موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

مگر نمی گویید خدا عادل است؟

نوشته شده توسطرحیمی 13ام اسفند, 1396

 

عالم از خداوند ناشی شده است و خداوند بر اساس صفاتش که لطف بی نهایت و قدرت بی نهایت و حکمت بی نهایت و … است آفریده است. بنابراین عالم بر اساس ذات خدا بوجود آمده است.

یکی از سوالات رایج در ذهن انسانها اینست که اگر خداوند عادل است پس چرا هنگامی که اقوام و طوایف مختلف را در طول تاریخ عذاب کرده است کودکان، نوزادان و حتی حیوانات آنان نیز گرفتار عذاب شدند؟
پاسخ به این سوال و سوالات مشابه آن با بیان و دقت در هدف و چگونگی خلقت، قابل تبیین است.

هدف خدا از خلقت

سوال مبنایی آن است که خداوند چرا عالم و انسان را خلق کرده است؟ جوابی که معمولاً به این سوال داده می‌شود اینست که هرکسی هر کاری انجام می‌ دهد برای رسیدن به کمالی بالاتر یا رفع یک نقصی است. اما خب خدا که دارای کمالات بی نهایت است و کمالی نیست که خدا نداشته باشد پس در حقیقت، خلق کردن خدا نه برای به کمال رسیدن خودش، بلکه برای به کمال رساندن مخلوقاتش است.

مصائب دنیوی برای افراد گناهکار باعث زدودن گناه و برای افراد متقی باعث ارتقای مقام آنها می‌گردد. بنابراین بلا و سختی دنیوی لزوماً به دلیل گناه کردن نیست و یک نعمت می‌ تواند باشد. احادیث مختلفی در این زمینه وجود دارند که بیان می‌ کنند خدا بنده‌اش را به یک مصیبتی امتحان می‌کند تا همین امر باعث امر خیری برای وی شود.


همچنین به دلیل آنکه همه مخلوقات با هم به نحوی ارتباط داشته و در یک نظام کلی وجود دارند پس هر مخلوقی در به کمال رسیدن انسان تأثیر دارد.
در واقع عالم مثل فیلمی است که خدا برای به کمال رسیدن ما از جلوی چشمانمان می‌گذراند.

کمال مخلوقات چیست؟

سوال بعدی این است که کمال یا همان هدف خلقت چیست؟ هرچقدر محدودیت‌ ها بیشتر باشد آن موجود محدودتر شده و از کمال که در واقع نداشتن نقص است دورتر می‌ شود. بنابراین کمال به معنای وجود بدون محدودیت است. خداوند وجودی است که هیچ گونه محدودیتی ندارد. پس هر چقدر که انسان از دنیا و تعلقات دنیایی که محدودیت های دنیایی هستند فاصله بگیرد به کمال نزدیک تر شده است.  
بر این اساس زندگی در دنیا و لذت های دنیایی کمال محسوب نمی‌ شود؛ زیرا ممکن است همراه با تعلق به دنیا باشد که در واقع نقص است نه کمال و چه بسا ممکن است اذیت شدن در دنیا همراه با به کمال رسیدن باشد همانگونه که از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) اینگونه نقل‌ شده است که هیچ پیامبری مانند من اذیت نشد. (1) و یا حادثه عاشورا که از بزرگترین مصائب بود. مگر امام حسین(علیه السلام) بهترین بنده خدا نبود؟
در حقیقت مصائب دنیوی برای افراد گناهکار باعث زدودن گناه و برای افراد متقی باعث ارتقای مقام آنها می‌گردد. بنابراین بلا و سختی دنیوی لزوماً به دلیل گناه کردن نیست و یک نعمت می‌ تواند باشد. احادیث مختلفی در این زمینه وجود دارند که بیان می‌ کنند خدا بنده‌اش را به یک مصیبتی امتحان می‌کند تا همین امر باعث امر خیری برای وی شود.
باید توجه کنیم که آباد کردن دنیا هیچ کمالی محسوب نمی‌ شود مگر اینکه بر اساس دستور خداوند و برای عمل به آن باشد. بنابراین نابود شدن دنیا و اجسام دنیوی انسانها نیز عدم کمال نیست. چه آنکه اگر خدا می‌ خواست می‌ توانست دنیا را با پیشرفته‌ ترین فنّاوری‌ ها و مثلاً با بهترین شهرها بیافریند و جسم انسان ها بسیار قوی تر از این باشد اما اینها کمال نیستند. حتی عمر بیشتر در دنیا به معنای کمال بیشتر نیست. چه بسا افرادی عمر طولانی داشته اما به کمال نرسیدند و یا افرادی عمر کوتاهی داشتند اما به بالاترین درجات نائل آمدند.

