موضوع: "شیعه( امامیه)"
اقرار به حقانیت شیعه در سایت رسمی اوقاف عربستان + سند
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1392به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، پایگاه الاسلام(http://www.al-islam.com) که رسما وابسته وزارت اوقاف و ارشاد عربستان است، در تفسیر سوره البینة، در معنای آیه «خيرُ البَرية» به حقانیت شیعیان اقرار کرده و روایتی از نبیّ مکرم اسلام (ص) در این زمینه آورده است.
در این پایگاه در ذیل آیه شریفه “ﺇِﻥَّ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﻭَﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤَﺎﺕِ ﺃُﻭﻟَﺌِﻚَ ﻫُﻢْ ﺧَﻴْﺮُ ﺍﻟْﺒَﺮِﻳَّﺔِ“* در باره مصادیق خیرالبریة(بهترین بندگان)، روایتی آورده که در آن آمده است: ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲّ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻋَﻠَﻴْﻪِ [وآله] ﻭَﺳَﻠَّﻢَ : ” ﺃَﻧْﺖَ ﻳَﺎ ﻋَﻠِﻲّ ﻭَ ﺷِﻴﻌَﺘﻚ “.
پیامبر (ص) فرمود: منظور از خیر البریة، علی جان تو هستی و شیعیان تو.
علاقه مندان برای مشاهده این صفحه می توانند این لینک را مشاهده کنند:
http://quran.al-islam.com/Page.aspx?siteid=6&pageid=221&BookID=13&Page=598
امیدواریم مانند بسیاری از روایاتی که در کتاب ها و آثار اهل سنت در باره حقانیت اهل بیت علیهم السلام موجود بوده و به تدریج از بین برده اند، این حدیث شریف، گرفتار این رویه ناصواب نشود.
ویژگی های شیعه در کلام تربیتی امام عسکری(ع)
نوشته شده توسطرحیمی 1ام اسفند, 1391حضرت به شیعیانش می فرماید:
«اوصیکم بتقوی اللّه، و الورع فی دینکم، والاجتهاد للّه، و صدق الحدیث، واداءالامانة الی من ائتمنکم من برّ او فاجر، و طول السّجود، و حسن الجوار، فبهذا جاء محمّد صلی الله علیه و آله وسلم ، صلّوا فی عشائرهم و اشهدوا جنائزهم، و عودوا مرضاهم و أدّوا حقوقهم
شما را سفارش می کنم به تقوای الهی و پارسایی در دین خود و کوشش در راه خدا و راستگویی و اینکه امانت هرکسی را که به شما امانتی سپرده است، به او بازگردانید چه آن شخص، نیکوکار باشد یا تبهکار. و سجده ها را طولانی کنید و (برای همسایگان خود) همسایگان خوبی باشید ـ که محمّد صلی الله علیه و آله وسلم این چیزها را آورده است ـ و در قبیله های آنان (اهل سنّت) نماز گزارید، در تشییع جنازه های شان حاضر شوید و مریضان آنان را عیادت و حقوق شان را ادا کنید.»
سپس در توضیح می فرماید:
«فانّ الرجل منکم اذا ورع فی دینه و صدق فی حدیثه و ادّی الامانة و حسن خلقه مع الناس، قیل هذا شیعیٌّ فیسرّنی ذلک. اتّقوا اللّه و کونوا زیناً و لاتکونوا شیناً، جرّوا الینا کلّ مودّة و ادفعوا عنّا کلّ قبیح، فانّه ما قیل فینا مِنْ حُسْنٍ فنحن اهله، و ما قیل فینا مِنْ سُوءٍ فما نحن کذلک
اگر کسی از شما در دینش ورع داشته و راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. از خدا بترسید و تقوای الهی را پیشه خود سازید (و با اعمالتان) زیور و زینت برای ما باشید و مایه زشتی (و بد نامی) ما نباشید. هرگونه دوستی را برای ما جلب کنید و هر بدی را از ما دور سازید. زیرا هر خوبی که در حقّ ما گفته شود، سزاوار آنیم و هر بدی که در حقّ ما گفته شود، شایسته آن نیستیم.»
