چرا نماز و روزه برای عدهای سخت است؟
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395
واضح است که معمولاً کمک گرفتن از یک امر سهلتر برای یک امر سختتر است، اما در عین حال قرآن کریم میفرماید:
همین کار هم برای کسانی که خشوع ندارند، سخت است و نمیتوانند از دو امر نماز و روزه یا از آنها کمک بگیرند.
کتاب «شهر خدا؛ رمضان و رازهای روزهداری» اثر حجتالاسلام پناهیان که انتشارات «بیان معنوی» چاپ هشتم آن را روانه بازار نشر کرده است، حاوی نکات و نگاهی نو و کاربردی برای بهرهبرداری بهتر از ماه مبارک رمضان است که با بیانی ساده و روان به رشته تحریر درآمده است. به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان با برگزیدهای از این کتاب به استقبال روزها و شبهای قشنگ ماه مبارک رمضان میرویم. بخش دوازدهم از این گزیدهها را در ادامه میخوانید:
تزکیه، مفهومی عمیقتر از تربیت
یکی از تأثیرات رمضان، تزکیه روح انسان است؛ همچنانکه روزه زکات جسم شمرده شده است. قبل از آنکه به نسبت بین رمضان و تزکیه بپردازیم، خوب است ابتدا به معنای تزکیه نزدیکتر شویم. تزکیه به عنوان یک مفهوم قرآنی، هم یکی از غایات کمال و هم یکی از راههای سعادت انسان شمرده شده است. هم باید با تزکیه کردن به بارگاه خوببودن راه یافت، و هم باید به مقام تزکیهشدگی که شامل تمام پاکیها و پیراستگیهاست بار یافت.
تزکیه مفهومی عمیقتر از تربیت است و نیز یک نوع عملیات خاص تربیتی جهتدار است. «تربیت» ممکن است تنها به تنظیم رفتار انسان و تغییر برخی گرایشها بینجامد، و به اصلاح بنیانها کاری نداشته باشد. در حالی که «تزکیه» به ریشهها میپردازد و زمینههای هرگونه خرابی را در روح انسان از بین میبرد. در جمله قبل به کلمه «زمینه» بیشتر توجه کنید. اگر جایی زمینههای خرابی از بین برود، خلاصی از شر بدیها و اخلاص در خوبیها پدید خواهد آمد.
...
تزکیه بیشتر پاک کردن است، تا پاک نگهداشتن
در عین حال، شاید بتوان تربیت را اعم از تزکیه دانست. و به تعبیری میتوان گفت تزکیه یک روش تربیتی است، که طیّ آن، جان انسان از رسوبات زندگی دنیوی پاک میشود، و استعداد بد شدن را در روح انسان نابود میکند. تزکیه رسوباتی را از روح انسان میزداید که به طور طبیعی در جریان عادی زندگی، در قلب انسان ایجاد میشود، و کمکم رگهای حیات معنوی و معرفتی انسان را مسدود مینماید. منظور از رسوبات ایجاد شده در دل، همان علایقی است که انسان عادتاً به مرور زمان به دنیا و مافیها پیدا میکند و زمینه همه اشتباهات و انحرافات آدم را پدید میآورند.
میتوان تزکیه را به زدودن علفهای هرز از کشتزارهای حاصلخیز تشبیه کرد، برای اینکه زمینه حاصلخیزی بهتر زمین فراهم بشود، و یا به هََرَس کردن درختان از شاخ و برگ اضافی، برای آنکه بهتر بارور بشوند. شاید نتوان تزکیه را به زنگارزدایی از فلزات و رسوبزدایی از بستر آبراهها تشبیه کرد، چون در اینگونه پاککردنها رشد و نموّی نیست.
حضرت علامه طباطبائی(رحمتاللهعلیه) در تفسیر المیزان میفرمایند: «کلمه تزکیه که مصدر «یُزَکِّیهِم» است، مصدر باب تفعیل است، و مصدر ثلاثی مجرد آن «زکات» است، که به معنای نموّ صالح است؛ نموّی که ملازم خیر و برکت باشد.» ولی همیشه کلمه «زکات» در جاهایی استفاده شده است که یک نوع کم کردن، مقدمه زیاد شدن و فزونی یافتن شده است. مانند زکات مال که موجب برکت در اموال میشود، یا زکات علم که همان نشر آن است و موجب افزایش آن میشود. به این ترتیب گویا تزکیه بیشتر از اینکه «پاک نگاه داشتن» معنا بدهد، «پاک کردن» معنا میدهد.
روزه، زکات «بدن» و تزکیهکننده «روح» است
شاید به همین دلیل روزه را زکات بدن نامیدهاند، که هم کم کردن در آن هست و هم سلامت جسم را به دنبال دارد. آنچنانکه رسول خدا(ص) فرمودند: «لِکُلِّ شَیْءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّیَامُ؛ هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن روزه است.» و نیز فرمودهاند: «صُومُوا تَصِحُّوا؛ روزه بگیرید تا صحت یابید و سلامت بمانید.»
البته این حداقل بهره روزه است که زکات بدن محسوب میشود. روزه نهتنها در بدن، که در روح انسان هم تأثیر تزکیهای دارد. گرچه این اثرِ عمیقتر، وابسته به شرایطی است که روزهدار خودش باید آن را ایجاد نماید. حداقل به دو علت، روزه از حدّ زکاتِ بدن فراتر رفته و به تزکیه روح نیز میانجامد.
عامل اول: ارادی بودن روزه
اول اینکه در روزه، گرسنگی کشیدن، به صورت ارادی و با نیّت الهی انجام میگیرد. و این گرسنگی با آنچه که در اثر فقر یا قحطی پیش میآید متفاوت است. وقتی انسان به صورت خودآگاه و خودخواسته، به خواستههای قلبی خود «نه» بگوید و در برابر آن ایستادگی کند و یا برای برآوردن آن صبر نماید و با رضایت، تلخی ترک دلبخواهیها را تحمل کند، به تزکیه روح خود پرداخته است و جان خود را جلا داده است.
بعضیها آنچنان از صمیم دل روزه میگیرند که انگار با یک گرسنگی میخواهند نهتنها چربیهای بدن خود را آب نمایند بلکه تمام بدیها و رسوبهای روحی خود را نیز از بین ببرند.
استمرار آداب روزه در صیام روح
دومین دلیل، بیشتر به رفتار روزهدار بستگی دارد. و آن اینکه علاوه بر صیام بدن، آداب صیام روح نیز رعایت شود. و همچنانکه در بحث آداب گفته شد، آنچه در ظاهر روزه دیده میشود، در باطن انسان هم ادامه پیدا کند. و این یعنی ادامه آداب روزه در صیام روح، مانند سکوت و ترک مجادله، و از همه مهمتر ترک معصیت. طبیعی است اگر روزهدار آداب روزه را رعایت نکند، و یا از صمیم دل نیّت قربتاً الی الله نداشته باشد، اثر تزکیهای روزه را دریافت نخواهد کرد. این قاعده در عموم ریاضتهای تزکیه کننده روح انسان جاری است.
اساساًً این خودداریها باید بر مبنای برنامهای حساب شده و حکیمانه باشند، و الا با ریاضت مرتاضان اشتباه گرفته خواهند شد، و ثمرات معنوی بهجای نخواهند گذاشت. کما اینکه ما آدمها در جریان زندگی، زجرها و خودداریهای فراوانی را تحمل میکنیم، اما چون عموماً از شرایط لازم برای یک برنامه تزکیهای صحیح برخوردار نیستند، مؤثر و نجاتبخش قرار نمیگیرند. اینجاست که ضرورت احکام شرعی و اهمیت اوامر عبادی دین مشخص میشود.
پیچیده بودن امر تزکیه انسان، عامل درک نشدن حکمت دستورات دینی
اینکه، یکی از کاربردهای مهم احکام دین تزکیه انسان است، بهخاطر آن است که تزکیه انسان امر پیچیدهای است و انسان با آنهمه لایههای تودرتو و پنهانی که دارد، به دشواری این امر بسیار افزوده است. سرّ اینکه حکمت و اسرار دستورات دینی به سهولت درک نمیشوند، به حدی که مورد اعتراض و اعراض بیخردان قرار میگیرد، این است که عهدهدار امر تزکیه انسان هستند و وظایف پیچیدهای در مسیر تزکیه به عهده گرفتهاند. هرچند اگر این دستورات بهخوبی اجرا شوند به سهولت منتج به نتیجه مطلوب در تحقّق امر تزکیه خواهند شد.
به همین دلیل گاهی اساتید بزرگ اخلاق و عرفان، در برابر پرسش «چه باید کرد؟»، که انتظار داریم از ایشان پاسخهای ویژهای بشنویم، و راههای میانبُرِ خاصی را در جواب ایشان پیدا کنیم، بهسادگی جواب میدهند: «همان واجبات و محرّمات الهی را رعایت کنید، کفایت میکند.» البته این پاسخی است که تنها بر تجربه اهل معرفت تکیه ندارد، بلکه ابتداءً در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) هم به آن تصریح شده است.
مقام تزکیه در کلام خدا و رسول خدا
به این ترتیب تزکیه به پاک شدن روح و صفا پیدا کردن دل، منجر میشود. همانکه رسول خدا(ص) فرمودند: «بِتَزکِیَةِ النَّفسِ یَحصُلُ الصَّفاءُ؛ با تزکیه نفس است که صفا(ی روح) حاصل میشود.» و درآیات قرآن هم، آنجا که سخن از هدف بعثت انبیاء است، تزکیه یکی از دو رکن رسالت پیامبران بهشمار میآید: «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛ (رسولخدا قلب و روحِ) آنان را پاک نموده و کتاب و حکمت بدیشان تعلیم میدهد.» و آنجا که سخن از سعادت انسان است، شرط رستگاری به حساب میآید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی؛ یقیناً رستگار شد، آن کس که تزکیه کرد.»
و در نهایت، آنجا که محل تعیین نحوه برخورد خداوند با بندگان است، وقتی قهر خدا جایگزین مهر او میشود، محرومیت از آن، به عنوان یکی از سختترین تنبیههای پروردگار بیان میشود:
«إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلاً أُوْلَئِکَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند، آنان را در جهان آخرت بهرهای نیست، و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید، و به ایشان نمینگرد، و پاکشان نمیکند، و برای آنها عذابی دردناک خواهد بود.»
ویژگی برنامههای تزکیهای دین: عمل ساده، آثار گرانبها
اگرچه بحث و گفتوگو درباره تزکیه به این زودیها به پایان نمیرسد، ولی ذکر نکته مهمی در مورد یکی دیگر از ویژگیهای آن، خالی از لطف نیست. و آن اینکه در روش تربیتی تزکیه، چیزی از انسان کنده میشود و یا انسان جدایی از چیزی را میپذیرد. اما در برنامههای تزکیهای دین، ممکن است آن چیزی که انسان بناست از آن جدا بشود چندان هم مورد علاقه انسان نباشد. اما در عین حال آثار گرانبهایی در وجود انسان باقی میگذارند. مانند روزه که طیّ آن دلکندن از برخی امور طبیعی مثل خوردن و آشامیدن، کار دشواری نیست، اما اینهمه آثار نورانی و صفادهنده را بهدنبال دارد.
شما میبینید در جریان تزکیه نفس، در بستر طبیعی زندگی، انسان گاهی باید از تعلّقات سنگینی چشمپوشی کند و این، کار تزکیه را بسیار دشوار میکند. اما اجرای برنامههایی مانند روزه و حتی زکات در اغلب موارد کار سادهای است و در عین حال به انسان برای دلکندنهایِ سخت کمک میکند.
شاید این ماجرا شرح همان کلام خدا باشد که فرمود: «اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ؛ کمک بگیرید از صبر و نماز.» و مفسّرین هم طبق روایات، اکثراً «صبر» را در این آیه به «روزه» تفسیر فرمودهاند. یعنی صبر در روزه که کار دشواری نیست، پس، از این صبر کمک بگیرید برای صعوبتهایی که در زندگی با آن مواجهید و برای صعودهایی که در بندگی میخواهید پیدا کنید.
چرا عمل ساده روزه و نماز برای بعضیها سخت است؟
واضح است که کمک گرفتن هم، معمولاً از یک امر سهلتر برای یک امر سختتر است، اما در عین حال قرآن کریم میفرماید: همین کار هم برای کسانی که خشوع ندارند، سخت است و نمیتوانند به دو امر «نماز» و «روزه» مبادرت بورزند و یا از آنها کمک بگیرند. لابد دلیلش همان «دل ندادن» است و یا اهتمام نورزیدن، که باعث تزکیه و صفای باطن انسان میشود. مثلاً اگر کسی نماز را با تأخیر خواند و یا آن را سبک شمرد، طبیعی است که نمیتواند از چنین نمازی برای آسان کردن دیگر امور خود بهره بگیرد.
معلوم است که آثار نورانی تزکیه در هر برنامهای، محدود به مواردی که متناسب با آن برنامه هستند، باقی نمیماند. و وقتی طیّ اجرای یک برنامه، دل از برخی زوائد و اضافات پاک شد، هم قوّت روحی و توانمندی در مقابله با عموم بدیها به دست میآید، و هم زمینه نموّ و رشد عموم فضائل و خوبیها هموار میشود.
مثلاً اگر کسی زکات داد فقط دلبستگیهای او به مادیات از بین نمیرود، بلکه تمام جان او صفا پیدا میکند. و اگر کسی روزه گرفت، تنها تمایلات او نسبت به محرّمات روزه کاهش نمییابد، بلکه امید است که اساساًً محبت او به دنیا کاهش پیدا کند و رذائل از دل او زائل بشوند.
نگاه عاشقانه به زکات روزه
اگر بخواهیم خیلی عاشقانه به موضوع نگاه کنیم: هر عاشقی دوست دارد به معشوق خود برسد و او را در کنار خود بیابد و حتی از او اقبال و توجهی دریافت کند. در چنین وضعیتی اگر چیزی مانع وصال او بشود و یا مانع لیاقت او برای وصال باشد به شدت مورد تنفّر او قرار میگیرد. و طبیعتاًً هنگام ریشهکن کردن موانع، هنگامهای از شادی و شعف در وجود او ایجاد میشود، و لبخند دوستداشتنی رضایت را میتوان بر چهره عاشق بینوا که رنجور از فراق بود، دید.
و اگر کسی بخواهد این مانعِ وصال را برای عاشق درمانده رفع کند، به شدت مورد علاقه او قرار خواهد گرفت. شما میتوانید این علاقه را تجربه کنید. بیایید برای عاشقی رفع مانع وصال کنید، و یا موجبات پایان یافتن فراق او را فراهم آورید، آنگاه خواهید دید او که به هیچکس و هیچچیز جز معشوق خود نمیاندیشد و اعتنا نمیکند، چگونه به یکباره به شما لبخند میزند و متشکرانه نگاه پرمحبت خودش را نثار چشمان گرهگشای شما مینماید.
پس عاشقانه موضوع از این قرار است: روزه، بهخاطر رفع موانع وصال، عامل لذتی عمیق و حلاوتی عاطفی در روزهدار عاشق میشود، که احساس نزدیکتر شدن به معشوق و بوی پیراهن یوسف را برایش به ارمغان میآورد. اگر کسی توانسته باشد به مقام عشق به ربّ ودود برسد، لابد چنین لحظات سرمستکنندهای را در رمضان به سهولت احساس میکند. و البته بقیه دوستان خدا هم تا حدودی میتوانند بفهمند آنها چه عالم قشنگی دارند.
