موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

مرحوم آیةالله خوانساری هنگام عمل جراحی قرآن می خواند!

نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394

 

مرحوم آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری (رحمةالله علیه) از مراجع بزرگ تقلید شیعه، به دلیل بیماری زخم معده به دستور پزشک معالج در بیمارستان بستری شدند، ایشان اجازه بیهوش کردن خود را نمی‌دادند زیرا معتقد بودند هنگام بیهوشی مرجع تقلید، تقلید مقلدین اشکال پیدا می‌کند و از طرفی چون ایشان سالخورده بودند و در وقت بستری شدنشان 89 سال از عمرشان می‌گذشت، طاقت و تحمل جراحی بدون بیهوشی را نداشتند.

دکتر معالج به ایشان عرض می‌کنند طبق آزمایشها و عکسبرداری ها باید حتما عمل جراحی انجام شود.

مرحوم آیت الله العظمی خوانساری می‌فرمایند: مانعی ندارد، عمل جراحی را هروقت خواستید شروع کنید اما بيهوش نكنيد ولی قبل از آن به من خبر دهید که با تلاوت قرآن و توجه به آن، مشکل بی‌هوشی حل شود.

دکتر جراح پذیرفت و لحظاتی بعد عرض کرد: ما آماده هستیم دست به کار شویم،‌

آیت الله خوانساری (رحمةالله علیه) فرمودند: هروقت من شروع به خواندن قرآن کردم، شما هم شروع کنید،‌ دکتر می‌گوید، تا ایشان شروع به خواندن سوره انعام کردند، دست به کار شدیم، هنگام انجام عمل و چنان ایشان بی‌حرکت بودند که گویا در حال بی‌هوشی کامل هستند،‌ بعد از جراحی و دوختن و اتمام کار، عرض شد آقا کار ما تمام شد، ایشان قرآن را بستند و گفتند:

صدق الله العلی العظیم.

عرض کردم: آقا دردتان نیامد؟

فرمودند: مشغول قرآن بودم، نفهمیدم.

منبع:http://portal.anhar.ir

 

پنجره هایی که هستند/به آینده بیندیشید!

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1394

 


هرگز تصور نکنید مشکلی که هم اکنون گریبانگیر شماست، تا ابد، همراهتان خواهد ماند. بدانید که سختی، پایدار نبوده و پایان پذیر است.

جابربن عبداللّه انصاری می گوید: روزی همراه بیش از سیصد نفر از رزمندگان اسلام، از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله به مأموریتی اعزام شدیم. چون توشه راهمان اندک بود، برخی گفتند که برگردیم و این نکته را به ایشان گوشزد کنیم. چون چنین کردند، رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از این که فرمود:

«اگر آذوقه بیشتری داشتم، حتماً به شما می دادم»،

این آیه را تلاوت نمود:


فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْرًا(الشرح5/6)

پس [بدان که] با دشواري آساني است/آري با دشواري آساني است.

بدانید که سختی ها هرگز در خانه زندگی شما «ساکن» نخواهند شد.

اگر سختی و گرفتاری وارد زندگی شما شود، به دنبال آن و از همان راه، راحتی وارد شده و آن را خارج می کند.

خداوند متعال، خود به حضرت موسی علیه السلام فرموده است:

«من رحمانم؛ رحمان همه زمان ها که… پس از شدّت و سختی، راحتی و آسایش می آورم».

به همین جهت، رسول خدا صلی الله علیه و آله به فضل بن عباس که هدیه ای برای ایشان آورده بود، فرمود:

«بدان که یاری خداوند، همراه صبر است و گشایش در کارها، همراه گرفتاری است و راحتی، همراه سختی».


پس مطمئن باشید که سختیِ دنیا پایان پذیر است.

فکر سختی دنیا را به خاطر راحتی آینده از ذهن خود خارج سازید.

چشم انتظار لحظه های روشن و سبز باشید. داشتن تصویر روشنی از آینده و برخورداری از روحیه انتظار، چراغ امیدتان را روشن نگه داشته و نخواهد گذاشت ناامیدی، شما را تهدید کند. داشتن حالت انتظار، خود، گشایش و فرج است.

