حضرت امام سید علی خامنه ای پیشوای شهادت طلب

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1393

من به شما بگویم و به زیان بیاورم، هر وقت من فکر این را می کنم، از تصور این فکر خدا شاهد است آن چنان قلبم فشار می آید.و این دعایی است که از قلب ما برمی آید ای کاش که مرگ ما هم، مثل مرگ بچه های شما باشد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، به مناسبت عید سعید غدیر، قطعه صوتی منتشر نشده ای را از «مقام عظمای ولایت، حضرت آیت الله خامنه ای» به همه ی ولایت مداران تقدیم می کند.

اطلاعات دقیقی درباره زمان ایراد این سخنان وجود ندارد، به جز آن که در سال 1361 شمسی و در دیدار با جمعی از خانواده های شهدا و در نهاد ریاست جمهوری بیان گردیده. امید آن که سایه سارِ وجود این پیشوای شهادت طلب، تا ظهور دولت یار، بر سر همه ی پیروانش مستدام باشد و خداوند متعال، توفیق شهادت در رکاب حضرت حجت(ارواح العالمین له الفدا) را روزی همه ی ما قرار دهد:

صوت/ فکری که قلب «آقا» را می فشارد

تصاویر فوق، برگرفته از نوار ویدئویی همین سخن‌رانی است

[متن قطعه صوتی]
من به شما بگویم و به زیان بیاورم، هر وقت من فکر این را می کنم که این جنگ و این شهادت و این میدان های شرف و خون تمام بشود و ما بمانیم و بعد یک وقتی مثلا به تصادف بمیریم -که خیلی می میرند - به تب بمیریم، از تصور این فکر خدا شاهد است آن چنان قلبم فشار می آید.

یک میدان مسابقه افتخار ابدی و الهی، یک میدان مسابقه بهشت، از این آدم گرفته بشود و آدم همین طور بمیرد. و این دعایی است که از قلب ما برمی آید ای کاش که مرگ ما هم، مثل مرگ بچه های شما باشد (گریه آقا و حضار) و من گمان نمی کنم که کسی باشد که حقیقت این جور مردن را بداند و این آرزو را نکند.

بنده همیشه در دوران اختناق، در سخنرانی هایی که می کردیم، برای آن کسانی که در آن روزگار در این خط بودند، درباره مسائل گوناگون، همیشه می گفتم شهادت یک مرگ تاجرانه است، یک مرگ سود آور. حقیقت هم همین است. هیچ مردنی مثل شهادت نیست.

إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ.

از این روشن تر هیچ چیز نمی شود، هیچ سندی در دنیا نیست.

خدا جان و مال مومنین را معامله می کند در مقابل بهشت.

بعد بازش می کند:

يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ که در راه خدا مقاتله می کنند و جنگ می کنند فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ. می کشند و کشته می شوند. ببینید چقدر این خوب است؛ مثل همین ها [اشاره می کنند به تصاویر شهدا]، مثل بچه های شما.

ویژه نامه محرم شامل بانک مقالات، تصاویر، مداحی، فیلم، دانشنامه، کارت پستال، قالب و ابزار وبلاگ و...

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1393

واقعه غدیر منطق مستحکم اسلام در نفی نگاه سکولار

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1393

شیعه و سنی نباید با توهین به مقدسات و تحریک احساسات یکدیگر به دشمنی دشمن کمک کنند،اگر کسی در این زمینه آتش افروزی کند، یقینا به آمریکا وانگلیس خبیث وصهیونیست که پدید‌آورندگان داعش و القاعده‌اند کمک می کند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه در خجسته عید سعید غدیر در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «نصب امیرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سیاست و حکومت» را دو مفهوم اساسی واقعه غدیر خم خواندند و با تأکید بر ضرورت حیاتی اتحاد و همبستگی مسلمانان افزودند:

هرکسی و هر اقدامی که موجب تحریک احساسات طرف مقابل و اختلاف شیعه و سنی شود، به «امریکا، انگلیس خبیث و صهیونیزم» یعنی بوجود آورندگان جریان جاهل، متحجر و وابسته تکفیری کمک می‌کند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تبریک عید بزرگ غدیر، واقعه مهم و پرمغز غدیر خم را جزو مسلمات تاریخ اسلام خواندند و خاطرنشان کردند: هیچ یک از پیروان فرق اسلامی در «اصل وقوع غدیرخم و جمله شریف پیامبر ختمی مرتبت» یعنی من کنت مولاه فهذا علی مولاه تردیدی ندارد.

