چکیده پایان نامه با عنوان خطر انسان در دام جاذبه های مادی از دیدگاه قرآن و روایات

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

    این تحقیق خطر انسان در دام جاذبه های مادی از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت علیه اسلام را مورد بررسی قرار می دهد و بیان می کند که از نظر اسلام دنیا و هر آنچه دنیا وجود دارد، به خودی خود، نه خوبند و نه بد و نه سزاوار مدحاً و نه مستحق نکوهش ؛بلکه برخورد انسان ها با انها و نگرش او نسبت به آنها باعث می شود که سزاور مدح و ذم  گردند . از اینرو در شرع کاهی دنیا نکوهش می شود و گاهی پسندیده شمرده می شود پس دنیای مذموم شامل تمام چیزهای است که بهره آنها مختصر و مختص به زندگی قبل از مرگ است ثمره اخروی ندارند . مثل لذت بردن از معاصی و جمع کردن انباشته های دنیا چون مال و فرزند و…

     در این تحقیق ماهیت دنیا از دیدگاه قرآن و احدایث و روایات و منابع دیگر مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل دوم اقسام دنیا که ممدوح و مذموم است و ویژگی هر کدام بیان می شود و آیات و روایات مرتبط با اقسام و یژگیهای دنیا نقل می شود در فصل بعدی ، آثار و پیامد های دنیا دوستی مطرح می شود از جمله آثار دنیا دوستی این است که باعث غفلت از یاد خدا، داشتن آرزوهای دور و دراز ، بی بهره بودن از نعمت های اخروی و حب جاه و مال که منشا تمام هوی و هوس هاست ، می شود در فصل آخر راه های درمان دنیا گرایی مطرح می شود که شامل تقویت زهد گرایی در زندگی ، یاد  کردن از مرگ ، ترک حرص و طمع و ترسیم زندگی ائمه علیه السلام و الگو برداری از زندگی ساده آنهاست در اخر این نتیجه گرفته می شود که یکی از موضوعات بسیار مهمی که در قران و احادیث بدان اشاره شده موضوع دنیا و ماهیت آن است دنیا برای ادمی به منزله آزمایشگاهی است که خداوند گریم بر اساس رغبت و بی رغبتی افراد به آن ، میان دوستداران دنیا و دوستداران آخرت تفاوت بگذارد . انسان به دنیا به چشم عبرت بنگرد و لذایز آن به مقدار ضرورت بهره بگیرد ؛ در دنیا آماده کوچ شود و به جمع اوری رزاد و تشه برای آخرت که سرای جاودانه است بپردازد./

دلنوشته : در این مهلت کوتاه !

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

     آری قصه جانکاهی است زندگی، این که عمری میان صبح و قنوت شناور شوی و این که عمری مسیر عمودی آفتاب و نور را طی کنی و بعد ورق برگردد و خواهان سیاهی باشی. بعد اینکه حس کنی میان مرداب شناوری آن قدر که خودت هم جزئی از مرداب شوی آیا این قصه جانکاهی نیست؟
     سایه ها همیشه در کمین اند،گرگ ها همیشه پشت سنگ حیلت و با هیئتی دلربا، لغزش و غفلت تو را به انتظار نشسته اند. روباه های بزک کرده با زیب و زینت سرنوشت و زندگی همچون در معرکه می تازد و … تا وقتی که از درون تکان نخوری سر و کارت با اینهاست. لحظه لحظه متلاشی شدنت را با اینها می بینی. ابلیس آنچنان به ریش من و تو می خندد که قهقهه اش اشک هر دلسوخته ای را در می آورد. فقط کافی است کمی بنشینی و بیندیشی به واژه های امهلال و املا. اگر چه نمی دانی در کجای راهی و نمی دانی چقدر از راه را پیموده ای و چقدر از جاده مانده است اما معلوم است که این جاده، سرانجام، انتهایی به نام زندگی بعدی دارد. زندگی ای که دیگر امکان هیچ عمل و حرکت و کنشی از تو نیست.