و در انتها می فرماید:
«اکثروا ذکراللّه و ذکر الموت و تلاوة القرآن و الصّلوة علی النبی صلی الله علیه و آله وسلم …؛
بسیار خدا را به یاد داشته باشید و نیز یاد مرگ را. زیاد قرآن تلاوت کنید و بر رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم صلوات بفرستید. چه اینکه اینها اموری هستند که طبعاً موجب رعایت توصیه های فوق می شود.»
همچنین می فرماید: «اورع النّاس من وقف عندالشّبهة، اعبد النّاس من أقام علی الفرائض، ازهد النّاس من ترک الحرام؛ اشدّ النّاس اجتهاداً من ترک الذّنوب؛ پارساترین مردم کسی است که در شبهات، درنگ کند، عابدترین مردم کسی است که واجبات الهی را انجام دهد، زاهدترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد و کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.»
فرق بين شيعه و دوست
نوشته شده توسطرحیمی 30ام بهمن, 1391در كتاب تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام و نيز در كتاب مرحوم قطب الدّين راوندى - به نقل از دو نفر از راويان حديث به نام يوسف بن محمّد و علىّ بن سيّار - آمده است :
شبى از شب ها به محضر مبارك حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام وارد شديم .
همچنين والى شهر كه علاقه خاصّى نسبت به حضرت داشت ، به همراه شخصى كه دست هاى او را بسته بودند، وارد منزل امام عليه السلام شد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! اين شخص را از دكّان صرّاف در حال سرقت و دزدى گرفته ايم .
و چون خواستيم او را همانند ديگر دزدان شكنجه و تأديب كنيم ، اظهار داشت كه از شيعيان حضرت علىّ عليه السلام و نيز از شيعيان شما است و ما از تعذيب او خوددارى كرديم و نزد شما آمديم تا ما را راهنمائى و تكليف ما را نسبت به اين شخص روشن بفرمائى .
حضرت فرمود: به خداوند پناه مى برم ، او شيعه علىّ عليه السلام نيست ، او براى نجات خود چنين ادّعائى را كرده است .
سپس والى آن سارق را از آن جا بُرد و به دو نفر از مأمورين خود دستور داد تا آن سارق را تعذيب و تأديب نمايند، پس او را بر زمين خوابانيدند و شروع كردند بر بدنش شلاّق بزنند؛ ولى هر چه شلاّق مى زدند روى زمين مى خورد و به آن سارق اصابت نمى كرد.
بعد از آن ، والى مجدّدا او را نزد امام حسن عسكرى عليه السلام آورد و گفت : ياابن رسول اللّه ! بسيار جاى تعجّب است ، فرمودى كه او از شيعيان شما نيست ، اگر از شيعيان شما نباشد پس لابدّ از شيعيان و پيروان شيطان خواهد بود و بايد در آتش قهر خداى متعال بسوزد.
و سپس افزود: با اين اوصاف ، من از اين مرد معجزه و كرامتى را مشاهده كردم كه بسيار مهمّ خواهد بود، هر چه ماءمورين بر او تازيانه مى زدند بر زمين مى خورد و بر بدن او اصابت نمى كرد و تمام افراد از اين جريان در تعجّب و حيرت قرار گرفته اند.
در اين موقع امام حسن عسكرى عليه السلام به والى خطاب نمود و فرمود: اى بنده خدا! او در ادّعاى خود دروغ مى گويد، او از شيعيان ما نيست ، بلكه از محبّين و دوستان ما مى باشد.
والى اظهار داشت : از نظر ما فرقى بين شيعه و دوست نمى باشد، لطفا بفرمائيد كه فرق بين آن ها چيست ؟
حضرت فرمود: همانا شيعيان ما كسانى هستند كه در تمام مسائل زندگى مطيع و فرمان بر دستورات ما باشند و سعى دارند بر اين كه در هيچ موردى معصيت و مخالفت ما را ننمايند.
و هر كه خلاف چنين روشى باشد و اظهار علاقه و محبّت نسبت به ما نمايد دوست ما مى باشد، نه شيعه ما.
سپس امام عليه السلام به والى فرمود: تو نيز دروغ بزرگى را ادّعا كردى ، چون كه گفتى معجزه ديده ام ؛ و چنانچه اين گفتار از روى علم و ايمان باشد مستحقّ عذاب جهنّم مى باشى .
بعد از آن ، حضرت در توضيح فرمايش خود افزود: معجزه مخصوص انبياء و ما اهل بيت عصمت و طهارت مى باشد، براى شرافت و فضيلتى كه ما بر ديگران داريم و نيز براى اثبات واقعيّات و حقايقى كه از طرف خداوند متعال به ما رسيده است .
در پايان ، امام عسكرى عليه السلام به آن مرد - متّهم به سرقت - خطاب نمود و فرمود: بايد شيعه علىّ عليه السلام در تمام امور زندگى ، شيعه و پيرو او - و ديگر اهل بيت رسالت - باشد و ايشان را در هر حال تصديق نمايد؛ و نيز بايد سعى نمايد كه هيچ گونه تخلّفى با ايشان نداشته باشد و خلاصه آن كه در همه امور، خود را هماهنگ و مطيع ايشان بداند.(تفسير الا مام العسكرى عليه السلام : ص 316، ح 161، الخرايج و الجرايح : ج 2، ص 684، ح 3، مدينة المعاجز: ج 7، ص 2579).
چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسكرى عليه السلام/عبداللّه صالحى
کیفیت پیدایش و نشو و نمای شیعه
نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1391آغاز پیدایش شیعه و کیفیت آن
آغاز پیدایش«شیعه»را که برای اولین بار به شیعه علی علیه السلام (اولین پیشوا از پیشوایان اهل بیت علیهم السلام) معروف شدند،همان زمان حیات پیغمبر اکرم باید دانست و جریان ظهور و پیشرفت دعوت اسلامی در 23 سال زمان بعثت،موجبات زیادی در بر داشت که طبعا پیدایش چنین جمعیتی را در میان یاران پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ایجاب می کرد (1).
الف:پیغمبر اکرم در اولین روزهای بعثت که به نص قرآن مأموریت یافت که خویشان نزدیکتر خود را به دین خود دعوت کند (2) صریحا به ایشان فرمود که هر یک از شما به اجابت دعوت من سبقت گیرد،و زیر و جانشین و وصی من است.علی علیه السلام پیش از همه مبادرت نموده اسلام را پذیرفت و پیغمبر اکرم ایمان او را پذیرفت ووعده های خود را (3) تقبل نمود و عادتا محال است که رهبر نهضتی در اولین روز نهضت و قیام خود یکی از یاران نهضت را به سمت وزیری و جانشینی به بیگانگان معرفی کند،ولی به یاران و دوستان سر تا پا فداکار خود نشناساند یا تنها او را با امتیاز وزیری و جانشینی بشناسد و بشناساند ولی در تمام دوره زندگی و دعوت خود،او را از وظایف وزیری معزول و احترام مقام جانشینی او را نادیده گرفته و هیچگونه فرقی میان او و دیگران نگذارد.
ب:پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به موجب چندین روایت مستفیض و متواترکه سنی و شیعه روایت کرده اندتصریح فرموده که علی (4) علیه السلام در قول و فعل خود از خطا و معصیت مصون است،هر سخنی که گوید و هر کاری که کند با دعوت دینی مطابقت کامل دارد وداناترین (5) مردم است به معارف و شرایع اسلام.
ج:علی علیه السلام خدمات گرانبهایی انجام داده و فداکاریهای شگفت انگیزی کرده بود،مانند خوابیدن در بستر پیغمبر اکرم در شب هجرت (6) و فتوحاتی که در جنگهای بدر و احد و خندق و خیبر به دست وی صورت گرفته بود که اگر پای وی در یکی از این وقایع در میان نبود،اسلام و اسلامیان به دست دشمنان حق،ریشه کن شده بودند (7).
