موضوعات: "کلام نور" یا "احکام"
مبلغ زکات فطره و کفاره برای سال ۱۳۹۶
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1396براساس اعلام دفتر مقام معظم رهبری؛
فطریه عبارت است از سه کیلو طعام غالب هر مسلمان اعم از جو، گندم و برنج و اقلامی که بهعنوان طعام محسوب میشوند. براساس محاسبات صورتگرفته میزان زکات فطره برای یک نفر با محاسبهی سه کیلو گندم، ۷۰۰۰ تومان است و پرداخت این مبلغ بهعنوان فطریه کفایت میکند. اما هموطنان میتوانند با توجه به برنجی که مصرف میکنند، سه کیلو از آن یا معادل قیمت آن را بهعنوان فطریه بپردازند. اما در هر صورت پرداخت حداقل ۷۰۰۰ تومان برای هر نفر کفایت میکند.
مبلغ زکات فطره و کفاره برای سال ۱۳۹۶ |
||
۱ | حداقل فطریه برای هر نفر | ۷۰۰۰ تومان |
۲ | کفاره یک روز قضای روزه عذر | ۲۰۰۰ تومان |
۳ | کفاره یک روز قضای روزه عمد (اطعام ۶۰ فقیر) | ۱۲۰۰۰۰ تومان |
موعد پرداخت زکات فطره از غروب روز آخر ماه مبارک رمضان تا ظهر روز عید است و برای کسانی که در نماز عید فطر شرکت میکنند، بهتر است قبل از نماز عید این مبلغ را پرداخت و یا از مجموع اموالشان جدا کنند. اما با توجه به استفتای صورتگرفته از معظمله، واریز زکات فطره قبل از حلول ماه شوال، برای پرداختهای اینترنتی که وجوهات به صورت امانت دریافت میگردد، مانعی ندارد.
همچنین افرادی که خودشان فقیری را میشناسند و از نیازمندی او اطمینان دارند، میتوانند مبلغ فطریه را به او بپردازند. البته این افراد باید فقط طعام یا پول معادل آن را به فقیر بپردازند و چیزی غیر از طعام و پول مثل لباس و وسایل منزل پذیرفته نیست. همچنین کسانی که از سادات نیستند نمیتوانند زکاتشان را به سادات فقیر بپردازند. بنابراین شخصی که سید نیست، ولو همسر او سید باشد، نمیتواند زکاتش را به سید فقیر بدهد؛ چرا که ملاک فرد پرداختکننده است. همچنین فرد دریافتکننده اگر آقایی سید و فقیر باشد، او نمیتواند زکات فطرهی افراد غیر سید را دریافت کند.
همچنین مبلغ کفارهی یک روز قضای روزه با عذر شرعی، مبلغ ۲۰۰۰ تومان و کفارهی یک روز قضای روزهی عمدی، مبلغ ۱۲۰۰۰۰ تومان است.
هموطنان گرامی برای پرداخت مبالغ زکات فطره و کفاره و سایر وجوهات شرعی میتوانند به صفحهی ویژهی پرداخت وجوهات (اینجا) مراجعه کنند.
قوت غالب چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1396
منظور از قوت غالب در زکات فطره قوت غالب اکثر مردم است نه قوت غالب کسی که قصد دارد فطریه بپردازد. |
منظور از قوت غالب در زکاه فطره قوت غالب اکثر مردم است نه قوت غالب کسی که قصد دارد فطریه بپردازد و شما میتوانید انتخاب کنید تا یک من گندم، جو، برنج ، خرما و مانند اینها را به عنوان فطریه بدهید.
در اغلب جاهای کشور ما نان گندم مصرف میشود، ولی مردم به نان گندمِ فقط اکتفا نمیکنند؛ احیاناً چیز دیگری هم با نان میخورند؛ لیکن قوت غالب همین نان گندم است. یا مثلاً در بسیاری از مناطق کشور، قوت غالب بسیاری از خانوادهها برنج است. اینطور فتوا میدهند که اگر به قدر سه کیلو گندم یا برنج یا قیمت آنها را بدهید، انشاءاللّه کافی است.
باشگاه خبرنگاران
احکام سوره های عزائم
نوشته شده توسطرحیمی 27ام خرداد, 1396
|
چهار سوره در قرآن وجود دارند که به آن ها « سُوَر عزائم » گفته می شود و دارای احکامی هستند .
