موضوع: "امام حسین علیه السّلام"
یاران امام حسین (علیه السلام) الگوی یاران امام مهدی (عج)
نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394یکی از نیازهای اساسی منتظران در عصر غیبت، لزوم برخورداری از الگوهای عملی، در مسیر خودسازی و نیز همراهی و مساعدت امام معصوم است، کسانی که توانسته باشند در عرصه عمل، برای تحقق اهداف و آرمان های امام خود، جان فشانی کنند و نمونه های روشنی در طریق اطاعت و سرسپردگی باشند و به راستی، چه کسانی شایسته تر از یاران امام حسین علیه السلام؟!
یارانی که امام خود را در تحقق بخشیدن به اهدافش یاری کردند؛ یاران بزرگ و مجاهدی که عقل بشری از درک مقامشان عاجز است؛ آن هایی که امام معصوم علیه السلام، در وصفیشان فرمود:
«فَإنی لا أعلمُ أصحاباً أوفی و لا خیراً أصحابی…؛
من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی شناسم.»[1]
در حقیقت یاران اباعبدالله علیه السلام، معیارهایی را در اختیار ما قرار داده اند تا به وسیله آن ها، خود را محک زده و با عمل به آن ها، خود را برای قیام جهانی و روز باشکوه ظهور، آماده تر سازیم.
معرفت و محبت
محبت، حالتی بین محب و محبوب است که اگرچه از درون و قلب، سرچشمه می گیرد، اما در ظاهر و افعال و اعمال محب، به روشنی بروز پیدا می کند. محبتی پایدار و حقیقی است که در پی معرفت باشد؛ چراکه هرچه شناخت بیشتر باشد، محبت شدیدتر و عمیق تر خواهد بود. راه ایجاد و تعمیق محبت به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آن است که انسان به صاحب الزمان به عنوان مطلوب کامل خویش، معرفت حاصل کند و ابعاد وجودش را بشناسد.
چهل روز اندوه
نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394درد، روایت هفتاد و دو ستاره خاموش را به توفان سپرده است .
چهل غروب، آسمان، خورشید را بارید.
چهل بار کوه، پژواک مظلومیت خون شهدا را به آسمان پاشید و گودال خون تراوش کرد.
چهل روز غم، دیوارهای کوفه را کوبید و نیزه ها، نیمه جان،
پا بر زمین زدند. به یاد آن روز که طنین «هل من ناصر » کسی، کائنات را می لرزاند .
این بار، تو باید قیام کنی
چشم هایت را باز کن؛ اینجا کربلاست .
آمده ای تا داغ نفس گیر آن ظهر را، با اشک هایت، مویه کنی .
چشم هایت، بغض فروخورده خاک را به فرات می سپارند .
نگاه کن، نخل های کمر خمیده، استقامتت را تحسین می کنند .
آتش از خاک می جوشد و صحرا هنوز بوی خون می دهد !
فرات، تنها شاهد این ماجراست؛ مگر می شود مشک ها را فراموش کند؛ یا لب های تشنه ای را که با حنجره سوخت باد، آب را فریاد می زدند؟ !
غم بر تارک دلت می وزد و هوای اسارتی را نفس می کشی که چهل سال، شکسته ترت کرده است .
شانه های صبرت را بگستران؛ چیزی از خاکستر خیمه ها نمانده؛ باد، همه را به تاراج برده است .
آمده ای تا بعد از چهل روز، بوی برادرت را نفس بکشی؛ تا محکم تر و استوارتر از پیش، در شام بایستی .
برو؛ وقت آن است که خطبه هایت را با تمام وجود فریاد بزنی .
دیگر نوبت آن است که عَلَم های افتاده را برافرازی. بلند شو؛ این بار تو باید قیام کنی !
