« نفوذ به قلب دشمن در سکوت کامل | كوچكی نفس » |
بازپرسي در قيامت
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395درس اخلاق مرجع عاليقدر حضرت آيتالله مظاهري«مدظلّهالعالي»
بسمالله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
بازپرسي در قيامت
بحث اين جلسه راجع به روايتي است که حضرت امام رضا«سلاماللهعليه» از قول پيامبراکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» نقل فرمودند:
«إِذَا کَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ لَا يَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّی يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِيمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت»[1]
در قيامت قبل از آن که کسي وارد حساب و کتاب شود، راجع به چهار چيز از او بازپرسي ميشود. اگر بتواند پاسخ قانع کنندهاي ارائه بدهد، به جلو ميرود و انشاءالله مورد شفاعت اهلبيت«سلاماللهعليهم» واقع ميشود. اما اگر قادر به پاسخگويي سؤالات اين بازپرسي نباشد، قيامت سختي خواهد داشت.
سؤال از چگونگي گذران عمر و جواني
بيش از نود درصد مردم عمر خويش را تلف ميکنند. از اين عمر بسيار ميشود استفاده کرد تا جايي که اگر کسي در راه مستقيم بيفتد و از عمر خويش به خوبي بهرهبرداري کند، ميتواند به مقام عنداللّهي برسد. مقامي که بهشت و نعمتهاي آن در مقابل او کوچک و ناچيز است. به چنين کسي خطاب ميشود:
«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»[2]
به واسطۀ عمر به جايي ميرسد که خداوند متعال به او ميگويد: «بيابيا پيش خود من بيا».
اما بسياري از مردم عمر خويش را هدر ميدهند و شقاوتمند ميشوند. هنگامي که به جهنّم ميافتند، درمييابند که چه بهرهاي ميتوانستهاند از عمر خويش ببرند و نبردهاند. از اينرو ناله و فرياد آنان بلند ميشود و افسوس ميخورند. قرآن کريم ميفرمايد:
«وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمينَ مِنْ نَصير»[3]
در جهنّم ميسوزند و التماس ميکنند که به دنيا بازگردانده شوند ولي التماس آنان ديگر نتيجهاي ندارد و ياوري پيدا نميکنند.
اگر براي ضرورت استفاده از عمر، فقط همين يک آيه را داشتيم، بس بود که بگوييم: عمر بسيار ارزشمند است. ارزش و منزلت عمر، به هيچ چيز ديگري قابل مقايسه نيست. حتي اينکه مشهور است ميگويند: «عمر طلا است»، جسارت به عمر است و از ارزش عمر ميکاهد.
لذا از همه به خصوص نسل عزيز جوان تقاضا دارم که به عمر خويش اهميّت دهيد. علّامۀمجلسي«ره» شصت و چهار سال عمر کرده است. ولي در اين شصت و چهار سال که حدود سي سال آن براي تحقيق و مطالعه مفيد است، خدمات فراوان و ارزشمندي ارائه کرده است. در حاليکه ايشان بنابر مصالح زمان خويش، مجبور بوده است با دربار صفويّه نيز ارتباط داشته باشد و بخشي از وقت خويش را در اين ارتباط صرف کند.
نظير علّامۀ مجلسي در بين علما و مراجع تقليد، فراوان وجود دارد. فصل مشترک سيرۀ همۀ آن بزرگواران اين است که از دقايق و لحظات عمر خويش، بهترين بهرهبرداري را کردهاند. نسل کنوني بايد پاسخ قانع کنندهاي در خصوص سؤالي که راجع به اتلاف عمر از آنان ميشود، ارائه کنند وگرنه در قيامت گرفتار ميشوند.
بسياري از مردم دچار روزمرّگي هستند. برنامۀ زندگي روزانۀ آنان فقط خوردن و خوابيدن و ارضاي غرايز است. بدتر از آن، سرگرم شدن به فيلمها و موسيقيهايي که اگر حرام نباشد، دستکم بيهوده است. چند ساعت يک خانواده صرف ديدن يک فيلم ميشود، اما به فکر خواندن نماز شب نيستند. براي شيعيان ننگ است که نماز شب نخوانند، اما متأسّفانه اهميّت لازم به نوافل و نماز شب و ارتباط با خداي متعال داده نميشود.
ضرورت صرف عمر و جواني در فراگيري علوم ديني
فراگيري علوم ديني در سه موضوع احکام، اخلاق و اعتقادات براي همه و به ويژه براي نسل جوان لازم است.
