موضوع: "دعای صباح"
شرح دعای صباح امیر المؤمنین علی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1395شرح دعای صباح امیر المؤمنین علی علیه السلام
دانلود دعای صباح امیر المؤمنین علی علیه السلام
مقدمه مصحح
از ویژگیهای این شرح:
اولا، به تقاضای دوستان آن را به فارسی شرح کرده اند و نکات دقیق و ظریف عرفانی را برای مشتاقان سهل الوصول نموده اند استفاده های بجائی که از متون قرآنی و روائی کرده اند شایان توجه است. ذوق سرشار ایشان که در فراز و نشیبهای این دعا بوضوح مشهود است در خور فهم همه طبقات می باشد در حقیقت عرفان عام و عرفان خواص و عرفان خاص الخاص است. هر کس بقدر فهمش فهمید مدعا را هر خواننده ای را با خود به پیشگاه علی علیه السلام برده و به دو زانوی ادب در حضور ایشان نشانده و همگام با مولای خود به سفر روحانی ادامه داده و تا «دنی فتدلی و قاب قوسین او ادنی » پیش رفته و جز او را نمی بیند.
مقدمه مؤلف
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است. سپس درود و سلام بر محمد (ص) و اهل بیت پاک و مطهرش .
و اما بعد می گوید: بنده حقیر کمترین حسن بن حسین خراسانی قوچانی که عده ای از برادران ایمانی از من درخواست کردند که یک شرح فارسی بر این دعای شریف که نامیده شده است به صباح و در ابتدای این دعا آمده است، بنویسم که به تحقیق پرتوی است از نورافشانی های ولایت و منبع فصاحت و خورشید آسمان وصایت و ستاره قطب هدایت شیر خدا علی ابن ابی طالب علیه السلام هرچند که من سوارکار این میدان نیستم با وجود اشتغالات زیاد فکری و دل مشغولیهایی که دارم نمی توانم به اصل این دعا پی ببرم لکن این خواسته را رد نمی کنم آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید شاید در روزی که همه حسرت می خورند به درد من بخورد و کمک حال و شفیع من در نزد خدا باشد و امورات مرا اصلاح کند همانا خدا امید کسی را ناامید نمی کند و دعای کسی را رد نمی کند.
روز نوشتن دعاي صباح +دانلود متن و صوت
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مهر, 1392روز نوشتن دعای صباح توسط اميرالمومنين(علیه السلام) به دستور پيامبر(صلی اله علیه و آله)
در این روز امیرالمؤمنین علیه السلام به تعلیم پیامبر صلی الله علیه واله دعای شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند(بحار الانوار : ج 91 ص 247 .)
به نام خداى بخشاینده مهربان
اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ
خدایا اى کسى که بیرون کشید زبان صبحدم را به بیان تابناک آن و پراکنده ساخت پاره هاى شب
الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ
تاریک را با آن توده هاى سیاه سرگردانى که داشت و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ه
تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ
و گردشهاى زیبایش و پرتو افکن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد بر خودش
بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَهِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَهِ کَیْفِیّاتِهِ یا
به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى
مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما
کسى که نزدیک است به گمانهایى که (درباره او) بر دل خطور کند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را
کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى
شود پیش از شدنش اى کسى که مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها
اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ کَفَّ اَکُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ
و بخششهاى بیدریغش که به من ارزانى داشته بیدارم کرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدر