« جنس شادیهای اهل بهشت | شعار مشترک هیأتهای مذهبی کشور در محرم الحرام ۱۴۴۱ » |
امام زمان (عج) از شیعیان چه انتظاراتی دارند؟
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1398
کاری که ما باید انجام دهیم
تا در زمره منتظرین واقعی باشیم
این است که بدانیم مطالبه امام از ما چیست
و دوم اینکه وظیفه ما نسبت به امام چیست؟
متن زیر جلسه پنجاه و نهم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.
آخرین بحثی در حکمتهای غیبت بیان شد این بود که اجتماع بشر آماده محقق کردن هدف و رسالت امام عصر نیست. هدف و رسالت امام عصر، استقرار عدالت در سطح جهان است و این یک آمادگی لازم دارد و بشر این آمادگی را ندارد. بشر اکنون دنبال آزمون و خطاست. بشر باید به این نتیجه برسد که برای رسیدن به اهداف عالیه یک نیروی آسمانی لازم است و با اتکا به نیروهای بشری این کار امکان پذیر نیست.
در این زمینه توقیعی از امام عصر (عج) هست که امام میفرماید:
«لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»
یعنی اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان میگشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما میرسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم؛ لذا امام اشاره میکنند که حتی متدینین هم آماده نیستند چه برسد به جامعه بشری.
آنچه ما را جز منتظرین واقعی میکند توجه به دو مسئله است. اول اینکه ما بدانیم که امام از ما چه میخواهد؟ وقتی میگوییم امام غایب است یعنی ظهور ندارد، اما حضور دارد و مطالباتی دارد. او از ما چه میخواهد؟ دوم کاری که ما باید انجام دهیم تا در زمره منتظرین واقعی باشیم این است که بدانیم وظیفه ما نسبت به امام چیست؟ اول اینکه مطالبه امام از ما چیست و دوم اینکه وظیفه ما نسبت به امام چیست؟
این یکی از مهمترین بحثها در سلسله مباحث دوره غیبت است. میخواهم بگویم در بین ما آن انتظار واقعی اتفاق نیفتاده است، سایرین هم که برای تحقق امیال خودشان دنبال آزمون و خطا هستند، در حالی که این تمایل باید یک تمایل عالی شود و جهانی هم باشد تا موعود جهانی هم بیاید.
امام چه از ما میخواهد؟
امام صادق میفرماید «من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر فان مات و قام القائم بعده کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه فجدوا وانتظروا هنیئا لکم ایتهاالعصابه المرحومه»
یعنی هر کس که بودن در شمار یاران قائم (عج) او را شادمان سازد باید به انتظار باشد و باید با پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتارکند. پس اگر اجلش فرا رسد و امام قائم علیه السلام پس ازدرگذشت او قیام کند، بهره او از پاداش برابر با پاداش کسی است که آن حضرت را درک کرده باشد. پس بکوشید و منتظر باشید گوارا باد شما راای گروه بخشوده.
حسن خلق به معنی آداب معاشرت است. آداب معاشرت در جامعه ما وضعیت خوبی ندارد. همه هم تذکر میدهند، ولی کسی کاری نمیکند. این خیلی بد است که ما یک عیبی را پیدا کرده ایم، ولی کسی در رفع آن کوشا نیست.
من در این سلسله بحثها از چند زاویه پیرامون این مسئله صحبت کرده ام که اخلاق گم شده امت پیامبر است. جامعه ما تدین به نماز و روزه و… دارد، اما به رعایت موازین اخلاقی تدین ندارد.
پیامبر فرمود «لا تنظروا الی کثره صلاتهم و صومهم، و کثره الحج و المعروف و طنطنتهم باللیل؛ انظروا الی صدق الحدیث، و اداء الامانه.» یعنی به بسیاری نماز و روزه و زیادی حج و کارهای نیک و ناله شبانه مردم ننگرید، بلکه به راستی گفتار و ادای امانت بنگرید.
راستگویی و ادای امانت که در این حدیث به آن اشاره شده است مصداقی از مصادیق اخلاق است. یعنی پیامبر میفرماید من جامعه را بر اساس رعایت اخلاق نمره میدهم.
ممکن است کسی بگوید پس ما نماز نمیخوانیم، ولی به جای آن اخلاق را رعایت میکنیم. عرض من این است که اگر نماز بخواهد از فحشا و منکر جلوگیری کند، شرط آن رعایت اخلاق است. ابلیس ۶ هزار سال خدا را پرستید، اما این موجود وقتی در آزمون سجده بر آدم قرار گرفت، نتوانست موفق شود. ابلیس به خاطر حسادت به زمین خورد که یکی از رذائل اخلاقی است.
اگر ما در اهمیت اخلاق صحبت میکنیم به این معنی است که اخلاق زیرساخت ساختمان است.
روایت از امام صادق علیه السلام است که میفرماید: «قَالَ أَبُو اَلصَّبَّاحِ اَلْکِنَانِیُّ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مَا نَلْقَی مِنَ اَلنَّاسِ فِیکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَا اَلَّذِی تَلْقَی مِنَ اَلنَّاسِ فِیَّ فَقَالَ لاَ یَزَالُ یَکُونُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اَلرَّجُلِ اَلْکَلاَمُ فَیَقُولُ جَعْفَرِیٌّ خَبِیثٌ فَقَالَ یُعَیِّرُکُمُ اَلنَّاسُ بِی فَقَالَ لَهُ أَبُو اَلصَّبَّاحِ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ مَا أَقَلَّ وَ اَللَّهِ مَنْ یَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْکُمْ إِنَّمَا أَصْحَابِی مَنِ اِشْتَدَّ وَرَعُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ فَهَؤُلاَءِ أَصْحَابِی.»
