رابطه و تأثیرگذاری متقابل عقل و ادب
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
بنویس، اما نکنه خانه خرابم کنی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
فیلم کوتاه بر اساس فرمایش امام صادق علیه السلام:
اَلعَدلُ اَحلى مِنَ الشَّهدِ وَاَلیَنُ مِنَ الزُّبدِ وَاَطیَبُ ریحا مِنَ المِسکِ
عدالت از عسل شیرین تر، از کره نرم تر و از مُشک خوشبوتر است
قرن نوزدهم، قرن مقابلهی با دین
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
مقام معظم رهبری:
همه میدانند که قرن نوزدهم، قرن مقابلهی با دین و تحقیر دین بود؛ هر دینی. قرنی بود و فصلی بود که بشر خواست با تکیهی بر انسانگرایی و خِرَدگرایی، اعلام کند که از دین بینیاز است، و این اعلام آنچنان خشن و غیرمؤدبانه و غیرمنطقی انجام گرفت که آثار تخریبی آن در تمام جوامع بشری که پایبندیای به دینی داشتند، محسوس شد.
در همین قرن نوزدهم بود که استعمار چهرهی خشن خودش را در دنیا نشان داد، و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و کشورهای عقبافتادهی تقریباً سراسر دنیا، بهنحوی از انحا، مدتها زیر شلاق استعمار و زیر چکمهی خشن استعمار قرار گرفت.
در منطقهی اسلامی، استعمار هدف خودش را مقابلهی با اسلام ـ بهعنوان یک اندیشهی مانع و رادع از وصول استعمار به اهداف خودش ـ قرار داد. تاریخِ مبارزات و استعمار مردم هند، تاریخ ایران، تاریخ آسیای مرکزی، تاریخ شمال آفریقا ـ مصر ـ و برخی از کشورهای دیگر، بهطور کامل حاکی از این است که استعمار اروپایی در این مناطق، مبارزهی با اسلام را بهعنوان یکی از هدفهای حتمی و قطعی خودشان قرار دادند. بهخصوص در منطقهی نزدیک آسیا، یعنی ایران، افغانستان، ترکستان و هند،
|
دفتر مقام معظم رهبری
تزریق تفکر التقاطی در کشورهای اسلامی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
در مراسم بزرگداشت «نخستین دههی انقلاب اسلامی» در ۱۲ بهمن ۱۳۶۷، حضرت آیتالله خامنهای، ریاست جمهور وقت، سخنرانی تاریخی ای در هتل لالهی تهران و در جمع فرهیختگان و اندیشمندان داخلی و میهمانان خارجی به یادگار میگذارند که زوایای مهم انقلاب اسلامی در آن تبیین میشود.
یک عنصر دیگر هم که در کنار این در کشورهای اسلامی ازجمله در کشور ما ظاهر شد، عنصر التقاط است. یعنی تفکرات جدید و ایدئولوژیهای اخیر که مورد علاقهی جمعی از مردم است و جاذبهای دارد را بردارند، آنها را با پوشش اسلامی و با تکیهی به آیات قرآن ارائه بدهند و درحقیقت اسلام التقاطی ارائه دادند؛ که البته تأثیر این کمتر از تأثیر عامل قبلی است.
من وقتی به این عوامل و صد و پنجاه سال اخیر نگاه میکنم، میبینم خود این عوامل، به تنهایی برای اینکه با گذشت زمان بهتدریج اسلام را از صحنهی عمل و سپس عقیده و بالاخره عاطفه خارج کنند کافی بودند. از صحنهی عمل که خارج شد، بهکلی به احوال شخصی و مسائل مربوط به فرد مخصوص شد. بهتدریج اینهم از او گرفته شد و به عبادات مخصوص شد. بهتدریج عبادات هم در اثر فساد گوناگون اخلاقی، از دست و بال مردم خارج شد، بهطوریکه جوانها در دورهی قبل، یعنی دورهی قبل از انقلاب اسلامی، غالباً نماز نمیخواندند و یک جوانِ نمازخوان، یک پدیدهی جالبِ توجه بود و بقیهی عبادات و اعمال هم به طریق اُولی بهتدریج از صحنهی زندگی مردم خارج و مخصوص یک عدهی معدودی شده بود.
اعتقاد را هم بهکلی با ایجاد شبههها و نوشتن کتابها و ایجاد تزلزل، در دلها متزلزل کرده بودند.
یک رابطهی عاطفی باقی بود، آن را هم با شیوههای مختلف از بین میبردند؛ با زشت جلوه دادن چهرههای مذهبی یا چهرهی مبلغان مذهبی، که این کار را بیشتر چپها و دشمنان الحادی اسلام انجام میدادند. شاید چندان زمانی نمیگذشت که بهکلی حتی رشتهی عاطفی هم بین اسلام و بین مسلمین بریده میشد؛ نهفقط در ایران، بلکه در کل جهان اسلام.
