موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

ما دوست داریم از اسد حمایت کنیم...حرفی هست؟!!!

نوشته شده توسطرحیمی 2ام بهمن, 1392

 

چشمش سبز و قدش بلند است. کراوات می بندد. ادوکلن های گران قیمت می زند. فرانسه می داند. سواد آکادمیک دارد. شیک پوش است. همسرش بی حجاب است. آهای! مگر نمی گویید بشار اسد دیکتاتور است؛ پس لطف کنید و به او هم جایزه صلح نوبل بدهید! اسد هم مثل دالایی لاما، مثل اوباما، مثل مناخیم ولفوویچ بگین، مثل اسحاق رابین، مثل شیمون پرز، مثل جیمی کارتر، مثل خانوم خانوما شیرین شیرینا، مثل انگ سان سو چی. آهای هیلاری کلینتون! مگر نمی گویی اسد دیکتاتور است؛ پس مثل مبارک، مراقب جان بشار هم باش! اسد هم مثل پهلوی دوم! مثل ۲۸ مرداد! مثل یک چهارم اون گور به گوری! نظام سلطه هوای کدام دیکتاتور جلاد را نداشته است؟!

اسد اما دیکتاتور نیست؛ اگر بود موبایلش را روی تلفن جین شارپ دایورت می کرد! و به جورج سوروس پیامک های عاشقانه می فرستاد! اسد در میدان مشق دمشق، تروریست می کشد. دیکتاتور به لاما می گویند که روی خون کودکان میانماری به یوگا مشغول است. پیراهن سفید بودا این روزها خونی شده و چشمانش تنگ تر از آن است که آدم سوزی های میانمار را ببیند. زور اسد به نظام سلطه می رسد، نه زنان جنوب شرق آسیا. اسد پسرخاله بودا نیست؛ برادر بلندبالای مقاومت است. اسد از کلیساهای سوریه نمی ترسد. به جنگ انجیل نرفته. کاری با تورات ندارد. خیال تان تخت! تا موشک های سوریه بر سر اسرائیل آوار نشود، اسد سقوط نمی کند. شان برادر ما نسل کشی نیست؛ مقاومت در برابر تروریست هاست.

جمهوری اسلامی از بشار اسد حمایت می کند؛ حرفی هست؟! ما برای این «اعلام رسمی» زور داریم! ما به اسد خط می دهیم. به هر که علیه اسرائیل باشد، ما خط می دهیم. نظام سلطه زورش به خون عماد مغنیه نمی رسد، یقه میدان دمشق را چسبیده. عمر سلیمان مرد! تازه دیدنی شده دوئل حاج قاسم و ژنرال پترائوس! سوریه زینبیه دارد؛ بین الحرمین ایران و لبنان، مثل لاما نیست که در برابر غرب، چهارزانو دست به سینه بنشیند به سکوت و آرامش! اسد یعنی شیر. یعنی موشک های حاج حسن. کشتن طفل معصوم های میانمار هنر نیست. خرس گنده های سلفی را باید به درک واصل کرد. علی القاعده، القاعده را!

اسد دیکتاتور نیست. او تروریست می کشد. بشار اگر دیکتاتور بود، یونیسف، کراواتش را می پرستید و سازمان ملل برایش کف مرتب می زد. کوفی عنان قبلا این چیزها را نمی فهمید! بان کی مون بعدها خواهد فهمید که رئیس سازمان ملل را ملل دنیا «انتخاب» نمی کنند، بلکه نظام سلطه «انتصاب» می کند. فعلا سر کار است بان کی مون! مرد چشم بادامی حالاحالاها باید کارت بزند در دستگاه صهیونیست ها. از این پست، رها شده کوفی عنان که کمی تا قسمتی ماجرا را فهمیده و زبانش باز شده.

آری! کلید هر قفلی در خاور میانه دست ایران است. اسد ناخن انگشت اشاره حاج قاسم است. دارد خط می اندازد صورت نظام سلطه را. اسد ترسو نیست که علی عبدالله صالح باشد. دیوانه نیست که قذافی باشد. اهل شرم الشیخ نیست که مبارک باشد. به خاتمی پولی نداده که ملک عبدالله باشد. بر اساس منابع غربی، اسد که از سوریه فرار کرده، هیچ! حاج قاسم هم در انفجار اخیر دمشق به شهادت رسیده است!! ما این شهادت را هم به سایر شهادت های حاج قاسم اضافه می کنیم!! ما می خندیم به منابع غربی! بر اساس منابع غربی، آرای شیخ بیسواد از ۲۴ میلیون بیشتر است! بر اساس منابع غربی، جمهوری اسلامی، هفته هاست سقوط کرده! ما می خندیم به منابع غربی! به سوتی های بی بی سی فارسی! سوتی های مثبت ۱۸! به لنگ دالایی لاما! بودا باید در آئین خود تجدید نظر کند. با مهربانی، منافات دارد نسل کشی! چشم گفت و گوی تمدن ها از چشم انگ سان سو چی، بادامی تر است! رئیس بنیاد باران، به زن ایتالیایی دست می دهد، اما دست دختربچه میانماری را نمی گیرد! چون اشکال شرعی دارد! مرجع تقلید بعضی ها دالایی لاماست! این روزها به جای اصلاحات، این بوداست که دارد تعریف می شود!

من از انتشار تصاویر میانمار عاجزم، اما روزی که موشک های اسد بر سر اسرائیل آوار شود، وبلاگم را با خون، آپ می کنم و متوسلیان را از خواب کهف بیدار می کنم که سردار! بعد از «بازی دراز»، اینک نوبت «شرق حجاز» است. اسد از سوریه نمی رود. شیخ نمر از عربستان نمی رود. التحریر از قاهره نمی رود. مسجد شیعیان از مدینه نمی رود. مقاومت از خاور میانه نمی رود. نصرالله از لبنان نمی رود. ما تخس ترین فرزندان قدس ایم. مسجدالنبی اذان علی را کم دارد. محل کار حاج قاسم در لحظه انفجار، دمشق نبود! منابع غربی برای ژنرال پترائوس منبع نمی شود! اسد آقازاده نیست. حافظ منافع مقاومت است.

بچه های ملک عبدالله اما از خودش پیرترند! رئیس ساواک عربستان حقوق بگیر سیاست. آمریکا با شلوار لی می رود، ربع الخالی با دشداشه می گردد! حاج قاسم لحظه انفجار فکر کنم شرق عربستان بوده! در منظومه «بیداری اسلامی»، مچ پیتر نامقدس، دست سردار سپاه خامنه ای است. ما خودمان می دانیم که اسد به اصلاحات نیاز دارد. لازم باشد کت شلوار از تنش درمی آوریم و لباس جنگ با اسرائیل بر تنش می کنیم. موشک های سوریه از حاج قاسم حرف شنوی دارند! هی ژنرال پترائوس! من، شما را قبلا کجا دیده بودم؟ چهره ات خیلی برایم آشناست. صحرای سینا یا صحرای طبس؟!

