« دریافت فایل اصلاحی نرم افزار پاسخقدری تأمل! ای عزیز مسئول »

تحليل روان شناختي افزايش سن ازدواج و نقش آن در انحرافات اخلاقي جوانان

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مهر, 1392

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):

جامعه‌ى اسلامى، بدون بهره‌مندى كشور از نهاد خانواده‌ى سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امكان ندارد پيشرفت كند.

مقدّمه

نياز جنسي، بخش جدايي ناپذير ماهيت زيستي، رواني و اجتماعي آدمي را تشكيل مي دهد و روشن است كه كيفيت ارضاي اين نياز نقش بسيار مهمي در سلامت و بهداشت رواني فرد و جامعه دارد. بر اساس آموزه هاي ديني، اگر اين نياز به صورت شرعي و معقول (ازدواج) و در زمان مناسب ارضا شود، باعث آرامش خاطر، رشد شخصيت و نيز استمرار حيات بشر مي شود، و اگر امكان ارضاي صحيح آن فراهم نيايد به صورت انحرافات جنسي و بي بند و باري هاي اخلاقي نمودار خواهد شد.

در سال اخير، آمارها منحني هاي رو به رشد و مشابهي را در زمينه انحرافات و بي بند و باري هاي اخلاقي در ميان جوانان نشان مي دهند. اين رشد غيرطبيعي و هماهنگ مي تواند حاكي از عوامل ساختاري همانند باشد. به طور قطع نمي توان يك عامل را علت انحرافات اخلاقي و بي بند و باري جنسي جوانان دانست; در بيشتر موارد، تركيبي از چند عامل وجود دارند. با اين وجود، برخي مطالعات عوامل خاصي را به عنوان عوامل مؤثر در ميزان بروز بي بند و باري جنسي جوانان شناسايي كرده اند. در اين مقاله سعي شده است اين ايده توضيح داده شود كه بي بند و باري هاي جنسي و انحرافات اخلاقي جوانان تا حد زيادي ناشي از فراهم نبودن شرايط ازدواج براي جوانان يا به تعبير دقيق تر، افزايش سن ازدواج است.

اين مقاله، ابتدا هنجار ديني سن ازدواج و عوامل مؤثر بر افزايش سن ازدواج را مورد بررسي قرار مي دهد. سپس به رابطه، افزايش سن ازدواج با انحرافات اخلاقي و جنسي مي پردازد و در پايان، براي مقابله با انحرافات اخلاقي و رسيدگي به مشكل ازدواج جوانان راهكارهايي را ارائه مي دهد.

 

افزايش سن ازدواج; مسئله اجتماعي

همان گونه كه بيان شد، هدف اصلي اين تحقيق وارسي و آزمون اين فرضيه است كه بالا رفتن سن ازدواج باعث افزايش نرخ انحرافات اخلاقي و بي بند و باري هاي جنسي در ميان جوانان شده است. بدين منظور، ابتدا بايد نشان دهيم كه سن ازدواج در دهه هاي اخير افزايش يافته است. اولين گام، تعريف شاخصي براي اندازه گيري سن ازدواج است و گام بعدي، تعيين هنجار در اين زمينه; چرا كه صرف نشان دادن افزايش يا كاهش سن ازدواج بدون تعيين هنجار، معناي خاصي در برنخواهد داشت.

الف. مقياس هاي اندازه گيري سن ازدواج

در مطالعات كلان نگر (macroscopic) مهم ترين شاخصي كه در دست رس پژوهشگران قرار دارد، تحقيقات تجربي و نظرسنجي هاي انجام شده در زمينه هاي موردنظر است.

پژوهش ها نشان مي دهند در كشورهاي در حال توسعه و از جمله ايران، متوسط سن براي ازدواج جوانان در دهه هاي اخير افزايش يافته است.1 به عنوان مثال، پژوهشي در اين خصوص حاكي از آن است كه ميانگين سن ازدواج در ايران براي پسران در سال هاي 1354، 25 سال بوده است، در حالي كه بعد از آن (به جز در سال 1365) اين روند افزايش داشته است. اين تحقيق نشان داده است سن ازدواج دختران از سال 1354 تا 1380 به طور مداوم سيري صعودي داشته است.2

تحقيقاتي چند كه جنبه نظرسنجي دارند نيز افزايش سن ازدواج را نشان داده اند. نظرسنجي هاي انجام شده اخير در تهران حاكي از آنند كه جوانان پسر سن ايده آل براي ازدواج را بالاي 26 سال مي دانند. اين امر بالا رفتن سن ازدواج را نسبت به فضاي سنّتي جامعه، كه معمولا ازدواج ها زير 20 سال انجام مي شده، نشان مي دهد. سن ازدواج براي دختران در اين تحقيق، 21 تا 25 سال گزارش شده است.3

به يقين، اگر تحقيق ديگري در اين زمينه انجام شود، رشد بيشتري را نشان خواهد داد. علاوه بر مطالعات نظام مند، موردپژوهي ها و يافته هاي باليني نيز نشان مي دهند كه امروزه جوانان ديرتر ازدواج مي كنند.

تحقيقات تجربي، ميانگين اجتماعي را مبناي قضاوت درباره افزايش يا كاهش نرخ سن ازدواج در نظر مي گيرند. اما با تفحّص در آموزه هاي ديني به الگوهاي ديگري برمي خوريم كه بر اساس آن ها مي توان درباره افزايش يا كاهش سن ازدواج قضاوت نمود.

صفحات: 1·


فرم در حال بارگذاری ...