و شما که از کشورهای اسلامی آمدهاید، به ذهنیت خودتان برگردید و به مردم خودتان مراجعه کنید، ببینید آیا واقعیت همین است یا نه.
بی حرم نیست کسی که حرمش سینه ماست
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
برای فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها - آن موجود قدسیِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست وحسابی گوی و چه شاعر هرزه گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می کند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد.
اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم در سرود دستجمعی و هم در بعضی از شعرهایی که قبلاً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده است - لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند،
یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان «دعبل» و «فرزدق» و «کُمیْتِ» تاریخ در این جا ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و می تواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.
قمستی از بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان اهل بیت
نجاسات + احکام تخلی و نجاسات
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
نجاسات عبارتند از: ۱. بول. ۲. غایط. ۳. منی انسان. ۴. مردار. ۵. خون. ۶. سگ. ۷. خوک. ۸. مشروبات مست کننده بنابر احتیاط (واجب). ۹. کفاری که به دینی آسمانی متدین نیستند. توجه: تمام اشیا، محکوم به طهارت هستند مگر آنهایی که شارع، حکم به نجاستشان کرده است. |
احکام تخلی (بول و غایط کردن)
۱. رعایت قبله
انسان در هنگام تخلی باید رو به قبله و پشت به قبله نباشد.
۲. پوشش
واجب است انسان در هنگام تخلی – و مواقع دیگر - عورت (شرمگاه) خود را از دیگران غیر از همسر خود بپوشاند، چه مرد باشد و چه زن، و چه محرم و چه نامحرم، حتی از بچهی نابالغ که دارای قدرت تشخیص میباشد.
توجه:
زن و شوهر لازم نیست عورت خود را از یکدیگر بپوشاند.
۳. برخی از مکروهات تخلی
۱. ایستاده ادرار کردن.
۲. ادرار کردن در زمین سخت و سوراخ جانوران.
۳. ادرار کردن در آب، مخصوصاً آب ایستاده.
۴. خودداری از دفع بول و غایط.
۵. تخلی در جادهها و معابر و زیر درخت میوه دار.
استبرا
۱. مردان پس از ادرار، اگر کاری که به آن «استبرا» میگویند انجام دهند در صورتی که پس از آن رطوبتی از مجرای ادرار خارج شود که نداند بول است یا چیز دیگر، آن رطوبت محکوم به طهارت خواهد بود و بررسی و جستجو در این باره لازم نیست.
۲. استبرا واجب نیست و اگر موجب ضرر شود جایز هم نخواهد بود، مثل وقتی که در مجرا زخمی وجود دارد که هنگام استبرا بر اثر فشار از آن خون جاری میشود و بهبودی زخم را به تأخیر میاندازد. البته اگر استبرا نکند و بعد از بول کردن، رطوبت مشتبه خارج شود حکم بول را دارد.
۳. بهترین شیوهی استبرا این است که بعد از قطع شدن ادرار، اگر مخرج مدفوع نجس شده، ابتدا آن را تطهیر کنند، بعد سه بار انگشت میانهی دست چپ را از مخرج مدفوع تا بیخ آلت بکشند، و بعد شست را روی آلت و انگشت پهلوی شست را زیر آن بگذارند و سه بار تا سر آلت بکشند و پس از آن سه بار سر آلت را فشار دهند.
۴. تفاوتی بین استبرا قبل از تطهیر مخرج غایط و بعد از تطهیر آن، از نظر کیفیت وجود ندارد.
۵. هرگاه فردی بعد از خروج بول، استبرا نکند و وضو بگیرد، و سپس رطوبتی که مردد بین بول و منی است از او خارج شود واجب است برای تحصیل یقین به طهارت از حدث، هم غسل کند و هم وضو بگیرد.
توجه:
اقسام رطوبتهایی که گاهی از انسان خارج میشود:
۱. رطوبتی که گاهی بعد از خروج منی از انسان خارج میشود و «وَذْی» نام دارد.
۲. رطوبتی که بعضی از اوقات بعد از بول خارج میشود و «وَدْی» نام دارد.
۳. رطوبتی که بعد از ملاعبهی زن و مرد با یکدیگر خارج میشود و «مَذْی» نام دارد.
همهی رطوبتهای فوق پاک است و باعث نقض (از بین رفتن) طهارت نمیشود.
استنجا (تطهیر مخرج بول و غایط)
۱. چگونگی تطهیر مخرج بول:
۱. مخرج بول (محل دفع ادرار) جز با آب پاک نمیشود.
۲. مخرج بول بنا بر احتیاط واجب با دو بار شستن پاک میشود.
