بهترین بخشش چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396
کلیدهای زندگی برگزیدههایی است از کتاب مستطاب «مفاتیح الحیات» نوشتۀ عالم بزرگوار آیت الله جوادی آملی که بخشی از آن پیشکش کاربران خواهد شد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
استشمام بوی خوش از سنت من است و هر کس از سنت من روی گرداند از من نیست. (الکافی، ج5، ص496)
و نیز می فرماید:
بخشش را بپذیرید و بهترین بخشش عطر و بوی خوش است؛ هم سبکبار است و هم خوش بو. (تحف العقول، ص60؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص398)
باشگاه خبرنگاران جوان
نظر جالب شیطان درباره امیرالمومنین علی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از شیطان پرسیدند: نظرت درباره علی بن ابیطالب علیه السلام، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد یا رسول الله! امکان دستیابی به علی علیه السلام وجود ندارد. این آدم از نظر ما دست نیافتنی است؛ چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمی توانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع می کند. وارث |
نای سوخته
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396
“نای سوخته” روایتی از زندگی شهید مظلوم امر به معروف
علی برای نجات یک خانم از دست مزاحمهای خیابانی در شب نیمه شعبان سال 1390 با قمه از ناحیه گردن مجروح میشود و سرانجام پس از تحمل دو سال و نیم رنج و درد در پاییز سال 1393 به شهادت میرسد. این کتاب را هانیه ناصری نوشته و توسط انتشارات تقدیر منتشر شده است.
کتاب “نای سوخته” شرح خاطرات و زندگی نامه شهید علی خلیلی، طلبه جوانی است که برای امر به معروف جان خود را داد.
«از روزی که دوست علی انگشتر شرفالشمسی را که با ضریح امام رضا علیه السلام متبرکش کرده و به مادر داده بود تا در دست علی کند خیلی گذشته بود، بخصوص برای مادر؛ شادی آن روز او که از حرکت دستان پسرش شروع شد، امروز در حال تمام شدن بود و پسر برای همیشه عزم رفتن کرده بود و مادر آنقدر عاشق بود که چارهای جز سکوت نداشت، سکوتی که این بار برخلاف همیشه دوران، آنقدرها هم علامت رضایت نبود.»
این ها بخش هایی از کتاب “نای سوخته” شرح خاطرات و زندگی نامه علی خلیلی، طلبه جوانی است که برای امر به معروف جان خود را داد.
عقلانیت در انقلابیگری است
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396وسیله نجات
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مسئولان نظام با اشاره به جملاتی از دعای شریف ابیحمزهی ثمالی فرمودند:
«راه نجات ما تضرّع به نزد پروردگار متعال است.»
ایشان در ادامه به تشریح این موضوع پرداخته و فرمودند:
«در چند دعا ازجمله دعای شریف ابیحمزهی ثمالی [آمده]:
وَ لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک،(۲)
راه نجات ما تضرّع به نزد پروردگار متعال است.
خب تضرّع پیش خدای متعال که مایهی نجات ما است -میگوییم «لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک»- این تضرّع، چطور وسیلهی نجات است؟
انسانهای ضعیف هم گاهی ممکن است تضرّع کنند نزد انسانهای دیگر؛ فرق این [دو] چیست؟
فرق و تفاوت میان تضرّع عندالله و تضرّع عند «بندگان خدا» در چیست؟
مهم این است که به این نکته توجّه کنیم. تضرّع در مقابل بندگان خدا برای این است که شما دل آنکس را که پیش او تضرّع میکنید، نرم کنید؛ [امّا] تضرّع عندالله برای این است که دل خودمان را نرم کنیم؛ دل خودمان را نجات بدهیم از قساوت؛ این مایهی نجات است. اگر دل از حالت قساوت خارج شد و نرم شد، نورانیّت پیدا خواهد کرد. این نورانیّت دل است که راهها را به روی انسان باز میکند، به انسان امید میبخشد، به انسان تلاش میبخشد، انسان را در راههای صحیح و درست هدایت میکند. تقوا وقتی بود، خدای متعال هدایتش را به انسان عنایت میکند. این تقوا ناشی از همان نرمش دل و لطافت دل و نورانیّت دل است؛ اصل قضیّه این است.»