نگاه عارفانه به زکات روزه
و اگر بخواهیم خیلی عارفانه نگاه کنیم: هر عارفی، «سبکبال بودن» را دوست دارد، و وزن هر ذرّه خاشاکی را نهتنها در روح خود «احساس» میکند، بلکه نمیتواند لحظهای آن را «تحمل» نماید. یک انسان عارف، لحظه سبک شدن روح خود را کاملاً احساس میکند و شیرینی آن را با تمام وجود میفهمد و به وجد میآید. چگونه از کنار تزکیهای که رمضان به او میدهد راحت عبور کند؟
یک عارف همیشه به پرواز میاندیشد، برای او چیزی جز اوجگرفتن در آسمان لایتناهی، آرامبخش نیست. سنگینی برای او مانند مرگ است. و خستگی از بارکشیدنهای بیحاصل و زمینگیرکننده، برایش بالاترین درد است. آسودگی از درد چه لذتی دارد؟ او از زکات صیام همان لذت را میبرد. اوجگرفتن چه نشاط و هیجانی دارد؟ او از هر اقدامی که زکات او باشد و موجب تزکیه جان او، همان احساس را پیدا خواهد کرد.
درک ضرورت تزکیه
به هر حال برای درک بهتر ضرورت تزکیه، خوب است این نکته را هم بدانیم که اگرچه ما آدمها با نهادی پاک به دنیا میآییم، ولی به مرور بدیهایی در ما شکل میگیرد، که ناشی از برخی خصلتهای دنیا و عموم بیدقتیهای ماست. شاید علت استعداد زیاد ما آدمها برای آلوده شدن این است که روح انسان آنقدر لطیف است و روند رشد و کمال آنقدر دقیق است که با کوچکترین غفلت، غبار بدی روی زیباییهای دل انسان را میپوشاند، و حتی باید گفت: هرچه دقت کنی باز این اتفاق رخ خواهد داد.
به عبارتی بهتر باید گفت: هرچه دل را جلا بدهی جا دارد، و جلا دادن دل هیچگاه پایان نمیپذیرد. جان انسان که در قرآن از آن به «نفس» تعبیر شده است، آنقدر نامحدود و تزکیهپذیر است که بزرگانی مانند اولیاء خدا که در اوج پاکی بودهاند هم، هیچگاه در این مسیر متوقف نشدهاند و از تزکیه نفس باز نایستادهاند. و به همین دلیل همیشه به عملیات تزکیه نیاز است، تا با پاک کردن روح از زایدات که منشاء بدیها هستند، جلوی ریشه دواندن آنها گرفته شود و زمینه برای کاشتن نهال خوبیها در دل و آماده ساختن روح برای رویش فضائل فراهم گردد. هرچند تزکیه برای آدمهای بد، که انبانهای از رذائل در جان خود انباشته کردهاند، بسیار واجبتر و ضروریتر است.
منبع:فارس
فرم در حال بارگذاری ...
تورهای همسر یابی مختلط برای پیدا شدن نیمه گمشده!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395![تور های همسر یابی مختلط برای پیدا شدن نیمه گمشده!!!](http://bahejab.com/wp-content/uploads/2016/06/%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D8%B5-9-300x269.jpg)
من دراین مدت با چهار نفر آشنا شده ام و به نظرم تمام آدم هایی که در این راه قدم می گذارند یک مشکل اساسی دارند و آنهم این است که نمی توانند انتخابی قاطع داشته باشند.به خصوص مردها که فکر می کنند هفته بعد و در سمینار بعدی یا تور همسریابی بعدی احتمال آشنایی با خانم های زیباتر و بهتری را دارند.حتی خیلی ها را می شناسم که تا پای عقد هم پیش رفته اند اما پشیمان شده اند.”
اتوبوس که حرکت می کند تمام فکر و ذکرش انتخاب بین کدهایی است که روی کاغذ نوشته، ۵۹۱ یا ۵۶۷ ؟ مسئله این است؟! راستی هفته قبل که کد ۵۳۹ خودش را روی سن سمینار صندلی سفید معرفی کرد، خیلی ها او را پسندیدند و کدش را روی کاغذهایی که دستشان بود یادداشت کردند. حالا رقبا باید خودی نشان دهند و کاری کنند که کد مذکوره! بین تمام خواستگارهایش او را برای وقت گذراندن در این سفر انتخاب کند. آشنایی شان مربوط به یک جمعه قبل است، وقتی هر دو روی صندلی های سیاه رنگی که سفید صدایش می کنند نشسته بودند و خیلی اتفاقی کد های همدیگر را یادداشت کردند.تعجب نکنید اینجا سازمان جاسوسی نیست و کدها و عددها هم هیچ ارتباطی به ماموران مخفی سازمان های اطلاعاتی ندارد. اگرچه خیلی از نیات آدم هایی که با این شیوه به دنبال پیداکردن همراه هستند پشت نقابی خود ساخته مخفی شده اند و همان معانی دروغگویی و کتمان حقیقت را در فیلم های جیمزباند تداعی می کند اما اینجا یک مرکز همسریابی است و حالا عده ای برای آشنایی بیشتر با کدهای مورد پسندمان به یک تور همسریابی آمده اند که جدیدترین ابتکار این موسسه است و چند هفته ای است که بازارش با توجه به بهتر شدن هوا و تبلیغات گسترده در فضای مجازی، حسابی رونق گرفته است.
نمونه ای از تصاویر تورهای همسریابی
...
اینجا همان جایی است که دقیقا نمی دانی در فکر طرف مقابلت چه می گذرد. آیا او واقعا قصد ازدواج دارد یا فقط می خواهد رابطه ای را از سرکنجکاوی آغاز کند و بعد از مدتی با این بهانه که به درد هم نمی خوردیم به سراغ کدی دیگر برود. آقا باشی و ۴۰ هزار تومان که بدهی و یک لیست بلند بالا از اطلاعات شخصی که تقدیم برگزارکنندگان این تور کنی، تازه اجازه ثبت نام در تور همسریابی را پیدا می کنی که بسته به نوع تور، قیمت های متنوعی برای آن پیش بینی شده است و حدودا برای یک تور یک روزه، ۱۰۰ هزار تومانی باید تقدیم مبتکران این حرکت کنی. مشکلات اینجا کمتر از قمارخانه ها نیست، احمد سه ماه قبل وقتی از طریق یکی از دوستانش به سمینار صندلی سفید دعوت شد فکرش را هم نمی کرد روزی معتاد این کار شود و حضورش در سمینار ها و تورهای همسریابی به عادتی ترک نشدنی برایش تبدیل شود.
![03](http://bahejab.com/wp-content/uploads/2016/06/03-4.jpg)
حالا دیگر ازدواج کردن یا مجرد ماندن چندان برایش اهمیت ندارد، چون شرکت در سمینار و تورهای همسریابی و البته آشنا شدن با خانم های مختلف آنقدر برایش جذاب هست که به بهانه ازدواج هر هفته در انها شرکت کند و وقت بگذراند.
یکی از مردها بد جوری حواسم را به خودش جلب کرده. سی و چند ساله به نظر می رسد و ظاهر آراسته ای دارد. هفته قبل خودش را مهندس مکانیک معرفی کرده بود و صاحب شغلی مناسب در یک شرکت خصوصی. همین آقا با آن ظاهر جذاب و شغل مناسبی که دارد به یک خانم پیشنهاد ازدواج داده و این هفته با هم به تور آمده اند. باورش کمی سخت است، اما این هفته، دکتر شده است و متخصص زیبایی! چه بهتر!
یادش بخیر، چند سال قبل به جز چند سایت همسریابی غیر مجاز که البته چندان سر و صدایی هم در فضای مجازی نمی کردند ، چیز دیگری از همسریابی ها و دوست یابی های غیر مجاز اینترنتی درفضای مجازی قابل مشاهده نبود؛ سایت هایی که شش سال قبل قانونگذار برای سر و سامان دادن به آنها دست به کار شد و حتی یک ماده از قانون برنامه پنجم توسعه را نیز به همین کار اختصاص داد.
در همین راستا قانونگذار در ماده ۴۳ قانون برنامه پنجم توسعه اینگونه آورد که «به منظور ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز مشاوره متناسب با فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و با تأکید بر تسهیل ازدواج جوانان و تحکیم بنیان خانواده، تأسیس مراکز و ارائه هرگونه خدمات مشاورهای روانشناختی ـ اجتماعی نیازمند دریافت مجوز بر اساس آییننامه مصوب هیئت وزیران است.»
