« برنامه هاى جاويدان | نشانه هاى منافق » |
عاقبت اصرار بر گناه و توبه نکردن
نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1394عاقبت اصرار بر گناه چیزی جز پشیمانی و نکبت در دنیا و آخرت نمی باشد، هر چند که انسان متوجه نشود ولی به زودی آثار نکبت بار گناه گریبانگیر انسان خواهد شد و او را به نابودی خواهد کشید.
با امروز و فردا کردن برای توبه نمودن و اصرار بر گناهان فقط فرصت محدود عمر که برای رسیدن به خدا در اختیار داریم را از دست خواهیم داد و چیزی جز حسرت طولانی مدت و همیشگی نصیبمان نخواهد شد.
ای علمدار کربلا به فریادمان برس و از گناه نجاتمان بده!
یا ابالغوث ادرکنی
عاقبت اصرار بر گناه و توبه نکردن
عاقبت اصرار بر گناه و توبه نکردن
عاقبت اصرار بر گناه از دیدگاه قرآن کریم و احادیث معصومین (ع)
کسانی که از گناه پشیمان نیستند و در توبه کردن امروز و فردا میکنند سرانجام نافرجامی در پیش دارند.
از امام صادق (ع) منقول است:
پدرم [امام باقر] (علیهالسلام) بارها می فرمود: هیچ چیز برای قلب زیانبارتر از گناه نیست؛ چه آنکه قلب با گناه می آمیزد و بر گناه اصرار میورزد تا آن که گناه بر قلب چیره میشود و سرانجام آن را وارونه می کند.
یعنی قلبی که به حسب طبع اولی چهره اش رو به خداست تغییر قیافه میدهد و چهره اش زمینی میشود و سخن حق و موعظه در آن تاثیر نمی کند. و این همان راهی است که به فرموده ی قرآن کریم پایانش کفر و تکذیب آیات خدا و استهزای حقایق آسمانی خواهد بود، که می فرماید:
ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذینَ اَساؤُا السُّؤای اَن کَذَّبُوا بِایاتِ اللهِ وَ کانُوا بِها یَستَهزِؤنَ. (سوره ی روم، آیه ی ۱۰)
پس آنها که بد کردند [و در ارتکاب گناه اصرار ورزیدند] دچار عاقبتی بدتر شدند [و آن این که:] آیات خدا را تکذیب کرده و آنها را به استهزاء گرفتند.
و نیز از امام صادق (ع) منقول است:
خداوند تعالی می فرماید: هنگامی که بنده ی من خواهشهای نفسانی خویش را بر طاعت من ترجیح دهد، کمترین کیفری که در حق او روا میدارم آن است که او را از لذت مناجات خودم محروم می سازم.
و در حدیث دیگر آمده است که امام صادق (ع) فرمود:
بی تردید، کسی که مرتکب گناه میشود در اثر آن از نماز شب محروم میگردد و بیشک سرعت تاثیر کار بد [در جهت قطع برکات معنوی] بیشتر است از سرعت تاثیر کارد برنده در قطع گوشت.
خدا نکند که کار انسان بدانجا بکشد که مهر غفلت بر دل و گوشش نهاده و پرده ی تاریکی و ضلالت بر چشمش کشیده شود و مصداق آیه ی کریمه ی «خَتَمَ اللهُ عَلی قلُوبِهِم وَ عَلی سَمعِهِم وَ عَلی اَبصارِهِم غِشاوَهٌ» (سوره ی بقره، آیه ی ۷) گردد.
حال که ضرر و خطر گناه از دیدگاه قرآن کریم و اولیای دین علیهم السلام روشن شد روا نیست که انسان خردمند در رفع آثار شوم آن از صفحه ی دل درنگ کند که تردید در این کار از عادات سفیهان و نابخردان است، زیرا گناه سمّ مهلکی است که اگر در رفع آثار آن هر چه زودتر اقدام نشود دیگر راه نجاتی باقی نمی ماند.
مگر نه این است که مرگ بیخبر میآید و ناگهان گریبانگیر آدمی میشود و حتی مهلت نفس کشیدن به انسان نمی دهد؟ به فرموده ی قرآن:
فَلا یَستَطیعُونَ تَوصیَهً وَ لا اِلی اَهلِهِم یَرجِعُونَ. (سوره ی یس، آیه ی ۵۰)
چنان بغتتاً بر سرشان بتازد که نه مجال وصیت بیابند و نه فرصت بازگشت به خانه و کاشانه پیدا کنند.
چنان چه به پیامبر (ص) می فرماید:
وَ اَنذِرهُم یَومَ الحَسرَهِ اِذ قُضِیَ الاَمرُ وَ هُم فی غَفلَهٍ … (سوره ی مریم، آیه ی ۲۹)
[ای پیامبر!] بیم ده آنان را از روز حسرت، آن گاه که کار از کار گذشته و آنها در غفلت اند …
آن گاه گویند:
… یا لَیتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِایاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِن المُؤمِنینَ. (سوره ی انعام، آیه ی ۲۷)
… ای کاش ما را به دنیا بازگردانند تا [با این تنبه و بیداری که برای ما پدید آمده دیگر] آیات خدا را تکذیب نکنیم و حقیقتاً ایمان بیاوریم.
ولی چه فایده که پشیمانی سودی ندارد و این آرزو، عملی نخواهد بود.
این دو روزک را که عمرت هست زود پـیـرافـشـــانی بکن از راه جـود
اینقدر تخمی که مانده سـتـت بـکـار تا در آخـر بینی آن را بـرگ و بار
تا نمرده ســـــت ایـن چـراغ بـا گـهـر هین فتیلش ساز و روغن زودتر
مبادا که روزی بگوییم:
… [خدایا!] عمر خویش را با امروز و فردا کردن تباه کردم.