هی نظام سلطه! مگر قبلا نگفته بودم حق وتو چیز خوبی نیست؟ تو باید فکر اینجایش را هم می کردی که روسیه بر وزن سوریه است! از هر ۴ نفر که در جهان به دنیا می آیند، یک نفر چینی است! آری! اسد به اصلاحات نیاز دارد. چفیه از کراوات بهتر است! پوتین از کفش نوک تیز!

غاصبین قدس بدانند؛ هزینه مرحله انتقالی در سوریه، مرحله انتقالی در تل آویو است. من چه بدانم؟! شاید حاج قاسم هوس کرده باشد در اورشلیم نماز بخواند. کعبه عطر گلاب ما را می دهد؛ به زودی بیشتر! هی پترائوس! اینجا مردی هست که نامش «مهدی» است. موسای ما به نیل افتاده.

بچرخ تا بچرخیم! مچ تو را می خوابانیم، و نسل نظام سلطه را به گور می بریم و روی سنگ قبرت می نویسیم: سیاه ترین شوالیه سیا! آن روز اسد اصلاحاتش را کرده است…



نوشته:حسین قدیانی/سایت بچه های قلم



حسین در آغوش رهبر..

نوشته شده توسطرحیمی 2ام بهمن, 1392

غصه نخور...خودم انیس تو هستم..!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1392

نرم‌افزار اندرویدی «پرسمان مهدوی» تولید شد + دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1392

 

نرم‌افزار اندرویدی «پرسمان مهدوی» تولید شد + دانلود

همزمان با فرارسیدن ایام ولادت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع)، نرم‌افزار پرسمان مهدوی تولید شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی ‌قرآن(ایکنا)، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان تهران، همزمان با فرارسیدن ایام ولادت رسول گرامی اسلام(ص) و امام صادق(ع)، نرم‌افزار «پرسمان مهدوی» را تولید و در اختیار علاقه‌مندان قرار داد.

‌در این نرم‌افزار به 181 پرسش مهدوی پاسخ داده شده است. ‌ پرسش‌ها و پاسخ‌های این نرم‌افزار بر اساس محتوای کتاب آفتاب مهر 1 و 2 طراحی شده است.

سوالات طراحی شده در این نرم‌افزار در 10 فصل تنظیم شده است که از آن جمله می‌توان به  فصل‌های ادیان و مذاهب با 9 سوال، مهدی‌شناسی با 25 سوال، امام مهدی(عج) در قرآن با 4 سوال، انتظار و منتظران با 19 سوال و یاران و نایبان عام و خاص با 18 سوال اشاره کرد.

همچنین فصل‌های دوران غیبت با 13 سوال، ارتباط و ملاقات با 5 سوال، آخرالزمان با 13 سوال، ظهور و علائم و شرایط با 45 سوال و دوران ظهور و حکومت جهانی با 30 سوال در این نرم‌افزار بارگذاری شده‌ است.

برای دریافت این نرم‌افزار اینجا کلیک کنید!

شیطان را ملامت نکنید!

نوشته شده توسطرحیمی 29ام دی, 1392

«فلاتلومونی و لوموا انفسکم»

همه انبیا معصوم بودند اما درباره بعضی از انبیا تعبیراتی به کار رفته که در عین حال که با عصمتشان منافات ندارد اما نشانه ای هست از یک نکته منفی. حضرت آدم علی نبیناوآله وعلیه السلام به عقیده ما مسلمان ها به ویژه شیعیان، صفی الله بود و معصوم و خطایی که مخالف عصمت باشد از او سر نزد، ولی یک امری که به تعبیر قرآن عصیان نامیده شد نسبت به حضرت آدم داده شده که از آن شجره منهیه تناول کرد. حالا آن درخت چی بود چه خصوصیتی داشت خیلی گفت وگوها در این زمینه شده و در حقیقت یک رازی است.

به هرحال شیطان آمد پیش حضرت آدم و حوا و مطالبی گفت که باعث شد آنها مرتکب ترک اولی بشوند که در قرآن عصیان نامیده شده و «عصی آدم ربه و…». البته باز تأکید می کنم که این عصیان مخالف عصمت نیست. جریان این بود شیطان آمد پیش حضرت آدم گفت می دانید چرا خدا گفته از این درخت نخورید برای این که اگر از این درخت بخورید فرشته می شوید و عمر جاودانی پیدا می کنید؛ بعد هم قسم خورد که من خیرخواه شما هستم. حضرت آدم و حوا هم که تا به حال قسم دروغ نشنیده بودند غفلت کردند از آن نهی الهی و باز به احترام اسم خدا حرف او را باور کردند و از آن درخت خوردند.

درباره این ماجرا سخن بسیار است و من به آن مسائلش کار ندارم. این نکته را می خواهم بیان کنم که شیطان کارش را از کجا شروع کرد؟ با یک دروغ و از همین جا شما می توانید ماهیت شیطان و شیطنت را درک کنید که اصلاً کار شیطان چیست.

تمام کارهای شیطانی محورش دروغ است.

یک داستان قرآنی دیگر را نقل کنم. روز قیامت وقتی حساب همه خلایق رسیده می شود، شیطان و پیروانش در جهنم جایگزین می شوند در اینجا می افتند به جان هم. او می گوید تقصیر تو بود. آن می گوید تقصیر تو بود. مستضعفان و ضعفای جوامع به بزرگ ترها می گویند که تقصیر شما بود، شما ما را گمراه کردید و به دنبال خودتان کشاندید. آنها می گویند ما که زوری نداشتیم می خواستید خودتان نیایید. بالاخره جنگ و دعوا می شود توی جهنم. آخر سر می آیند می گویند همه تقصیرها گردن شیطان است. او بود که همه ما را فریب داد. هم بزرگ ترها را و هم کوچک ترها را. می افتند به جان شیطان که تو بودی همه ما را گمراه کردی و تو باید بیش تر از همه ما عذاب بشوی. شیطان هم با اینها بحث می کند می گوید من چه زوری داشتم؟ کاری که من می کردم این بود که می گفتم بیایید، شما هم می آمدید! یک وعده دروغی می دادم بعدش هم تخلف می کردم. از من ساخته نبود به وعده ام وفا کنم. شما می دیدید که وعده های من دروغ است باز هم فریب من را می خوردید تقصیر خودتان بود.