     اما تو ای عابر، پیاده، سواره! با زندگی و سرنوشت چگونه ای؟ می گذاری تا مانند ظرفی در این مهلت کوتاه از مرداب لبریز شوی یا می خواهی تهی از هر سیاهی شوی. آه اگر این مهلت ها از تو گرفته شود و بن بستی را پیش روی خودت ببینی!

     ای عابر پیاده! پرنده شدن راحت است وقتیکه به خودت بیایی. بگذار تا با خودت کمی رُک و راست باشی هیچگاه میان خودت فاصله نگذار خودت داری سرنوشت را رقم می زنی به هر حال، کجا، چه رنگی، سیاه یا سفید همه اینها با خودت است در این مسیر پر پیچ و خم زندگی جاده های توفیق و استغفار هم هست در این جاده، شبها و روزهایی از گریه و حسرت را پیش رو داری و چقدر خوب است در این جاده، گام برداشتن می دانی در این جادهف لذتی زیبا را از بارندگی خودت خواهی دید لااقل کمی سبک می شوی و برای پرنده شدن فضا را باز می بینی باور کن هنوز «او» تو را می خواند هنوز او تو را از خود نرانده و دوست ندارد کسی را که جزئی از خودش است براند. تلاش کن تا به روشنایی و نور برسی هر چند: عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم تقویم ها گفتند و ما باور نکردیم اما راه شیرینی به نام «توبه» باز است.

طلبه سوده گودرزی

چکیده پایان نامه با عنوان رجعت از منظر آیات و روایات

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

     موضوع این پایان‌نامه «رجعت از دیدگاه آیات و روایات» می‌باشد که در تفاسیر قرآن و کتب مذهبی و اعتقادات هم‌سو با اینان گشته است، چرا که کتب مذهبی و اعتقادی ما شیعیان برگرفته از قرآن- این کلام الهی- و گفتار ائمه‌ی معصومین - علیهم‌السلام- می‌باشد، اهمیت و ضرورت این مسئله ما را بر آن داشت که در نگاهی گذرا نسبت به این مسئله آن را باز نموده و معنا و مفهوم آن را بیان نماییم که در این تحقیق به جایگاه آن از منظر قرآن و حدیث پرداخته شده است و از آن‌جا که بیشترین مفسرین شیعه، «رجعت» را از اعتقادات مذهب تشیع می‌دانند، دلایل امکان رجعت را بیان نموده تا با شناخت این دلایل و آثار و پیامدهای آن بیشتر آشنا گردیم.

     با این تحقیق به این نتیجه رسیدیم احادیثی که در کتب معتبر شیعه گردآوری شده به‌روشنی بیان می‌کند که شیعیان «رجعت» را منحصراً به بازگشت گروهی از مومنان و کافران محض می‌دانند. در واقع «رجعت» عاملی است برای رسیدن انسان به تکامل و وسیله‌ی بازگشت به دنیا که امری ممکن و قابل قبول است و با سنت‌های الهی مخالفتی ندارد و خداوند قادر بر همه‌ی این افعال است و اراده‌اش بر هر چیز برتری دارد و عقل نیز بر صحت آن مهر تایید زده و آن را ممکن دانسته است و هم‌چنین این موضوع مورد تایید جهان دانش نیز قرار گرفته و با آزمایشاتی که دانشمندان انجام داده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که: فعل و انفعالاتی که برروی مواد صورت می‌پذیرد باعث نابودی آن ماده نمی‌شود بلکه شکل آن را دگرگون می‌سازد. پس همان‌طور که دانشمندان علوم مذهبی وقوع «رجعت» را با استناد به آیات قرآن و احادیث رسیده از ائمه اطهار - علیهم‌السلام- مورد تایید قرار می‌دهند، دانشمندان علوم طبیعی نیز به نحوی دیگر وقوع این امر را ممکن می‌دانند.

