موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

آیه ای که ثابت می کند انسان مختار است

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1397

* آيه               

إِنَّ الَّذينَ کَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ

آیه 90 سوره مبارکه آل عمران

* ترجمه                      

البتّه كسانى كه پس از ایمان آوردن، كافر شدند و سپس بر كفر خود افزودند، هرگز توبه ‏ى آنها پذیرفته نخواهد شد و آنها همان گمراهانند.

* نکته ها                     

مرتدّین و از دین برگشتگان دو نوعند:

الف: مرتدّ ملّى، كه پدر و مادر او هنگام انعقاد نطفه او كافر باشند، بعد از بلوغ اظهار كفر كند و سپس اسلام بیاورد و پس از آن مجدداً از اسلام دست بردارد. چون این شخص مسلمان زاده نیست، مجازاتش خفیف و سبك است.

ادامه »

از رحمت خدا نو امید نشوید

نوشته شده توسطرحیمی 7ام بهمن, 1397

گو : ای بندگانِ من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید ! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد ، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .

سوره زمر ، آیه53

 

قلب سلیم چیست و ویژگی‌های آن کدام است؟

نوشته شده توسطرحیمی 24ام آذر, 1397

 

قلب آدمی، قوه ادراکی و احساسی بشر می‌باشد. این آفریده بی‌همتای الهی به‌طور طبیعی گرایش به سوی کمال و خوبی‌ها دارد؛ زیرا فطرت آن بر اعتدال و سلامت است مگر آنکه در یک فرآیندی به دلایل درونی و بیرونی، زنگار گرفته یا مهر شده باشد، که در آن صورت گرایش به ضد کمال و زیبایی‌ها و خوبی‌ها به عنوان یک بیماری و عارضه قلبی مطرح می‌شود و تنها با ذکر الله قابلیت درمان دارد که یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین اذکار الهی همان قرآنی است که شفاء الصدور نامیده می‌شود.

حفظ قلب بر سلامت‌، امری دشوار است، زیرا اسباب درونی هواهای نفسانی و اسباب بیرونی وسوسه‌های شیطانی، بسیاری از مردم را از فطرت پاک و سالم بیرون می‌برد و آلوده به زنگارهای گناه می‌کند و یا گاه تا آنجا پیش می‌رود که دیگر قلب ماهیت و کارکرد اصلی خود را از دست می‌دهد و از ادراک حقایق و انعطاف در برابر آن ناتوان می‌شود. از این رو آموزه‌های قرآن بر حفظ سلامت قلب بلکه تقویت آن تا رسیدن به مقام قلب سلیم تاکید می‌کند و راه‌هایی را برای حفظ و تقویت آن پیشنهاد می‌کند.

نویسنده در این مطلب راهکارهای حفظ سلامت قلب و تقویت آن را تبیین و تشریح کرده است.

ادامه »

كلمه« راعنا» به چه معني است

نوشته شده توسطرحیمی 19ام آذر, 1397

خداوند متعال در يكي از آيات سوره بقره مي فرمايد:
 
