موضوعات: "مناسبت ها" یا "رمضان" یا "محرم" یا "ذی الحجه" یا "ذیقعده" یا "صفر" یا "پیاده روی اربعین" یا "رجب" یا "شعبان" یا "نوروز"

دانلود دعای عرفه امام حسین علیه السلام به همرا متن و صوت ( مخصوص کامپیوتر و موبایل )

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مهر, 1391

دعـــــاى عـــــرفــــه
مؤلف گويد:اين دعا چون دعاى موقف عرفات و بسيار طولانى بود ذكر ننموديم و در اين روزهاى‏ چهل ‏وهفتم صحيفه كامله آن حضرت را با خشوع و دلشكستگى بخوان،كه دعايى است مشتمل بر تمام مطالب دنيا و آخرت،كه‏ درود خدا بر انشاء كننده‏اش باد.

از جمله دعاهاى مشهور اين روز دعاى حضرت سيد الشّهدا عليه السّلام است.بشر و بشير پسران‏ غالب اسدى روايت كرده ‏اند،كه بعد از ظهر روز عرفه در صحراى عرفات خدمت آن حضرت بوديم،پس با گروهى از اهل بيت و فرزندان و شيعيان،با نهايت خاكسارى و خشوع،از خيمه خود بيرون آمدند،و در جانب چپ كوه ايستادند،و روى مبارك خويش را بسوى كعبه نمودند و دستها را برابر صورت برداشتند مانند مسكينى كه طعام طلبد،و اين دعا را خواندند:

برای دانلود راست کلیک کرده و گزینه save target as را انتحاب کنید.

حاج میثم مطیعی

دعای عرفه سال 1389 در صحرای عرفات(جدید)

دعای عرفه سال 1393

حاج سعید حدادیان

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 1 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 2 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 3 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 4 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 5 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 6 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 7 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 8 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 9 (جدید)

دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 10 (جدید)

حدادیان-بخش اول

حدادیان-بخش دوم

حاج محمد رضا طاهری

حاج محمد رضا طاهری

حاج محمود کریمی

حاج محمود کریمی

حاج مهدی سلحشور

حاج مهدی سلحشور 1391 - 1 (جدید)
حاج مهدی سلحشور 1391 - 2 (جدید)
حاج مهدی سلحشور 1391 - 3 (جدید)
حاج مهدی سلحشور 1391 - 4 (جدید)
حاج مهدی سلحشور 1391 - 5 (جدید)
حاج مهدی سلحشور 1391 - 6 (جدید)
دعای عرفه سال 90 -سلحشور-قسمت اول
دعای عرفه سال 90- قسمت دوم-حجت الاسلام انجوی نژاد

سلحشور سال 85 (قسمت اول)
سلحشور سال 85 (قسمت دوم)
سلحشور سال 85 (قسمت سوم)
سلحشور سال 85 (قسمت چهارم)
سلحشور سال 85 (قسمت پنجم)

دعای عرفه

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 1 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 2 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 3 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 4 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 5 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 6 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 7 (جدید)

حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 8 (جدید)

 

دعای حاج منصور ارضی

(قسمت اول)

(قسمت دوم)

(قسمت سوم)

 (قسمت چهارم)

موسوی قهار

(قسمت اول)

(قسمت دوم)

شیخ حسین انصاریان

دعای عرفه (جدید)

انصاریان (قسمت اول)

انصاریان (قسمت دوم)
 

منصوری

(قسمت اول)

(قسمت دوم)

(قسمت سوم)

(قسمت چهارم)

حاج سیدمهدی میرداماد

دعای عرفه حرم حضرت معصومه 1391 - 1 (جدید)

دعای عرفه حرم حضرت معصومه 1391 - 2 (جدید)

دعای عرفه حرم حضرت معصومه 1391 - 3 (جدید)

دعای عرفه حرم حضرت معصومه 1391 - 4 (جدید)

دعای عرفه حرم حضرت معصومه 1391 - 5 (جدید)

دعای عرفه حرم حضرت معصومه 1391 - 6 (جدید)

 
 
 
 
 

 
  
 
 
 
دعای عرفه با نوای حاج محسن فرهمند
 
 
دعای عرفه با نوای مداحان معروف عربی
 
 
 
 

 

 

 دانلود نسخه pdf

 