مسلمان بايد احکام دين خود را به خوبي بداند و به آن عمل کند. احکام رسالۀ عمليّۀ مرجع تقليد بايد به خوبي مطالعه شود.
دانستن اخلاق و عمل به آن، واجب است. همۀ افراد صفات رذيلهاي دارند که يکي از آن صفات رذيله براي بدبختي انسان کافي است. ريشهکن کردن رذائل و جايگزين کردن فضائل اخلاقي به جاي آن، براي همه واجب و لازم است. اما چه کسي ميتواند ادعا کند که در شبانهروز مقداري از وقت خويش را صرف اخلاق و خودسازي ميکند؟
در سورۀ شمس يازده قسم ياد ميکند و بعد ميفرمايد: «رستگاري فقط از آن کسي است که خودسازي کند». استاد بزرگوار ما، حضرت امام خميني«قدّسسرّه» ميفرمودند: «انسان بايد چهل سال خون جگر بخورد تا بتواند يکي از صفات رذيله را ريشهکند کند».
اعتقادات، تقليدي نيست؛ بلکه يقيني است. دستکم چهل مسئلۀ مهم اعتقادي وجود دارد که يک شيعه بايد با استدلال آن مسائل را بداند و بتواند در مقابل شبهات دشمنان دين و تشيّع ايستادگي کند.
دانستن اعتقادات، نياز به مطالعه و تحقيق دارد و يک شيعه بايد در عمر خويش براي يادگيري مسائل اعتقادي تلاش فراواني داشته باشد.
کسب مال حلال
اما صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند که به دست آوردن مال حلال مشکلتر از نبرد در جبهه است.
مُجَالَدَةُ السُّيُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ.[4]
کسب مال حلال بسيار مشکل است، اما از اوجب واجبات ميباشد. ثوابش هم بالاترین ثوابهاست. و کسب مال حرام، مانع بزرگي براي رستگاري انسان به شمار ميرود. مال حرام در اين دنیا بیبرکت است و موجب وزر و وبال است. در آخرت هم خداوند متعال قسم خورده است که از حرام و از مال مردم نمیگذرد. قرآن کريم میفرماید:
«إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ».[5]
حقّا كه پروردگار تو در كمينگاه است
از امام صادق«سلاماللهعلیه» پرسيدند: این کمینگاه یعنی چه؟ فرمودند: «مرصاد پلى بر راه بهشت است و هيچ بندهاى كه مظلمه و حق بندهاى بر گردن او باشد، نميتواند از آن عبور و تجاوز كند».[6]
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در نهجالبلاغه روی حلال و حرام خیلی پافشاری دارند. در یکی از جملات ميفرمايند:
«وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَاجُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُه»[7]
حقالنّاس نزد امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به اندازهای اهمیت دارد که ميفرمايد: به خدا قسم اگر عالم هستی را به من بدهند و بگویند حقالنّاس کن و ظلم کن به یک مورچه و پوست جو را از دهان مورچه بگیر، نمیکنم.
پیامبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» در يکي از آخرين روزهاي حيات خود به مسجد آمدند و فرمودند: «ای مردم اگر کسی حقی به من دارد بیاید بگیرد. من در روز قیامت نمیتوانم جواب حقالنّاس را بدهم». بعد روایت ثقلین که مهمترینِ روایات است خواندند و به منزل برگشتند. در آخرين لحظات حيات هم وضع حال آن حضرت وخيم بود، یک دفعه چشمها را باز کردند و فرمودند: عایشه هفت دينار از بیتالمال نزد توست، نزد علي بفرست تا به مصرف برساند. اين فرمايش پيامبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» سه مرتبه تکرار شد و در نهايت عايشه هفت دينار را به امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» تحويل داد و ايشان به مصرف رسانيد.[8]
این مطلب را باید جدی بگیریم و بدانیم حقالنّاس مشکل است. بدانیم که بدست آوردن مال حلال به خصوص در زمان حاضر خیلی مشکل است. رباخوردن و ربادادن و به خصوص اينکه ميخواهند با حيلههاي شرعي موش را آب بکشند و بخورند، امروزه عادي شده است. رشوهخواری و رشوه دادن نيز بسيار رايج شده است. فیصله دادن يک پرونده يا گشودن يک گره، بدون پارتیبازی یا رشوه مشکل است. لذا در زمان حاضر به دست آوردن حلال بسيار مشکل است، اما لازم است.