د:جریان«غدیر خم»که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آنجا علی علیه السلام را به ولایت عامه مردم نصب و معرفی کرده و او را مانند خود متولی قرار داده بود (8).
بدیهی است این چنین امتیازات و فضائل اختصاصی دیگر که مورد اتفاق همگان بود (9) و علاقه مفرطی که پیغمبر اکرم به علی علیه السلام داشت (10) ،طبعا عده ای از یاران پیغمبر اکرم را که شیفتگان فضیلت و حقیقت بودند بر این وا میداشت که علی علیه السلام را دوست داشته به دورش گرد آیند و از وی پیروی کنند،چنانکه عده ای را بر حسد و کینه آن حضرت وا می داشت.
گذشته از همه اینها نام«شیعه علی»و«شیعه اهل بیت»در سخنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بسیار دیده می شود (11).
صفحات: 1· 2
صفات شیعه از دیدگاه معصومین علیهم السلام
نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1391 قَالَ الصَّادِقُ ع تَبِعَ قَوْمٌ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا شِيعَتُكَيَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ مَا لِي لَا أَرَى عَلَيْكُمْ سِيمَاءَالشِّيعَةِ فَقَالُوا وَ مَا سِيمَاءُ الشِّيعَةِ قَالَ صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَالسَّهَرِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِعَلَيْهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: عده اى به دنبال امير المؤمنين عليه السّلام به راه افتادند، حضرت متوجه آنان شده و فرمود:
كيستيد؟
گفتند: شيعيان تو اى امير مؤمنان . فرمود: چرا در چهره شما نشانه شيعه نمى بينم ؟ گفتند: نشانه چهره شيعه چيست ؟ فرمود:
زردى صورت از اثر بى خوابى ، فرورفتگى شكم بر اثر روزه گرفتن ، خشكيدن لبها بر اثر دعاى بسيار، و نشستن غبار فروتنى برآنها.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْعَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَاثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ فَإِذَا رَأَيْتَ أُولَئِكَ فَأُولَئِكَ شِيعَةُجَعْفَرٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود:
شيعه على كسى است كه شكم و دامن خود را حفظ نمايد، و سخت كوش باشد، و كارش براى خالقش باشد، و اميد ثواب از اوداشته باشد، و از كيفر او بترسد، هر گاه چنين كسانى را ديدى آنها شيعه جعفرهستند.
عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّالْمَعْرُوفَ لَا يَسْتَتِمُّ إِلَّا بِتَعْجِيلِهِ وَ سَتْرِهِ وَ تَصْغِيرِهِفَإِذَا أَنْتَ عَجَّلْتَهُ فَقَدْ هَنَّأْتَهُ وَ إِذَا أَنْتَ صَغَّرْتَهُ فَقَدْعَظَّمْتَهُ وَ إِذَا أَنْتَ سَتَرْتَهُ فَقَدْ أَتْمَمْتَهُ
حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود:
نيكى و احسان كامل نمى گردد مگر بواسطه سه خصلت :شتابدر انجام كار نيك ، پنهان نمودن و كوچك شمردن آن ، زيرا اگر آن را با شتاب انجامدادى گوارا و دلچسب نمودى ، و اگر آن را كوچك شمرى بزرگش كردى ، و اگر آن را پنهان نمودى كاملش گردانده اى.
وَ قَالَ ع إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداًفِي الْأَرْضِ يَسْعَوْنَ فِي حَوَائِجِ النَّاسِ هُمُ الاْمِنُونَ يَوْمَالْقِيَامَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود:
خداوند در زمين بندگانى داردكه در بر آوردن حوايج مردم مى كوشند، ايشان در روز قيامت در امان وآسايشند.
صفحات: 1· 2