دانلود دعای عرفه مخصوص موبایل جاوا و اندروید

1. دعای عرفه قابل اجرا در اندروید 2.1 و بالاتر
حجم نرم افزار: 3.4 مگابایت

2.دعای عرفه قابل اجرا در اندروید 2 و بالاتر
حجم نرم افزار: 15.7 مگابایت

3.دعای عرفه اندروید با حجم 12.2 مگابایت

4. دانلود نرم افزار روز نيايش براي تلفن همراه جاوا

نوع فایل: jar arafe.jar  971kb

اين نرم افزار شامل مطالب زير مي باشد:

متن کامل دعاي عرفه - بررسي محتواي دعاي عرفه ،اسرار وقوف در ميقات - پيامبران در سرزمين عرفات
سير انديشه در آفاق جهان- عرفات سرزمين اشک و دعا
ديدار با امام زمان(عج) - تدبير در مضامين دعا
اعمال شب و روز عرفه - کشته عشق(حضرت مسلم بن عقيل)
کاري از : گروه فرهنگي مذهبي گل ليلا

 

متن و سند   در ادامه مطلب

ادامه »

ابراهيم بنيانگذار كنگره عظيم حج‏

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مهر, 1391

تجديد بناى كعبه
      خانه كعبه نخستين خانه پرستش خدا است كه در زمان حضرت آدم عليه ‏السلام توسط او ساخته شد1 بعداً طوفان نوح باعث شد كه ساختمان اين خانه ويران شده و در ظاهر محو گرديد، اما ابراهيم خليل مى ‏دانست كه مكان خانه كعبه در سرزمين مكه قرار دارد2 و بر همين اساس، به فرمان خدا همت كرد كه ديگر بار اين خانه، ساخته شود.
     اين از يكسو، از سوى ديگر با سكونت هاجر و اسماعيل در سرزمين مكه، و پيدا شدن آب زمزم و رو آوردن قبائل به اين سرزمين، طبيعى است كه اين مجتمع، نياز به قانون (دين) و رهبر داشت. ريشه اساسى قانون و رهبر خوب، و اجراى قانون پرستش و عبادت خدا است، نتيجه مى‏گيريم كه اين مردم نياز به پرستشگاهى داشتند، تا در وقتهاى مخصوصى به آنجا روند و خدا را عبادت كنند و آن پرستشگاه كلاس تعليم و تربيت براى آنها باشد.
      و چه خوب است كه اين پرستشگاه به دست قهرمان توحيد، ابراهيم خليل ساخته گردد و برنامه و مراسم آن با رهنمودهاى اين مرد بزرگ تعيين شود.
      از اين رو ابراهيم پس از گذشت مراحل مقدماتى، از طرف خداوند مأمور شد تا خانه كعبه را با كمك اسماعيل بسازد.
ابراهيم، از خدا خواست كه مكان كعبه را تعيين كند، جبرئيل از طرف خدا به زمين آمد و همان مكان سابق كعبه را خطكشى كرد، و آنگاه ابراهيم آماده شد كه در مكان، به تجديد بناى كعبه بپردازد، اسماعيل از بيابان سنگ مى‏آورد، و ابراهيم ديواركشى كعبه را انجام مى‏داد و به اين ترتيب ديوار كعبه به ارتفاع 9 ذرع رسيد، و سپس ابراهيم سقف كعبه را با چوبهائى پوشاند.
      در مورد حجرالاسود كه در زمان حضرت آدم آن را از بهشت آورده بودند، در كنار كوه ابوقبيس بود، ابراهيم با راهنمائى خداوند آن سنگ را يافت و با كمك اسماعيل آن را برداشته و آوردند و در جاى خود كه هم اكنون قرار دارد، نصب كردند، ابراهيم براى كعبه، دو در قرارداد كه يكى به طرف مغرب و ديگرى به طرف مشرق باز مى‏شد.
در قرآن آمده: پس از آنكه ابراهيم و اسماعيل، ساختمان كعبه را به بالا بردند و كارش را پايان دادند، چنين دعا كردند:

     رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(البقرة/127) رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَينِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَينَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(البقرة/128) رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يتْلُو عَلَيهِمْ آياتِكَ وَيعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(البقرة/129)
1 - پروردگارا اين عمل را از ما قبول كن.