ادامه »

آیا معاد عموميّت دارد؟

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اسفند, 1396

از نظر آيات قرآن، معاد و برگشت به سوى خداوند سبحان، يك مسئله كلّى و عام بوده و مخصوص انسان نيست.

 

با دقّت و تدبّر در نكات و تعبيرات قرآن، به اين حقيقت پى می بريم كه آفرينش و ايجاد هر موجودى، ملازم با برگشت دادن آن است؛ يعنى، اعطاى وجود به هر موجودى از جانب حضرت حق، توأم با خصوصيت سير و حركت آن به سوى او است و وجود هر موجودى، برگشت به سوى خداوند را اقتضا می کند.


به عبارت ديگر، مبدأ متعال در متن ذات هر موجودى، اين برگشت و حركت را قرار داده است. هستى از خداوند، سرچشمه می گیرد و به سوى او بازگشت می کند و اين، براساس عشق هر موجودى نسبت به كمال بالاتر و در نهايت نسبت به كمال بی نهايت است.
هر موجودى به تناسب رتبه وجودى خود، از شعور برخوردار است و قبل از هر چيز، رو به جمال مطلق و خير محض دارد و او را می يابد و چون می يابد، به او عشق می ورزد و به سوى او در حركت است.
در اينجا به بعضى از آيات قرآنى ـ كه دلالت بر عموميّت و كلّيّت معاد دارد ـ اشاره می شود:
1. «اللّه يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ». [1]
«خداى متعال خلق را آغاز می کند و سپس آن را اعاده و برگشت می دهد و سپس شما انسان ها به سوى خداوند برگشت داده می شوید» .

اين آيه با توجّه به برگشت كلّى، مسئله معاد انسان ها را به آنان خاطر نشان ساخته، اين حقيقت را بيان می کند كه بر اساس قانون كلّى «اعاده»، مستثنا بودن انسان ها مفهومى ندارد.
2. «أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِءُ اللّه الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللّه  يَسِيرٌ. قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللّه  يُنشیء النَّشْأَةَ الاْخِرَةَ إِنَّ اللّه  عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ »؛ [2]
«آيا نديده ايد كه خداوند، چگونه آفرينش را آغاز می کند، سپس آن را بازمی گرداند؟ در حقيقت، اين [ كار] بر خدا آسان است . بگو: در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است . سپس[ باز] خدا است كه نشئه آخرت را پديد می آورد . خدا است كه بر هر چيزى توانا است» .

بر اساس اين دو آيه ـ كه در مورد ارشاد مردم و سرزنش غافلان از برگشت به سوى خداوند است ـ خداوند متعال، می خواهد اين حقيقت را به انسان ها بفهماند كه چون آفرينش، بر اساس مشيّت و اعاده حق، به سوى او در حركت و برگشت است و اين يك سنّت كلّى حاكم بر موجودات؛ شما انسان ها نيز از اين قانون كلّى مستثنى نيستيد؛ بلكه قطعه اى از هستى میباشيد كه به سوى او باز میگرديد.
3. «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللّه يَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنّى تُؤْفَكُونَ »؛ [3]

ادامه »

زمان مرگ ماه و خورشید مشخص شد!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1396

در باور مسلمانان یکی از معجزات قرآن کریم، پیش گویی های آن در رابطه با مسائل مختلف است که با گذر زمان این پیش گویی ها برای بشر کم و بیش به اثبات رسیده است.