واژگان کلیدی:رجعت، آیات ، روایت، شبهات (جمع شبهه)،تناسخ

     در این پژوهش از 43 منبع، مورد استفاده قرار گرفته است.

چکیده پایان نامه با عنوان حقیقت انسان در قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

    

     علمی به‌نام «انسان‌شناسی» برای کشف حقیقت انسان و جایگاه او در نظام هستی، ایجاد شده است. در قرآن نیز آیات فراوانی به این موضوع اختصاص داده شده.

     بشر از دیرباز در پی آن بوده تا بداند چگونه پا به عرصه‌ی هستی گذاشته؟ از نسل کیست؟ و… و هر کس متناسب با سطح فکری و علمی خود پاسخی داده، براي يافتن پاسخ اين مطالب ابتدا بايد به بررسي اهميت و ضرورت انسان‌شناسي پرداخت.

     اهميت و ضرورت انسان‌شناسي را از دو منظر مي‌توان بررسي كرد:

  1. در چارچوب معارف ديني كه از اين منظر به ارتباط تنگاتنگ مسئله‌ي انسان‌شناسي با اصول و فروع دين پي برده مي‌شود از جمله انسان‌شناسي و خداشناسي، انسان‌شناسي و معاد، انسان‌شناسي و نبوت. 2
  2. در چارچوب انديشه بشري، كه از اين ديدگاه به بامعنا بودن زندگي و معقول و منطقي بودن نظام اجتماعي مي‌رسيم.

     يكي از سؤالات اساسي در مورد انسان، مبدأ و منشأ انسان است كه در قرآن، آيات متعددي در اين زمينه وجود دارد.

     دسته‌اي از آيات آفرينش انسان‌ها را از موجودي به نام آدم مي‌دانند، دسته‌اي ديگر از نطفه و يكسري از آيات از خاك دانسته و دسته‌اي ديگر مي‌گويند ابتدا از خاك بوده و سپس نطفه و علقه و ديگر مراحل جنيني.

     از جمع‌بندي كليه‌ي آياتي كه در اين موضوع وارد شده اينگونه به دست مي‌آيد كه موجوداتي كه انسان ناميده مي‌شوند داراي اصل و ريشه مشتركي هستند و از يك مرد و زن به وجود آمده‌اند و همگي از نسل و ذريه‌ي يك پدر و مادر مي‌باشند. اين پدر و مادر خود خلقتي استثنايي داشته، يعني از گونه‌اي از حيوانات يا موجودات انسان‌نما تولد نيافته‌اند. نام پدر مشترك همه انسان‌ها، «آدم» و همسر او «حوا» نام دارد.

د     ر بخش چیستی انسان به این رسیدیم که انسان موجودی دو ساحتی است و دارای بعدی فراتر از مادیت است به‌نام «روح» و اگر حکمی بر انسان باید کرد به ملاحظه‌ی این حقیقت پایدارتر است و خود قرآن نیز وجود روح را برای انسان اثبات می‌کند. پس اصالت انسان از آن روح است نه از آن جسم و ظاهرش که فناپذیر است.

     در ادامه (حقیقت انسان در قرآن) به این می‌رسیم که کلمه انسان 65 مرتبه در قرآن ذکر شده و آیات فراوانی در قرآن است که به مباحثی همچون خلقت انسان، انسان‌شناسی و… پرداخته و این آیات دلایل محکمی است بر اینکه قرآن به تمامی ابعاد وجودی انسان اهمیت داده و پاسخگو بوده تا کلید سعادت دو جهان در اختیار بشر قرار گیرد تا بتواند راه را از چاه برگزیند.

کلیدواژه‌ها: انسان، حقیقت، خلقت، وجود، روح، آفرینش، فطرت، چیستی

در این پژوهش از 42 منبع استفاده گردیده.

