سه ویژگی شیعه در کلام امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 


سه ویژگی شیعه در کلام امام حسین «علیه السّلام»:

 

إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ دَغَل‏

 

بی گمان شیعیان ما، دلهایشان از هر خیانت، کینه و فریبکاری پاک است.

بحارالانوار،ج68،ص156،ح

دانلود عکس نوشته “سه ویژگی شیعه در کلام امام حسین علیه السلام “ (162.65 KB)

بزن بر دامنش دست توسل ... که در جود و سخا آقاست، عباس

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 

السلام علیک یا قمر العشیرة

 

بزن بر دامنش دست توسل …

که در جود و سخا آقاست، عباس

حرم حضرت عباس علیه السلام

 


امام صادق علیه السلام:

عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و ایمانی استوار داشت

بانوی فضائل

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 

کتاب صوتی بانوی فضائل مروری بر زندگی و سیره حضرت زینب سلام الله علیها

با صدای: فاطمه داوود آبادی

تهیه و تدوین:
کمیته فرهنگی و آموزشی اربعین حسینی

دانلود کتاب صوتی بانوی فضائل

اوج مصیبت در کربلا

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
«به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است…

من وقتی ترسیم می‌کنم

آن حالتی را که در خیمه‌های حسین بن علی علیه‌‌السلام آن هیجان و ناراحتی را که به خاطر عطش

این بچّه پیش‌آمده‌بود، واقعا برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمی‌آورم.

۶۵/۰۶/۲۱

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام از زبان امام خامنه ای

دانلود روضه شهادت حضرت علی اصغر//امام خامنه ای

دانلود پوستر “اوج مصیبت در کربلا” (11.94 MB)

 

در آستانه فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای KHAMENEI.IR بخشی از فیلم بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه ۱۳۶۵/۶/۲۱ را منتشر کرد.
ایشان در این خطبه، به ذکر مصائب حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام می‌پردازند.
این فیلم را از اینجا دریافت کنید. 
 
گزیده دیدار: روضه حضرت علی اصغر علیه السلام از زبان رهبر انقلاببا توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید:
 
 

کتاب مدرسه عاشورا

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 



کتاب مدرسه عاشورا ویژه شهادت امام حسین علیه السلام توسط مجتمع فرهنگی پژوهشی اوقاف در سال 1397 تولید و منتشر شده است.

 

چرا امام حسین ( علیه السلام ) تنها ماند ؟

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 

احتیاط دادن شیخ عباس قمی به اهل منبر و مداحان از افتادن به وادی دروغ

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 

بدان جمله ای از فحول فقهاء مطلق کذب را از گناهان کبیره شمرده اند چه مفسده بر او مترتب بشود و چه نشود این است حال کذب بی مفسده، و اگر مفسده بر او مترتب شود خصوصاً اگر دینی باشد و سبب ضعف عقیده مسلمانی یا افترایی به امامی یا توهین قدر اهل بیت علیهم السلام شود، البته صد مرتبه بدتر و گناهش بیشتر است و اگر کذب بر خدا و رسول صلی الله علیه وآله و ائمّه علیهم السلام باشد که حالش معلوم است،
مبطل روزه و موجب کفاره است.
و در عقاب الاعمال از رسول خداصلی الله علیه وآله روایت کرده که فرموده:
«مَنْ قالَ عَلی ما لَمْ اَقُلْ فَلْیَتَبَوَّءَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ». [1] و اطلاق این خبر مقتضی آن است که اگر یک کلمه هم باشد و مفید فائده نشود و مفسده بر او مترتب نگردد هم موجب دخول در آتش است. و از این جهت از مرحوم فقید زاهد ورع جناب حاج ملا محمّد ابراهیم کلباسی - طاب ثراه - نقل شده چنانچه در شفاء الصدور [2] است که وقتی یکی از فضلای با دیانت اهل منبر در محضر آن جناب گفت در ذیل قصه ای از سیدالشهداءعلیه السلام فرمود:
یا زینب یا زینب،
آن ففیه ورع پی محابا در ملأ عام به آواز بلند فرمود: خدا دهنت را بشکند امام دو دفعه یا زینب نفرمود، بلکه یک دفعه فرمود!
 

