موضوع: "عمومی"
سه گناهی که انسان را اسیر شیطان می کند
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1396حضرت موسی (علیهالسلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیهالسلام) ایستاد.
موسی (علیهالسلام) گفت: تو کیستی؟
ابلیس گفت: من ابلیس هستم!
موسی (علیهالسلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند!
ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم!
موسی (علیهالسلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟
ابلیس گفت: با رنگها و زرق و برقهای این کلاه، دل انسانها را میربایم.
موسی (علیهالسلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هر جا که بخواهی، او را میکشی.
ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛
سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره میگردم:
1- هنگامیکه او، خودبین شود و از خودش خوشش آید.
2- هنگامیکه او عمل خود را بسیار بشمارد.
3- هنگامیکه گناهش در نظرش کوچک گردد.
داستانهای اصول کافی، ج 2، ص 262
منبع : قطره نیوز
مقالهی فارن افرز چگونه پروژهی «کاخ سفید - ریاض» در کلید زدن اعتراضات در ایران را «لو» داد؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1396
مهدی خانعلیزاده: تیتر تندِ روزنامه «نیویورک تایمز» علیه سخنان دونالد ترامپ درباره اعتراضات خیابانی در ایران، واکنشهای متفاوتی را در داخل کشور به دنبال داشته و تحلیلگران درباره آن نظراتی را بیان کردهاند اما به نظر میرسد که این «ساکت باش» را نباید صرفا یک واکنش حزبی و سیاسی به رفتارهای رئیسجمهور ایالات متحده دانست.
در سالهای اخیر، دو جریان در غرب با دو نگاه متفاوت به مسائل ایران فعالیت میکنند؛ دو جریانی که هر چند در اصلِ براندازی جمهوری اسلامی ایران توافق حداکثری دارند اما دربارهی چگونگی و مسیر تحقق این نتیجه، دچار اختلافات بنیادین هستند. اگر بخواهیم به صورت آکادمیک بیان کنیم، این دو جریان در برخورد با مساله ایران دارای «هستیشناسی» مشترک ولی «معرفتشناسی» و «روششناسی» متفاوت هستند.
آزادی رایگان نیست...
نوشته شده توسطرحیمی 19ام بهمن, 1396
"ایام فاطمیه" احیای غدیر و عدم بازگشت به دوران جاهلیت است
نوشته شده توسطرحیمی 19ام بهمن, 1396ارزش همنشینی با فقرا
نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396
برخی از افراد، همنشینی به فقیران را ننگ و سبب پایین آمدن شأن میدانند، در حالی که ائمه اطهار علیهم السلام ، همنشینی با فقیران را از ارزش های بالا میدانستند چرا که معیار برتری افراد تقوا است نه ثروت و دارایی.
در روایت آمده است که عده ای از مردم به پیامبر میگفتند:
«ما در صورتی نزد تو میآییم که فقرایی را که بسیاری اوقات کنار تو هستند از خود برانی و ما از همنشینی با آنها عار داریم»؛ ولی پیامبر بیش از همه، به فقرا اظهار علاقه میکرد و با آنها انس داشت و با فقرای اهل صفّه مینشست که یکی از آنها حضرت ابوذر غفاری بود. در آیات قرآن خداوند درباره اینکه بعضی به آن حضرت می گفتند مجلس ما را از فقرا جدا کن تا نزد تو بیاییم، به پیامبر گوشزد می کند:
«وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِی یرِیدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَیک مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَی ءٍ وَ ما مِنْ حِسابِک عَلَیهِمْ مِنْ شَی ءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکـونَ مِنَ الظَّالِمِینَ»؛
ای پیامبر، مبادا این بندگان را که هر صبح و شام خدا را می خوانند و قصدشان خالص است، از خود برانی و آنها را طرد کنی. حساب اینها بر تو و حساب تو هم بر عهده آنها نیست و اگر آنها را از خود دور کنی، از ستمکاران خواهی بود.
همچنین، داستانی درباره توجه و همنشینی اباعبدالله الحسین علیه السلام با فقیران، اینگونه بیان شده:
روزی امام حسین علیه السلام در راه، به گروهی فقیر برخورد کرد که عباهای خود را پهن کرده بودند و نان خشک میخوردند. آنها امام را بر سر سفره خود دعوت کردند. امام از اسب خویش فرود آمد و فرمود: «خداوند متکبران را دوست ندارد.» نزد آنها نشست و با آنان همراه شد، سپس فرمود: «من دعوت شما را پذیرفتم؛ شما نیز دعوت مرا قبول کنید.» آنگاه آنها را به خانهی خود برد و به خدمتکار خود فرمود: «هر چه برای مهمانان عزیز و مخصوص کنار گذاشتهای حاضر کن.»، سفرهی مفصلی گسترده شد، امام از آنان پذیرایی کرد و به آنان هدایای زیادی بخشید.