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ …
 
شأن نزول آيه مربوطه چيست؟
كلمه« راعنا» به چه معني است و شأن نزول آيه مربوطه چيست؟
خداوند متعال در يكي از آيات سوره بقره مي فرمايد:
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ أَليمٌ» (1)
« اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، نگوييد: «راعنا»، و بگوييد: «انظرنا»، و [اين توصيه را] بشنويد و [گر نه‏] كافران را عذابي دردناك است.»درباره شأن نزول اين آيه «ابن عباس» مفسر معروف نقل مي‏كند: مسلمانان صدر اسلام هنگامي كه پيامبر (ص) مشغول سخن گفتن بود و بيان آيات و احكام الهي مي‏كرد گاهي از او مي‏خواستند كمي با تأني سخن بگويد تا بتوانند مطالب را خوب درك كنند، و سؤالات و خواسته‏هاي خود را نيز مطرح نمايند، براي اين درخواست جمله «راعنا» كه از ماده «الرعي» به معناي مهلت دادن است به كار مي‏بردند.ولي يهود همين كلمه «راعنا» را از ماده «الرعونه» كه به معناي كودني و حماقت است استعمال مي‏كردند در صورت اول مفهومش اين است « به ما مهلت بده» ولي در صورت دوم اين است كه «ما را أحمق و نادان بدان»در اينجا براي يهود دستاويزي پيدا شده بود كه با استفاده از همان جمله‏اي كه مسلمانان مي‏گفتند، پيامبر يا مسلمانان را استهزاء كنند.آيه فوق نازل شد و براي جلوگيري از اين سوء استفاده به مؤمنان دستور داد به جاي جمله «راعنا»، جمله «انظرنا» را به كار برند كه همان مفهوم را مي‏رساند، و دستاويزي براي دشمن لجوج نيست.البته بعضي ديگر از مفسران گفته‏اند كه جمله «راعنا» در لغت يهود يك نوع دشنام بود و مفهومش اين بود «بشنو كه هرگز نشنوي» اين جمله را تكرار مي‏كردند و مي‏خنديدند!.بعضي از مفسران نيز نقل كرده‏اند كه يهود به جاي «راعنا»، «راعينا» مي‏گفتند كه معنايش «چوپان ما» است، و پيامبر اسلام (ص) را مخاطب قرار مي‏دادند و از اين راه استهزا مي‏كردند.(2)اما نكته اي كه درباره اينگونه دستورات و توصيه هاي خداوند متعال در قرآن كريم لازم به ذكر است اين است كه گرچه خصوص مورد  مذكور در قرآن ممكن است براي در عصر امروزي كاربرد نداشته باشد اما مشابه آن مسئله امكان وقوع براي  همه مسلمانان دارد و قرآن كريم در صدد بيان حكم همان مورد خاص نيست بلكه آن مورد خاص را به عنوان نمونه بيان مي كند تا مسلمانها در امور مشابه با توجه به قاعده كلي و عمومي كه از خصوص آن مورد استفاده مي كنند رفتار نمايند.بنابراين ممكن است مسلمانان در گفتار خود از عباراتي استفاده كنند كه مورد سوء استفاده دشمن قرار بگيرد و قاعده كلي كه از اين آيه به خوبي استفاده مي‏شود اين است كه مسلمانان بايد در برنامه‏هاي خود مراقب باشند كه هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتي از يك جمله كوتاه كه ممكن است سوژه‏اي براي سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جويند، قرآن با صراحت براي جلوگيري از سوء استفاده مخالفان به مؤمنان توصيه مي‏كند كه حتي از گفتن يك كلمه مشترك كه ممكن است دشمن از آن معناي ديگري قصد كند و به تضعيف روحيه مؤمنان بپردازد پرهيز كنند.(3)
پي نوشت ها:
1. بقره(2) آيه 104.
2. آيت الله مكارم شيرازي ، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ، 1374ش، ج‏1، ص 383.
3.  همان، ص 385.

اگر زن‌ها با قرآن مأنوس شوندمشکلات جامعه حل می شود

نوشته شده توسطرحیمی 16ام مهر, 1397

 

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، پوستر «اگر زن‌ها با قرآن مأنوس شوند» را منتشر می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«اگر زنها با قرآن مأنوس بشوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد؛ چون انسانهای نسل بعد در دامن زن پرورش پیدا میکند و زنِ آشنای با قرآن و مأنوس با قرآن و متفاهم با مفاهیم قرآن، خیلی میتواند در تربیت فرزند تأثیراتی داشته باشد» ۱۳۸۸/۷/۲۸

 

تو بخوان و بخواه، من به تو نزدیکم!

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1397
 
 


قرآن کریم می فرماید:

و إذا سألک عبادی عنی فإنّی قریبٌ أجیب دعوة الداع إذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون[1]

هرگاه بندگانم در باره من از تو بپرسند، پس بگو: من نزدیکم و دعای درخواست کننده را هرگاه مرا بخواند استجابت می کنم، پس باید بندگان هم مرا اجابت نموده بپذیرند و باید به من ایمان آورند تا راه یابند.

خداوند پس از بیان حکم روزه، در آیات قبل، بندگانش را ترغیب و تشویق می کند به دعا خواندن و درخواست خواسته هایشان از پروردگارشان. خدا در قرآن به دعا و دعا کردن تأکید کرده و در آیه های مختلفی اهمیت اصل مسئله دعا را، صرف نظر از کمیت و کیفیتش، تذکر داده است.

شان نزول

عرب بیابانی از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله پرسید:

 آیا پروردگار ما نزدیک است تا با او راز و نیاز کنیم یا دور است تا با صدای بلند او را بخوانیم؟

پس از آن، این آیه نازل شد.[2] گرچه درباره شان مزول آیه اختلاف در تفاسیر شیعه و اهل سنت وجود دارد.[3] علت نزدیک بودن خدا به بندگان همین است که دعا کنندگان بنده اویند، و علت اجابت بی قید و شرط دعای ایشان همان نزدیکی خدا به ایشان است.[4]

پیام ها

1.بندگی و عبودیت دلیل نزدیکی و قرب به خداوند است.

