موضوعات: "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها"

مظلومیت علی از زبان علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 26ام تیر, 1393

امیر المومنین علیعلیه السلام می‌فرمایند:

به خدا سوگند از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی‏شوم که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند… سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر(ص) تا امروز حق مرا از من بازداشته‌اند.


مبارک رمضان ماهی است که شب‌های قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، تفألی بهارانه به نهج‌البلاغه داشته باشیم تا بتوانیم خوشه‌ای از کلام گرانبهای مولا و مقتدای خویش برچینیم.

*خطبه 6 و مظلومیت امیرالمؤمنین

«وَاللَّهِ لَا أَکُونُ کَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى یصِلَ إِلَیهَا طَالِبُهَا وَیخْتِلَهَا رَاصِدُهَا وَلَکِنِّی أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَبِالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِی الْمُرِیبَ أَبَداً حَتَّى یأْتِی عَلَی یوْمِی فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّی مُسْتَأْثَراً عَلَی مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِیهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَاله حَتَّى یوْمِ النَّاسِ هَذَ»

به خدا سوگند از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی‏شوم که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نیرنگ دستگیرم کند، من همواره با یاری انسان حق طلب، بر سر آن کس می‏کوبم که از حق روی گردان است و با یاری فرمانبر مطیع، نافرمان اهل تردید را درهم می‏شکنم تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آید، پس سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر(ص) تا امروز حق مرا از من بازداشته و به دیگری اختصاص دادند.

*خطبه 73 و  ویژگی‏‌های امام علی(ع) از زبان خود

«لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّی أَحَقُّ بِهَا مِنْ غَیرِی وَ وَاللَّهِ لَأُسَلِّمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَلَمْ یکُنْ فِیهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَی خَاصَّةً الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِکَ وَفَضْلِهِ وَزُهْداً فِیمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَزِبْرِجِهِ»

همانا می‌‏دانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت من هستم، سوگند به خدا به آنچه انجام داده‏اید گردن می‏نهم تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو براه باشد و از هم نپاشد، و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت می‏کنید، پرهیز می‏‌کنم.

*خطبه 86 و  ویژگی‌‏های امام علی(ع)

«وَاعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّةَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَأَنَا هُوَ أَ لَمْ أَعْمَلْ فِیکُمْ بِالثَّقَلِ الْأَکْبَرِ وَأَتْرُکْ فِیکُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ وَرَکَزْتُ فِیکُمْ رَایَةَ الْإِیمَانِ وَوَقَفْتُکُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ وَ أَلْبَسْتُکُمُ الْعَافِیَةَ مِنْ عَدْلِی وَفَرَشْتُکُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِی وَفِعْلِی‏ وَأَرَیْتُکُمْ کَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِی فَلَا تَسْتَعْمِلُوا الرَّأْیَ فِیمَا لَا یُدْرِکُ قَعْرَهُ الْبَصَرُ وَلَا یَتَغَلْغَلُ إِلَیْهِ الفکر»

مردم عذر خواهی کنید از کسی که دلیلی بر ضدّ او ندارید و آن کس من هستم، مگر من در میان شما بر اساس «ثقل اکبر» که قرآن است عمل نکردم و «ثقل اصغر» عترت پیامبر(ص) را در میان شما باقی نگذاردم، مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهیتان ندادم، مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم و نیکی‏ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم، پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفای آن را مشاهده نمی‏کند و فکرتان توانایی تاختن در آن راه ندارد، به کار نگیرید،


*خطبه 93 و ویژگی‌‏های علمی و سیاسی امام علی(ع)

«أَیهَا النَّاسُ فَأَنَاَ فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَةِ وَلَمْ یکُنْ لِیجْتَرِئَ عَلَیهَا أَحَدٌ غَیرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیهَبُهَا وَاشْتَدَّ کَلَبُهَا فَاسْأَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَی‏ءٍ فِیمَا بَینَکُمْ وَبَینَ السَّاعَةِ وَلَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَتُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِنَاعِقِهَا وَقَائِدِهَا وَسَائِقِهَا وَمُنَاخِ رِکَابِهَا وَمَحَطِّ رِحَالِهَا وَمَنْ یقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَمَنْ یمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً وَلَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی وَنَزَلَتْ بِکُمْ کَرَائِهُ الْأُمُورِ وَحَوَازِبُ الْخُطُوبِ لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَفَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ»

ای مردم من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هیچ کس جرأت چنین کاری را نداشت، آنگ اه که امواج سیاهی‏ها بالا گرفت و به آخرین درجه شدّت خود رسید، پس از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، نمی‏پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می‏‌گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه می‏سازد، جز آنکه شما را آگاه می‏سازم و پاسخ می‏‌دهم.

