از فرصت ها استفاده كنید!!!
نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خِلاَلٌ (سوره ابراهیم آیه 31)
به آن بندگانم كه ايمان آورده اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم پنهان و آشكارا انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستيى!
1- ایمان قلبى كافى نیست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمنوا یقیموا الصلوة وینفقوا»
2- اسلام دین جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومین، در كنار هم و شرط قبولى یكدیگرند. «یقیمواالصلوة و ینفقوا»
3- مورد انفاق، تنها مال نیست، از هر چه داریم باید انفاق كنیم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) « ممّا رزقناهم»
4- انفاق باید گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سرّاً و علانیة»
5- از فرصتها استفاده كنید. «من قبل ان یأتى یوم …»
6- با پول و پارتى نمىتوان از عذاب قیامت فرار كرد. «لابیع فیه و لا خلال»
حکم روابط زن و مرد در طلاق رجعی
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395حضرت آیت الله خامنه ای به چند استفتاء دربارۀ: «حکم عزل نائب»، «رمی در شب دوازدهم»، «خرید و فروش زمین های مصادره ای»، «فروش دیش ماهواره» و… پاسخ گفتند.
متن سؤالات و پاسخ های این مرجع تقلید :
* * احکام حج و عمره
* حکم عزل نائب
پرسش: اگر کسی به فردی بگوید تو نائب پدرم برای حج باش و پول ثبت نام اولیه را هم پرداخت کند، الآن که بعد از گذشت ۱۰ سال نوبت حج شده، فرزند میت بگوید منصرف شده ام و خودم می خواهم بروم، حکم مسأله چیست؟
پاسخ: اگر اجارۀ صحیح شرعی منعقد شده است، بدون وجود حق خیار، قابل فسخ نیست؛ ولی اگر به صورت وکالت بوده، برهم زدن آن فی نفسه اشکال ندارد.
* رمی در شب دوازدهم
پرسش: آیا کسانی که به خاطر خوف از ازدحام جمعیت و خطرات احتمالی، معذور از ماندن در منا در روز دوازدهم می باشند، می توانند شب دوازدهم بعد از نیمه شب پس از مبیت واجب، رمی روز دوازدهم را انجام دهند و پس از آن به مکه بروند و دیگر به منا برنگردند؟
پاسخ: در فرض سؤال می توانند بعد از مبیت، لازم شبانه رمی کرده و از منا کوچ کنند.
* ترک رمی جمرات روز یازدهم
پرسش: آیا کسانی که رمی جمرات روز یازدهم را ترک کرده اند، می توانند هنگام رمی روز دوازدهم در هر یک از جمرات سه گانه به این ترتیب عمل کنند که ابتدا هفت ریگ به قصد قضاء روز یازدهم و سپس هفت ریگ به قصد اداء روز دوازدهم به جمرات پرتاپ کنند؟
پاسخ: اول قضای روز یازدهم را به ترتیب بجا آورد و سپس وظیفه روز دوازدهم را انجام دهد.
راز خنده یک شهید در داخل قبر
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در بیان خاطره ای از پدر یک شهید، راز خندیدن شهید در داخل قبر را تشریح کرده است.
توفیقى بود و عید نوروزی در جبهه بودیم. شنیدیم که پدر دو شهید، وقتی شهید دومش را داخل قبر می گذارند، شهید خندیده بود. تلفن کردیم و ملاقاتى با پدر دو شهید تنظیم کردیم. ماجرا را جویا شدیم. گفت: «بله! پسر دومم چهار سال در جبهه بوده. مرتب جزو نیروهاى خاکى، آبى، رزمنده و غواص و با چه حالى و چه عرفانى و چقدر خالص و خوب… بعد در جزیره فاو و عملیات والفجر 8 شهید مى شود و این هم عکس شهادتش است. در مدت زمان شهادت تا دفن، او را به سردخانه بردند، این هم عکسش است. (چند تا از عکس هایش را نشان داد.) اما همین که او را داخل قبرش گذاشتیم، خندید.» به عکس داخل قبر که نگاه کردیم، دیدیم که مى خندد. گفتیم: «چه کسانى دیدند؟» گفت: «همه مردم دیدند.» وارسى کردیم و دیدیم بله، این مسئله در منطقه شیوع پیدا کرده این شهید را در قبر که گذاشتند، خندیده است. به طورى که شک کردند شاید زنده است. اما چرا خندید ما نمى دانیم؟ از روز شهادت تا روز دفن، روزها طول کشید و در مراحل مختلف بیمارستان و سردخانه و در فاو و در همه مراحل چهره ساده اى داشته، اما داخل قبر مى خندد.
من خیلى فکر کردم و عکس ها را گرفتم پهلوى هم گذاشتم. براستى مى خندد، نه اینکه شاد است. چون یک وقتى، قیافه عبوس است و فقط لب به سمتى مى رود، ولى یک زمان آثار خنده زیر پوست، زیر چشم و کل صورت دیده مى شود. ما دیدیم، مردم دیدند، عکس هم گواهى مى دهد.
خانه شهید رفتیم و وصیت نامه اش را خواندیم. دیدیم عجب وصیتنامه اى دارد. گفتیم: «دیگر چیز دیگرى ندارد؟» گفتند: «یک کتابى دارد و گاهى هم شعر مى گفته و مناجات مى کرده است.» دفتر مناجاتش را طلب کردیم. دفتر مناجاتش را آوردند و خواندیم. متوجه شدیم یکى از جملاتش این است:
«خدایا! مرا طورى کن که وقتى سرم را به لحد مى گذارم، بخندم.»
اینجا بود که من تمام پیچ و مهره هاى بدنم از هم باز شد، هر کارى کردم خودم را نگه دارم نشد. جوان بیست ساله چگونه توانسته به چنین مقامى برسد.
منبع:کتاب: “خنده و گریه در آثار استاد قرائتی”
رفتاری که از زمان جاهلیت ادامه دارد؟!
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395امام صادق علیه السلام فرمود: غذا خوردن نزد مصیبت زدگان از رفتارهای جاهلیت است.
قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام:
الْأَكْلُ عِنْدَ أَهْلِ الْمُصِيبَةِ مِنْ عَمَلِ أَهْلِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ السُّنَّةُ الْبَعْثُ إِلَيْهِمْ بِالطَّعَامِ كَمَا أَمَرَ بِهِ النَّبِيُّ ص فِي آلِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع لَمَّا جَاءَ نَعْيُهُ.
غذا خوردن نزد مصيبت زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهليت است و سنّت پيامبر صلي الله عليه و آله، فرستادن غذا براى مصيبت زدگان است.
من لا يحضره الفقيه، ج1، ص: 182.
علل افزایش طلاق در عصر حاضر
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395 درمقاله ای بررسی شد؛(۱)
علل افزایش طلاق در عصر حاضر
پژوهشكده باقر العلوم(علیه السلام) درمقاله ای با موضوع :اسلام و مساله طلاق چرایی حلال بودن طلاق و انحصار حق طلاق با مردان را مورد بررسی قرار داده است .
در این مقاله که بخش نخست آن منتشر می شود ضمن بیان منفور و مبغوض بودن طلاق در اسلام، ثابت شده است که به دلیل طبیعت زن و مرد راه طلاق نباید به طور مطلق بسته باشد، بلکه در جایی که امکان ادامه زندگی نیست نباید به زور قانون زن و مرد را در کنار هم نگه داشت و نیز ثابت شده است که طبیعت و روانشناسی زن و مرد اقتضا میکند که حق طلاق به طور عادی و طبیعی در اختیار مرد باشد هر چند در مواردی نیز زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید یعنی راه طلاق از ناحیه زن نیز بسته نیست هر چند محدود است.
سئوالات اصلی که این مقاله در پی پاسخگویی به آنهاست عبارتند از:
* چرا با آنکه طلاق، در اسلام بسیار مبغوض است، اما در عین حال حلال است؟ چرا طلاق تحریم نشده است؟
* چرا حق طلاق در اسلام عمدتاً در اختیار مرد است؟ ظلم آشکار به زنان و نشانه سلطه مردان به زنان است، چرا اسلام چنین حکمی را تشریع کرده است؟
دنیای مدرن و طلاق:
با آنکه در گذشته زندگی بشر، تلاشهای فکری و قانونی برای جلوگیری از طلاق، هرگز به اندازه امروز نبود و مانند امروز درباره علل پیدایش و افزایش و راههای جلوگیری از طلاق به فکر نبودند، اما طلاق در گذشته بسیار کمتر از امروز بود. طبیعی است علت افزایش طلاق در دنیای امروز وضعیت زندگی اجتماعی و روابط و اخلاق انسان مدرن است که علل طلاق و گسست خانواده را فزونی بخشیده است.
راه گمراهی
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ (سوره ابراهیم آیه 30)
و براى خدا مانندهايى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه كنند بگو برخوردار شويد كه قطعا بازگشت شما به سوى آتش است.
1- از بدترین انواع كفران نعمت، شریك قرار دادن براى خدا و گمراه كردن مردم است. «و جعلوا للَّه انداداً لیضلّوا»
2- خداوند افرادى را به حال خود رها مىكند.«قل تمتّعوا»
3- كافران در دنیا كامیابند، ولى آخرت ندارند. «تمتعوا فانّ مصیركم الى النّار»
4 - هر رفاهى نشانه ى مهر نیست، شاید وسیله و مقدّمه ى قهر الهى باشد. «تمتّعوا»
دین دار کیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395وقتی به کسی می گوییم دین دار،متدین و علاقه مند به اسلام است؛چه چیزی به ذهنمان خطور میکند؟؟
که او اهل نماز و روزه و…احیانا اهل هيئت است و به زیارت کربلا و… و ظواهرش هم، ظواهر دینی است؛ محاسنی،تسبیحی و انگشتری دارد و یکم بیشتر عمیق می شویم میگوییم مستحباتی را هم در زندگی اش رعایت میکند!!!!