قرآن هم در وصف شیطان می فرماید: «یعدهم و یُمَنیهم» کار شیطان این است به مردم وعده می دهد و آرزو در دلشان ایجاد می کند اما وعده های شیطان همه اش فریب است. یک مثل کوچک بزنم. همه ما دوران جوانی را گذرانده ایم. برای ما زیاد پیش آمده که گاهی یک صحنه ای را دیده ایم خیال کردیم خیلی لذت بخش است، خیلی فوق العاده است. فکر کردیم که اگر آن خواسته ای که نسبت آن موضوع داریم برآورده بشود دیگر غرق در لذت خواهیم شد. منظره ای را می بینند، صدایی می شنوند، حرفی می شنوند آرزو می کنند که آن برایشان تحقق پیدا کند. وقتی می رسند بهش می بینند نه، خبری نبود. گاهی هم پشیمان می شوند. این همان وعده شیطان است و تخلفش. می گوید اگر بیایید دنبال من خیلی لذت ها و سعادت ها نصیبتان می شود، تجربه می کنند می بینند دروغ است فردایش دوباره فریب می خورند. به دنبال شیطان راه می افتند می دوند با سر، یکهو سرشان می خورد به سنگ و می شکافد باز هم به هوش نمی آیند فردا دوباره همین آش است و همین کاسه. این داستان شیطان است و گمراه کردن انسان ها.

امیرمؤمنان در نهج البلاغه می فرماید: «قد عبد الله سته آلاف سنه لایُدری اَ مِن سنی الدنیا ام من سنی الاخره» بی خود نیست که یک عده آدمیزادها شیطان پرست می شوند.

علی علیه السلام می فرمایند: شیطان قبل از خلقت آدم شش هزار سال عبادت خدا کرد. بعد اضافه می فرماید این شش هزار سال معلوم نیست از همین سال های دنیوی است یا از آن سال های الهی است که هر روزش هزار سال است. اگر این شش هزار سال از آن سال های اخروی و الهی باشد که هر روزش هزار سال است ببینید چقدر می شود. حالا فرض کنید همین شش هزار سال عادی، یک موجودی شش هزار سال کارش عبادت خدا باشد آن قدر که فرشتگان خیال می کردند او هم ملک است و در کنار فرشتگان جا می گرفت.

غیر از این آقای ابلیس که دار و دسته ای هم دارد از خویش و قوم و بچه هایش اینهایی که قرآن می فرماید: «انّهُ یراکم هو و قبیله» غیر از اینها قرآن می فرماید گروهی از شیطان های انسی هم داریم؛ آدمیزادهای شیطان. شیطان تنها منحصر به ابلیس نیست و دار و دسته اش. یک دسته از انسان ها هم هستند که تبدیل به شیطان شده اند. شکل و قیافه انسانی دارند روی دو پا راه می روند دو تا چشم و دو تا گوش دارند مثل من و شما گاهی قیافه هایشان هم خیلی از ما گیراتر و حق به جانب تر هم هست. این ها را قرآن می فرماید: «شیاطین الانس و الجن». کار اینها هم همان کار جناب ابلیس است. برنامه یکی است. دروغ گفتن، وعده خلاف دادن و عمل نکردن. اگر می خواهید شما شیاطین انس را شناسایی کنید یا وسوسه های شیطانی را تشخیص بدهید که اینها از جانب شیطان است یا نه؟ یکی از علائمش همین است:

اگر یک وقت احساس کردید که یک تمایلی دروغی در شما ایجاد شده که واقعیت ندارد بفهمید که منشأش شیطانی است.

اگر یک وعده دروغی به شما داده شد و بعد دیدید درصدد عمل نیستند یعنی می گویند برای این که من و شما را دنبال خودشان بکشند این کار شیطانی است.

شما می توانید در جامعه در بین مردمی که توی این سرزمین زندگی می کنند یا جاهای دیگر دنیا بروید و ببینید و این نشانه ها را تطبیق کنید و شیطان های واقعی را بشناسید. چرا امام فرمود آمریکا شیطان بزرگ است. این یک حرف بی اساس نبود. ریشه قرآنی دارد. ببینید از تمام اقوامی که در عالم تاریخشان ثبت شده، اوصاف و خصوصیات و منش هایشان در تاریخ آمده، هیچ جامعه و دولتی را پیدا می کنید که دروغ گوتر از آمریکا باشد. دنیا را پر کرده از این که ما طرفدار حقوق بشر هستیم. هر کسی را می خواهد زیر یوغ خودش بکشد. شرایط خودش را می خواهد برای او تحمیل کند. شما در طول تاریخ ببینید هیچ کس به اندازه آمریکایی ها حقوق بشر را پایمال کرده اند؟ یک نمونه اش کاری است که دربارة فلسطینی ها کردند.

در کشور خودشان هم وضع بهتر نیست. چندی پیش گروهی در آمریکا تشکیل شد که بنا داشتند علیه حکومت فعالیت کنند. آمریکایی ها تلاش کردند که این ها را به اصطلاح رام کنند اما نتوانستند. مردم مصممی بودند که تصمیم گرفته بودند با ظلم های آمریکا مخالفت کنند. آمدند یکجا همه شان را سوزاندند بعد هم این گونه منعکس کردند که اینها یک فرقه مذهبی بودند و عقیده شان این بوده که باید خودکشی کنند. این فرقه مذهبی چطور یکهو سبز شد، معلوم نیست! هیچ جا عقایدشان معلوم نبود. هیچجا دعوتشان معلوم نبود. افکارشان توی یک کشوری که همه اش آزادی و دموکراسی است و هر کسی عقیده و دین و مذهبش را می گوید، چطور توی هیچ روزنامه ای، هیچ کتابی ننوشته بودند که ما چنین عقیده ای داریم؟ و آداب و رسوممان این است که خودکشی کنیم. فقط گاهی گوشه و کنار اخباری درز می کرد که اینها مخالف سیاسی حکومت آمریکا هستند.

به کشورهای کوچک وعده دادند که اگر با ما همکاری کنید شرایط ما را بپذیرید، کمک های اقتصادی و فنی می کنیم چنین و چنان. وقتی سرمایه هایشان را گرفتند آنچنان گلویشان را فشردند که برای نفس کشیدن هم احتیاج به اجازه پیدا کردند. یکی اش همین همسایه ما کشور عراق، وعده دادند که بر ضد ایران حمله کن ما همه چیز در اختیارت قرار می دهیم بعد هم شما می شوی امپراتور عرب! الان در داخل کشور خودشان هواپیماشان از این شهر به آن شهر اختیار ندارد حرکت کند. حالا ممکن است بگویید که این کشور یک جایی سرپیچی کرد، گردنکشی کرد و آمریکا مجازاتشان کرد. ترکیه را چه می فرمایید. ترکیه روزگاری بزرگ ترین کشور اسلامی بود و اگر مقداری به عقب برگردیم بزرگ ترین امپراتوری جهان بود؛ امپراتوری عثمانی. بعد از این که تجزیه اش و تکه تکه اش کردند و یک لقمه اش ماند به نام ترکیه باز هم یکی از بزرگ ترین کشورهای اسلامی دنیا بود از نظر سوق الجیشی در دنیا بی نظیر است. کشوری است که بخشی از آن در اروپا و بخشی در آسیاست. با چند تا دریای بزرگ و چند کشور مهم اروپایی ارتباط تنگاتنگ و مرزهای مشترک دارد و گاهی درآمدش از توریسم از درآمد نفت ما بیش تر است. بعد از سقوط رژیم شاه، آمریکا وعده اش داد که اگر با ما همکاری کنی ما تو را امپراتور کشورهای اسلامی می کنیم. پایگاه های آمریکا از ایران منتقل شد به ترکیه. نقشی را که شاه بازی می کرد دولت ترکیه به عهده گرفت. در مقابلش چی دادند به ترکیه؟ آن چنان ذلیلش کردند که یک چنین دولتی با این ویژگی ها و قدرت ها باید دست گدایی به اسرائیل دراز کند. برای تعمیر تانک هایش باید برود به اسرائیل دریوزگی کند که تانک هایش را اسرائیل تعمیر کند. این وعده ای است که آمریکا می دهد این هم نتیجه اش. حالا اگر کسانی گول آمریکا را بخورند چه کسی را ملامت کنند؟ آمریکا را ملامت کنند؟ جواب خواهد داد «فلاتلومونی و لوموا انفسکم» مرا ملامت مکنید، خودتان را ملامت کنید.