و از آنکه مردم را بدان می‏خواند و آنکه رهبریشان می‏کند و آنکه آنان را می‏راند و آنجا که فرود می‏آیند و آنجا که بار گشایند و آنکه از آن‌ها کشته شود و آنکه بمیرد، خبر می‏دهم، آن روز که مرا از دست دادید و نگرانی‏ها و مشکلات بر شما باریدن گرفت و بسیاری از پرسش کنندگان به حیرت فرو رفته می‏گویند، سر انجام چه خواهد شد که گروه بسیاری از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

*خطبه 118 و علل نکوهش کوفیان

«مَا بَالُکُمْ أَمُخْرَسُونَ أَنْتُمْ فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَکَ فَقَالَ علیه‌السلام مَا بَالُکُمْ لَا سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ وَلَا هُدِیتُمْ لِقَصْدٍ أَ فِی مِثْلِ هَذَا ینْبَغِی لِی أَنْ أَخْرُجَ إِنَّمَا یخْرُجُ فِی مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِکُمْ وَ ذَوِی بَأْسِکُمْ»

شما را چه می‏‌شود هرگز ره رستگاری نپویید و به راه عدل هدایت نشوید، آیا در چنین شرایطی سزاوار است که من از شهر خارج شوم، هم اکنون باید مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمینان داشته باشم، به سوی دشمن کوچ کند.

منبع:مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،

شما جزء کدام دسته از عبادت کنندگان هستید؟

نوشته شده توسطرحیمی 12ام شهریور, 1392

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در سخنی حکیمانه، عبادت کنندگان را به سه گروه مشخص تقسیم می کند و می فرمایند:

(انٌ قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجٌار)

گروهی از مردم بندگی و عبادت را نوعی داد و ستد می دانند و با خدا وارد معامله می شوند؛ یعنی از این کار به عنوان ابزار و وسیله کسب درآمد و به دست آوردن منفعت، اعم از دنیوی و یا اخروی، مثل بهشتی شدن استفاده می کنند.

(و انٌ قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید)

گروهی از ترس و وحشت و برای جلوگیری از فرو افتادن در آتش خشم و غضب خداوند او را عبادت می کنند؛ که این نیز عبادتی بی ارزش و از نوع ترس آدمهای ضعیف از قوی است.

(وانٌ قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار)

گروهی دیگر عبادتشان سپاسگزاری از خداوند در برابر نعمتهای فراوانی است که به آنان عنایت فرموده است.

نهج البلاغه حکمت 237.

علی از زبان علی

نوشته شده توسطرحیمی 7ام مرداد, 1392

ومن کلام له عليه السلام 

يجري مجري الخطبة 

وفيه يذکر فضائله - عليه السلام - قاله بعد وقعة النهروان


http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQzWeAPCC4biqtTyui79IP8Js32OfjZwgVEntAuiXfblg9KrGQ&t=1&usg=__yuK93s6qtt-r6ITuXLLfYl-l2GY=

فقمت بالأمر حين فشلوا، وتطلعت حين تقبعوا، و نطقت حين تعتعوا ومضيت بنور الله حين وقفوا، وکنت أخفضهم صوتاً، وأعلاهم فوتاً، فطرت بعنانها، واستبددت برهانها، کالجبل لا تحرکه القواصف، ولا تزيله العواصف. لم يکن لأحد في مهمز، ولا لقائل في مغمز، الذليل عندي عزيز حتي آخذ الحق له، والقوي عندي ضعيف حتي آخذ الحق منه، رضينا عن الله قضاءه، وسلمنا لله أمره. أتراني أکذب علي رسول الله صلي الله عليه وسلم؟ والله لأنا أول من صدقه فلا أکون أول من کذب عليه. فنظرت في أمري، فإذا طاعتي قد سبقت بيعتي، وإذا الميثاق في عنقي لغيري.

