دانلود مداحی فاطمیه با نوای حیدر خمسه
نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1396
فایل صوتی مراسم فاطمیه دوم آستان مقدس امام زاده صالح با نوای حاج حیدر خمسه
مروری تاریخی بر اقتصاد مقاومتی در بیان رهبر معظم انقلاب
نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1396
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری leader.ir در قالب داده نمایی اقدام به بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب در طی سالهای گذشته پیرامون مفهوم اقتصاد مقاومتی پرداخته است. در داده نمای پیش رو تلاش شده است تا با بهره گیری از بیانات ایشان در خلال ۱۵ سال گذشته، ریشه های تاکید معظم له بر ضرورت تحقق اقتصاد مقاومتی تبیین شود.
متن داده نمای مروری تاریخی بر اقتصاد مقاومتی در بیان رهبر معظم انقلاب
مؤلفه ها، ارکان و الزامات اقتصاد مقاومتی از منظر رهبر معظم انقلاب
۱. اقتصاد مقاومتی
مقاوم سازی اقتصاد در سال ۸۰
اگر مسؤولان اقتصادی کشور توانستند با هوشیاری عمل، تدابیر لازم را پیش گیرند و مانع از نفوذ پنجه دشمن در اقتصاد کشور شوند و اقتصاد ملی را شکوفا کنند، ملت احساس اقتدار میکند.
جنگ اقتصادی در سال ۸۶
من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.
اولین استفاده رهبر معظم انقلاب از لفظ اقتصاد مقاومتی در سال ۸۹
ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به وجود بیاوریم. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگری که در سالهای گذشته در زمینههای سیاسی بود که یک اشتباهی کردند، یک حرکتی انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکی یکی عذرخواهی کنند.
ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در سال ۹۲
پیشتازی اقتصاد دانش بنیان
محور قراردادن رشد بهره وری در اقتصاد
اعطای نشان اقتصاد مقاومتی
اصلاح نظام درآمدی دولت
افزایش تولید داخلی نهاده ها و کالاهای اساسی
اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی
صرفه جویی در هزینه های عمومی کشور
تشریح ادبیات اقتصاد مقاومتی در سال های ٩٠ و ٩١
مطالعه و تحقیق کنید، اگر این تحقیقها به درد آن دستگاه مسئول نخورد ، قطعاً به کار شما میآید
امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است
کاهش وابستگی به نفت از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد سالهی ماست
همین شرکتهای دانشبنیان یکی از بهترین مظاهر و یکی از مؤثرترین مؤلفههای اقتصاد مقاومتی است
اقتصاد مقاومتی به یک ملت امکان میدهد که حتّی در شرایط فشار هم رشد و شکوفائی داشته باشند
ما باید اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد محفوظ بماند، هم آسیبپذیریاش کم باشد
گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در سال های ۹۳ و ۹۴
«اگر به ابتکار جوانها، تکیه کنیم از فخـر و منّت دشمنان خارجی، خودمان را رها خواهیم کرد
در برنامــهی ششم توسعه، روی اقتصاد و روی فرهنگ و روی علم باید تـکیه کنید
عـلاج مسئلـهی تحریم، همین اقتصاد مقاومــتی است، ما بایستی درست عمل کنیم
تـکیهی عمدهی اقتصاد مقاومتی، روی مردم و روی تولیـد داخلی است
بخشهایی خارج از دولت؛ میتوانند در اقتصاد مقاومتی نقش ایفا کنند، از جمله بسیـج
گشایش اقتصادی جز با جدّی گرفـتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد
۲. نامگـذاری سالها بر پایه شعار اقتصاد
نوآوری و شکوفایی
اصلاح الگوی مصرف
همت مضاعف، کار مضاعف
جهاد اقتصادی
تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی
حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی
اقتصاد و فرهنگ
با عزم ملی و مدیریت جهادی
دولت و ملت همدلی و همزبانی
اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل
انقلاب و نقشه های دویست ساله
نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1396بررسی یک واقعهی بزرگ تاریخی که قرار است آینده را متحول کند، وقتیکه هنوز زمان زیادی از وقوع آن نگذشته، احتیاج به نبوغ، پختگی و خبرگی فراوان دارد. بلاشک مهمترین و بزرگترین واقعهی عصر حاضر، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینیقدسسرهالشریف است. شناخت صحیحِ آن، مستلزم داشتن دیدی فراتر از آمارها و گزارشها و نگاهی فراسیاسی، انقلابی و مکتبی است. کسی میتواند تحلیل جامعی ارائه کند که در طول عمر پرماجرای انقلاب، پیوسته با آن همراه و اساس نظام فکریاش، منطبق بر اساس نظام فکری معمار بزرگ انقلاب باشد.
