مستند زائرسرای مهران
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397دانلود مستند زائرسرای مهران
فرم در حال بارگذاری ...
جمله جالب عالم اهل سنت درباره امامت امیرالمومنین علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397
هیچ کسی از هجوم این بلاها، مصائب و مشکلات در امان نیست، امان و پناهگاه قرآن است، با قرآن مجید میتوانید زیان و ضرر بلاها و شرّ مصائب را برطرف کنید.
محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی ادامه داد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:
«اذ التبست علیکم الفتن فعلیکم بالقرآن» وقتی بلاها، فتنهها، مشکلات به شما هجوم آورد، من شما را به قرآن سفارش میکنم.
شما بعد از وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصیتی را در عقل، عظمت، شخصیت و انسانیت مانند امیرمؤمنان علیه السلام نمیشناسید، این حقیقتی است که همه بر آن اتفاق دارند.
...
استاد اخلاق حوزه در مورد نظر اهل سنت دربارۀ علی علیه السلام اشاره و خاطرنشان کرد:
یکی از دانشمندان بزرگ اهل سنت جمله زیبا و بی نظیری دربارۀ امیرالمؤمنین علیه السلام دارد، خلیل بن احمد میگوید: «احتیاج الکل الیه» کل در همۀ امور به او نیازمند هستند «و استغنائه عن الکل» و علی بن ابیطالب علیه السلام از کل بینیاز است؛ به عبارت سادهتر همه گدای او هستند و او گدای هیچ کسی نیست، این دلیل بر این است که علی بن ابیطالب علیه السلام امام کل است و «دلیلٌ علی انهُ امامُ الکل» یک حقیقت ثابت شدهای است.
وی افزود: اهل تسنن هفتاد بار نقل کردند حاکم دومشان در کارگردانی کشور، در مسائل اجتماعی، در مسائل فقهی دچار مشکل شد و نمی توانست مشکل را حل کند، علنی گفت: علی بن ابیطالب علیه السلام را بیاورید. این هفتاد بار در یک رساله به نام «نوادر الاثر» ثبت است، این رساله موجود هم هست. امیرالمؤمنین علیه السلام را آوردند به پنج دقیقه نکشید مشکل را حل کرد، حاکم هم جلوی مردم بی رودبایستی گفت: اگر علی علیه السلام نبود آبروی ما به باد رفته بود. همه به علی علیه السلام نیاز داشتند و او به یک نفر در هیچ چیز و هیچ موردی نیاز نداشت. بزرگترین فقیه، مؤلف، مرجع، معلم و نویسندۀ شیعه شیخ طوسی(ره) بود که هر روز در بغداد براساس پنج مذهب درس میداد، پنج نوع طلبه در کلاس درسش حاضر بودند، بر اساس فقه اهلبیت، فقه حنفی، فقه شافعی، فقه حنبلی و فقه مالکی. شخصیت کمی نبود، هزار سال است حوزههای علمیه سر سفرۀ این عالم با عظمت ایرانی نشستند. شیخ طوسی هم به عظمت امام علی علیه السلام اشاره دارد.
این مبلغ عرصه بین الملل در بخش دیگری از سخنان خود به دوران حضرت موسی علیه السلام اشاره و خاطرنشان کرد: اولین بار در کوه طور، پروردگار عالم با صدای خود، خودش را به موسی علیه السلام معرفی میکند. بعد از اینکه مسئلۀ توحید را به موسی علیه السلام اعلام کرد، موسی علیه السلام را به قیامت توجه میدهد، بعد توجه او را به نماز میدهد، بعد او را به این معنا توجه میدهد که من، تو را به پیغمبری انتخاب کردم، حال وظیفه داری از کوه طور با برادرت به مصر بروی. خدا به موسی علیه السلام میگوید: فرعون در همۀ امور حیات طغیان کرده است «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى»(طه، 33 و 34). پروردگار، موسی علیه السلام را میفرستد برای مبارزۀ با یک عنصری که آلوده به تمام گناهان است و یک نیروی بسیار پرقدرتی هم همراهش است، پروردگار عالم موسی را با یک یار یعنی هارون برادرش، مأموریت داد که برود با چنین دولت بزرگ و ارتشی نیرومند مبارزه کند.
وی گفت: قدرت انحراف فرعون در سورۀ قصص آمده: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْض»(قصص، 4) فرعون در کشور مصر خود را از تمام مرد و زن برتر به حساب آورده بود، این برتری را در سورۀ طه توضیح میدهد، در تمام مصر به مغز تمام مرد و زن قبولانده بود «فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى»(نازعات، 24) مالک برتر شما من هستم و شما بردۀ من هستید، همه هم قبول کرده بودند، این مسئله در روح و جان مردم تنیده بود. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً» وحدت بندگان را به هم ریخته بود، مردم را گروه گروه کرده بود، «يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُم» بخشی از مردم را بسیار ناتوان کرده بود که کمر راست نمیکردند، «يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ» جوانهای مردم را ذبح میکرد، «وَ يَسْتَحْيِي نِساءَهُم إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِين»(قصص، 4) هر فسادی را مرتکب می شد. کشور، ارتش، خزانۀ مملکت و ثروت در دست او بود و در مقابل این قدرت گسترده، خداوند یک گلیم پوش با برادرش را مأمور کرد بروید مبارزه کنید.
استاد انصاریان به سخن حضرت موسی علیه السلام با خداوند در مبارزه با فرعون اشاره و اظهارداشت: سخن خدا دو کلمه بود، «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى»(طه، 33 و 34). حالا نوبت حرف به موسی رسید، درخواستی که ریشهای بود، آن درخواستی که میتوانست موسی علیه السلام را تا آخر مبارزه سرپا نگه دارد، ضعیف، سست و کمرشکنش نکند، در مقابل بلاها و حوادث شکست و فراریش ندهد، یک درخواست بود، گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي»(طه، 25) خدایا یک حوصلۀ گسترده، شرح صدر به من عنایت کن که من در مقابل فرعون و ارتش و مسخرههایش و خندههایش و رد کردنهایش و استهزا کردنهایش خسته نشوم، از کوره در نروم، از مسئولیتم فرار نکنم و بمانم.
شرح صدر بی نظیر امیرالمومنین علی علیه السلام
محقق و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی در پاسخ به اینکه شرح صدر را از چه طریقی می توان به دست آورد؟ اظهارداشت: امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: «اللهم اشرح بالقرآن صدری» خدایا با کمک قرآن این حوصلۀ گسترده را به من عنایت کن که بلاها و طوفانهایی که به من رو میکند، من موج این بلاها و طوفانها را با کمک قرآن مجید در هم بشکنم و تا آخر عمرم علی بمانم و علی ماند. شیخ طوسی نقل میکند: امیرالمؤمنین علیه السلام در ضمن یک دعا از پروردگار عالم درخواست میکرد: «اللهم الشرح بالقرآن صدری».