خطبه‏ اى از آن حضرت علیه السلام 

ويژگيها و فضائل امام علي علیه السلام
آنگاه که همه از ترس سست‏ شده، کنار کشيدند، من قيام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به ميدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت که همه باز ايستادند من با راهنمايي نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته‏تر بود اما در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و پاداش سبقت در فضيلتها را بردم. همانند کوهي که تندبادها آن را به حرکت درنمي‏آورد، و طوفانها آن را از جاي برنمي‏کند، کسي نمي‏توانست عيبي در من بيابد، و سخن‏چيني جاي عيبجويي در من نمي‏يافت. خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم. علت سکوت و کناره‏گيري از خلافت در برابر خواسته‏هاي خدا راضي، و تسليم فرمان او هستم، آيا مي‏پنداريد من به رسول خدا (ص) دروغي روا دارم؟ به خدا سوگند! من نخستين کسي هستم که او را تصديق کردم، و هرگز اول کسي نخواهم بود که او را تکذيب کنم. در کار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروي از سفارش رسول خدا (ص) را برعهده دارم، که از من براي ديگري پيمان گرفت (پيامبر (ص) فرمود اگر در امر حکومت کار به جدال و خونريزي کشانده شود، سکوت کن)

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT2Od0E_uOTIP5t9VqyzTz1GwsccWxImHKCpSU1qe-vpgqjUo4&t=1&usg=__17n3pdXKsqHtDEGDUoNs7wnoIng=


منبع: نهج البلاغه /خطبه37  ويژگيها و فضائل امام علي علیه السلام

دانلود کتاب " جوانی و اخلاق در نهج البلاغه"

نوشته شده توسطرحیمی 19ام اردیبهشت, 1392



عناوين اصلی این کتاب عبارتند از:
شناخت نهج ‏البلاغه؛ چرا نهج‏ البلاغه؟؛ سخنان امام چگونه جمع ‏آوری گردید؟؛ آیا همه‏ سخنان امام علی(ع) در نهج‏ البلاغه موجود است؟؛ پیام نهج‏ البلاغه؛ جوانی و اخلاق از دیدگاه نهج ‏البلاغه
‏مشخصات نشر: مشهد: موسسه فرهنگی‌، هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب‌، ۱۳۷۹.

پید آورنده:محمد دشتی

  جوانی واخلاق در نهج البلاغه

برنامهٔ QR Code2431-Javany-nahjolbalaqeh.zip
دریافت فایل   حجم: 351 kB   
برنامهٔ QR Code2431-fa-Javany-nahjolbalaqeh.apk
دریافت فایل   حجم: 397 kB   
برنامهٔ QR Code2431-FA-Javany-nahjolbalaqeh.pdf
دریافت فایل   حجم: 427 kB   
برنامهٔ QR Code2431-FA-Javany-nahjolbalaqeh.epub
دریافت فایل   حجم: 170 kB   

 

قیمت شما چقده ؟؟؟

نوشته شده توسطرحیمی 30ام بهمن, 1391

قال علي عليه‌السلام :

إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛

 

امير مومنان عليه‌السلام مي‌فرمايند:

همانا براي شما بهايي جز بهشت نيست، پس به کمتر از آن نفروشيد.

(نهج‌البلاغه، حکمت456)

راه شاد کردن ديگران (اخلاق خانواده)

نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1391

اى کميل خانواده ‏ات را فرمان ده

که روزها در به دست آوردن بزرگوارى،

و شب‏ها در رفع نياز خفتگان بکوشند.

سوگند به خدايى که تمام صداها را مى‏ شنود،

هر کس دلى را شاد کند،

خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد

که به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته

و تلخى مصيبت را بزدايد چنان که شتر غريبه را از چراگاه دور سازند.

و قال ع لکميل بن زياد النخعي- يا کميل مر أهلک أن يروحوا في کسب المکارم- و يدلجوا في حاجة من هو نائم- فوالذي وسع سمعه الأصوات- ما من أحد أودع قلباً سروراً- إلا و خلق الله له من ذلک السرور لطفاً- فإذا نزلت به نائبة جرى إليها کالماء في انحداره- حتى يطردها عنه کما تطرد غريبة الإبل.

نهج البلاغه/حکمت257

لا حول و لا قوة الّا باللَّه

نوشته شده توسطرحیمی 12ام بهمن, 1391

از امیر مومنان معنى لا حول و لا قوّة الا بالله، را پرسيدند.

                                              پاسخ فرمودند:

ما برابر خدا مالک چيزى نيستيم،

و مالک چيزى نمى ‏شويم

جز آنچه او به ما بخشيده است،

پس چون خدا چيزى به ما ببخشد که خود سزاوارتر است،

وظايفى نيز بر عهده ما گذاشته،

و چون آن را از ما گرفت تکليف خود را از ما بر داشته است.