قرآن کريم میفرماید: در روز قیامت گروهي از مردم اعمال خويش را نظير گرد و غبار پراکنده مييابند:
«و قَدِمْنَا إِلىَ مَا عَمِلُواْ مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَّنثُورًا»[9]
يعني حرامخورها هرچه دارند به بستانکارها میدهند و سر خودشان بیکلاه میماند. امام سجاد«سلاماللهعلیه» میفرمایند: اگر هم بدهکار، حسنهاي ندارد یا کمبود دارد، از گناهان بستکار برميدارند و به پروندۀ او اضافه ميکنند.[10]
امروزه وضعيّت بازار بسيار نامطلوب است. گرانفروشی، احجاف و فروش کالاهاي نامرغوب به عنوان جنس خوب، در بازار شیعيان به وفور يافت ميشود. شیعه کيست؟ کسي که انصاف دارد. معنای انصاف چیست؟ انصاف این است که همه همانطور که دوست دارند با خودشان رفتار شود، با ديگران رفتار کنند. بازار با انصاف بازاري است که در آن احجاف، گرانفروشی، تقلب و حقهبازی نباشد، وگرنه کسب آن بازار مخلوط به مال حرام ميشود.
شخصي برای امام صادق«سلاماللهعلیه» مضاربه میکرد و اتفاقاً در مضاربۀ خود گرانفروشی کرد. وقتی پولها را خدمت امام صادق«سلاماللهعلیه» آورد و امام صادق فهمیدند که این گرانفروشی کرده، اصل پول خود را برداشته و سود حاصل از تجارت را در مقابلش ریختند و فرمودند: این پولها به درد ما نمیخورد؛ برای اینکه پولی است که در آن گران فروشی بوده است.[11]
سعدبنعبدالله میگوید در زمان امام حسن عسکری«سلاماللهعلیه» با احمدبن اسحاق که از وکلاي آن حضرت بود، بر ايشان وارد شديم و مشاهده کرديم که حضرت مهدي«روحيفداه» هم حضور دارند. احمدبن اسحاق، صد و شصت کيسه وجوه برّيهاي که شيعيان فرستاده بودند، در مقابل امام حسن عسکری گذاشت. امام يازدهم به فرزند خويش فرمودند: عزیزم اين وجوه را بردار. امام زمان«روحيفداه» گفتند: آيا شايسته است که دست پاک من به بعضی از این مالهای حرام برخورد کند؟ امام«سلاماللهعليه» فرمودند: حلال و حرام را از هم جدا کن. راوي ميگويد: حضرت بقيّة الله«روحيفداه» صاحبان آن صد و شصت کيسه را نام بردند، مقدار پول موجود در هر کيسه را فرمودند، وجوه حلال را از وجوه حرام جدا کردند و کيسههايي که در آن به سبب گرانفروشی، اجحاف و نظاير آن، مال حرام وجود داشت، برگرداندند و فرمودند: اين وجوه به درد ما نمیخورد.[12]
آثار سوء مال حرام
مطلبي که همه باید توجه داشته باشند این که مال شبههناک و چه رسد مال حرام، دل را سیاه میکند. قرآن کريم میفرماید: وای بر دلی که سیاه باشد. «فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ»[13] به تجربه اثبات شده است که یک غذای شبههناک انسان را از نماز شب بازمیدارد، چه رسد غذای حرام. تاريخ گواهي ميدهد پیغمبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» و ائمۀ طاهرین«سلاماللهعليهم»، فقهاي عظام، علماي ربّاني و مراجع تقليد پرهيز عجيبي از شبهه ناک داشتهاند.
جوانان عزیز: چرا امروزه پای منبرها خلوت است؟ چرا در وقت نماز مسجدها خلوت است و در خیابانها ترافیک عجیبی وجود دارد؟ چرا برخي از مردم حال نماز خواندن فرادا ندارند، چه رسد حال خواندن نماز جماعت در مسجد داشته باشند؟ واي بر غذاي حرام و شبههناک که عامل همۀ بدبختيها است. قرآن شريف ميفرمايد: وای بر تو که به نماز اول وقت و جماعت و در مسجد اهمیت نمیدهی.