قرآن کریم کتابی است که در ابعاد مختلفی دارای اعجاز است. یکی از موارد اعجاز آن پیش گویی موضوعات مختلف است که با گذر زمان تعدادی از آن ها توسط دانشمندان و متخصصان اهل فن به اثبات رسیده که البته این داستان ادامه دارد.
خداوند در قالب آیات قرآن، پيش بينی شناخته شدن آيات قرآن در آينده که در واقع همان اثبات حقایق قرآن و پیش گویی های آن است را خبر داده است؛  سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ … : آيات خـود را در دوردست هـا و در درون خـودشان به آنها نشان خواهيم داد تا جایی کـه بـرای آنـهـا روشن شود که اين قرآن حق است».(1)

در جای دیگری می فرماید: وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِـنُـبَـيّـِنـَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ: «و به این شکل آیات را روشن می کنیم. بگذار بگویند که تو آنها را خوانده ای. ما آن را (قرآن را) برای کسانی که می دانند (دانش دارند) نشان خواهیم داد». (2)

قریب به 1400 سال پیش در سرزمین عربستان این موضوع علمی توسط خداوند در آیات قرآن کریم حول عنوان جمع شدن خورشید ماه برای مردم بیان شده است؛ ﴿وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾﴿و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند﴾ در جایی دیگر این گونه بیان کرده است؛ (اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ)

زمان مرگ خورشید تعیین شد

یکی از پیشگویی های قرآن کریم در رابطه با خاموشی و به عبارتی نابودی خورشید است که در منابع دینی از مقدمات تمام شدن دنیا و برپایی روز قیامت از آن یاد می کنند.
این پیشگویی را امروز گروهی از ستاره شناسان انگلیسی به آن رسیده اند و موفق شدند زمان نابودی خورشید را تعیین کنند.
این فرضیه که خورشید در پایان حیات خود تبدیل به یک کره آتشین بزرگ می شود و “نیروی جاذبه آن به حدی خواهد رسید که تمام اجرام آسمانی پیرامون خود از جمله سیاره زمین را به طرف خود جذب می کند"؛ اکنون توسط ستاره شناسان دانشگاه ساسکس انگلیس به اثبات رسیده است و آنان زمان پایان عمر خورشید را 6/7 میلیارد سال دیگر تعیین کرده اند.
این در حالی است که قریب به 1400 سال پیش در سرزمین عربستان این موضوع علمی توسط خداوند در آیات قرآن کریم حول عنوان جمع شدن خورشید ماه برای مردم بیان شده است؛ ﴿وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾﴿و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند﴾ (4)
و در جایی دیگر این گونه بیان کرده است؛ (اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ) (5)

ادامه »

ماجرای شتر سرخی که از دل سنگ پدید آمد

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اسفند, 1396

 

ماجرای بهانه‌گیری‌های قوم ثمود و معجزه شتر سرخ

یکی از مورخین و تاریخ نگاران بزرگ بشریت، پروردگار عالم و کتاب مقدس قرآن کریم است که با بیان روایت های مختلف، تاریخ اسلام را ورق می زند.

 

شتر عجیب، معجزه بزرگ حضرت صالح علیه السلام

در قرآن هفت بار سخن از این شتر با واژه «ناقه» (شتر ماده) آمده است، آفرینش و شیوه زندگی و اوصاف این ناقه از عجایب خلقت است، خلاصه مطلب آنکه: قوم ثمود با کمال گستاخی به صالح گفتند: «تو از افسون شدگان هستی و عقلت را از دست داده ای، تو مانند ما بشر هستی، اگر راست می‌گویی معجزه و نشانه‌ای بیاور.» (۱)
 
و چنانکه گفته شد، حضرت صالح علیه السلام به قوم سرکش خود پیشنهاد کرد که من دارای معجزه هستم و همین معجزه نشان از صدق و راستی من دارد و به شما پیشنهاد می‌کنم که هر تقاضایی دارید از من بخواهید تا من از خدای خود بخواهم و آن تقاضا تحقق پیدا کند.
 
نمایندگان قوم ثمود که «هفتاد نفر» از برگزیدگان آن‌ها بودند، صالح علیه السلام را کنار کوهی بردند و گفتند: «تقاضای ما این است که از خدا بخواهی در کنار همین کوه ناگهان شتری را که بسیار عظیم جثه و سرخ رنگ است و دارای بچه‌ای 10 ماهه در رحم باشد را از دل کوه بیرون آید.
 

صالح علیه السلام تقاضای آن ها را پذیرفت و ناگهان حاضران دیدند که کوه شکافته شد و شتری عظیم از دل کوه بیرون آمد و دارای همان ویژگی‌هایی بود که آن‌ها طلب کرده بودند.

ادامه »

"سفیه" در کلام خدای متعال

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اسفند, 1396

كسى كه راه ابراهیم را كه براى نسل بشر، مركز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب مى‏ كند، رها كرده و به دنبال دیگران برود، سفیه و نادانى بیش نیست!!

استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 130 سوره بقره پرداخته است.

آیه: «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِّلَّةِ إِبْرَهِيمَ إلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَهُ فِى الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِى الْأَخِرَةِ لَمِنَ الصَّلِحِينَ‏»

ترجمه: «كیست كه از آئین ابراهیم روى بگرداند، مگر كسى كه خود را (فریب داده و) بى‏ خردى كند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است».

* نکته ها

در آیات قبل، گوشه‏ هایى از اهداف و شخصیّت حضرت ابراهیم بیان گردید. این آیه با توجّه به تابناكى و پاكى چهره ابراهیم و آئین او مى‏پرسد، چه كسى جز افراد نادان و سفیه از ابراهیم و اهداف او اعراض مى‏كند؟! آئین او به قدرى ارزش دارد كه پیامبر صلى الله علیه وآله مفتخر است كه راه او راه ابراهیم است.

ابراهیم كسى است كه در منطق، مخالف كافر را مبهوت مى‏كند:

«فبهت الذى كفر » [1] و در شجاعت یك تنه همه بت‏ها را مى‏شكند:

«فجعلهم جذاذاً» [2] قرآن او را حلیم معرّفى مى‏نماید و در صبر و توكّل نیز نمونه و سرآمد است تا آنجا كه درون آتش افكنده مى‏شود بى‏آنكه واهمه‏اى داشته باشد. در سخاوت گوساله چاقى را براى مهمانان كباب مى‏كند. در تسلیم، كودك خود را در بیابان بى آب و گیاه مكه رها كرده و آنگاه كه او به سن نوجوانى مى‏رسد، به امر خداوند كارد بر گلوى او مى‏گذارد. آرى، انسان تنها با فریب دادن خرد خویش مى‏تواند از ادیان الهى گریزان باشد «سفه نفسه».

ابراهیم علیه السلام در دعایى از خداوند خواست كه:

«ألحقنى بالصالحین» [3] خداوند دعاى او را استجابت كرده و مى‏فرماید: ابراهیم در آخرت از صالحان است.

كسى كه راه ابراهیم را كه براى نسل بشر، مركز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب مى‏كند، رها كرده و به دنبال دیگران برود، سفیه و نادانى بیش نیست!!

در فرهنگ قرآن، به افرادى كه حقائق را نادیده انگاشته و كفران نعمت كنند، سفیه گفته مى‏شود. چنانكه به بنى‏اسرائیل به جهت بهانه‏هاى بى موردى كه درباره‏ى تغییر قبله مى‏گرفتند، سفیه گفته شده است: «سیقول السفهاء» در ذیل آیه‏ى «و لاتؤتوا السفهاء اموالكم» نیز از امام علیه السلام نقل شده است كه فرمود: كسى كه شراب بخورد، سفیه است. چنین شخصى به جاى نوشیدنى‏هاى مفید و حلال، به سراغ آشامیدنى مضرّ و حرام مى‏رود. آرى، كسانى كه راه حقّ را رها نموده و بى‏راهه مى‏روند، سفیه هستند و آن كس كه در انتخاب رهبر و مكتب، قدم درست بردارد عاقل است. در حدیث مى‏خوانیم: عقل همان چیزى است كه به وسیله آن خدا عبادت شود وگرنه شیطنت است.

1) بقره، 258.

2) انبیاء، 58.

3) شعراء، 83.

