موضوعات: "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها"

سرانجام دنیا

نوشته شده توسطرحیمی 13ام تیر, 1397

 

The Day when there will not benefit [anyone] wealth or children

ترجمه و شرح حکمت 132 نهج البلاغه: سرانجام دنیا

وَ قَالَ (علیه السلام):

إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي فِي كُلِّ يَوْمٍ:

 

لِدُوا لِلْمَوْتِ، وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ، وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ.

 

[و فرمود:] خدا را فرشته اى است كه هر روز بانگ بر مى دارد:

بزاييد براى مردن و

فراهم كنيد براى نابود گشتن و

بسازيد براى ويران شدن.

 

شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )

پيام فرشته الهى:
امام(علیه السلام) در این کلام حکیمانه کوتاه و پربار به سرنوشت انسان ها و مواهب و نعمت هاى آنها اشاره کرده مى فرماید:

«خداوند فرشته اى دارد که همه روز بانگ مى زند بزایید براى مردن و گردآورید براى فنا و بنا کنید براى ویران شدن».

لام در «لِلْمَوْتِ» و «لِلْفَناءِ» و «لِلْخَرابِ» لام سببیّه نیست، بلکه لام غایت است; یعنى فرزند بزایید ولى عاقبتش مرگ است و اموال گردآورى کنید سرانجامش فناست و بناهاى پرشکوه برپا سازید عاقبت آن ویرانى است.

شبیه چیزى است که در قرآن مجید در داستان فرعون و همسرش به هنگام گرفتن قنداقه موسى از آب نیل آمده است «(فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوّاً);

(هنگامى که مادرش به فرمان خدا او را به دریا افکند) خاندان فرعون او را (از آب) گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد»(1) یعنى عاقبت کار چنین شد.

ادامه »

پیمان شکنی (ترجمه و شرح خطبه 4 نهج البلاغه)

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 

 

مَا زِلْتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَوَاقِبَ الْغَدْرِ وَ أَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الْمُغْتَرِّينَ حَتَّى سَتَرَنِي عَنْكُمْ جِلْبَابُ الدِّينِ وَ بَصَّرَنِيكُمْ صِدْقُ النِّيَّةِ أَقَمْتُ لَكُمْ عَلَى سَنَنِ الْحَقِّ فِي جَوَادِّ الْمَضَلَّةِ حَيْثُ تَلْتَقُونَ وَ لَا دَلِيلَ وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لَا تُمِيهُونَ.

ترجمه دکتری شهیدی:

پيوسته پيمان شكنى شما را مى پاييدم، و نشان فريفتگى را در چهره تان مى ديدم.

راه دينداران را مى پيموديد، و آن نبوديد كه مى نموديد.

به صفاى باطن درون شما را مى خواندم، و بر شما حكم ظاهرى مى راندم.

بر راه حقّ ايستادم، و آن را از راههاى گمراهى جدا كردم،و به شما نشان دادم.

حالى كه مى پوييديد، و راهنمايى نمى ديديد، چاه مى كنديد، و به آبى نمى رسيديد.

 

شرح : پیام امام امیر المومنین ( علامه جعفری (ره )

«مازلت انتظر بكم عواقب الغدر واتوسمكم بحليه المغترين» (من همواره انتظار بروز نتايج خيانتگري شما را مي‌كشيدم و آثار فريب خوردگي شما را به فراست دريافته بودم).
 
داستان ناكثين (پيمان‌شكنان) براي توضيح لازم درباره ناكثين كه يكي از وقيح‌ترين انحرافات بشري (پيمان‌شكني) را براه انداخته، پيشرفت عادلانه‌ترين حكومت تاريخ را متوقف ساختند، مجبوريم، اصل داستان را بطور مختصر متذكر شويم و سپس با روش تحليلي نتايج و عوامل پيمان‌شكني را مطرح نماييم.
 
بنا به تحقيق شارحان نهج‌البلاغه، از آنجمله ابن بي الحديد، اميرالمومنين علیه السلام اين خطبه را پس از پايان جنگ جمل بيان فرموده است و مخاطب در جملات فوق طلحه و زبير و پيروان آنان مي‌باشند. اين دو نفر با اميرالمومنين بيعت كرده بودند. سپس با دغل‌بازهاي معاويه، از او روي گردان شده جنگ جمل را بر پا كردند. داستان اين دو نفر بطور اختصار چنين است:
 
پس از آنكه مهاجرين و انصار با اميرالمومنين علیه السلام بيعت كردند. آنحضرت به معاويه نوشت: مردم عثمان را بدون مشورت با من كشتند وسپس با مشورت و اجتماع ميان خود با من بيعت نمودند، موقعي كه نامه من بتو رسيد، با من بيعت كن و بزرگان اهل شام رابه نزد من بفرست. وقتي كه فرستاده اميرالمومنين به نزد معاويه رسيد و معاويه نامه آن حضرت را خواند، مردي را از قبيله بني‌عميس انتخاب نموده نامه‌اي بوسيله او به زبير بن عوام نوشت.
در اين نامه جملات زير آمده است:
بسم‌الله الرحمن الرحيم، اين نامه از معاويه بن ابي‌سفيان است به بنده خدا زبير اميرالمومنين!!

سلام بر تو باد، پس از حمد و ثناي خداوند، من از اهل شام براي تو بيعت گرفتم، آنان پذيرفتند و اجتماع به اين بيعت نمودند، چنانكه گله گوسفند اجتماع مي‌كنند. تو كوفه و بصر را زير نظر داشته باش، مبادا فرزند ابيطالب براي بدست آوردن آن دو شهر از تو سبقت بگيرد، زيرا پس از رفتن اين دو شهر از دست ما، چيزي باقي نمي‌ماند. و از اهل شام براي طلحه بن عبيدالله بعنوان جانشيني براي تو بيعت گرفته‌ام. تظاهر به مطالبه خون عثمان نماييد و مردم را به اين تظاهر دعوت كنيد و در اين راه جديت نماييد و خود را آماده سازيد، خداوند شما را پيروز و رقيب شما را رسوا مي‌نمايد. وقتي كه اين نامه به زبير رسيد، خوشحال گشت و طلحه را از مضمون نامه مطلع ساخت و آن دو ترديدي در خيرخواهي معاويه به خود راه ندادند و از آن موقع به مخالفت با علي عليه‌السلام تصميم گرفتند. چند روز از بيعت طلحه و زبير با علي علیه السلام گذشته بود كه آن دو نفر نزد او آمده گفتند: يا اميرالمومنين، تو از جفا و خشونتي كه در تمام دوران خلافت عثمان بر ما گذشت، اطلاع داري و ميداني كه همواره بني‌اميه منظور عثمان بود. خداوند پس از او خلافت را به تو عنايت كرده است، ما را به بعضي از رياستها نصب فرما.

ادامه »

متاع دنیا

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397

 

شرح و تفسير حکمت 367 نهج البلاغه

نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی علیه السلام درباره قرآن آمده است:

« ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه »

قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود.

در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

سخنان امام علی علیه السلام در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی علیه السلام تلاش‌هایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسير حکمت 367 نهج البلاغه

وقال علیه السلام:يَا أَيُّهَا النَّاسُ، مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِىءٌ فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ! قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا، وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا. حُكِمَ عَلَى مُكْثِرٍ بِالْفَاقَةِ، وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ. وَ مَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلاََتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَاناً، لَهُنَّ رَقْصٌ عَلَى سُوَيْدَاءِ قَلْبِهِ هَمٌّ يَشْغَلُهُ، وَ غَمٌّ يَحْزُنُهُ، كَذلِکَ حَتَّى يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ فَيُلْقَى بِالْفَضَاءِ مُنْقَطِعاً أَبْهَرَاهُ، هَيِّناً عَلَى آللّهِ فَنَاؤُهُ، وَ عَلَى الاِْخْوَانِ إِلْقَاؤُهُ. وَإِنَّما يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الاِعْتِبَارِ، وَيَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الاِضْطِرَارِ، وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الاِْبْغَاضِ، إِنْ قِيلَ أَثْرَى قِيلَ أَكْدَى! وَإِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَاءِ حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ! هذَا وَ لَمْ يَأْتِهِمْ «يَوْمٌ فِيهِ يُبْلِسُونَ».

