« گلچینی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد حضرت ولی‌عصر(عجل الله)رسیدن به آرزوها »

سید حسنی

نوشته شده توسطرحیمی 17ام خرداد, 1394

یکی از نشانه های ظهور امام عصر ارواحنا فداه که بوی حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردی به نام سید حسنی است.

در تعدادی از روایات ، سخن از حسنی بمیان آمده است و در بعضی از روایات از او به عنوان نفس زکیه یاد شده است.[1]

وی حرکتی را در عراق آغاز می نماید، اما این روایات نیاز به دقت بیشتری دارد چرا که این احادیث نام سه نفر ، حسنی مدینه ، حسنی مکه و حسنی عراق را بیان می کنند، همچنین حسینی خراسانی که در منابع اهل سنت و برخی منابع خبری شیعه “حسنی ” نامیده شده است، هم اوست که در سال ظهور حضرت مهدی(عج) با سپاهیانش وارد عراق می گردد، بنا بر این احتمال دارد مراد از روایات مربوط به جنبش حسنی در عراق، همین قیام و حرکت باشد و احتمال اینکه حسنی دیگری قبل از او باشد نیز وجود دارد.[2]

در بین ایرانیان دو شخصیت ظاهر می شوند یکی با عنوان سید خراسانی که رهبر سیاسی است و دیگری شعیب بن صالح که رهبری نظامی را بر عهده دارد.[3]

سید خراسانی جوانمردی از بنی هاشم و از نسل پیامبر خدا ـ صلّی اللّه علیه وآله وسلم ـ است و در دست راست او خالی وجود دارد ـ که البته بنا بر برخی روایتها در دست چپ او چنین نشانه ای است ـ و از خراسان حرکت و جنبش خود را آغاز می کند. او شیعه و پیرو خاندان وحی و رسالت است بر عقیده ی خویش پایبند و استوار و دارای نفوذ گسترده و محبوبیّت در دلهاست او همان کسی است که پیش از سپاه سفیانی و قتل و غارت آنها وارد کوفه می شود و همزمان با ورود او یمانی نیز از یمن به وی می پیوندد و سپاه سفیانی را در خارج کوفه از بین می برند و بعد از آن امر را به امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ تسلیم می کند و با او بیعت می کند.

>

امام باقر علیه السلام فرمودند:

یخرج شاب من بنی هاشم بکفّه الیمنی خال، ویأتی من خراسان برایات سود بین یدیه شعیب بن صالح، یقاتل أصحاب السفیانی فیهزمهم.

امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:

جوانی از نسل هاشم که در دست راست وی خالی هست از طرف خراسان با پرچمهای سیاه خروج می کند فرمانده لشکر او شعیب بن صالح است و او با لشکر سفیانی نبرد کرده و آنان را متلاشی می نماید.[4]

روایات اهل سنت و منابع متاخر شیعی دلالت دارند که خراسانی از ذریه ی امام مجتبی(ع) و یا امام حسین(ع) می باشد و از او به عنوان هاشمی یاد شده است و صفات جسمی وی را که دارای صورتی نورانی و خال بر گونه راست و یا دست راست دارد ، بیان کرده است.

ولی این مقدار مشخص است که وی همزمان با خروج سفیانی و یمنی ظاهر می شود و نیروهای خود را به سوی عراق اعزام می دارد که سپاهیانش سفیانی را شکست می دهند.[5]

امام صادق(ع) در ضمن بیان علامات ظهور فرموده است: و ظاهر شود سفیانی و یمانی و حرکت کند حسنی، و آنگاه صاحب این امر خروج کند.[6]

امام باقر(ع) می فرماید: مهدی(عج) وارد کوفه می شود در حالیکه سه پرچم در اضطرابند (با هم مبارزه می کنند) پس آن سه طایفه تسلیم او می شوند… سپس فرمود این است فرمایش پیامبر(ص) که فرمود: گویا می بینم حسنی و حسینی را و هر دو صاحب پرچم هستند پس پرچم خود را به حسینی (حضرت مهدی(عج) تسلیم می کند.[7]

دربارة قزوین هم در روایتی آمده است که: مردی از قزوین خروج می کند که اسم او اسم پیامبر است. مردم از مؤمن و مشرک به اطاعت او شتاب می کنند و پر می کنند کوهها را از ترس..

