موضوع: "نکات اخلاقی"

۱۵توصیه حاج اسماعیل دولابی(ره) برای سبک زندگی

نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1393

استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

ادامه »

«حیاء من الله»

نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1393

توصیه های مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره) درباره «حیاء من الله»


«حیا» آن ودیعه الهی و غریزه انسانیه است که انسان را از اعمال زشت باز می دارد؛ یعنی چه قبل از عمل که انسان عمل را تصویر می کند و چه بعد از عمل، حیا نقش بازدارندگی دارد. به این معنا که روح وقتی با یک عمل زشت روبرو می شود و وقتی که عمل زشت را تصویر می کند، منفعل و منکسر می شود و همین حالت موجب بازدارندگی او است و بعد از عمل هم، این حالت بازدارندگی نسبت به تکرار آن عمل زشت پیدا می شود.

حیایی که انسان نسبت به ناظر دارد، گاهی «حیاء من الخلق» است، گاهی «حیاء من النفس» بوده و گاهی «حیاء من الملائکه» می باشد؛ یعنی فرشتگانی که مأمور ضبط اعمال انسان هستند. گاهی «حیاء من اولیاء الله» است. پنجمین نوع آن «حیاء من الله» است، یعنی از خدا خجالت کشیدن و شرم کردن.

در باب «حیاء من الله» ما یک بحث معرفتی داریم و یک بحث تربیتی. در مورد بحث تربیتی، ما روایات متعددی داریم که «حیاء من الله» را در روابط گوناگون مطرح می فرمایند. یعنی این که انسان باید با توجه به این روابط حیاء داشته باشد.

ادامه »

پندهای کوتاه اخلاقی آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)

نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1393

شیطان شکارچی باحوصله ‏ای است!

روایتی ازامام صادق علیه‏السلام نقل شده است که حضرت فرمودند:

«إِنَّ الشَّیْطَانَ یُدِیرُ ابْنَ آدَمَ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ» در بعض روایات به جای «یُدیر»، «یُدبّر» هم دارد. «فَإِذَا أَعْیَاهُ جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ» شیطان در هر چیزی دور انسان می‏ چرخد تا او را به دام اندازد و هنگامی که خوب خسته اش کرد، او را به سینه روی زمین می‏ خواباند و گردنش را می‏ گیرد.

ادامه »

چهل حدیث والدین

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1393

قال الله تعالی:

«وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِياهُ وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا إِمَّا يبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا»(الإسراء/23)

و خدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.

و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانی فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکی تربیت کردند.

پیشگفتارگرچه هستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ای از وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بی نظیر پدر و مادریم.

انسان فراموشکار، وقتی به قدرت و موقعیتی رسید، دوران عجز و کوچکی خویش را از یاد می برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرسای آنان را فراموش می کند، و چه ناسپاسی و کفرانی بدتر از این؟

انسانیت و اخلاق ایجاب می کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکی و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودی والدین خودیم و فرزندان ما تداوم وجود مایند، چگونگی برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیکی ما به آنان سبب می شود: که فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود که ما با والدین خویش رفتار می کنیم.

باری… ادای حق والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حق خدا و شکر نعمتهایش از عهده توانائی ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضع و فروتنی به زیر پای آندو فرشته بگستریم.

با اینحال، توجه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه ادای بخشی از حق بزرگ آنان را فراهم می سازد.

روایاتی که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه می کنید، ما را با گوشه ای از وظایف خود در برابر والدین آشنا می کند.

توفیق الهی یارمان باد که از نیکوکاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است.

خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.

خدایا! ما را به تربیت نسلی با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.

1. بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی علیه السلام:

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج 10، ص 709.

ادامه »

خوشرفتاري با همسر از نشانه هاي ايمان

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1393

امام صادق عليه‏ السلام :

مُجامَلَهُ النّاسِ ثُلثُ العَقلِ .

خوش برخوردى با مردم ، يك سوم خردمندى است .

منتخب ميزان الحكمة

خوشرفتاري با همسر از نشانه هاي ايمان

وقتي زن در خانه از شما راضي باشد، بدانيد که از جمله ي بهترين مسلمانها هستيد.

رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) بارها فرمودند:

«خَيرُکُم خَيرُکُم لأهلِه و أنا خيرُکُم لأهلِه» (1)

«بهترين شما آنهايي هستند که براي زنان خود بهترند و من بهترين شما هستم درباره ي همسران خودم.»

هرچه خوشرفتاري و محبت به همسر و فرزند بيشتر باشد مسلماني و ايمان هم بيشتر است. در خبر آمده است.

«کسي بر ما اهلبيت مهربانتر است که بر همسرخودش مهربانتر باشد» (2)

در حديثي ديگر مي خوانيم:

«هر کسي که محبتش به همسر خود بيشتر باشد ايمانش به خداوند زيادتر است» (3)


خوش رفتاري چيست؟

هسته مركزي خوش‌رفتاري عبارت است از: داشتن رفتاري در حد وسط كه هم وقار و متانت از دست نرود و هم شادي آفرين و لذت بخش باشد.

ادامه »

راحتی برای دنیا خلق نشده است!

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1393

در روایتی از زین ‏العابدین علیه السلام منقول است که حضرت فرمودند:

«مَنْ طَلَبَ الْغِنَی وَ الْاَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِی الدُّنْیَا…» کسانی‏ که در دنیا به دنبال مال اندوزی و تکثیر اموال و مسأله گشایش در امور مالی زندگی‏شان هستند، این‏ها دنبال چه هستند؟ دنبال راحتی هستند، «فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَةِ»، خیال می‏ کنند هر چه ثروتشان بیشتر و زندگی‏شان وسیع‏تر شود، راحتی‏شان بیشتر تأمین می‏شود.

بعد حضرت می فرماید: در حالی که دارند اشتباه می‏کنند، «فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَة»، اما «وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا»، حضرت می‏فرمایند: در دنیا، برای اهل دنیا راحتی خلق نشده است، این جمله ظرافتی دارد. حضرت می ‏فرمایند:

برای اهل دنیا راحتی خلق نشده، این روایت را خوب دقت کنید، روایت ظریفی است. «وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا إِنَّمَا خُلِقَتِ»، این است و جز این نیست که «خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِی الْجَنَّةِ وَ لِاَهْلِ الْجَنَّةِ»، راحتی در بهشت و برای اهل بهشت خلق شده است.

این تعبیر حضرت اشاره به این معنا است: این‏ را بدانید! کسانی که برای راحتی در دنیا به دنبال دنیا هستند، به راحتی در دنیا نمی‏رسند. اما کسانی که در دنیا برای راحتی در دنیا نمی‏ دوند بلکه برای راحتی آخرت می ‏دوند‏، چه بسا اینها در دنیا هم به راحتی می‏رسند. ظرافت‏های این روایت، خیلی زیباست.

پندهای کوتاه اخلاقی حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)
پايگاه حوزه

گناه اولاد آدم!

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1393

 

حضرت سلیمان علیه السلام برای نماز استسقا حرکت کردند جمعیتی هم همراه با ایشان بودند.

حضرت مورچه ای را دیدند که با خدا در حال مناجات بود  و از خدا طلب باران می کرد.

مورچه با خدا نجوا می کرد:

خدایا ما را به گناه اولاد آدم مگیر!

باران رحمتت را نازل کن!

حضرت فرمودند به برکت دعای مورچه باران نازل شد.

خدایا ما را به گناه اولاد آدم مگیر!

دانلود با سه صلوات

یا کریم!

پروردگارا! ابرها را برای ما با گشودن درهایش برای ریزش آبهای بسیار فراوان و پی در پی به حرکت درآور.

ای بخشنده! برای ما باران فرو ریز، پی در پی فراگیر رویاننده، قفلهایش را بگشا، و موانعش را برطرف کن، و ریزش آنرا آسان گردان، و در آمدن آن برای نمناک ساختن دشتها به وسیله ریزش آب تسریع فرما.