وی ادامه داد: مالک اشتر میگوید: یک روزی بیرون کوفه دیدم به یک درختی تکیه داده، مثل سیل اشکش روی صورتش میریزد، آمدم جلویش نشستم و گفتم علی جان چه حادثهای برایت اتفاق افتاده؟ فرمود: مالک! در تمام تاریخ ملتها از دست دولتهایشان اشک ریختند، ولی تنها حاکمی که از دست ملتش اشک میریزد منم. پرسیدم: چرا علی جان؟ فرمود: برای اینکه این ملت به هیچکدام از حرفهای من گوش نمیدهد. علی علیه السلام روی منبر به مردم فرمود: مردم دل من را آب کردید مانند نمکی که در آب، آب میشود. روی منبر فرمود حوصلهای که من کردم، حوصلۀ سنگینی بود؛ من حوصله کردم مانند کسی که تیغ تیز در چشمش فرو رفته بود و نمیتوانست دربیاورد؛ استخوان تیز در حلقش گیر کرده بود و نمیتوانست بیرون بکشد و فرو هم نمیرفت. این همه بلا در هفته سرش میآمد، شب جمعه کمیل میگوید از اول دعا صورتش را میگذاشت روی خاک و کمیل میخواند، تا آخرش اشکش بند نمیآمد. این همه بلا میکشید و با خدا عشق بازی میکرد، این همه بلا سرش میآمد و شب شنبه تا شب جمعۀ دیگر در نخلستانهای کوفه، نصف شب گاهی میآمدند رد میشدند، صدای نالهاش را میشنیدند و نمیدانستند چه کسی است، میآمدند جلو به دادش برسند میدیدند مثل چوب خشک روی زمین افتاده، میآمدند جلو میدیدند علی است. بلاها را کشید و یک قدم از ایمان عقبنشینی نکرد. عشق بازی با خدا هر روز در علی موجش بیشتر شد.
کسی که قرآن بفهمد در مقابل انواع بلاها بالاترین حوصله را دارد
استاد انصاریان به شرح صدر در میان اولیای خدا اشاره و خاطرنشان کرد: کسی که قرآن بفهمد بالاترین حوصله را پیدا میکند لذا در مقابل انواع بلاها بالاترین حوصله را دارد. وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام شهید شد، زینالعابدین علیه السلام دو سالش بود. عمر زینالعابدین علیه السلام پنجاه و هفت سال بود، به خدا قسم در این پنجاه و هفت سال یک بار آب خوش از گلوی زینالعابدین علیه السلام پایین نرفت. در «صحیفۀ سجادیه» میگوید «عمّرنی ما کان عمری بذلة فی طاعتک» تا زمانی که میبینی و میدانی عمر من در طاعت تو مصرف میشود، مرگ من را نرسان. انبیاء این چنین شرح صدر و حوصله داشتند؛ یک عمر آدم آب خوش از گلویش پایین نرود و یک بار زبانش به گلایه باز نشود، یک بار به پروردگار نگوید این چه وضعی است؟ این چه اوضاعی است؟ یک بار به خدا نگوید تو که قدرت داری نمیشود یک روزه همه چیز را تغییر بدهی؟ «اللهم اشرح بالقرآن صدری» باید قرآن را فهمید که با خدا، انبیا و ائمه چگونه زندگی کرد.
خدا اهل بیرون کردن بندگان از نعمتها نیست
وی به شرح صدر و صبر خداوند در برابر بندگان اشاره و خاطرنشان کرد: خدا اهل دعوت به درون است، خدا اهل بیرون کردن بندگان از نعمتها نیست بلکه مردم خودشان نعمتها را از دست میدهند. به عنوان مثال آیه صریح قرآن است که «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فِيه»(بقره، 36) شیطان آدم و حوا را بیرون کرد. خداوند میفرماید: من از هیچ نعمتی کسی را بیرون نمیکنم، مگر خودتان باعث شوید خودتان را بیرون کنید، یا دستتان را بگذارید در دست شیطان و او شما را بیرون کند. آدم و حوا از آن باغ آباد داخل کویر آمدند، هیچچیز پیدا نمیشد؛ در سورۀ اعراف میگوید: این زن و شوهر ادب کردند، با ادب روی خاکها نشستند، در سورۀ اعراف است «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِين»(اعراف، 23) خدایا ما دوتا خودمان به خودمان ظلم کردیم، «إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا» و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی «لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِين» حقت است، ما نباید به خودمان ظلم میکردیم. خدا در سورۀ بقره میگوید: «فَتابَ عَلَيْهِ، إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم»(بقره، 37) به آنها برگشتم و قبولشان کردم، من بسیار توبه پذیرم. در دعای کمیل هم میگوید: «یا سریع الرضا» تو کسی را معطل نمیکنی که به گنهکار بگویی برو چند ماه دیگر بیا یا به مکان دیگری برو، در هر لحظه و در هر مکانی گنهکار به خدا بگوید اشتباه کردم، خداوند میبخشد.
پیش از سخن گفتن با خدا، از طریق قرآن و روایات و عالم ربانی صحیح بودن آن را مطمئن شوید
استاد انصاریان نسبت به سخن گفتن درست بندگان با پروردگار تأکیدکرد و گفت: شخصی داخل مسجد هنگام نماز به پیغمبر صلی الله علیه و آله اقتدا کرد، این شخص در قنوت نماز خود گفت: خدایا من طاقت عذاب قیامت را ندارم، ما قبل از مسلمان شدن خیلی عوضی بودیم، به جای قیامت میخواهی ما را عذاب کنی همینجا ما را گوشمالی بده، عذاب ما را نیانداز قیامت، ما طاقت نداریم. آن شخص به خانه آمد، لرزید و تب کرد و درد گرفت، در رختخواب افتاد، نماز ظهر را نیامد. پیغمبر صلی الله علیه و آله هم که در مهربانی حرف اول را میزد، سلام نماز را داد و گفت: این رفیق ما کجاست؟ گفتند: سخت مریض شده و در رختخواب است. فرمود: برویم دیدنش. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: تو که دیشب هیچچیزت نبود، چرا اینطور شدی؟ گفت: دیشب در قنوت به خدا گفتم ما قبل از مسلمان شدن بت پرست بودیم، عوضی بودیم، زناکار بودیم، بدکار بودیم، ما طاقت عذاب قیامت را نداریم، هر جریمهای میخواهی ما را در قیامت در معرضش قرار بدهی در این دنیا کلک جریمۀ ما را بکن. ما آمدیم خانه اینطور شدیم. پیغمبر صلی الله علیه و آله رنگش تغییر کرد و فرمود: خیلی اشتباه کردی تو در نماز رفتی در خانۀ کریم و به کریم گفتی من را تازیانه بزن؟ به کریم گفتی من را فلک کن؟ به کریم گفتی من را جریمه کن؟ گفت: آقا به کریم چه بگویم؟ فرمود: از این به بعد جریمه میخواهی، نعمت میخواهی، هر چه میخواهی به کریم بگو: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار». تو را چه به اینکه به خدا بگویی من را بزن. اگر تصمیم به کاری گرفتید، سراغ قرآن و روایات یا یک عالم ربانی بروید، بپرسید ببینید درست است یا درست نیست، آن وقت وارد شوید.
حوزه
فرم در حال بارگذاری ...
حقوق دانش آموز بر معلم
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397
حقوق دانشآموز بر معلم
اگر با یادگیرندگان، به عنوان موجوداتی شبیه به ربات که قرار است بازیچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود، بیم آن می رود که تمام عواطف و علایق و نگرش آنان نسبت به آموزش، مدرسه و یا هر نوع محیط آموزشی منفی شود. دانشآموزان معلم خویش را تکیهگاه میدانند و علم، آگاهی و رفتار شایسته وی آنان را در یادگیری تقویت میسازد بنابراین معلم باید در آموزش دانشآموزان نکاتی را رعایت کند.