   

  و قال علیه السلام و قد سئل عن معنى قولهم

                  - لا حول و لا قوة إلا بالله-

                  إنا لا نملک مع الله شيئاً و لا نملک إلا ما ملکنا- فمتى ملکنا ما هو أملک به منا کلفنا- و متى أخذه منا وضع تکليفه عنا

نهج البلاغه/حکمت 404

پرتوهايى از نور آل محمد

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1391

     در تاريکى ، راه خود را به هدايت ما يافتيد و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتيد و از شب سياه گمراهى به سپيده دم هدايت رسيديد .

     کر باد ، گوشى که بانگ بلند حق را نشنود، که آنکه بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بياگاهاند.

     هر چه استوارتر باد ، آن دل که پيوسته از خوف خدا لرزان است .

     من همواره در انتظار غدر و مکر شما مى ‏بودم و در چهره شما نشانه‏ هاى فريب خوردگان را مى ‏ديدم .

     شما در پس پرده دين جاى کرده بوديد و پرده دين بود که شما را از من مستور مى ‏داشت ، ولى صدق نيت من پرده از چهره شما برافکند و قيافه واقعى شما را به من بنمود .

     براى هدايت شما بر روى جاده حق ايستادم ، در حالى که ، بيراهه ‏هاى ضلالت در هر سو کشيده شده بود و شما سرگردان و گم گشته به هر راهى گام مى ‏نهاديد . 

     تشنه بوديد و ، هر چه زمين را مى ‏کنديد به نم آبى نمى ‏رسيديد .

     امروز اين زبان بسته را گويا کرده‏ام ، باشد که حقايق را به شما بگويد .

     در پرتگاه غفلت سرنگون شود، انديشه کسى که به خلاف من ره مى ‏سپرد ، که من از آن روز که حق را ديده ‏ام ، در آن ترديد نکرده ‏ام. اگر موسى ( ع ) مى ‏ترسيد ، بر جان خود نمى ‏ترسيد ، بلکه از چيرگى نادانان و گمراهان مى ‏ترسيد .

     امروز از ما و شما يکى بر راه حق ايستاده و يکى بر باطل.

آنکه به يافتن آب اطمينان دارد ، هرگز ، از تشنگى هلاک نمى ‏شود .

 نهج البلاغه/خطبه4

نقش نهج البلاغه در جهان اسلام از دیدگاه رهبری

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1391

‏     در شرايط کنونى جهان اسلام که عدد مسلمانها کثير است و اقطار وسيعى از جغرافياى عالم را در اختيار دارند و آرا و عقايد و نظرات و اجتهادها و مکتبهاى گوناگونى پر ذهن و روحشان حاکم است، اگر ما بتوانيم متون صدر اسلام را احيا کنيم؛ کمک زيادى به ايجاد يک محور اصلى براى اين اجتهادها کرده ‏ايم.نهج البلاغه را از اين ديدگاه نگاه کنيد! نهج البلاغه با اين ديدگاه هرگز با کتاب حديث فلان صحابى يا تابعى که پنجاه سال، شصت سال، صد سال و يا صد و چهل بعد از هجرت بوده قابل مقايسه نيست. -(بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه  1364.)

نهج البلاغه مخصوص کشور ما نيست، بلکه متعلق به همه‏ ى دنياى اسلام است و دنياى اسلام هم امروز در حال رسيدن به يک بيدارى و حيات دوباره‏ ى اسلامى است. (بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه، 1363.)

احياى نهج البلاغه فقط وظيفه‏ ى ما شيعيان نيست، بلکه وظيفه‏ ى همه‏ ى مسلمانهاست، يعنى هر کس على بن ابى طالب عليه‏السلام را قبول دارد و مسلمان است - چون در اسلام کسى نيست که اين بزرگوار را قبول نداشته باشد _ به عنوان احياى يک ميراث بى نظير اسلامى بايد نهج البلاغه را زنده کند و اين احيا نه فقط به معناى کثرت چاپ - که زياد هم چاپ شده - بلکه به معناى کارکردن و تحقيق کردن در زمينه‏ ى آن است.همچنان که در زمينه‏ ى قرآن کريم کار شده و تفسيرهاى زيادى نوشته شده است درباره‏ ى نهج البلاغه هم بايد اين کارها انجام گيرد. همان طور که قرآن خوانده مى ‏شود، نهج البلاغه هم بايد خوانده شود؛ چون تالى و دنباله‏ ى قرآن است. همان طور که مسلمانها خودشان را موظف مى ‏دانند با قرآن انس پيدا کنند و ندانستن قرآن را براى خود نقص مى‏ شمارند، ندانستن نهج البلاغه هم بايد نقص به حساب بيايد.(سخنان مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364)

