موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"
بهترین دعا چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 11ام اسفند, 1392برخی از ما به انواع مختلف دعا میکنیم، سخن گفتن با خدا آزاد است، ولی ائمه هدی چگونه سخن گفتن را به ما تعلیم دادهاند تا بهتر به مقصود خود برسیم.
در طول تاریخ بسیاری از متون دینی از آفت تحریف به دور نماندهاند و در این جا سخن از نوع عامدانه آن است.
در ادامه در این زمینه به مطلب خلاصهشدهای از سخنان آیتالله آقامجتبی تهرانی که در تاریخ 1391/۰۴/۱۴ ایراد شده، اشاره میشود:
در روایتی حضرت امام صادق(ع) به یکی از یارانشان به نام “عبداللهبنسنان” فرمودهاند:
“در زمان غیبت، که دسترسی به امام نداری، گاهی در ذهنت راجع به امام شبهه پراکنده میکنند”
امام میفرمایند که “من یک دعایی یادتان میدهم که اگر این دعا را بخوانید، این شبههها در شما اثر نمیکند” این دعا دعای “غریق” است. یعنی کسی که این دعا را بخواند مانند کسی میماند که بهاصطلاح در آب افتاده و دارد غرق میشود و میخواهد کسی دستش را بگیرد.
حضرت میگوید بگوئید:
«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ»، دو جمله است، جمله اوّل؛ نامهای مقدس الهی است،
«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ»، جمله دوم؛
«ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»، خدا دستم را بگیر، دلم را بر دینت پابرجا بدار که این شبههها بر من اثر نکند.
عبداللهبنسنان میگوید: آقا این جملات را فرمودند بعد من بلافاصله گفتم:
«یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ» و در دعای آقا تصرف کردم.
چون آقا گفتند بگو:
«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»،
دعایی که آقا گفتند این بود. من «وَ الْاَبْصَارِ» را اضافه کردم. گفتم:
«یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»
حضرت به من رو کردند و فرمودند: “درست است که خدا “مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ” است، اما این جملاتی را که من میگویم، بگو و از خودت عبارت اضافه نکن و این “ابصار” را دیگر در آن نگذار.
این روایت، از نظر اعتقاداتتان خیلی مؤثر است.
برای اینکه در زمان غیبت امام زمان(صلواتاللهعلیه)، یک سری شبهات در شما اثر نکند، دستور این است. سند روایت هم خیلی خوب است. پس هر روز بگویید:
«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»،
دو سه ثانیه هم بیشتر طول نمیکشد. لذا اینرا هر روز بخوانید تا دلتان به امام زمان(صلواتاللهعلیه) قرص شود.
منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر حضرت آيت الله مجتبي تهراني
تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ
نوشته شده توسطرحیمی 9ام اسفند, 1392
شب و روز چشم انتظار ظهور مولایت صاحب الزمان باش.
انتظار، کيفيتي روحي است که موجب بوجود آمدن حالت آمادگي است براي آنچه انتظار دارند.و ضد آن يأس و نااميدي است. هر چه انتظار بيشتر باشد آمادگي بيشتر است.
هر چه عشق به «منتظر» افزون باشد آمادگي براي فرا رسيدن محبوب افزون مي گردد و دير آمدن و فراق محبوب دردناک مي گردد. تا بدانجا که انسان منتظر از خود بي خود مي شود و دردها و سختي هاي دردآور و مشکلات سخت خود را در راه محبوب حس نمي کند.همانند کسي که در پي شب پليدي، خسته از ظلمت و تاريکي چشم به افق دوخته و دميدن خورشيد را آرزو مي کند.
انتظار چه ويژگيهاي خاصي دارد؟
انتظار، در درجه نخست ويژه حيات و زندگي است. ماهيت زندگي انسان با انتظار و اميد به آينده عجين شده، به گونه اي که بدون انتظار، زندگي مفهومي ندارد.
هر انسان زنده اي که در انتظارهاي خويش، به تداوم حيات مي انديشد و بقاي خويش را انتظار دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستاي اين انتظار و در جهت متناسب با تداوم حيات قرار مي دهد.و لذا در روايات اسلامي مي بينيم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پيامبر (ص) شمرده شده است.