امام(عليه السلام) فرمود:

اى مردم! متاع دنيا همچون گياهان خشكيده «وباخيز» است بنابراين از چنين چراگاهى دورى كنيد. دل كندن از آن لذت بخش تر است از دل بستن و اعتماد به آن، و استفاده از آن به مقدار نياز بهتر است از جمع كردن و انباشتن ثروت آن.

كسى كه از آن بسيار گردآورى كند محكوم به فقر و نيازمندى است و هر آن كس از آن بى نيازى جويد به آسايش و آرامش خود كمك كرده است. كسى كه زر و زيورهاى دنيا در نظرش شگفت انگيز باشد قلب او نابينا مى شود و آن كس كه عشق آن را به خداوند بى اهميت و افكندنش به گورستان براى دوستانش آسان است.

(امام(عليه السلام) فرمود:)

انسان مؤمن، تنها با چشم عبرت به دنيا مى نگرد، از مواهب آن به مقدار ضرورت بهره مى گيرد و آهنگ دلرباى آن را با بغض و نفرت مى شنود. هرگاه گفته شود فلان كس توانگر شد (ديرى نمى پايد كه) گفته مى شود بدبخت و بى نوا گشت و هرگاه مردم از فكر بقاى او (در اين جهان) شاد شوند (چيزى نمى گذرد كه) خبر مرگ او آن ها را محزون مى كند. اين حال دنياى آنهاست و هنوز روزى كه در آن به راستى غمگين و مأيوس شوند (روز رستاخيز) فرانرسيده است.

ادامه »

فکر در کلام حضرت علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397
 

شرح و تفسير حکمت 365 نهج البلاغه با موضوع فکر را در اینجا بخوانید.

نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی علیه السلام درباره قرآنآمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

سخنان امام علی علیه السلام در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی علیه السلام تلاش‌هایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسير حکمت 365 نهج البلاغه

ادامه »

راه درمان طغیان شهوت

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1397

 

ترجمه و شرح حکمت 420 نهج البلاغه:

وَ رُوِيَ أَنَّهُ (عليه السلام) كَانَ جَالِساً فِي أَصْحَابِهِ، فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ، فَقَالَ (عليه السلام):

إِنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ، وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا؛ فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ، فَلْيُلَامِسْ أَهْلَهُ، فَإِنَّمَا هِيَ امْرَأَةٌ كَامْرَأَتِهِ.

فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ: قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِراً، مَا أَفْقَهَهُ! فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِيَقْتُلُوهُ، فَقَالَ (عليه السلام):

رُوَيْداً، إِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ، أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ.

[و روايت شده است كه حضرتش روزى ميان ياران خود نشسته بود. زنى زيبا بر آنان بگذشت و حاضران ديده بدو دوختند. پس فرمود:]
همانا ديدگان اين نرينگان به شهوت نگران است و اين نگريستن موجب هيجان. پس هر يك از شما به زنى نگرد كه او را خوش آيد با زن خويشش نزديكى بايد، كه او نيز زنى چون زن وى نمايد.
[مردى از خوارج گفت خدا اين كافر را بكشد چه نيك فقه داند. مردم براى كشتن او برخاستند، امام فرمود:]
آرام باشيد، دشنام را دشنامى بايد و يا بخشودن گناه شايد.