ایشان افزودند: شبهاتی نیز که اکنون درباره معنای این جمله تاریخی، به ذهن نو کیسه گان فکری می رسد همان حرفهای هزار سال پیش است که علمای بزرگ، به آنها پاسخ داده اند.

رهبر انقلاب با اشاره به معنای رایج جمله شریف پیامبر در غدیر خم یعنی نصب امیرمؤمنان به امامت و نیز وصایت پیامبر افزودند: این جمله معنای مهم دیگری هم دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد و آن پرداختن اسلام به امر حکومت و سیاست امت است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات هدفمند دشمنان امت اسلامی برای جدا کردن اسلام از سیاست و منحصر کردن دین شریف در مسائل شخصی و خصوصی افزودند: واقعه غدیر خم، منطق روشن و مستحکم اسلام در نفی این نگاه سکولار است چرا که غدیر خم مظهر توجه و تأکید اسلام بر حکومت داری و سیاست به شمار می رود.

رهبر انقلاب با نفی نگاهی که مسئله نصب امیرمؤمنان بدست پیامبر عظیم الشأن اسلام را فقط به معنای نصب جنبه های معنوی می داند افزودند: جنبه های معنوی قابل نصب نیست و معنای حقیقی این واقعه مبارک، توجه به امر حکومت و مدیریت جامعه است و این درس بزرگ غدیر برای مسلمانان است.

حضرت آیت الله خامنه ای، مسئله غدیر را، مسئله ای اعتقادی و پایه و اساس تفکر شیعه برشمردند و در عین حال افزودند: جای بحث و بررسی منطق قوی و حجت قاطع شیعه در باب غدیر خم، محافل علمی و تخصصی است و نباید این موضوع، در زندگی عمومی مسلمانان و برابری و برادری آنان اثر منفی بگذارد.

رهبر انقلاب از همین زاویه، به بررسی سیاست اصلی مستکبران یعنی ایجاد اختلاف میان فرق اسلامی بویژه شیعه و سنی پرداختند و خاطرنشان کردند: بروز اختلاف میان مسلمانان، طبعاً باعث می شود همت، نیرو و انگیزه های آنان صرف دعواهای داخلی شود و به دشمنان بزرگ و اصلی خود توجهی نکنند و این، همان هدفی است که استعمار و استکبار، برای آن، برنامه ریزی کرده است.

حضرت آیت الله خامنه ای، مقابله با «تفکر جذاب و جهت بخش جمهوری اسلامی» را عامل اصلی سرمایه گذاری بیشتر استکبار در زمینه ایجاد اختلاف میان مسلمانان برشمردند و خاطرنشان کردند: امریکا، صهیونیزم و «متخصص کهنه کار تفرقه انگیزی یعنی دولت خبیث انگلیس»، پس از پیروزی انقلاب، تلاشهای خود را برای اختلاف انگیزی و انحراف اذهان شیعه و سنی از دشمنان اصلی، به شدت افزایش داده اند.

رهبر انقلاب بروز جریان تکفیری در عراق، سوریه و برخی کشورهای دیگر را حاصل برنامه ریزی مستکبران برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان خواندند و افزودند: آنها القاعده و داعش را برای تفرقه انگیزی و «مقابله با جمهوری اسلامی» ایجاد کردند اما اکنون دامن خودشان را گرفته است.

ایشان با اشاره به حوادث جاری در منطقه افزودند: نظر دقیق و تحلیلی به این حوادث نشان می دهد امریکا و هم پیمانانش در تلاشهایی که به دروغ مواجهه با داعش اسم گذاری کرده اند، بیشتر از آنکه درصدد نابودی نطفه های این جریان باشند، متوجه تفرقه انگیزی و ایجاد دشمنی میان مسلمانان هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: هرکسی به اسلام پایبند است و حاکمیت قرآن را قبول دارد چه شیعه باشد چه سنی، باید آگاه باشد که سیاستهای امریکایی - صهیونیستی، دشمن واقعی و اصلی اسلام و مسلمانان است.
رهبر انقلاب، مراقبت و پرهیز کامل از تحریک احساسات فرق دیگر را وظیفه مهم همه مسلمانان برشمردند و افزودند: شیعه و سنی بدانند هر اقدام یا حرفی از جمله توهین به مقدسات یکدیگر، باعث حساسیت برانگیزی و آتش افروزی می شود و این قطعاً به سود دشمن مشترک همه مسلمانان است.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با اشاره به شکست همه توطئه های زورگویان جهانی در 35 سال اخیر تأکید کردند: دشمنان این ملت، به فضل الهی، این بار هم شکست خواهند خورد و همه مسلمانان که در ایران اسلامی زندگی می کنند، همچنان آگاه و بصیر به وظایف خود عمل خواهند کرد.