يعني ويژگي انتظار در عمل در راه رسيدن به حيات است تا پيروان مهدي (عج) بکوشند تا خود را به امامشان نزديک کنند و مانند او بينديشند و امت با امام در انتظار به سر برند، زيرا امام نيز در انتظار ظهور خود به سر مي برد.
جامعه منتظر، هر حادثه اي هر چند عظيم و ويرانگر، و هر عاملي هر چند بازدارنده و يأس آفرين، او را از تحقق هدف هاي مورد انتظار مأيوس نمي کند و همواره به امام خود اقتدا مي کند
امامي که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرن ها و عصرها استوار ايستاده است و ذره اي در اصالت راه و کار خود ترديد نکرده است.
امام مهدي (عج) مي فرمايند:
«… لإنّ الله معنا و لا فاقه بنا إلي غيره، و الحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنا… »(1):
چون خدا با ماست، نيازي به ديگري نيست، حقانيت با ما مي باشد و کناره گيري عده اي از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد.
آري! امام مهدي (عج) در چنين انتظاري به سر مي برد و با چنين ايماني در اين شب يلداي زندگي، استوار و تزلزل ناپذير ايستاده است.
و جامعه «منتظر» و امت چشم به راه نيز بايد اين ويژگي ها را در امام موعود و «منتظر» خويش خوب بشناسد و تا حد امکان مانند خود او در انتظار باشد..
مولاي ما!
«حتي ترانا و نراک»
انتظار: ديده به راه دوختن است،
لحظه شمارى كردن براى ديدار كسى يا انجام واقعه اى است،
به اميد كسى يا چيزى ماندن است،
چشم داشتن و توقّع كارى يا حادثه اى است،
نگران شخص عزيزى يا امر مهمّى بودن است.
انتظار: اميدوارى، چشم به راهى، آمادگى، نگرانى، چشم داشت و درنگ است.(2)
امّا انتظار مهدى(عليه السلام) : همه اين ها و فراتر از اين هاست
انتظار مهدى(عليه السلام):
ايمان به «غيب» اقرار به «ولايت» و باورداشت حق حاكميت «قرآن» است.
عصاره «يقين»، چكيده «تقوى» و خلاصه «عمل صالح» است.
عشق به «زيبايى ها»، التزام به «خوبى ها» و شوق به «كمالات» است.
«تلاش» براى «يافتن»، «مقاومت» براى «رسيدن» و «جهاد» براى «ساختن» است.
انتظار مهدى(عليه السلام) : روايت «اشتياق»، حديث «جستجو» و قصّه «وصل» است.
انتظار مهدى(عليه السلام) : اقتداى به او، بيعت با او، و سرسپارى به فرمان اوست. رمز پايدارى، سرّ استقامت و راز جانبازى در راه اوست.
انتظار مهدى(عليه السلام) : «عامل رشد»، «پشتوانه مقاومت و «ضامن پيروزى» پيروان امامت است.
انتظار مهدى(عليه السلام) : سنگربانى «عقيده»، مرزبانى «انديشه» و مبارزه در راه پاسدارى از «فرهنگ اسلام و ولايت» است.
انتظار مهدى(عليه السلام) :
انتظار روز ظهور اوست و انتظار روز ظهور او،
انتظار غلبه اسلام و قرآن است و انتظار غلبه اسلام و قرآن،
انتظار تحقق وعده هاى خداوند است.انشاء الله
پي نوشت ها :
1 . بحارالانوار، ج 53، ص 178
2 . با مراجعه به كتابهاى معتبر لغت، همچون: لسان العرب، مجمع
البحرين، مفردات راغب، المنجد، دهخدا، معين و … .
منبع: انتظار بهار و باران/واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران
اهمیت زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها
نوشته شده توسطرحیمی 6ام اسفند, 1392
قبل از ارتحال حضرت فاطمه معصومه (س)، از وجود مبارك امام صادق (ع) رسيده است كه از خاندان ما بانوي مكرّمهاي در قم دفن ميشود كه به شفاعت او شيعيان ما به بهشت ميروند (1).
بعد از جريان امام صادق (ع)، از وجود مبارك امام رضا (ع) رسيده است: اگر كسي فاطمة معصومه را زيارت كند، بهشت براي او ثابت است(2).
بعد از وجود مبارك امام رضا (ع)، از امام جواد (ع) رسيده است: اگر كسي عمّة مرا در قم زيارت كند، بهشت براي اوست (3).
اولويّت مالكيّت بهشت براي انسان مؤمن نسبت به ديگر درجات
اين احاديث گاهي قم را حرم اهل بيت ميدانند ؛ نظير آنچه كه از امام صادق (ع) رسيده است : حرم من و حرم فرزندان من قم است (4).
گاهي اين احاديث پيام ديگري دارند و آن اينكه به شفاعت اين بانو، شيعيان به بهشت ميروند. گاهي پيام ديگر حديث اين است: اگر كسي اين بانو را زيارت كرد، بهشت براي او ثابت است. و گاهي هم تعبير برتر و بالاتري است، و آن اينكه: (فَلَهُ الجَنَّه).
تعبير فَلَهُ الجَنَّه غير از تعبير ورود بهشت است، غير از تعبير ثبوت بهشت است. در آن روايت اوّل كه از وجود مبارك امام صادق (ع) رسيده است، فرمود: به شفاعت اين بانو شيعيان ما وارد بهشت ميشوند. ورود در بهشت به معناي اقتدار در بهشت نيست ؛ ورود در بهشت مستلزم شفاعت كردن نيست ؛ حداكثر آن است كه خود انسان وارد بهشت ميشود. ولي تعبير (فَلَهُ الجَنَّه) بالاتر از تعبير ورود در بهشت است. يعني اگر كسي اين كريمة اهل بيت را عارِفاً بِحَقِّهَا (5)زيارت كرد، مالك بهشت ميشود ؛ فَلَهُ الجَنَّه.
تعبير قرآن كريم هم دربارة بهشتيها متنوّع است ؛ گاهي قرآن كريم بيانش اين است: اگر كسي فلان عمل خير را انجام داد به بهشت ميرود ؛ گاهي ميفرمايد: بهشت مال اوست. اگر تعبير اين بود كه با فلان عمل صلاح و فَلاح وارد بهشت ميشود، نميتوان از او استفادة شفاعت كرد. ولي اگر تعبير قرآن اين بود كه اگر كسي فلان كاري را انجام داد، بهشت مال اوست ؛ فَلَهُ الجَنَّه. اگر بهشت مِلك و مُلك بهشتي شد، او مجاز است به اذن خدا عدّهاي را هم به همراه خود ببرد. بنابراين اين مربوط است به درجات زيارت اين بانو.
بهره مندي همة انسانها از بهشت به واسطة زيارت كريمة اهل بيت (س)
گر چه در مستحبات سخن از تعدّد مطلوب است، ولي اگر كسي خواست آن بهرة نهائي را از زيارت كريمة اهل بيت ببرد، بايد عارِفاً بِحَقِّهَا باشد. چون نُصوصي كه دربارة فضيلت زيارت كريمة اهل بيت (ع) وارد شد، دو طائفه است ؛
- طائفة اُولي مطلق است كه اگر كسي اين كريمه را زيارت كرد، وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّه(6)و مانند آن.
- طائفه ثانيّه مقيّد است كه دارد: مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّهَا. چون معمولاً در مستحبات تعدّد مطلوب مطرح است، و نه وحدت مطلوب ؛ اينچنين نيست كه ثواب زيارت مخصوص عارفان اهل بيت باشد، و ديگران طرفي نبندند ! بلكه همگان بهره ميبرند ؛ منتها عارفان به حق ولايت بهرة بيشتري را نصيب خود ميكنند، و ديگران بهرة ضعيفتر و متوسط تر.
اگر دربارة كريمة اهل بيت (س) گفته شد: به شفاعت اين بانو شيعيان ما به بهشت ميروند ؛ تنها بهشت بعد از مرگ مراد نيست ! هم بهشت بعد از مرگ مراد است، هم بهشت قبل از مرگ. بهشت بعد از مرگ روشن است، در قبال جهنّم است ؛ امّا بهشت قبل از مرگ همان معرفت و حكمت است كه در قبال جهالت است.
