« لعن الله آل سعودتجلیل از وجود مبارک سادات »

«آخر الزّمان»

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مهر, 1394

روزگاري بر دنيا سپري شده که ديباچه زندگي دنيايي به شمار مي‏آيد و زماني نيز خواهد گذشت که پايان اين کتاب خواهد بود. برگه‏ هاي پاياني کتاب زندگي انسان در زمين «آخِرُالزّمان» خوانده مي‏شود. «آخِرُالزّمان» اصطلاحي ‏است که در فرهنگ اغلب اديان بزرگ به‏ چشم مي‏خورد و در اديان ابراهيمي، از برجستگي و اهميت ويژه‏ اي برخوردار است. اين اصطلاح معمولاً به روزگار پاياني دنيا و رويدادهايي ‏گفته مي‏شودکه ممکن است در اين بخش از زندگي دنيوي به وقوع پيوندد. اديان بزرگ در باره آن پيشگويي‏هايي کرده‏ اند؛ براي مثال در «انجيل» آمده است: «… و اين را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسيد، زيرا که خواهند بود مردم خود دوست و زرپرست و مغرور و متکبّر و کفرگو و نافرمان والدين و حق‏ ناشناس و بي‏دين، و بي الفت و بي وفا و خبث کننده و بي‏ پرهيز و بي‏ حلم و با خوبان بي‏ اعتنا، و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عيش را بر خدا ترجيح مي‏دهند». (1).

قرآن مجيد در آيات فراوان به دوران «آخِرُالزّمان» اشاره کرده (2) و در معارف ارزشمند اسلامي، اين اصطلاح در دو معناي کلي به کار رفته است:

یکم. مدت زماني طولاني که با ولادت پيامبر اسلام‏ صلي الله عليه وآله آغاز و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مي ‏يابد. از اين رو آن پيامبر الهي را پيامبر آخِرُالزّمان نيز ناميده ‏اند. (3).

دوم. مدت زماني که با ولادت واپسين جانشين پيامبر اسلام‏ صلي الله عليه وآله حضرت مهدي‏ عليه السلام مقارن شده و زمان غيبت و ظهور را در برگفته، با شروع قيامت به انجام مي‏رسد.

روايات معصومين‏ عليهم السلام نشان مي‏دهد:

يکم. با سپري شدن اين دوران، بساط زندگي دنيوي برچيده و مرحله ‏اي جديد در نظام آفرينش آغاز مي‏شود.

دوم. آخِرُالزّمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسيم مي‏شود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي مي‏رسد. فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا مي‏گيرد و واپسين اميدهاي بشري به نااميدي مي‏گرايد. دوران بعد، عصر تحقّق وعده‏هاي الهي به پيامبران و اولياي خدا است وبا قيام مصلح جهاني ‏آغاز مي‏شود.

کليات عقايد مربوط به «آخِرُالزّمان» تقريباً از سوي همه فرقه ‏هاي بزرگ اسلامي پذيرفته شده است؛ ولي در خصوص وابستگي اين تحولات به ظهور مهدي موعودعليه السلام و نيز هويت او اختلاف نظر وجود دارد.

شيعيان دوازده امامي، حضرت مهدي‏ عليه السلام و حکومت جهاني او را حسن ختام حيات بشر در کره زمين و او را همان موعود امت‏ها مي‏دانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهدي ‏عليه السلام، برخي از ائمه و نيکان و صالحان و نيز بدان و تبهکاران تحت عنوان «رجعت» به دنيا باز مي‏گردند وزندگي دنيايي ‏پايان مي‏يابد.

>

با گلگشتي در کلمات نوراني معصومان‏ عليهم السلام، مي‏توان واژه‏ هايي را که بيانگر پيوند مهدويّت و آخِرُالزّمان است، يافت. اين واژه‏ها عبارت است از:

1 . «آخِرُالزَّمان» (پايان زمان)

پيامبرصلي الله عليه وآله به‏ حضرت علي ‏عليه السلام فرمود: «اَلا اُبَشِّرُکَ اَلا اُخْبِرُکَ يا عَلِيُّ فَقالَ: بَلي يا رَسُولَ‏اللَّهِ فَقالَ کانَ جَبْرَئيلُ عِندي آنِفاً وَاَخْبَرَني اَنَّ القائِمَ الَّذِي يَخْرُجُ فِي آخِرِالزَّمانِ فَيَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوراً مِنْ ذُرّيَّتِکَ مِنْ وُلْدِالحُسَيْنِ». (4).