2.دعا کننده، مورد محبّت پروردگار قرار می گیرد و دعا کردن، همراه و همرنگ شدن با کلّ هستی است.

3.دعا باید خالصانه باشد و واقعا از صمیم دل خدا را بخواند نه اینکه صِرف لقلقه زبان یا عادت باشد.

پی نوشت ها

[1] بقره/186

[2] قرائتی، محسن، نور، ج1، ص288

[3] سیوطی، الدرالمنثور، ج1، ص194-آلوسی، روح المعانی،ج12، ص266

[4] المیزان، ج 2، ص41




فایل های پیوستی دانلود سوره بقره آیه 186 با صدای عبدالباسط 
 




 
 
المیزان، ج 2، ص41- سیوطی، الدرالمنثور، ج1، ص194-آلوسی، روح المعانی،ج12، ص266
حوزه




منظور از بندگان صالح خدا در قرآن، چه کسانی است؟

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1397

 

چه کسانی، وارث زمین خواهند شد؟

منظور از بندگان صالح خدا در قرآن، چه کسانی است؟

 

وَ لَقَدْ کتَبْنَا فی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّلِحُون

سوره نبیاء، آیه 105.

در «زبور» بعد از ذکر (تورات) حکم کردیم: «بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!»

 

تفسیر آیه

«ارض» به مجموع کره زمین گفته می شود و سراسر جهان را شامل می گردد.

منظور از «زبور» کتاب داود، و «ذکر» به معنی تورات است، و به این ترتیب معنی آیه چنین می شود، «ما، در زبور، بعد از تورات، چنین نوشتیم که این زمین را بندگان صالح ما به ارث خواهند برد».

“زبور داود” یا به تعبیری که در کتب “عهد قدیم” آمده “مزامیر داود” عبارت است از مجموعه ای از مناجاتها و نیایشها و اندرزهای داود پیامبر. بعضی مفسران نیز احتمال داده اند که منظور از “زبور” در اینجا تمام کتب انبیای پیشین است.

سؤال دیگری که در اینجا باقی می ماند این است که بندگان صالح خدا (عِبادِی الصَّالِحُونَ) کیانند؟

با توجه به اضافه شدن بندگان به خدا، مساله ایمان و توحید آنها روشن می شود، و با توجه به کلمه“صالحون” که معنی گسترده و وسیعی دارد، همه شایستگیها به ذهن می آید: شایستگی از نظر عمل و تقوا، شایستگی از نظر علم و آگاهی، شایستگی از نظر قدرت و قوت، و شایستگی از نظر تدبیر و نظم و درک اجتماعی.

ادامه »

ملاک رستگاری درقرآن

نوشته شده توسطرحیمی 9ام مهر, 1397

 

اگر ملاک رستگاری در آخرت در گرو اطاعت از امامان معصوم شیعه است، پس چرا قرآن فقط اطاعت خدا و رسول را بیان می کند؟

۱.«و من یطع الله و الرسول فأولئک مع الّذین أنعم الله علیهم من النبیّین والصّدّیقین و الشهداء و الصالحین و حسن أولئک رفیقاً»(نساء/۶۹).
«و هرکس که از خدا و پیامبرش اطاعت کند در روز رستاخیز همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده و از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان و آنان دوستان خوبی هستند».


۲.« ومن یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم»(نساء/۱۳).
«و هر کس از خدا و پیامبرش اطاعت کند- و قوانین او را محترم بشمارد- خداوند وی را به باغهایی از بهشت وارد می کند که همواره آب از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن می ماند».

پاسخ:
اطاعت خدا و رسول او از ارکان اسلام است ولی این آیه ها در مقام بیان تمام ارکان ایمان نیست، به شهادت این که در آیات دیگر، اطاعت «اولی الأمر» را نیز واجب می شمارد، آنجا که می فرماید:

«یا آیها الّذین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم...»(نساء/۵۹)
« ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا و پیامبرش و فرمانروایان خویش، فرمان ببرید…».
در این جا علاوه بر دو مقام پیشین، اولی الأمر نیز اضافه شده است، و در این استدلال فرقی نیست که اولی الامر را چگونه تفسیر کنیم.

در آیۀ دیگر خدا دستور می دهد که اسرار مسائل حساس را نزد همگان بازگو نکنند بلکه آن را به «اولی الامر» ارجاع دهند، (نساء/۸۳).