2 - خدايا ما و از فرزندان ما امتى را تسليم فرمان خود كن.

3 - شيوه پرستش خود را به ما نشان بده.

4 - توبه ما را بپذير.

5 - در ميان مردم اين سرزمين، پيامبرى را مبعوث كن تا به تعليم و تربيت و پاكسازى فكرى و عملى مردم بپردازد.3

به اين ترتيب ابراهيم در اين مرحله نيز، كار خود را بطور كامل انجام داد، و با دعاهاى پرمحتوايش اين كار بزرگ را تكميل كرد.

صفحات: 1· 2

چرا امام حسين (عليه السلام) فراموش نمى شود؟

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مهر, 1391

چرا امام حسين(عليه السلام) فراموش نمى شود؟

     اهمّيّت تاريخ زندگى امام حسين(عليه السلام) كه به صورت يكى از شورانگيزترين حماسه هاى تاريخ بشريّت درآمده، نه تنها از اين نظر است كه همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليون ها انسان را در اطراف خود بر مى انگيزد و مراسمى پرشورتر از هر مراسم ديگر به وجود مى آورد، بلكه اهمّيّت آن بيشتر از اين جهت است كه: هيچ گونه «محرّكى» جز عواطف پاك دينى و انسانى و مردمى ندارد و اين تظاهرات پرشكوه كه به خاطر بزرگداشت اين حادثه تاريخى انجام مى گيرد، نيازمند هيچ مقدّمه چينى و فعّاليّت هاى تبليغاتى نيست و از اين جهت در نوع خود بى نظير است.

     اغلب ما اين حقيقت را مى دانيم، ولى نكته اى كه براى بسيارى (به خصوص متفكّران غير اسلامى) هنوز به درستى روشن نشده و همچنان به صورت معمّايى در نظر آنها باقى مانده اين است كه:چرا اين قدر به اين حادثه تاريخى كه از نظر «كمّيّت و كيفيّت» مشابه فراوان دارد، اهمّيّت داده مى شود؟ چرا مراسم بزرگداشت اين خاطره هر سال پرشكوه تر و پرهيجان تر از سال پيش، برگزار مى گردد؟

    

ادامه »

دحو الارض روز عبادی معنوی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1391

 

       25 ذیقده روز دحوالارض می باشد که در این روز، بخش هایی از کره زمین که سراسر از آب بود شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود .

      این روز یکی از آن چهار روزی است که در سال به فضیلت روزه ممتاز است  و در روایتی روزه اش مثل هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره  هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کنند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل اعمال دیگری  نیز به شرح زیر وارد می باشد .

     اعمال شب و روز دحو الارض:

۱. روزه:

     همانطور که در بالا ذکر شد روزه در این روز مطابق با یکی از آن چهار روز است که در تمام سال بفضیلت روزه ممتاز است.

۲. نماز:

     نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است.

     آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .

۳. دعا :

     خواندن این دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن.

     اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

امیدواریم در این روز معنوی با بدن روزه و لبان تشنه به یاد ما هم باشید.

منابع : مفاتیح الجنان ، قسمت اعمال ماه ذی القعده و پایگاه شیعه آنلاین

 اللهم عجل لولیک الفرج

 

غدیر از دیدگاه امام خمینی (ره)

نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1391

     پيغمبر مي‌خواست همة مردم را علي‌بن‌ابي‌طالب كند ولي نمي‌شد. و اگر بعثت پيغمبر هيچ ثمره‌اي نداشت الا وجود علي‌بن‌ابي‌طالب و وجود امام زمان- سلام‌الله عليه- اين هم توفيق بسيار بزرگي بود. اگر خداي تبارك و تعالي، پيغمبر را مبعوث مي‌كرد براي ساختن يك همچو انسانهاي كامل، سزاوار بود؛ لكن آنها مي‌خواستند كه همه آن طور بشوند، آن توفيق حاصل نشد.

     پيدايش غدير در پرتو مقام شامخ علي عليه السلام، مسأله‌اي نيست كه بنفسه براي حضرت امير يك مسأله‌اي پيش بياورد، حضرت امير مسألة غدير را ايجاد كرده است.