«آيا تو را بشارت ندهم؟ آيا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، يا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اينک جبرئيل نزد من بود و مرا خبر داد قائمي که در آخِرُالزّمان ظهور مي‏کند و زمين را پر از عدل و داد مي‏سازد – همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده – از نسل تو و از فرزندان حسين‏ عليه السلام است».

2 . «لا تَذهَبُ الدُّنيا» (دنيا به پايان نمي‏رسد)

اين تعبير بيانگر حتمي بودن تحقّق حوادثي است که پس از آن ذکر مي‏شود. عبداللّه بن مسعود مي‏گويد: رسول گرامي اسلام‏ صلي الله عليه وآله فرمود: «لا تَذهَبُ الدُّنيا حَتّي يَلِيَ اُمَّتِي رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَيْتِي يُقالُ لَهُ المَهْدِيُّ»؛ (5) «دنيا به پايان نمي‏رسد؛ مگر اينکه امت مرا مردي رهبري کند که از اهل بيت من است و به او مهدي گفته مي‏شود».

و روشن است دنيا به پايان نمي‏رسد مگر اينکه بخش پاياني‏اش (آخِرُالزّمان) را پشت سرگذارد.

3 . «لا تَقُومُ السّاعَة» (قيامت برپا نمي‏شود)

پيامبر گرامي اسلام‏ صلي الله عليه وآله فرمود:

«لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّي يَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَذلِکَ حِينَ يَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ نَجا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ…»؛ (6) «قيامت بر پا نمي‏شود تا اينکه قيام کننده‏اي به حق از خاندان ما قيام کند و اين هنگامي است که خداوند به او اجازه فرمايد و هر کس از او پيروي کند، نجات مي‏يابد و هر کس از او سرپيچد، هلاک خواهد شد».

4 . «لاتَنقَضِي الاَيَّامُ» (روزها منقضي نگردد)

رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «وَلا تَنْقَضِي الاَيَّامُ حَتّي يَمْلِکُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَيْتِي يُواطِي‏ءُ اِسمُهُ اِسْمي»؛ (7) «روزها منقضي نگردد تا اينکه مردي از اهل‏بيت من بر زمين حکومت کند که همنام من است».

5 . «لَوْ لَمْ يَبقَ مِنَ الدُّنيا اِلاّ يَومٌ واحِدٌ» (اگر از دنيا بيش از يک روز باقي نماند)

اميرمؤمنان‏عليه السلام بر بالاي منبر در شهر کوفه چنين فرمود: «لَو لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنيا اِلاَّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک اليَومَ حَتي يَبْعَثَ‏اللّهُ رَجُلاً مِنّي»؛ (8) «اگر از دنيا بيش از يک روز باقي نماند، خداوند آن روز را چنان طولاني خواهد کرد تا اينکه مردي از خاندانم بر انگيخته شود».

6 . «عِندَ اِنقِطاعٍ مِنَ الزَّمانِ» (در بخش پاياني زمان)

پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله فرمود: «يکُونُ عِنْدَ اِنقِطَاعٍ مِنَ الزَّمانِ وَظُهُورِ الفِتَنِ رَجُلٌ يُقالُ لَهُ المهدي عَطاؤهُ هَنيِئاً»؛ (9) «هنگام پايان زمان وآشکار شدن فتنه‏ ها، مردي هست که‏ به‏ او مهدي‏ گفته‏ مي‏شود و بخشش ‏بسيار دارد».

نشانه‏ هاي آخرالزمان

اين محدوده زماني نشانه‏ هايي دارد که در اصطلاح «علايم آخِرُالزّمان» خوانده مي‏شود.

علاوه بر اين اصطلاح رايج، در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه ديگري به نام «اشراطُ الساعَة» وجود دارد. اين اصطلاح که بيشتر نزد اهل سنّت رايج است، به نشانه ‏هاي وقوع قيامت اختصاص دارد؛ (10) ولي روايات ذکر شده ذيل اين عنوان، نشان مي‏دهد که بسياري از نشانه ‏هاي آن، همچون نشانه‏ هاي آخِرُالزّمان است و مي‏توان بسياري از نشانه ‏هاي آخِرُالزّمان را نيز نشانه ‏هاي قيامت دانست. بخشي از مشخصه‏ هاي آخِرُالزّمان عبارت است از:

1-گريز از دين

پيامبر اسلام‏ صلي الله عليه وآله درباره ويژگي‏هاي انسان‏هاي اين دوران مي‏فرمايد:

يَأتِي عَلَي النَّاسِ زَمانٌ… دينُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ يَرکَعُونَ لِلرَّغِيفِ وَيَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حيارَي سُکاري لا مُسلِمينَ وَ لا نَصاري«؛ (11).