ای تلاشگر برایمان باران فرو ریز، بارانی قطره قطره، فراوان و بسیار، پی در پی و فراگیر، نمناک کننده، وسیع و کافی، سریع و پاکیزه و رویاننده، گوارا و مبارک، عریض و گسترده که دشتها را نمناک سازد.

در کوه و دشتمان، و شهر و بیابانمان باران فرو ریز، تا قیمتهایمان را کاهش داده، و در کیل و وزنمان برکت عطا کنی، روزیمان را بما بنمایان، و قحطی را معدوم ساز، ای پروردگار جهانیان اجابت فرما.

حُسن خلق و کج خلقی

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1393

بسم الله الرحمن الرحیم

« حُسن خلق و کج خلقی »

«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ»(آل عمران/159)

ترجمه:
به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [= مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.

خلاصه تفسیر:
در این آيه مسأله «حسن خلق» به عنوان يكى از ويژگى ‏هاى اخلاقى پيامبر صلى الله عليه و آله و يكى از عوامل پيشرفت او در جامعه اسلامى ذكر شده است، مى ‏فرمايد:
«به خاطر رحمت الهى در برابر آن‏ها نرم (و مهربان) شدى، و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراكنده مى ‏شدند:

«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ …»(آل عمران/159)


بنابراين خلق و خوى نيكوى پيامبر صلى الله عليه و آله يك رحمت الهى درباره او و درباره تمام امّت بود. و به يقين اين نرمش و مهربانى و حسن و خلق در هر كس باشد مايه رحمت و بركت است.

در تعبير فوق به نقطه مقابل آن يعنى خشونت و كج خلقى و نامهربانى نيز اشاره شده كه اثر مستقيم آن، پراكندگى مردم از دور انسان است، و به تعبير ديگر حسن خلق خمير مايه پيوند جوامع انسانى است، و كج خلقى عامل پراكندگى و نفرت.

در اين كه «فظّ» و «غليظ القلب» هر دو به يك معنى و به معنى تأكيد است يا دو معنى متفاوت را مى‏رساند، مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» تعبير جالب و جامعى دارد مى ‏گويد:

«بعضى گفته‏ اند جمع بين اين دو وصف با اين كه هر دو از نظر معنى قريب الافق هستند به خاطر اين است كه «فظّ» معمولًا در مورد خشونت در سخن به كار مى ‏رود، و «غليظ القلب» در مورد خشونت در عمل كه ناشى از سنگدلى است. بنابراين هر دو به معنى خشونت است، ولى يكى به معنى خشونت در سخن، و ديگرى خشونت در برخورد عملى است.

در هر حال خداوند به پيامبرش نرمش و انعطاف و خوش رويى و خوش خويى داده بود به گونه‏اى كه در برابر افراد گنه كار، خشن و سنگدل، نرمش نشان مى‏داد و به اين وسيله خشن‏ترين افراد را غالباً به سوى اسلام جلب و جذب مى ‏كرد.

و به دنبال آن يك سلسله دستورات عملى مى‏دهد كه خوش رويى و خوش خويى از صورت تظاهر بيرون آيد و جنبه‏ هاى عملى به خود بگيرد، مى ‏فرمايد:

«آنها را عفو كن و براى آنان از خدا آمرزش بطلب، و در كارها با آنها مشورت كن، و هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش!) و بر خدا توكّل نما كه خداوند متوكلان را دوست دارد».

(فَاعْفُ عَنْهُمُ وَاسْتَغْفِرٌ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِى‏الْامْرِ فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ انَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ).

و به اين ترتيب جاذبه فوق العاده‏اى بر محور وجود پيامبر صلى الله عليه و آله پيدا شد كه دورترين افراد را به سوى خود جلب كرد.