* پيام ها

1- سفیه كسى است كه منطق، مكتب، رهبر و راه حقّ را نادیده گرفته و به دنبال هوسهاى خود یا دیگران رهسپار شود. «سفه نفسه»

2- اعراض از دین‏دارى و خردورزى، دلیل بى‏خردى است. «من‏یرغب… سفه ‏نفسه»

خبرگزاری حوزه

و خدا می‌ بیند!!!

نوشته شده توسطرحیمی 27ام بهمن, 1396
 
 
و خدا می‌ بیند
(با موضوع مراقبه)
 
فیلم کوتاه بر اساس آیه شریفه 14 سوره علق:


أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى
 
 
آیا انسان نمی‌ داند که خدا می‌ بیند؟
 
 

 فیلم کوتاه “و خدا می‌ بیند” با موضوع مراقبه (4.67 MB)

فیلم کوتاه “و خدا می‌ بیند” با موضوع مراقبه

زمان: 114 ثانیه (01:54)



عصمت تام قرآن و برون دادهای آن

نوشته شده توسطرحیمی 24ام بهمن, 1396
عصمت قرآن، راهنمای خوبی در عرصه فهم آن است و از راه های مختلفی بر چگونگی فهم و تفسیر ما از این کتاب الهی اثر می گذارد. لزوم عصمت تفسیری قرآن، مستلزم نفی انگاره کفایت کتاب آسمانی، بدون تبیین و تفسیرهای پیامبر(ص)و جانشینان معصوم آن حضرت است؛ لاجرم به لحاظ روش شناختی توجه به تفسیرهای رسیده از اهل بیت(ع) اهمیت به سزایی می یابند.

اشاره

روی آوردهای قرآن شناختی بخشی از پیش فرض ها و مبانی فهم این کتاب آسمانی را تشکیل داده و نوع نگاه ما به این کتاب مقدس و فهم ما از آن را سامان می بخشد. از جمله نگرش های قرآن شناختی وحی لفظی الهی و بالتبع معصوم انگاری قرآن است. اکنون این پرسش خودنمایی می کند که ویژگی یاد شده چه نقشی در راستای فهم آموزه های آن دارد؟ این مقاله در جستجوی بررسی ابعاد و مراحل عصمت و نقش الهی بودن و عصمت قرآن در عرصه فهم و تفسیر آن است؛ که اولاً مراحل، وجوه و ابعاد عصمت قرآن را بازکاود؛ ثانیاً نقش الهی بودن و عصمت قرآن را در عرصه فهم و تفسیر آن به بحث گذارد. از دیگر سو پاره ای نوانگاره های زبان شناختی، مانند تاریخمند و فرهنگ آجین انگاری زبان مشکلاتی را در عرصه فهم و تفسیر قرآن مجید به رخ می کشد. در این مقال برآنیم تا با استمداد از اصل الهی بودن و عصمت تام قرآن راهی برای گذر از این مشکل بازیابیم.

 

عصمت قرآن

یکی از ویژگی های اساسی قرآن، عصمت آن است. عصمت قرآن ابعاد و مراتب متعددی را شامل می شود که در ادامه بررسی خواهند شد. «عصمت» در لغت از ماده «عصم»، به معنای منع و نگه داشتن یا محافظت آمده است: «عصم اصل واحد صحیح یدل علی امساک و منع و ملازمه».[1]کاربردهای این واژه عمدتاً دلالت بر محافظت و ممانعت از شر، امور ناپسند و ناگوار دارد؛[2] و در حوزه قرآن شناسی به معنای عدم راهیابی باطل، کژی، ناراستی و تحریف در ساحت مقدس کلام الهی است.

معنای تحریف

با توجه به اینکه به طور معمول عصمت و مصونیت قرآن در مقابل تحریف به کار می رود، نیم نگاهی نیز به معنای این واژه ضرورت می یابد. تحریف در لغت از ریشه «حرف» به معنای کناره، جانب و اطراف یک چیز گرفته شده؛ و تحریف چیزی، کنار زدن و کج کردن آن از جایگاه اصلی خود و به سوی دیگر بردن آن،[3]عدول و مایل نمودن از چیزی،[4] و یا تغییر و تبدیل است.[5]

مراحل عصمت قرآن

عصمت قرآن مراحل و مراتبی به شرح زیر دارد:

1.عصمت از ناحیه نازل کننده (خداوند)؛

2.عصمت از ناحیه حاملان وحی و فرشتگان رساننده به پیامبر؛

3.عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر؛

4.عصمت در حفظ و نگهداری وحی از سوی پیامبر؛

5.عصمت در ابلاغ وحی به مردم از سوی پیامبر؛

6.عصمت در تبیین و تفسیر توسط پیامبر و دیگر حجت های واقعی و معصوم الهی؛

7.عصمت در بقا، در میان بشر، تا پایان تاریخ.