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «وسیله نجات» را دربارهی تضرع انسان نزد پروردگار عالم منتشر میکند.
دانلود صوت وسیله نجات
توصیههای رهبر انقلاب درباره فرهنگ صدقه و رسیدگی به محرومین
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396گفتوگو با رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره)
رهبر انقلاب در دیدار با سران قوا و مسئولان کشور همهی مسئولان را به کار فوقالعاده و مضاعف و نشناختن شب و روز در کار برای رسیدگی به محرومیتها و آسیبهای اجتماعی سفارش کردند. در این میان کمیتهی امداد امام خمینی رحمةاللهعلیه به عنوان نهادی که وظیفهی مستقیم رسیدگی به محرومان را عهدهدار و بیش از سایر نهادهای اجتماعی با مسئلهی محرومیت ارتباط دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر همین اساس پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، همزمان با روز اکرام و میلاد کریم اهل بیت علیهالسلام، گفتوگویی با آقای مهندس پرویز فتاح، رئیس کمیتهی امداد امام خمینی رحمهاللهعلیه پیرامون فعالیتهای این نهاد و توصیههای رهبرانقلاب، ترتیب داده است.
در بحثهای آکادمیک، معمولا انقلابها را با برهم زدن وضع موجود و ویرانیهای ناشی از آن می-شناسند، اما تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلابها این بود که از همان ابتدا به فرمان امام خمینی رحمةاللهعلیه، نهضت خدمترسانی به مردم شروع شد و به تبع آن نهادهایی مانند کمیتهی امداد امام خمینی رحمةاللهعلیه شکل گرفت. لطفا بفرمایید نهادهای انقلاب اسلامی مخصوصا کمیتهی امداد چه خدماتی را در جهت محرومیت و کاهش فقر در جامعه انجام دادهاند؟
فرمان تأسیس کمیته امداد توسط امام خمینی رحمةاللهعلیه در سال ۵۷، خود گویای واقعیتی بزرگ است. میدانید که جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۵۸ با رای اکثریت مردم بنیانگذاری شد، اما تولد کمیتهی امداد قبل از بنیانگذاری جمهوری اسلامی بوده است.
حجتالاسلام و المسلمین رحیمیان، تولیت مسجد مقدس جمکران در همین زمینه برای بنده نقل میکردند که من در نجف خدمت امام بودم و هر روز تقریبا امام را میدیدم، برخی از کارها را به من میفرمودند تا انجام دهم. یک روز عصر، امام فرمودند آقای رحیمیان یادت باشد فردا که آمدی، من یک امانت میدهم که بدهید به فلانی. من هم گفتم چشم، صبح که آمدم خدمت امام، دیدم قیامت است و خبر رسیده است که حاج آقا مصطفی مرحوم شدهاند. خدمت امام رسیدم و دیدم ایشان مثل کوه، صبور نشستهاند. بنده در خیالم به این اتفاق و مراسم کفن و دفن و اتفاقاتی که ممکن است پیش بیاید فکر میکردم، در همین حین، امام که من را دیدند فرمودند:
آقای رحیمیان آن مسأله که دیروز گفتم چه کار کردید؟
گفتم: کدام کار؟
فرمودند: همان امانتی که دیروز گفتم و امانتی را به دست من دادند و گفتند به فلان شخص برسان.
من فکرم همچنان مشغول بود که چطور امام در این اوضاع هم آن موضوع را فراموش نکرده است. رفتم در نقطهای از نجف که امام آدرس داده بودند و در زدم، یک عزیزی آمد و بنده امانتی را به او تحویل دادم. تا امانتی را گرفت، چشمهایش پر از اشک شد. گفت: به آقا روحالله بگو والله قسم غذایی نداشتم بخورم.