«زماني بر مردم خواهد آمد که درهم ‏هاي آنان دينشان خواهد بود و همت ايشان شکم‏شان و قبله آنها زنان‏شان. براي طلا و نقره، رکوع و سجود به جاي مي‏آورند. آنان همواره در حيرت و مستي خواهند بود. نه بر مذهب مسلماني‏اند و نه بر مسلک نصراني».

2-دنيا پرستي

رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «سَيَأتِي عَلَي اُمَّتي زَمَانٌ تَخْبُثُ فِيهِ سَرائرُهُمْ وَتَحْسُنُ فِيهِ عَلانِيَتُهُمْ طَمَعاً فِي‏الدُّنيا وَلايُريدُونَ بِهِ مَا عِنْدَاللهِ رَبِّهِمْ يَکُونُ دِينُهُمْ رِيَاءً لايُخالِطُهُم خَوفٌ يَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنْهُ بِعِقابٍ فَيَدعُونَهُ‏دُعَاءَالغَرِيقِ فَلايَستَجِيبُ لَهُمْ»؛ (12).

«زماني بر امت من مي‏آيد که در آن زمان، درون‏هاي مردم پليد مي‏شود؛ ولي ظواهرشان به طمع مال دنيا آراسته مي‏گردد، به آنچه در پيشگاه خداوند هست، دل نمي‏بندند. کارشان ريا و تظاهر است. خوف از خدا به دل‏شان راه نيابد و خداوند آنان را به عذابي فراگير دچار سازد. آنها چون غريق، خداوند را مي‏خوانند؛ ولي او دعاي‏شان را مستجاب نمي‏کند».

3-آزمايش‏هاي بزرگ

يکي ديگر از ويژگي‏هاي اين دوران امتحاناتي است که انسان‏ها در آن پشت سر مي‏گذارند. با اين آزمون‏ها، مردم به دو گروه تقسيم مي‏شوند: موفق‏ها و ناموفق‏ها.

دراين‏باره‏پيامبرگرامي‏صلي الله عليه وآله به حضرت علي ‏عليه السلام مي‏فرمايد: «يا عَليُّ اَعجَبُ النَّاسِ اِيماناًوَاَعْظَمُهُمْ يَقيناً قَوْمٌ يَکُونُونَ فِي آخِرِالزَّمانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَبِيَّ وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَي بَيَاضٍ…»؛ (13).

«اي علي! بدان شگفت آورترين مردم در ايمان و بزرگ‏ترين آنان در يقين مردمي هستند که در آخِرُالزّمان – با آنکه پيامبر خود را نديدند و از امام خود محجوب ‏اند – به نوشته که خطي سياه بر صفحه‏ اي سپيد است، ايمان مي‏آورند».

سيماي زندگي در آخرالزمان

با توجه به ويژگي‏هاي ياد شده، مي‏توان سيماي زندگي در آخِرُالزّمان را اين‏گونه ترسيم کرد:

1-دين در آخرالزمان

عوامل فراواني روزبه‏ روز حقيقت تابناک دين را در هاله‏ اي از ابهام فرو مي‏برند. از اين رو همواره دين رو به کم‏رنگ شدن در جوامع مي‏رود و خرافات و انحرافات فراواني، گريبان‏گير آن مي‏شود؛ به صورتي که وقتي حضرت مهدي ‏عليه السلام قيام نمود، غبار از چهره دين بر مي‏گيرد. همگي گمان مي‏کنند اين دين جديدي است که آن حضرت ارائه مي‏فرمايد.

اميرمؤمنان علي‏ عليه السلام اين حقيقت را اين‏گونه بيان فرموده است: «اَيُّها النَّاسُ! سَيَأتِي عَلَيْکُم زَمانٌ يُکْفَأُ فِيهِ الاِسْلامُ کَما يُکْفَأُ الاِناءُ بِمَا فِيهِ» (14)؛ «اي مردم! به زودي زماني بر شما خواهد رسيد که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ريخته مي‏شود».

