« شکر خداوند نعمت ها را سرازیر کند.نشانه تسلط شیطان بر ما چیست؟ »

خدایا رحمتی در کار من کن!

نوشته شده توسطرحیمی 23ام آذر, 1398

 

مناجات با خدا

 

گاهی نه گریه آرامت می کند و نه خنده

 

نه فریاد آرامت می کند و نه سکوت

 

آنجاست که با چشمانی خیس

 

رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی

 

خدایـا تنها تو را دارم

 

تنهایم مگذار…


 

اشعار مناجات با خدا

خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن

که در کار تو از بایستۀ تو
نکردم آن‌چه بُد شایستۀ تو…

به درگاه تو آوردم الهی
گناهی بیش‌تر از هرچه خواهی

گناه من اگر بر رویم آری
فغان از خجلت، آه از شرمساری…

نظر کن کانَدرین عجز و اسیری
چه خواهم کرد اگر دستم نگیری…

اگرچه مدتی گمراه بودم
به عصیان رانده‌ی درگاه بودم

خدایا آمدم بازت به درگاه
وز آن تقصیرها استغفرالله

در آن ساعت که پیشت عذرخواهان
به عذر آیند از شرم گناهان

گنه شوید گر ابر رحمتت چه؟
چه کم گردد ز بحر رحمتت، چه؟…

نه راهی کآیم و دم‌ساز گردم
نه روی آن‌که از در، بازگردم…

الها! خالقا! پروردگارا!
کریما! راحما! آمرزگارا!

توقع دارم از اِنعام عامت
به نور احمد و سرِّ کلامت

که باز آری «سلیمی» را به راهش
ببخشی از کرم جرم و گناهش…
شاعر: سلیمی جرونی

بیتوته


فرم در حال بارگذاری ...