« قرن نوزدهم، قرن مقابلهی با دین | بی حرم نیست کسی که حرمش سینه ماست » |
تزریق تفکر التقاطی در کشورهای اسلامی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1396
در مراسم بزرگداشت «نخستین دههی انقلاب اسلامی» در ۱۲ بهمن ۱۳۶۷، حضرت آیتالله خامنهای، ریاست جمهور وقت، سخنرانی تاریخی ای در هتل لالهی تهران و در جمع فرهیختگان و اندیشمندان داخلی و میهمانان خارجی به یادگار میگذارند که زوایای مهم انقلاب اسلامی در آن تبیین میشود.
یک عنصر دیگر هم که در کنار این در کشورهای اسلامی ازجمله در کشور ما ظاهر شد، عنصر التقاط است. یعنی تفکرات جدید و ایدئولوژیهای اخیر که مورد علاقهی جمعی از مردم است و جاذبهای دارد را بردارند، آنها را با پوشش اسلامی و با تکیهی به آیات قرآن ارائه بدهند و درحقیقت اسلام التقاطی ارائه دادند؛ که البته تأثیر این کمتر از تأثیر عامل قبلی است.
من وقتی به این عوامل و صد و پنجاه سال اخیر نگاه میکنم، میبینم خود این عوامل، به تنهایی برای اینکه با گذشت زمان بهتدریج اسلام را از صحنهی عمل و سپس عقیده و بالاخره عاطفه خارج کنند کافی بودند. از صحنهی عمل که خارج شد، بهکلی به احوال شخصی و مسائل مربوط به فرد مخصوص شد. بهتدریج اینهم از او گرفته شد و به عبادات مخصوص شد. بهتدریج عبادات هم در اثر فساد گوناگون اخلاقی، از دست و بال مردم خارج شد، بهطوریکه جوانها در دورهی قبل، یعنی دورهی قبل از انقلاب اسلامی، غالباً نماز نمیخواندند و یک جوانِ نمازخوان، یک پدیدهی جالبِ توجه بود و بقیهی عبادات و اعمال هم به طریق اُولی بهتدریج از صحنهی زندگی مردم خارج و مخصوص یک عدهی معدودی شده بود.
اعتقاد را هم بهکلی با ایجاد شبههها و نوشتن کتابها و ایجاد تزلزل، در دلها متزلزل کرده بودند.
یک رابطهی عاطفی باقی بود، آن را هم با شیوههای مختلف از بین میبردند؛ با زشت جلوه دادن چهرههای مذهبی یا چهرهی مبلغان مذهبی، که این کار را بیشتر چپها و دشمنان الحادی اسلام انجام میدادند. شاید چندان زمانی نمیگذشت که بهکلی حتی رشتهی عاطفی هم بین اسلام و بین مسلمین بریده میشد؛ نهفقط در ایران، بلکه در کل جهان اسلام.
و شما که از کشورهای اسلامی آمدهاید، به ذهنیت خودتان برگردید و به مردم خودتان مراجعه کنید، ببینید آیا واقعیت همین است یا نه.
در تسریع این روند وضع عمومی جهان هم تأثیر داشت. منظور از وضع عمومی جهان، عبارت است از این جریان استحالهی انسان به ماشین که امروز در دنیا مشهود و یک روند بسیار خطرناک است که هنوز هم ادامه دارد و آیندهی زشت و خطرناک و وحشتانگیزی را ترسیم میکند. این آینده را شما در آثار روشنفکران گوناگونی میبینید، قصههای خیالیای که از آینده خبر میدهند، آیندهای که همهچیز به ماشین تبدیل شده و انسان و هویت انسانی در آن جای ندارد.
داستانهای متعددی نوشته شده که یقیناً شما یا آنها را خواندهاید، یا از آنها اطلاع دارید. این وضعیت هم که درحقیقت، ایجاد قحطی معنویت در جهان است، در دنیای اسلام اثر طبیعی خودش را میگذاشت. آن عامل اسلامزدایی هم که به این اضافه میشد، آیندهی بسیار خطرناکی را پیشبینی و برای ما تصویر میکرد. و من ادعا میکنم که با آن روند، اسلام در دنیا روزبهروز منزویتر و از حیطهی زندگی ملتهای مسلمان، روزبهروز دورتر میشد، و بهتدریج از اسلام چیزی جز نام باقی نمیماند. این همان چیزی بود که استعمارگرها میخواستند.
اسلام درمقابل تهاجم عظیم استکبار جهانی از یک مانع عقیدتی یا حتی عاطفی، بهکلی خارج و به یک عنصر بیخاصیتِ محض بدل میشد، این آیندهی قطعی اسلام بود.
فرم در حال بارگذاری ...