[الغیبة للشیخ الطوسی‏] رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ یَخْرُجُ بِقَزْوِینَ رَجُلٌ اسْمُهُ اسْمُ نَبِیٍّ یُسْرِعُ النَّاسُ إِلَی طَاعَتِهِ الْمُشْرِکُ وَ الْمُؤْمِنُ یَمْلَأُ الْجِبَالَ خَوْفاً…[8]

در این روایت نیامده که این فرد حسنی می باشد و یا این خروج در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) اتفاق می افتد.

در روایت دیگری از ظهور طاغوتی در همان شهر خبر داده شده است:

أنی یکون ذلک و لم یعض الزمان أنی یکون ذلک و لم یجفوا الأخوان أنی یکون ذلک و لم یظلم السلطان أنی یکون ذلک و لم یقم الزندیق من قزوین فیهتک ستورها و یکفر صدورها و یغیر سورها و یذهب بهجتها من فر منه أدرکه و من حاربه قتله و من اعتزله افتقر و من تابعه کفر حتی یقوم باکیان باک یبکی علی دینه و باک یبکی علی دنیاه[9]

و در روایتی دیگر از مردم طالقان تمجید شده است که آنها در آخر الزمان جزء یاران حضرت مهدی خواهند بود:

وَ رَوَی ابْنُ أَعْثَمَ الْکُوفِیُّ فِی کِتَابِ الْفُتُوحِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ وَیْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا کُنُوزاً لَیْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَکِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَیْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِیِّ فِی آخِرِ الزَّمَانِ.[10]

در روایتی آمده است که خروج می کند حسنی صاحب و حاکم طبرستان با جمع بسیاری از سواره و پیاده تا اینکه نیشابور را فتح می کند …و سپس به اصفهان می آید و به قم در آید و بین او و اهل قم جنگ عظیمی واقع می شود که عده ی زیادی کشته خواهند شد و سپس اهل قم شکست خورند و حسنی اموال آنها را غارت کند و زنان و اولادشان را اسیر کند و خانه هایشان را خراب کند.[11]

در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است: پس خروج می کند حسنی آن جوانمرد خوش رو ، آن که به جانب دیلم صیحه می زند و به صدای فصیح می گوید: ای آل احمد اجابت کنید غمگین و ندا کننده ی اطراف ضریح را (یعنی مهدی را که از مکه ندا کرده است، پس اجابت می کند او را گنج های طالقان …[12]

جمع بندی:

1- آن چه در روایات ، پیرامون خروج و اقدامات حسنی نسبت به شهرهای ایران، آمده است، این قابلیت را دارد که بر سید خراسانی تطبیق گردد و در واقع می توان گفت که روایات به مراحل نهضت او اشاره دارد و از این جهت منافاتی بین روایات وجود ندارد.

2- این احتمال هم وجود دارد که روایات در صدد بیان حسنی های متعددی باشند مخصوصا اینکه در روایتی که مشاهده گردید غارتگری و… به وی نسبت داده شد و بعید به نظر می رسد مردم قم که در روایات ما از آنها بخاطر محبت اهل بیت تمجید شده است، با حسنی که مردم را به امام زمان(عج) دعوت می کند ، وارد جنگ گردند.

3- ویژگیهای سید حسنی همان است که گفته شد و ما به بیش از آن دست نیافتیم و لذا از این جهت هم در روایات ابهاماتی وجود دارد.

