« معرفی مجموعه امامشناسي | معرفی 24 کتاب پیرامون شخصیت حضرت زهرا در 10 موضوع مختلف؛ از سیره و سبک زندگی تا دیدگاه اهل سنت در باره حضرت + اینفوگرافی » |
الگوی پیشرفت و توسعه
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع بحث: « پیشرفت و توسعه » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟ (دریافت مقاله + اسلاید بحث)
مساله بحث: چگونه میتوان جامعه را طوری بهپیش برد (ساختارسازی و فرآیندسازی کرد) که به پاسخگویی بهینه به کلیه سطوح نیازهای بشر برسد؟
راهبردمرکزی برای این حرکت چیست؟ نقطه شروع آن کدام است؟ مراحل حرکت کدامند؟ اصلیترین عامل بهینهسازی چیست؟ نقاط بحران کدامند؟ محورهای این حرکت و نقشه آن چگونه است؟ راهبردهای حاکم بر هر محور کدامند؟
>فرضیه بحث:
1. توسعه و پیشرفت = فرآیند تغییر مثبت در نگرش، احساس و مهارتهای جمعی افراد جامعه برای ایجاد کیفیت برتر پایدار در زندگی.
در تعبیر دیگری توسعه = ساختارسازی برای توليد رفتارهاي شبکهاي منجر به ارتقاء کيفيت زندگي.
2. ساختار برنامه توسعه در چهار محور کلان تنظیم شود:
- ارتباط با خود (بدن _ فكر _ روح و احساس_ رفتار و عمل)
- ارتباط با همنوع (خانواده _ محيط كار _ جامعه_ بين الملل)
- ارتباط با محيط زيست
- ارتباط با خدا (لمس و احساس ماوراء و شبکه هستي)
3. مدل توسعه و پیشرفت = مدل مهارتمحور (مدل توسعه انساني، با خصوصيت شبکهاي آيندهنگار، با چتر استراتژيك توليد مهارت)
4. نقطه شروع فرآیند توسعه = سيستم آموزشي (در توسعه از پايين به بالا) و سيستم تصميمگيري (در توسعه از بالا به پايين) که همزمان بايد فعال شوند و مرکز تلاقی آنها عبارتست از: تربیت مدیران دارای مهارت تصمیمگیری شبکهای و کنترل سیستمهای هوشمند اجتماعی.
تبیین بحث:
مقصود از کلمات بهکار رفته در تعریف توسعه و پیشرفت:
«ساختارسازی» = تعیین فرآیند ناوابسته به مصادیق و اشخاص، و وابسته به شاخصهای کمّی و کیفی.
«شبکهاي» = معادله مطلوبيتي که برآيند پنج مولفه زيراست:
- مطلوبيت جسمي
- مطلوبيت فكري و رواني
- مطلوبيت محيطي
- مطلوبيت جمعي (امنيت پنجبُعديِ خانواده، سازمان، شهر، كشور، بينالملل)
- مطلوبيت پايدار(با ميل به سوي بينهايت= ابديت)
«ارتقاء» = افزايش رضايتمندي .
«کیفیت زندگی» = قرار گرفتن در موقعیتی که دارای شاخصهاي زير باشد: (هم در سطح خُرد و هم در سطح کلان)
1.آگاهي2.امنيت3.سلامتي 4. درآمد مناسب 5. ارتباطات موثر 6. آرامش روحي
مهمترين مفهوم در اين قسمت مفهوم «شبکه» است و درمفهوم«شبکه»، مرکز ثقل بر مفهوم «ابديت» است.
تمايز اصلي تفکر اسلام باتفکرات ديگر در مباحث توسعه،مدرنيته، تغيير و تحول، پايداري،بهينهسازي، رشد، معناي زندگي، آرامش، کيفيت زندگي،اسلوب زندگي، منفعت، خوب و بد،بايد و نبايدهاي حقوقي و اخلاقي، بر مفهوم شبکهاي بودن زندگي با شاخصه «ابديت»متمرکز است.
اين مفهوم، خود را در مدل توسعه پيشنهادي در شاخص«احساس حضور خدا»،نشان خواهد داد. يعني سيستمها بهگونهاي طراحي شدهاند كه علاوه بر اثر خاصِ مورد انتظار از آنها (مانند ايجاد سلامت در سيستم بهداشتي، ايجاد درآمدكافي درسيستم اقتصادي)، احساس حضور خداوند در هستي و زندگي را براي افرادي كه با اين سيستمها مواجه ميشوند تقويت كند.
