مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:
در جایی آمده است اگر دعا نبود هیچ کس هیچ چیز نداشت.
او ما را محتاج آفریده و دعا برای برآوردن احتیاجاتمان است.
البته خلقت انسان، خلقت بزرگی است.
منتهی این خلقت بزرگ عشوههایش هم بزرگ است.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اصولاً دعا لازمه رابطه عبد و مولا است، بلکه نماز و عباداتی که انجام میدهیم همه دعاست.
نماز میخوانیم، یعنی خدایا ما را نمازخوان کن.
روزه میگیریم، یعنی خدایا ما را روزهگیر کن.
خودش هم روزه است. هیچ غذایی نیاز ندارد، آب نمیخواهد، ما هم میخواهیم مثل او باشیم.
یعنی چه که شکم را مدام پر کنیم و خالی کنیم! خلاصه همینطور که دست را بالا میبریم، یعنی خدایا بده. زکات که میدهی، داری دستت را بالا میگیری یعنی خدایا من را دهنده کن، کاری کن گیرنده نباشم، ریزش کنم. عطاهای تو را با رغبت به خلق تو بدهم. همینطور که دعا میکنی و میگویی این را به من بده آن را به من بده و من را اینطوری کن، همه عبادات شما دعا میشود. لذا در آیه آمده است که اگر دعاهایتان نبود هیچ چیز نبود قُل ما یَعبَوا بِکُم رَبی لَولا دُعاوُکُم(سوره فرقان آیه 77)
بگو پروردگار من به شما اعتنایی نداشت اگر دعایتان نبود.
خیلی خوب است که انسان همه چیزش را از خدا بخواهد. به بچهها یاد بدهید با خدا صحبت کنند.
سر جانماز وقتی که نماز خوانده شد، سریعاً از سر سجاده بلند نشوند کمی با خدا حرف بزنند بگویند خدایا تمیزم کن، زیبایم کن، خوش اخلاقم کن، یک چیزی بگویند. این دعاها زود مستجاب میشوند یا برای خودشان یا برای پدر و مادرشان و یا برای هر دو.
اگر هنوز ظرف خودشان نمیتواند دعاها را بگیرد، دعا برای پدر و مادرشان مستجاب میشود.
اگر بچه کوچک دارید سر جانماز وقتی دستش را بالا میگیرد خدا میبیند، پیامبر میبیند، ملائک میبینند. دستهای کوچولو از خدا طلب میکنند، پدر و مادر کنارش نشستهاند فرزندشان دعا میکند. آنها خودشان خجالت می کشند یا خدا حرف بزنند، فرزندشان حرف می زند. با زبان کودکانه به خدا میگوید خدایا پدرم را اینطوری کن، مادرم را اینطوری کن. بچه میگوید، خدا هم مرحمت میکند.
در جایی آمده است اگر دعا نبود هیچ کس هیچ چیز نداشت. او ما را محتاج آفریده و دعا برای برآوردن احتیاجاتمان است. البته خلقت انسان، خلقت بزرگی است. منتهی این خلقت بزرگ عشوههایش هم بزرگ است. این مخلوق با این خصوصیات اگر چیزی نداشته باشد، قهراً دستهایش بالا میرود و از خالقش مطالبه میکند. بچه که به دنیا میآید گریه می کند، چه میگوید؟ با گریه چه کسی را صدا میزند؟ طفل خدا را صدا میزند. چون غیر از خدا کسی نیست صدای او را بشنود و گوش دهد. خداست که میداند حاجت بچه چیست. مادر خودش به بچه احتیاج دارد تا گریه کند و مطمئن شود فرزندش زنده است. مادر وقتی صدای گریه بچهاش را میشنود کیف میکند و به هوش میآید. زن وقتی که میزاید، حواسش به صدای گریه بچه است. بیهوش افتاده است، تا گریهی بچه را میشنود به هوش میآید، یک «الهی شکر» هم میگوید که بچه زنده است. او از صدای گریه بچهاش فقط بهره زنده بودن بچه را میبرد. نمیگوید که بچه گریه میکند، چه کسی به دادش خواهد رسید. بچه کسی را ندارد ا صدایش کند. فقط خداست که صدای گریه را جواب میدهد.
کسی که گریه اول را جواب میدهد، بقیه گریهها را هم جواب می دهد. این کودک بزرگ هم که شود، هفتاد ساله هم که بشود، عالم و عابد و عارف هم که بشود خداوند حاجتش را روا میکند. تنها خدا حاجت دهنده است. خدا ندای خلق را جواب میدهد، چه به زبان بیاوری، چه به زبان نیاوری.
کتاب طوبای محبّت جلد دوم– ص 98
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی