد. اين است که عذابش هم هميشگي خواهد بود. اما گاهي در مقدمات ضعف‌هايي وجود دارد و آن‌چنان که بايد و شايد نتايج کار براي فاعل روشن نيست؛ اين مراتب مختلف دارد، و روشن است که به هر اندازه به نتيجه بد کارش آگاه باشد، به همان اندازه مسئوليت خواهد داشت.

ادامه »

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام؛ جلسه اول؛ دلبستگی به دنیا؛ ریشه همه انحرافات

نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1394

مقام معظم رهبري سال‌ها قبل سؤالي را مطرح کردند مبني بر اين که

چگونه مردم مسلماني که با سختي و گرفتاري تن به اسلام دادند و ايمان آوردند و تحت شکنجه‌های بسیار واقع شدند،

بعد از رحلت پيغمبر اکرم آرام آرام مسير را تغيير دادند

و با جامعه مورد نظر پیامبر زاويه پيدا کردند

تا آنجا که نهايتا کار به واقعه کربلا انجاميد؟

حضرت امير علیه السلام مي‌فرمايد:

گويا اين‌هايي که بيعت را شکستند و حاضر شدند خون مرا بريزند، این آیه را نشنيده‌اند که:

تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(القصص/83)

آن سراي آخرت را براي کساني قرار مي‏دهيم که در زمين خواستار برتري و فساد نيستند و فرجام [خوش] از آن پرهيزگاران است

بعد اضافه مي‌فرمايد:

چرا شنيده بودند و فهميده بودند، ولي دنيا در برابر چشمانشان آرايش شده بود؛

زيورهاي دنيا مايه اعجاب آن‌ها شده‌ بود، و به آن‌ها دلبستگي پيدا کردند و همه چيز باطل شد.

قرآن، کلام پيغمبر، عهد، پيمان و بيعت همه بر باد رفت.

به حسب اين بيان تنها عامل اين همه انحراف و جنايت که آثارش تا روز قيامت هم باقي خواهد ماند، اين بود که چند نفر به زينت دنيا دلبستگي پيدا کردند!

ادامه »

افرادی به دنبال برگزاری رفراندوم برای کنار گذاشتن ولی فقیه هستند

نوشته شده توسطرحیمی 8ام دی, 1394

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: افرادی در داخل به دنبال این هستند که از طریق قانونی و با عنوان نمایندگان خبرگان رهبری، زمینه رفراندومی برای کنار گذاشتن ولی‌فقیه را آماده کنند.

آیت‌الله مصباح یزدی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در دیدار با هادیان سیاسی سپاه پاسداران از سراسر کشور با اشاره به آیه ای از قرآن کریم اظهار داشت: خداوند متعال وعده داده است که اسلام را به عنوان دین حق، بر روی زمین بگستراند؛ هر چند کسانی باشند که از آن اکراه داشته باشند.

عده‌ای می‌گویند حکومت اسلامی معنا ندارد

عضو خبرگان رهبری با اشاره به روایات متعددی در این زمینه اظهار داشت: در حالی که در روایات، مخالفت با ولی‌فقیه در حد شرک بالله عنوان شده است، عده‌ای می‌گویند حکومت اسلامی معنا ندارد و ما فقط امامت داریم که آن هم محدود در ائمه معصومین (علیهم السلام) است.

آیت الله مصباح یزدی با اشاره به این‌که قبل از انقلاب، نیمی از احکام اسلامی که مربوط به احکام اجتماعی است، مورد غفلت قرار گرفته بود، خاطر نشان کرد: خداوند به برکت سیدالشهدا (علیه السلام) بر ما منت نهاد و شخصی مانند امام خمینی (ره) را بر ما ارزانی داشت تا این بخش اعظم از اسلام را احیا کند؛ امام(ره) به ما فهماند که اموری مانند نماز و روزه و حج و نظایر آن که تمام اسلام دانسته می‌شدند، تنها بخشی از احکام اسلام است که مربوط به زندگی فردی می‌باشد، و احکام اجتماعی فراوانی نیز وجود دارد که باید به آن‌ها پرداخت.

وی افزود: تا قبل از نهضت اسلامی، مسئله ولایت‌فقیه به صورت مستقل مطرح نمی شد؛ هر چند در لا بلای کتب فقهی اشاره هایی به آن شده بود، اما کسی که بحث مستقلی از آن ارائه و بر آن ایستادگی کرد، و در عمل نیز برای تحقق آن تلاش نمود و دربرابر حکومت طاغوت مقاومت کرد، و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بر گنجاندن این اصل در قانون اساسی اصرار داشت، تنها امام خمینی (ره) بود.

این مفسر قرآن کریم با اشاره به آیه ای از قرآن کریم، خاطر نشان کرد: عده ای علیرغم این‌که به احکام اجتماعی اسلام علم دارند، اما به خاطر برتری طلبی و پست و مقام، آن‌ها را کتمان می‌کنند.

ادامه »

ایمان به خدا محور سعادت است.

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1394

آیت الله مصباح یزدی: محور تمام سعادت ها، ایمان به خداست. پیامبران آمده اند تا جایگاه والای انسان را به وی نشان دهند و بگویند تو می توانی با ایمان به خدا، به جایی برسی که با خدا عشق بازی کنی «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»[مائده، 54.] و خدا هم عاشق تو باشد.

اگر کسی ذره ای طعم عشق بازی با خدا را بچشد آنگاه خواهد فهمید که چرا محور همه سعادت ها ایمان به خدا است و برای چه آفریده شده است. علم نسبت به خدا هنگامی که با خواستن و دوست داشتن توأم شد؛ ایمان پدید می آید و این گوهر گران قیمت از صفر تا بی نهایت مرتبه دارد. دسته بندی ای در روایات معصومین علیهم السلام از ایمان شده برای درک بهتر ما است اما بین هر مرتبه ایمان با مرتبه پایین تر فاصله بسیار زیادی وجود دارد.

بالاترین مرتبه ایمان نزد معصومین علیهم السلام است. در روایات آمده است بهترین شما نسبت به ما مانند کوچک ترین ستاره نسبت به خورشید است. این یعنی فاصله کسی مثل سلمان با اهل بیت علیهم السلام این اندازه است.

ادامه »