![تورهای ازدواج](http://bahejab.com/wp-content/uploads/2016/06/02-4.jpg)
تا اینکه دو سال بعد یعنی در مهر ماه سال ۹۱ و بر اساس همین ماده قانونی هیئت آیین نامه اجرایی این ماده قانونی را در ۱۲ماده به تصویب رساند و به دستگاه های اجرایی ابلاغ کرد. آیین نامه ای که بر اساس آن وظیفه صدور مجوز برای مراکز مشاوره ازدواج و تحکیم خانواده بر عهده وزارت ورزش و جوانان قرار گرفت.
با اینحال یک سال بعد هیئت تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس شورای اسلامی این آیین نامه را برخلاف قانون تشکیل سازمان نظام روان شناسی و مشاوره مصوبه سال ۸۲ مجلس دانست و در نامه ای این مسئولیت را از وزارت ورزش و جوانان سلب و به سازمان نظام روان شناسی واگذار کرد. البته طی این مدت دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان آیین نامه اجرایی صدور مجوز برای مراکز مشاوره ازدواج و تحکیم خانواده را نیز تدوین کرد و قرار بود اولین مجوزها صادر شود. مراکزی که علاوه بر مشاوره ازدواج امکان معرفی دختران و پسران مجرد را تحت نظارت خانواده هایشان به یکدیگر نیز داشتند و میتوانستند در صورت فعالیت مثبت، برای دریافت مجوز ایجاد مراکز همسریابی نیز اقدام کنند. اما درنهایت با تغییر رویکرد وزارت ورزش و جوانان در این زمینه ایجاد مراکز مشاوره ازدواج با رویکرد همسریابی به کلی منتفی شد و فعالیت این مراکز به مشاوره ازدواج محدود گردید.
حال جالب اینجاست که با تمام کش و قوس ها بین دستگاههای مختلف دولتی و دست اندرکار در امور جوانان، چنین مراکزی با تبلیغات گسترده و البته آسیب های اجتماعی فراوان همچنان بدون در اختیار داشتن مجوز رسمی به فعالیت خود ادامه می دهند و نیاز جوانان به ازدواج را به راهی برای دست یابی به امیال مالی خود تبدیل کرده اند.
از سوی دیگر در این وانفسای نبود نظارت، راه برای سواستفاده از زنان و دختران جوان باز است و عده ای با پرداخت هزینه های تعیین شده از سوی مجریان این طرح به راحتی می توانند در یک روز از دهها زن و دختر خواستگاری کنند و وعده و وعیدهای دروغین بدهند تا مردها معتاد به این جلسات شوند و زنها همه را ردوغگو ببینند.
دراین شرایط که سایت های همسریابی تنها به بخش کوچکی از آشفته بازار همسریابی در فضای مجازی تشکیل شده اند هر روز شاهد ابتکارات جدیدی از سوی گردانندگان این مراکز که حتی خود را کارشناس امور ازدواج معرفی می کنند هستیم. شرکت ها و موسسات فاقد مجوزی که علاوه بر ایجاد سایت، برگزاری سمینار رو در رو برای آشنایی نزدیک زنان و مردان، به ایجاد کانال های تلگرامی نیز روی آورده اند و بازار پرسود سو استفاده از جوانان ازدواج نکرده و افراد متارکه کرده را برای خود رونق بخشیده اند..
موسسه “س” که سال ها قبل تشکیل شده در تمام این سال ها بدون داشتن مجوز فعالیت از نهادهای ذی ربط مشغول به فعالیت است، با داغ شدن بازار کانال های تلگرامی، ابتکاری نو به خرج داده و با ایجاد بانک اطلاعاتی مجردین و انتشار مشخصات افراد مجرد در کانال اقدام به درآمد زایی کرده است. مسیری که در آن مردان و زنان مجرد تمامی اطلاعات خانوادگی و شخصی خودبه همراه عکس هایشان را در انظار عمومی قرار می دهند تا شاید بتوانند راهی برای ازدواج پیدا کنند و اکنون تلگرام مملو از اینچنین گروهها و کانال هایی شده است.
![تورهای ازدواج](http://bahejab.com/wp-content/uploads/2016/06/01-4.jpg)
نمونه ای از تصاویر تورهای همسریابی
“چندین بار با هم بیرون رفتیم و حالا هم برای آشنایی و شناخت بیشتر در تور همسریابی شرکت کرده ایم.من دراین مدت با چهار نفر آشنا شده ام و به نظرم تمام آدم هایی که در این راه قدم می گذارند یک مشکل اساسی دارند و آنهم این است که نمی توانند انتخابی قاطع داشته باشند.به خصوص مردها که فکر می کنند هفته بعد و در سمینار بعدی یا تور همسریابی بعدی احتمال آشنایی با خانم های زیباتر و بهتری را دارند.حتی خیلی ها را می شناسم که تا پای عقد هم پیش رفته اند اما پشیمان شده اند.”
دیدن لیست ارائه شده توسط موسسه “س” و تضمین ۹۹درصدی برای ازدواج هم جالب است و هم آدم را به فکر فرو می برد.
خدماتی مانند نشان دادن فیلم طرف مقابل و عکس هایش یا گرفتن تست هوش از خواستگار محترم. در منوی ویژه مسئولان موسسه علاوه بر فرستادن روانشناس به جلسه خواستگاری، دسته گل هم به همراه آقا داماد راهی خواستگاری می کنند تا پکیج خدمتی شان کامل شود.
![تورهای ازدواج](http://bahejab.com/wp-content/uploads/2016/06/06-1.jpg)
◄جولان سودجویان در غیاب ریش سفیدان
مسئله اصلا پیچیده نیست. میخواهند ازدواج کنند، برای همین اعتماد میکنند و دست به هر راهی میزنند تا نیمه گمشدهشان را پیدا کنند. ظهور و بروز چنین پدیده هایی از وقتی شکل گرفت که ریش سفیدان و بزرگان خانواده ها نقششان در دنیای سایبری امروز کمرنگ شد. وقتی تعاملات انسانی در محلات و خانواده ها به حداقل خود رسید و دیگر پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها کمتر دختر و پسر های دم بخت را در میهمانی های خانوادگی و روضه های هفتگی می دیدند کار به جایی رسید که جوانان برای ازدواج کردن دست به دامان شیوه های جدیدی شوند که در پشت پرده بسیاری از آنها هاله ای از سود جویی پنهان است. کدها همچنان جدید و جدیدتر می شوند و وقت گذراندن آدم های علاقمند به این تفریحات بیشتر، اما آنچه در این میان طبق معمول کم میشود، آدم هایی است که می خواهند تشکیل خانواده بدهند.
به کجا چنین شتابان..
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/tezeri/profile_pictures/_evocache/emam-sadegh8.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1500400636)
سلام و عرض ادب
عجب اتفاقاتی پیرامون ما میافتد و ما بی خبریم !! اینها همه تهاجم فرهنگی است برای سست نمودن بنیان خانواده ها و بی ارزش کردن فرآیند زیبای ازدواج اسلامی ، همین کارهاست که باعث می شود جوانان و علی الخصوص پسران تن به ازدواج ندهند !
فرم در حال بارگذاری ...
هرگز مباد از سر خود وا کنی مرا
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395السلام علیک یا اباصالح المهدی
***
من گریه میکنم که تماشا کنی مرا
مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا
حَجت قبول دلبر احرام بسته ام
ای کاش در دعایِ خودت جا کنی مرا
با گریه کردن این دلِ من زنده می شود
دلمرده آمدم که تو احیا کنی مرا
اسباب زحمتِ تو شده این گدا ، ولی
هرگز مباد از سر خود وا کنی مرا
ای کاش امشبی که تو راهیِ مشعری
همراه خویش راهی صحرا کنی مرا
تو سفره دارِگریه ماه مُحَرمی
چشمی پُر اشک می شود اعطا کنی مرا ؟
آقا قسم به چادر خاکی مادرت
خواهم شریک گریه ی زهرا کنی مرا
آیا شود که مثلِ شهیدان دمِ وصال
با رویِ غرق خون شده زیبا کنی مرا
بیت الحرام سینه زنان خاک کربلاست
دارم امید مُحرِم آنجا کنی مرا
همراه خویش زائر شش گوشه ام کنی
مسند نشین عرشِ مُعلا کنی مرا
ای روضه خوان تنگ غروب مِنا بیا
پرچم به دوشِ ماتمِ کرب و بلا بیا
***
حاجی فاطمه شده صحرا نشین خدا
صاحب حرم دگر بشود از حرم جدا
رضا رسول زاده
فرم در حال بارگذاری ...