در نگرش اسلامی، وحی نازل شده بر همه پیامبران برخوردار از عصمت در شش مرحله نخست می باشد؛ اما مرحله هفتم از اختصاصات وحی قرآنی است.[6]

ابعاد عصمت قرآن

عصمت قرآن به گونه های دیگری نیز قابل تقسیم است، از جمله به اعتبار پاره ای از وجوه و ابعاد آن. به این لحاظ مهمترین ابعاد عصمت قرآن عبارت است از عصمت معنوی و لفظی.

ادامه »

عذاب وجدانی که درد دارد !

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1396

گاهی اوقات کنترل تلویزیون را که بر می دارم همه شبکه ها را نیم نگاهی می کنم تا می رسم به شبکه قرآن بعد سریع کانال را عوض می کنم کمی عذاب وجدان می گیرم سریعا توجیه می کنم که قرآن گوش دادن آداب دارد الان سر و صدا هست بهتر است بعدا در سکوت گوش بدهم بعدا همیشه با این بهانه مراقب هستم که از شبکه قرآن گذر نکنم که نیاز به دلیل تراشی هم نداشته باشم .

 

متأسفانه در جامعه ما خیلی چیزها شده است مایه تزویر و سوء استفاده، عده ای در ظاهر خود را اهل قرآن و عامل به قرآن می دانند و در کنار آن حق الناس را رعایت نمی کنند یا برای پست و مقام به هر وسیله ای دست می آویزند و با این دو رویی باعث بدبینی جامعه به تلاوت کنندگان قرآن می شوند.

 


وقتی گوشی دستم می گیرم نگاه می کنم برنامه های زیادی نصب کرده ام یکی از برنامه قرآنی هم نصب کرده ام اما نمی دانم چرا هیچ وقت بازش نمی کنم می دانم کلی امکانات دارد ولی همیشه منتظر یک فرصت مناسب هستم که بنشینم و یک دل سیر قرآن بخوانم و قرآن گوش بدهم. و سال هاست نیت کرده ام که یک دوره روخوانی قرآن شرکت کنم و دوره ای تفسیر اما توجیهات زیادی دارم مثل نداشتن وقت و …

نمی دانم چرا اینطور است مسلمانم قرآن را دوست دارم هر ماه رمضان جزء خوانی روزانه را دارم اما همین. بقیه ایام حتی پیام بازرگانی های شبکه های تلویزیونی را می بینم و برای دقیقه ای شنیدن یا خواندن قرآن دنبال آداب می گردم .

هزار بار از بیکاری برنامه های گوشی ام را بالا و پایین می کنم و بارها و بارها تلگرام را چک می کنم اما آن برنامه های قرآنی گویا هرگز قرار نیست باز شود.

 


شما را نمی دانم اما من با همه علاقه ای که فکر می کنم به قرآن دارم خیلی آرام و بی صدا از کنارش رد می شوم اگر هم قرآن بخوانم خیلی کم است. می گویند اگر می خواهی خداوند با تو صحبت کند قرآن بخوان اما انگار ما نمی خواهیم خداوند با ما صحبت کند، از صبح تا شب بارها و بارها ما با خدا حرف می زنیم سفارشات ریز و درشتی داریم؛ خدا کند ها، خدایا بکن، خدایا نکن ها ؛ همیشه مشغولیم اما چرا دقیقه ای نمی خواهیم خداوند با ما صحبت کند؟