در مراسم بزرگداشت «نخستین دههی انقلاب اسلامی» در ۱۲ بهمن ۱۳۶۷، حضرت آیتالله خامنهای، ریاست جمهور وقت، سخنرانی تاریخی ای در هتل لالهی تهران و در جمع فرهیختگان و اندیشمندان داخلی و میهمانان خارجی به یادگار میگذارند که زوایای مهم انقلاب اسلامی در آن تبیین میشود.
متن حاضر، مختصری از بیانات معظم له در مراسم بزرگداشت «نخستین دههی انقلاب اسلامی» سال ۶۷ می باشد. همچنین بیانات کامل این مراسم در گفتاری با عنوان «عصر انقلاب اسلامی» منتشر شده است.
انقلاب ما که یکی از بزرگترین انقلابهای دوران انقلابها ارزیابی شده و چشم دنیا را متوجه کرد و دربارهی آن قلمهای زیادی زده شد، بهعنوان یک انفجار عظیم در دنیا تلقّی شد. و همه دانستند که این انفجار عظیم بر پایهی اسلام بود. ناگهان تمام رشتههای دویست سالهی استکبار علیه اسلام را پنبه کرد.
آنهایی که میگفتند روزگارِ دین به سر آمده، دیدند که دین، یک ملت را به حرکت درآورد و یک دژ استوار استکبار را اینجور با خاک یکسان کرد، یک نظام انقلابی را با این شجاعت و با این اقتدار و جرأت بر سرِ کار آورد و یک موج عظیم در دنیای اسلام بلکه در دنیای غیراسلامی از جهان سوم و مستضعفین بهوجود آورد. معلوم شد که نه! روزگار دین به سر نیامده! دین هنوز قویترین عامل برای حرکت دادن انسانها است. این را انقلاب اسلامی ایران عملاً ثابت کرد.
تفاوت نبوت موسی علیه السلام با دیگر انبیاء
نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1396سرگذشت حضرت موسى علیه السلام از تمام پیامبران در قرآن بیشتر آمده است، چرا که موسى علیه السلام علاوه بر اقوام گمراه خود، در برابر حکومت خودکامهاى همچون دستگاه جبار فرعون نیز قیام کرد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبین* إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشید* قْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ* وَ أُتْبِعُوا فی هذِهِ لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ؛
ما، موسى را با آیات خود و دلیل آشکارى فرستادیم، به سوى فرعون و اطرافیانش؛ اما آنها از فرمان فرعون پیروى کردند،در حالى که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود!روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود و آنها را وارد آتش مىکند! و چه بد آبشخورى است (آتش)، که بر آن وارد مىشوند! آنان در این جهان و روز قیامت، لعنتى به دنبال دارند و چه بد عطائى است (لعن و دورى از رحمت خدا)، که نصیب آنان مىشود». (هود/ 96 تا 99)
چرا داستان حضرت موسی علیه السلام بیشتر در قرآن آمده است؟
بعد از پایان داستان «شعیب» و اصحاب «مدین»، اشاره به گوشهاى از سرگذشت «موسى بن عمران» و مبارزاتش با فرعون مىکند، و این هفتمین داستان پیامبران در این سوره است.
سرگذشت موسى(علیه السلام)، از تمام پیامبران در قرآن بیشتر آمده است، زیرا در بیش از سى سوره، بیش از صد بار به ماجراى موسى، فرعون و بنىاسرائیل اشاره شده است.