شباهت های شهادت حضرت یحیی علیه السلام و امام حسین علیه السلام در منابع شیعه و اهل سنت
نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394بین امام حسین علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام ، شباهت های فراوانی، وجود دارد و نحوه شهادت شان، شبیه همدیگر است. از جمله، شقی ترین فرد سر مقدس آنان را از تن جدا نمود و برای فرد ناپاکی هدیه فرستاد و او نیز سر مقدس را داخل طشت طلا گذاشت.
حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یحیی بن زکریا علیه السلام از جهات گوناگون، مشابه یکدیگرند.
اصل این تشابه البته در حدیثی از امام صادق علیه السلام که شیخ عباس قمی آن را در کتاب منتهی الآمال، نقل فرموده، مذکور است. (محدث قمی، منتهی الآمال، ج 2، ص 1019).
محدث قمی پس از این حدیث فَإِنَّهُ (الحسین)، سَيِّدُ الشُّهَداءِ، وسَيِّدُ شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، وشَبيهُ يَحيَى بنِ زَكَرِيّا. (ابن قولویه، كامل الزيارات، ص 486، حمیری، قرب الإسناد، ص 99)، هشت وجه را برای این مشابهت احصاء و شمارش، کرده است. و با روایات متعدد از امام سجاد علیه السلام نقل است که پدر بزرگوارش در مسیر کربلا در هر منزلی از یحیی بن زکریا یاد می کرد:
فَما نَزَلَ مَنزِلًا ولَا ارتَحَلَ مِنهُ، إلّاذَكَرَ يَحيَى بنَ زَكَرِيّا عليه السلام وقَتلَهُ. مِن هَوانِ الدُّنيا عَلَى اللَّهِ أنَّ رَأسَ يَحيَى بنِ زَكَرِيّا اهدِيَ إلى بَغِيٍّ مِن بَغايا بَني إسرائيل. (شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 132).
ايشان در هيچ منزلى فرود نيامد و از آن جا بر نخاست، جز آن كه از يحيى بن زكريّا عليه السلام و شهادت او، ياد كرد. از پستی این جهان همین بس که سر یحیی را برای زن زناکاری از بنی اسرائیل هدیه بردند.
و از جملة شباهت های آن دو بزرگوار در این است که همنامی برای ایشان پیش از تسمیة آنها نبوده است و اینکه مدت حمل مادرانِ هر دو بزرگوار شش ماه بوده است (مجلسی، بحار الأنوار، ج 44، ص 201)، و هر دو را زناکاران کشته اند، و آسمان بر هر دو خون گریسته است ( تفاسیر قرآن ذیل دخان/ 29)، و سر مبارک هر دو را برای زناکاران و زنازادگان به پیش کش برده اند، و آن سرها تکلم کرده اند و سخن گفتند. و خداوند منتقم برای این هر دو شهید انتقام سختی از قاتلان گرفته است.
چه کسانی امام حسین(ع) را یاری نکردند؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام آبان, 1394از منظر جریانشناسی تاریخی، میتوان طیفها و افراد مختلف زمانهی سیدالشهدا علیهالسلام را در سه جریان کلی مورد بررسی قرار داد:
جریان اول
جریان سیدالشهدا علیهالسلام شامل خود ایشان و یارانی میشد که در صحرای کربلا بههمراه ایشان به شهادت رسیدند؛ افرادی که مبانی بنیادین و مبانی معرفتی خوبی داشتند و مسائل اسلامی را در دورهی خود بهخوبی درک کرده بودند. این جمع چون با استدلال و اندیشهی صحیح به مسئلهی امامت پی برده بودند، دیگر در هر مسئلهای با امام حسین علیهالسلام بحثوجدل نمیکردند و نگاه او را کاملترین نگاه نسبت به همهی مسائل و نسبت به همهی رجال آن عصر میدانستند، زیرا نگاهشان به مسئلهی امامت این بود که امام، معصوم از هرگونه خطا و اشتباه است، بیهوا و مؤمن راستین است، سخنش سخن خداست و در عینحال دشمنشناسی قوی و مسلط به مسائل روز و خلاصه حجت است.
در عینحال که نگاه و مبانی این افراد سالم بود، آنها عمل صالح و سالم هم داشتند. چون دید و نگاه سالم بهتنهایی انسان را حفظ نمیکند. چه بسیار افرادی که در روز عاشورا به حقانیت امام حسین علیهالسلام ایمان داشتند، ولی چون شکمهایشان از حرام پر بود، از قاتلان ایشان شدند. اما این افراد، هم نگاه و مبانی سالم داشتند، و هم عمل صالح.
جریان دوم
جریان دوم، جریان اموی به رهبری یزید بود که اساس آن برپایهی ظلم و فساد استوار بود. باطل بودن جریانی مثل یزید الان برای ما کاملاً روشن است، اما در آن دوره با همهی فسق و فجورهایش، شفاف نبود. منطق بنیامیه، منطق استکبار، منطق تفرعن و منطق قبیلهی برتر بود. نیازی به توضیح نیست که این منطق، منطق باطلی است و قدرتهایی مثل آمریکا، اسرائیل و انگلیس الان همان منطق بنیامیه را دارند و خود را برتر میدانند. میتوان گفت مبانی مدرن غرب، همان نگاه بنیامیه است، اما با تئوریپردازی قویتر و شیکتر. این تفکر باطل است و با فطرت انسانی تعارض دارد و جریان امام حسین در تعارض و تقابل با این جریان بود. تقابل جریان حسینی و اموی با یکدیگر کاملاً روشن است.
جریان سوم
اما در میان دو جریان فوق، جریان سومی وجود داشت که توجه به آن اهمیت ویژهای دارد. این جریان، جریان گسترده و بزرگی است که زیاد به آن پرداخته نشده است، ولی واقعاً نیاز به بحث دارد. این جریان، خود به چند دستهی کوچک تقسیم میشود. بسیاری از افراد این جریان کسانی بودند که در ظاهر یا حتی در مواردی در باطن، طرفدار و محب سیدالشهدا علیهالسلام و خیلی مواقع هم همراه اهلبیت علیهمالسلام بودند، اما این حب و ارادت مانند جریان رهروان سیدالشهدا علیهالسلام حب و ارادت تام نبود؛ بهطوریکه حاضر نشدند با نهضت عاشورا همراهی کنند. البته هر قسم از این جریان به یک دلیلی که ذکر خواهد شد، حاضر نبودند هزینهی قیام در کنار امام حسین علیهالسلام را بپردازند.
اسرار و آداب پیادهروی اربعین
نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1394
استادپناهیان:
اربعین مجلس روضهای است که خود امام حسین علیه السلام برگزار کرده.
شما باور میکنید که کسی هیئتداری کند، ولی برای اربعین کاری انجام ندهد؟!
چون یکدفعهای این سؤال پیش میآید که «اصلاً او برای چه هیاتداری میکند؟».
شما باورتان میآید کسی در طول سال برای امام حسین علیه السلام نذری بدهد، اما برای اربعین خرج نکند؟!
اصلاً باور میکنید یک چنین افرادی موجود باشند،
چون غفلت به این عظمت اصلاً امکان ندارد!
اربعین درِ خانۀ تک تک ما را زده است.