      آن وجود شريف كه منبع همة جهات بوده است، موجب اين شده است كه غدير پيش بيايد. غدير براي ايشان ارزش ندارد؛ آن كه ارزش دارد خود حضرت است كه دنبال آن ارزش، غدير آمده است.

      خداي تبارك و تعالي كه ملاحظه فرموده است كه در بشر بعد از رسول‌اکرم صلي الله عليه وآله و سلم كسي نيست كه بتواند.

     عدالت را به آن طوري كه بايد انجام بدهد، آن طوري كه دلخواه است انجام بدهد، مأمور كند رسول‌الله را كه اين شخص را كه قدرت اين معنا را دارد كه عدالت را به تمام معنا در جامعه ايجاد كند و يك حكومت الهي داشته باشد، اين را نصب كن.

      نصب حضرت امير به خلافت اين طور نيست كه از مقامات معنوي حضرت باشد؛ مقامات معنوي حضرت و مقامات جامع او اين است كه غدير پيدا بشود. و اينكه در روايات ما و از آن زمان تا حالا اين غدير را آن قدر ازش تجليل كرده‌اند، نه از باب اين كه حكومت يك مسأله‌اي است، حكومت آن است كه حضرت امير عليه السلام به ابن عباس مي‌گويد كه :

«به قدر اين كفش بي‌قيمت هم پيش من نيست .»

      آن كه هست اقامة عدل است. آن چيزي كه حضرت امير سلام‌الله‌عليه و اولاد او مي‌توانستند در صورتي كه فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن طوري كه خداي تبارك و تعالي رضا دارد انجام بدهند، اينها هستند، لكن فرصت نيافتند.

      زنده نگه داشتن اين عيد نه براي اين است كه چراغاني بشود و قصيده خواني بشود و مداحي بشود، اينها خوب است، اما مسأله اين نيست. مسأله اين است كه به ما ياد بدهند كه چطور بايد تبعيت كنيم، به ما بايد بدهند كه غدير منحصر به آن زمان نيست، غدير در همة اعصار بايد باشد و روشي كه حضرت امير در اين حكومت پيش گرفته است بايد روش ملتها و دست‌اندركاران باشد.

     قضية غدير، قضية جعل حكومت است، اين است كه قابل نصب است و الا مقامات معنوي قابل نصب نيست يك چيزي نيست كه با نصب آن مقام پيدا بشود؛ لكن آن مقامات معنوي كه بوده است و آن‌ جامعيتي كه براي آن بزرگوار بوده است، اسباب اين شده است.

     منازل مختلف، كلياتش سبع والي سبعين والي زيادتر، تا حالا رسيده است به دست ماها به صورت يك مكتوب، حضرت امير هم اين طور است، رسول خدا هم اين طور است، مراحل طي شده است، تنزل پيدا كرده است.

     از وجود مطلق تنزل پيدا كرده است، از وجود جامع تنزل پيدا كرده است و آمده است پايين تا رسيده است به عالم طبيعت، در عالم طبيعت اين وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولياي بزرگ خدا.

      بنابراين، اين كه حديث غدير را ما حساب كنيم كه مي‌خواهد يك معنويتي را براي حضرت امير يا يك شأني براي حضرت امير درست كند نيست.

      حضرت امير است كه غدير را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست كه اسباب اين شده است كه خداي تبارك و تعالي او را حاكم قرار بدهد.

      مسأله، مسألة حكومت است. مسأله، مسألة سياست است، حكومت عِدْلِ سياست است، تمام معناي سياست است.
      خداي تبارك و تعالي اين حكومت را و اين سياست را امر كرد كه پيغمبر به حضرت امير واگذار كنند، چنانچه خود رسول خدا سياست داشت و حكومت بدون سياست ممكن نيست.

      اين سياست و اين حكومتي كه عجين با سياست است، در روز عيد غدير براي حضرت امير ثابت شد.

 پي نوشت:

 

  1. نهج‌البلاغه خطبة 33
  2. عدل: برابر، همان

حج

نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1391

    

     مسلمانان به منزله‏ ی یک خانواده هستند که در نقاط مختلف زمین زندگی می‏ کنند و شایسته است همه‏ ی آنان از هر نژاد و طبقه ای که هستند با یکدیگر مودت، برادری و اتحاد داشته باشند. خداوند با وضع احکام و قوانینی که ضامن سعادت مسلمانان است، برنامه ‏های خاصی برای تحکیم برادری و اتحاد آنان ترتیب داده است که به صورتهای گوناگون از جمله نماز جماعت، نماز جمعه، نمازهای عید و مانند آنها اجرا می‏شود و حج از همه ی این موارد عمومی‏ تر و سودمندتر است.