 

لا اله الا الله

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

     اگر سالکی بدان که طی مراحل و قطع منازل جز به گام های نفی و اثبات میسر نیست. این معنی جز در کلمه ی طیبه لا اله الا الله یافت نشود. اهل الله گفتند که هیچ نوع از انواع اذکار و عبادات در ترقی درجات و مقامات معنوی اثر این کلمه ی طیبه را ندارد . از این روی رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود که : ” کل حسنه یعملها الرجل توزن یوم القیامه الا شهاده ان لا اله الا الله فانها لا توضع فی المیزان لانها لو وضعت فی المیزان و وضعت السماوات و الارضون السبع و ما فیهن کان لا اله الا الله ارجح من ذلک.”

     به پارسی اینکه: در روز رستاخیز هر کار نیک سنجیده شود جز گواهی دادن به لا اله الا الله که آن را در ترازو ننهند ، چه اگر در ترازو رود آسمان ها و زمین های هفت گانه با وی برابری نکنند. کنایه از اینکه ثواب این کلمه را نهایت نبود ، به شمار نیاید و هیچ چیز هم سنگ او نگردد. خوش آنکه با دوست حشر علی الدوام دارد . حبیبا ! همت بلند دار و از کمال اخلاص :

دوست بگو دوست بگو دوست دوست   تا نگری هر چه بود اوست اوست

نامه ها و برنامه ها / علامه حسن زاده آملی

وصف علی از لسان علی (علیه السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

     در خطبه قاصعه كه خطبه صد و پنجاه و هشتم نهج البلاغه است امير المؤمنين عليه السّلام از خود خبر مى‏دهد كه:

     أرى نور الوحى و الرسالة و أشمّ ريح النبوة.

     و نيز در همان خطبه آمده است كه حضرت نبى صلّى اللّه عليه و اله و سلم به وصىّ عليه السّلام فرمود:

     انّك تسمع ما أسمع و ترى ما أرى الا أنك لست بنبىّ.

     على عليه السّلام را فضل نبوت نيست ولى به نور ولايت مى‏ شنود آنچه را رسول صلّى اللّه عليه و اله و سلم شنيده است و مى‏ بيند آنچه را كه رسول مى ‏بيند.

     مسعودى در مروج الذهب از سبط اكبر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلم امام حسن مجتبى عليه السّلام نقل كرده است كه آن جناب پس از شهادت وصى امام على عليه السّلام در وصف آن حضرت و رحلت او فرمود:

     و اللّه لقد قبض فيكم الليلة رجل ما سبقه الاولون الا بفضل النبوة و لا يدركه الآخرون، الخ اين كلام امام مجتبى عليه السّلام است كه احدى از پيشينيان يعنى انبياء و اوصياء و اولياء بر امام على عليه السّلام سبقت نگرفته‏ اند مگر به فضل نبوت.

     ثقة الاسلام كلينى در حديث پنجم باب الكون و المكان از كتاب توحيد اصول كافى روايت كرده است كه حبرى از احبار به امير عليه السّلام عرض كرد:

     افنبى انت؟ فقال عليه السّلام: ويلك انا عبد من عبيد محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلم‏ .

     بلكه مرحوم بحرانى در تفسير برهان ضمن آيه كريمه: وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِمِيقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ‏ .

     از صادق آل محمّد عليه السّلام نقل كرده است كه:

     و أدنى معرفة الامام أنه عدل النبى الا درجة النبوة و وارثه و أن طاعته طاعة اللّه و طاعة رسوله‏ . پس اين كلام كامل دوحه شجره خاتم صلّى اللّه عليه و اله و سلم مفتاحى براى فتح ابواب حجت و امامت كافى و بحار و عوالم و غيرها باشد كه ولى‏اى را فضل نبوت نباشد ولى به حسب ولايتش اعلم و افضل از نبى‏اى باشد.