چرا از قرآن دوریم؟

- ما از قرآن فاصله می گیرم چون به درستی قرآن را نشناخته ایم
 به دلیل اینکه در یک مملکت اسلامی زندگی می کنیم کم و بیش با قرآن آشنایی مختصری داریم و گمان می کنیم قرآن چیز تازه ای برای عرضه به ما ندارد ، امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «همانا قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف و ناپیداست. مطالب شگفت آورش تمام نشدنی و اسرار نهفته اش پایان ناپذیر است.» (1)

- ما از قرآن دوریم چون جایگاه و کاربردش در زندگیمان را نمی دانیم
ما نمی دانیم که چاره بسیاری از دردهای ما در قرآن است رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید: هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هر کس او را رهبر خویش گرداند، وی را به بهشت رهنمون می سازد و هر کس بدان پشت پا زند، به جهنّم سوقش می دهد. قرآن روشن ترین راهنما به سوی بهترین راه‎هاست.(2)

- ما از قرآن دوریم چون عملکرد برخی از اهل قرآن را نمی پسندیم
متأسفانه در جامعه ما خیلی چیزها شده است مایه تزویر و سوء استفاده، عده ای در ظاهر خود را اهل قرآن و عامل به قرآن می دانند و در کنار آن حق الناس را رعایت نمی کنند یا برای پست و مقام به هر وسیله ای دست می آویزند و با این دو رویی باعث بدبینی جامعه به تلاوت کنندگان قرآن می شوند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین تلاوت کنندگانی را به شدّت نکوهش می کند و می فرماید: «رُبَّ تَالِ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یلْعَنُهُ»(3)؛ بسا قاریان قرآن که قرآن آنان را لعن می کند.



                     حافظا می خور و رندی کن و خوش باش   

                     ولی دام تزویر مکن چون دگران «قرآن» را

نمی دانم چرا اینطور است مسلمانم قرآن را دوست دارم هر ماه رمضان جزء خوانی روزانه را دارم اما همین. بقیه ایام حتی پیام بازرگانی های شبکه های تلویزیونی را می بینم و برای دقیقه ای شنیدن یا خواندن قرآن دنبال آداب می گردم .

ادامه »

پیامبر اسلام از چه چیز امتش به خداوند شکایت کرد؟

نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1396

 

 

التماس تأمل؛
 
مهجوریت قرآن؛ از قسم دروغ تا زینت چراغانی

 
اين شكايت پيامبر صلی الله علیه و آله امروز نيز همچنان ادامه دارد، كـه از گـروه عـظيمى از مسلمانان به پيشگاه خدا شكايت مى برد كه اين قرآن را به دست فـرامـوشـى سـپـردنـد، قـرآنـى كـه رمـز حـيـات اسـت و وسـيـله نـجـات قـرآنـى كـه عـامـل پـيروزى و حركت و ترقى است ، قرآنى كه مملو از برنامه هاى زندگى مى باشد، ايـن قـرآن را رهـا سـاخـتـنـد و حـتى براى قوانين مدنى و جزائيشان دست گدائى به سوى ديگران دراز كردند!

وقتی در احوالات برخی اقوام در تاریخ جهان می نگریم، گمشده ای را در زندگی شان می یابیم که گویی تمام سعادت و مفید بودنشان در گرو آن ،گم شده است. گم شده ای که در طول تاریخ لبیک گویان به پیامبران الهی و کلمه حق به وصالش رسیدند و از آن سرچشمه آب حیات بهره ها جستند. آری ، آنچه که خداوند به واسطه ی انبیائش بر مردم نازل نمود و آنان را به طریق هدایت دعوت کرد همان گم شده ای است که تسلیم شدگان راه حق آن را به نیکی یافته اند. 

 قرآن کریم که جامع همه هدایت ها و مستجمع همه حکمت ها است، عطیه بزرگ الهی است که به واسطه برترین پیامبرش، نزول آن را بر ما منت نهاده شد و با انتصاب الهی  ائمه معصومین علیه السلام به عنوان والیان دین و مفسران حقیقی قرآن، اکمال دین و اتمام نعمت صورت پذیرفت. 

ادامه »

بخشندگی و رحمت خدا +عکس نوشته و پوستر

نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396

 


نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ


به بندگانم خبر ده که من آمرزنده مهربانم

سوره حجر آیه49

دانلود    کوچک(700*700)      پوستر(1200*1200)