انسانگرایانی چون راجرز، بر تأثیر نقش سازنده معلم در یادگیری تأکید داشتند به نظر راجرز معلمان به عنوان حمایتکننده و راهنمایی کننده، میتوانند باعث تسهیل روند یادگیری شوند. در یک محیط آموزشی سازنده معلم با شاگرد همکاری و مشارکت پی گیر داشته و گام به گام با دانشآموز پیشرفت میکند، او با ایجاد حس اعتماد و پذیرش دو جانبه و عاری از سلطه و برتریجویی، انگیزه بیشتری را برای رشد و ارتقای درسی در یادگیرندگان فراهم میآورد. در این شرایط، دانشآموز احساس میکند که موجودی شایسته و قابل احترام بوده و میتواند خود به کاوش، بررسی و پژوهش بپردازد؛ لذا در مسیر تعالی و پیشرفت قرار میگیرد.
...
از نگاه راجرز، موردم و سایر روانشناسان انسانگرا، در یک محیط آموزشی فعال و پویا معلمان به جای طرح درس و استفاده از روشهای سنتی، میتوانند با تدارک منابع تجربی، عملاً دانشآموزان را به جستوجو و کشف پاسخها هدایت کنند، به این ترتیب یادگیرندگان در عمل، تلخی و شیرینی پژوهش و یافتن را تجربه میکنند. در این شرایط شاگردان میآموزند که چگونه بیاموزند.
دریسکول یکی از پیروان اصلی روش شاگرد محوری در سال ۱۹۹۹ معتقد است که آموزگاران میتوانند از راه درگیر کردن یادگیرندگان با تکالیف چالش انگیز و نزدیک به موقعیتهای واقعی شاگردان را متحول سازند و این بهترین و مناسبترین فرصت برای آموزگاران است تا نقش سازنده خود را به نحو احسن اجرا کرده و دانشآموزان را در یافتن منابع مورد نیاز یاری دهند.
در این میان، برخورد با دانشآموزان به عنوان اشخاصی لایق و محترم نیز بسیار مهم است. اگر با یادگیرندگان به عنوان موجوداتی شبیه به ربات که قرار است بازیچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود، بیم آن می رود که تمام عواطف و علایق و نگرش آنان نسبت به آموزش، مدرسه و یا هر نوع محیط آموزشی منفی شده و این امر شرایط انحطاط و رکود فکری آنها و نهایتاً جامعه را فراهم آورد و یادگیری به معنای واقعی صورت نگیرد.
در همین راستا، جالب است بدانیم طی پژوهشی که در مورد وضعیت و نگرش جوانان ایران توسط سازمان ملی جوانان در سال ۱۳۸۰ صورت گرفته، نتایجی به دست آمده که حاکی از نگرش منفی جوانان نسبت به محیط مدرسه در برنامهها و عملکردهای آن است. در این نظرسنجی بیش از نیمی از دانشآموزان از عملکرد مدارس خود احساس نارضایتی کرده و حدود ۶۲ درصد از آنان محیط آموزشی خود را اضطراب زا توصیف کردهاند.
اگر قرار باشد بهترین و پیشرفتهترین قشر جامعه یعنی دانشآموزان جوان ما محیط آموزشی خود را دلچسب ندانند، موضوعات درسی را مفید نشمارند و نوع روابط مدیر و مربیان مدرسه را دلپذیر ندانند، باید منتظر بود تا بلایی سخت بر روح و جان تعلیم و تربیت فرود آید و روح کاوش گر و کمال طلب دانشآموزان تخریب شود.
هر نوع فعالیت آموزشی یا تدریس باید منجر به یادگیری شود. معلمی که میخواهد فعالیت، یا مهارتی را در کلاس دنبال کند باید توجه داشته باشد. نتیجه این فعالیتها می بایست منجر به یادگیری شود. و این امر در صورتی محقق خواهد بود که دانشآموزان معلم خویش را تکیهگاه بدانند و علم، آگاهی و رفتار شایسته وی، آنان را در یادگیری تقویت سازد.
بیست نکته از ویژگیهای یک معلم خوب
۱-از لحاظ وضع ظاهری مرتب و آراسته باشد. به عبارت دیگر پوشش وی در عین سادگی متناسب با محل و فضای آموزشی باشد و همواره پاکیزگی و نظافت را رعایت نماید.
۲-متواضع باشد و از کبر و عجب پرهیز نماید و از انجام اموری که در عهده و توانایی او نیست خودداری نماید.
۳-روش او در تربیت، عمل به علم باشد! یعنی به چیزی که دیگران را به آن امر میکند عامل و همه حالاتش حاکی از کمال و وقار باشد.
۴-برای پیشگیری از سوء رفتار شاگردان و جلوگیری از ارتکاب خلاف، با آنان با اشاره و کنایه عمل نماید و شاگردان را جهت تخلف و سوء رفتار سرزنش ننماید. در صورت لزوم، آشکارگویی و تصریح وی برای شاگردان همراه با لطف، محبت، صبر و مودت باشد.
۵-در جهت تقویت اعتماد به نفس دانشآموزان کوشا باشد زیرا اگر دانشآموز، دچار عدم اعتماد به نفس گردد، دایماً خود را از امور محوله ناتوان مییابد.
۶-برای پیشبرد اهداف تربیتی و آموزشی در محیطهای آموزشی، از محرکهایی چون تحسین، تقدیر، تشویق، ترغیب، پاداش و… استفاده نماید.
۷-خوبیها را افشا کند و بدیها را بپوشاند؛ زشتی را آشکار نکند زیرا این خود باعث میشود که بدیها و زشتیهای فاعلِ عمل، کم شود.
۸-در کلاس به جهت رشد و شخصیت اجتماعی دانشآموزان به اصول ارتباط کلامی توجه کافی نماید.
۹-نسبت به آنچه که میخواهد تعلیم دهد آگاه باشد و عنایت داشته باشد که نیمی از شرایط حسن اداره کلاس به این امر اختصاص دارد .
۱۰-دارای ثبات عاطفی باشد، که بهترین عامل جلب اعتماد دانشآموزان نسبت به معلم است؛ در صورت بروز رفتار نامناسب از سوی دانشآموز رفتارهای گذشته وی را برعلیه آنان به کار نگیرد و گذشته نامطلوب او را چون بر چسبی بر پیشانی فراگیر نزند.
۱۱-خود را کامل نداند و دایماً در صدد ایراد گرفتن از دیگران نباشد؛ چرا که روش فوق، زمینه را جهت بروز رفتارهای نامناسب فراهم میسازد.
۱۲-دانشآموز را به عنوان یک انسان قبول داشته باشد، او را درک کند و از ارزشیابی شخصیتی وی خصوصاً جنبههای منفی شخصیتش در حضور جمع اجتناب ورزد. به عنوان یک الگوی رفتاری باید در افکار و اعمالش ثبات داشته باشد و تصمیمگیری او متأثر از حالات هیجانی نباشد.
۱۳-عنایت داشته باشد که دانشآموزان به اظهار نظر معلم در مورد خودشان خیلی اهمیت میدهند، لذا چنانچه آنان احساس کنند که ارزشیابی مربی بدون غرض بوده و با رعایت کامل انصاف صورت گرفته است، برای آن ارزش قایل میشوند و جهت رفع در نقاط ضعف خود تلاش میکنند. ولی اگر ارزشیابی منصفانه نباشد، موجب کینه و در نتیجه دوری گزیدن آنان از معلم میشود که پیامدهای نامطلوب دیگری نیز در بر خواهد داشت.