استغفرالله ربی و اتوب الیه
بنابراین، هیچ گاه استغفار را فراموش نکنید که استغفار جلای قلوب است و در همه حال خدا را با استغفار یاد کنید، چه در حال نماز و چه در تعقیبات آن. حتی در موقع خوابیدن نیز با استغفار به خواب بروید که امکان دارد دیگر از این خواب برنخیزید. در سیره ی رسول خدا (ص) آمده که هر روز هفتاد بار استغفرالله میگفتند و در پارهای از احادیث دارد که در هر نشستی بیست و پنج بار استغفرالله می گفتند، که استغفار داروی شفابخش گنهکاران است، چنان که در حدیث آمده:
لکل داءٍ دواءٌ وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الاِستِغفارُ.
برای هر دردی درمانی است و داروی گناهان استغفار است.
باید دانست که بهترین موقع برای استغفار و توبه نیمه های شب است، آن گاه که همه ی درها بسته است و تمام دیده ها در خواب، ولی درهای رحمت الهی به روی بندگانش باز است.
خداوند در وصف بندگان مومنش می فرماید:
اَلصّابِرینَ و الصّادِقینَ و القانِتینَ وَ المُنفِقینَ و المُستَغفِرینِ بِالاَسحارِ. (سوره ی آل عمران، آیه ی ۱۷)
آنان صابرند و صادقند و قانت اند و انفاق کنندگانند و در نیمه های شب به دعا و استغفار برمی خیزند.
و در جای دیگر می فرماید:
کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیلِ ما یَهجَعُونَ و بِالاَسحارِهُم یَستَغفِروُنَ (سوره ی ذاریات، آیات ۱۷ و ۱۸)
اهل تقوا ویژگیهایی دارند از جمله آنکه شب ها کم می خوابند و در سحرها به استغفار و دعا بر می خیزند.
رسول خدا (ص) فرمود:
هیچ قطرهای نزد خدا از قطره ی اشکی که از خوف خدای تعالی از چشم بیرون آید و یا از قطره ی خونی که در راه خدا ریخته شود محبوبتر نیست و هیچ بنده ای نیست که از خوف خدا بگرید مگر این که خدای تعالی او را از شراب رحمتش سیراب فرماید و گریه ی او را در بهشت تبدیل به خنده و سرور کند و اطرافیان او را مورد رحمت قرار دهد، هر چند که تعدادشان بیست هزار نفر باشد، و هیچ چشمی از خوف خدا پر از اشک نمیشود مگر آن که خداوند بدنش را بر آتش حرام میکند و اگر اشک از دیدگانش جاری شود و به رخساره اش رسد هرگز گرفتار فقر و خواری نگردد. و اگر در میان امتی بنده ای از بندگان خدا گریه کند بیشک خدای تعالی آن امت را به خاطر گریه ی او نجات بخشد.
خلاصه هر چیزی اندازهای دارد مگر گریه از خوف خدا، که امام صادق (ع) فرمود:
روز قیامت هر دیدهای گریان است مگر سه دیده: چشمی که از نظر کردن به حرام فرو افتد، چشمی که در طاعت خدا بیداری کشد، و چشمی که در دل شب از خوف خدا بگرید.
و هر گاه در این باره توفیق رفیق نشد مناسب است این قسمت از دعای ابوحمزه را به یادآوری و با خدا زمزمه و مناجات کنی:
بار پروردگارا! من هر گاه با خود گفتم که آماده ی اطاعت و عبادت شدهام و در پیشگاه تو به نماز ایستادم، خواب را بر من فرو افکندی و حال راز و نیاز را گاه مناجات از من باز گرفتی. ای خدا! چه شده است که هر چه با خود عهد کرده و گفتم از این پس سریره و باطن من خوب خواهد شد و به مجالس اهل توبه نزدیک می شوم، اما بلیّه و حادثهای پیش آمد که پای من لغزید و آن بلیّه میان من و خدمتت حایل گردید؟ ای سید من! شاید تو از درگاه لطفت مرا رانده ای و از خدمت بندگی ات دور ساخته ای، یا شاید دیدهای که من حق بندگی ات را سبک شمرده ام بدین جهت مرا از درت دور کردی، یا این که دیدی من از تو رویگردانم بدین سبب بر من غضب فرمودی، یا آن که در مقام دروغگویانم یافتی آن گاه مرا از نظر عنایتت دور افکندی، یا شاید دیدی که من شکرگزاری از نعمت هایت نمیکنم پس مرا محروم ساختی، یا شاید مرا در مجالس اهل علم نیافتی آن گاه به خواری و خذلانم انداختی، یا شاید مرا در میان اهل غفلت یافتی بدین جهت از رحمتت نا امیدم کردی، یا شاید دیدی با مجالس بطّالین (هرزه گویان) الفت گرفتهام پس مرا میان آنها واگذاشتی، یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی سپس از درگاهت دورم کردی، یا شاید به جرم و گناهم مکافات کردی، یا شاید به خاطر بیشرمی و بیحیایی با حضرتت مجازاتم نمودی …
خلاصه ی کلام آن که با زمزمه ی این مناجات میتوان دردهای درونی و بیماریهای قلبی و علل و اسباب دوری از خدا را شناخت و آن گاه به فکر درمان افتاد و خود را اصلاح کرد. «وفقنا الله تعالی و ایاکم لمرضاته آمین».
(نقطه های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی (ره)، صفحه ی۳۱۵)
سایت دلدادگان
فرم در حال بارگذاری ...