رسول گرامي اسلام‏ صلي الله عليه وآله نيز مي‏فرمايد: «سَيَأتِي عَلَي اُمَّتي زَمانٌ لايَبقَي مِنَ القُرآنِ اِلاَّ رَسْمُهُ وَمِنَ الاِسْلامِ اِلاَّ اِسْمُهُ… مَساجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَهِيَ خَرابٌ مِنَ الهُدَي…»؛ (15) «بر امت من زماني پيش مي‏آيد که از قرآن جز نقش آن و از اسلام جز نام‏آن باقي نماند [به ظاهر] مسلمان ناميده مي‏شوند؛ در حالي که بيش از همه مردمان از آن دورند! مساجدشان آباد است؛ ولي از هدايت خالي است.»

2-مردان آخرالزمان

اگرچه امتحانات خداوند براي زن و مرد يکسان است؛ ولي پاره‏اي از روايات درباره مردان نقل شده است؛

چنان که امام صادق‏ عليه السلام فرمود: «…وَرَأَيتَ الرَّجُلَ اِذَا مَرَّ بِهِ يَوْمٌ وَلَمْ يَکْسِبْ فِيهِ الذَّنبَ العَظِيمَ مِنْ فُجُورٍ اَوْ بَخْسِ مِکْيالٍ اَوْ مِيزانٍ اَوْ غِشيَانِ حَرامٍ اَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ کَئيباً حَزِيناً يَحْسَبُ اَنَّ ذَلِکَ اليومَ عَلَيهِ وَضِيعَةٌ مِنْ عُمُرِهِ…»؛ (16) «مردي را مي‏بيني هنگامي که يک روز بر او گذشته و گناه بزرگي انجام نداده است – از قبيل فحشا، کم فروشي، کلاهبرداري و يا شرب خمر – بسيار غمگين و اندوهگين مي‏شود.»

3-زنان آخرالزمان

رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله در وصف برخي از زنان آخِرُالزّمان چنين مي‏فرمايد: «کَيْفَ بِکُمْ اِذا فَسَدَ نِساؤُکُم وَفَسَقَ شُبَّانُکُم وَلَمْ تَأمُروُا بِالْمَعْرُوفِ وَلَمْ تَنْهَوا عَنِ المُنْکَرِ. قِيلَ لَهُ وَيَکُونُ ذَلِکَ يَا رسولَ‏اللّه؟ قالَ: نَعَمْ‏وَشَرٌّ مِنْ‏ذَلک…»؛ (17) «چگونه مي‏شود حال شما هنگامي که زنان شما فاسد شوند و جوانان‏تان فاسق و شما نه امر به معروف مي‏کنيد و نه نهي از منکر!» به پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله گفته شد: آيا اين چنين خواهد شد؟! آن حضرت فرمود: «بله و بدتر از آن [نيز خواهد شد]».

امام علي‏عليه السلام نيز مي‏فرمايد: «يَظْهَرُ فِي آخِرِالزَّمانِ وَاقتِرَابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الاَزمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفاتٌ عَارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاتٌ فِي الفِتَنِ مَائِلاتٌ اِلَي الشَّهَواتِ‏مُسرِعاتٌ‏اِلَي‏اللَّذَّاتِ مُستَحِلّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِداتٌ»؛ (18) «در آخِرُالزّمان و نزديک شدن قيامت – که بدترين زمان‏ها است – زناني ظاهر مي‏شوند که برهنه و لخت هستند! زينت‏هاي خود را آشکار مي‏سازند، به فتنه‏ها داخل مي‏شوند و به سوي شهوت‏ها مي‏گرايند! به سوي لذت‏ها مي‏شتابند، حرام‏هاي الهي را حلال مي‏شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود».

4-نجات يافتگان آخرالزمان

امام علي‏عليه السلام درباره نجات يافتگان اين دوران مي‏فرمايد: «و آن زماني است که از فتنه‏ها نجات نمي‏يابد؛ مگر مؤمناني که بي‏نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غايب گردند، کسي سراغ آنان را نمي‏گيرد. آنها براي سيرکنندگان در شب ظلماني جامعه‏ها، چراغ‏هاي هدايت و نشانه‏هاي روشن‏اند. نه مفسده جو هستند و نه فتنه‏انگيز. نه در پي اشاعه فحشايند و نه مردمي سفيه و لغو گو. اينانند که خداوند درهاي رحمتش را به سوي شان باز مي‏کند و سختي‏ها و2مشکلات را از آنان برطرف مي‏سازد». (19).