کسی که حالت انتظار نداشته باشد، آینده را تاریک و همه راه ها را بسته می بیند و این خود، رنج وی را چند برابر می کند؛ اما اگر کسی به حالت انتظار، دست یابد، بن بست یأس را شکسته و به آینده، امیدوار خواهد بود. پس سعی کنید به آینده بیندیشید و حالت انتظار را در خود تقویت نمایید.

پایگاه حوزه


 

پنجره هایی که هستند/به آنچه دارید، بیندیشید!

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1394

 

اگر چیزی را از دست داده اید و یا از داشتن چیزی محروم هستید، به آنچه دارید و هم اکنون از آن برخوردارید، بیندیشید. حتی در سخت ترین شرایط، داشته های شما بیش از نداشته های شماست.

شما از کسانی نباشید که فقط به محرومیت های زندگی می اندیشند. نگذارید سختی ها مانع دیدن خوبی ها شوند. سختی ها را بیش از آنچه هستند بزرگ نکنید و فقط به گرفتاری هایتان نظر نیفکنید. بگذارید چشم هایتان زیبایی های دیگر زندگی را نیز ببینند.

ابوهاشم جعفری که در تنگنای شدیدی قرار داشت، خدمت امام هادی علیه السلام رسید و نشست.

پیش از آن که چیزی بگوید، ناگهان امام علیه السلام به وی فرمود:

«کدام یک از نعمت های خدا را می خواهی شکرگزاری کنی؟!».

وی که شگفت زده شده بود، خود را جمع کرد و ندانست چه بگوید.

امام علیه السلام یکی پس از دیگری نعمت های وی را بازگو کردند و بدین وسیله، او را نسبت به آنچه در حال حاضر داشت، آشنا ساختند.(کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 41، ح 5863)

این کار، فشار روحی - روانی وی را کاهش داد و امیدوارش ساخت؛ زیرا به خوبی دید که آنچه دارد، بیش از چیزی است که ندارد.


پس به خوبی نگاه کنیم

و آنچه را داریم، برای خود بشماریم.

سپس بگوییم

الهی

رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَي وَعَلَى وَالِدَي وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ(النمل/19)
[سليمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتي را که به من و پدر و مادرم ارزاني داشته‏اي سپاس بگزارم و به کار شايسته‏اي که آن را مي‏پسندي بپردازم و مرا به رحمت‏خويش در ميان بندگان شايسته‏ات داخل کن.


رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَي وَعَلَى وَالِدَي وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ(الأحقاف/15)

پروردگارا بر دلم بيفکن تا نعمتي را که به من و به پدر و مادرم ارزاني داشته‏اي سپاس گويم و کار شايسته‏اي انجام دهم که آن را خوش داري و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان‏پذيرانم

پایگاه حوزه

 

عشق ناپایدار به امام زمان(عج)

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مرداد, 1394

 

یک کسی بود که خیلی خودش را برای امام زمان(عج) می‌کُشت.

پیش من آمده بود و می‌گفت:

حاج آقا! من از شدّت عشق و محبت به مولا، دیگر تحمل ندارم و طاقتم تمام شده است!

به او نگاهی کردم و گفتم: ازدواج کرده‌ای؟

گفت: نه!

گفتم: ازدواج کن درست می‌شود!

آن جوان خیلی ناراحت شد، لابد گفته: یعنی چه؟! من دارم از محبّت به آقا امام زمان(ع) حرف می‌زنم و اینکه چقدر بی‌تاب حضرت شده‌ام، آن‌وقت شما می‌گویید: اگر ازدواج کنم درست می‌شود!

بعد از چند سال دوباره آن جوان را دیدم؛ خیلی آرام بود و دیگر در چهره‌اش اضطرار دیده نمی‌شد.

به او گفتم: فلانی ازدواج کردی؟

گفت بله! گفتم درست شدی؟!

تازه یادش افتاد که من دارم راجع به چه موضوعی، صحبت می‌کنم.

گفت: بله، حاج آقا! درست شد»

منبع: انس با قرآن -بوستان کتاب پاسداران

1387/07/05

 

حجاب و آرامش روانی

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مرداد, 1394

اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است.

زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثّر می شود. این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از سوی شوهر باشد، باعث می شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد و آن زمانی است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می شود .

در منابع اسلامی درباره آثار روانی حجاب و بی حجابی مطالب زیادی وجود دارد. مثلاً در آیه 60 سوره نور درباره فلسفه حجاب می فرماید:

«وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرُ لَهُنَّ»؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است. کلمه «خیر» که به معنای سود و نفع است، مطلق است و به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی می شود و هم نفع معنوی.

در آیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخص تر بیان شده است، در آنجا که می فرماید: «ذلِکُم اَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»؛ این کار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. بنابراین طبق این دو آیه می توان گفت، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاکی قلبی است که مقدمه ای برای رسیدن به سلامت قلبی (قلب سلیم) است و از آن در روانشناسی به «سلامت روانی» تعبیر می شود.

ادامه »

عفت و غیرت

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1394

قالَتْ فَذلِكُنَّ الَّذي لُمْتُنَّني فيهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لَيَكُونًا مِنَ الصّاغِرينَ * قالَ رَبّ‏ِ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمّا يَدْعُونَني إِلَيْهِ وَ إِلاّ تَصْرِفْ عَنّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلينَ(یوسف آیات 32 الی 33)

ترجمه:

(همسرعزيز) گفت: «اين همان كسى است كه بخاطر (عشق) او مرا سرزنش كرديد! (آرى) من او را به خويشتن دعوت كردم؛ و او خوددارى كرد! و اگر آنچه را دستور مى‏دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد؛ و مسلّماً خوار و ذليل خواهد شد!» * (يوسف) گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اينها مرا به سوى آن مى‏خوانند! و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانى، بسوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!»

خلاصه تفسیر:

«عفت» نقطه مقابل شکم‌پرستی و شهوت‌پرستی است و به معنی پدیدآمدن حالتی در نفس است که آدمی را از غلبه شهوت باز می‌دارد.

«غیرت» نیز از واژه‌هایی است که در معارف اسلامی به عنوان یک فضیلت مهم اخلاقی آمده است که در اول به معنای دفاع شدید از عرض و ناموس ویا مال و مملکت در دین و آیین است.

در آيه مورد بحث كه ادامه شرح زندگى پرماجراى حضرت يوسف علیه السلام و بيان مقام والاى عفّت و پارسايى اوست، ضمن اشاره به آزمون ديگرى كه مانند طوفانى سخت در برابر او پديدار شده بود، مى‏فرمايد:

«هنگامى كه همسر عزیز مصر براى اثبات بى‏ گناهى خود، آن مجلس ميهمانى را ترتيب داد و زنان مصر با دیدن حضرت یوسف علیه السلام زمام اختيار را از دست دادند و با كاردهايى كه براى خوردن ميوه در دست داشتند، بى اختيار دستهايشان را بريدند همسر عزيز مصر رو به آنها كرد و گفت:

«اين همان كسى است كه مرا به خاطر (عشق) به او سرزنش كرديد. (آرى!) من او را به خويشتن دعوت كردم و او خوددارى كرد. اگر آنچه را كه من دستور مى‏دهم، انجام ندهد؛ به‏ زندان خواهد افتاد و به يقين خوار و ذليل خواهد شد؛ قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الّذى لُمْتُنَنَّى فِيهِ وَ لَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِينَ»

ادامه »

پنجره هایی که هستند/تقوا داشته باشید!

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1394


تقوا، عامل شکستن بن بست هاست.

خداوند متعال می فرماید:

وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا(الطلاق/2)

«هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می سازد».

این یک اصل اساسی و کلید طلایی است.

اگر همه زمین و آسمان، بر کسی سخت گیرند،

ولی او تقوا پیشه کند،

خداوند برای او راهی به خروج از این تنگنا قرار خواهد داد.

کسی که درخت تقوا بکارد، میوه آرزو خواهد چید.

تقوا اندوه شما را می زداید و تنگناها را می گشاید.

پس با داشتن تقوا، امید رهایی هست.

پايگاه حوزه

مرد آخربین مبارک بنده‌ای است.