گفتاری از حضرت ایت الله مصباح یزدی
منبع: حوزه نت

صدقه دادن را شما به ما یاد داده اید...

نوشته شده توسطرحیمی 19ام دی, 1392

 

«يا أَيهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ

فَأَوْفِ لَنَا الْكَيلَ وَتَصَدَّقْ عَلَينَا إِنَّ اللَّهَ يجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ»

(يوسف/88)

اي عزيز!

ما و خاندان ما را ناراحتي فرا گرفته، و متاع کمي با خود آورده‌ايم؛ پيمانه را براي ما کامل کن؛

و بر ما تصدق و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش مي‌دهد!»

 

پر کن دوباره کیل مرا ، ایهاالعزیز

دست من و نگاه شما ، ایهاالعزیز


رو از من شکسته مگردان که سالهاست

رو کرده ام به سمت شما ، ایهاالعزیز

 

جان را گرفته ام به سر دست و آمدم

از کوره راه های بلا ، ایهاالعزیز

 

وادی به وادی آمده ام از درت مران

وا کن دری به روی گدا ، ایهاالعزیز

 

چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود

این کاسه را…… فاوف لنا ، ایهاالعزیز

 

ما جان و مال باختگان را رها مکن

بگذار بگذرد شب ما ، ایهاالعزیز

 

خالی تر از دو دست من این چشم خالی است

محتاج یک نگاه شما ، ایهاالعزیز

هان ای دل عبرت گیر!

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1392

يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك وخَلَقتُكَ لِأَجلي.

«اى آدميزاد!

همه چيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم» .

حضرت سليمان پيغمبر(ع ) گنجشكى را ديد كه به ماده خود مي گفت :

براى چه از من دورى جسته و در مقابل خواسته هاى من تسليم و منقاد نمى شوى ، و اگر بخواهم : سراپا بارگاه و قبه سليمان رابا منقارم گرفته و بدريا مى اندازم !

حضرت سليمان از سخن گنجشك به تبسم آمده ، و آن ها را به پيشگاه خود خوانده و گفت :

چگونه ميتوانى چنين كارى را بجا آورى ؟

گنجشك پاسخ داد:

نمى توانم يا رسول الله ، ولى مرد گاهى خود را در مقابل زوجه اش بزرگ و توانا نشان داده . و بخاطر تعظيم و تزيين خود اظهاراتى مي كند، و گذشته از اينها شخص محبّ در گفتار و رفتار و حركاتش در مورد ملامت واقع نميشود.

حضرت سليمان بگنجشك ماده فرمود:

براى چه از اطاعت زوج خود سرپيچى كرده ، و خود را تسليم او نمي كنى ؟ در صورتيكه او ترا دوست مي دارد.

گنجشك ماده گفت :

يا رسول الله ! او در محبت من صادق نيست، زيرا كه بجز من بديگرى هم علاقه و محبت پيدا ميكند.
اين سخن در قلب حضرت سليمان (ص ) اثر شديدى بخشيده و گريه و زارى نمود، و سپس مدت چهل روز از ميان مردم كناره گيرى كرده و پيوسته از پروردگار جهان مسئلت مينوند:

كه محبت و علاقه او را خالص كرده و علاقه هاى ديگر را از قلب او خارج كند.

«يا اَحْمَدُ؛ لَيْسَ كُلُّ مَنْ قالَ اُحِبُّ اللّهَ اَحَبَّنى، حَتّى يَأْخُذَ قُوتاً وَ يَلْبِسَ دُوناً وَ يَنامَ سُجُوداً وَ يُطيلَ قِياماً وَ يَلْزَمَ صَمْتاً»

اى محمد؛ چنان نيست كه هر كس گفت خدا را دوست مى‌دارم، دوستدار من است، مگر اينكه به اندكى غذا اكتفا كند و به مختصر لباسى قناعت جويد و خوابش به سجده باشد و قيام نماز را طول دهد و به سكوت روى آورد.

«يا اَحْمَدُ؛ لَيْسَ كُلُّ مَنْ قالَ اُحِبُّ اللّهَ اَحَبَّنى، حَتّى يَأْخُذَ قُوتاً وَ يَلْبِسَ دُوناً وَ يَنامَ سُجُوداً وَ يُطيلَ قِياماً وَ يَلْزَمَ صَمْتاً وَ يَتَوَكَّلَ عَلَىَّ وَ يَبْكِىَ كَثيراً وَ يُقِلَّ ضِحْكاً وَ يُخالِفَ هَواهُ وَ يَتَّخِذَ الْمَسْجِدَ بَيْتاً وَ الْعِلْمَ صاحِباً وَ الزُّهْدَ جَليساً وَالْعُلَماءَ اَحِبّاءً والْفُقراءَ رُفَقاءً وَ يَطْلُبَ رِضاىَ وَ يَفِرَّ مِنَ الْعاصينَ فِراراً وَ يَشْتَغِلَ بِذِكْرى اِشْتِغالا وَ يُكْثِرَ التَّسْبيحَ دائِماً وَ يَكُونَ بِالْعَهْدِ صادِقاً وَ بِالوَعْدِ وافِياً وَ يَكُونَ قَلْبُهُ طاهِراً وَ فى الصَّلوةِ ذاكِياً وَ فىِ الْفَرائِضِ مُجْتَهِداً وَ فيما عِنْدى مِنَ الثَّوابِ راغِباً وَ مِنْ عَذابى راهِباً وَ لاَِحِبّائى قَريباً وَ جَليساً.