چگونگي اطلاق ” حكمت ” بر بهشت در بيان نبوي (ص)
مرحوم صدوق (رض) در كتاب شريف اَمالي، آن احاديث معروفِ دربارة أنتَ يا عَلِيُّ بابُها را كه نقل ميكند، اين حديث نوراني را هم نقل ميكند كه وجود مبارك رسول اكرم (ص) به امير المؤمنين (ع) فرمود: أنَا مَدينَهُ الحِكمَهْ وَ هِيَ الجَنَّهْ وَ أنتَ يا عَلِيُّ بابَها (7). من شهر حكمتم، و حكمت بهشت است، و تواي علي دَرِ اين بهشتي. در قبال حكمت، سفاهت است ؛ و سفاهت، دوزخ است. يك سفيه در دوزخ قرار دارد ؛ و حكمت، بهشت است. و در دنيا انسان حكيم، فقيه و متخلّق در بهشت است. اگر طبق آن روايتي كه از امام صادق (ع) رسيده است كه به شفاعت كريمة اهل بيت شيعيان ما به بهشت وارد ميشوند ؛ اختصاصي به شفاعت بعد المُوت ندارد ! هم شفاعت بعد از مرگ را شامل ميشود، هم شفاعت قبل از مرگ را. به بركت اين بانو، عدّة زيادي به علوم الهي بار يافتهاند.
از وجود مبارك امام رضا (ع) رسيده است كه ادب زيارت قبور ائمه (ع) چنين است:
وقتي انسان به مشهدي از مشاهد مشرّفه بار يافت، بگويد:
اَلسَّلامُ عَلي مَحالِّ مَعرِفَهِالله (8). اگر اينها محلّ معرفت خدايند، و معرفت خدا حكمت است، و حكمت جنّت است ؛ پس اُنس به مزار اينها سبب ورود در بهشتِ حكمت خواهد بود.
* پاورقي:
(1) ر. ك: سفينه البحار / جلد 2 / صفحة 376
(2) ر. ك: وسائل الشيعه / جلد 14 / صفحة 576 ـ بابُ اِستحبابِ زِيارَهِ قَبرِ فاطمه بِنتِ مُوسي بن جعفر (ع) بِقُم
(3) ر. ك: وسائل الشيعه / جلد 14 / صفحة 576
(4) ر. ك: بحار الأنوار / جلد 60 / صفحة 216
(5) مستدرك الوسائل / جلد 10 / صفحة 368
(6) مستدرك الوسائل / جلد 10 / صفحة 368
(7) الأمالي لِلصدوق / صفحة 388
(8) عُيون أخبار الرِّضاء (ع) / جلد 2 / صفحة 271
برای زیارت آنلاین حرم حضرت معصومه(س) روی عکس زیر کلیک نمایید.
اگر فلش پلیر ندارید…
جهت دريافت نرم افزار Flash Player براى مرورگر Internet Explorer اينجا كليك كنيد جهت دريافت نرم افزار Flash Player براى مرورگر Mozilla Firefox اينجا كليك كنيد
دعاى مستجاب حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
نوشته شده توسطرحیمی 2ام اسفند, 1392دعایی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا علیها السلام تعلیم نمود و فرمود:
اى فاطمه آيا دعائى به تو بياموزم كه هر كس آن دعا را بخواند مستجاب شود و در خواننده آن زهر و سحر و جادو اثر نكند و شيطان نتواند متعرض او شود و دعايش برنگردد و حوائجى كه مايل است خداوند آنها را برآورده سازد همه اش اعم از حوائج دنيوى و يا اخروى انجام گيرد؟
گفتم: آرى، اى پدر، به خدا سوگند كه اين براى من از دنيا و مافيها بهتر است، فرمود: چنين بگو:
يَا اللَّهُ ، يا أَعَزُّ مَذْكُورٍ وأقدمه قُدْماً فِي الْعِزَّةِ وَ الْجَبَرُوتِ ،
يَا اللَّهُ ، يَا رَحِيمُ كُلِّ مسترحم وَ مَفْزَعُ كُلِّ مَلْهُوفٍ ،
يَا اللَّهُ يَا رَاحِمَ كُلِّ حَزِينٍ يَشْكُو بَثَّهُ وَ حُزْنُهُ إِلَيْهِ ،
يَا اللَّهُ يَا خَيْرَ مَنْ طَلَبَ الْمَعْرُوفِ مِنْهُ وَ أَسَرَّ فِي الْعَطَاءَ ،
يَا اللَّهُ يَا مَنْ تَخَافُ الْمَلَائِكَةُ المتوقدة بِالنُّورِ مِنْهُ ،
أَسْأَلُكَ بِالْأَسْمَاءِ الَّتِي تَدْعُو بِهَا حَمَلَةَ عَرْشِكَ ، وَ مَنْ حَوْلَ عَرْشِكَ .