ویژگى سرگذشت موسى، نسبت به پیامبرانى همچون شعیب، صالح، هود و لوط که در گذشته خواندیم، این است که آنها بر ضد اقوام گمراه، قیام کردند، ولى موسى، علاوه بر این، در برابر حکومت خودکامهاى همچون دستگاه جبار فرعون نیز قیام کرد.
اصولاً، همیشه آب را باید از سرچشمه صاف کرد، و تا حکومتهاى فاسد بر سر کارند هیچ جامعهاى روى سعادت نخواهد دید، و رهبران الهى در این گونه اجتماعات قبل از همه باید این کانونهاى فساد را در هم بکوبند.
ولى، باید توجه داشت که در این قسمت از سرگذشت موسى، تنها یک گوشه را مىخوانیم، گوشهاى که در عین کوچکى، پیام بزرگى براى همه انسانها دارد.
نخستین آیه، مىگوید:
«ما موسى را با معجزاتى که در اختیار او قرار دادیم و منطقى قوى و نیرومند فرستادیم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبین).
«سُلْطان» که به معنى تسلط است، گاهى در سلطه ظاهرى و زمانى در سلطه منطقى به کار مىرود. سلطهاى که مخالف را در بنبست قرار دهد، به گونهاى که هیچ راهى براى فرار نیابد!
اعتدال و میانه روی در اسلام
نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1396اعتدال و میانه روی، همان گونه که از نامش پیداست، به معنای پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط می باشد . این واژه در منابع اسلامی، با الفاظی مانند «قصد» ،«اقتصاد» ، «وسط» استعمال شده است.
مقدمه
اعتدال و میانه روی، همان گونه که از نامش پیداست، به معنای پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط می باشد . این واژه در منابع اسلامی، با الفاظی مانند «قصد» ،«اقتصاد» ، «وسط» استعمال شده است.
با پژوهشی ژرف و عمیق می توان دریافت، همان گونه که اصل توحید در تار و پود احکام و مقررات اسلام و آیات و روایات و سیره ائمه ( علیهم السلام) پیچیده شده، اصل اعتدال نیز در تشریع احکام لحاظ گردیده است .
قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط می نامد و می فرماید: «و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکـــونوا شهداء علی الناس و یکـــون الرسول علیکم شهیدا» ; و این چنین شما را امتی میانه (معتدل) ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم بر شما گواه باشد .
معنای آیه بالا این است که در آیین اسلام، هیچ گونه افراط و تفریط وجود ندارد و مسلمانان برخلاف سایر فرقه ها، از مقرراتی پیروی می کنند که قانونگذار آن، به تمام نیازهای فطری بشر آگاه بوده و همه جهات زندگی جسمی و روحی او را در نظر گرفته است
اصل اعتدال، که در قرآن کریم به آن عنایت فراوانی شده است، در زندگی پر برکت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدی (علیهم السلام) و در کلیه اعمال و رفتارشان به روشنی دیده می شود . آنان هرگز در هیچ امری از اعتدال و میانه روی خارج نشدند . سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در همه وجوه، سیره ای معتدل بود . همان طوری که حضرت علی ( علیه السلام) در مورد آن حضرت فرموده است: «سیرته القصد» ; رسول خدا، سیره و رفتارش میانه و معتدل بود .
چرا اول باید برای دیگران دعا کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1396
در روایات مختلف سفارش شده است اگر کسی برای دیگری، پشت سرش دعا کند، دعایش سریعتر به اجابت میرسد. |
در روایات «دعا برای دیگران» بسیار سفارش شده است.
حتی آیات قرآنی متعددی هم در این رابطه وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
1.سفارش به دعا برای والدین
در خصوص دعای پدر و فرزند، سفارش ویژهای شده است؛ چه پدر برای فرزند دعا کند و چه فرزند برای پدر دعا کند، هر دو مورد مورد تأکید است. دو مورد از این آیات را به عنوان نمونه مشاهده می کنید؛
«رَبَّنَا اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ».(سوره ابراهیم،41)
پروردگارا! از من و پدر و مادرم و از همه مؤمنین، در روز حساب بگذر.
«رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِنات».(سوره نوح 28)
خدایا! من و پدر و مادرم و هرکسی که با ایمان به خانه من وارد میشود و همچنین همه زنان و مردان مؤمن را ببخش.
این آیه دو مورد را ذکر کرده است؛ هم مؤمنین و مؤمنات را ذکر کرده و هم پدر و مادر را؛ اما پدر و مادر را به طور خاص قبل از دیگران آورده است.
حیا و شرم در قرآن کریم
نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1396
راه آسیب زدن به حیا در سطح جامعه، از بین بردن شرم نسبت به ناظر انسانی است. این آسیب در حقیقت خاکریز آخری است که برای از بین بردن حیای یک جامعه می توان فتح کرد که با از بین بردن اعتقاد به زشتی عمل ممکن می شود؛ روشی که در تهاجم فرهنگی غرب به وضوح مشاهده می شود. |
در قرآن کریم به طور صریح سخن چندانی از حیا به میان نیامده است و تنها در چند آیه بدون دستور صریح، به نوعی از آن یاد یا تمجید شده است. در سوره بقره می خوانیم: «خداوند باک ندارد و خجالت نمی کشد از این که به پشه (کوچک) و چیزی بزرگ تر از آن (عنکبوت) مثال بزند».[1] در این آیه، خداوند در مقابل دشمنان و معاندان، حقیقت را بیان و از آن دفاع می کند و برای فهم مطالب، تمثیل می آورد که این گونه مثال ها هیچ گونه لطمه و خدشه ای به ساحت قدس پروردگار و کمالات نامتناهی او وارد نمی سازد.
در جای دیگر، خداوند به اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله حکم می فرماید: «چون به خانه پیامبر فرا خوانده شدید، زودتر از زمان متداول نروید و بعد از خوردن غذا متفرق شوید و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله به سرگرمی و گفتگو روی نیاورید؛ زیرا این امور، پیامبر صلی الله علیه و آله را آزار می دهد ولی او از روی شرم و حیا سخنی نمی گوید. و خداوند از این که حقیقتی را برایتان بیان کند شرمی ندارد». خُلق و خوی نرم پیامبر صلی الله علیه و آله باعث شده بود که گاهی مسلمانان برای پرسش از آن حضرت به خانه ایشان می آمدند ولی پس از گرفتن پاسخ خود، نمی رفتند و در حضور ایشان با یکدیگر گفتگو می کردند و از هر چیزی سخن می گفتند. این مسئله آن حضرت را آزرده می ساخت اما چیزی نمی گفت و اعتراض نمی کرد. این امر باعث شد خداوند برای برطرف ساختن مشکل پیامبرش آیه ای نازل کرد و آنان را از این کار باز داشت.
البته از سجیه حیا در آیه دیگری صریحاً سخن رانده شده است. در قصه حضرت موسی علیه السلام پس از نقل آب دادن گوسفندان دختران شعیب علیه السلام به وسیله موسی علیه السلام می فرماید:
فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یدْعُوک لِیجْزِیک أَجْرَ ما سَقَیتَ لَنا.[2]
یکی از آن دو دختر در حالی که با حالت شرم و حیا گام برمی داشت باز آمد و گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا در عوض سقایت و سیراب کردن گوسفندان ما به تو پاداشی دهد.
بمون ماه خونه بمون آسمونم با صدای سید رضا نریمانی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
فایل صوتی مداحی بمون ماه خونه بمون آسمونم ویژه ایام فاطمیه به همراه متن شعر با نوای سید رضا نریمانی قابل دریافت است.