گرفتاری های انسان از چه چیزی سرچشمه می گیرد؟(شرح دعای افتتاح (16))
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395هیچ ابتلایی نیست مگر به جهت لغزشی که از انسان صادرشده است و در هنگام ابتلائات باید تفکر کند که این از کدام لغزش گریبان گیر او شده است.
به گزارش خبرگزاری «حوزه» حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری در ادامه شرح فقرات دعای افتتاح دراین فراز ازدعا به بررسی رابطه حلم الهی و ابتلائات ناگوار انسان در زندگی می پردازد.
الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِكِ الْمُلْكِ مُجْرِي الْفُلْكِ مُسَخِّرِ الرِّيَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَيَّانِ الدِّينِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى طُولِ أَنَاتِهِ فِي غَضَبِهِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ
در این فراز از ستایش خدای متعال، شئون الوهیت او بیانشده است «لِلَّهِ» بهعنوان معبود بهحق که موردتوجه قرار بگیرد الوهیت حقتعالی ایجاب میکند که حاکمیت داشته باشد بر آنکسی که عابد اوست و این حاکمیت ایجاب میکند که در تحت تصرف استقلالی او باشد.
...
حاکمیت حق متعال و ظهورات مختلف آنمَالِكِ الْمُلْكِ
حاکمیت حقتعالی ظهورات گوناگونی دارد مانند حاکمیت تکوینی و حاکمیت تشریعی، که مالکیت همه این حاکمیتها استقلالا برای خدای متعال است و اگر کسی هم حاکمیتی داشته باشد آن حاکمیت هم به اقسامش در طول حاکمیت حقتعالی است چون بهگونهای حاکمیت؛ حقیقی و اعتباری میشود و بهگونهای تکوینی تشریعی میشود که البته حاکمیت تشریعی هم همان حاکمیت اعتباری است به تعبیری منتهی حاکمیت تشریعی حقتعالی تکیهبر حاکمیت تکوینیاش میکند که اینها بحثهای است که در جای خودش لازم است موردتوجه و دقت قرار بگیرد؛ خصوصیت دعاها اطلاق گویی آنهاست و با الفاظ کوتاه حقایقی را به ما رهنمون میشوند؛ اگر برای غیر حقتعالی مالکیتی در حاکمیت باشد هم آن مالکیت در طول مالکیت خدای متعال است هم حاکمیتش بهعنوانمثال انسان یک موجودی است که مالک قوا و اعضای و جوارحش است و این مالکیت هم مالکیت حقیقی است که مملوک تحت سلطه مالک است و مالکیت حقیقی یعنی همین اما در مالکیت اعتباری مملوک در تحت سلطه وجودی نیست و فقط تحت سلطه تصرفی است این مالک هرگونه که بخواهد در این مملوکش تصرف میکند مالکیت اعتباری که قابل تعویض است لکن مالکیت حقیقی قابل تعویض نیست منتهی مالکیت حقیقی انسان و موجودات نسبت به آنچه تحت شعاع وجودی ایشان هست استقلالی نیست اما مالکیت حقتعالی استقلالی است.
بههرحال در این جنبهها ما باید آن جنبههای توحیدیاش را ملاحظه بکنیم و اگر جنبههای توحیدیاش محفوظ بود و موردتوجه قرار گرفت میتوان همین خصوصیات را بهغیراز خدای حقتعالی نسبت داد منتهی به لحاظ مرتبه وجودی موجودات لذا چنین حاکمیتهای را هم خدای متعالی برای سایر موجودات گاهی بیان میکند بعد بهصورت جزئیتر بیان میکند.
ظهور دهنده شبانهروز خدای متعال است
مُجْرِي الْفُلْكِ مُسَخِّرِ الرِّيَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ
«فَالِقِ الْإِصْبَاحِ» بیانگر حرکت کرات است که با حرکت خاصشان شبانهروز را ایجاد میکنند و در حقیقت ظهور دهنده شبانهروز خدای متعال است و نکته دیگری که از این لفظ استفاده میشود این است که «فلق» یعنی شکافنده روز از دل شب اینطور میتوان استفاده کرد که شاید وجود اولیه عالم ماده ظلمت بوده است و خدای متعال از دل این تاریکی روز را ایجاد کرد و اولین پدیده عالم ماده با ایجادشان روز است آن کتم عدم در مرتبه عالم ماده را کانّه شب و ظلمت تلقی کرده است و در تعبیرات قرآنی هم این تعبیر بکار رفته است «إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى؛ انعام 95» این درخت را از دل این هسته میرویاند و میشکافت لذا چهبسا ترجمهها برای بیان این نکات گویا نیست.
حاکمیت الهی و مراتب آن
دَيَّانِ الدِّينِ
او حاکم روز جزاست و اشاره به حاکمیت خاص خدای متعال بر انسانها دارد که این حاکمیت خاص در پرتوی حاکمیتهای دیگر خدای متعال خواهد بود، اینکه جزایی مطرح میشود این جزا متفرع بر شریعت است پس حاکمیت در تشریع برای خدای متعال است «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه؛ انعام 57» تعبیر حکم هم مشترک است یعنی اگر درست تبیین نشود ممکن است استفاده خوارجی از آن بشود معنی اولیه حکم؛ حاکمیت در تشریع است که قانونگذار جز خدا نیست آنوقت حاکمیت در اجرا متفرع بر حاکمیت در تشریع است و اگر کسی که مجری و زمام دار جامعه انسانی میخواهد باشد بر چه اساسی باید باشد تا بر آن اساس حاکمیت را به دست بگیرد به هر صورت یک قانونی لازم دارد و مرتبه وجودی قانون قبل از حاکمیت است و اگر هم به معنای حاکمیت در اجرا باشد «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه» خدای متعال مستقیماً در نظام وجودی انسانها حاکمیت در اجرا ندارد و باید یک حاکمی در جامعه «وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِر؛ نهج البلاغه خطبه 40» امام علی علیهالسلام میفرماید: مردم در نظام اجتماعیشان حاکمی میخواهند حالا آدم نیکوکار یا بدکار اما نظام اجتماعی بخواهد اداره بشود نیازمند حاکم است منتهی به اعتقاد ما و براهین محکم عقلی حاکم جز خدای متعال نمیتواند باشد و تعیینکننده حاکم و زمام دار جامعه انسانی را در مقام اجرا هم جز خدای متعال نمیتواند کسی تعیین کند که نماینده خدای متعال است و از او تعبیر به خلیفه میشود.
بههرحال این نکات خیلی مهم است که در مسائل سیاسی و حقوق سیاسی خوب دقت شود و احکام مخلوط نشود و در ادیان الهی مشخص که نظام؛ نظام الهی است همانطور که نظام تکوین و تشریع الهی است و نظام اداره جامعه انسانی هم الهی است و نظام رسیدن به نتیجه هم الهی است و باید مشخص شود که بر چه اساسی افراد به نتیجه میرسند لذا او «دَيَّانِ الدِّينِ» و حکمفرمای بر جزا و قیامت است و همه اینها به هم مرتبط است اگر انسان در نظام فکرش و در مسیری که قرار دارد درست حرکت کند و بداند که اگرچه مرتبهای از وجود را داراست دارد از تحلیل لوازمش به علت خاص میرسند؛ اگر نظام فکری انسان بهطور صحیح چیده بشود و انسان به دنبال حق باشد بهحق میرسد.