راه غلبه بر شهوت:
اين گفتار حكيمانه زمانى از امام(عليه السلام) صادر شد كه روايت شده است آن حضرت در ميان اصحابش نشسته بود. زن زيبايى (كه تمام چهره اش را نپوشانده بود) از آن جا عبور كرد و چشم حاضران را به خود جلب نمود. امام(عليه السلام) فرمود: «چشمان اين مردان، طغيانگر است و آنچه نظرشان بر آن افتاد مايه تحريك و هيجان آن هاست»; (وَ رُوِى أَنَّهُ(عليه السلام) كَانَ جَالِساً فِى أَصْحَابِهِ فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ فَقال(عليه السلام): إِنَّ أَبْصَارَ هذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ; وَ إِنَّ ذلِكَ سَبَبُ هَبَابِهَا).
«رَمَقَ» از ماده «رَمْق» (بر وزن رنگ) به معناى نگاه كردن است. «فحول» جمع «فَحْل» (بر وزن نخل) به معناى جنس مذكر قوى است. «طوامح» جمع «طامح» به معناى طغيانگر است. «هباب» در بسيارى از نسخه ها و در لغت «هِباب» به (كسر هاء) آمده و به معناى هيجان است و مجموع اين سخن كه در نهايت فصاحت و بلاغت بيان شده اشاره به اين است كه وقتى نظر مردى (مخصوصاً مرد جوان) بى اختيار به زن زيبايى مى افتد هيجان جنسى پيدا مى كند و راه علاجش همان است كه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن بيان فرموده است. در اين جا امام(عليه السلام) تصريح مى كند كه افتادن چشم اصحاب بر چنين زنى خواه ناخواه سبب تحريك آن ها مى شود.

ادامه »

مغرور نشدن به ثروت و سلامتی

نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1396

متن نهج البلاغه

 

وَ قَالَ (عليه السلام):

لَا يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ:

الْعَافِيَةِ وَ الْغِنَى؛

بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافًى إِذْ سَقِمَ،

وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّاً إِذِ افْتَقَرَ.

ترجمه محمد دشتی

دو چيز ناپايدار (اقتصادى، معنوى):

و درود خدا بر او، فرمود:

سزاوار نيست كه بنده خدا به دو خصلت اعتماد كنند:

تندرستى، و توانگرى،

زيرا در تندرستى ناگاه او را بيمار بينى،

و در توانگرى ناگاه او را تهيدست.

حکمت 426 نهج البلاغه

حسادت آفت سلامتی ( عکس نوشته و پوستر)

نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1396

 

الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَاد 
 

از غفلت حسودان از سلامت بدنهاى خود در شگفتم
 
حکمت 225 نهج البلاغه

امام علی  علیه السلام : ز غفلت حسودان از سلامت بدنهاى خود در شگفتم

دانلود تصویر کوچک(700*700)     دانلود پوستر(1200*1200)

ای دشمن جان خویش...!

نوشته شده توسطرحیمی 19ام بهمن, 1396

 

یکی از یاران امام علی علیه السلام به ایشان گفتند:

از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت مى‏کنم. برادرم عاصم، عبایى بر دوش انداخته و از دنیا کناره گرفته است.

امام علیه السّلام دستور دادند عاصم را احضار کنند و پس از حضور او فرمودند:

اى دشمن جان خویش! آیا به زن و فرزندانت رحم نمى‏کنى؟

تو مى‏پندارى که خداوند ، نعمت‏هاى پاکیزه‏اش را حلال کرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده کنى ؟

عاصم گفت: اى امیر مؤمنان، پس چرا شما با این لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر می برید ؟

من شما را الگوی خویش قرار دادم.

امام فرمودند:

جایگاه من، همانند تو نیست؛ من حاکم هستم و خداوند بر پیشوایان واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، و همچون ضعیفترین مردم زندگی کنند تا مردم با مشاهده حاکمشان بتوانند فقر و ندارى را تحمل نمایند.

خطبه 209 نهج البلاغه

برادرى با تمام صفات انسانی/شرح و تفسير حکمت 289 نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396

 

شرح و تفسیر حکمت 289نهج البلاغه با موضوع برادرى با تمام صفات انسانی

نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امیر مونان حضرت علی علیه السلام درباره قرآن آمده است:

« ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه »

قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود.

در سخن مشابهی نیز آمده است :

«لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه»

نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

سخنان امام علی علیه السلام در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی علیه السلام تلاش‌هایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسير حکمت 289 نهج البلاغه

ادامه »

ارزش تداوم کار

نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1396
 
قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْه
 
 
کار اندک ، که بر آن مداومت ورزی ،
 
از کار بسیار که از آن خسته شوی ،
 
امیدوار کننده تر است.
 
نهج البلاغة حکمت 278

امام علی علیه السلام : کار  اندک ، که بر آن مداومت ورزی ، از کار بسیار که از آن خسته شوی ، امیدوار کننده تر است.

دانلود سایز کوچک     دانلودپوستر