امروز آشکارترين و روشنترين حقايق اسلامى، به وسيله‏ ى بخشى از مدعيان اسلام در کشورهاى اسلامى ناديده گرفته مى‏ شود امروز همان روزى است که شعارها يکسان است؛ اما جهت گيريها به شدت مغاير يکديگر است. امروز شرايطى مشابه شرايط حکومت دوران اميرالمؤمنين عليه السلام است. پس روزگار، روزگار نهج البلاغه است. امروز مى‏ شود از ديدگاه دقيق و نافذ اميرالمؤمنين عليه‏ السلام به واقعيتهاى جهان و جامعه نگاه کرد و بسيارى از حقايق را ديد و شناخت و علاج دردها را پيدا کرد؛ همين است که به نظر ما امروز بيش از هميشه به نهج البلاغه محتاج تريم.اين يک جهت بود که ضرورت پرداخت به نهج البلاغه و بازگشت به اين مجموعه را که از زبان اميرالمؤمنين و مولاى متقيان عليه‏ السلام نقل شده نشان مى‏ دهد. بايد هر چه بيشتر در پيرامون آن کار کرد و مقدماتى که بتواند اين کتاب را قابل استنادتر و قابل فهم تر بکند، آماده کرد؛ زيرا اين کار از هميشه لازمتر و ضرورى‏ تر است. (بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه، 1363)

فرهنگهايى که امروزه بر ذهنيت مردم در بخشها و تقسيم بنديهاى مختلف سياسى حاکم است، هيچ کدام منطبق با فرهنگ نهج البلاغه نيست.(بيانات مقام معظم رهبرى در کنگره هزاره نهج البلاغه (کنگره اول)، 1360)

کسانى که در زمينه‏ ى نهج البلاغه کار کرده‏ اند کم نيستند - چه در ايران و بعضى ديگر از کشورهاى اسلامى - اما کارهاى اصولى و اساسى که بتواند مدرسه‏ ى نهج البلاغه را در کل فضاى جهان اسلام گسترش بدهد، همچنان باقى است. اگر چه پايه‏ هاى آن کارهاى اصولى، دارد تدريجا انجام مى‏ گيرد. واقعا نهج البلاغه گنجينه‏ ى عظيمى است که به اين سادگى، حتى به موجودى آن نمى ‏شود دسترسى پيدا کرد؛ يعنى آن را فهميده و بعد از اين که چنين موجودى را شناختيم، نوبت کار اصلى يعنى بهره‏ بردارى است. ما هنوز موجودى نهج البلاغه را هم نمى ‏دانيم، البته بسيارى از منابع غنى اسلامى همين وضعيت را دارد؛ اما نهج البلاغه با رتبه و پايه‏ ى والايى که دارد، در حقيقت يک استثناست و بايد به صورت يک گنجينه‏ ى استثنايى با آن برخورد کرد. وقتى تأمل مى ‏کنم، مى ‏بينم آرزويى که داشته‏ ايم و داريم، اين است که جامعه‏ ى ما با اين کتاب عزيز الفت و انس پيدا کند.

منبع:نهج البلاغه از دیدگاه رهبری

راه رستگاري

نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1391

قيامت پيش روي شما و مرگ در پشت سر،

شما را مي‏ راند، سبکبار شويد تا برسيد،

همانا آنان که رفتند در انتظار رسيدن شمايند.

     اين سخن امام (ع) پس از سخن خدا و پيامبر (ص) با هر سخني سنجيده شود بر آن برتري دارد و از آن پيشي مي‏ گيرد و از جمله (سبکبار شويد تا برسيد) کلامي کوتاهتر و پر معني‏تر از آن شنيده نشده چه کلمه ژرف و بلندي؟ چه جمله پر معني و حکمت‏ آميزي است؟ که تشنگي را با آب حکمت مي‏زدايد .

وهي کلمة جامعة للعظة والحکمة
فإن الغاية أمامکم، وإن وراءکم الساعة تحدوکم، تخففوا تلحقوا، فإنما ينتظر بأولکم آخرکم. قال السيد الشريف: أقول: إن هذا الکلام لو وزن بعد کلام الله سبحانه وکلام رسوله صلي الله عليه وآله بکل کلام لمال به راجحاً، وبرز عليه سابقاً. فأما قوله عليه السلام: «تخففوا تلحقوا»، فما سمع کلام أقل منه مسموعاً ولا أکثر منه محصولاً، وما أبعد غورها من کلمة! وأنقع نطفتها من حکمة! وقد نبهنا في کتاب «الخصائص» علي عظم قدرها وشرف جوهرها.

نهج البلاغه /خطبه21