يا اَحْمَدُ؛ لَوْ صَلّى الْعَبْدُ صَلوةَ اَهْلِ السَّماءِ وَ الاَْرْضِ وَ صامَ صِيامَ اَهْلِ السَّماءِ وَالاَْرْضِ وَ طَوى مِنَ الطَّعامِ مِثْلَ الْمَلائِكَةِ وَ لَبِسَ لِباسَ الْعارى، ثُمَ اَرى فى قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْيا ذَرَّةً اَوْ سُمْعَتِها اَوْ رِياسَتِها اَوْ حُلِيِّها اَوْ زينَتِها لا يُجاوِرُنى فى دارى وَ لاََنْزِعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتى وَ عَلَيْكَ سَلامى وَ رَحْمَتى وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ».

اوصاف پیامبراكرم صلوات الله علیه از زبان امیر بیان

نوشته شده توسطرحیمی 15ام دی, 1392

 

در مورد نبی اكرم حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، سخنهای بسیاری گفته شده و شاعران، ادیبان، حكیمان و نویسندگان، هر یك به فراخور حال خود، این واقعه شگرف را به نظم و نثر كشیده اند.

اما هیچ كس مانند خاندان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، كه در درك اسرار بعثت، یگانه همه اعصار و در شیوایی و رسایی سخن، سرآمد روزگار بوده اند، نتوانسته است حق مطلب را ادا كند و چنان كه شایسته این رویداد عظیم است در مورد آن سخن گوید.

از این رو گزیده ای از بیانات گل سرسبد خاندان رسالت، امیر بیان مولا علی بن ابی طالب علیه السلام را تقدیم می نماییم.

” فتأس بنبیك الأطیب الأطهر( صلی) فان فیه أسوة … فعند الصباح بحمد القوم السری.”؛ پس به پیامبر پاكیزه و پاكت اقتدا كن، كه راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای كسی كه خواهان بزرگواری باشد، و محبوب ترین بنده نزد خدا كسی است كه از پیامبرش پیروی كند، و گام بر جایگاه قدم او نهد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا چندان نخورد كه دهان را پُر كند، و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر، و شكمش از همه خالی تر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت، و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چیزی را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچیز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پیامبرش دشمن می دارند، دوست بداریم، یا آنچه را خدا و پیامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا، و سرپیچی از فرمان های او كافی بود!.

و همانا پیامبر” كه درود خدا بر او باد” بر روی زمین می نشست و غذا می خورد، و چون برده، ساده می نشست، و با دست خود كفش خود را وصله می زد، و جامه خود را با دست خود می دوخت، و بر الاغ برهنه می نشست، و دیگری را پشت سر خویش سوار می كرد. پرده ای بر در خانه او آویخته بود كه نقش و تصویر در آن بود، به یكی از همسرانش فرمود، این پرده را از برابر چشمان من دور كن كه هرگاه  نگاهم به آن می افتد به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با دل از دنیا روی گرداند، و یادش را از جان خود ریشه كن كرد، و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زیبایی تهیه نكند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند، و امید ماندن در دنیا نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جام خویش بیرون كرد، و دل از دنیا بَركند، و چشم از دنیا پوشاند.

و چنین است كسی كه چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای تو نشانه هایی است كه تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی كند، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با نزدیكان خود گرسنه به سر می برد. و با آن كه مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیده او دور ماند.

پس تفكر كننده ای باید با عقل خویش به درستی اندیشه كند كه: آیا خدا، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به داشتن این صفتها اكرام فرمود یا او را خوار كرد؟ اگر بگوید: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است، و اگر بگوید: او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسی را خوار شمرد كه دنیا را برای او گستراند و از نزدیك ترین مردم به خودش دور نگهداشت.

پس پیروی كننده باید از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی كند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، وگرنه از هلاكت ایمن نمی باشد، كه همانا خداوند، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كیفر جهنم قرار داد، او با شكمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و كاخ های مجلل نساخت ( سنگی بر سنگی نگذاشت) تا جهان را ترك گفت، و دعوت پروردگارش را پذیرفت.

وه! چه بزرگ است منتی كه خدا با بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر ما نهاده، و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی كه باید او را پیروی كنیم و پیشوایی كه باید راه او را تداوم بخشیم. به خدا سوگند آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم كه از پینه كننده آن شرمسارم.

یكی به من گفت:” آیا آن را دور نمی افكنی؟” گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستایش می شوند.(1)

- نهاد اصلی وجود پیامبر

” حتی افضت كرامة الله سبحانه و تعالی الی محمد(ص) … و غباوة من الأمم."؛ تا این كه كرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسید. نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین وعزیزترین سرزمین ها كاشت و آبیاری كرد، او را از همان درختی كه دیگر پیامبران و اَمنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، كه عترت او بهترین عترت ها، و خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم أمن خدا رویید، و در آغوش خانواده كریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان كشیده كه دست كسی به میوه آن نمی رسید.

پس، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیشوای پرهیزكاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برق های خیره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حكم او عادلانه است.

خدا او را زمانی مبعوث فرمود كه با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیكوكاری فاصله گرفته، و امت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند.(2)

- طبیب دوّار

” واختاره من شجرة الأنبیاء، و مشكاة الضیاء و ذؤابة العلیاء… متتبع بدوائه مواضع الغفلة، و مواطن الحیرة."؛ پیامبر(ص) را از درخت تنومند پیامبران، از سرچشمه نور هدایت، از جایگاه بلند و بی همانند، از سرزمین بطحاء(3) از چراغ های برافروخته در تاریكی ها، و از سرچشمه های حكمت برگزید. پیامبر طبیبی است كه برای درمان بیماران سیار است.

مرهم های شفابخش او آماده، و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های كور و گوش های ناشنوا و زبان های لال آماده، و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.(4)

- گزینش خدا

” أرسله بالضیاء، و قدمه فی الاصطفاء … عن یمین و شمال."؛ خدا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با روشنایی اسلام فرستاد، و در گزینش، او را بر همه مقدم داشت؛ با بعثت او شكاف ها را پُر، و سلطه گران پیروز را در هم شكست، و سختی ها را آسان، و ناهمواری ها را هموار فرمود تا آن كه گمراهی را از چپ و راست تار و مار كرد.(5)

- پارسایی پیامبر

” قد حقر الدنیا و صغرها، و أهون بها و هونها،…  و دعا إلی الجنة مبشراً و خوف من النار محذراً."؛ پیامبر(ص) دنیا را كوچك شمرده و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد دیگران خوار و بی مقدار معرفی فرمود و می دانست كه خداوند برای احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. پیامبر(ص) از جان و دل به دنیا پشت كرد، و یاد آن را در دلش میراند. دوست می داشت كه زینت های دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهیه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نكند، و برای تبلیغ احكامی كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد، و امت اسلامی را با هشدارهای لازم نصیحت كرد، و با بشارت ها مردم را به سوی بهشت فراخواند و از آتش جهنم پرهیز داد.(6)

- قرارگاه پیامبر(ص)