ابو الصباح کنانی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: در باره شما از مردم چهها ببینیم (چه زخم زبانها بشنویم؟) امام فرمود: مگر درباره من از مردم چه میبینی؟ گفت: هر گاه میان من و مردی سخنی در میگیرد؟ به من میگویند: جعفری خبیث، فرمود: شما را بهمن سرزنش میکنند؟ ابو الصباح گفت: آری، فرمود: بهخدا کسانی که از شما پیروی جعفر میکنند، چه اندازه کمند؟! تنها أصحاب من کسی است که ورعش شدید باشد و برای خالقش عمل کند و ثواب او را امیدوار باشد. اینها اصحاب مناند؛ لذا امام میفرماید اصحاب من شدید الورع هستند و بی جهت خود را منتسب به ما نکنید.
روایت دیگر میفرماید «دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام أُوَدِّعُهُ فـَقَالَ یَا خَیْثَمَةُ أَبْلِغْ مَنْ تَرَی مِنْ مَوَالِینَا السَّلَامَ وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَی اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ أَنْ یـَعـُودَ غَنِیُّهُمْ عَلَی فَقِیرِهِمْ وَ قَوِیُّهُمْ عَلَی ضَعِیفِهِمْ وَ أَنْ یَشْهَدَ حَیُّهُمْ جِنَازَةَ مَیِّتِهِمْ وَ أَنْ یـَتـَلَاقـَوْا فـِی بـُیـُوتـِهـِمْ فـَإِنَّ لُقِیَّا بَعْضِهِمْ بَعْضاً حَیَاةٌ لِأَمْرِنَا رَحِمَ اللَّهُ ا أَمْرَنَا یَا خـَیـْثـَمـَةُ أَبـْلِغْ مـَوَالِیـَنـَا أَنَّا لَا نـُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِلَّا بِعَمَلٍ وَ أَنَّهُمْ لَنْ یَنَالُوا وَلَایَتَنَا إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ حَسْرَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَی غَیْرِهِ»
خیثمه، یکی از اصحاب گوید: خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم تا با او وداع کنم. فرمود:ای خیثمه هر کس از دوستان ما را میبینی سلام برسان و آنها را به تقوای خدای بزرگ سفارش کن و این که توانگرشان بر فقیرشان توجه کند و قویشان بر ضعیف و زنده آنها بر جنازه میتشان حاضر شوند و در منازل به ملاقات یکدیگر روند، زیرا ملاقات آنها با یکدیگر موجب زنده ساختن امر ماست، خدا رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده دارد.ای خیثمه به دوستان ما پیغام ده که ما از طرف خدا آنها را جز به عملشان بی نیازی ندهیم و چاره سازی نکنیم، جز با ورع به دوستی ما نرسند و پرحسرتترین مردم روز قیامت کسی است که عدالتی را بستاید و سپس به خلاف آن گراید (مانند کسی که به ولایت ائمه تظاهر کند و از آنها پیروی ننماید یا عمل صالحی را بستاید و به آن عمل نکند.)
اهل بیت تقوی و ورع را از ما میخواهند که این امر فقط با خواندن نماز اتفاق نمیافتد. نماز باید از فحشا و منکر ما را بازدارد که این با رعایت تقوی و اخلاق اتفاق میافتد.
شاید گفته شود در غرب خیلی بهتر اخلاق رعایت میشود، اما اخلاق در جوامع دیگر به شکل وضع قانون اجرا میشود. وقتی یک حادثهای رخ میدهد آن توحش ظهور و بروز میکند. وقتی قانون ضمانت اجرایی نداشته باشد آن توحش بروز پیدا میکند. مثل زمانی که در غرب یک زلزله میآید و بسیاری دست به غارت میزنند.
اخلاق یک امتناع درونی و بدون تفکر و محاسبه است. فرق بین اخلاق الهی و اخلاق مادی در این است که اخلاق الهی و جاده ایمان یک طرفه است. اینگونه نیست که من در تعامل با شما راست بگویم، بلکه راست میگویم، چون خدا فرموده است. در جهان غرب اولاً اخلاق گزینشی است. روابط نامشروع در آنجا سوء اخلاق نیست، اما دروغ بسیار بد است. رئیس جمهورشان را به خاطر دروغ محاکمه میکنند، ولی به خاطر حمله به عراق کاری با او ندارند. یعنی کشتار برای آنها اهمیت ندارد. اینها اخلاق را گزینش کرده اند.
سیدجمال الدین اسدآبادی که گفته اند من در غرب، اسلام را دیدم، ولی مسلمان ندیدم، این حرف درست نیست به این دلیل که همه اسلام آنچه او دیده نیست.
امام کاظم علیه السلام یاری دارند به نام مهران جمال که شتر کرایه میدهد. به امام گفتند مهران شترهای خود را به خلیفههای عباسی داده تا به حج برود. امام به مهران فرمودند شنیده ام شترهایت را به هارون، کرایه داده ای، گفت بله. فرمود امید داری که هارون زنده بماند تا بازگردد و پول تو را بدهد؟ گفت بله. فرمود به همین میزان به ظلمهای هارون شریکی چراکه تو راضی هستی یک ظالم زنده بماند تا بازگردد و پول تو را بدهد.
بخشی از اسلام این است که من طوری زندگی کنم که به ظالم کمک نشود. مقصود من این است که اگر در جهان غرب مثلاً اخلاقیات رعایت میشود آیا ظلم نمیشود؟ پس اینجور نیست که بگوییم اسلام دیدیم و مسلمان ندیدیم. اسلام میگوید حق نداری ظلم کنی. اینکه انسان یک بُعد از دین را ببیند، جفاست.
مهر
فرم در حال بارگذاری ...