منبع: باشگاه خبرنگاران

قلب آرام

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1393

امیر مومنان حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

«خداوند سبحان ذکر و ياد خود را صيقل دهنده و موجب روشنايي دل ها قرار داده است.»

 

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(الرعد/28)

همان کساني که ايمان آورده ‏اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مي ‏گيرد آگاه باش که با ياد خدا دلها آرامش مي ‏يابد.

انسان مؤمن به خدا، خویشتن را در مأمن امنی قرار می‏دهد، که از خطرها در امان قرار گیرد. تنها مأمن امن و پناهگاه مطمئن از هر خطر ایمان به خداست. هر کس به خدا ایمان آورد و خویشتن را به خدا سپرد خدای سبحان ایمن‏ترین پناهگاه وی خواهد بود. پناهگاه مطمئنی جز خدای سبحان وجود ندارد، و لن تجد من دونه ملتحدا. [1] «غیر از خدا پناهگاه امنی نمی‏ یابی».

همان گونه که ایمان مراتب دارد، امنیت در پناهگاه خدا نیز مراتب دارد. تا به آن مرحله والایی برسد که تمام اضطراب‏ها و ناامنی‏ها را بزداید و آرامش کامل مستقر سازد. از این مرحله امنیت و آرامش همه انسان‏های مؤمن بهره‏مند نیستند. بلکه آن گروه که از ایمان مرحله والا بهره‏مند شده‏اند، آنان که یاد و نام خدا، تمام زندگی آنان را فرا گرفته است، در آرامش کامل قرار خواهند گرفت. ذکر خدا پناهگاه ایمن است.

یاد خدا امنیت از هر خطر برای آنان خواهد بود، الا بذکر الله تطمئن القلوب [2] «با یاد خدا قلب‏ها آرامش می‏گیرند.»

این حقیقت در سخن عترت این گونه تحلیل شده است؛ موجودی که به یاد خدا باشد هیچ آسیبی وی را تهدید نمی‏ کند. حتی در مورد حیوانات این گونه رسیده است، که حیوان آنگاه در دام صیاد می‏ افتد که از یاد خدا غافل شده باشد.

حیوانی که به یاد خداست در دام صیاد قرار نمی‏ گیرد. امام صادق علیه‏ السلام می‏فرماید:

ما من طیر یصطاد الا بترکه التسبیح. [3] «هیچ پرنده‏ای در دام صیاد قرار نمی ‏افتد، مگر زمانی که از تسبیح و یاد خدا غفلت کرده باشد.» که این نقش یاد خداست.

امام صادق علیه ‏السلام در این باره می‏فرماید: انسان مؤمن به هر گونه مرگ ممکن است بمیرد. غرق شود، آوار بر روی وی منهدم شود، درنده وی را بدرد، صاعقه و رعد و برق آن را بگیرد، لیکن به انسان ذاکر خدا، این حوادث اصابت نمی‏کند، و لا تصیب ذاکر الله تعالی. [4] . اینک این حقیقت در اندیشه زلال و عرشی باقر العلوم علیه ‏السلام این گونه تجلی یافته است، که حوادث تلخ و ناگوار مانند صاعقه بر انسان مؤمن ممکن است فرود آید، لیکن بر انسان ذاکر یعنی کسی که به یاد خداست فرود نمی‏آید. انسان ذاکر از صاعقه در امان است. این نقش یاد خداست، الصواعق تصیب المؤمن و غیر المؤمن و لا تصیب الذاکر. [5] .

بر همین اساس است که حضرت تلاش می‏ کرد افراد با ظرفیت و با استعداد مانند خانواده خویش را به این نکته اساسی توجه دهد. هماره آنان را وادار به ذکر و یاد خدا می‏نمود. در اندیشه نیز اهمیت آن را شفاف می‏سازد و اضافه می‏کند سه چیز از بهترین و سخت‏ترین عبادت‏هاست، اشد الاعمال ثلاثة، ذکر الله علی کل حال و انصافک من نفسک و مواساة الاخ. [6] «سه چیز از سخت‏ترین اعمال است، یاد خدا، انصاف داشتن، یکسان و برابر برخورد نمودن».امام اهل خانه خویش را وادار به این رفتار می‏کرد،

امام صادق علیه‏ السلام می‏فرماید: پدرم ما را دور هم جمع می‏ کرد و وادار به قرائت قرآن (که آن نیز ذکر الله است) می‏نمود. و هر کس قرآن تلاوت نمی‏کرد به ذکرهای دیگر تا طلوع آفتاب مشغول می ‏شد، یأمرنا بالذکر حتی تطلع الشمس [7] که البته این یاد خدا بر لب است.