يُسَبِّحُونَ بِهَا ، شَفَقَةً مِنْ خَوْفِ عَذَابِكَ ،
وَ بِالْأَسْمَاءِ الَّتِي يَدْعُوكَ بِهَا جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلَ واسرافيل ،
إِلاَّ أَجَبْتَنِي وَ كَشَفَتْ يَا الهي كُرْبَتِي وَ سَتَرْتَ ذُنُوبِي ،
يَا مَنْ يَأْمُرُ بالصيحة فِي خَلْقِهِ ، فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ،
أَسْأَلُكَ بِذَلِكَ الإسم الَّذِي تُحْيِي بِهِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمُ ،
أَنْ تُحْيِيَ قَلْبِي وَ تَشْرَحَ صَدْرِي وَ تَصْلُحَ شَأْنِي .
يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالْبَقَاءِ ، وَ خَلَقَ لبريته الْمَوْتِ وَ الْحَيَّاتِ ،
يَا مَنْ فَعَلَهُ قَوْلِ ، وَ قَوْلُهُ أَمْرٍ وَ أَمَرَهُ مَاضٍ عَلَى مَا يَشَاءُ ،
أَسْأَلُكَ بالإسم الَّذِي دَعَاكَ بِهِ خَلِيلِكَ ، حِينَ أُلْقِيَ فِي النَّارِ ،
فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ قُلْتُ يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ ،
وبالإسم الَّذِي دَعَاكَ بِهِ مُوسَى ، مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ .
وبالإسم الَّذِي كَشَفْتَ بِهِ عَنْ أَيُّوبَ الضُّرَّ ،
وَ تُبْتَ بِهِ عَلَى دَاوُدُ ،
وَ سُخِّرَتْ بِهِ لِسُلَيْمانَ الرِّيحُ ، تَجْرِي بِأَمْرِهِ وَ الشَّيَاطِينِ ، وَ عَلِمْتُهُ مَنْطِقَ الطَّيْرِ ،
وبالإسم الَّذِي وَهَبَتْ بِهِ لِزَكَرِيَّا يَحْيَى ،
وَ خَلَقْتُ عِيسَى مِنْ رُوحِ الْقُدُسِ مِنْ غَيْرِ أَبُ ،
وبالإسم الَّذِي خُلِقَتْ بِهِ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ ،
وبالإسم الَّذِي خُلِقَتْ بِهِ الرُّوحَانِيِّينَ .
وبالإسم الَّذِي خُلِقَتْ بِهِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ ،
وبالإسم الَّذِي خُلِقَتْ بِهِ جَمِيعِ الْخُلُقِ ، وَ جَمِيعُ مَا أَرَدْتَ مِنْ شَيْءٍ ،
وبالإسم الَّذِي قَدَّرْتَ بِهِ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ ،
أَسْأَلُكَ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ لِمَا أَعْطَيْتَنِي سُؤْلِي وَ قُضِيَتْ بِهَا حَوَائِجِي .
وَفِي نُسْخَةٍ أُخْرَى : فَإِنَّهُ يُقَالَ لَكَ : يَا فَاطِمَةُ نَعَمْ نَعَمْ .
«اى خداوند، اى عزيزترين ياد شده ، سابقه دارترين دارندگان عزت و شكوه،
اى خداوند، اى رحم كننده هر خواهان رحمت،
اى پناهنده اندوهگين، اى خداوند اى مهربان به هر غمگين كه از غم و اندوهش به تو شكوه مى برد
اى خداوند، اى بهترين كسى كه نيكى و خوبى از او خواسته مى شود، و عطا و بخشش را پنهان مى دارى،
اى خداوند، اى كسى كه ملائكه افروزاننده نور از او مى ترسند، به آن اسمى كه حاملا عرشت تو را بدان اسم مى خوانند و اطرافيان عرشت از ترس عذاب تو در آن تو را تسبيح مى كنند، و به آن اسامى كه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل تو را بدانها مى خوانند از تو درخواست دارم كه جواب مرا بدهى خداوندا غم و اندوهم را برطرف ساز، گناهانم را بپوشان، اى خداوندى كه دستور صيحه در بين آفريدگان مى دهى و همه گان از خواب سر برمى دارند، از تو درخواست مى كنم به همان اسمى كه استخوانهاى پوسيده را زنده مى گردانى، اينك قلبم را زنده، سينه ام را گشاده و كارم را اصلاح فرمائى.