۱۴-به طور مستمر از کار خود ارزیابی به عمل آورد یعنی با توجه به هدفهای آموزش و رفتاری که در شروع درس در نظر دارد. بیندیشد که تا چه حد به هدفهای خود نائل گردیده و تا چه حد توانسته است در دانشآموزان نفوذ کند و مورد تأیید واقع شود.
۱۵-خوش صحبت بوده و دارای قدرت بیان باشد. زیرا قدرت بیان و نفوذ کلام معلم در ایجاد رابطه با دانشآموزان و تفهیم مطالب درسی به آنان بسیار مۆثر است. در عین معلم بودن، مربی نیز باشد یعنی علاوه بر تعلیم دانشآموزان، به تزکیه و تهذیب اخلاق آنان اهتمام ورزد.
۱۶-از برنامههای تکراری و غیرضروری پرهیز نماید و دارای خلاقیت باشد. همچون یک باغبان تمام وجود و اندیشهاش را در خصوص شکوفایی دانشآموزان که گردانندگان جامعه فردا میباشند به کار گیرد. شاگردان خود را بهترین دوستان و حتی فرزندان خود محسوب نماید و راه رسم کار و روش تصمیمگیری در یک امر را با آنان در میان بگذارد.
۱۷-با خلوص نیت و قصد خدمت کار کند و توقع تقدیر، جز از خدای سبحان نداشته باشد.به تحولات جوامع آگاه باشد و فن تربیت اطفال را بداند.
۱۸-با شیوههای پرورش و روشهای آموزش آشنا باشد و در ایجاد نظم و امنیت محیط آموزشی خود کوشا و توانایی استقرار عدالت در کلاس را دارا باشد. از طبقهبندی دانشآموزان در صورتی که به لحاظ استعداد مختلف باشند، پرهیز نماید و عملش، قولش را تکذیب نکند.
۱۹-به پرسشهای دانشآموزان توجه داشته باشد و عادلانه پاسخ گوید به حدی که هیچ کس از سۆال کردن محروم نماند. به افراد ممتاز و سرآمد کلاس به عنوان سه گروه مسئولیت تقویت درسی دانشآموزانی که متوسط یا ضعیف هستند واگذار کند و احساس مسئولیت را به دانشآموزان بیاموزد.
۲۰-نه کسی را تحقیر کند و نه به حقارت تن دهد؛ گمان بد نبرد و تحقیق نکرده قضاوت نکند و پس از آنکه حقی مسلم شد در تصمیمگیری قاطع باشد. کلاس او به گونهای باشد که شوق فراگیری علم و حکمت در دانشآموزان ایجاد گردد. دانشآموزان در کنار او احساس امنیت و آرامش کنند.
در نهایت، اگر این حقوق دانشآموز که همان نگرش مثبت معلم به وی است، رعایت گردد. مدرسهای ایده آل خواهیم داشت که اولیای آن، به فرزندانمان اهمیت میدهند و این اهمیت، سبب ارتقای دانشآموزان و جامعه میگردد.
مرکز یادگیری سایت تبیان؛ تهیه: مریم عرفانیان؛ تنظیم: مریم فروزان کیا
فرم در حال بارگذاری ...
گرایش به دنیا
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
اَلرَّغبَةُ فِی الدُّنیا تُکثِرُ الْهَمَّ وَالْحُزنَ.
گرایش به دنیا، غم و اندوه را زیاد مى کند.
الخصال، ص. ۷۳
فرم در حال بارگذاری ...
دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397
سيدمحمد ميرهاشمی:
دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب
تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب
دوباره شور پیاده روی به سر دارم
شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب
نه خرج راه و نه ویزا و نه گذرنامه
سفر، رسیده! مهیا نمی شود اسباب
دو چشم سرخ و دل آشوبه های بی پایان
سزای این دل بی تاب و دیده ی بی خواب
هوای سیل خروشان زائران دارم
مرا ببر که نمانم اسیر این مرداب
تمام آرزوی من جواب این حرف است
سلام حضرت خورشید و ماه عالمتاب
شهید راه ظهور و زیارتم گردان
تورا به جان رقیه مرا بخر ارباب
فرم در حال بارگذاری ...
حدیث امام محمد باقر(ع) درباره گناه
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397
ما مِن نَکبَةٍ تُصِیبُ العَبدَ إلاّ بِذَنبٍ.
هیچ گرفتارى یى به بنده نمى رسد مگر به سبب گناه.
فرم در حال بارگذاری ...
راهی برای رفعِ خشم و غضب نسازد
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397سروده «مرضیه عاطفی» بخوانید:
راهی برای رفعِ خشم و غضب نسازد
آنکه برای عشقت خود را ادب نسازد
دنبال یارِ نابی! آنکه اگر رطب را
خورده ست؛ دیگران را منع رطب نسازد
نذر تو جانِ خود را حدّاقل بداند
آنقدر ندبه ها را متر و وجب نسازد
...
> خسران زده ست آنکه هر هفته جمعه خود را
از شوق دیدنِ تو مجنون نَسب نسازد
با چشم هایِ هرزه،غیبت،دروغ و تهمت
مانع بسازد اما قدری سبب نسازد
ای وای اگر نگاهت امسال هم محرّم
ما را برای کارِ تو منتخب نسازد
این روضه ها ندارد خیری اگر که از ما؛
محض ِ تو مهزیار و جوْن و وهب نسازد!
منبع: باشگاه خبرنگاران
فرم در حال بارگذاری ...
استوارترین مردم در صراط چه کسانی هستند؟
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1397
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
أثبَتُکُم عَلَى الصِّراطِ أشَدُّکُم حُبًّا لی و لِأَهلِ بَیتی.
استوارترین شما بر صراط، کسى است که علاقه اش نسبت به من و اهل بیتم بیشتر باشد.
جامع الأحادیث قمّی: ص
فرم در حال بارگذاری ...
نگاهی به زیارت اربعین سالار شهیدان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1397
نرمافزار تلفن همراه «جاذبه حسینی» ویژه پیاده روی اربعین
گلچین مداحی ویژه راهپیمایی اربعین
دانلود زیارت اربعین با نوای مداحان مشهور فارسی وعربی+متن و ترجمه و شرح
شرحی بر زیارت اربعین
نگاهی به زیارت اربعین سالار شهیدان (مبتنی بر آثار و اندیشههای حكیم الهی آیتالله جوادی آملی)
یكی از برترین زیارتهای آن حضرت، زیارت اربعین است كه سفارشهای بسیاری از سوی معصومان نسبت به آن وارد شده است. ما در این نوشتار بر آنیم در دو فصل، به معرفی زیارت اربعین و شرح برخی فرازهای زیارتنامه اربعین بپردازیم
مقدمه
نماز، زیارت خداست[1] و حج و عمره، زیارتِ خانه اوست و زیارت امام، دیدار با خلیفه خدا و آینه تمامنمای هستی است. نماز دارای آثاری است كه نهی از فحشا و منكر یكی از رهاوردهای بیشمار آن است،[2] و حج دارای فوایدی است كه آزادگی از رجسِ شرك و رهایی از پلیدی دشمنان الهی، از بركات آن است؛ اما زیارت سالار شهیدان را ثمراتی برتر از حج است[3] و همردیف نماز از آن یاد شده است.[4]
...