” مستقرة خیر مستقر، و منبته اشرف منبت… و صمته لسان."؛ قرارگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهترین قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شریف ترین پایگاه است. در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد كرد، دل های نیكوكاران شیفته او گشته، توجه دیده ها به سوی اوست. خدا به بركت وجود او كینه ها را دفن كرد و آتش دشمنی ها را خاموش كرد. با او میان دلها الفت و مهربانی ایجاد كرد و نزدیكانی را از هم دور ساخت. انسان های خوار و ذلیل و محروم در پرتو او عزت یافتند، و عزیزانی خودسر ذلیل شدند. گفتار او روشنگر واقعیت ها، و سكوت او زبانی گویا بود.(7)

- مصلح جامعه بشریت

” فصدع بما أمربه، و بلغ رسالات ربه… والضغائن القادحة فی القلوب."؛ پیامبر اسلام (ص) آنچه را كه به او ابلاغ شد آشكار كرد، و پیام های پروردگارش را رساند. او شكاف های اجتماعی را به وحدت اصلاح، و فاصله ها را به هم پیوند داد و پس از آن كه آتش دشمنی ها و كینه های برافروخته در دل ها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگی برقرار كرد.(8)

پس از بیان این تفاسیر در باب بعثت، دریافتیم كه پیامبران با تعالیم و برنامه های خود، روح و روان ما را كه با یك سلسله صفات عالی روحیات و احساسات پاك، عجیبن شده است را به مقتضای فطرت باز می گردانند.

پبامبران وظیفه دارند كه احكام فطرت و وجدان را برای انسان بازگو نمایند و او را به صفاتی كه در خود نهفته است متوجه سازد. مربیان الهی با نور وحی و برنامه ای صحیح شرایط رشد و نمو را برای انسان فراهم می سازند و انحرافات را تعدیل می نمایند. و در یك كلام انسان را به تكامل كه هدف خدا از خلقت بوده است، می رسانند و او را در مسیر صحیح خدایی قرار داده تا طی طریق نماید كه سعادت بشر در آن نهفته است.

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه

پی نوشت ها:

1.       خطبه 160، ص301.

2.      خطبه 94، ص 177.

3.      سرزمین بطحاء، بین دو كوه ابوقبیس و احمر را می گفتند كه محل زندگی قریش بود.

4.      خطبه 108، ص 201.

5.      خطبه213، ص 439.

6.      خطبه 109، ص 209.

7.      خطبه 96، ص 179.

8.      خطبه 23، ص 469.

مواقع گناه با این‌ شماره تماس بگیرید! (شماره 41/داخلی 36)

نوشته شده توسطرحیمی 15ام دی, 1392

4 شماره ضروری که حتما باید بدانید!


از دوران کودکی تا به حال علاقه زیادی با داشتن تقویم‌های کوچک و جیبی داشته‌ایم، نکته ای که سبب علاقه ما به این تقویم‌های زیبا و دوست داشتنی شده است، علاوه بر اطلاعات فراوانی که در آن‌ها وجود دارد، درج شماره های کوتاه و ضروری در آخر تقویم‌هاست، از جمله کد کشورها و شهر های مختلف که گاهی مورد نیاز است و برای بدست آوردن آن‌ها باید به این تقویم‌ها مراجعه کنیم.


گناه

اما در کنار کد شهرها و کشورها آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است، شماره‌هایی است که هر فردی باید آن‌ها را به خاطر بسپارد تا بتواند در مواقع ضروری از آن‌ها به خوبی استفاده کند، که در این میان، شماره‌هایی مانند (118،115،110،125) از اهمیت بسزایی برخوردار هستند و روزانه افراد زیادی با آن‌ها سر و کار دارند که همین جا برای همه شما یک آرزو می‌کنم و آن اینکه از میان این شماره های چهارگانه تنها با شماره 118 کار داشته باشید و هیچ گاه در طول زندگی نیازی به تماس با بقیه شماره‌هایی که ذکر شد پیدا نکنید.

این مطالب مقدمه ای کوتاه بود تا به معرفی برخی از شماره های ضروری در آیات الهی و نسخه موفقیتی که خداوند متعال برای ما فرستاده است بپردازیم، شماره‌هایی که لازم است هر مسلمان آن‌ها را به خاطر داشته باشد و در تمامی لحظات از آن‌ها به بهترین شکل استفاده کند.

اگر چه تمامی آیات الهی برای زندگی انسان نازل شده‌اند، اما در این میان برخی از آیات با آثار و خواص حیرت انگیز خود می‌توانند در مواقع مختلف زندگی اعم از سختی‌ها و آسانی‌ها به ما کمک کنند و به بهترین شکل ممکن ما را از دریای مشکلات بیرون بکشند و راه موفقیت را به ما معرفی کنند.

بر خلاف سایر شماره های ضروری که ممکن است برای مدتی پاسخ گوی شما نباشد و شما را در انتظار قرار دهند، شماره های که در صدد معرفی آن‌ها هستیم 24 ساعته هستند و شما در اولین ثانیه از تماس، وصل خواهید شد و پاسخگوی سۆالات شما خواهند بود.

پیشنهاد می‌کنیم که با سرمایه گذاری اندکی وقت، این شماره‌ها و همچنین آیاتی که ذکر می‌شود را به حافظه خود بسپارید تا بتوانید در مواقع نیاز به راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

1 - اگر با مشکلات فراوانی مواجه هستید با شماره 2 و داخلی 153 تماس بگیرید.

اگر چه تمامی آیات الهی برای زندگی انسان نازل شده‌اند، اما در این میان برخی از آیات با آثار و خواص حیرت انگیز خود می‌توانند در مواقع مختلف زندگی اعم از سختی‌ها و آسانی‌ها به ما کمک کنند و به بهترین شکل ممکن ما را از دریای مشکلات بیرون بکشند و راه موفقیت را به ما معرفی کنند

با تماس با این شماره مهم و ضروری راهی مطمئن و شایسته برای مبارزه و در نتیجه پیروزی بر مشکلات به شما معرفی می‌شود و در طول تاریخ انسان‌های زیادی با این شماره تماس گرفته و توانسته‌اند بر مشکلات غلبه کنند، برای شما به محض تماس با این شماره آیه نورانی زیر تلاوت خواهد شد:

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ : ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است) (البقرة : 153)

امیر مۆمنان علی علیه‌السلام از مصادیق بارز افرادی بود که در طول زندگی با این شماره بارها و بارها تماس گرفتند، چنانچه در روایتی می‌خوانیم که هر گاه کار سختی برای حضرت پیش می آمد حضرت دو رکعت نماز می‌خواندند (تفسیر صافی ذیل آیه شریفه)

همچنین در حالات صدرالدین شیرازی (معروف به ملاصدرا) و همچنین ابن سینا نیز نقل کرده‌اند که این دو مرد بزرگ در لحظات سختی و مشکلات با این شماره‌ها تماس گرفته و مشکلات علمی خود را این‌گونه حل می‌کردند. (فوائد الرضویه، ص 380.)