واسطه به جزا رساندن هر شخصی در هر ملتی نبی آن ملت است
آنوقت این صفت الهی هم در عالم قیامت بدون واسطه ظهور نمیکند وسایط به جزا رساندن هر شخصی در هر ملتی نبی آن ملت است لذا مسئله شفاعت هم به همین لحاظ ظهوری از حاکمیت آن نبی است نسبت به افراد تحت حکومتش منتهی در آنجا هم نظام طولی برقرار است؛ از مظاهر حاکمیت حقتعالی حاکمیت کلی و سعی است که برای نبی اکرم و اهلبیتش هست لذا تا وجود نازنین حضرت پا به عرصه قیامت نگذارد بقیه پا به عرصه قیامت نمیگذارند «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها، زمر 69» و اینها بحثهای عمیق و لطیفی دارد که قابلتوجه هست.
بههرحال اگر بهخوبی بحثهای توحیدی را درک کنیم هیچگاه با بحثهای ولایی اصطکاک پیدا نمیکند و میفهمیم که فضائل اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام در جای خودش و در طول کمالات الهی است و استیحاشی هم نمیکنیم.
تأملی در معنای ربوبیت و حقیقت آن
رَبِّ الْعَالَمِينَ
اینیک تعبیری است که به زبان جاری میکنیم منتهی باید دقتمان در مسئله ربوبیت هستی بیشتر باشد و هرچه مربوب ها را بهصورت مربوط درک کنیم ربوبیت حقتعالی سعه و عمقش برای ما بهتر روشن میشود هرچه ما موجودات گوناگون عالم و قوانین حاکم بر عالم را بیشتر کشف میکنیم باید علم توحید ما را قوییتر بکنند، بفهمیم چقدر ربوبیت خدای متعال سعه دارد که هم فهم ما را باز میکند و هم در پرتو باز کردن فهم ما عالم را بیشتر به ما نشان میدهد و هردو در تحت ربوبیت خداست؛ اگر من فهمیدم منی نیست از خودم که چیزی ندارم و نباید ربوبیت خدای متعال را جدا از وجود خودمان تصور کنیم نوعاً انسان اینگونه هست که در چیزهای که میشنود به بیرون نگاه میکند و به درون نگاه نمیکند که اگر انسان به درون بنگرد خیلی عمیق حرکت میکند و حرکت بیرونیاش هم عمیق خواهد بود.
ابتلائات گوناگون انسان ریشه در حلم الهی دارد
الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى طُولِ أَنَاتِهِ فِي غَضَبِهِ وَ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى مَا يُرِيدُ
جایگاه باز شدن این معارف عمدتاً در همین ایام است و در ماه مبارک رمضان ذهن مصفا میشود و توان فکر کردن برایش بیشتر خواهد بود لذا برای بزرگان ما دریچههای معرفت بیشتر در ماه رمضان باز میشود مخصوصاً در شبهای قدر باید از خدای متعال باز شدن دریچههای معرفت بر قلبمان را بخواهیم.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ» این فراز قسمت دیگری از ستایش پروردگار است که این ستایش به جهت ظهور کمالاتی است در وجود انسان.
انسان به جهت پیچیدگی خاصش از جهت ظاهری و حالات روانی اعم از مسائل فکری و امثال آن مظهر اوصاف گوناگون الهی خواهد بود که اوصاف والای الهی در این وجود ظهور میکند مانند حلم الهی که در وجود انسان و در جامعه انسانی ظهور میکند آنهم در مقامی که این انسان برخورد ناجور با حاکمیت خدای متعال دارد؛ گاهی دیدگاه غیرواقعی نسبت با حاکمیت خدای متعال پیدا میکند حلم خدای متعال اول نسبت به آنکسانی که دیدگاه نامناسب با حاکمیتش دارند ظهور میکند و تاکسی ابتدا منکر و مشرک شد خدای متعال واکنش سریع در برابر او نشان نمیدهد و او را از بین نمیبرد بلکه به او مهلت میدهد که آن قوه تفکرش زنده بشود واقعبینانه حرکت بکند آنوقت او را در مشکلات گوناگون میاندازد و همه امتحان میشوند و امتحانات افراد هم به گونههای مختلف است به جهات مختلف آنکسی هم که انکار تکوینی خدای متعال را میکند به مشکلاتی برخورد میکند تا بفهمد خودش در عالم عاجز است و زمام امور به دست دیگری است از امام علیهالسلام سؤال میشود «لِمَ خُلِقَ الذُّبَابُ» چرا خدای متعال این مگس رو آفرید و حضرت در جواب فرمودند: «قَالَ لِيُذِلَّ بِهِ الْجَبَابِرَةَ؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 251» به خاطر اینکه دماغ جباران به خاک بمالاند؛ یک مگس انسان را عاجز میکند و ضعف انسان را به او یادآوری میکند و همینطور سایر موجودات کوچک که اگر به انسان حملهور شوند انسانها را بیچاره میکنند.
بههرحال این برخوردها به خاطر این است که انسان متوجه بشود که ضعیف است و از این طغیان برگردد و این ابتلائات از لطف الهی سرچشمه میگیرد و به خاطر انتقام نیست «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ؛ انعام 42» و بىترديد ما بهسوی امتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى] فرستاديم؛ پس آنان را [چون با پيامبران به مخالفت و دشمنى برخاستند] به تهيدستى و سختى و رنج و بيمارى دچار كرديم، تا [در پيشگاه ما] فروتنى و زارى كنند.
نسبت به مومنآنهم چنین است آنکسانی که ایمان به حاکمیت تکوینی و تشریعی دارند زمانی که عملاً از بار این حاکمیت خارج شدند آنها را هم بهزودی مواخذه نمیکند و مهلت میدهد آن وقت نشانه مهلت دادن؛ امتحاناتی است که برای او پیش میآورد و این امتحاناتی که میشود نشانه مهلت دادن خدای متعال است و این ابتلائات را باید نشانه حلم خدای متعال بدانیم و باید در من ایجاد تفکر بکند که این ابتلائات از کجا سرچشمه گرفته است و من چهکاری کردهام که این امر ناگوار گریبان گیرم شده است البته در اینجا شیطان دخالت میکند و هرجای خوبی که انسان میخواهد به نتیجه خوب برسد شیطان نفوذ میکند و نمیخواهد انسان نتیجه خوب بگیرد و باید به خدای متعال از نفوذ وسوسههای شیطانی پناه ببرد لذا فرمودند: هیچ ابتلایی نیست مگر به جهت لغزشی که از انسان صادرشده است و در هنگام ابتلائات باید تفکر کند که این از کدام لغزش گریبان گیر او شده است.
حکایتی در احوالات مرحوم شیخ رجبعلی خیاط
نقلشده است که مرحوم شیخ رجبعلی خیاط رضوانالله علیه میخواست از اینطرف خیابان آنطرف خیابان برود الاغ یا اسبی به ایشان لگدی میزند و ایشان آنطرف خیابان به تفکر فرو میرود و با خود میگوید: من چه کردم که این حیوان علیه من شورید و تا دلیلش را پیدا نمیکند و استغفار نمیکند از جای خود بلند نمیشود، یکوقت امامجمعه زنجان به دیدن ایشان میآید و آن شب حال مناجاتش را از دست میدهد و در اینجا شیطان القاء وسوسه میکند و ممکن است بگوید این به خاطر تاریکی آن میهمان است و چنین مسائلی را پیش پای انسان میگذارد اما اگر انسان خوب دقت کند که چه تحولی در او حاصلشده است که به این مسئله مبتلا شده است حقیقت بر او روشن میشود و مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بررسی میکند و میفهمد از ورود این میهمان یک حالت خوشآمدی برایش حاصل شد که بله من کسی هستم که امامجمعه به دیدن من آمده است لذا از این حالت هم توبه میکند و انسان باید اینگونه باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
دو عاملی که موجب می شود انسان در انجام گناه جسور باشد!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395
آیت الله العظمی مظاهری تبیین کردند:
دو عاملی که موجب می شود انسان در انجام گناه جسور باشد .عقل نمی پذیرید که کسی واقعا خدا را بشناسد و مرتکب گناه شود البته اگر گناه از روی جهل و ناآگاهی صورت بگیرد قابل توبه است و آتش جهنم فقط برای شخص لجوج است و کافر هم اگر کفرش از سر لجاجت نباشد در آتش نخواهد بود.