خداوند امر کرده که رسول او را اطاعت کنیم و او نیز به اطاعت از ثقلین فرمان داده است. احمد بن حنبل می گوید:‌ اطاعت پیشوایان و زمامداران خواه نیکوکار باشد خواه بدکار، یکی از واجبات است. هر کس ردای خلافت بر دوش کند و مردم دور او جمع شوند و یا کسی که با شمشیر به این مقام برسد و خود را از امیر مؤمنان بخواند، اطاعت او لازم است.(۱)

ابوجعفر طحاوی در رسالۀ خود به نام« بیان السنه والجماعه» که امروز دردانشگاه مدینه، کتاب درسی است، می گوید:‌ نافرمانی سلاطین و امیران هر چند ستمگر باشند، جایز نیست و ما هرگز دست از اطاعت آنان بر نمی داریم و اطاعت آنان، اطاعت خداست، تا زمانی که امر به معصیت نکنند.(۲)

گردآورندۀ این پرسش ها حتی از مقام امامت در مکتب خود آگاه نیست، زیرا در احادیث آمده است:

«من مات ولم یکن فی عنقه بیعه‌ امام مات میته‌جاهلیه».(۳)

«هر کس بمیرد در حالی که بیعت امامی را به گردن نداشته باشد، بی ایمان مرده است».

اگر واقعاً فقط اطاعت خدا و رسول او واجب است، دیگر بیعت یا امام هر زمان چه معنی دارد؟
و به خاطر همین مقام برتر امامت پس از رسالت است که امامان معصوم، در تفسیر برخی از آیات به مقام امام و وظایف او اشاره کرده اند تا این افراد تنها به قاضی نروند و دو آیۀ یاد شده در سورۀ نساء را سپر قرار ندهند، و بدانند که علاوه بر اطاعت این دو مقام، اطاعت دیگران نیز مطرح است. و خداوند تعیین مصداق از دیگران را برعهده پیامبرش گذاشت، پیامبر هم در حدیث ثقلین و مانند، اطاعت از اهل بیت را تنها راه نجات دانستند.

پی نوشت ها:
۱. تاریخ المذاهب الإسلامیه، محمد ابو زهره، ج۲، ۳۲۲.
۲. شرح العقیده الطحاویه، ص ۱۱۰-۱۱۱.
۳. مسند احمد، ج۲، ص۹۶.

الشیعه

صبور باشیم...

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

تحمل مصیبت:

صبر اوج احترام به حکمت خداست

الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

[همان‌] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مى‌گويند:
«ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مى‌گرديم.»

(آیه 156 سوره بقره)

ادامه »

آزمایش الهی از منظر قرآن کریم

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1397

 

فلسفه آزمایش الهی به تکامل رسیدن انسان یعنی رحمت الهی و برگشت انسان به‌سوی خداست و راهکارهای برون‌رفت و موفقیت از آزمایش، صبر، تقوا و تسلیم در برابر خداوند است. 

در فرهنگ قرآنی با توجه به ریشه لغوی کلمه که در بردارنده معنای تداوم و تکرار است و عبارت است از مجموعه برنامه‌های مستمر و مداوم که در رابطه با انسان و عملکرد و رفتار جاری است و از آن جایی که آزمایش یک سنت همگانی الهی است و تاثیر بسزایی در سعادت و شقاوت و پاداش و کیفر انسان‌ها دارد. لازم است که زوایای این بحث بررسی شود.

آزمایش الهی از نظر زمان و مکان یک امر مقطعی و منطقه‌ای نیست که مخصوص دوره و زمان خاصی باشد و یا به منطقه و کشور خاصی محدود شود و ساکنان نقاط دیگر از قلمرو و آزمایش الهی خارج شوند بلکه نسبت آزمایش و امتحان از این نظر دائمی و جهان‌شمولی است تا روزی که دنیایی وجود دارد و در آن نوع بشر زندگی می‌کند، آزمایش الهی هم وجود دارد و در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان و آزمایش به خدا نسبت داده شده است واین یک قانون کلی و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و پرورش دادن بندگان آنان را می‌آزماید:

در آیه‌ای از قرآن کریم می‌فرماید:

«لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ  (بقره/۱۵۵)

و قطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى و كمبود محصولات، آزمایش مى‏كنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.

در آیه ای دیگری خداوند متعال می فرماید:

«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُون (عنکبوت/۲)

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مي شوند و آزمایش نمي‌شوند».

«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ

ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم و او را مى‌آزماييم».

ادامه »