2 - اگر ثروت می‌خواهید با این شماره‌ها تماس بگیرید (شماره 5 و داخلی 66) (شماره 53 و داخلی 39)

قرآن

با تماس با این شماره به شما گفته خواهد شد که یکی از مهم‌ترین اسرار برای ثروتمند شدن یک جامعه، عمل کردن به دستورات و توصیه های کتاب‌های آسمانی و در حال حاضر قرآن مجید است که طبق وعده خداوند متعال در این صورت انسان‌ها از برکات آسمانی و زمینی برخوردار می‌شوند.

( وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا یَعْمَلُونَ : و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است، عمل می‌کردند، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار می‌شدند. از میان آنان گروهی میانه‌رو هستند، و بسیاری از ایشان بد رفتار می‌کنند) (المائدة : 66)

همچنین با تماس با شماره (شماره 53 و داخلی 39) به شما گفته خواهد شد که علاوه بر شرط ذکر شده تلاش و کوشش نیز نقش بسزایی در بدست آوردن ثروت دارد:

(وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى : و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست) (النجم : 39) و هیچ فردی در طول تاریخ با تنبلی و تن پروری به ثروت نرسیده است.

3 - اگر به دنبال خوشبختی و سعادت هستید این شماره را فراموش نکنید (شماره 22 و داخلی 77)

عده زیادی در جستجوی خوشبختی و سعادت با شماره های مختلفی تماس می‌گیرند، اما یا پاسخی دریافت نمی‌کنند و یا اگر پاسخی بگیرند راه اصلی و حقیقی خوشبختی به آن‌ها داده نمی‌شود و در نتیجه به بیراهه می‌روند، اما شما به راحتی می‌توانید با تماس با این شماره از راه اصلی و واقعی خوشبختی و سعادت مطلع شوید، راهی که به شما برای رسیدن به ایستگاه خوشبختی توصیه های زیبایی می‌کند:

امیر مۆمنان علی علیه‌السلام از مصادیق بارز افرادی بود که در طول زندگی با این شماره بارها و بارها تماس گرفتند، چنانچه در روایتی می‌خوانیم که هر گاه کار سختی برای حضرت پیش می آمد حضرت دو رکعت نماز می‌خواندند

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ : ای کسانی که ایمان آورده‌اید، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید، باشد که رستگار شوید) (الحج : 77)

4 - در مواقع گناه با این شماره تماس بگیرید (شماره 41 و داخلی 36)

بی شک شیطان در زندگی، همه افراد را وسوسه و به گناه تشویق می‌کند، که یکی از بهترین راه‌ها برای جلوگیری از گناه و معصیت تماس با شماره ذکر شده است، بدین صورت که در لحظه گرفتار شدن در دام گناه به خداوند پناه ببریم و خود را از آلوده شدن به پلیدی‌ها دور کنیم:

( وَإِمَّا یَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ : و اگر دمدمه‌ای از شیطان تو را از جای درآورد، پس به خدا پناه ببر که او خود شنوای داناست) (فصلت : 36)

در ارتباط با این شماره مهم و حیاتی که استفاده از ان برای هر فردی ضروری و مهم است به این روایت زیبا و خواندنی از امیر مۆمنان علی علیه‌السلام اشاره می‌کنم که :

(إِذا وَسْوَسَ الشَّیْطانُ إِلی أَحَدِکُمْ فَلْیَسْتَعِذْ بِاللّهِ وَلْیَقُلْ آمَنْتُ بِاللّهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّیْنَ: هر گاه شیطان یکی از شما را وسوسه کند باید به خدا پناه برد، و بگوید: به خداوند ایمان آوردم، و دین خود را برای او خالص می‌کنم)(نور الثقلین، جلد 4، صفحه 551.)

خلاصه کلام آنکه اگرچه تمامی آیات الهی برای زندگی انسان مهم و حیاتی است، اما در میان این آیات، برخی از خواص و ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار هستند و به عبارتی دیگر شماره های ضروری هستند که لازم است هر مسلمانی در زندگی روزمره خود بارها و بارها با آن‌ها تماس گرفته و زندگی خود را با این شماره های حیاتی وفق دهد.

بخش قرآن تبیان

فوايد آيات قرآن و دعا از زبان آيت الله قاضى(ره)

نوشته شده توسطرحیمی 14ام دی, 1392

دعـا، سـپـر مـؤ مـن ، اسـلحـه پيامبران عليه السلام ، ستون دين ، نور آسمان و زمين ، كليد نـجـات و گـنـجـيـنـه رسـتـگـارى اسـت.

قرآن كريم مؤ منان را به دعا كه عبادتى بزرگ ، بلكه روح همه عبادتهاست دستور داده ، مى فرمايد:

«…ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ(غافر/60)

«مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را بپذيرم! کساني که از عبادت من تکبر مي‌ورزند به زودي با ذلت وارد دوزخ مي‌شوند!»

در روايات ، افزون بر بيان اهميت اين امر، آثار و فوايدى نيز براى بعضى از ذكرها و دعـاهـا و نيز خواصى براى برخى از آيات قرآن كريم ذكر شده است تا مؤ منان را هر چه بيشتر تشويق نمايد و نيز به آنان بياموزد كه هيچ جنبشى و هيچ اثرى از هيچ موجودى در جـهـان هـسـتـى صـادر نـمـى شـود، مـگـر آنـكـه تـحـت اراده و نـفـوذ خـداونـد قـادر متعال است و مؤ من بايد در هر حال ، در سختى و آسايش و فقر و ثروت ، همواره اراده او را نافذ بداند و خود را تحت سلطه آن موجود برتر و عالى بداند.

در مـيـان تـعليمات مرحوم آيت الله العظمى قاضى نيز به چنين مواردى برمى خوريم كه گـويـاى احـاطـه بـسـيـار ايشان بر آيات و روايات و نيز تعبد آن حكيم فرزانه و تمسك شـديـد آن عارف يگانه به ريسمان محكم قرآن و عترت مى باشد. استاد سيد حسن قاضى طباطبايى ، فرزند مرحوم قاضى ، در يادداشتهاى خود به نمونه هايى اشاره فرموده اند كه جا دارد با بيان آنها اين اوراق را متبرك و نورانى سازيم :

1. آن مرحوم براى تقويت حافظه ، خواندن آيت الكرسى و معوذتين (دو سوره مباركه ناس و فلق ) را سفارش مى فرمودند.

2. مرحوم قاضى براى طلب وسعت رزق اين آيات را قرائت مى نمودند:

«…اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا* يرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيكُمْ مِدْرَارًا* وَيمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا(نوح/10-12)

«از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد که او بسيار آمرزنده است…تا بارانهاي پربرکت آسمان را پي در پي بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاي سرسبز و نهرهاي جاري در اختيارتان قرار دهد!