یكی از برترین زیارتهای آن حضرت، زیارت اربعین است كه سفارشهای بسیاری از سوی معصومان نسبت به آن وارد شده است. ما در این نوشتار بر آنیم در دو فصل، به معرفی زیارت اربعین و شرح برخی فرازهای زیارتنامه اربعین بپردازیم.فصل اول: معرفی زیارت اربعین
1. زیارت اربعین، از علامات مؤمن
زیارت اربعین به نقل از صفوان جمّال از امام صادق علیه السلام روایت شده كه یكی از مهمترین دعاها برای زیارت امام حسین علیه السلام است. در فضیلت این زیارت، همین بس كه از آن به عنوان یكی از نشانههای مؤمن یاد شده است. امام حسن عسكری علیه السلام درباره آن فرمود: «علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین و زیارة الأربعین و التختّم فی الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحیم».[5]
مواردی كه درباره این روایت آمده، همگی از مختصات شیعیان است؛ زیرا 51 ركعت نماز،[6] به شكلی كه از پیامبر نقل شده است، از مختصات شیعیان است و فقط شیعه است كه سجده بر خاك دارد و نیز غیر شیعه یا بسم الله الرحمن الرحیم را نمیگویند یا آهسته تلفظ میكنند. همچنین شیعه است كه انگشتر به دست راست كردن و نیز خواندن زیارت اربعین حسینی را مستحب میداند.
2. اهمیت زیارت اربعین
اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست كه از نشانههای ایمان است، بلكه طبق روایت امام حسن عسكری علیه السلام در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بر پایه این روایت، همانگونه كه نماز ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه كربلا نیز ستون ولایت است.
به دیگر سخن، بر اساس فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله ، عصاره قرآن كه دین خداست، ستونی دارد و آن نماز است[7] و بر اساس روایت امام عسكری علیه السلام ، عصاره عترت نیز ستونش زیارت اربعین است و این دو ستون در كنار هم ذكر شده است؛ ولی مهم آن است كه دریابیم چگونه نماز و زیارت اربعین، انسان را متدین میكنند.
درباره نماز، ذات اقدس الهی، معارف فراوانی را ذكر كرده است. مثلاً فرموده به طور فطری انسان، موحّد است، ولی طبیعت او هنگام حوادث تلخ، جزع دارد و در حوادث شیرین، از خیر جلوگیری میكند، مگر انسانهای نمازگزار،[8] چرا كه آنان میتوانند این خوی سركش را تعدیل كنند و از هلوع، جزوع و منوع بودن به درآیند و مشمول رحمتهای خاص الهی باشند. همچنین زیارت اربعین نیز انسان را از جزوع، هلوع و منوع بودن باز میدارد.
آثار زیارت انسانهای كامل و معصوم علیه السلام
زیارت انسانهای كامل و معصوم علیه السلام رهاوردها و میوههای فراوانی دارد كه اجتهاد در فهم دین و جهاد در تبیین دین، اجرای دستورات الهی، دفاع و حمایت از اركان اسلام از جمله این رهاوردها و بركات به شمار میآیند و نمونههای اینگونه بركات را میتوان از اوصاف كمالی آنان در زیارتنامههای آنان دید، آنجا كه میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اتَّبَعْتَ الرَّسُولَ وَ تَلَوْتَ الْكِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِه.»[9] بر این اساس، كسی كه به زیارت آنان میرود، چنین ویژگیهایی را طلب میكند و از چنین كمالاتی بهرهمند میشود.
3. ویژگی عدد اربعین در آیات و روایات
از بعضی آیات و روایات استفاده میشود كه عدد چهل خصوصیتی دارد كه در اعداد دیگر نیست. در قرآن آمده است كه جریان میقات حضرت موسی علیه السلام با خدای سبحان، چهل روز به طول انجامید.[10] بنیاسراییل نیز به دلیل ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی و تلاشهای حضرت موسی علیه السلام ، به مدت چهل سال در بیابان سرگردان شدند.[11]
در احادیث نقل شده است در جریان آفرینش حضرت آدم علیه السلام ، سرشت طینت او به دست خداوند، به مدت چهل روز ادامه یافت[12] یا پیكر شریف آن حضرت، چهل سال باقی ماند، سپس روح در آن دمیده شد[13] و نیز محدّثان شیعه و سنّی درباره تأثیر حفظ چهل حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل كردهاند اگر كسی چهل حدیث نافع برای امت، نه برای شخص خود حفظ كند یا از راه تبیین آن برای مردم یا از راه پیاده كردن عملی آن در جامعه آن را حفظ كند، روز قیامت، فقیه محشور میشود.[14]
حدیث معروفی نیز از طرق متعددی از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اخلاص نقل شده است كه فرمود: «هر كس به مدت چهل روز اخلاص بورزد، خداوند چشمههای حكمت را از قلبش به زبانش جاری میسازد».[15]
همچنین غالب انبیای الهی در چهل سالگی به رسالت مبعوث شدهاند و در نماز شب سفارش شده است كه چهل مؤمن را دعا كنید و همسایگان را تا چهل خانه گرامی بدارید. اینها نشان میدهد كه عدد چهل از برجستگی خاصی در اسلام برخوردار است.
4. عدد چهل درباره امام حسین علیه السلام
در روایات چنین آمده است: زمین در سوگ انبیا و اولیای الهی و بندگان مؤمن كه بر روی آن خدا را عبادت كردهاند، چهل روز میگرید، ولی در شهادت امام حسین علیه السلام آسمان و زمین، چهل روز خون گریه كردند. البته اشك یا خون را در اینگونه از روایات نباید بر اشك یا خون ظاهری حمل كرد، چنانكه نباید آن را انكار كرد.
گفتنی است گرامیداشت یاد درگذشتگان در همه ملل و ادیان، رسمیت دارد و بعضی با گذشت یك ماه و بسیاری نیز پس از چهل روز از متوفای خود تجلیل میكنند. در میان مسلمانان، به ویژه شیعیان، پس از شهادت امامان معصوم علیه السلام در نخستین اربعین آنان مراسم گرامیداشت انجام میشده است؛ ولی شهادت امام حسین علیه السلام این ویژگی را دارد كه هر ساله، اربعین حسینی تا قیامت ادامه خواهد داشت.
فصل دوم: بررسی بخشهایی از زیارت اربعین
1. اهداف قیام حسینی در زیارت اربعین
«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَة.»[16] در زیارت اربعین میخوانیم كه قیام وجود مبارك حسین بن علی علیه السلام برای دو هدف بود و آن حضرت برای این دو خون جگر خود را داد:
1. نجات مردم از جهل و با فرهنگ كردن مردم؛
2. به در آوردن مردم از ضلالت و گمراهی عقلی.
به استنادِ حدیث «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْن»،[17] هدف حسین بن علی علیه السلام همان هدف پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است. بر اساس قرآن و نهجالبلاغه، هدف رسالت انبیای الهی، دو چیز است: یكی عالم كردن مردم و دیگری عاقل كردن آنها به وسیله تهذیب نفس. كسانی كه جاهلند، دستور خدا را نمیدانند و كسانی كه عالمند، ولی بر اثر نداشتن عقل به دانش خود عمل نمیكنند، توان تربیت خود یا دیگران را ندارند. ازاینرو، انبیا برای تعلیم و تزكیه مردم مبعوث شدند كه خوبیها را به مردم بشناسانند و عملاً آنان را برای رسیدن به نیكی و سعادت هدایت كنند.
امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرماید: «خدای سبحان به دست پیامبر گرامی دو كار كرد؛ مردم را بافرهنگ و باسواد كرد و آنها را از گمراهی به درآورد».[18]
رهبران الهی به مردمان، اندیشه ناب و انگیزه صحیح میبخشند و بخششهای علمی و معنوی، والاترین بخششهاست. ازاینرو، معصومان علیه السلام فرمودند: «پیامبر از بخشندهترینِ مردمان بود؛[19] زیرا مائده و سفره معنوی را گشود و غذای آماده را بر آن چید. آنگاه جامعه انسانی را به زندگی جاوید فرا خواند. حسین نیز از پیامبر بود و همانند او عمل كرد».
2. كرامت در زیارت اربعین
«أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّكَ وَ ابْنُ وَلِیِّكَ وَ صَفِیُّكَ وَ ابْنُ صَفِیِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ».[20]
اكرام در برخی اقسام خود، معادل جود و هبه و… است، ولی ممكن است انسان وارسته در حال تهیدستی نیز كریم باشد، ولی جواد و وهّاب نیست؛ زیرا كَرَمداری كه دِرَم ندارد، بالفعل كریم است؛ گرچه بالفعل جواد و واهب و… نیست.
همانطور كه كرامت از شئون عقل عملی است، مانند جود و سخا و هبه، از شئون عقل نظری نیز به شمار میآید؛ مانند معرفت و درایت و شهود. همچنین انسانی كه به مقام نبوت نایل آمده، كرامت خاصی نصیب وی شده و خداوندی كه وی را به نبوّت رسانده، نسبت به او اكرام كرده است. سیدالشهدا علیه السلام فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَحْمَدُكَ عَلَی أَنْ أَكْرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَّمْتَنَا الْقُرْآنَ وَ فَقَّهْتَنَا فِی الدِّین».[21]
3. امام حسین علیه السلام وارث پیامبران
«وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاء.»[22] امام حسین علیه السلام وارث پیامبران الهی است و نهضت او ادامه و همسو با جنبش آنان است. این مطلب، افزون بر زیارت اربعین، در زیارت وارث نیز آمده است.[23]
امام حسین علیه السلام عملاً برای اثبات اینكه نهضت او مانند قیام موسای كلیم است، در حركت از مدینه تا كربلا گام به گام، آیاتی را كه درباره حضرت موسی علیه السلام نازل شده بود، قرائت میفرمود.[24] ایشان با این كار به مردم فهماند كه من وارث موسای كلیم هستم و یزید به جای فرعون نشسته است و منافقان همانند پیروان فرعونند. شما تا زمانی كه با پیامبر بودید و از او پیروی میكردید، از رحمت خداوند برخوردار بودید. اكنون اگر از رهبران الهی پیروی نكنید، همچون بنیاسراییل سرگردان خواهید شد.
4. حسین علیه السلام سید همه سادات
«جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ.»[25] قرآن كریم سخن همه انبیای الهی و كتابهای آنان را تصدیق میكند، ولی بر آنها هیمنه و سیطره دارد و اگر در امتهای پیشین انبیایی بوده است، آورنده قرآن سید و خاتم آنان است و اگر در گذشته خلفای الهی بودهاند، خلیفه پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله كه در دامان قرآن تربیت شده است، سید و سالار خلفاست.
همچنین اگر در امتهای پیشین، كسانی به مقام ولایت یا امامت بار یافتهاند، اهل بیت علیه السلام ، سید آنان هستند. اكنون روشن میشود كه اگر كسی از میان اهل بیت، شربت شهادت بنوشد، سید شهدای پیشین است و در این میان امام حسین علیه السلام ، جایگاه ویژهای دارد.
بر این اساس، «سیدالشهدا» فقط بزرگِ شهدای كربلا نیست؛ زیرا این مقام برای امام حسین علیه السلام بسیار كوچك است؛ بلكه آن حضرت، سید و بزرگ همه انبیا و خلفایی است كه در گذشته به شهادت رسیدند و نیز سید همه شهیدان غیر معصوم گذشته و آینده است.
5. رهبریِ قائدانه امّت
«وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَة.»[26] رهبری پیامبران الهی، قائدانه است و نه سائقانه. قائد به كسی گفته میشود كه پیشوا و پیشرو قافله است و دیگران را جذب میكند و به دنبال خود میكشاند، ولی سائق آن است كه زیردستان خود را همچو چوپان از پشت سر میراند.
اولیای الهی زمانی مردم را به راهی فرا میخوانند كه خودشان، پیشاپیش آن را پیموده باشند. چنانكه امیر مؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود: «ما هرگز به شما دستوری ندادیم، مگر آنكه خود پیشتر آن را انجام دادهایم.»[27] كسی كه با حركت در پیشاپیش كاروان، خطرها را به جان میخرد و به پیشواز زندان، شكنجه، مهاجرت و شهادت میرود، آنگاه امت را به دنبالهروی از خویش فرا میخواند و سخنش نفوذ و اثر ژرفی بر پیروان خواهد داشت؛ ولی رهبران سیاقی خود حركت نمیكنند و خویشتن را به خطر نمیاندازند، بلكه از عقب قافله، دیگران را به حركت و قیام سوق میدهند و رهنمود آنان نفوذی نخواهد داشت.
6. جهاد برای صبّار و شكور كردن جامعه
«فَجَاهَدَهُمْ فِیكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّی سُفِكَ فِی طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُه».[28]
امام حسین علیه السلام نه تنها خود در تمامی مراحل قیام صبّار و شكور بود، بلكه با سخنان خود تلاش كرد كه جامعه را به صبر و شكر دعوت كند. لازمه این كار، بیرون راندن محبت دنیا از دل است؛ زیرا تا انسان دلبستگی به دنیا دارد، حوادث و كاستیهای مادی او را خواهد لرزاند و هیچگاه صبور و شكور نخواهد بود. ازاینرو، سالار شهیدان در نامهها و خطبههای خود علاقه به دنیا را از مردم میزدود و اشتیاق به شهادت و جاودانه شدن را در دلهای آنها زنده میكرد تا آنان بتوانند صبّار و شكور باشند.
گاهی آن حضرت این آیه را قرائت میفرمود: «هر جا باشید، مرگ خواه ناخواه شما را در مییابد و میمیرید.»[29] اگر با مرگ شرافتمندانه نمیرید، با بیماریهای غیر شرافتمندانه رخت بر میبندید و اگر طیّب و طاهر نشدید، مردار میشوید.
انسان باید میوه شاداب خود را به مهمانش اهدا كند؛ وگرنه میپوسد. میوه روی درخت یا چیده شده از آن، برای ابد نمیماند و امكان خلود در این مرحله، محال است. ازاینرو، هر انسانی كه در این دنیاست، باید خود را در راه خدا صرف كند و اگر در این راه، یعنی فی سبیلالله مصرف نشود، میپوسد.
بر این اساس در زیارت اربعین میگوییم: «… و كسانی كه دنیا فریبشان داده بود به پشتیبانی هم با شما جنگیدند و آخرت خود را به بهایی بسیار اندك فروختند».[30]
7. نصیحت و موعظه دشمنان
«فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ».[31]
حسین بن علی علیه السلام در شرایطی قیام كرد كه بر اثر طغیانِ حاكمان و جهل علمی و جهالت عملی توده مردم، قسمت مهم خاورمیانه مبتلا به انحراف عقیده و سوءخلق و رفتار تبهكارانه بود و محرومیت از تبلیغ صالحان و نفوذ طالحان ددمنش، منشأ همه این تباهیها شد.