در توسعه، براساس نوع تغییر و مرکز ثقل آن و نوع و ضریب شاخصهای کیفیت زندگی، مدلهای مختلفی بهوجود میآیند مانند:
توسعه اقتصادی، توسعه مبتنی بر بازار آزاد، توسعه تکنولوژیک،توسعه سیاسی، توسعه انسانی، توسعه دانش بنیان، توسعه مهارت محور، مدل توسعه صنعتي،مدل توسعه کشاورزي، مدل توسعه اجتماعي، مدل توسعه فرهنگي،مدل توسعه روستايي، توسعه درونزا، توسعه برونزا، توسعه پايدار، نظم يکپارچه جهاني، توسعه مشارکتي، توسعه اخلاق محور، توسعه مديريت محور، توسعه آب و غذا محور، توسعه سرمايه محور،توسعه توليد محور،توسعه صادرات محور، توسعه نفت محور، توسعه دانايي محور، توسعه خانواده محور، توسعه هويت محور، توسعه قدرت محور، توسعه قناعت محور، توسعه تقاضامحور، توسعه سلامت محور،توسعه خصوصي محور، توسعه دانشگاه محور، توسعه حمل و نقل محور،توسعه ناحيه محور –منطقه محور، توسعه آزادي محور، توسعه نخبه محور، توسعه رشد محور، توسعه زن محور، توسعه فرآيند محور، توسعه مردم محور، توسعه کشاورزي محور، توسعه شهر محور –جامعه محور، توسعه عدالت محور، توسعه آموزش محور، توسعه تعالي محور
برنامه توسعه پاسخگوي سوالات زير است: (چگونگيها)
- چگونه به هدف زندگي برسيم؟
- چگونه روح سالم داشته باشيم؟
- چگونه فكر و ذهن فعال و خلاق داشته باشيم؟
- چگونه بدن سالم و قوي داشته باشيم؟
- چگونه ارتباط مطلوب با ديگر انسانها داشته باشيم؟
- چگونه محيط زندگي سالم داشته باشيم؟
- چگونه نيازهاي خود را به راحتي برطرف كنيم؟
یعنی در صورتي توسعه محقق ميگردد که:
ساختارها و سيستمها در کشوربراساس شاخصهاي مهارتي تعريف و توسط انسانهاي ماهر مديريت شوند. پس:
چتر راهبردي حاکم بر برنامه توسعه، ايجاد توانايي توليد و تغيير رفتارها است.
یعنی در صورتي توسعه محقق ميگرددکه:
اغلب اکثر افراد جامعه توانايي دستيابي به اطلاعات صحيح و مفيد را داشته و بتوانند از اين اطلاعات در عمل استفاده کنند و رفتارهاي نافع از خود بروز دهند و از بروز رفتارهاي مضرّ جلوگيري کنند و براساس نگرش اسلام، احساس آنها از حضور خداوند و موقعيت او در زندگيشان،بطور مستمر افزايش يابد.
(تغيير رفتارهاي علمي و آموزشي،تغيير رفتارهاي اقتصادي،تغيير رفتارهاي خانوادگي، تغيير رفتارهاي کلامي، تغييررفتارهاي فرهنگي، تغيير رفتارهاي عبادي، تغيير رفتارهاي قدرتي، تغيير رفتارهاي صنعتي، تغيير رفتارهاي مصرفي، تغيير رفتارهاي رسانهاي، تغيير رفتارهاي بينالمللي)
اين توانايي براي مديريت رفتارها در صورتي در جامعه عمومي ميشود که طراحي سيستمها و ساختارهايي که گردش افراد جامعه در آنها جريان دارد، به هدف ايجاد مهارتِ «تغيير رفتار» صورت گرفته باشد.[1]
نقطه شروع برنامه توسعه، سيستم آموزشي (در توسعه ازپايين به بالا) و سيستم تصميمگيري (در توسعه ازبالا به پايين) است. که همزمان بايد فعال شوند. فعالکننده و فعالنگاهدارنده حرکت سيستم توسعه، تيم مديريتي ماهر است.بنابراين منطقه همپوشاني اين سه عامل،نقطه شروع برنامه توسعه خواهد بود:
يعني در صورتي توسعه کشوري محقق خواهد شد که:
هرم پيشنهادي تصميمگيري در محورسياست و تصميمگيري برنامه آموزشي پيشنهادي در محور آموزش را براي توليد مديران و مجريان آموزشي فعال کند و اين فضا در کليه ساختارها و سيستمهاي کشوري جريان يابد. (توليد نيروي انساني داراي مهارتهاي شبکهاي) و سيستم کنترل کيفيت ملي(امربمعروف و نهيازمنکر)، بر کيفيت مهارتها نظارت داشته باشد.
راهبردهای پیشنهادی برای برخی از محورهای توسعه و پیشرفت:
- راهبرد هرم دانايیمحور در سيستم مشارکت عمومی در تصميمگيري
- راهبرد آموزش پنج بُعدی در سيستم آموزشی
- راهبرد تحقيقات محصولمحور در سيستم پژوهشي
- راهبرد توليد مديران برای سيستمهای هوشمند در سيستمهای اداري
- راهبرد مهارت مديريت احساس در سلامت روانی
- راهبرد حداکثرسازي نفع بيمار درتوسعه بهداشت و درمان
- راهبرد نهادينه کردن فرهنگ قراردادنويسي در توسعه قضايي
- راهبرد خانواده ماهر در سيستم اجتماعي
- راهبرد چهارراه جهانی تبادل کالا وعلم در سيستم تجاری
- راهبرد شهرهاي واسطهای در آمايش سرزمين
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
1. بازتعریف هویت «پیشرفت و توسعه» با رویکرد ساختارگرایانه و با مدل مهارتمحور (فرآيند دانشبنیانی که منجر به تولید مهارت شود) و با نقطه شروع تربیت مدیران سیستمساز، از نتایج این بحث است.
2. در هر یک از موارد فوق و در محورهای توسعه و نقشه پیشرفت، گزارههای دین اسلام، توصیفات و توصیههای راهبردی برای شکلگیری و بهینهسازی فرآیندها ارائه کرده است.
انتقال به سفارش کارگاه و ثبتنام در
کارگاه «نگرش سیستمی به دین با رویکرد الگوی پیشرفت و توسعه»
پاورقی:
[1] اين مساله ومساله شبکهاي بودنِ مدل، سبب ميشودتا اشکالات و نواقص مکتب رفتارگرايي در تعليم و تربيت بر اين نظريه وارد نشود و مکانيزم سهجانبه شناختي، ساختاري و رفتاري به صورت برآيندي، عمليات رشد و تعالي را مديريت کنند.
فرم در حال بارگذاری ...