ادامه »

آیا این سرزمین کربلاست؟

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

مقتل و روضه :

آیا این سرزمین کربلاست؟

دانلود روضه : آیا این سرزمین کربلاست؟ با نوای میثم مطیعی (7.33 MB)

متن:

بَعدَ ذِكرِ وُصولِ أمرِ عُبَيدِ اللّه ِ بِالتَّضييقِ في وَراءِ عُذَيبِ الهِجاناتِ: خَرَجَ الحُسَينُ عليه السلام ووُلدُهُ وإخوَتُهُ وأهلُ بَيتِهِ ـ رَحمَةُ اللّه ِ عَلَيهِم ـ بَينَ يَدَيهِ، فَنَظَرَ إلَيهِم ساعَةً وبَكى، وقالَ: اللّهُمَّ إنّا عِترَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله، وقَد اُخرِجنا وطُرِدنا عَن حَرَمِ جَدِّنا، وتَعَدَّت بَنو اُمَيَّةَ عَلَينا، فَخُذ بِحَقِّنا ، وَانصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرين. قالَ: ثُمَّ صاحَ الحُسَينُ عليه السلام في عَشيرَتِهِ، ورَحَلَ مِن مَوضِعِهِ ذلِكَ، حَتّى نَزَلَ كَربَلاءَ في يَومِ الأَربِعاءِ، أو يَومِ الخَميسِ، وذلِكَ فِي الثّاني مِنَ المُحَرَّمِ، سَنَةَ إحدى وسِتّينَ، ثُمَّ أقبَلَ إلى أصحابِهِ فَقالَ لَهُم: أهذِهِ كَربَلاءُ؟
فَقالوا: نَعَم. فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام لِأَصحابِهِ: اِنزِلوا هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا. قال: فَنَزَلَ القَومُ، وحَطُّوا الأَثقالَ ناحِيَةً مِنَ الفُراتِ، وضُرِبَت خَيمَةُ الحُسَينِ عليه السلام لِأَهلِهِ وبَنيهِ، وضَرَبَ عَشيرَتُهُ خِيامَهُم مِن حَولِ خَيمَتِهِ

ترجمه:

پس از آن كه در «عُذَيب الهِجانات» ، فرمان عبيد اللّه بن زياد ، براى در تنگنا قرار دادن حسين عليه السلام رسيد ـ : حسين عليه السلام ، بيرون آمد و فرزندان و برادران و خانواده اش ـ كه رحمت خدا بر ايشان باد ـ ، پيشِ رويش بودند . حسين عليه السلام ، لَختى به ايشان نگريست و گريست و فرمود:
 
«خدايا ! ما خاندان پيامبرت محمّد صلى الله عليه و آله هستيم و از حرم جدّمان ، بيرون رانده شده ايم و بنى اميّه ، بر ما ستم كرده اند. حقّ ما را [ از ايشان ]بگير و بر اين قوم كافر ، يارى مان ده» .
سپس حسين عليه السلام در ميان خانواده اش بانگ زد و از آن جا حركت كرد تا روز چهارشنبه يا پنج شنبه ، دوم محرّم سال ٦١ [ هجرى ] در كربلا فرود آمد . به يارانش رو كرد و فرمود : «آيا اين جا كربلاست ؟» .
گفتند: آرى .
حسين عليه السلام به يارانش فرمود :
«فرود آييد كه اين جا ، جايگاه اندوه و بلاست ! اين جا ، محلّ فرود آمدن مَركب هايمان ، و اين جا محلّ بار و بُنه ما و ريخته شدن خونمان است».
آنها پياده شدند و بارهايشان را در جايى كناره فرات ، فرود آوردند و خيمه اى را براى حسين عليه السلام و همسران و فرزندانش ، بر پا كردند و خويشان حسين عليه السلام ، گِرداگِرد خيمه او ، خيمه زدند.
منبع مقتل : الفتوح، ابن اعثم کوفی: ج ٥ ص ٨٣
 

در آغوش گرفتن سر امام حسین (علیه السلام) توسط دو دلداده: راهب نصرانی و حضرت رقیه (سلام الله علیها)

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

 

 

 

متن:

لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً يُقالُ لَهُ قِنَّسرينَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا يَخرُجُ مِن فيهِ، ويَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم يَرَ شَخصا، قال: طوبى لَكَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: يا رَبِّ، بِحَقِّ عيسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّكَلُّمِ مَعي. فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: يا راهِبُ، أيَّ شَيءٍ تُريدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِيٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِكَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَكَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهي عَن وَجهِكَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفيعُكَ يَومَ القِيامَةِ. فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دينِ جَدّي مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِيَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً (1)

ترجمه:

مناقب آل ابي طالب، ابن شهرآشوب: هنگامى كه سر حسين عليه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرين (شهرى در شام، به فاصله يك روز راه از حَلَب در مسير حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسيحي از دِيْرش به سوى سر، حركت كرد و نورى را ديد كه از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسيحي، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِيرش برد و بدون آن كه شخصى را ببيند، صدايى شنيد كه مى‌گفت: «خوشا به حالت ! خوشا به حال آن كه قَدر اين سر را شناخت!» راهب، سرش را بلند كرد و گفت پروردگارا! به حقّ عيسى، به اين سر بگو كه با من سخن بگويد. سر به سخن آمد و گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». گفت: تو كيستى؟ گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول كربلايم. من مظلوم و تشنه كامم» و ساكت شد. راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگويى: «من ، شفيع تو در روز قيامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دين جدّم محمّد درآى» راهب گفت: گواهى مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست و گواهى مى دهم كه محمّد پيامبر خداست. آن گاه حسين عليه السلام پذيرفت كه شفاعتش كند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسيدند ديدند كه درهم ها سنگ شده است.
 
روضه حضرت رقيه:

متن:

… فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟ يا أبتاه ! مَن لليتيمة حتّى تكبر ؟ يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! مَن للضائعات الغريبات ؟ يا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا ! يا أبتاه ! ليتني كنت الفدى ، يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا . يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء .
ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا(2)

ترجمه:

… وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟
به او گفتند: سر پدرت حسين است.
سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟
چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟
پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟
پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟
پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟
پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟
پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟
پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است.
منبع مقتل :
  1.  مناقب آل ابي طالب، ابن شهر آشوب مازندراني ج ٤ ص ٦٠ ، بحار الأنوار علامه مجلسي : ج ٤٥ ص ٣٠٣ .
  2.  المنتخب في جمع المراثي و الخطب طريحي، ص 136-137




بانوان چگونه کرامت ذاتی خود را حفظ کنند؟

نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1397

علی نقی فقیهی، دانشیار علوم تربیتی دانشگاه قم در مقاله «مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی» می نویسد: شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دینداری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی.

 

 

مؤلفه های حفظ کرامت زن

از مهم ترین و بزرگ ترین نعمت هایی که خداوند سبحان به انسان بخشیده است، نعمت کرامت، شرافت ذاتی و ظرفیت بسیار وسیع انسان برای تحولات تکاملی است که سرچشمه زندگی و حیات طیبه در دنیا و آخرت است که البته چنین زندگی و حیاتی منوط به حفظ این کرامت است.

نخست، آگاهی از توانمندی های سرشتی

مبنای کرامت زن در اسلام بازگشت به ذات و خلقت انسانی اوست. زن همانند مرد عقل و اختیار دارد و راه رسیدن به کمال برای او هموار است. از این رو از آزادی و کرامت ذاتی برخوردار است. در خطاب های قرآنی کرامت زن در تساوی با مردان دانسته شد. در هیچ یکِ از خطاب های قرآن تفاوتی بین زن و مرد مشاهده نمی شود. هویت انسانی زن در تساوی با هویت مرد در اصل خلقت تبیین شده است

قرآن می فرماید «اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را {نیز} از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد پروا دارید.» از نظر قرآن حقیقت مرد و زن یک چیز بوده و آن انسانیت است. مرد بودن و زن بودن از خصوصیات این حقیقت است که برای تکمیل آفرینش با دو خصوصیت ظهور نموده است و امتیاز هر یک از دیگرَی با داشتن تقوای الهی روشن می گردد.

ادامه »