حجت الاسلام پناهیان در همایش زائرین و فعالین پیادهروی اربعین در مشهد سخنرانی کرد و به «اسرار و آداب پیادهروی اربعین» پرداخت. در ادامه گزارش مشروح این سخنرانی را میخوانید:
الف) برخی اسرار پیادهروی اربعین
1. اسرار معنوی اربعین / هرکسی با یکبار تجربه، آثار معنوی پیادهروی اربعین را در وجود خود احساس میکند
دربارۀ اربعین باعظمت حسینی، عرائض خود را به دو بخش عمده تقسیم میکنم: یکی اسرار اربعین و دیگری اداب اربعین. در باب اسرار اربعین، هم میشود به اسرار معنوی اربعین پرداخت و هم به اسرار اجتماعی، سیاسی و جهانی اربعین پرداخت. دربارۀ اسرار معنوی اربعین؛ وقتی انسان به عظمت ثواب پیاده رفتن برای زیارت امام حسین علیه السلام نگاه میکند، به این نتیجه میرسد که هیچ عملی پرثوابتر از این عمل برای مؤمنین، قرار داده نشده است. (امام صادق علیه السلام : مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حِجَّةً وَ عُمْرَةً؛ عوالیاللئالی/4/82) (مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ؛ کامل الزیارات/133) (مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ وَ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرْفَعُهَا وَ یَضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ؛ کامل الزیارات134)
واقعاً درک انسان از اسرار معنوی این سفر باعظمت عاجز میماند. فکر میکنم زیاد تبلیغات نیاز نداشته باشد، هر کسی تجربه کرده باشد، آثار باعظمت معنوی این پیادهروی باعظمت را در وجود خودش احساس میکند. وقتی کسی این تجربۀ معنوی را پیدا کرد، دیگر نیاز به تبلیغات ندارد. و این چیزی نیست جز کشش معنوی اربعین برای دلهای پاک و نورانی.
2. اسرار اجتماعی، سیاسی و تمدنی اربعین/ امام «وحدت گسترده» را علامت نصرت قطعی الهی و پیروزی میدانست
بنده از اسرار معنوی اربعین میگذرم، و به اسرار اجتماعی، سیاسی، جهانی و تمدنی اربعین میپردازم. حضرت امام(ره) یک مطلبی را در سال اول بعد از پیروزی انقلاب، 12 مرتبه در سخنرانی خود تکرار کردهاند و در سال دوم هم تحلیل همین مطلب را 12 بار تکرار کردهاند که این بسیار قابل توجه است. ایشان میفرمود: من زمانی در فرانسه به پیروزی انقلاب، معتقد شدم که از یک روستایی به من خبر دادند که در آن روستا آن عالِم ده جلو مىافتد و مردم دنبال او تظاهرات مىکنند و همان شعارهایی که در شهرهای بزرگ داده میشد، در آن روستا هم داده میشود. (صحیفۀ امام/8/224 و 6/490) امام(ره) میفرماید وقتی این داستان برای من نقل شد، به پیروزی انقلاب یقین پیدا کردم. چون با تبلیغات نمیشود یک ملتی را اینطوری به صف کرد که در هر کجا، یک شعار واحد را سر بدهند. لذا من این را علامت نصرت الهی دیدم و وقتی خدا اینچنین در دلها تحول ایجاد کند، این علامت یک پیروزی بزرگی است که خواهد رسید.
حضرت امام این مثال را هم مکرر بیان کردند که در تظاهراتهای قبل از پیروزی انقلاب، یک پیرزنی چند تا سکۀ دو ریالی در کاسهای ریخته بود و در کنار خیابان آورده بود که اگر انقلابیون نیاز به تلفن زدن پیدا کردند، از این پول خُردها به آنها بدهد.(صحیفۀ امام/7/265 و 9/407) حضرت امام اینها را نشانۀ نصرت الهی میداند و پای همین مثال، تحلیلهایی دارد.
از انحرافات وارداتی تا شناساندن حسین(علیه السلام) / بسیج جهانی در معرفی عاشورای حسینی/whoishussain ،Hussaininspires،hussaininspiresme
نوشته شده توسطرحیمی 9ام آبان, 1394همزمان با تلاش شیعه انگلیسی، اسلام آمریکایی و وهابیت برای از بین بردن فرهنگ حسینی علیه السلام اقدام هماهنگی توسط مسلمانان کشورهای اسلامی در جهت آگاه سازی غیرمسلمانان از قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام صورت گرفت.