منابع ومأخذ:

—————-منبع: مبلغان سایبری /کتاب:فرهنگ نامه مهدویّت:خدامراد سلیمیان

منابع مطالب:

(1). کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همداني، نامه دوم پولس حواري به تيموتيوس، باب سوم.

(2). ر.ک: سوره واقعه )59(، آيات 40 و14 و 49؛ حجر )15(، آيه 24؛ اعراف )128(. (3). شيخ صدوق، کمال‏الدين، ج 1، ص 190؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 40، ص 177؛ ج 2، ص 87؛ همچنين ر.ک: تفسير قرطبي، ج 4، ص 306؛ تفسير طبري، ج 1، ص 557. (4). ابن ابي زينب نعماني، الغيبة، ص 357. (5). شيخ طوسي، کتاب الغيبة، ص 182، ح 141 و ر.ک: سنن ترمذي، ج 4، ص 505؛ مسند احمد، ج 1، ص 377؛ تاريخ بغداد، ج 4، ص 388. (6). شيخ صدوق، عيون اخبار الرضاعليه السلام، ج2، ص59؛ ر.ک: کشف‏الغمة، ج 2، ص 459. (7). طبري، آملي، بشارة المصطفي لشيعة المرتضي، ص 258. (8). کتاب الغيبة، ص 46. ر.ک: شيخ صدوق، کمال الدين و تمام‏النعمة، ج 1، ص 317، ح 4؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج 2، ص 227. (9). اربلي، کشف‏الغمة، ج 3، ص 260؛ ر.ک: بحارالانوار، ج 51، ص 82.

(10). ر.ک: متقي هندي، کنزالعمال، ج 25335 و9؛ ابن جرير طبري، جامع‏البيان، ج 26، ص 69؛ جصاص، احکام‏القرآن، ج 2، ص 244؛ ابن جوزي، زادالمسير، ج 8، ص 291.

(11). محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 379، ح 13305؛ ر.ک: صحيح مسلم، ج 1، ص 131.

(12). شيخ کليني، الکافي، ج 8، ص 306، ح 476؛ ر.ک: شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 253.

(13). شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج4، ص366؛ کمال‏الدين، ج1، ص288، باب 25، ح8.

(14). نهج‏البلاغه، خطبه 103.

(15). شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 253.

(16). الکافي، ج 8، ص 40.

(17). حراني، تحف العقول، ص 49.

(18). من لايحضره‏الفقيه، ج 3، ص 390.

(19). نهج‏البلاغه، خطبه 103.

نظر از: مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل [عضو] 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «کنتُ أنا و علیّ بن أبی طالب علیه السلام نوراً بینَ یدَی اللهِ قبلَ أن یخلقَ آدمُ بأربعهِ آلافِ عامٍ، فلمّا خلقَ آدمَ قسّمَ ذلک النّورَ جزئین؛ فجُزء أنا و جُزء علی»: چهارده هزار سال پیش از این که آدم آفریده شود، من و علی (ع) نوری بودیم در برابر خدای متعال. چون خدای تعالی آدم را آفرید آن نور را دو نیمه کرد؛ نیمی از آن منم و نیمه ی دیگر علی (ع) است. (تذکره الخواص.ص 46)
ضمن گرامی داشت عید مبارک غدیر، منتظر حضور شما در وبلاگمان هستیم…
مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها شهرستان آمل

1394/07/08 @ 08:50
نظر از: مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل [عضو] 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «کنتُ أنا و علیّ بن أبی طالب علیه السلام نوراً بینَ یدَی اللهِ قبلَ أن یخلقَ آدمُ بأربعهِ آلافِ عامٍ، فلمّا خلقَ آدمَ قسّمَ ذلک النّورَ جزئین؛ فجُزء أنا و جُزء علی»: چهارده هزار سال پیش از این که آدم آفریده شود، من و علی (ع) نوری بودیم در برابر خدای متعال. چون خدای تعالی آدم را آفرید آن نور را دو نیمه کرد؛ نیمی از آن منم و نیمه ی دیگر علی (ع) است. (تذکره الخواص.ص 46)
ضمن گرامی داشت عید مبارک غدیر، منتظر حضور شما در وبلاگمان هستیم…
مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها شهرستان آمل

1394/07/08 @ 08:48


فرم در حال بارگذاری ...