دوستی و توجه به فقیران به این جهت مهم است، که باعث حل شدن مشکلات آنان میگردد، و از آنجایی که ثروت، معیاری برای سنجش افراد نیست، لازم است که هر کس، غرور را کنار گذاشته و با فقیرانی که در زندگی خود با مشکلات مواجه شدهاند، نشست و برخاست کند. پیامبر عظیم الشأن اسلام در باب دوستی با فقیران میفرمایند:
«اتخذوا عِنْدَ الْفُقَراءِ أَیادِیَ فَاِنَّ لَهُمْ دَوْلَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ»،
با فقرا دوستی کنید؛ زیرا آنان در روز قیامت دولت بزرگی دارند.
در پایان، نصیحتی از لقمان حکیم به فرزنش درباره توجه به فقیران را بیان مینماییم که میفرماید:
«یَا بُنَی لَا تُحَقِّرنَّ أحَداً بِخُلقانِ ثِیابِهِ؛ فَإنَّ رَبَّک وَ رَبَّهُ وَاحدٌ».
پسرم! هیچ کس را به سبب کهنه بودن جامه اش حقیر مشمار؛ زیرا که پروردگار تو و او یکی است.
منابع:
1- اخلاق ايزدى بيست گفتار اخلاقى -عرفانى، ص 222
2- بحار الانوار، ج 40، ص 189، حدیث 1
3- روضة الواعظین، 498
نیمهی پُر
نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396
در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا حتی دستاوردهای علمی قابلتوجهی در حوزه نانو ندارند اما جایگاه کشور ما در تولید مقالات علمی که یکی از شاخصهای سنجش است، میان پنج کشور اول دنیا است.
همزمان با نزدیک شدن به سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی فرصتی مهیا شده تا نگاهی به گذشته و آنچه در این مسیر طی شده بیندازیم و با تحلیل فراز و فرودها نهایتا نمره عملکردی را به این سیستم ارائه دهیم.
طی چند روز اخیر پرونده و گزارشهای موردی بسیاری را در امور مرتبط با فناوری طرح و منتشر کردیم که هر کدام به صورت مستقل بر بخشهای مشخصی دلالت داشت؛ در این گزارش هر چند اجمالی نیز در نظر داریم تا به بررسی جایگاه «نانو» در سالهای اخیر بپردازیم.
فعالیتهای توسعه فناوری نانو در کشور از سال 1379 آغاز شد و با تصویب سند اول توسعه فناورینانو طی سالهای 1384 – 1393 با عنوان «سند راهبرد آینده»، این فعالیتها نظاممند شده و شتاب گرفت.
در اردیبهشت 1385، شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 582 خود، ضمن تأکید بر اجرای دقیق «سند راهبرد آینده»، سیاستها و راهبردهای توسعه و ارتقای این فناوری در کشور را تصویب کرد.
روحانی صدای مردم را درنظرسنجی دولت بشنود!
نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396
با توجه به اینکه نظرسنجی اخیر دولت “نظر روحانی درباره علت نارضایتی ها” را رد کرد، سوال اینجاست که رئیسجمهور باید صدای چه کسانی را بشنود؟
دی ماه امسال برخی شهرهای کشور شاهد اعتراضهای مردمی بود؛ اعتراضهایی که با عنوان “نه به گرانی” آغاز شد گرچه برخی شعارها در این اعتراضات به سمت رادیکالیسم پیش رفت اما از منظر بسیاری از صاحبنظران گرانیهای چند سال اخیر و مشکلات اقتصادی مثل رکود و بیکاری دلیل اصلی این نارضایتیها بود.
با اینکه در هیچ دورهای همه چیز تمام و کمال پیش نمیرفت و همواره مشکلات اقتصادی در کشور بوده است اما حکایت آن روزها کمی متفاوت بود و عدهای پرچم نارضایتی به دست گرفتند و به خیابانها آمدند. البته این اعتراضات از مدتی قبل در مقابل مجلس یا برخی بانکها و حتی نهاد ریاست جمهوری به چشم میخورد اما در این میان نکته جالب توجه شروع این اعتراضات از مشهد بود، آن هم درست در روزی که معاون اول روحانی عازم این شهر شده بود.
شروع اعتراضات از مشهد یعنی شهری که صدای منتقدین به دولت بیشتر از دیگر نقاط کشور در آن شنیده میشود، سبب شد که شائبههای سیاسی بودن اعتراضات پررنگ شود. موضوعی که به نظر اسحاق جهانگیری باید بررسی میشد. معاون اول رئیسجمهور در همان روزها گفته بود: “به نظر میآید پشت این قضیه مسئله دیگری باشد که حتماً باید شناسایی شود. کسانی که بانی این قضایا در کشور هستند، دود آن به چشم خودشان خواهد رفت؛ آنها فکر میکنند که با این کار به دولت آسیب میزنند. وقتی که جریان اجتماعی راه افتاد و حرکت سیاسی در خیابان اتفاق افتاد حتما کسی که آن را شروع کردهاند ادامهدهنده و کنترل کننده پایان آن نخواهند بود و دیگرانی خواهند بود که بر آن جریان سوار خواهند شد".
هدف از تطهیر پهلوی در این روزها چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396
هدف از تطهیر پهلوی در این روزها چیست؟
کسی به دنبال احیای سلطنت نیست؛ «تکنوکراسی بر پایهی سکولاریسم» هدف مدیران اشرافی است
بر همین مدعاست که باید «تکنوکراسی بر پایهی سکولاریسم» را ایدهی اصلی این جریان مرموز دانست؛ یعنی این باور و اعتقاد در اذهان عمومی مردم گسترانده شود که در حال حاضر و برای رفع مشکلات کنونی کشور نیز باید به سراغ مدیران بیاعتقاد به ارزشهای ملی و دینی و در عین حال، تکنوکرات و متخصص رفت.
حدود 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی و قیام 99 درصدی مردم ایران بر علیه رژیم سلطنتی پهلوی میگذرد. حالا، به جز چند کشور با رسومات جاهلی در حاشیه جنوبی خلیج فارس، دیگر سلطنت مطلقهای در جهان وجود ندارد.
با این حال و با وجود اینکه ایران در زمره اولین کشورهایی در منطقه بود که چراغ ایجاد یک حکومت جمهوری و مبتنی بر رای مردم را روشن کرد، در سالهای اخیر و در فرهنگ و سیاست و فضای اجتماعی کشور، روندی مرموز با عنوان «تطهیر پهلوی» شروع شده و به شدت در حال گسترش است.
در حالی که دنیا و نظریات علوم سیاسی، سالهاست که دیگر حتی به سلطنت مشروطه و غیر آن نیز روی خوش نشان نمیدهد، سوال اینجاست که دلیل اصرار برخی روشنفکران و دشمنان انقلاب اسلامی بر تطهیر پهلوی چیست؟
پاسخ به این سوال قطعا از مسیرِ یک پاسخِ ساده نمیگذرد و کمتر کسی هست که هدف از تطهیر حکومت و خاندان پهلوی را اعطای مشروعیت مجدد به یک بازماندهی درجه دو از این خانواده بداند.
در واقع عدم مشروعیت این خاندان و رویکردهای مدنظر آن؛ امری مسلم و بیگفتگو در افکار عمومی ایرانیان است؛ چرا که در زمانهی رونقِ سکهی دموکراسیهای مطلق، دیگر سلطنت و حکومت پدر و پسر جایگاهی ندارد.
پس هدف از تطهیر خاندان و حکومت پهلوی را باید در جای دیگری جستجو کرد؛ جایی که کار به سفیدنمایی اقدامات و شخصیت افرادی نظیر خلعتبری و هویدا میرسد و از این افراد به عنوان «کارگزارانی قوی و متخصص» نام برده میشود.
حتی در زمینه اقدامات رژیم پهلوی هم بیشترِ تمرکز بر فعالیتهای فنسالارانه نظیر احداث خط راهآهن سراسری و تاسیس دانشگاه تهران قرار دارد.
بر همین مدعاست که باید «تکنوکراسی بر پایهی سکولاریسم» را ایدهی اصلی این جریان مرموز دانست؛ یعنی این باور و اعتقاد در اذهان عمومی مردم گسترانده شود که در حال حاضر و برای رفع مشکلات کنونی کشور نیز باید به سراغ مدیران بیاعتقاد به ارزشهای ملی و دینی و در عین حال، تکنوکرات و متخصص رفت.
شاید بتوان ایدهی «واردات مدیر از خارج» را نیز در ذیل همین گفتمان تعریف کرد؛ ایدهای که در سالهای اخیر به صورت ویژه از سوی برخی مدیران و رسانهها تبلیغ میشود.