چهار سوره سجده دار
الف)سوره سجده ( الم ، تنزیل الکتاب لاریب فیه … سوره 32)
ب)سوره فصلت ( حم تنزیل من الرحمن الرحیم … سوره 41)
ج)سوره نجم (والنجم اذا هوی … سوره 53)
د)سوره علق ( اقرأ باسم ربک الذی خلق … سوره 96)
احکام این چهار سوره
*در حرمت تلاوت این سوره ها برای جنب و حائض و نُفسا، اجمالا بحثی بین فقها نیست؛ ولی دو نظریه در این جا مطرح است:
الف) برخی از فقها، خواندن تمام این سوره ها را برای جنب و حائض و نفسا حرام می دانند؛ حتی بسم الله الرحمن الرحیم این سوره ها را.
ب) برخی دیگر از مراجع تقلید، فقط خواندن خود آیه سجده را حرام می دانند نه همه سوره عزیمت را. 1
پس لازم است در این زمینه رعایت احتیاط شده و هیچ قسمت (حتی بسم الله الرحمن الرحیم) این سوره ها خوانده نشود، یا این که هر مکلفی در این زمینه به رساله مرجع تقلید خود، مراجعه نماید.
تذکر : طبق نظریه اول، چنانچه یک آیه از این سوره ها در لابلای دعا باشد آن قسمت از دعا نیز نباید خوانده شود؛ مثل آیه أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ ؛2 که بخشی از سوره سجده است و در دعای کمیل ذکر شده.
*خواندن سوره های عزیمت، در نماز واجب، جایز نیست حتی اگر نماز گزار عمدا یکی از این سوره ها را بخواند به صِرف شروع، نماز باطل است.
*اگر آیه سجده، خوانده یا شنیده شود، سجده واجب فوری است؛ بدین معنی که در اولین فرصت باید سجده کرد. پس اگر آیه سجده هم خوانده و هم شنیده شود، دو سجده واجب می گردد.
*در سجده تلاوت، وضو، طهارت لباس و بدن، رو به قبله بودن و ذکر لازم نیست؛ بلکه همین قدر که انسان، اعضاء هفتگانه سجده را بر زمین بگذارد کافی است. تذکر لازم این که واجب است پیشانی را بر چیزی قرار دهد که سجده بر آن صحیح است.3
1- توضیح المسائل محشی ، ج1 ، ص 212
2 - سجده / 18
3- توضیح المسئل محشی ، ج1 ، ص 545
تهیه وتدوین حجت الاسلام والمسلمین سید جعفر ربانی
خبرگزاری «حوزه»
استفتاء مقام معظم رهبری در پاسخ به شرعیات تئاتر و سینما
نوشته شده توسطرحیمی 9ام اردیبهشت, 1396دانلود کتاب احکام اعتکاف
نوشته شده توسطرحیمی 21ام فروردین, 1396
حضرت آیتالله خامنهای:
خوشا به حالتان معتکفین عزیز! توصیهی من این است که در این سه روزی که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید؛ حرف که میزنید، غذا که میخورید، معاشرت که میکنید، کتاب که میخوانید، فکر که میکنید، نقشه که برای آینده میکشید، در همهی این چیزها مراقب باشید رضای الهی و خواست الهی را بر هوای نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هوای نفس نشوید. تمرین این چیزها در این سه روز میتواند درسی باشد برای خود آن عزیزان و برای ماها که اینجا نشستهایم و با غبطه نگاه میکنیم به حال جوانان عزیزمان که در حال اعتکاف هستند. با عمل خودتان به ما هم یاد بدهید. بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۸۴/۰۵/۲۸
در آستانه سیزدهم رجب و آغاز ایامالبیض و شروع مراسم اعتکاف، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR احکام مربوط به معتکفین را منتشر میکند. کاربران گرامی میتوانند برای مشاهدهی متن استفتائات مربوط به اعتکاف به این صفحه (http://khl.ink/etekaf) مراجعه کنند.
دنیا گذرگاه است نه قرارگاه
نوشته شده توسطرحیمی 18ام فروردین, 1396
ثبات دنیا در گذرا بودن و استقرارش، در پویندگی، سکونتش در حرکت، تکاپو و قانونش، دادن نعمت و سلب نعمت و سرانجامش معاد است کمااینکه در خطبه ۲۰۳ نهجالبلاغه آمده است: «و استقرار دنیا جز بر نعمت و گرفتاری و پاداش در معاد، یا آنچه خواست اوست و بر تو ناپیداست، نخواهد بود». |
در خطبه ۲۰۳ نهجالبلاغه آمده است:
آری، ثبات دنیا در گذرا بودن و استقرارش، در پویندگی، سکونتش در حرکت، تکاپو و قانونش، دادن نعمت و سلب نعمت و سرانجامش معاد است و کیفر و پاداش و چیزهایی که در علم بیکران حق گذشته و ما با این مغز کوچک و فکر محدود خود از آن بیخبریم، همه به دست اوست.از اینرو امام علی علیه السلام فرمود: «ثبات این نظام، در نعمت و نقمت، ابتلا و امتحان و سرانجام پاداش و کیفری است که در معاد داده میشود».در این فراز حضرت به سه اصل اساسی در عالم هستی اشاره میکند: یکی اصل ظهور نعمتها، دیگری اصل آزمون و ابتلا و سوم اصل جزا و پاداش اخروی، اینها چیزهایی است که ما کم و بیش میدانیم، ولی مبنای ثبات دنیا تنها در این سه مورد نیست، بلکه قواعد دیگری هم در هستی وجود دارد که ما نمیدانیم، جهل ما به اندازهی یک اقیانوس و علم ما به اندازهی چند سنگریزه است که از ساحل آن برداریم و به شمارش آن پردازیم.جملهی «او ما شاء مما لا تعلم» اشاره به مجهولات و نادانستههای بیکران ماست شگفت این است که گروه تناسخیه این جمله را دلیل بر تناسخ گرفتهاند و به همین جمله استناد کرده و گفتهاند: «اشاره است به ناملایماتی که نفس آدمی به هنگام تعلق به بدنها و اجسام مختلف، گرفتار آن میشود».
حدیث عید
نوشته شده توسطرحیمی 30ام اسفند, 1395قالَ عيسَى بْنُ مَرْيَمَ:
اَللّهُمَّ رَبَّنا، أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ، تَكُونُ
لَنا عِيْـدا لاَِوَّلِنا وَ آخِرنا، وَ آيَةً مِنْكَ،
وَ اُرزُقُنا وَ أَنْتَ خَيْرُالرَّازِقينَ،
آيه 114، سوره مائده
عيسى بن مريم عليه السلام عرضه داشت:
بارالها، پروردگارا! فرو فرست بر ما «مائده اى» از آسمان تا براى ما عيد باشد، براى پيشينيان و پسينيان، و نشانه و آيتى از تو باشد. و ما را روزى بخش، زيرا تو بهترين روزى دهندگانى.
مائده آسمانى «انقلاب اسلامى» با دعا و دعوت حياتبخش «روح اللّه » در عصر قحطى ايمان و شعور گسترده شد،
مظلومان ومحرومان وپابرهنگان را عيد پيروزى رسيد، و دوباره اولين انسان مظلوم و دربند:
«هابيل و هبه اللّه »
با اولين مظلوم تاريخ:«على ولىّ اللّه »
و آخرين و بزرگترين انقلابى آزاديبخش:«م… بقية اللّه »
در چهره الهىِ«خمينى روح اللّه »
متجلى شد.
و كدام دل را يارى آن است تا در طلوع خورشيد عيد جز نام و ياد او بينديشد؟!
و كدامين قلم را توان آن است، تا در مقدمه حديث عيد عزيزان، جز كلام بهار آفرين «روح اللّه » سخنى بنگارد؟!
«… در اعيادى كه اسلام به ما عنايت فرموده است، آنچه كه در همه اعياد انسان ملاحظه مى كند، همه اش مسئله ذكر و دعاست، نماز است، روزه است… و در اين عيد هم ـ عيد نوروز ـ كه عيد ملى است و اسلامى نيست، لكن اسلام هم مخالفتى با آن ندارد باز مى بينيم در روايتى كه وارد شده از آداب امروز روزه گرفتن است، از آداب امروز دعا كردن است، نماز خواندن است، و اين به ما مى فهماند كه اگر ملتى بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را، آزادى خودش را حفظ كند بايد در عيدش و غيرعيدش تذكر داشته باشد… به ياد خدا باشد، براى خدا باشد.»(ـ صحيفه نور، ج 17، 215 ـ پيام نوروزى سال 1362)
«… البته از عيدهائى كه اسلام تأسيس فرموده است ـ بحسب نظرهاى مختلف ـ برداشت هاى مختلفى وجود دارد، آن برداشتى كه اهل معرفت از عيد دارند با آن برداشتى كه ديگران مى كنند بسيار متفاوت است، آنها بعد از رياضت هائى كه در ماه رمضان مى كنند روز عيد را روز لقاء اللّه مى دانند، و آن روز براى آنها «ألغيرك من الظهور ماليس لك» است، آنها همه چيز را از او مى دانند، و آن روز را عيد مى كنند براى اينكه بعد از رياضت، يوم ورود به حضرت است.