حضرت آیت الله مظاهری در شرح فرازی از دعای کمیل «عوامل تجرّی بر گناه» را تشریح کرده اند. آنچه در ذیل می خوانید بخشی از بیانات این مرجع تقلید است.
“ظَلَمْتُ نَفْسى وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلى”
* ظلم به نفس
تفسير كلام حضرت كه فرمودند: «ظَلَمْتُ نَفْسى، نسبت به خودم ستم روا داشتم» چنين است كه گناه، ستمى به خداى تعالى است؛ زيرا گناه، شرك است و شرك هم ستم بزرگى است.
خداوند تعالى مى فرمايد: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» [1] اى آدمى زادگان! مگر من با شما پيمان نبستم كه شيطان را عبادت نكنيد كه او دشمن آشكارى براى شما است؟.
همچنین در قرآن كريم از زبان حضرت لقمان فرموده است؛ «وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ»[2] اى نور چشم من! براى خدا هم كار و شريكى فرض نكن كه شرك به خدا، ستم بزرگى است.
شكى نيست كه گناه، ظلمى در حق جامعه است و تأثير آن در اجتماع از نظر قرآن يك مسئله قطعى می باشد. خداوند در همين رابطه مى فرمايد: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»[3] بپرهيزيد از بلايى كه اگر فرود آيد تنها بر سر ستمكاران شما فرود نمى آيد.
...
* عوامل تجرّى
اما جرأت و جسارت در برابر مولا همچنان كه در اين دعا هم هست دو صورت دارد:
الف) جهل و ناآگاهى بنده
كسى كه به حق خداى متعال، به نفس خودش و به حقيقت گناه و اين كه نتيجه اش چيست، ناآگاه باشد همين جهل و ناآگاهى اش موجب مى شود كه در حق مولا جسارت كند.
عقل نمى پذيرد كه كسى واقعا خدا را بشناسد و مرتكب گناه هم بشود. لذا ما در بخش عصمت بیان شد كه عصمت از درجات و مراتب شناخت است.
چنان كه اگر كسى خودش را بشناسد و بداند كه جانشين خداست و خداوند تعالى او را گرامى داشته و امانت الهى به او سپرده، ديگر مرتكب گناه نخواهد شد. خداوند هم در انتهاى آيه امانت، به همين مسئله اشاره كرده و مى فرمايد: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولًا»[4] انسان از ديرباز بسيار ستم پيشه و ناآگاه بوده است.
لذا اگر كسى بداند كه گناه حتى از چاقويى هم كه در گوشت فرو مى رود، سريع تر در صاحبش اثر مى گذارد و كيفر آن در هر دو دنياست، ديگر مرتكب گناه نمى شود.
شايسته است كه ما هم اين مسئله را- چنان كه اميرالمؤمنين على (ع) توجه داده اند- يادآورى كنيم كه گناه از روى جهل و ناآگاهى صورت بگيرد قابل تدارك و توبه است ولى اگر از روى عناد و لجبازى صورت گرفته باشد ديگر تداركش بى نهايت مشكل است. بلكه مى توان گفت كه آتش جهنم هم فقط براى شخص لجوج است و كافر هم اگر كفرش از سر لجاجت نباشد بلكه در اثر جهل قصورى باشد در آتش نخواهد بود.
البته اگر جهل به خاطر عدم تلاش براى رسيدن به واقع و از سرِ تقصير باشد، مؤاخذه خواهد شد؛ زيرا چنين شخصى كوتاهى كرده و كوتاهى كردن نوعى لجاجت به شمار مى رود. آتش جهنم جز بر لجبازان و سهل انگاران حرام است. لذا در صورتى كه گناه شخص از سرِ لجاجت و تقصير نباشد، خدا برتر از آن است كه او را مورد عذاب قرار دهد.
ب) رجاى افراطى
رجای افراطی در حقيقت «حماقت» است نه «اميد». اميدى كه از صفات شايسته و پسنديده است آن است كه انسان مقدمات چيزى را بنابر اقتضاى آن آماده نمايد و بعد از خدا بخواهد تا آن را به او بدهد. مثل زارع كه اميدوار است تخمى كه كاشته و از آن مواظبت كرده، روزى به ثمر بنشيند ولى رجاى افراطى كه در حقيقت حماقت است- آن است كه مقدمات چيزى را آماده نكرده و از طرفى اميد به چيزى داشته باشد؛ مثل زارعى كه بذر نپاشيده ولى اميد بارورى و بهره گيرى از زمين دارد:
دهقان سال خورده چنين گفت با پسر كاى نور چشم من به جز از كِشته ندْرَوى[5]
پاورقی:
[11]. يس، آيه 60.
[12]. لقمان، آيه 13.
[13]. انفال، آيه 25.
[18]. احزاب، آيه 72.
[19]. حافظ، ديوان اشعار، غزليات، شماره 486.
منبع: کتاب “آفاق نيايش تفسير دعاى كميل"، آیت الله العظمی مظاهری
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/1293045209/profile_pictures/_evocache/b30ae1a573311286b5195d6e41defa63.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1539204372)
سلام
خدا سلامتی بده به ایشون وسایه شون رو برسر مردم
اصفهان حفظ کنه
استفاده کردیم
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/support/profile_pictures/_evocache/support.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1514971766)
با سلام و احترام
ضمن تشکر مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
موفق باشید.
—————–
http://farakhan.kowsarblog.ir/ramezan-vijebarname
فرم در حال بارگذاری ...
نشانه های عمل صالح در دعای روز هفدهم
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395از نظر قرآن عملی صالح است که با نیت و انگیزه الهی و لله باشد نه به منافع عمل که اگر به منافع عمل توجه شود بعید است، صالحه باشد چون ارزش عمل در اسلام همان نیت و انگیزه است که صالح یا ناصالحش می کند.
درادامه شرح دعا های روزانه ماه مبارک رمضان به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی رسولی جویباری شرح دعای روز هفدهم را منتشر می کند .
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.
خدایا در این روز مرا به اعمال صالح هدایت و راهنمایی کن، و حاجات و آرزوهایم را برآورده ساز، ای کسی که نیازمند به شرح و سوال بندگان نیستی، ای خدایی که از درون خلق (مخلوقات) آگاهی، بر محمد و آل محمد درود فرست.
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ-
هدایت به اعمال صالحه
انسان، عاقل و مختار است،(اِنّا هَديناهُ السَّبيل اِمّا شاکراً و اِمّا کفوراً، انسان/3) ولی بدون هدایت، عاجز است. چرا؟ چون عقل بشر نسبت به حقایق ناچیز است، پس نیاز به هدایت دارد.
...
هدایت تکوینی وتشریعی
هدایت تکوینی همان پیامبر درون(عقل) و هدایت تشریعی، پیامبر برون(شرع) برای همه انسان هاست، ولی همه انسان ها از آن استفاده نمی کنند؛ (وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا، إسراء/15)عقل به تنهایی برای هدایت عاجز است ولی نیاز به کمک پیامبران را درک می کند و می فهمد؛ پس در همه حال نیاز به هدایت داریم.
اللهمّ اهْدِنی: خدایا هدایتم کن، یعنی خدایا دست مرا در دست اهل بیت و پیامبران بگذار، مرا از وجودشان محروم نکن، مرا در مسیر هدایت آنها قرار بده، و مرا با آنان آشنا کن.
چرا درخواست هدایت به اعمال صالحه می کنیم؟
- همه چیز در ترازوی خدا، عمل صالح است
- اعمال صالحه موجب نزول برکات شده و خیرات را زیاد می کند و اعمال ناصالح باعث بدبختی و شقاوت انسان می شود. (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ، اعراف/96)
اعمال صالحه چیست؟ صالح از ریشه صلاح به معنی سالم، شایسته و خوب است و منظور عملی است که صلاحیت اجر و پاداش را داشته باشد.
عمل صالح از نظر قرآن
از نظر قرآن عملی صالح است که با نیت و انگیزه الهی و لله باشد نه به منافع عمل که اگر به منافع عمل توجه شود بعید است صالحه باشد، چون ارزش عمل در اسلام همان نیت و انگیزه است که صالح یا ناصالحش می کند.