همانطور که گفتهاند ماه همیشه پشت ابر نمیماند؛ افکار عمومی جهان نیز تا همیشه زیر سلطه رسانههای غربی و سایتها و شبکههای مبلغان تشیع انگلیسی باقی نمیماند و حقیقت چهره اصلی اسلام ناب محمدی(ص) خود را نشان میدهد.
در این میان بررسی داریم به آنچه که رسانهها و سایتهای غربی و شبکههای معاند مبلغان تشیع انگلیسی سعی در تحمیل آن به افکار عمومی جهان دارند و تلاشهای مردمی در مقابل شیعه انگلیسی، اسلام آمریکایی و وهابیت که به دنبال از بین بردن فرهنگ حسینی علیه السلام هستند.
نخستین و سادهترین اقدام معاندان روشن شدن جلوه حقیقی قیام سیدالشهدا علیه السلام در افکار عمومی جهان را میتوان با جستجوی کلمه ashura در موتور جستجو گر گوگل مشاهده کرد:
در ذیل تصویر یکی از علمای مورد حمایت ایالت متحده را مشاهده میکنید که از میهمانان ثابت صدای آمریکاست و به ترویج عقاید خرافی میپردازد، این فرد یکی از افرادی است که به تبلیغ قمهزنی میپردازد:
عاشورای 2015 از نگاه هافینگتون پست:
سایتهای معاند فارسیزبان که خود را در تبلیغ و مانور رسانهای مراسم انحرافی قمهزنی در ایران ناتوان دیدند سعی کردند اینطور القاء کنند که فرهنگ ایرانیها در عزاداریهای اباعبدالله الحسین علیه السلام تغییر کرده است:
نکته هایی از زیارت عاشورا
نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1394آیا به هنگام خواندن زیارت عاشورا به نکات زیر توجه می کنیم❗
✅1. زیارت عاشورا به دو قسمت تولی(سلام بر افراد جبهه ی حق) و تبری(لعن بر افراد جبهه ی باطل) تقسیم می شود.
✅2. در زیارت عاشورا می آموزیم عبادتی که با اطاعت نباشد فریبی بیش نیست زیرا انسان به وسیله عبادت توام با اطاعت است که میتواند به درجه عبد(بندگی)برسد.
✅3. در زیارت عاشورا یزید و شمر متهمان ردیف اول نیستند بلکه لعن اول متوجه پایه گذاران ظلم می باشد. پس یاد بگیریم که هر کار ساده یا مهمی که می خواستیم انجام دهیم آینده آن را تصور کنیم و بدون بصیرت هیچ اقدامی نکنیم. زیرا که می تواند موجب لعن خدا بر خود و خاندانمان شود.
✅4. در زیارت عاشورا آخرین نفرین بر «تابعین»است؛یعنی کسانی که به کشته شدن یاران خدا رضایت دارند. پس مواظب اعمالمان بلکه مواظب تایید کردن ها و رد کردن های زبانی خود باشیم. بدانیم که هر رای و نظر ما در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا.
✅5. در زیارت عاشورا کسانی که برای جبهه ی باطل اسب آماده کردند لعنت شده اند. پس مواظب کمک های مادی خود به این و آن باشیم؛ زیرا ما نیز در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا.
✅6. در زیارت عاشورا می آموزیم که گفتن یک مرگ بر دشمنان ولایت اهل بیت و یا یک درود بر پیروان ولایت اهل بیت، کافی نیست،بلکه باید صد مرتبه بگوییم تا تمام دوستان خدا و دشمنان خدا بفهمندکه خط و مرام ما چیست؟ پس با قدرت موضع خود را مشخص کنیم.
✅7. در زیارت عاشورا می آموزیم فدا شدن در راه خدا کافی نیست،بلکه باید فدا شدن ما بر محور ولی معصوم خدا باشد.(حَلَّت بِفَنَائِک)
✅8. در زیارت عاشورا می خوانیم که باید خانواده خود را آل رسول الله کنیم که اگر نکردیم جزء آل امیه وآل مروان و آل زیاد خواهیم شد.