4- همه ی نکاتی که گفته شد با فرض پذیرش اسناد روایات است و تحقیق در سند روایات فرصت دیگری را می طلبد که امیدواریم در آینده به آن بپردازیم.

5- همیشه در طول تاریخ افرادی بودند که از این گونه راوایات به نفع مطامع خود بهره برداری کرده اند و در این بین جهل عامه مردم هم به یاریشان آمده بود.

شناخت عمیق از امام زمان(ع) و اهداف والای آن حضرت، به شما یاری می رساند که مدعیان دروغین را شناسایی کنید و راه صحیح را از راه ناصحیح تمییز دهید. در این راستا شما را به مطالعه کتابهای معتبر، دعوت می نمائیم.

[1]- چشم به راه مهدی ، جمعی از نویسندگان مجله حوزه ص282- 281.

[2]- عصر ظهور ، علی کورانی ص189.

[3]- عصر ظهور ، علی کورانی ص24.‏

[4]- ملاحم ابن طاوس، ص 77; عقد الدرر، ص 128، باب 5‏

[5]- عصر ظهور ، علی کورانی ص270 – برای آگاهی بیشتر رجوع شود به همان ماخذ ص266-273..

[6]- [الغیبة للنعمانی‏] عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی أَحْمَدَ ‏عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ السَّرَّاجِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَی فَرَجُ شِیعَتِکُمْ قَالَ إِذَا اخْتَلَفَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ وَ وَهَی ‏سُلْطَانُهُمْ وَ طَمِعَ فِیهِمْ مَنْ لَمْ یَکُنْ یَطْمَعُ وَ خَلَعَتِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا [جمع العنان‏] وَ رَفَعَ کُلُّ ذِی صِیصِیَةٍ ‏صِیصِیَتَهُ وَ ظَهَرَ السُّفْیَانِیُّ وَ الْیَمَانِیُّ وَ تَحَرَّکَ الْحَسَنِیُّ خَرَجَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَی مَکَّةَ بِتُرَاثِ ‏رَسُولِ اللَّهِ ص قُلْتُ وَ مَا تُرَاثُ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ سَیْفُهُ وَ دِرْعُهُ وَ عِمَامَتُهُ وَ بُرْدُهُ وَ قَضِیبُهُ وَ فَرَسُهُ وَ ‏لَأْمَتُهُ وَ سَرْجُهُ‎‎ِنْ أَنْ یَکُونَ الرَّجُلُ فِی بَیْتِه. بحارالأنوار ج : 52 ص : ‏‎‎‏242روایت112‏‎.

[7]- یَدْخُلُ الْمَهْدِیُّ الْکُوفَةَ وَ بِهَا ثَلَاثُ رَایَاتٍ قَدِ اضْطَرَبَتْ بَیْنَهَا فَتَصْفُو لَهُ فَیَدْخُلُ حَتَّی یَأْتِیَ الْمِنْبَرَ ‏وَ یَخْطُبَ وَ لَا یَدْرِی النَّاسُ مَا یَقُولُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ ص کَأَنِّی بِالْحَسَنِیِّ وَ الْحُسَیْنِیِّ وَ قَدْ ‏قَادَاهَا فَیُسَلِّمُهَا إِلَی الْحُسَیْنِیِّ فَیُبَایِعُونَهُ . بحارالأنوار ج : 52 ص : 331.‏