     حج در لغت به معنای قصد و آهنگ کردن است و در اصطلاح فقهی مسافرتی است که مسلمانان در صورت توانایی مالی و جسمی به آن اقدام می‏ کنند و درایام خاصی، درمکان مقدسی گرد هم می‏ آیند و اعمال و مناسک مخصوصی انجام می‏ دهند و ضمن عبادت پروردگار، روابط اجتماعی جهانی خود را تحکیم می‏بخشند.

     حج یک سفر عرفانی است و بنا بر نظر علمای اخلاق، سفری است که انسان به قصد نزدیک شدن به خداوند آن را انجام می‏دهد تا به مقام «لقاء الله» برسد. مطابق ادبیات عرفانی، مسلمان در راه سفر حج سه منزل را طی می‏کند، منزل نخست آن «سیر من الخلق الی الحق» نام دارد که در آن مسلمان خود را برای سفر حج و حضور در پیشگاه خداوند آماده و از دنیا و مردم قطع علاقه می ‏کند.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11

خسی در میقات

نوشته شده توسطرحیمی 16ام مهر, 1391

 

     متن زير به مناسبت ايام معنوي ذي الحجه و مناسک حج تقديم دوستان مي گردد:

     من از اين شهر اميد،

     شهر توحيد كه نامش مكه است،

     و غنوده است ميان صدفش كعبه پاك،

     قصه ها ميدانم،

     دست در دست من اينك بگذار،

     تا از اين شهر پر از خاطره ديدار كنيم،

     هر كجا گام نهى در اين شهر، و به هر سوى و به هر چشم انداز،كه نظر كرده و چشم اندازى،

مي شود زنده در انديشه، بسى خاطره ها.

     يادى از هاجر و اسماعيلش، مظهر سعى و تكاپو وتلاش ، صاحب زمزمه زمزم عشق ،

     يادى از ابراهيم ، آنكه شالوده اين خانه بريخت ، آنكه بت هاى كهن را بشكست ،

     آنكه بر درگه دوست ، پسرش را كه جوان بود، قربانى برد.

     يادى از ناله جانسوز بلال، كه در اين شهر، در آن دوره پرخوف و گزند به احد بود بلند،

     يادى از غار حرا، مهبط وحى، يادى از بعثت پيغمبر پاك ،

     يادى از هجرت و از فتح بزرگ ،

     يادى از شعب ابيطالب و آزار قريش،

     شهر دين، شهر خدا، شهر رسول، شهر ميلاد على عليه السلام،

     شهر نجواى حسين ابن على عليه السلام در عرفات،

      شهر قرآن و حديث ، شهر فيض و بركات …،

      و بسى خاطره از جاى دگر، شخص دگر….،

     آسمانى نيلى، به مناجات و عبادت، مشغول، اشك در ديده و غم ها به دل و بار گناهان بر دوش،

     همه در گريه و در راز و نياز، جامه اى ساده و يكسان و سفيد، جامه اى ضد غرور،

      همه بر تن دارند، همگى درسعى اند، ياكه درحال طواف ، گرد اين خانه كه از روز نخست ،

     بهر مردم شده در مكه بنا، وطن مشتركى چون مكه ، نتوان يافت به هيچ آئينى .

     امتيازات نكوهيده در اين شهر و حريم ، به مساوات مبدل گشته است.

     اين مراسم كه در اين خانه بپاست ، رمزى از شوكت و از تقويت آئين است،جلوه اى از دين است.

     حاجى اينجا همه او مى بيند، نام او مي شود، فيض او مى طلبد،

     با شعار لبيك ، پاسخ دعوت او مى گويد، غرق در جذبه پر شور خداست ، قطره اى از درياست، و…

     بانگ توحيد كه در دشت و فضا مى پيچد، موج لبيك كه در كوه و هوا مى غلطد،

     طور سيناى مسلمانان را، جلوه گر مى سازد، چه كسى جرات اين را دارد، كه در اينجا سخن از من گويد؟!
      من و تو رنگ ز رخساره خود مى بازند، همه ما مى گردند، همه او مى گردند!