3. به همه سفارش مى كردند اين ذكر را قرائت كنند:

اسـتـغـفـر الله الذى لا اله الا هـو مـن جـميع ظلمى و جرمى و اسرافى على نفسى و اتوب اليه

از خداوندى كه هيچ معبودى جز او نيست ، به خاطر تمامى ظلمها و گناهانم و ستمى كه بر خود روا داشته ام طلب بخشش ‍ مى كنم و به سوى او باز مى گردم.

4. آن مـرحـوم در هـنـگـام اضطراب و ناراحتى هاى روحى ، خواندن اين كلمات را سفارش مى كردند:

لا اله الا الله وحـده لا شـريـك له و له الحـمـد و له المـلك و هـو عـلى كـل شى ء قدير. اعوذ بالله من همزات الشياطين و اعوذ بك ربى من ان يحضرون ، ان الله هـو السـمـيع العليم،

هيچ معبودى جز خداوند يكتاى بى شريك وجود ندارد و ستايش و حكومت مخصوص اوست و او بر هر كارى تواناست . از وسوسه هاى شياطين به خدا پناه مى بـرم و بـه تـو پـنـاه مـى بـرم - اى پـروردگـارم - از ايـنكه نزد من حاضر شوند، همانا خداوند شنوا و داناست

5. بـراى حـفـظ امـنـيت خانه دستور مى دادند كه اين دعا بر روى كاغذى نوشته و بر درب منزل آويخته شود:

يـا حـافـظـا لا يـنـسـى ؛ يـانعمة لا تحصى ؛ انت قلت و قولك الحق، « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (حجر:9 )

اى نگهبانى كه فراموش نمى كنى و اى نعمتى كـه هـرگز به شماره در نمى آيى ، تو فرمودى ، و سخن تو حق است «همانا قرآن را ما نازل كرديم و خود آن را حفظ خواهيم كرد

6. در صـورت تـرس از زيـان خـوراكـى يـا نوشيدنى به خواندن اين كلمات سفارش مى نمودند:

بسم الله الرحمن الرحيم خير الاسماء اله الارض و السماء الرحمن الرحيم الذى لا يضر مـع اسـمـه سـم و لا داء

بـه نـام خـداونـد بـخشنده مهربان ، بهترين نامها، معبود زمين و آسمانها، خداوند رحمان و رحيمى كه با نام او هيچ سم و بيمارى اى زيان نمى رساند.

7. آن مـرحـوم سفارش مى فرمودند در صورت روبرو شدن با شخص ‍ ستمگرى كه از او مـى تـرسـيـد، دسـتـهـا را باز كنيد و اين حروف را بر دست راست بشماريد: بسم الله الرحمن الرحيم ؛ ك - ه - ى - ع - ص و بر دست چپ نيز بسم الله الرحمن الرحيم ؛ ح - م - ع - س - ق خـوانـده شـود؛ سـپـس انـگـشـتـان دو دسـت را داخل يكديگر نماييد.

8. براى ايمنى از نيش زدن حيوانات موذى ، اين دعا را سفارش مى فرمودند:

اعوذ بكلمات الله التـامـات التـى لا يـجـاوزهـن بر و لا فاجر من شر ما ذراء و من شر ما براء و من شر كـل دابـة ؛ هـو آخـذ بـنـاصـيـتـها، ان ربى على صراط مستقيم ،

به كلمات تامه خداوند، كـلمـاتـى كـه هـيـچ نـيـكـوكـار و بدكارى از آن تجاوز نمى كند پناه مى برم از شر آنچه آفريده است ، او بر همه آنان تسلط دارد، همانا پروردگارم بر صراط مستقيم است .

9. زمـانـى كـه در نـجـف اشـرف بيمارى مالاريا شيوع پيدا كرد، مرحوم قاضى به افراد مبتلا توصيه مى نمودند آياتى از قرآن را كه در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام است ، تـلاوت نـمـايـنـد؛ مـانـنـد اين آيه:

«قُلْنَا يا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَأَرَادُوا بِهِ كَيدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ(الأنبياء/69-70)

گفتيم : اى آتش ! بر ابراهيم سرد و سلامت شو! و آنان خواستند با او مكر كنند، پس آنان را خوار كرديم .

مـرحـوم آيـت الله شـيـخ عـلى قـسـام ، يـكـى از شـاگـردان ايـشـان چـنـيـن نقل فرمودند:

10.مـن از جـهـت فـرامـوشـكـارى و كـمـى حـافـظـه ، بـراى آقا سيد على قاضى شكايت كردم و خـصوصا متذكر شدم از اينكه چيزى را در جايى مى گذارم ، بعد به ذهنم مراجعه كرده و چـيـزى بـه ياد نمى آورم . مرحوم قاضى فرمودند:

زمانى كه چيزى را در جايى قرار مـى دهـى ، بـخـوان : بـسـم الله الرحـمـن الرحـيـم ، فانك سوف لن تنساه ان شاء الله تعالی.

11.مـرحـوم قـاضـى قـرائت دعـاى زيـر را بـه مـدت چهل شب ، هر شب يك بار تا صد بار براى برآورده شدن حاجت سالكان درگاه الهى مفيد مى دانستند:

الهى كيف ادعوك و انا انا و كيف اقطع رجائى منك و انت انت ؟ الهى اذا لم اسالك فتعطينى ، فـمـن ذا الذى ادعوه فيعطينى ؟ الهى اذا لم ادعك فتستجيب لى ، فمن ذا الذى ادعوه فيستجيب لى ؟ الهـى اذا لم اتـضـرع اليك فترحمنى ؟ فمن ذا الذى اتضرع اليه فيرحمنى ؟ الهى فـكـمـا فـلقـت البـحـر لمـوسـى عـليـه السـلام و نـجـيـتـه اسـالك ان تـصلى على محمد و آل مـحـمـد و ان تـنـجـيـنـى مـمـا انـا فـيـه و تـفـرج عـنـى فـرجـا عـاجـلا غـيـر اجل بفضلك و رحمتك يا ارحم الراحمين .

12.مـرحـوم سـيـد هـاشـم حـداد از اسـتـاد خـويـش ، مـرحـوم قـاضـى نقل فرموده اند كه قرائت كهيعص (مريم : 1) و حمعسق (شورى : 1) و آيه «وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَي الْقَيومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا»(طه/111) براى دفع شر دشمن مفيد است.

آنـچـه ذكـر شـد، بـرخـى از دعاهايى است كه آن مرحوم به شاگردان خويش ‍ مى آموختند و دعـاهـاى ويـژه اى نـيـز وجـود داشـت كـه ايـشـان جـز بـراى افـراد خـاصـى نقل نمى كردند.

دريـاى عـرفـان(زنـدگـى نـامـه و شـرح احوال آيت الله سيد على قاضى )/ هادى هاشميان