امام این را میدانست و برای همین حتی در آن لحظهی سخت و پرالتهاب که بچهاش را کشته بودند هم از یاد محرومان غافل نشده بود. این ماجرا برای قبل از انقلاب است. پس از انقلاب هم پیام امام راحل این بود که اساس نظام اسلامی برای خدمت به محرومین و اقشار آسیبپذیر است.
خداوند چه کسانی را به حال خود واگذار میکند؟
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396
در محضر آیت الله مجتهدی تهرانی: امام علی علیه السلام میفرماید: همانا دشمن ترین مردم نزد خدا کسی است که معبود او را به حال خود واگذاشته است و از راه راست منحرف شده. اگر به کارهای دنیایی دعوت شود، با نشاط آن را انجام دهد و وقتی نوبت به کارهای آخرت می رسد، کسل است. آیتالله مجتهدی تهرانی (ره) در شرح این حدیث میگوید: من یادم است که پدری پسرش را که نا اهل بود، از خانه بیرون کرد و گفت: برو. بعد از گذشت مدتی کلانتری آن پسر را گرفت و زندانی کرد. مامور کلانتری به پدر آن پسر گفت: بچه ات در زندان است. پدر پاسخ داد: او فرزند من نیست. بسیار زیاد از دست پسرش عصبانی بود و او را به حال خودش واگذاشت. خدا نیز گاهی برخی بندگان را به حال خود وا می گذارد. مرحوم مجتهدی در ادامه میگوید: حالا مشخصات بندهای که به حال خودش واگذار شده، این است: اول: این فرد راه خدا را نمیرود. دیگر در پیمودن راه دلیل و راهنمایی ندارد. دوم: به این فرد اگر بگویند به مجلس گناه بیا با نشاط خاصی می رود؛ اما در مجلسی که مرتبط با خداست، کسل است. حال دارد یک ساعت پای فیلم بنشیند یا فوتبال نگاه کند اما حال خواندن یک صفحه قرآن را ندارد. این فرد رها شده است. کتاب احسن الحدیث، ص 42 |
واکاوی فرمان «آتش به اختیار»
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1396رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند.
این فرمان رهبر انقلاب با واکنشهای گسترده و متفاوتی روبرو شده است. از این رو پیگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر به واکاوی این سخن رهبر انقلاب، بر اساس بیانات حضرت امام خمینی (رحمهالله) و دیگر بیانات رهبر انقلاب در این باره پرداخته است.
فکر و عملِ توأمان افسران جنگ نرم
وقتی دربارهی وضعیت «آتش به اختیار» سخن میگوییم، باید بدانیم که این فرمان ناظر به چه کسی صادر شده است؟
مخاطبِ صریحِ این کلام کیست؟
بر اساس اندیشهی حضرت امام خمینی رحمهالله و حضرت آیتالله خامنهای، وقتی از مأموریتهای نظام اسلامی سخنن میگوییم به تعبیر مشترک کلیدی و مهمی میرسیم با عنوان «فتحالفتوح انقلاب اسلامی»: «امام بزرگوار ما در یک حادثهی مهم جنگی در قضیهی یک عملیات که پیروزیای به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامی دادند؛ در آن پیام این نکته وجود داشت که فتحالفتوح انقلاب اسلامی، تربیت این جوانهاست.» ۱۳۹۱/۷/۱۲ [۱]
امروز این جوانان تربیتشده، این «جوانهای دانشجو و افسران جوان جنگ نرم»، در شرایطی که «جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی -جنگ نرم- مواجه است» باید به میدان بیایند: «گفتیم افسران جوان جنگ نرم؛ نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحیهای کلان را میکنند. افسر جوان در صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را میآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.» ۱۳۸۸/۶/۸ [۲]