     پهندشت عرفات ، جلوه گاهى است كه در آينه اش، چهره روشن وحدت، پيداست،

     همه در زير يكى سقف بلند آسمانى نيلى، به مناجات و عبادت،مشغول،

     اشك در ديده و غم ها به دل و بار گناهان بر دوش ، همه در گريه و در راز و نياز،

     جامه اى ساده و يكسان و سفيد، جامه اى ضد غرور،همه بر تن دارند،

     همگى درسعى اند، ياكه درحال طواف ،

     گرد اين خانه كه از روز نخست ، بهر مردم شده در مكه بنا، وطن مشتركى چون مكه ، نتوان يافت به هيچ آئينى.

     امتيازات نكوهيده در اين شهر و حريم ، به مساوات مبدل گشته است .

     اين مراسم كه در اين خانه بپاست ، رمزى از شوكت و از تقويت آئين است ، جلوه اى از دين است .

     حاجى اينجا همه او مى بيند، نام او مي شود،

     فيض او مى طلبد، با شعار لبيك ،

     پاسخ دعوت او مى گويد، غرق در جذبه پر شور خداست ،

     قطره اى از درياست ، و…

از عاشورا تا غدير/محمد عسكرى

 

معرفی مساجد تاریخی مدینه منوره

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مهر, 1391

     مدینه منوره جایگاه ارجمند و متعالی نزد مسلمانان دارد. مقصد هجرت پیامبر خدا ـ صلی علیه و آله و سلم ـ نخستین پایتخت اسلام و جایگاه دعوت و انتشار این دین مبین در جهان است. آنجا محلّ تشعشع نور درخشنده آن، میان بشریّت بوده به طوری که خداوند متعال با نور اسلام انسانها را از شرک و گمراهی نجات داد و آنها را به توحید و هدایت رهنمون ساخت. اینک بایسته است که آثار بدیع و نشانه های برجسته و ارزشمند آن باز شناسانده شوند.

     بیشتر زائران سرزمین پاک و مطهر مدینه، جز مسجد شریف نبوی، قبرستان بقیع چهار زیارتگاه معروف که عبارتند از مسجد قبا، مسجد القبلتین، مساجد سبعه و قبرستان شهدای اُحد، از سایر اماکن مهم مدینه مطلع نیستند و برخی از زائران حتی از این چهار زیارتگاه نیز آگاهی چندانی ندارند و تنها از دوستان و یا رانندگان خودروها که زائران را به این زیارتگاهها می برند، مطالبی می شنوند

     چگونه است این مساجد و اماکن که روزگاری آباد از نزول آیات وحی الهی بوده مصلای رسول گرامی خدا و یا محل استراحت و بیتوته آن حضرت به شمار می رفتند، امروزه این چنین مهجور و نادیده گرفته می شوند؟!

زائران و حاجیان با مشاهده و زیارت این اماکن، خاطره های عطر آگین آن دوران و چشم انداز بدیع سیره نبوی برگستره این سرزمین را در ذهن خود تداعی کرده و بدینسان قلب ها و سینه هایشان به تپش در می آید و بر ایمانشان افزوده می شود.

     بیشتر حاجیان، اگر نگوییم همه آنها، علی رغم تشرّف هر ساله به مدینه منوره، نه مساجد و اماکن مهم دیگر را می شناسند و نه چیزی درباره آنها شنیده اند!

بجز مسجد نبوى، مسجدهاى معروف ديگرى در خارج و داخل شهر مدينه موجود است كه چند مسجد را كه اهميت بيشترى دارد نام برده و معرفی مى نمایيم :

1. مسجد النبی

2. مسجد قبا

3. مسجد ذوقبلتين

4. مسجد جمعه

5. مسجد فضيخ

6. مسجد فتح

7. مسجد حضرت علی علیه السلام

8. مسجد المصلی (الغمامه)

9. مسجد سُقيا

10. مسجد ابوذر

11. مسجد بنى‏ظفر

12. مسجد شمس

13. مسجد شَجره

14. مسجد مباهله

15. مسجد و مشربه ام ابراهیم

16. مسجد المنارتین

17. مسجد الاجابه

18. مسجد السبق

19. مسجد الرایه

20. مسجد الدرع

21. مسجد الشیخین یا البدائع یا المستراح

صفحات: 1· 2

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مهر, 1391

طوفان واژه ها

برای دانلود فایل صوتی با اجرای شاعر

با فرمتwmvکلیک کنید

 

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد


ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد


احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است


در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت


وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت


باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست


بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت


یک بیت بعد ، واژه ی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت


حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند


با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید


او را چنان فنای خدا بی ریا کشید
حتی براش جای کفن بوریا کشید


در خون کشید قافیه ها را ، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را


اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت


این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
“خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت


بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود”
اوکهکشان روشن هفده ستاره بود

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن …
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن …


خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن …
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن …


در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ‌کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس…

سید حمید رضا برقعه ای

باز هم کاروان در راه است !!!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مهر, 1391

     باز هم کاروان در راه است.

صدای زنگ کاروان می آید.
     گوش کن، نزدیک … نزدیک … نزدیک تر …

دارد می رسد:
     کاروانی که قرن هاست در راه است،

کاروانی که همیشه در حال رسیدن است، کاروانی که در حال رساندن است.
     می رسد و می رساند و می گذرد و هرگز از رفتن باز نمی ایستد.
   

زندگی معنا می خواهد، هدف می خواهد. روحی باید به آن دمیده شود تا از جسمیت و مادیت هدف رها شود تا اوج بگیرد، بالا برود و به تکامل برسد.
     معناها در پیچ و خم روزمرگی های مدام،در کوچه پس کوچه های نیازهای زمین و زیر غبار فراموشی، هر روز کمرنگ و کمرنگ تر می شوند. آن قدر که محو می شوند؛ گویی که هرگز از ابتدا نبوده اند. و انسان های اسیر خاک در گردش مدام این گردونه سراسر درد و رنج، سردرگم و پریشان احوال و گیج و گنگ دور خود  می چرخند و می گردند و راه به جایی نمی برند. کوله بار کاروانیان سرشار و لبریز است. از تمام آنچه که ما در عصر دود و سنگ و آهن نیازمند آن هستیم. عشق متاع گمشده قرن  ماست.
     ایثار و گذشت واژه هایی هستندکه دیگر در دایره المعارف زندگی انسان های ماشینی پیدا نمی شود. صبر وسلام و توکل زیر چرخ دنده های آهنی این عصر جا مانده است. اما این کاروان هرچه خوبی و صفا است، هرچه مهر و نیکی است، همه را یک جا با خود می آورد.

     نگاه کن، خوب نگاه کن، با چشم دل ببین!

وقتی دست های آسمانی سرو قامت ماه بنی هاشم بر خاک افتاد همان جا، کنار علقمه، کنار شط پرآبی که مهربانوی یاس ها بود، فداکاری جوانه زد. آن گاه آغوش پرمهر سرور و سالار شهیدان به روی گنهکار پشیمانی چون حر گشوده شد، مهر و رحمت و بخشش معنا گرفت.
     وقتی قنداقه فرشته زرین بال سپیدپوش رباب روی شاخسار دست های پدر بالا رفت و شکوفه کرد و به خون نشست، گذشت و ایثار به بار نشست.
     وقتی شانه های آسمانی زینب زیر بار مصیبت برادر استوار ماند و خم نشد، صبر و توکل معنا گرفت … وقتی خون پاک «حسین» زمین تفتیده نینوا را سیراب کرد «عشق» به خالق زیبایی ها، به پروردگار خوبی ها و عشق به همه کائنات و ذرات هستی معنا یافت.
     آری کاروان عشق هنوز در راه است. قرن هاست که در راه است. گوش کن. صدای زنگ آشنایش را می شنوی. صدایت می کند. تو را به همراهی با همه خوبی ها فرا می خواند. می آید که در کوچه پس کوچه های یخ زده عصر دود و آهن دستت را بگیرد و به زندگی مادی ات معنا ببخشد. یادت بیاورد که به جز خور و خواب و غم وآب و نان چیزهای دیگری هم در این گردونه ی خاکی هست، چیزهایی که با آنها می توان به اوج رفت. فقط کافی است که به این کاروان دل بدهی، دل و جان بدهی. برخیز. مبادا که جا بمانی.

گردآوري: فاطمه بسر برده