اساس و پایه یاد خدا به روح و دل است که انسان هماره به یاد خدا باشد. این نیز از آموزه‏ های عرشی است که از اندیشه و رفتار عترت می‏توان آموخت.

پی نوشت ها:
[1] کهف، 27.
[2] رعد، 28.
[3] فروع کافی، ج 3، ص 505 حدیث 18.
[4] فروع کافی، ج 3، ص 112.
[5] مطالب السؤول، ج 2، ص 101، حلیة الاولیاء، ص 181.
[6] اعیان الشیعه، ج 1، ص 653، کشف الغمه، ج 2، ص 345.
[7] همان، ص 651.


منبع :پایگاه جامع عاشورا

دانلود نرم افزار امير غديرܓ✿

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1393

 

 

عید سعید غدیر بر تمامی کاربران و بازدیدکنندگان عزیز تبریک و تهنیت باد.


نرم افزار امير غدیر

عید غدیر، عید ولایت، رهبری، انسانیت، اکمال دین واتمام نعمت الهی بوده واز اعیاد بزرگ اسلامی به شمار رفته ومختص شیعه نیست. امام صادق (علیه السلام) عید غدیر را بزرگتر و شریفتر از عید فطر و عید قربان شمرده واز قول پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) روایت میکنند که به امیر المومنین (علیه السلام) توصیه کرده اند مردم این روز را عید بگیرند و فرمودند:

«یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی» (امالی شيخ صدوق ص 125، ح 8 )

این روز مورد عنایت خاص رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) بوده و ائمه(علیهم السلام) نیز پیوسته یادآوران آن واقعه مهم بودند و به پیروان خود دستور می دادند که این روز را عید گرفته و دور هم جمع شوند وبه یکدیگر تبریک وشاد باش بگویند تا عظمت این روز وحقانیت اهل بیت(علیهم السلام) فراموش نشود؛ امام صادق(علیه السلام)می فرماید:

« روز غدير خم عيد بزرگ خداست، خدا پيامبرى مبعوث نكرده، مگر اينكه اين روز را عيد گرفته و عظمت آن را شناخته و نام اين روز در آسمان، روز عهد و پيمان و در زمين، روز پيمان محكم و حضور همگانى است. (وسائل الشيعه، 5: 224، ح 1)

غدیر کاشت بذر ولایت در جانها و نورافشانی خورشید به تمامی انسانهاست. در عرصه غدیر حقیقت ولایت در متن دین تعبیه گردیده وآن را تبدیل به دین کاملی نمودکه تبیین وتفسیر، تحلیل وتأویل آن را صاحبان مقام ولایت بر عهده گرفتند واساساً دین بدون چنین والیانی ابتر باقی می ماند.

بی تردید اگر امت اسلام به توصیه و فرمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توجه می کردند و غدیر را در غربت قرار نمی دادند اکنون شاهد پراکندگی و گسستگی امت اسلام و مسلمانان نبودیم؛ سر چشمه و منشا انحرافات امروز برخی از فرقه های مسلمانان را باید در عمل نکردن به دستور قرآن و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خصوص ولایت و جانشینی آن حضرت جستجو کرد .

روز غدیر به تعبیر حضرت امام رضا علیه السلام در آسمانها مشهورتر از زمین است و در حقیقت غدیر در میان ما زمینیان غریب مانده است (مصباح المتهجد: 737 )

انجمن گفتگوی دینی در راستای گسترش و ترویج غدیر خم و نهادینه کردن و شناساندن معارف آن در میان امت اسلامی به ویژه اقشار مختلف و مخاطبان جوامع مجازی به مناسبت عید الله الاکبر و روز غدیر خم اقدام به تهیه و تدوین نرم افزاری با عنوان (امیر غدیر) نموده و تلاش کرده است که غدیر خم را از زوایای مختلف در قالب پاسخ به برخی از شبهات و طرح برخی از مباحث، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد . امیدوارم این تلاش و قطره اندک از دریای بی کران معارف غدیرخم مورد توجه و عنایت خداوند متعال و پیامبر اعظم و مولای متقیان علیهما السلام قرار بگیرد .