حضرت سیدالشهدا در روز عاشورا فرمود: «سرّ اینكه نصایح من در شما اثر نمیكند و رهنمود مرا نمیپذیرید، این است كه شكمهای شما با حرام پر شده است»،[32] و غذای حرام ممكن نیست با اندیشه صحیح و حلال جمع شود.
8. شهادت در پرتو پیروزی حق
«أَشْهَدُ أَنَّكَ… عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ حَمِیداً وَ مِتَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیدا».[33]
همانطور كه از نامهها، پیامها و خطبههای ایشان استنباط میشود، قیام حضرت امام حسین علیه السلام مبنای خاصی داشت. ایشان بر این باور بود كه در نظام هستی، حق پیروز است؛ خواه از قدرت مادی برخوردار باشد خواه نباشد و باطل، محكوم به شكست است. امویان نیز بر این باور بودند كه قدرت مادی دارند، پیروزند؛ خواه با حق همراه باشند یا نه.
این دو طرز فكر كه همواره بوده و هست، از دو نوع جهانبینی سرچشمه میگیرد. كسی كه جهان را در ماده خلاصه میكند و اصالت را به ماده میدهد، هر جا جریان طبیعت بیشتر حضور داشت، آنجا محور قدرت تلقّی میشود؛ ولی كسی كه جهانبینی را بر اساس حقیقت هستی تنظیم كرده است، اصالت را به معنا میدهد و در محور حق حركت میكند. بر این اساس، همیشه در برابر انبیای الهی، افرادی قیام میكردند كه بر این باور بودند: «قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی»[34] یعنی كسی پیروز خواهد شد كه از نظر مادی برتر است. در برابر چنین تصوری، انبیای الهی باور داشتند كه: «قد أفلح من تزكّی»،[35] یعنی آنكه پاكیزه و مهذّب است، پیروز خواهد شد.
9. وراثت از امام حسین علیه السلام عامل نصرت دین و اصلاح جامعه
«وَ نُصْرَتِی لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَكُم».[36]
رهبران الهی میكوشند جامعه انسانی را وارث حسین بن علی علیه السلام كنند. اگر جامعهای وارث حسین بن علی علیه السلام باشد، میراث همه انبیا را نیز به اندازه خود خواهد داشت؛ چون یكی از شعارهای رسمی هنگام برخورد با یكدیگر در مراسم سوگ سالار شهیدان، این است: «عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ علیه السلام وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّهِ وَ الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد».[37]
بخش نخست عبارت یاد شده، آن است كه ما در سانحه سنگین كربلا اندوهگین و مصیبتزدهایم. خداوند اجر همه را افزون كند. بخش دوم شعار این است كه خداوند ما را جزو كسانی قرار دهد كه برای خونخواهی سالار شهیدان و گرفتن خونبهای حسینی، موفق به قیام هستند!
ما وقتی میتوانیم خونبهای حسین بن علی علیه السلام را بگیریم كه وارث او باشیم؛ چون اگر وارث او نباشیم، خونبها به ما ارتباطی ندارد؛ یعنی اگر كسی نسبت به مقتولی یا شهیدی بیگانه باشد، حق ندارد برای خونخواهی او انتقام بگیرد. پس طبق این شعار و دعا، ما جزو وارثان حسین بن علی علیه السلام بوده و آماده خونخواهی آن حضرت هستیم.
بنابراین، راهیان طریق حسین بن علی علیه السلام كه جزو وارثان او هستند، میتوانند به خونخواهی شخصیت حقوقی سالار شهیدان به مبارزه با ظلم بپردازند، نه اینكه فقط مصرفكننده نهضت حسینی باشند.
بسیاری از افراد بر این باورند كه ما فقط مصرفكننده نهضت كربلاییم، مانند داروخانهای كه محصولاتش برای همه مردم سودمند است، اما خواص بر این اعتقادند كه ما هم مصرفكننده این نهضتیم تا به صلاح رسیم و هم باید تولیدكننده نهضتهای اسلامی باشیم تا مصلح شویم.
10. حركت به سوی لقای الهی
سالار شهیدان، امام حسین علیه السلام نیز مانند پیامبران الهی، خود از پیش میرفت و دیگران را به حركت فرا میخواند. آن حضرت در روز هشتم ذیالحجه (روز ترویه) در میان زائران بیتالله فرمود: امروز قربانگاه ما سرزمین كربلا و جامه احرام ما كفن است. باید برای نجات اسلام، جان خویش را قربانی كنیم. تنها آنان كه جان خود را بر كف دست نهادهاند، با من همراه شوند؛ نه آنان كه امید نام و نان و پیروزی ظاهری دارند. كسانی با من همراه شوند كه وطنشان لقاءالله است. «مَنْ كَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّی رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ».[38]
به همین دلیل، همراهان و یاریكنندگان آن حضرت را بهترین اصحاب میشناسند و در پایین قدوم حضرت آرمیدند و ما بر همه آنان پس از سلام بر امام حسین علیه السلام ، سلام میگوییم: «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَ عَلی أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِین».[39]
منابع
٭ قرآن كریم.
٭ نهجالبلاغه، قم، دارالهجره.
- اللهوف، سید ابن طاووس، تهران، جهان، 1348.
- عوالیالئالی (جلد 4)، ابن ابیجمهور احسائی، قم، انتشارات سید الشهدا علیه السلام ، 1405 ه .ق.
- المحاسن (جلد 1)، احمد بن محمد بن خالد برقی، قم، دارالكتب الإسلامیة، 1371 ه .ق.
- وسائلالشیعة، شیخ حر عاملی، قم، مؤسسه آلالبیت علیه السلام ، 1409ه .ق.
- التوحید، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، 1398، ه .ق.
- التهذیب (10 جلد)، شیخ طوسی، تهران، دارالكتب الإسلامیه، 1365.
- الارشاد (2 جلد در یك مجلد)، شیخ مفید، قم، انتشارات كنگره جهانی شیخ مفید، 1413 ه .ق.
- بحارالانوار، علامه مجلسی، لبنان، مؤسسه الوفاء بیروت، 1404 هـ..ق.
- تفسیر الصافی، ملا محسن فیض كاشانی، تهران، الصدر، 1415 هـ.ق.
- كافی، محمد بن یعقوب كلینی، تهران، دارالكتب الإسلامیه، 1365 ه .ق.
- مستدركالوسائل، محدث حسین نوری، قم، مؤسسه آلالبیت علیه السلام ، 1408 ه .ق.
[1]. «مَعْنَى قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ فِی الْإِقَامَةِ أَیْ حَانَ وَقْتُ الزِّیَارَة». التوحید، شیخ صدوق، ص240
[2]. «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر». عنکبوت: 4
[3]. «بَابُ تَأَكُّدِ اسْتِحْبَابِ زِیَارَةِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ». نک: وسائلالشیعة، حرعاملی ج14، ص49، باب 37
[4]. التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص52.
[5]. «نشانههای مؤمن و شیعه، پنج چیز است: اقامه نمازِ پنجاه و یك ركعت، زیارت اربعین حسینی، انگشتر در دست راست كردن، سجده بر خاك نمودن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم». همان
[6]. مراد از نماز پنجاه و یك ركعت، همان هفده ركعت نماز واجب روزانه به اضافه نمازهای نافله است كه جبرانكننده نقص و ضعف نمازهای واجب است.