بمون ماه خونه ، بمون آسمونم
که با تو بهارم ، که بیتو خزونم
میخوام باتو باشم ، همه لحظههامو
بمون جون حیدر ، بمون تا بمونم
همهش میگی دارم میرم
واسهم عذابش ناتمومه
اون روز شوم و اتفاقاش
کابوسیه که روبرومه
یادمه که همهش میگفتی
خوشبختی تو آرزومه
چی شد قرارمون قرارم
میبینی زهرا بیقرارم
من موندم و این خاطراتت
بگو چطور دووم بیارم
موندم که بین اون در و دیوار
چرا علیتو صدا نکردی
محسن که رفت تو هم که رفتی
گرمی خونهم رفت رو به سردی
«ای وای من ای وای من
زهرای من زهرای من»
ز غم سیر سیرم ، ببین کردی پیرم
ازم رو نگیر که ، جون تو میمیرم
یادته که بعدِ ٬ خیبر هی میگفتی
ماشاالله به شیرم ، ماشاالله به شیرم
پاشو که پهلوون زمین خورد
انگار که قبر منو کندن
کجایی که ببینی خانوم
سلام میدم درو میبندن
هر جا که اسم تو رو بردن
فاتحه میدن و میخندن
شبا تا صبح من بیدارم
شبیه ابرای بهارم
همهش میگم نمیره زهرا
بخواد بره من نمیذارم
علی نداره یار و غمخوار
کجا میری تنهاتر از یار
تو زندگی من چهجوری
بهت بگم خدا نگهدار
یادته اون روز محسنو کشتن
تو کوچهها بازوتو شکستن
یادمه وقتی چهل تا نامرد
دستای من رو تو کوچه بستن
«ای وای من ای وای من
زهرای من زهرای من»
پاشو یار حیدر ، کسوکار حیدر
پاشو از تو بستر ، علمدار حیدر
پاشو ای پناهِ ، دل بیپناهم
نداره غمی تا ، تو رو داره حیدر
بیا و حیدرو حلال کن
فاطمه ای یاس کبودم
بیا و حیدرو حلال کن
اگه تو کوچهها نبودم
بیا و حیدرو حلال کن
این روزا مأمور به سکوتم
یادمه اون روز توی کوچه
پشت سرم زمین میخوردی
دست منو که بسته دیدی
همونجا بود که جون سپردی
یادته اون روز توی کوچه
یهدست به دیوار یهدست به پهلو
فقط میگفتی علی علی جان
یه بار نگفتی از درد بازو
آیا اسلام امروز هم قابل اجراست؟
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
علامه طباطبایی:
عدهاى مىگويند:
آيا راستى مىتوان باور كرد كه اسلام مىتواند جهان بشريت را با در نظر گرفتن وضع حاضر و ترقيات و پيشرفتهاى حيرتانگيز آن اداره كند و نيازهاى موجود را پاسخ دهد؟
و آيا وقت آن نرسيده كه بشرى كه به نيروى دانش در اعماق آسمانها مىرود و به تسخير ستارگان مىپردازد، ديگر اينگونه افكار كهنۀ مذهبى را دور انداخته، روش نو و تازهاى براى زندگى پرافتخار خود انتخاب كند و نيروى فكر و ارادۀ خود را در توسعۀ پيروزىهاى شايان خود تمركز دهد؟
آيا تمام مسايل در قلمرو تحول است
لازم است اول نكتهاى را تذكر دهيم و آن اينكه: درست است ما طبعا تازه را بيشتر از كهنه دوست مىداريم و نوى هرچيز را به كهنۀ آن ترجيح مىدهيم، ولى درهرحال اين موضوع كليت ندارد و اين رويه را در همهجا نمىتوان اجرا و اعمال نمود.
مثلا نمىتوان گفت: (۴=٢*٢) كه هزارها هزار سال در ميان بشر مورد استفاده قرار گرفته بود، ديگر كهنه شده و بايد دور انداخت. نمىتوان گفت: زندگى اجتماعى كه تاكنون در ميان بشر داير بود، ديگر كهنه شده و بايد طرح تازهاى ريخت و پس از اين زندگى انفرادى آغاز كرد. نمىتوان گفت: پيروى قوانين مدنى كه به مقدار زيادى آزادى فردى را پايمال مىكند، ديگر كهنه شده و مردم را به ستوه آورده است. در چنين دورهاى كه بشر به تسخير فضا پرداخته و سفينههاى فضايى در مدارات ستارگان، مشغول بررسى اوضاع مىباشند، بايد راه تازهاى باز كرد و از قيد قانون و قانونگذار و مجريان قوانين نجات يافت.