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ».[14]
وای بر آن مسلمانی که در وقت نماز در مسجد نیست و غافل از نماز است. واي بر کسي که در وقت نماز، در ترافیک، در سینما و در مجالس لهو و لعب و امثال آن باشد. نباید این مطالب را ساده بگیریم. انسان اگر به غذای حرام و شبههناک اهمیت ندهد، دیگر حال نماز جماعت خواندن ندارد و میرسد به آنجا که نماز خواندن و روزه گرفتن برای او خیلی سنگین است. نماز را میخواند ولی میگذارد برای آخر وقت و خيلي سريع ميخواند. و این نماز خواندن که بايد يک مکالمه و يک معاشقه با خدا باشد، براي او سنگين است. «وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين».[15]
آثار سوء غذاي حرام و شبههناک فراوان است. گاهي غذاي حرام موجب شود که گناه براي انسان لذت داشته باشد. مثلاً از غیبت لذت میبرد، از نگاه به نامحرم لذت میبرد، از اختلاف بین زن و مرد لذت میبرد و میرسد به آنجا که گناه و معصیت در چشم او کوچک است.
از همۀ اینها که بگذریم این روایت حضرت امام رضا«سلاماللهعلیه»، يک هشدار جدّي است که در روز قیامت قدم از قدم برنمیدارد، مگر اینکه از او سؤال میکنند که این مال را از کجا آوردهای؟ و بايد پاسخ قانعکنندهاي براي آن داشته باشد که اگر نتواند بگويد از راه حلال به دست آوردهام، متوقّف ميگردد و قيامت سختي در پيش خواهد داشت.
چگونگي مصرف مال
سؤال ديگري که به دنبال آن سؤال، در قيامت از انسان پرسيده ميشود، اين است که مال را در چه مصرف کردی؟ انسان بايد در پاسخ به اين سوال بتواند بگويد که مال حلال خود را در راه حلال مصرف کردم و اهل تجمّلگرايي نبودم.
رواج مصرفگرایی و تجمّلگرايي در زمان حاضر عجیب است. ساده زیستی در زندگی مردم يا نیست يا کم است. شیعۀ امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه»، شیعۀ حضرت زهرا«سلاماللهعلیه»، بايد سادهزيست باشد. زندگی يک شيعۀ واقعي باید به اندازۀ ضرورت یا به اندازۀ رفاه باشد و اگر بالاتر از این باشد، مصرفگرایی است و گناه آن بسيار بزرگ ميباشد.
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، في سَمُومٍ وَ حَميمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ، إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفينَ، وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظيمِ» [16]
و ياران چپ، كدامند ياران چپ؟ در [ميان] باد گرم و آب داغ. و سايهاى از دود تار. نه خنك و نه خوش. اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند. و بر گناه بزرگ پافشارى مىكردند.
میفرماید که در روز قیامت دست چپیها چقدر شوم هستند و زیر دود جهنّم به سر ميبرند. چرا؟ برای اینکه مُترف بودند، مصرفگرا و تجمّلگرا بودند. بعد میفرماید که این مصرفگرایی و تجمّل گرایی آنان، موجب گناه روی گناه شد.
نکوهش تجمّلگرايي در ازدواج
امروزه بسياري از مردم راجع به ازدواجها تجمّلگرا هستند. بسياري از مهریهها خلاف شرع است. مجالس عقد و عروسي و وليمه که امروزه رايج شده است، غلط است و تجمّلگرايي است و گناه تجمّلگرایی بزرگ است. همگاني شدن زندگی مصرفی از نظر علم اقتصاد خطرناک است. اسلام میگوید همه باید سادهزیست باشند. البته سادهزیستی امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» و حضرت زهرا«سلاماللهعليها» را نيز از ما انتظار ندارند. بلکه از شيعيان انتظار ميرود از تجمّلگرايي و مصرفگرايي پرهيز کنند. بسياري از مهريهها، جهيزيهها و وليمههاي کنوني که در امر ازدواج صورت ميگيرد، ننگ برای شیعه است. در اثر رواج تجمّلگرايي در جامعه، بسياري از مردم با خانوادهاي که فقیر باشد و زندگي تجمّلي نداشته باشد، ازدواج نميکنند. و اين جوانان که در اثر تجمّلگرايي ديگران نميتوانند ازدواج کنند، اگر مرتکب گناهي شوند،گناه آن را براي کساني که به تجمّلات و تشريفات دامن ميزنند نيز مينويسند.
«من سن سنة سيئة كان عليه وزرها و وزر من عمل بها»[17]
تجمّلگرايي موجب پديد آمدن چشم و همچشمي در زندگي ميشود که مصيبت بزرگي است و موجب ضعف اعصاب ميشود. آيا کسي ميتواند ادعا کند که ضعف عصب ندارد؟ از کجا پیدا شده؟ از تجمّلگراییها، مصرفگراییها و چشم و همچشمي. وقتي خدا فراموش شود،مصرفگرايي و تجمّلگرايي ميآيد و ضعف عصب و خشم و غضب حاصل آن است. وقتي چنين شد، اختلاف خانوادگي پديد ميآيد. مثلاً مرد با یک ناملایمی در خانه عصباني میشود و همسر خود را به گریه مياندازد و زن نيز در اثر چشم و هم چشمي عصبي و افسرده ميشود.