رجانیوز
۲ راهکار تضمینی برای حفظ امنیت در دنیا و آخرت +فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 18ام بهمن, 1396
تضمین امنیت در دنیا و آخرت یکی از مهمترین دغدغههایی است که هر انسانی در ذهن خود دارد.
هر انسانی در زندگی خود به این فکر می افتد که چگونه میبایست امنیت خود در دنیا و آخرت را تضمین کند.
حجت الاسلام والمسلمین نظری منفرد در یکی از قسمتهای برنامه سمت خدا به این سوال پاسخ میدهد و با توجه به آیه 82 سوره” انعام “در این باره میگوید:
“امنیت یک نعمت بزرگی است که همه انسان ها آن را دوست دارند. از امنیت مالی گرفته تا بدنی، کشوری و محیط زندگی همه این موارد مورد نیاز انسان بوده اما دنیوی هستند و غیر از اینها به امنیت اخروی نیز نیاز داریم.
انسان در قیامت هم می خواهد که امن باشد اما برای رسیدن به آن چه باید کرد؟خداوند در این آیه شریفه اسبابی را که این امنیت را فراهم می کنند، برای بندگان خود بیان کرده است.
دو راهکار وجود دارد که امنیت دنیوی و اخروی انسان را تامین می کند، اول داشتن ایمان و دوم اینکه به خود و دیگران ظلم نکند.”
جزئیات این بحث مفید را در فیلم زیر دنبال کنید.
تفاوت نبوت موسی علیه السلام با دیگر انبیاء
نوشته شده توسطرحیمی 16ام بهمن, 1396سرگذشت حضرت موسى علیه السلام از تمام پیامبران در قرآن بیشتر آمده است، چرا که موسى علیه السلام علاوه بر اقوام گمراه خود، در برابر حکومت خودکامهاى همچون دستگاه جبار فرعون نیز قیام کرد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبین* إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشید* قْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ* وَ أُتْبِعُوا فی هذِهِ لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ؛
ما، موسى را با آیات خود و دلیل آشکارى فرستادیم، به سوى فرعون و اطرافیانش؛ اما آنها از فرمان فرعون پیروى کردند،در حالى که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود!روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود و آنها را وارد آتش مىکند! و چه بد آبشخورى است (آتش)، که بر آن وارد مىشوند! آنان در این جهان و روز قیامت، لعنتى به دنبال دارند و چه بد عطائى است (لعن و دورى از رحمت خدا)، که نصیب آنان مىشود». (هود/ 96 تا 99)
چرا داستان حضرت موسی علیه السلام بیشتر در قرآن آمده است؟
بعد از پایان داستان «شعیب» و اصحاب «مدین»، اشاره به گوشهاى از سرگذشت «موسى بن عمران» و مبارزاتش با فرعون مىکند، و این هفتمین داستان پیامبران در این سوره است.
سرگذشت موسى(علیه السلام)، از تمام پیامبران در قرآن بیشتر آمده است، زیرا در بیش از سى سوره، بیش از صد بار به ماجراى موسى، فرعون و بنىاسرائیل اشاره شده است.
ویژگى سرگذشت موسى، نسبت به پیامبرانى همچون شعیب، صالح، هود و لوط که در گذشته خواندیم، این است که آنها بر ضد اقوام گمراه، قیام کردند، ولى موسى، علاوه بر این، در برابر حکومت خودکامهاى همچون دستگاه جبار فرعون نیز قیام کرد.
اصولاً، همیشه آب را باید از سرچشمه صاف کرد، و تا حکومتهاى فاسد بر سر کارند هیچ جامعهاى روى سعادت نخواهد دید، و رهبران الهى در این گونه اجتماعات قبل از همه باید این کانونهاى فساد را در هم بکوبند.
ولى، باید توجه داشت که در این قسمت از سرگذشت موسى، تنها یک گوشه را مىخوانیم، گوشهاى که در عین کوچکى، پیام بزرگى براى همه انسانها دارد.
نخستین آیه، مىگوید:
«ما موسى را با معجزاتى که در اختیار او قرار دادیم و منطقى قوى و نیرومند فرستادیم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبین).
«سُلْطان» که به معنى تسلط است، گاهى در سلطه ظاهرى و زمانى در سلطه منطقى به کار مىرود. سلطهاى که مخالف را در بنبست قرار دهد، به گونهاى که هیچ راهى براى فرار نیابد!