اى كسى كه بقاء و دوام را مخصوص خود گردانيده و براى مخلوقاتش مرگ و حيات را آفريده است، اى كسى كه فعلش قول و قولش امر و امرش بر هر چيز بخواهد گذارا است، از تو درخواست مى كنم به آن اسمى كه ابراهيم خليل تو، به هنگامى كه در آتش افكنده شد تو را بدان اسم خواند و تو او را اجابت فرموده و گفتى: اى آتشى سردى و سلامتى براى ابراهيم باش و به آن اسمى كه موسى عليه السلام تو را از طرف راست كوه طور خواند و دعايش را اجابت نمودى و به آن اسمى كه بدان ضرر و آفت را از ايوب عليه السلام دور ساختى و بر داود توبه بخشيدى و براى سليمان باد را به فرمانش به حركت در آوردى و شيطان ها را در تسخيرش قرار دادى و نطق پرندگان را به او آموختى، و به آن اسمى كه يحيى را بدان اسم به زكريا بخشيدى و عيسى را بدون پدر از روح القدس خلق كردى، و به آن اسمى كه عرش و كرسى را بدان آفريدى و به اسمى كه روحانيين جن را با آن خلق كردى و به اسمى كه جن و انس را بدان آفريدى و به اسمى كه تمام مخلوقات و هر آن چه كه اراده كردى به وجود آوردى و به اسمى كه بدان بر همه چيز توانائى، از تو مى خواهم به اين اسماء كه سوال و خواسته مرا به من ببخشائى و حوائجم را برآورده سازى».
اگر تو اى فاطمه اين دعاء را بخوانى به تو گفته مى شود اى فاطمه، آرى، آرى، بله، بله.
[ دلائل الامامه 6 و مهج الدعوات 139.]
مولودی های امام حسن عسگری (ع)+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 19ام بهمن, 1392
2. محمود کریمی |
||||
1 | شراب امشب من زجام دیگری است (جدید) | 538 | 0:01:31 | |
2 | ای شاه و مولا دلبند زهرا(جدید) | 1.97 | 0:08:37 |
4. حسن خلج |
||||
1 | دوم حسن خجسته شه عسگری لقب(جدید) | 713 | 0:03:01 | |
2 | دلم بدون حب تو به سینه منجلی(جدید) | 335 | 0:01:24 |
6. حاج منصور ارضی |
||||
1 | سلطان قلب من ، مولا امام حسن | 1.753 | 0:09:58 |
7. ابوالفضل بختیاری |
||||
1 | سامرایی ترین گدات منم | 1.681 | 0:09:33 |
8. مهدی مختاری |
|||||
1 | مولا مولا یا ابا المهدی (جدید) | 1,918 | 0:05:26 |
برای دانلود کردن مدیحه ها، روی آیکون کلیک راست نموده
و گزینه …Save Target As را انتخاب نمایید.
با تشکر ازAVINY.COM
————————————————————-
کتاب صوتی شبهای پیشاور+ دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 13ام بهمن, 1392شبهاي پيشاور
تولید نرم افزار پیام اعظم(ص) در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات +دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1392
در آستانه 17 ربیع الاول و میلاد پیامبر اکرم و امام جعفر صادق (علیهم السلام) نرم افزار مناسبتی «پیامبر اعظم» در مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات «حوزه علمیه قم» تولید و توزیع شد.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات «حوزه علمیه قم» در ادامه برنامه های خود جهت تولید نرم افزارهای کلاس کم حجم روز شنبه 28/10/92 از نرم افزار «پیامبراعظم» با موضوع زندگی، شخصیت و منزلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله ویژه ایام ربیع الاول، رونمایی نمود.
اين نرم افزار شامل حدود 250 پرسش و پاسخ در 15 موضوع می باشد. مجموعه ي حاضر در موضوع پیامبراعظم صلی الله علیه و آله از بانک سوالات این مرکز جهت استفاده در نرم افزار «پیامبراعظم» بهره برداری شده است.