✅9. در زیارت عاشورا هیچ سخنی از گروه سومی نیست (یا حق یا باطل) پس ما هر چه زودتر خط خود را مشخص کنیم (حسینی یا یزیدی) (مهدوی یا دجّالی)؟
✅10. از زیارت عاشورا می آموزیم که باید سه توانایی خود را ارزیابی کنیم:
• توانایی در تشخیص دوست و دشمن (جبهه ی حق و باطل)
• توانایی در یاری کردن دوستان خدا (تولی به جبهه ی حق)
• توانایی در مبارزه کردن با دشمنان خدا (تبری از جبهه ی باطل)
مصباح هدایت
نوشته شده توسطرحیمی 28ام مهر, 1394از القاب امام حسین (علیه السلام) « مصباح الهدی » است . بیش از چهل لقب برای سیدالشهداء (علیه السلام) نقل شده است . که یکی از آنها مصباح هدایت و کشتی نجات است . در حدیث است از رسول خدا صلی الله علیه و آله که در سمت راست عرش الهی نوشته است :
« اِن الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَةُ النجاة ». (1)
غیر از مقام امامت آن حجت الهی ، در شیوه زندگی و الهام بخشی راه و رسم جهاد و شهادت نیز ، آن حضرت راهنمای بشر است و در غرقاب هستی و طوفانهای اجتماعی ، کشتی نجات بخشی است که هر کس به ولای او چنگ زند ، از امواج بیدینی و ذلت نجات یافته به ساحل عزت و کرامت می رسد . چراغ حسینی در شب تاریک تاریخ ، همواره درخشان بوده و « راه » نشان داده است .
1 - مناقب ، ابن شهرآشوب ، ج 4 ، ص 78 .1284 - سفینة البحار ، ج 1 ، ص 257 ، ناسخ التواریخ ، ص 57 .
اشعار شب پنجم محرم؛ حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1394به مناسبت برگزاری سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، 40 قطعه شعر از شاعران آئینی برجسته و به نام کشور را با موضوع “حضرت عبدالله بن حسن(علیه السلام)"، به محبان آل الله (علیهم السلام) تقدیم می نماید.
هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند
باید عبداللَهی احساس خود ابراز کند
کیست این طفل که در کودکی اعجاز کند
قدرت فاطمی اش بُرده به بابا حَسَنش
کیست این طفل که تفسیر کند مردن را
سهل انگاشت به میدان عمل رفتن را
غیرت حیدری اش ریخت بهم دشمن را
یازده ساله ولی لایق رهبر شدنش
واژه ای نیست به مداحی این آزاده
چه مقامی است خدا داده به آقازاده
از کجا آمد و راهش به کجا افتاده
دامن پاک عمو بود از اول وطنش
بی زِرِه آمد و جان را زِ ره قرآن کرد
بی سپر آمد و دستش سپر جانان کرد
بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد
بی کفن بود ولی خون تنش شد کفنش
از حرم آمدنش لرزه به لشگر انداخت
جان خود را سپر جان عمو جانش ساخت
ای بنازم به مقامش که چه جایی جان باخت
مثل شش ماهه شده شیوۀ جان باختنش
بی درنگ آمد و بر پرچم دشمن پا زد
خوب در معرکه فریاد سرِ اعدا زد
بوسه بر روی عمو از طرف بابا زد
بوسه زد نیزۀ بی رحم به کام و دهنش
چه پذیرایی نابی است در این مهمانی
خنجر و نیزه و شمشیر و سنان شد بانی
عاقبت هم شده با تیر سه پر قربانی
پَرت شد با سرِ نیزه سوی دیگر بدنش
همچو بابا همه اسرار نهان را می دید
بر تن پاک عمو تیر و سنان را می دید
او لگد خوردن دندان و دهان را می دید
دید در هلهله ها ضربه به پهلو زدنش
مَحرم سِر شد و اسرار نهان افشا شد
دید تیر آمد و بر قلب عمویش جا شد
ذکر ((لا حول)) شنید و همه جا غوغا شد
در دو آغوش حسین و حسن افتاد تنش
تیغی آمد به سر او سر و سامانش داد
زودتر از همه کس رأس به دامانش داد
لب خندان پدر آمد و درمانش داد
مادرش فاطمه آمد به طواف بدنش
(محمود ژولیده)
وقتی «جبرئیل» پیامبر(ص) را از مصیبت کربلا آگاه کرد
نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1394مقتل خوانی:
جبرئیل به رسول خدا گفت: دوستش داری؟
فرمود: آری،
جبرئیل گفت: امت تو به زودی او را میکشند! اگر میخواهی خاک سرزمینی را که در آن کشته میشود به تو نشان میدهم.
