« مهم ترین دلیل رضا نامیدن امام هشتم شیعیان | تصاویر وحشتناک از سوءتغذیه کودکان یمنی » |
آداب سفر حج در سيره امام رضا عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1396از نگاه امام رضا عليه السلام حج فرصتي است براي تغيير سبك زندگي و انتخاب را درست و عبادتي است كه همگي از آن بهره مند شده و از فيوضات و بركات مادي و معنوي آن استفاده مي كنند.
![آداب سفر حج در سيره امام رضا (ع) آداب سفر حج در سيره امام رضا (ع)](http://vareth.ir/files/fa/news/1396/5/12/365824_723.jpg)
از نگاه امام رضا عليه السلام حج فرصتي را براي بهره مندي همه از منافع آن ايجاد مي كند چرا كه حج عبادتي جمعي است و خداوند هم به منافع گروهي آن شهادت داده است. در اين زمينه «محمد بن سنان» مي گويد: «از امام على بن موسى الرضا (عليه السلام) طى نامه اى مسائلى را پرسيدم كه امام آن را پاسخ دادند. از جمله درباره حج چنين نوشتند: انما امروا بالحج لعل الوفاد الي الله عزوجل و طلب الزياد و الخروج من كل ما اقترف العبد تائبا مما مضي مستانفا لما يستقبل مع ما فيه من اخراج الاموال و….؛ فلسفه حج ورود در ميهمانى خداى بزرگ و طلب رحمت افزونتر و خروج از معاصى و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحيح براى آينده است. در سفر حج، اموال خرج مى شود، بدنها به رنج مى افتد و لذات و شهوات نفسانى مهار مى گردند و بدينسان حج گزاران با اين عبادت به خداى بزرگ تقرب مى جويند و سر تسليم و خضوع و ذلت و انكسار در برابر او فرود مى آورند. در سرما و گرما و در حال آرامش و امنيت و يا بيم و هراس، راه مى پويند و قرب حق را مى جويند.
افزون بر اين در اين عبادت جمعى، همه مردم سود مىبرند و با رغبت و رهبت به سوى خداى سبحان روى مى آورند. از آثار ديگر آن، رهايى از قساوت قلب و خساست نفس و نسيان ذكر خدا و نوميدى از خير و دل بستن به رحمت او و تجديد حقوق و دور نگهداشتن نفس از فساد است. همه كساني كه در شرق يا غرب يا در دريا و خشكى اند چه حج گزاران و چه غير آنها از تاجر و پيله ور، فروشنده و خريدار و كاسب و مستمند بهره مند مى گردند و در تأمين حوائج ساكنان اطراف و نواحى ديگر سرزمين ها كه مى توانند در موسم گرد آيند مى كوشند. اين است كه خداوند مى فرمايد:
«ليشهدوا منافع لهم.»(2)
يك خاطره
يكي از ياران امام رضا عليه السلام به نام اميه بن على نقل مىكند: در سالى كه امام رضا)ع) حجبه جاى آورد و سپس به خراسان رفت، من در مكه همراه امام عليه السلام بودم و امام جواد عليه السلام نيز همراهش بود. امام عليه السلام با خانه كعبه وداع كرد. وقتى طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهيم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد عليه السلام كه خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده مىشد. جواد عليه السلام به طرف حجر [اسماعيل] رفت، در آنجا نشست و اين امر مدتى طول كشيد. موفق به او گفت: جانم به فدايت باد، برخيز. او فرمود: برنمى خيزم تا وقتى كه خدا بخواهد و در چهره اش غم نمايان شد. موفق خدمت امام رضا عليه السلام آمد و گفت: جانم به فدايتباد، جواد عليه السلام در حجر نشسته، برنمىخيزد. امام رضا عليه السلام به طرفجواد عليه السلام آمد و فرمود: برخيز، اى حبيب من. جواد عليه السلام فرمود: چگونه برخيزم، درحالى كه شما با كعبه چنان وداع مىكنيد كه گويا هرگز به سويش بازنمىگرديد! [براى بار سوم] امام رضا عليه السلام فرمود: برخيز، اى حبيب من. جواد عليه السلام برخاست. (3)
ابى محمد وشاء از امام رضا عليه السلام نقل كرد كه حضرت فرمود: هنگامى كه خواستم از مدينه به سوى خراسان حركت كنم، اهل و عيال خود را جمع كردم و از آنها خواستم كه با صداى بلند بر من بگريند. سپس دوازده هزار دينار بين آنها تقسيم كردم و گفتم: من هرگز به سوى شما بر نمى گردم. سپس دست جواد عليه السلام را گرفتم، وارد مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله شدم، دست اورا بر قبر گذاشتم و از رسول خدا صلي الله عليه و آله نگهدارىاش را طلب كردم. جواد عليه السلام [راز كارم را] دريافت و گفت: پدر و مادرم به فدايت، به سوى دشمن مىروى؟
حضرت همه وكلاء و خدام خود را سفارش كرد كه به سخنان جواد عليه السلام گوش فرادهند، از اواطاعت كنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وى بگروند. و آنها را آگاه كردم كه او امام بعد از من و جانشين من است …
پانوشت ها:
ابن بابويه، صدوق، عيون اخبارالرضا، علي اكبر غفاري، ج2، ص 421
وسائل الشيعه ج 11 ص 12 و عيون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص 119
اثبات الوصيه،ص 203
حـج
فرم در حال بارگذاری ...