موضوعات این نرم افزار عبارتند از:
1- فلسفه نبوت
2- ولادت و رحلت پیامبر اعظم
3- وحی و پیامبر اعظم
4- معجزات پیامبر اعظم
5- علم پیامبر اعظم
6- عصمت پیامبر اعظم
7- ویژگی های پیامبر اعظم
8- همسران پیامبر اعظم
9- پیامبر اعظم و اصحاب
10- پیامبر اعظم و خلافت
11- پیامبر اعظم و مخالفان
12- جنگهای پیامبر اعظم
13- پیامبر اعظم و آیین جهانی
14- پیامبر اعظم و خاتمیت
15- سایر مباحث
لازم به ذکر است، پیش تر پنج نرم افزار: غدیر (به مناسبت عید سعید غدیر)، خورشید نینوا (به مناسبت ماه محرم) و صبح بیداری (به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی)، کوثر (ویژه ایام فاطمیه) و فریضه انتخاب (ویژه انتخابات) در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه تهیه و تولید گردیده است.
علاوه بر اتقان بالای محتوای این نرم افزارها، حجم کم و عدم نیاز به نصب نرم افزار و سهولت در استفاده و دست یابی به محتوای مورد نظر از دیگر خصوصیات می باشد.
ﻣنبع:ﭘﺎﯾﮕﺎه اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ قم http://www.andisheqom.com
زمستان هم دلتنگ شماست!
نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1392
بهار نزدیک است ای بهار جانها
زمستان در حال گذر است و بهار طبیعت در راه
و هنوز جانها ی یخ بسته دلمان در انتظار آفتابت
غروب جمعه ها که می گذرد
فرصت دیدارمان صفر می شود
به گمانم آنقدر زیر صفر که فقط …
000
پروردگارا
یا عظیم الرجاء
ای آنکه همیشه رحمتت جاریست
دل را به امید مهربانیت خوش کرده ایم
«يا أَيهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ »
«اي عزيز! ما و خاندان ما را ناراحتي فرا گرفته»
سردی گناه
کوهی از یخ ساخته و …
دستمان خالیست
و چشم مان به نگاه حجتت ملتمسانه آرزومند است.
« فَأَوْفِ لَنَا الْكَيلَ وَتَصَدَّقْ عَلَينَا »
« پيمانه را براي ما کامل کن؛ و بر ما تصدق و بخشش نما »
ظهورش را برسان
تا با گرمای حضورش
… بلبل خوش نغمه و پر شور ،
دوباره بسراید ترانه،
بزند شاخه شکوفه، جوانه
که مرا زخم عمیقی است به سینه نشانه
و دلم آه !!!
فقط … !!!
دل نوشته از:رقیه رحیمی
ابن ابى الحديد در خوددارى علی عليه السلام از بيعت چه می گوید؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1392ابن ابى الحديد در اين مورد مى گويد:
روايات در مورد داستان سايبان بنى ساعده مختلف است و آن چه شيعة در اين باره گويد (و گروهى از محدثين اهل سنت نيز برخى از آن ها را گفته ، و بسيارى از آن ها را روايت نموده اند): اين است كه على عليه السلام از بيعت با ابى بكر خوددارى ورزيد، تا اين كه او را به زور از خانه بيرون كشيدند، و اين كه زبير بن عوام از بيعت با ابى بكر خوددارى نمود، و گفت : جز با على عليه السلام بيعت نخواهم كرد، و هم چنين ابوسفيان بن حرب ، و خالد بن سعيد بن العاص بن امية بن عبد شمس ، و عباس بن عبدالمطلب و فرزندانش ، و ابوسفيان بن حارث بن عبدالمطلب ، و همه بنى هاشم ، بيعت ننمودند.