حال؛ تاکنون به ذهنمان خطور کرده که منظور از دیندار؛کسی است که از حاکم اسلامی بیشتر حمایت میکند،اطاعت میکند!
یا اینکه این تصور از دینداری یک مسئله اجتماعی،سیاسی است؟
و فرهنگ دینی ما،فرهنگی فردی است!؟
حضرت علی علیه السلام در خطبه ۲۱۶ میفرماید:
بالاترین حقی که خدا برای انسانی بر انسان دیگر قرار داده حق رهبر جامعه بر مردم و نیزحق مردم بر رهبر است.
یعنی این نوع نگرش جزء دین است بلکه بالاترین رکن دین است.
____________
✨کانال ولایت✨
مکروهات خوردن و آشامیدن
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395
در دین اسلام آنچه برای سلامتی جسم و جان انسان خطرناک و زیانبار است، حرام یا مکروه است و آنچه برای سلامتی انسان لازم و مفید است، واجب یا مستحب است. این بدان معنا است که طب پیشگیری در من مقررات و احکام پنچگانه اسلام تنیده شده اجرای کامل و دقیق قوانین الهی در زندگی، سلامت جسم و جان انسان را به همراه دارد. آنچه در ادامه میآید برخی از این آداب است: …
در دین اسلام آنچه برای سلامتی جسم و جان انسان خطرناک و زیانبار است، حرام یا مکروه است و آنچه برای سلامتی انسان لازم و مفید است، واجب یا مستحب است. این بدان معنا است که طب پیشگیری در من مقررات و احکام پنچگانه اسلام تنیده شده اجرای کامل و دقیق قوانین الهی در زندگی، سلامت جسم و جان انسان را به همراه دارد. آنچه در ادامه میآید برخی از این آداب است:
▪ مکروهات خوردن غذا
- در حال سیری غذا خوردن؛
- پر خوردن؛
- خوردن و آشامیدن برای جنب، مگر آنکه اول قدری آب مضمضه و استنشاق نماید؛
- زیاد نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا خوردن؛
- خوردن غذای داغ؛
- فوت کردن چیزی که میخورد یا میآشامد؛
- بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیز دیگر شدن؛
- برش دادن نان با کارد؛
- گذاشتن نان زیر ظرف غذا؛
- پاک کردن گوشتی که به استخوان چسبیده، بهطوری که چیزی در آن نماند؛
- پوست کندن میوه؛
- دور انداختن میوه، پیش از آنکه کاملاً آن را بخورد.
▪ مکروهات آشامیدن آب
- زیاد آب آشامیدن؛
- آشامیدن آب بعد از غذای چرب؛
- آب آشامیدن ایستاده در شب و نشسته در روز؛
- آشامیدن آب با دست چپ؛
- آشامیدن آب از جای شکسته ظرف و جایی که دسته آن قرار دارد.
تهیه و تنظیم: حجةالاسلام والمسلمین سیدجعفر ربانی
چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395ضمير بچهها مانند يک لوح سفيد و خالي است و ميتوان به سادگي بازتاب رفتار ما بزرگترها را در لوح پاک وجودشان ديد. روانپزشکان کودک عقيده دارند آنچه والدين و اطرافيان نزديک يک بچه انجام ميدهند يا ميگويند، ميتواند تأثير مستقيمي بر شکلگيري شخصيت او داشته باشد.
ضمير بچهها مانند يک لوح سفيد و خالي است و ميتوان به سادگي بازتاب رفتار ما بزرگترها را در لوح پاک وجودشان ديد. روانپزشکان کودک عقيده دارند آنچه والدين و اطرافيان نزديک يک بچه انجام ميدهند يا ميگويند، ميتواند تأثير مستقيمي بر شکلگيري شخصيت او داشته باشد.
خودانتقادی ظاهری
برخي والدين مدام چنين جملههايي را در خانه و پيش روي فرزندان خود تکرار ميکنند: «چقدر بيني بزرگي دارم»، «کاش کمي لاغرتر بودم»، «کاش قدم بلندتر بود» و جملههاي ديگري از اين قبيل. وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند. ترس از چاقشدن، جوشزدن و حتي کوتاهماندن قد، ممکن است خيلي از دختربچههاي در سن رشد را دچار اختلال در خورد و خوراک کند.
اگر خدا را بندگی کنی...
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395
امام حسین علیهالسلام:
من عبد الله حقّ عبادته آتاه الله فوق أمانیّه و کفایته.
هر که خدا را، آنگونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.
بحارالأنوار/68/184