و در عيد قربان نيز بعد از اينكه تمام عزيزانشان را از دست دادند مهيا براى ملاقات مى شوند، بعد از اينكه نفس خودشان را كشتند و هرچه عزيز است در راه خدا از آن گذشتند آنوقت است كه روز لقاء است.
و جمعه هم در اثر اجتماعاتى كه مسلمين باهم دارند، اهل معرفت مهيا مى شوند براى لقاء اللّه . پس برداشت آنها از عيد غير برداشت ماست و ما اميدواريم كه به تبع اولياء خدا به جلوه اى از آن جلوه ها برسيم و ذره اى از آن معارف در قلب ما واقع بشود.
… خداوند همه را توفيق دهد كه قدر نعمت هاى خدا را بدانند و بدانند كه همه چيز از اوست… اگر، همه چيز را از خدا بدانيم و.. اين را واقعا در قلبمان ادراك كنيم، عيد مى شود براى كسانى كه شهيد داده اند، عيد مى شود براى كسانى كه مجروح شدند، عيد مى شود براى كسانى كه در راه خدا عزيزانشان را از دست دادند. براى اينكه اين عزيزان، عزيزان خدا هستند، اينها همه از او هستند و من اميدوارم كه اين حس و اين ايمان در ما پيدا بشود و تقويت بشود.»(صحيفه نور، ج 18، 259 ـ 260 ـ پيام نوروزى سال 1363)
بدان اميد كه آرزوها و خواسته هاى آن فروغ هميشه جاويد به دست «يداللّهى» و گامهاى استوار آيت حق و يادگار بى مانند «خمينى»، «حضرت آية اللّه خامنه اى» يكى پس از ديگرى جامه عمل پوشد و با تحقق اين وعده الهى هر روزِ شيعيان رنجديده و شاهدان شهيد داده نوروز گـردد .
فَارزُقنا وَأَنتَ خَيرُالرّازِقين
عيد آمد عيد، پس شادى كنيد
لب ز لب بگشوده، قنّادى كنيد
شربت ذكر خدا شيرين تر است
جلوه نور خدا رنگين تر است
كام جان از ياد او شيرين كنيد
سر درِ دل را به نور آذين كنيد
شادى عيد از بهار بندگى است
عيد بى تقوا و طاعت، عيد نيست
عيد مردم همره نقل و نبات
عيد اهل دل، رواج صالحات
عيد يعنى روز تازه، سال نو
يعنى اخلاق جديد و حال نو
عيد را تنها چراغانى ندان
يا هياهوى خيابانى ندان
عيد با كفش و كلاه تازه نيست
جز به رفتار و نگاه تازه نيست
عيدهايى كز پى رنگى بود
مايه اندوه و دلتنگى بود
عيد بيدار دل و جانت بود
رونق اخلاق و ايمانت بود
قلب تو بايد چراغانى شود
در رضاى حق دل فانى شود
عيد ما شور و سرور ماندگار
عيدى ما رحمت پروردگار
عيد ما روز ظهور قائم است
چون سرور شادمانى دائم است
مى شود آن دم بهار بى خزان
اين جهان پير مى گردد جوان
مى شود بر چيده چون ظلم و ستم
مى نشيند شادمانى جاى غم
عيد ما يعنى كه جانها روشن است
دل ز ايمان و ولايت گلشن است
قلب خود را نورافشانى كنيم
آسمان دل چراغانى كنيم.
حکم شرعی استفاده از ترقّه و مواد آتش زا چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اسفند, 1395به روزهای آخر سال نزدیک می شویم و بسیاری از مردم در تدارک استقبال از نوروز هستند.اما یکی از موضوعات مهم و بعضا خطرناک این روزها و شب ها، ترقه زدن و استفاده از مواد منفرجه توسط عده ای در جامعه است.این کارها هم به خود افراد آسیب وارد می کند و هم موجبات ناراحتی مردم می شود.در همین باره از مقام معظم رهبری سوالی شده است که ایشان پاسخ داده اند.
رهبر معظم انقلاب در خصوص استفاده از ترقه و آزار و اذیت مردم می فرماید:
در صورتى که موجب اذيّت و آزار ديگران باشد و يا تبذير مال محسوب شود و يا خلاف قانون و مقرّرات نظام جمهورى اسلامى باشد، جايز نيست.
اجوبه الاستفتائات، مسئله 1106
نقش حالت ها و زمان ها در بسته شدن نطفه
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اسفند, 1395رسول اللّه صلي الله عليه و آله : يُكرَهُ أن يَغشَى الرَّجُلُ المَرأَةَ و قَدِ احتَلَمَ حَتّى يَغتَسِلَ مِنِ احتِلامِهِ الَّذي رَأى، فَإن فَعَلَ و خَرَجَ الوَلَدُ مَجنونا فَلايَلومَنَّ إلاّنَفسَهُ.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : ناپسند است كه مرد ، در حال احتلام به همسر خود درآيد تا آن كه از جنابتى كه ديده است ، غسل كند ، كه اگر در جنابت چنين كرد و فرزند مجنون زاده شد ، جز خود را نبايد سرزنش كند .
عنه صلي الله عليه و آله : إذا أتى أحَدُكُم أهلَهُ فَليَستَتِر ؛ فَإِنَّهُ إذا لَم يَستَتِر استَحيَتِ المَلائِكَةُ و خَرَجَت، و حَضَرَهُ الشَّيطانُ، فَإذا كانَ بَينَهُما وَلَدٌ كانَ الشَّيطانُ فيهِ شَريكٌ .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : هرگاه كسى از شما به همسرش درآمد ، بايد خود را بپوشانَد ؛ چرا كه اگر نپوشاند ، فرشتگان شرم مى كنند و خارج مى شوند و شيطان ، حاضر مى شود و اگر فرزندى به وجود آيد ، شيطان در [نطفه] او شريك مى شود .
يا عَلِيُ، لا تُجامِع امرَأَتَكَ بَعدَ الظُّهرِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ في ذلِكَ الوَقتِ يَكونُ أحوَلَ، و الشَّيطانُ يَفرَحُ بِالحَوَلِ فِي الإنسانِ.
يا عَلِيُ ، لا تَتَكَلَّم عِنْدَ الجِماعِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ لا يُؤمَنُ أن يَكونَ أخرَسَ، و لا يَنظُرَنَّ أحَدٌ إلى فَرْجِ امرَأتِهِ، و ليَغُضَّ بَصَرَهُ عِندَ الجِماعِ، فَإِنَّ النَّظَرَ إلَى الفَرجِ يورِثُ العَمى فِي الوَلَدِ.
يا عَلِيُّ ، لا تُجـامِعِ امرَأَتَكَ بِشَهوَةِ امرَأَةِ غَيرِكَ ؛ فَإِنِّي أخشى إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ أن يَكونَ مُخَنَّثا أو مُؤَنَّثا مُخبَّلاً … .
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ مِن قِيامٍ، فَإِنَّ ذلِكَ مِن فِعلِ الحَميرِ ، فَإِن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ كانَ بَوّالاً فِي الفِراشِ ، كالحَمير البَوّالَةِ في كُلِّ مَكانٍ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ فِي لَيلَةِ الأضحى فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَيْنَكُما وَلَدٌ يَكونُ لَهُ سِتُّ أصابِعَ أو أربَعُ أصابِعَ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ تَحتَ شَجَرَةٍ مُثمِرَةٍ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ جَلاَّدا قَتَّالاً أو عَريفا.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ في وَجهِ الشَّمسِ وتَلَألُئِها إلاّ أن تُرخِيَ سِترا فَيَستُرَكُما؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ لا يَزالُ في بُؤسٍ وفَقرٍ حَتَّى يَموتَ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ بَينَ الأذانِ وَالإِقامَةِ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ حَريصا عَلى إهراقِ الدِّماءِ.