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

روزی وزیر هارون الرشید از کنار قبرستان رد می‌شد؛ دید جناب بهلول، استخوان‌ها را در قبرستان جابجا می‌کند، و دنبال چیزی می‌گردد.

گفت: بهلول! اینجا چه می‌کنی؟

بهلول گفت:‌امروز آمده‌ام این‌ها را از هم جدا کنم.

فرق بگذارم بین وزیر، دبیر، سرهنگ، سرتیپ، تاجر، حمّال و … . می‌خواهم ببینم داخل این‌ها کدامشان وزیر است!

هر چه نگاه می‌کنم می‌بینم تمام مثل هم هستند.

این‌ها بی‌خود در دنیا بر سر هم می‌زدند.(آیت‌الله دستغیب، معارفی از قرآن، ص 325)


نقش داوری در دعاوی خانوادگی( آیه های زندگی )

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَينِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يرِيدَا إِصْلَاحًا يوَفِّقِ اللَّهُ بَينَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا(النساء/35)

و اگر از جدایى میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگى کنند). اگر این دو (داور)، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند دل هاى آن دو را به هم نزدیک مى سازد; زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیّات همه، باخبر است).

قرآن کریم برای صلح و سازش و رفع ناسازگاری بین زوجین، تشکیل محکمه‌ی صلح خانوادگی را توصیه نموده است.

آیه‌ی فوق به شکل زیبایی برای تقویت و تحکیم روابط زوجین راه حل ارایه می‌دهد و نهاد ویژه‌ای را برای ایجاد صلح و سازش در محیط خانوادگی معرفی می‌نماید و آن نهاد حکمیت و داوری است.

تفسیر نور

اين آيه، براى رفع اختلاف ميان زن و شوهر، و پيشگيرى از وقوع طلاق، يك دادگاه خانوادگى با امتيازات زير را پیشنهاد می‌کند:
1. داوران، از هر دو فاميل باشند تا سوز، تعهّد و خيرخواهى بيشترى داشته باشند.
2. اين دادگاه، نياز به بودجه ندارد.
3. رسيدگى به اختلاف در اين دادگاه، سريع، بدون تراكم پرونده و مشكلات كارِ ادارى است.
4. أسرار دادگاه به بيگانگان نمى‏رسد و مسائل اختلافى در ميان خودشان مى‏ماند.
5. چون داوران از خود فاميل‌اند، مورد اعتماد طرفين مى‏باشند.

براى حل همه مشكلات، انتخاب داور جايز است.

ادامه »

پنجره هایی که هستند/به خدا توکّل کنید!

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394


«قُلِ اللَّهُ ينَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ …»(الأنعام/64)

وَإِنْ يمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يمْسَسْكَ بِخَيرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ(الأنعام/17)

بدانید که هیچ کس غیر از خداوند نمی تواند به سختی و غم شما پایان دهد و بر ناامیدی شما خط بطلان کشد.

 

خداوند، حضرت نوح علیه السلام و همراهانش را که به آن گرفتاری عظیم (توفان) دچار شده بودند، نجات داد.(فَنَجَّينَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ(الأنبياء/76))

حضرت ایوب علیه السلام که به شدّت، مصیبت زده شده بود، دعا کرد و خداوند، گرفتاری اش را برطرف ساخت.(فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ (الأنبياء/84)

حضرت موسی و هارون علیه السلام نیز به وسیله خداوند از آن گرفتاری عظیم نجات یافتند.

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّينَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ(الأنبياء/88)

پس [دعاي] او را برآورده کرديم و او را از اندوه رهانيديم و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مي‏دهيم

پس فقط به خداوند توکّل کنید و به هیچ عامل دیگری نیندیشید.

در جنگ بدر که مسلمانان، فقط 313 نفر بودند، چون به خدا توکل کرده بودند، پیروز شدند؛ اما در آغاز جنگ حنین، چون به تعداد نفرات و تجهیزات خود مغرور شده بودند، شکست خوردند.

پس همواره به یاد خدا باشید

و بر او توکّل کنید

و از او یاری طلبید.


پايگاه حوزه