[8]- بحارالأنوار ج : 52 ص : 213روایت6‏‎‏6.‏

[9]- غیبةالطوسی ص 441 ذکر طرف من العلامات الکائنة …‏

-[10]‏ بحارالأنوار ج: 51 ص: 88- کشف‏الغمة ج: 2 ص: 479.‏

[11]- وَ فِی خُطْبَةِ الْمَلَاحِمِ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع الَّتِی خَطَبَ بِهَا بَعْدَ وَقْعَةِ الْجَمَلِ بِالْبَصْرَةِ قَالَ یَخْرُجُ الْحَسَنِیُّ ‏صَاحِبُ طَبَرِسْتَانَ مَعَ جَمٍّ کَثِیرٍ مِنْ خَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ حَتَّی یَأْتِیَ نَیْسَابُورَ فَیَفْتَحُهَا وَ یَقْسِمُ أَبْوَابَهَا ثُمَّ یَأْتِی ‏أَصْبَهَانَ ثُمَّ إِلَی قُمَّ فَیَقَعُ بَیْنَهُ وَ بَیْنِ أَهْلِ قُمَّ وَقْعَةٌ عَظِیمَةٌ یُقْتَلُ فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ فَیَنْهَزِمُ أَهْلُ قُمَّ فَیَنْهَبُ ‏الْحَسَنِیُّ أَمْوَالَهُمْ وَ یَسْبِی ذَرَارِیَّهُمْ وَ نِسَاءَهُمْ وَ یُخَرِّبُ دُورَهُمْ …‏ بحارالأنوار، ج57، ص215، باب 36- الممدوح من البلدان و المذموم…‏

[12]- ثُمَّ یَخْرُجُ الْحَسَنِیُّ الْفَتَی الْصَبِیحُ الَّذِی نَحْوَ الدَّیْلَمِ یَصِیحُ بِصَوْتٍ لَهُ فَصِیحٍ یَا آلَ أَحْمَدَ أَجِیبُوا الْمَلْهُوفَ وَ ‏الْمُنَادِیَ مِنْ حَوْلِ الضَّرِیحِ فَتُجِیبُهُ کُنُوزُ اللَّهِ بِالطَّالَقَانِ کُنُوزٌ وَ أَیُّ کُنُوزٍ لَیْسَتْ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا ذَهَبٍ بَلْ هِیَ ‏رِجَالٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ عَلَی الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ بِأَیْدِیهِمُ الْحِرَابُ وَ لَمْ یَزَلْ یَقْتُلُ الظَّلَمَةَ حَتَّی یَرِدَ الْکُوفَةَ وَ قَدْ ‏صَفَا أَکْثَرُ الْأَرْضِ فَیَجْعَلُهَا لَهُ مَعْقِلًا فَیَتَّصِلُ بِهِ وَ بِأَصْحَابِهِ خَبَرُ الْمَهْدِیِّ ع …‏ بحارالأنوار، ج53، ص15و16 باب 28- ما یکون عند ظهوره ع بروایة…

منبع: پایگاه حوزه

منظور از خروج سيد حسني در زمان ظهور چيست؟
بر اساس احاديث و روايات، خروج سيد حسني، ‌از نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ است.

امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: سيد حسني جواني خوش سيماست كه از سرزمين ديلم و قزوين براي نصرت و ياري آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ قيام مي‌نمايد و با بانگي رسا و بياني شيوا فرياد بر مي‌آورد كه به ياري آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ برسيد و از شما طلب ياري مي‌كند. مردان از طالقان كه شوق شديد به جهاد دارند به او پاسخ مثبت مي‌دهند.[1]
شيخ عباس قمي (ره) مي‌فرمايد: سيد حسني از اولاد حضرت امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ است. او دعوي باطل ندارد و ادعاي مهدويت يا نيابت امام زمان بودن را ندارد و مردم را به نفس خود دعوت نمي‌كند و از شيعيان مخلص ائمه اثني عشر و تابع دين حق است و در بين مردم مطاع و بزرگ است و در گفتار و كردار موافق با شريعت حقّة خاتم الانبياء محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ است، در زمان او كفر و ظلم، عالم را فراگرفته است و مردم از دست ستمگران و فاسقان در اذيت و آزار به سر مي‌برند. در چنين شرايطي سيد حسني براي نصرت دين استغاثه مي‌كند و مردم او را اجابت نمايد.[2]
سيد حسني، پس از دوران طولاني، زمام امور مناطقي را به دست مي‌گيرد و اندكي پيش از ظهور به سوي عراق وكوفه مي‌رود و از ديلم و قزوين تا كوفه زمين را از لوث وجود ظالمان پاك مي‌كند و سرانجام كوفه را محل اقامت خويش قرار مي‌دهد؛ مدتي در كوفه اقامت مي‌نمايند و سپس «خبر ظهور مهدي (عج) به ايشان مي‌رسد، سيد با يارانش به محضر حضرت مشرف مي‌شوند و از آن حضرت مطالبة دلايل امامت و موارث انبياء را مي‌نمايد. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: به خدا سوگند كه آن جوان، حضرت را مي‌شناسد و مي‌داند كه او برحق است، لكن مقصودش اين است كه حقيقت او را بر مردم و يارانش روشن كند، سپس حضرت دلايل امامت و مواريث انبياء را براي او ظاهر مي‌نمايد و معجزاتي از او صادر مي‌شود.
در آن هنگام، سيد حسني و يارانش با آن حضرت بيعت مي‌كنند، مگر چهل هزارنفر كه قرآنها با خود دارند و معروف به «زيديه» مي‌باشند كه از بيعت امتناع مي‌ورزند.[3]
بيعت و ميثاق سيد حسني، و يارانش بعد از قيام، با حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ در عراق و كوفه از مسلمات است، امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمودند: حضرت مهدي (عج) بعد از قيام همراه لشكر خويش از مكه به طرف عراق حركت مي‌نمايد. آن گاه سيد حسني با دوازده هزار نفر به آن حضرت ملحق مي‌گردد و حضرت به سيد حسني مي‌فرمايد: من از تو به امر حكومت سزاوارترم، سيد در جواب مي‌گويد: دليل و برهان تو چيست؟ حضرت به پرنده‌اي در آسمان اشاره مي‌كند، پرنده به كتف مبارك حضرت فرود مي‌آيد و عصاي خود را در زمين فرو مي‌برد و عصا سبز مي‌شود و شاخ و برگ مي‌آورد، آن گاه سيد حسني لشكر خود را تسليم حضرت مي‌نمايد و حسني پرچمدار و فرماندة لشكر حضرت مي‌گردد.[4]
امام باقر ـ عليه السّلام ـ نيز فرموده‌اند: «حضرت مهدي وارد كوفه مي‌شود و سه پرچم آن جا به اهتزاز است و در برابر حضرت مهدي تسليم مي‌گردند، يكي از آن سه پرچم، پرچم سيد حسني است.»[5]
منابع براي مطالعه بيشتر:
1. نشانه‌هاي ظهور، سيد علي اصغر سادات مدني، مركز فرهنگي انتشاراتي منير، 1381، كل كتاب.
2. منتهي الامال، شيخ عباس قمي، انتشارات فراروي، ص 128 ـ 1217.
3. شيخ محمد جواد خراساني، مهدي منتظر (عج)، بنياد پژوهش‌هاي علمي فرهنگي نور الاصفياء، 1380، 262 ـ 268.
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
در آخر الزمان مردي از فرزندان من خروج مي‌كند كه نامش نام من است و كنيه‌اش كنية من، او زمين را پس از آن كه از جور و ستم پر گرديده از قسط و عدل پر مي‌كند.
(سبط ابن جوزي، تذكرة‌الخواص، ص 363)

 

——————————————————————————–
[1] . محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، موسسه الوفاء بيروت، ج 53، ص 15.
[2] . شيخ عباس قمي، منتهي الامال، انتشارات فراروي، 1381، ص 1317.
[3] . محمد باقر مجلسي، پيشين.
[4] . ابن طاووس، الملاحم و الفتن، منشورات الرضي، ص 164، باب 79.
[5] . محمد باقر مجلسي، پيشين، ج 53، ص 15 ـ 16.

سایت مهدویت


فرم در حال بارگذاری ...