لزوم الگوگيري جامعه از ازدواج اميرالمؤمنين علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
وقتی امیرالمؤمین«سلاماللهعلیه» به خواستگاری حضرت زهرا«سلاماللهعليها» آمدند، هیچ نداشتند. پیامبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» فرمودند چه داری؟ گفت: یک شتر، یک شمشیر و یک زره. فرمودند: زره لازم نداری، آن را بفروش و براي ازدواج هرينه کن. زره را پانصد درهم فروخت و پيامبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» نصف آن پانصد درهم را صرف تهيۀ جهیزیه کردند و با پول باقيمانده ولیمه دادند. جهیزیۀ حضرت زهرا«سلاماللهعليها» بسيار ضروري و ساده بود. و پيامبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» با مشاهدۀ آن جهيزيه گریۀ شوق کردند و فرمودند: الحمدلله، خدایا مبارک کن این جهیزیه را که بيشتر آن از گِل است.[18]
يک پيراهن نو هم براي آن بانوي دو عالم تهيّه کرده بودند که با آن لباس به خانۀ شوهر برود، ولي در راه پيراهن عروسي را به فقيري بخشيدند و با لباس قبلي به خانۀ شوهر رفتند و اميرالمؤمنين«سلاماللهعلیه» نيز اعتراضي نکردند.[19]
از ما انتظار ندارند که دقيقاًَ مثل معصومين«سلاماللهعليهم» عمل کنيم؛ نميتوانيم مثل آنان باشيم. اما بايد تجمّلگرا نباشيم و دستکم از اهلبيت«سلاماللهعليهم» سرمشق بگيريم.
آن ازدواج نوراني حضرت زهرا«سلاماللهعليها» و اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» بود و آن هم جهيزيه و وليمۀ آن ازدواج و آن هم انفاق در شب عروسي که بايد سرمشق همه باشد.
درس ديگري که آغاز زندگي ديگر آن دو نور مقدّس دارد، اينکه روز بعد از عروسي پيامبر اکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» به ديدار آنان آمدند و يک هديۀ ارزشمند به يادگار گذاردند که به همۀ دنيا و آنچه در دنيا است، ارزندگي دارد. فرمودند: این خانه کار دارد. کارهای داخل خانه برای زهرا و کارهای خارج از خانه برای علی باشد. وقتي پيامبر گرامي«صلياللهعليه وآله وسلّم» رفتند، حضرت زهرا«سلاماللهعليها» فرمودند: «به جز خدا کسي نميداند که من چقدر از هديۀ پدرم خشنود شدم».[20]
آيا زنان و دختران جامعۀ کنوني از اين رفتار حضرت زهرا«سلاماللهعليها» در رعايت حجاب و عفاف سرمشق ميگيرند؟
آيا جامعه و به خصوص جوانان، از ساده زيستي اهل بيت«سلاماللهعليهم» پيروي ميکنند؟ اگر چنين نيست، بايد بدانند که در قيامت قدم از قدم بر نميدارند، مگر بتوانند به سؤالي که راجع به نحوۀ کسب مال و نيز نحوۀ به مصرف رساندن آن، از آنان ميشود، پاسخ گويند و پاسخ آنان قانع کننده باشد./پايان- 24/11/1389
پينوشتها
=====================
- جامعالأخبار، ص 175
- فجر / 28-27
- فاطر / 37
- تهذيبالأحكام، ج 7، ص 13
- فجر / 14
- مجمع البيان في تفسير القرآن، ج10، ص: 739
- نهجالبلاغة، حکمت 224
- الطبقاتالكبرى،ج2،ص: 184
- فرقان / 23
- البرهان في تفسير القرآن، ج4، صص 734-735
- تهذيبالأحكام، ج 7، ص 13
- بحارالانوار ج 52، صص 81-78
- زمر / 22
- ماعون / 5-4
- بقره / 45
- واقعه / 46-41
- الفصولالمختارة، ص 136
18. المناقب، ج3، ص 352-353
19. نزهة المجالس، ج 2، ص 226
- قربالإسناد ، ص 25
پایگاه اطلاع رسانی آية الله ظاهری
فرم در حال بارگذاری ...