نيازى به توضيح ندارد كه اين سخنان چهاندازه بىپايه و مسخره است. اساسا مسئلۀ كهنه و تازه در موردى مىتواند مطرح شود كه قلمرو تحول باشد و آمادگى براى تبدل و تغيير داشته باشد و درنتيجه روزى نغز و شاداب و روزى در اثر برخورد با عوامل ناملايم، فرسوده و پژمرده گردد.
بنابراين در بحثهايى كه به منظور واقعشناسى منعقد مىگردد و ارتباط با اقتضائات طبيعى دارد و چگونگى آفرينش و قوانين واقعى جهان را بررسى مىكند (كه يكى از آنها همين مسئلۀ مورد بحث ما است: آيا اسلام مىتواند جهان بشريت را با در نظر گرفتن وضع حاضر اداره كند؟) نبايد دست به اينگونه افكار شاعرانه زد و داستان كهنه و تازه به ميان آورد.
اجتهاد و تقلید در شیعه
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396نوشته ای از علامه طباطبایی پیرامون اجتهاد و تقلید در شیعه
دو كلمۀ «اجتهاد و تقليد» با دو معنى متقابل خود (كه اجمالا براى ما روشن است) در ميان مسلمانها زياد استعمال مىشود و البته نظر به مسئلۀ معروف «عدم جواز تقليد ابتدايى ميت» كه تقريبا مىتوان گفت:
از مسلمات فقه شيعه است و بواسطۀ مرگ هر مجتهد مفتى، مقلدين وى به تجديد و پيروى و اتباع مجتهدى زنده مكلفند، اين دو كلمه در زبان مسلمانان شيعهمذهب بيشتر از ساير فرق اسلامى تكرار مىشود.
اين دو كلمه در ميان ما مسلمانان اكنون در همين دو معنى (كه اجمالا مىدانيم) استعمال مىشوند و با مراجعه به سير و آثار صدر اسلام دستگير مىشود كه كلمۀ «اجتهاد» بعد از رحلت نبى اكرم در عرف صحابه و تابعين در معانى ديگرى نيز جز معنى معروف امروز استعمال مىشده است، ولى نظر به اينكه ما در اين مقاله درصدد بحث از اجتهاد و تقليد به معنايى كه در عرف حاضر ما دارند و همچنين ريشۀ دينى آنها هستيم و تشخيص معانى ديگر نسبت به اين منظور جنبۀ بحث تاريخى دارد، متعرض آنها نمىشويم.
ريشۀ دينى اجتهاد و تقليد
براى دريافتن معنى تفصيلى اجتهاد و تقليد و ريشۀ دينى آنها بايد چند نكته را متذكر شد
نکته اول:
از نظر شيعه، آيين پاك اسلام گذشته از يك رشته معارف اصلى مربوط به مبدأ و معاد و يك رشتۀ ديگر اصول اخلاقى، يك سلسله قوانين و مقررات در اطراف اعمال انسانى دارد كه بدون استثنا به همۀ جهات زندگى جامعۀ انسانى رسيدگى نموده، هر انسان مكلفى را-اعم از سياه و سفيد و عرب و عجم و مرد و زن در هر محيطى و با هر شرايطى زندگى نمايد-موظف مىكند كه اعمال فردى و اجتماعى خود را با آنها تطبيق نموده و از آن دستورات كه مجموعۀ آنها به نام شريعت ناميده مىشود، پيروى نمايد.
و البته تطبيق هيچ عملى به قانون و حكم مربوط، خود بدون تشخيص علمى متن همان قانون ميسر نيست و از همينرو تحصيل علم به قوانين علمى و احكام فرعى اسلام يكى از وظايف مسلمين خواهد بود. اين مسئله در عين اينكه از راه اعتبار عقلى به ثبوت مىرسد، بيانات كتاب و سنت نيز همين معنى را تأييد مىكند. ١