 منبع: انجمنهاي گفتگوي ديني و قرآني
مرکز ملي پاسخگويي به سوالات ديني

سند گوياى ولايت

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1393

«غدیر یعنی اعتماد به خدا»

نام غدير را همه شنيده ايم، سرزمينى است ميان مكّه و مدينه، در نزديكى «جحفه» كه در حدود 200 كيلومترى مكّه واقع شده و چهارراهى است كه حجّاج سرزمين هاى مختلف مى توانستند در آنجا از هم جدا شوند:

راهى به سوى مدينه مى رود، در جهت شمال.

راهى به سوى عراق مى رود، در جهت شرق.

راهى به سوى مصر مى رود، در طرف غرب.

و راهى به سوى يمن، در جهت جنوب.

امروزه اين سرزمين، سرزمين متروكى است; ولى روزى شاهد يكى از بزرگترين حوادث تاريخ اسلام بوده، و آن، روزِ نصب على(عليه السلام) به جانشينى پيامبر گرامى اسلامى(صلى الله عليه وآله) (در روز هيجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرى) مى باشد.

گرچه خلفا روى جهات سياسى كوشيدند اين خاطره عظيم تاريخى را از نظرها محو كنند و هم اكنون نيز بعضى از متعصّبان به دلائلى كه ناگفته پيداست، سعى در محو يا كم رنگ كردن آن دارند; ولى ابعاد اين حادثه آن قدر در صحنه تاريخ و حديث و ادبيات عرب وسيع است، كه قابل پوشانيدن يا محو كردن نيست.

و شما در اين كتابچه به مدارك و منابعى در اين زمينه برخورد مى كنيد كه شگفت زده خواهيد شد، و از خود مى پرسيد: مسأله اى كه اين همه دليل و مدرك دارد چگونه مورد بى مهرى و پرده پوشى قرار گرفته است؟!

اميد است اين تحليل هاى منطقى و مداركى كه همه از منابع برادران اهل سنّت گرفته شده، وسيله اى براى تقريب صفوف مسلمين جهان گردد، و حقايقى كه در گذشته به سادگى از كنار آن گذشته اند مورد توجّه دقيق همگان، به ويژه نسل جوان قرار گيرد.

صفحات: 1· 2

چگونه خانواده‌ها را به فرزندآوری تشویق کنیم؟+تصاویر

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1393

چه کشورهایی در جهان با بحران کاهش رشد جمعیت مواجه هستند؟ این کشورها چه راهکارهایی برای مقابله با این معضل بکار بسته اند؟ چه مشوق هایی برای فرزند آوری در کشورهای دیگر در نظر گرفته شده است؟ آیا در ایران شرایط لازم برای افزایش زاد و ولد فراهم شده است؟ گزارش ویژه مشرق به این سوالات پاسخ می دهد. - “پیری عمومی” از جمله معضلاتی است که کشور در صورت ادامه روند کنونی رشد جمعیت، در سال های آینده با آن مواجه خواهد شد؛ معضلی که رهبر انقلاب نیز با هشدار به کاهش جمعیت جوان کشور نسبت به تهدیدات ناشی از آن ابراز نگرانی کردند.

در پیام رهبر انقلاب به دست اندرکاران همایش ملی تغییرات جمعیتی که اواسط سال گذشته برگزار شد، آمده است:

 

چگونه می‌توان خانواده‌ها را به فرزندآوری تشویق کرد؟+تصاویر و فیلم

“مسئله جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. همه ‌ی اشکالات و ایرادهایی که وارد میشود -که بعضی از اشکالاتی را هم که مطرح میکنند ما دیده ایم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است. آنچه مهم است این است که کشور ما با ظرفیّت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یک جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این -همان طور که قبلاً هم گفته ایم- مسئله ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی و مهم و تعیین کننده است. آن ‌طوری که اهل علم و اهل تحقیق بررسی کرده اند و جوانب قضیّه را ملاحظه کرده اند و آمارها را مورد مداقّه قرار داده اند، ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده‌ ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه [ اینکه] در دسترس ما نیست، [بلکه] در دسترس هیچ کس نیست؛ یعنی امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده اند و قدرت زاد و ولد خودشان را از دست داده اند، به دشواری میشود گفت که راه علاجی برای حلّ این مشکل دارند. ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البتّه مبانی اسلامی و تفکّر اسلامی در زمینه‌ ی جمعیّت و افزایش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی، یک چیزهای روشن و واضحی است.

جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهیز می‌کنند از فرزند داری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری ‌زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند.

فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود می کند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم. خب، از آن طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه ‌ی اینها با هم جمع بشود."

صفحات: 1· 2

ای دژ محکم خدا ! سخت محتاج عطایت هستیم.

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1393

زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی

 کمک ز غیر تو ننگ است یا علی مددی

گشاد کار دو عالم به یک اشاره توست

به کار ما چه درنگ است یا علی مددی


رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموند:

جبرئیل علیه السلام از سوی خداوند برگ سبزی ازدرخت آس برایم آورد که در آن به رنگ سپید نوشته بود:

من دوستی علی بن ابی طالب را بر آفریدگانم واجب نمودم،این را از جانب من به آنان برسان.

جبرئیل علیه السلام از میکائیل،او از اسرافیل،او از لوح،او از قلم،او از خدای عز و جل آورده است که:

ولایة علی بن ابی طالب حصنی،فمن دخل حصنی امن من عذابی

«ولایت علی بن ابی طالب دژ محکم من است،

پس هرکس داخل قلعه من گردد ، از آتش دوزخم محفوظ خواهد ماند.»

با تو ما مرتضی شناس شدیم

…مولای فَضْلُک لا یَخْفی
و نُورک لا یَطْفَأ
و اَنَّ مَنْ جَحَدَکَ… الظَّلُومُ الْأَشْقی!…

آقای من!
نه مهربانی تان بر کسی پوشیده است
و نه نورتان خاموش شدنی است
و هر که نخواهدتان…در تاریکی و گمراهی می ماند!

★ بخشی از زیارت غدیریه…از درد دل های امام هادی علیه السلام با مولایشان امام علی علیه السلام در حرم نجف اشرف. در میانه راه تبیعد از مدینه به سامرا…

او خواهد آمد (در حديث ديگران)

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1393


خوشتر آن باشد كه سرّ دلبران
گفته آيد در حديث ديگران

پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) فرموند:

«مردي از خاندان من قيام مي‌كند كه در نام و سيرت شبيه من است.

او [جهان را] پر از عدل و داد خواهد كرد همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز گشته باشد.»(معجم كبير، ج 10، ح 10229، ص 83.)

بخشي از عبارات «جاماسب نامه» از كتاب‌هاي مقدّس زرتشت چنين است:

«پيغمبر عرب، آخر پيغمبران باشد كه در ميان كوه‌هاي مكه پيدا شود…

و با بندگان خود چيز خورد و به روش بندگان نشيند…

و دين او اشرف اديان باشد و كتاب او باطل كند همه كتاب‌ها را…

و از فرزندان دختر پيغمبر كه خورشيد جهان و شاه زمان نام دارد، كسي پادشاه شود در دنيا به حكم يزدان، كه جانشين آخر آن پيغمبر باشد…

و دولت او تا به قيامت متصل باشد…».( اديان و مهدويت، ص 21)

آرزوى حقيقى

نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1393

مرا، اى معبود من!

از آنانى قرار مده كه نام بى ‏معنا را مى‏ پرستند،

و از آن نيم‏نگاه ‏هايت، نيم‏نگاهى ‏به من بيفكن تابدان، دل مرابه نورمعرفت خودت و معرفت اوليايت ، روشن گردانى، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى.


ـ به نقل از نَوف بِكالى ـ : اميرمؤمنان ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ را ديدم كه پشت كرده، شتابان مى‏ رود.

گفتم: كجا مى ‏روى، سروَرم؟

فرمود: «رهايم كن ، اى نوف! آرزوهايم مرا به سوى معشوق مى ‏راند.

گفتم : سرورم! آرزوهايت چيست؟

فرمود: «آن كه آرزويم به اوست، خود، آنها را مى‏ داند و مرا نيازى نيست تا آنها را به غير او بازگويم . در ادب بنده ، همين بس كه در برخوردارى‏ ها و نيازهايش ، كسى جزخداوندگار خويش را شريك نگرداند» .

گفتم : اى اميرمؤمنان! من از آزمندى و چشمداشت به آرزويى از آرزوهاىِ دنيوى بر نفس خويش بيمناكم.