نشانه های اعمال صالحه:
* از روی ایمان و اعتقاد انجام شود، اصلا غیرمومن نمی تواند اعمال صالحه انجام دهد. بیش از 50 بار در قرآن جمله «الّذینَ آمنوا و عَملوا الصالحات» آمده است، لذا ایمان و عمل صالح مکمل یکدیگرند و باید با یکدیگر باشند تا تاثیرگذار باشند. (وَالْعَصْرِ، …إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)، (ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا، قصص/80)
* با شعور و ادراک انجام شود.
* با نیت خالص و قصد قربت انجام شود.
واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ- استجابت دعا
استجابت دعا شروطی دارد:
*به غیر خدا امید نداشته باشی.
* از خدا بخواهی، (أدعونی أستجب لکُم)
یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ- شرح و بیان حاجات
نیازی نیست که خدا را در جریان کارهایت بگذاری، برای او شرح دهی؛ چون خدا علاوه بر اعمال، بر آنچه در دل و ذهن ما می گذرد، عالِم است، لذا نمی شود چیزی را از او پنهان کرد، البته این با اعتراف فرق دارد.
یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین
خداوند از ناگفته ها، حاجات و اسرار مخلوقات آگاه است، لذا احتیاج به شرح، تفسیر و سوال ندارد. (يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ)
صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین
حوائج باید تحت اسماء الهی باشند تا جواب مثبت گرفته شود، پیامبر(ص) و آل او از اسماء الهی و مسیر دریافت نعمت هستند. (وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا، اعراف/180)
صلوات ،دعای مقبول است، لذا پیامبر(ص) فرمودند: وقتی حاجتی می خواهید، بر من صلوات بفرستید، چون کرم خدا بالاتر از آن است که در میان حاجات یکی را قبول کند و دیگری را رد کند.
فرم در حال بارگذاری ...
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان + صوت و فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395
![دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان + صوت و فیلم دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان + صوت و فیلم](http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/3/31/4719899_581.jpg)
متن، ترجمه ، تفسیر و تصویر گرافیکی دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان را همراه با فایل صوتی و کلیپ تصویری در این گزارش دریافت کنید.
دعای روز هفدهم ماه رمضان به شرح زیر است:اَللّهُمَّ اهْدِنى فیهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ وَاقْضِ
خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهاى شایسته و برآور در آن حاجاتلى فیهِ الْحَواَّئِجَ وَالاْمالَ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَى التَّفْسیرِ وَالسُّؤ الِ یاو آرزوهاى مرا اى کسى که نیازى به شرح حال و درخواست ندارى اىعالِماً بِما فى صُدُورِ الْعالَمینَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطّاهِرینَ روزدانا و آگاه بدانچه در دل مردم جهانیان است درود فرست بر محمد و آل پاکش.
در این روز بنده میخواهد که توفیق عمل صالح را پیدا کند. عمل صالح عملی است که از عمل خیر بالاتر است. در واقع عمل صالح در زمانی که باید انجام شود، تحقق پیدا میکند و جامعیت دارد و از این جهت نسبت به عمل خیر مزیت دارد.سپس بنده از خدا میخواهد با توجه به شناختی که نسبت به وی دارد، تمامی حاجاتش را برآورده کند. با توجه به آگاهی خداوند نسبت به بندگان، دیگر بنده نیازی نمیبیند که خواستههایش را تفسیر کند. حاجاتی که همه در مسیر کمال الهی ست.در پایان هم بنده برای برآورده شدن این حاجات صلوات بر محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان مطهر ایشان میفرستد. صلواتی که بهترین راه برای ارتباط با خدا و برآورده شدن آرزوهاست.
فرم در حال بارگذاری ...
در شرایط فتنه باید به گونهای عمل کرد که هیچ بهرهای به نفع فتنه ایجاد نشود
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1395رهبر انقلاب در در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت:
رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت عصر دیروز با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز (چهارشنبه) در دیدار رمضانی رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت به تبیین چند حکمت از نهج البلاغه پرداختند.
ایشان با اشاره به کلامی از حضرت امیرالمومنین علیه السلام درخصوص نحوه عملکرد در شرایط فتنه، گفتند: حضرت علی علیه السلام توصیه می کنند که در شرایط فتنه که تشخیص حق و باطل برای مردم بسیار مشکل می شود، باید به گونه ای عمل کرد که هیچ بهره ای به نفع فتنه ایجاد نشود.رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در شرایط فتنه همچون قضایای سال ۸۸، نباید سخن، سکوت، اقدام و حتی نوع نگرش، موجب تقویت فتنه شود.حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته ممکن است برخی افراد به دلیل گرایش های خاص خود، تمایلی به حضور صریح در مقابل فتنه نداشته باشند اما نباید از او هم به نفع فتنه بهره برداری شود.ایشان با اشاره به یکی دیگر از حکمت های حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه، به موضوع نگاه طعمه ای به مسئولیت برای رسیدن به ثروت و امتیازهای خاص پرداختند و گفتند: چنین نگاهی به مسئولیت که در واقع یک امانت است، موجب کوچک و حقیر شدن انسان خواهد شد.
...
/p>![رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند](http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/4/2/4732885_135.jpg)
e="color: #000000; font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">
منبع:
/>
فرم در حال بارگذاری ...
پاداش مخصوص روزه را چه کسی می دهد؟
نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1395در حدیث قدسی آمده است:
«الصَّوْمُ لی وَ أَنَا أَجْزی بِهِ؛
روزه برای من است، و من خود پاداش آن را میدهم»؛۱
یعنی خداوند متعال ثواب آن را بدون واسطه میدهد، علاوه بر ثوابهایی که در کتاب و سنت ذکر شده است:
«فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِی لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْینٍ؛
پس هیچکس نمیداند که چه چشمروشنیهایی برای آنان مخفی شده است».۲
در محضر بهجت، ج۱، ص۲۲۵۱. من لایحضرهالفقیه، ج۲، ص۷۵؛ تهذیب، ج۴، ص۱۵۲؛ وسائلالشیعة، ج۱۰، ص۴۰۰؛ بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۵۵.
۲. سجده: ۱۷؛ یعنی قابل وصف و توصیف نیست.
فرم در حال بارگذاری ...
حزب اللهی بودن را با تمام تراژدی هایش دوست دارم!
نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1395
در روزهایی به سر می بریم که حزب اللهی را با افراطی صدا میزنند و انها را برچسب های غرب گونه تندرو میدانند “و مدام انها را بی شناسنامه و از جایی تغذیه شده و کاسب تحریم و بی سواد و متحجر"تازه به دوران رسیده “ترسو"لرزان"و …..صدا میزنند “اینجاست که صدای شهید متفکر اوینی به گوش می رسد که اگر جواب انها را بدهی بی فرهنگی است و اگر شما از انها سوال کنی"تفتیش عقاید است “اینجا همه ازادند جزء حزب اللهی ها “اما باز حزب اللهی بودن را با تمام تراژدی ها و القاب و برچسب های به ناحق داده شده را دوست دارم .
در عصر خمینی(ره)بسیجیان و حزب اللهی ها را بی ترمز میخواندند و حالا در عصر پیشرفت اسلام و انقلاب حزب اللهی ها و بسیجیان را افراطی و تندرو میخوانند"این القاب تنها نقشه دشمن را کامل میکند “و اینکه دشمنان ما به انها یی که نصبت به انقلاب و اسلام وفادارتر هستند لقب و برچسب میزنند شکی نیست اما شک ما در این است که چرا عده ای اب در اسیاب دشمن میکنند و از برچسب های غربی بر علیه جوانان ایرانی استفاده می کنند.هر جا پیشرفتی هست مدیون جوانان انقلابی و حزب اللهی هستیم"این جوانان در سخت ترین روزهای و در دشوار ترین لحظه ها به یاری انقلاب و اسلام امدند و حالا توسط عده ای تخریب می شوند.
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/f.balochi/profile_pictures/_evocache/_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1489408133)
یادشان گرامی
فرم در حال بارگذاری ...