     و بلكه مرحوم سيد مدنى در روضة السالكين فى شرح صحيفة الساجدين در شرح دعاى چهل و هفتم كه دعاى عرفه صحيفه است از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلم روايت نقل نموده است كه قال صلّى اللّه عليه و اله و سلم:

     علماء امتى كانبياء بنى اسرائيل‏ .

     و نيز آن حضرت روايت كرده است كه قال صلّى اللّه عليه و اله و سلم:

     إن للّه عبادا ليسوا بانبياء يغبطهم النبيون.

     و باب صد و يكم امامت بحار در اين موضوع است كه «انهم يعنى الائمة عليهم السّلام أعلم من الانبياء عليهم السّلام».

انسان كامل از ديدگاه نهج البلاغه، حضرت علامه حسن زاده آملی، ص ۷۰ و 71

دفتر دل

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

چو اين دفتر حکايت دارد از دل

بسي حرف و شکايت دارد از دل

بحــکم طـالعــش از اخـتـر دل

نــهــادم نـــــــام او را دفـــتـرِ دل

ز طــوفاني دريـــاي دل مـــن

صدف هايي که دارد ســاحل من

بسي از آن صدفها را ز ساحل

نمودم جمـع و شد و اين دفتر دل

زمــا ايــن دفتر دل يـــادگاري

بـــماند بعــد ما در روزگـــــــــاري

نه چنــدان بگذرد از اين زمانه

که ما را نـيست نــامي و نــشانه

وليـکن دفتر دل هست باقي

من الـــــآن الي يــــوم التـّلاقــي

(دفتر دل- علامه حسن زاده آملي)

دانلود بیانات حضرت علامه حسن زاده آملی در ماه محرم از سال 49 الی 78

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

چه ارتباط معنوی میان امام غائب و پیروانش وجود دارد ؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

 
     خورشید یک سلسله اشعّه مرئى دارد که از ترکیب آنها با هم، هفت رنگ معروف، پیدا مى شود؛ و یک سلسله اشعّه نامرئى که به نام «اشعّه فوق بنفش» و «اشعّه مادون قرمز» نامیده شده است.

     یک رهبر بزرگ آسمانى خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعى که از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادى صورت مى گیرد، یک نوع تربیت روحانى و از راه نفوذ معنوى در دلها و فکرها دارد که مى توان آن را تربیت تکوینى نام گذارد؛ در آنجا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار کار نمى کند بلکه تنها جاذبه و کشش درونى کار مى کند.    

  در حالات بسیارى از پیشوایان بزرگ الهى مى خوانیم که گاه بعضى از افراد منحرف و آلوده با یک تماس مختصر با آنها بکلّى تغییر مسیر مى دادند، و سرنوشتشان یکباره دگرگون مى شد، و به قول معروف با 180 درجه چرخش راه کاملا تازه اى را انتخاب مى کردند؛ یکمرتبه فردى پاک و مؤمن و فداکار از آب در مى آمدند که از بذل همه وجود خود نیز مضایقه نداشتند!

صفحات: 1· 2

آموختن خاموشى از حيوانات

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

     نادانى مى خواست به الاغى سخن گفتن بياموزد، گفتار را به الاغ تلقين مى کرد و به خيال خود مى خواست سخن گفتن را به الاغ ياد بدهد.

     حکيمى او را ديد و به او گفت :

«اى احمق ! بيهوده کوشش نکن و تا سرزنشگران تو را مورد سرزنش قرار نداده اند اين خيال باطل را از سرت بيرون کن، زيرا الاغ از تو سخن نمى آموزد، ولى تو مى توانى خاموشى را از الاغ و ساير چارپايان بياموزى.»

حکيمى گفتش اى نادان چه کوشى

در اين سودا بترس از لولائم

نياموزد بهايم  از تو گفتار

تو خاموشى بياموز از بهائم

هر که تأمل نکند در جواب

بيشتر آيد سخنش ناصواب

يا سخن آراى چو مردم بهوش

يا بنشين همچو بائم خموش