يا عَلِيُ ، إذا حَمَلَتِ امرَأتُكَ فَلا تُجامِعها إلاّ و أنتَ عَلى وُضوءٍ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ أعمَى القَلبِ بَخيلَ اليَدِ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ فِي النِّصفِ مِن شَعبانَ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ مَشؤوما، ذا شأمَةٍ في وَجهِهِ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ في آخِرِ دَرَجَةٍ مِنهُ إذا بَقِيَ يَومانِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ عَشّارا أو عَونا لِلظّالِمينَ، وَيَكونُ هَلاكُ فِئامٍ مِنَ النّاسِ عَلى يَدَيهِ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ عَلى سُقوفِ البُنيانِ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ مُنافِقا مُرائِيا مُبتَدِعا.
يا عَلِيُ ، إذا خَرَجتَ في سَفَرٍ فَلا تُجامِع أهلَكَ مِنْ تِلكَ اللَّيلَةِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يُنفِقُ مالَهُ في غَيرِ حَقٍّ، وقَرَأَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَ نَ الشَّيَـطِينِ» .
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ إذا خَرَجتَ إلى سَفَرٍ مَسيرَةَ ثَلاثَةِ أيَّامٍ و لَياليهِنَّ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ عَونا لِكُلِّ ظالِمٍ عَلَيكَ … .
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ في أوَّلِ ساعَةٍ مِنَ اللَّيلِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ لا يُؤمَنُ أن يَكونَ ساحِرا مُؤثِرا للدُنيا عَلَى الآخِرَةِ.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ در سفارش به على عليه السلام ـ : اى على! با همسر خود در آغاز ماه و ميانه آن و پايان آن ، آميزش نكن ، چرا كه ديوانگى و جذام و بى خِردى با شتاب به سراغ همسر و فرزندش مى رود .
اى على! بعد از ظهر با همسرت آميزش نكن ، كه اگر در اين زمان فرزندى ميان شما به وجود آيد ، لوچ مى شود و شيطان از چپ بودن چشم انسان ، خرسند مى گردد .
اى على! هنگام آميزش سخن مگو ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، از اين كه لال شود ، ايمن نيست . نبايد هيچ كس به شرمگاه همسرش نگاه كند و بايد هنگام آميزش ، چشم خود را ببندد ؛ چرا كه نگريستن به شرمگاه ، كورىِ فرزند را در پى مى آورد .
اى على! با شهوت زن ديگرى با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه من بيم آن را دارم كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آمد ، خنثا باشد يا دختر ديوانه . . . .
اى على! ايستاده با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اين ، كارِ درازگوش است . اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، بر بستر بول مى كند ، مانند درازگوش كه در هر جا بول مى كند .
اى على! شبِ عيد قربان با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، يا شش انگشتى مى شود يا چهار انگشتى .
اى على! زير درخت ميوه با همسر خود آميزش مكن ، چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، يا جلاّد آدم كُش شود يا عريف .
اى على! زير خورشيد و تابش آن با همسرت آميزش مكن ، مگر از رواندازى استفاده كنى كه شما را بپوشانَد ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، هماره در گرفتگى و فقر باشد تا بميرد .
اى على! ميان اذان و اقامه با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، به خون ريزى حريص مى گردد .
اى على! هرگاه همسرت باردار شد ، با او آميزش مكن ، مگر اين كه وضو داشته باشى ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، كوردل و خشكْ دست مى گردد .
اى على! در نيمه شعبان با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، شوم گشته و چهره اى زشت مى يابد .
اى على! دو روز مانده به آخر شعبان با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، يا باج بگير مى شود و يا ياور ستمكاران ، و نابودى گروهى از مردم به دست او خواهد بود .
اى على! بر پشت بام ساختمان ها با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، منافقِ رياكارِ بدعت گذار مى شود .
اى على! هرگاه براى مسافرت حركت كردى ، همان شب با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، مال خود را به ناحق مصرف مى كند . «همانا تبذيرگران ، برادرانِ شيطان اند» .
اى على! هرگاه به اندازه سه روز و سه شب سفر كردى ، با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، عليه تو ياور هر ستمگرى مى شود.
اى على! آغاز شب با همسر خود آميزش مكن ؛ چراكه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، از اين كه افسونگر و ترجيح دهنده دنيا بر آخرت شود ، ايمن نيست .