فرمود: آری،
جبرئیل بالش را بر زمین کربلا گسترد و آن را به پیامبر نشان داد.
در میان حوادث تاریخ اسلام، حادثه شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و اصحاب پاک ایشان از اهمیت ویژهای برخوردار است. نوشتاری که در ادامه میخوانید برگرفته از کتاب «معالم المدرستین» علامه سیدمرتضی عسکری؛ مورخ و صاحبنظر برجسته تاریخ اسلام است که از منابع دست اول و استنادات بیشمار به منابع اهل سنت به رشته تحریر درآمده است.
«ابومخنف» نقل میکند: صبح که فرارسید امام پیاده شد، نماز گزارد و با شتاب سوار شد و یارانش را به سمت چپ کشید تا از سپاه حر جدا شوند؛ چراکه حربن یزید میآمد و راهشان را تغییر میداد و آنها راه حر را تغییر میدادند و هرگاه میخواست آنها را به سوی کوفه ببرد به شدت امتناع میکردند و پیوسته حرکت میکردند تا به نینوا رسیدند سرزمینی که حسین علیهالسلام در آن توقف کرد.
نقل میکند که ناگهان دیدند سواری مسلح و کماندار از کوفه میآید. همگی منتظر او شدند و چون به آنها رسید، به حرّبنیزید و یارانش سلام کرد و بر حسین(ع) و یارانش سلام نکرد. سپس نامه عبیداللهبنزیاد را به حر داد که در آن آمده بود: «اما بعد، نامهام که به تو رسید و فرستادهام را که دیدی، حسین را متوقف کن و جز در وادی خشک و بیآب و علف و بی در و دیوار متوقفش نکن. من به فرستادهام دستور دادم همراه تو باشد و از تو جدا نگردد تا وقتی که فرمانم را اجرا کنی و او خبرش را به من برساند. والسلام».
نقل میکند که حر نامه را خواند و به آنها گفت: «این نامه امیر عبیداللهبنزیاد است. به من دستور داده است تا در همان مکانی که نامهاش به من میرسد، شما را متوقف کنم و این فرستاده اوست که فرمانش داده از من جدا نشود تا دستورش را اجرا کنم، در این هنگام یزیدبنزیاد کندی، متوجه فرستاده ابنزیاد که از قبیله کنده بود شد و جلوی او ایستاد و گفت: «تو مالکبن نسیری؟» گفت: «آری!» گفت: «مادرت بر تو بگرید! این چه نامهای است که آوردهای؟!» او گفت: «پروردگارت را نافرمانی کردی و امامت را اطاعت کردی تا نابود شدی؟! ننگ و نار بدست آوردهای.» خدای عزوجل میفرماید:«جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ یوْمَ الْقِیامَةِ لَا ینصَرُونَ»…………….. «آنها را امامانی قرار دادیم که به جهنم فرا میخوانند و روز قیامت یاری نمیشوند! و امام تو چنین است.»