[7]. «إن رسول الله قال الصلاة عمود الدین». المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقی، ج1 ، ص286
[8]. «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً ، ِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً اِلاَّ الْمُصَلِّینَ». معارج: 19 ـ 22
[9]. «شهادت میدهم که شما نماز را به پا داشتید و زکات را پرداخت نمودید و امر به معروف و نهی از منکر کردید و پیروی از پیامبر نمودید و قرآن را به درستی تلاوت کردید». کافی، کلینی، ج4، ص574
[10]. نک: اعراف: 142.
[11]. مائده: 26.
[12]. «خمّرت طینة آدم بیدی أربعین صباحاً». عوالیاللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، ج4، ص9
[13]. تفسیر صافی، ملامحسن فیض کاشانی، ج1، ص95.
[14]. «مَنْ حَفَظَ علی أمّتی أربعین حدیثاً ینتفعون بهابعثه الله یومالقیامة فقیهاً عالماً». بحار الانوار، مجلسی، ج2، ص156
[15]. «مَنْ أَخْلَصٌ لله أربعین یوماً فجّر الله ینابیع الحكمة من قلبه علی لسانه». همان، ج67، ص249
[16]. التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص113.
[17]. بحارالانوار، مجلسی، ج43، ص261، باب 12.
[18]. «فهَداهُم به من الضّلالة و أنقذهم بمكانه من الجهالة». نهجالبلاغه، خطبه 1، مبعث النبی
[19]. بحارالانوار، مجلسی ج16 ، ص190.
[20]. التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص113.
[21]. الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص91.
[22]. التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص113.
[23]. مستدركالوسائل، حسین نوری، ج10، ص299.
[24]. نک: قصص: 21.
[25]. التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص113، زیارت اربعین.
[26]. همان.
[27]. «إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَی طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَی قَبْلَكُمْ عَنْهَا». نهجالبلاغه، خطبه 1
[28]. التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص113، زیارت اربعین.
[29]. نک: نساء: 78.
[30]. «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَس». التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص113، زیارت اربعین
[31]. التهذیب، ج6، ص113، زیارت اربعین.
[32]. «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَی قُلُوبِكُم». بحارالانوار، ج45، ص8
[33] التهذیب، ج6، ص113، زیارت اربعین
[34]. نک: طه: 64.
[35]. نک: اعلی: 14.
[36]. التهذیب، ج6، ص113، زیارت اربعین.
[37]. وسائلالشیعه، حرعاملی، ج14، ص509، باب استحباب البكاء لقتل الحسین.
[38]. «هر كسی كه خون خود را به قصد لقای الهی بذل میكند، همراه ما بیاید كه اگر خدا بخواهد، صبح حركت میكنم». اللهوف، ابن طاووس، ص60
[39]. التهذیب، ج6، ص113، زیارت اربعین.
اربعین
فرم در حال بارگذاری ...
سخنان رهبری در مورد پیاده روی اربعین
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1397
سخنان رهبری در مورد پیاده روی اربعین
نظر رهبر معظم انقلاب درباره پیادهروی اربعین
رهبر معظم انقلاب در ابتدای درس خارج فقه مورخ 94/9/9 مطالبی در تجلیل از حرکت عظیم پیاده روی اربعین بیان فرمودند.
***
پیاده روی اربعین؛ حرکت عشق و ایمان
… این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیده بینظیر و بیسابقهای هم در این سالهای اخیر بهوجود آمده و آن، پیادهروی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه میاُفتند و حرکت میکنند. این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه میکنیم به این حرکت و غبطه میخوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوئیم
بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی(۱)
...
شعار بزرگ الهی
این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همان طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک کننده و عمل کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل بیت و تفکّر شیعی همین جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آن چیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ شُعبِ دیگرِ اسلامی، که این جور مردم به آنها عشق بورزند، با آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها ان شاءالله جواب بشنوند؛ چه کسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهل بیت؛ این زیارت ائمّه (علیهم السّلام)، این معاشقۀمعنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است. [2]
فرصتی که باید مغتنم شمرد
این حرکت عظیمِ مردم از ایران، از کشورهای دیگر اسلامی، از هند، از اروپا، حتّی از آمریکا و کشورهای دیگر، از راه های دور، افرادی می آیند در این راه پیمایی شرکت میکنند؛ دو روز، سه روز بیشتر یا کمتر - در این راه، پای پیاده حرکت میکنند؛ مردم عراق هم انصافاً با کمال بزرگواری و محبّت پذیرایی میکنند از اینها؛ خیلی حرکت عظیم و پرمعنا و پرمغزی است و کسانی که موفّق میشوند باید مغتنم بشمارند. [3]
بزرگ ترین گردهمایی عالم
امسال[4] شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی میلیون ها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها -البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّی ها هم بودند- که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگ ترین گردهمایی عالم به حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد میکنند. [5]
نماد عزّت اسلامی
من همین جا مناسب میدانم و لازم میدانم به مناسبت یاد از آن اجتماع عظیم، از دولت عراق، ملّت عراق، عشایر عراق که در این آزمون بسیار مهم فداکاری کردند، خدمت کردند، کَرم و بزرگواری نشان دادند، تشکّر کنم. حادثۀعجیبی بود حادثۀامسالِ[6] اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. ببینید چه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار میگیرد، این جور انعکاس پیدا میکند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان -سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیّع- با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درست خواهد شد! وحدت؛ وحدت. [7]
نمونه ارتباط دوستانه دو ملت ایران و عراق
راه پیمایی مراسم روز اربعین یک نمونه از این ارتباط دوستانه [دو ملت ایران و عراق] است به گونه ای که مردم عراق در پذیرایی از زائران ایرانی، از انفاق و محبت و ارادت چیزی کم نمی گذارند. مسئولان دو کشور ایران و عراق، باید از این فضا و فرصت برای منافع دو کشور بیشترین استفاده را بکنند. [8]
مهمان نوازی مردم عراق از زائران اربعین حسینی
میهمان نوازی و کَرَم در استقبال از زائران اربعین حسینی یکی دیگر از صفات ممتاز مردم عراق است. این رفتار عاشقانۀمعنوی در دنیای امروز مادی بسیار مهم و قابل توجه است و هنوز به درستی عمق این فضیلت مردم عراق شناخته نشده است. [9]
رعایت مقررات و ضوابط در سفر اربعین
البتّه این عرایض ما موجب نشود که بعضی ها خارج از مقرّرات بخواهند بلند شوند راه بیفتند و حرکت کنند؛ نه، طبق همان مقرّراتی که دولت اسلامی معیّن کرده است؛ خب، دوستان ما در دولت نشسته اند فکر کرده اند، مقرّراتی و ضوابطی برای این کار در نظر گرفته اند، این ضوابط حتماً مراعات بشود؛ جوری نباشد که کسانی خارج از این ضوابط بگویند «برویم همین طور حرکت کنیم، سر به بیابان بگذاریم -مثلاً- برویم»، این جوری مطلوب نیست؛ این ضوابط را حتماً بایستی رعایت کنند. [10]
پی نوشت ها
[1] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره پیاده روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹
[2] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره پیاده روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹
[3] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره پیاده روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹
[4] سال ۱۳۹۳
[5] بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی ۱۳۹۳/۱۰/۱۹
[6] همان
[7] بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی ۱۳۹۳/۱۰/۱۹
[8] دیدار رئیس جمهوری عراق با رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۹/۳
[9] دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۳/۲۷
[10] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره پیاده روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹
پایگاه اطلاع رسانی و حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
فرم در حال بارگذاری ...