۲. چگونگی تطهیر مخرج غایط:
الف) مخرج غایط را به دو گونه میتوان تطهیر کرد:
۱. آن که با آب بشوید تا نجاست از بین برود، و پس از آن آب کشیدن لازم نیست.
۲. آن که با سه قطعه سنگ یا پارچهی پاک و امثال آن، نجاست را پاک کنند و اگر با سه قطعه، نجاست زایل نشد با قطعات دیگر، آن را کاملاً پاک نمایند، و به جای سه قطعه میتوانند از سه جای یک قطعه سنگ یا پارچه استفاده کنند.
ب) مخرج غایط در سه صورت فقط با آب پاک میشود و با سنگ و امثال آن نمیشود آن را تطهیر کرد:
۱. آن که با غایط نجاست دیگری، مثل خون بیرون آمده باشد.
۲. آن که نجاستی از خارج به مخرج غایط رسیده باشد.
۳. آن که اطراف مخرج بیش از مقدار معمول آلوده شده باشد
بخشندگی و رحمت خدا +عکس نوشته و پوستر
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396حفظ نگاه
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
حضرت عیسی علیه السلام:
إيّاكُم وَالنَّظرَةَ فَإنَّها تَزرَعُ فِي القَلبِ الشَّهوةَ؛
از نگاه [به نامحرم] خوددارى كنيد؛
زيرا كه آن در دل بذر شهوت مى كارد(محاسن ،ج1،ص110)
به دنیایی که همانند خانه عنکبوت است، دل نبندید
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
آیت الله بهجت: به دنیایی که از کاغذ و مقوا و خانه عنکبوت است، دل نبندید.
در قضیه حضرت یوسف آمده است: «اخرج علیهن»، بر آنان بیرون آی. فقط یک دیدار بود و پس از دیدن جمال حضرت یوسف علیه السلام که «اعطی شطرا من الحسن»، (بخشی از حسن و زیبایی به و عطا شده بود.) دست ها را قطع و بی اختیار شدند:
«فلما رایته اکبرنه و قطعن ایدیهن»
آیت الله بهجت گفتند:
ما اگر صدای بمب بشنویم، تکوینا تکان میخوریم؛ پس اهل شهود که کشف آنها به مراتب قوی تر است، چگونه با مشاهده جمال و کمال مطلق به هرچه غیر او است پشت پا نزنند؟
ایشان افزودند: تکرار آیه موجب میشود که روح بالا رود و آن صدا را با واسطه یا بدون واسطه از مصدر بشنوند زیرا قرآن از مقوله صوت است: «کررتها حتی سمعتها من قائلها»، پیوسته تکرار نمودم تا اینکه آن را از گویندهاش شنیدم. هم چنین آمده است: «و نحن اقرب الیه من حبل الورید»، ما از رشته رگ گردن به او نزدیکتریم.
آیت الله محمد تقی بهجت بیان نمودند: اما دنیاپرستان را بنگرید که به چه دل بستهاند و بر سر چه با هم نزاع دارند، به دنیایی از کاغذ و مقوا و خانه عنکبوت، چنان که گفتهاند:
«رایت زیدا معدوما، علی فرس معدوم، بیده سیف معدوم، فی قباله عدو معدومف بیده سیف معدوم، و هما یقتتلان قتلا معدوما»،
زید معدوم را بر اسب معدوم دیدم که در دستش شمشیر معدوم، و در برابرش دشمنی معدوم بود و با هم جنگ معدوم میکردند؛ یعنی ای هیچ، بهر هیچ، بر هیچ، مپیچ
در محضر بهجت
پل صراط
نوشته شده توسطرحیمی 14ام بهمن, 1396یکی از جاهای هولناک آخرت، صراط است.
و آن جِسری است که بر روی جهنّم می کشند و تا کسی از آن نگذرد، داخل بهشت نمی شود.
و در روایات وارد شده است که :
از مو باریک تر و از شمشیر برّنده تر و از آتش گرم تر است و مؤمنان خالص در نهایت آسانی از آن می گذرند مانند برق جهنده؛ و بعضی به دشواری می گذرند امّا نجات می یابند؛ و بعضی از عقبات آن به جهنّم می افتند.
و آن در آخرت نمونه ی صراط مستقیم دنیاست که دین حق و راه ولایت و متابعت حضرت امیرالمؤمنین و ائمّه ی طاهرین از ذرّیّه ی او صلوات الله علیهم اجمعین است و هر کس از این صراط عدول و میل به باطل کرده است، در گفتار یا کردار از همان عقبه از صراط آخرت می لغزد و به جهنّم می افتد و صراط مستقیم سوره ی حمد، اشاره به هر دو است. (بحارالأنوار،ج8،ص 64-71)
منازل الآخره (زندگی پس از مرگ) / حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله/ فصل نهم/ صراط
پرسمان دانشجویی