فرمود: «چرا به حمايتگاه بيمناكان و پناهگاه خداشناسان ، پناه نمى ‏برى؟» .

گفتم : آن را نشانم بده .

فرمود: «خداوندِ والا و بزرگ.

آرزويت را به حُسنِ تفضّل او پيوند بزن و با تمام خواست، به او روى بياور ، و اگر هر آنچه [جز خدا] در دلت وارد مى ‏شود ، درمان كنى، من ، ضامنِ جايگزين آنم. با تمام وجود، به خداوند پاك، رو كن؛ زيرا او مى‏فرمايد:

“به عزّت و جلالم سوگند، اميد هركس را كه‏به غير از من اميد بندد ، به يأس مبدّل مى‏ سازم و جامه خوارى در ميان مردم بر او مى‏ پوشانم و او را از قُرب خويش ، دور مى‏ سازم و پيوندم را با او مى ‏بُرم و او را گم‏نام مى ‏سازم؛ زيرا به غير من توجّه مى ‏كند.

واى بر او!

آيا در گرفتارىو‏هايش به جز من آرزومند مى ‏شود با آن كه رفعِ سختى‏ ها و گرفتارى ‏ها در دست من است؟! و به كسى جز من ، اميد مى‏ بندد ، در حالى كه زنده پاينده منم؟! و درهاى بسته بندگانم را مى‏كوبد و در خانه مرا كه باز است ، رها مى‏ كند؟!

كيست كه با همه گناهانش به من اميد بندد و من نوميدش كنم؟!

آرزوهاى بندگانم را پيوسته به خويش قرار داده‏ام و اميدشان را نزد خود ، براى آنان اندوخته‏ ام و آسمان‏هايم را از كسانى كه از تسبيح‏گويى من خسته نم ى‏شوند، آكنده ساخته ‏ام و به فرشتگانم فرمان داده‏ ام كه درها را ميان من و بندگانم نبندند. آيا آن كه بلايى از بلاياى من كمرش را خم كرده است ، نمى ‏داند كه هيچ كس نمى ‏تواند آن بلا را برطرف سازد ، جز با اجازه من؟!

پس، چرا بنده، با اين كه آنچه از من درخواست نكرده است ، به او عطا كرده ‏ام، آرزويش را از من مى ‏گردانَد و از من ، درخواست نمى ‏كند و از غير من مى‏ خواهد؟!

آيا منى كه بى‏ درخواست بنده‏ ام به او مى ‏دهم، اگر از من درخواست شود ، پاسخ درخواست كننده ‏ام را نمى ‏دهم؟!

مگر من بخلى ورزيده ‏ام كه بنده ‏ام به من، گمان بخل مى ‏بَرَد؟ آيا دنيا و آخرت، از آنِ من نيست؟ آيا آقايى و بخشندگى، صفت من نيست؟ آيا فضل و رحمت ، در دست من نيست؟ آيا نه اين است كه آرزوها جز به من، ختم نمى ‏شوند؟ پس، جز من كيست كه آرزوها را قطع كند؟ و چگونه است كه آرزومندان ، غير مرا آرزو مى ‏كنند؟!

به عزّت و جلالم سوگند ، اگر آرزوهاى زمينيان و آسمانيان را جمع كنم، سپس ، آرزوهاى يكايك آنان را برآورده سازم ، به اندازه يك عضو مورچه از مُلك من كاسته نمى ‏شود.

چگونه چيزى كه من ، بخشنده آنم، كاستى گيرد؟!

بيچاره ، نوميدانِ از رحمت من! نگون‏بخت ، آن كه نافرمانى كند و به حرام‏ هاى من پردازد و مرا در نظر نگيرد و بر من دليرى كند!"» .

امام عليه‏ السلام ـ كه بر او و خاندانش سلام باد ـ سپس فرمود:

«اى نوف! اين دعا را بخوان:

“معبود من! اگر تو را مى ‏ستايم ، به واسطه موهبت‏ هايى است كه به من داده‏ اى و اگر تو را تمجيد مى ‏كنم، به خواست خودِ توست و اگر تقديست مى ‏كنم ، به نيروى توست و اگر توحيد تو را مى ‏گويم ، به قدرت و توانى است كه مرا داده ‏اى و اگر مى ‏نگرم، به رحمت تو مى ‏نگرم و اگر [لقمه‏اى ]مى ‏جَوَم ، نعمت تو را مى‏ جَوَم.