سياق آيات نشان مى ‏دهد كه اين آيه از آيات مربوط به جنگ احد است كه دوست و دشمن سخت‏ترين فشارها را در طول اين جنگ بر پيامبر صلى الله عليه و آله وارد كرد، بديهى است عفو و گذشت و استغفار و برخورد محبت‏ آميز در چنين شرايطى، نشانه قرار داشتن پيامبر صلى الله عليه و آله در بالاترين سطح خوش خويى و محبت و مهربانى بود، و كمتر انسانى را مى‏توان يافت كه در چنين شرايطى از كوره در نرود و تند خويى نكند.


امور فرهنگی معاونت تهذیب

چهار مرض خاص انسان!

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1393

انسان در گذر  زمان دچار برخی بیماری‌های جسمی می‌شود ؛ وی در هنگام مواجهه با بیماری‌ها تمام تلاشش را می‌کند تا دوباره سلامت گردد . بنی بشر برای مبتلا نشدن به بیماری ، عوامل بروز آن را شناسایی می‌کند تا با پیشگیری ، از ابتلا به آن جلوگیری نماید .

اما جای بسی تأسف، که در روزمرگی این دنیا چنان غرق جسم می‌شویم که گاه روح را از یاد می‌بریم و دچار بیماری‌های روحی می‌شویم، این بیماری‌ها چنان قلب انسان را به عفونت گناه آلوده می‌کند که پس از مدتی ریشه انسانیت را در وجود انسان می‌خشکاند و آنگاه است که قرآن در توصیف موجودی که خداوند او را اشرف مخلوقات خواندش؛ چنین می‌فرماید: «اولئک کاالانعام بل هم أضلّ.» کاش انسان، در میان هیاهوی این دنیا، ساعتی را به خود بیاندیشد که آیا روح الهی‌اش آلوده به زخم‌های چرکین کفر، نفاق، شرک، شک و … شده است؟

در این مقاله به ذکر برخی بیماری‌های قلب ، که در میان آیات نورانی قرآن به آن اشاره شده است، می‌پردازیم :

1- کفر

قلب، گاهی بر اثر بی‌توجهی انسان نسبت به حقایق و دور ماندن از اندیشه صحیح دچار کفر می گردد.

انکار از روی عناد، انکار بعد از معرفت و ایمان، صرف کردن نعمت در مسیر شیطان، از مصادیق کفر است؛ قرآن در این سه زمینه آیات متعددی دارد، برای نمونه می‌خوانیم:

[فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِیداً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ] «آل عمران ، 56».

اما کسانی که کافر شدند، آنان را در دنیا و آخرت به عذابی سخت شکنجه می‌کنم و برای آنان هیچ یاوری نخواهد بود.

[إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ] « آل عمران ، 90 ».

آنان که بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خویش افزودند، هرگز توبه آنان پذیرفته نیست و اینان در حقیقت گمراهانند.

[ َالَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ] « ابراهیم ، 24».

آیا کسانی را که [شکر] نعمت خدا را به کفران و ناسپاسی تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاکت درآوردند.

منافقین، مردان و زنانی هستند که به زبان و به پاره‌ای از اعمال خود را مسلمان نشان می دهند، ولی قلباً به هیچ صورت به خدا و پیامبر و احکام الهی ایمان ندارند.اینان ، مردمی هستند که با مسلمان نشان دادن خود، خویشتن را در همه شئون با مسلمانان همراه کرده تا در تمام امور مسلمانان ایجاد اخلال کنند

[وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ] «نمل ،40».

و هر کس که سپاس گزاری کند به سود خود سپاس گزاری می‌کند و هر کس ناسپاسی ورزد [زیانی به خدا نمی رساند]؛زیرا پروردگارم بی‌نیاز و کریم است.

این مرض خطرناک وقتی عارض قلب شود ، انسان را از نظر جایگاه در عالم خلقت بدتر از حیوانات کرده و روزنه‌های نور را به روی آدمی می بندد و شاخ و برگ انسانیّت را می‌خشکاند و از انسان، درنده‌ای خطرناک و دیوی مهیب به وجود می آورد .

ادامه »

50 کلیپ تصویری نکته های ناب از آيةالله‌العظمي بهجت(ره)

نوشته شده توسطرحیمی 15ام دی, 1393