و گويند؛ زبير، شمشير كشيد، و چون عمر در حالى كه گروهى از انصار و ديگران با او بودند، حضور يافت ، در ضمن سخنانى ، گفت : شمشير اين مرد را بگيريد، و آن را به سنگ بگوبيد، و گفته مى شود: عمر شمشير زبير را گرفت و به سنگ كوبيد و آن را شكست ، و همگى را جلو انداخته به نزد ابى بكر برد و آنان را وادار به بيعت نمود، و جز خواستند او را به زور، از آن جا خارج كنند، فاطمه عليهاالسلام خود را به در خانه رساند، و كسانى كه به دنبال على عليه السلام آمده بودند، چون صداى حضرت فاطمه عليهاالسلام را شنيدند پراكنده شدند، و دانستند كه على عليه السلام به تنهائى ، به آنان صدمه نخواهد زد، پس او را به حال خود گذاردند. و گفته شده است : او را نيز ضمن كسانى كه از منزل بيرون بردند، به نزد ابوبكر آورده و او بيعت نمود.
و ابوجعفر محمد بن جرير طبرى بسيارى از اين مطالب را روايت نموده است .
اما داستان آتش زدن ، و امور دردناك ديگر، و اين كه عمامه به گردن حضرت انداخته و او را كشان كشان بردند، و مردم دور او را گرفته بودند، بعيد است انجام شده باشد، و تنها شيعه هستند كه اين گونه مطالب را روايت نموده ، گرچه گروهى از اهل حديث از اهل سنت نيز همانند آن را روايت نموده اند، و ما اين گونه موارد را ذكر خواهيم نمود.(1)
ابوجعفر طبرى گويد: على عليه السلام و هيچ يك از بنى هاشم به مدت شش ماه با ابى بكر بيعت ننمودند… و على عليه السلام به دنبال ابى بكر فرستاد و به او پيغام داد كه به تنهائى به نزد او برود، و دوست نداشت كه عمر با او باشد، و به همين جهت عمر به او گفت : تنها به نزد على عليه السلام نرود، و ابوبكر گفت به تنهائى خواهم رفت ، و ممكن است آنان با من چه رفتارى داشته باشند؟
و بالاخره ابوبكر به نزد على عليه السلام رفت در حالى كه بنى هاشم گرد او فراهم آمده بودند… و على عليه السلام اظهار مى دارد ما در امر خلافت حقى داشتيم ، شما با ما از در استبداد وارد شديد، و خويشاوندى خود با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، و حق خودشان را يادآور شد، و همچنان على عليه السلام در اين باره سخن مى گفت ، تا اين كه ابوبكر به گريه افتاد.(2)
و طبرى در جاى ديگر گويد: فاطمه عليهاالسلام از ابوبكر دورى جست ، و با او سخن نمى گفت ، تا اين كه وفات يافت ، و على عليه السلام شبانه او را دفن نمود، و به ابوبكر اطلاع نداد، و تا هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام زنده بود، مردم على عليه السلام را ملاحظه مى نمودند، و چون وفات يافت ، مردم از او پراكنده شدند، و فاطمه عليهاالسلام به مدت شش ماه ، بعد از رحلت پدر بزرگوارش در ميان مردم درنگ داشت .(3)
پی نوشت:
1. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 21
2. تاريخ طبرى ، ج 2، ص 236
3. همان مدرك
سياهترين هفته تاريخ/ على محدث (بندرريگى )
صدقه دادن را شما به ما یاد داده اید...
نوشته شده توسطرحیمی 19ام دی, 1392
«يا أَيهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
فَأَوْفِ لَنَا الْكَيلَ وَتَصَدَّقْ عَلَينَا إِنَّ اللَّهَ يجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ»
(يوسف/88)
اي عزيز!
ما و خاندان ما را ناراحتي فرا گرفته، و متاع کمي با خود آوردهايم؛ پيمانه را براي ما کامل کن؛
و بر ما تصدق و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش ميدهد!»
پر کن دوباره کیل مرا ، ایهاالعزیز
دست من و نگاه شما ، ایهاالعزیز
رو از من شکسته مگردان که سالهاست
رو کرده ام به سمت شما ، ایهاالعزیز
جان را گرفته ام به سر دست و آمدم
از کوره راه های بلا ، ایهاالعزیز
وادی به وادی آمده ام از درت مران
وا کن دری به روی گدا ، ایهاالعزیز
چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
این کاسه را…… فاوف لنا ، ایهاالعزیز
ما جان و مال باختگان را رها مکن
بگذار بگذرد شب ما ، ایهاالعزیز
خالی تر از دو دست من این چشم خالی است
محتاج یک نگاه شما ، ایهاالعزیز