معبود من! هر آن كه اشتياق ياد تو به خود ، مشغولش ندارد و سفر ، او را به جوار قرب ، نزديك نمى‏ كند، زندگى‏ اش براى او مُردن است و مُردنش، مايه افسوس او.

معبود من! نگاه‏ هاى آنان كه با باطن دل‏ها مى ‏نگرند ، به تو منتهى شده است و گوش‏هاى آنان كه نجواهاى سينه‏ ها را مى‏ شنوند ، به تو دوخته شده ، و هيچ چيز ، مانع نگاه‏هاى آنان در برابر آنچه مى ‏خواهند ، نيست. ميان خود و آنان ، پرده‏ هاى غفلت را دريدى . پس در نور تو آرميدند و با نسيم تو ، دَم زدند. دل‏هايشان ، نهالستان هيبت تو شد و ديدگانشان ، سرشكباران قدرتت. جان‏هايشان را به مقام قُدس خود ، نزديك ساختى . پس با وقارِ همنشينى و خضوعِ هم‏سخنى با نام تو همنشين شدند و تو چونان يارى شفيق ، به آنان رو كردى و رفيقانه ، به ايشان گوش سپردى و دوستانه ، پاسخشان را دادى و چونان همدمان ، با آنها به نجوا پرداختى. پس، مرا نيز به جايگاهى كه آنان رسيدند، برسان و از فكر و ياد خودم ، به ياد خودت منتقل كن و هر درى را كه ميان من و ملكوت عزّت توست ، به رويم بگشاى و همه پرده‏ هاى غفلت را از هم بِدَر، تا روح مرا در ميان روشنايى عرشت، اقامت بخشى و برايش مقامى در برابر نور خودت قرار دهى، كه بى‏ گمان، تو بر هر كارى توانايى.

معبود من! چه تنها و دلگير است آن راهى كه آرزومندى ‏ام به تو هم‏سفرم نباشد، و چه دور و دراز است آن سفرى كه اميدم به تو ، راهنماى راهم نباشد! هر آن كه به ريسمان غير از تو چنگ در زد، ناكام شد و تكيه‏ گاه كسى كه به غير از تكيه‏ گاه تو تكيه كند، سُست است . پس، اى آن كه به آرزومندانش آرزو مى‏ آموزد و اندوه ترس و وحشت را از آنان مى ‏بَرَد! مرا از كردار نيك و شايسته ، محروم مگردان و مرا آن گونه نگهدارى كن كه از بيچاره درمانده ، نگهدارى مى ‏كنى. چگونه خوارىِ فقر به آرزومندانت رسد، در حالى كه تو از گزندهاى گنهكاران، بى‏ نيازى؟!

معبود من! هر حلاوتى ، سر به آمدنى است ؛ امّا حلاوت ايمان، با رسيدن به تو، افزايش مى ‏يابد.

معبود من! دلم اميد فراوان به تو بسته است، پس تو نيز شيرينى رسيدن به آرزو را فراوان به او بچشان، كه تو بر هر كارى توانايى.

معبود من! چونان درخواست كسى كه حقيقت تو را نيك مى ‏شناسد ، هر خيرى را كه سزاوار است مؤمنْ آن را در پيش گيرد ، از تو درخواست مى‏ كنم و از هر شرّ و فتنه ‏اى كه دوستانت را از آنها پناه داده ‏اى، به تو پناه مى ‏برم، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى.

معبود من! از تو درخواست مى ‏كنم، چونان درخواست بينوايى كه در اميدش سرگشته مانده است و هيچ پناه و تكيه‏ گاهى كه با آن به تو برسد و به تو ره يابد ، جز تو نمى ‏يابد.

به حقّ اركان و مقاماتت كه توسّط تو تعطيل بردار نيستند، و به حقّ آن نامت كه به واسطه آن بر اولياى ويژه ‏ات آشكار گشتى و در نتيجه، تو را يكتا دانستند و شناختند و تو را چنان كه هستى، پرستيدند، از تو درخواست مى‏ كنم كه خودت را به من بشناسانى تا، از سرِ ايمانى راستين به تو، به پروردگارى ‏ات اقرار نمايم.

مرا، اى معبود من! از آنانى قرار مده كه نام بى ‏معنا را مى‏ پرستند، و از آن نيم‏نگاه ‏هايت، نيم‏نگاهى ‏به من بيفكن تابدان، دل مرابه نورمعرفت خودت و معرفت اوليايت ، روشن گردانى، كه به راستى تو بر هر كارى توانايى.