« نامه ناخوانده | مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم » |
توصیه رهبر معظم انقلاب به جوانان
نوشته شده توسطرحیمی 14ام دی, 1395جایگاه قشر جوان در دیدگاه مقام معظم رهبری همواره حائز اهمیت بوده و به بهانه مناسبتهای مختلف ایشان با بیانات ارزشمند خود جوانان جامعه کشور را مورد هدایت قرار دادهاند، گزیدهای از آن را در ذیل میخوانید:
بهترین راه فلج کردن ملتها،فلج کردن جوانان است
امروز سیاست مشترکی در همهی دنیا، به وسیلهی مراکز معینی دنبال میشود. این سیاست عبارت است از اینکه جوانان را تا خرخره در شهوات و غرایز جنسی و فساد اخلاقی غرق کنند. این یک سیاست رایج در دنیاست و شامل شرق و غرب میشود؛ هر منطقهای آن را با هدفی خاص دنبال میکند. مراکزی که این سیاستها را طراحی میکنند، وسایل و ابزار آن را هم بهطور فراوان فراهم میکنند. این مراکز بهطور عمده شامل مراکز اقتصادی صهیونیستی و قدرتطلبان بینالمللی است که چشم به سرچشمههای ثروت در کشورهایی دوختهاند که غالبا عقبافتاده و فقیر و ضعیفند و منابع ثروت بسیاری دارند. برای به چنگ آوردن این منابع ثروت، مهمترین مانع، ارادهی ملتهایی است که این منابع متعلق به آنهاست. برای فلج کردن ملتها، بهترین راه، فلج کردن جوانان است؛ چون جوانان نیروی فعال هر کشورند.
برای فلج کردن جوانان بهترین راه آلوده و زمینگیر کردن آنها به وسیلهی فحشا، مستی و مواد مخدر است. در کشورهای غربی این سیاست به این دلیل دنبال میشود که جوانان مزاحم صهیونیستها نشوند. داستان تسلّط شبکهی بینالمللی صهیونیسم بر مجلس، پارلمان، دولت، مسؤولان و بهطور عمده سیاستهای بسیاری از کشورها - بهویژه کشورهای غربی - بسیار شگفتآور و عجیب است. اگر در کشوری، یک فرد با انگیزههای ضدصهیونیستی برای مسؤولیتی سیاسی انتخاب شود، آنقدر شبکههای صهیونیستی به شکلهای گوناگون بر او و افکار جامعه فشار میآورند که وی نمیتواند به مسؤولیت خود ادامه دهد و مجبور به استعفا و کنارهگیری میشود.( بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان ۱۳۸۱/۱۲/۰۶)
جوانی سرچشمه فیاض تمام نشدنی از نیروست
دانشگاه یک محیط تراکم نیرو است؛ این نیروها ناشی از دو عنصر اصلی است: یکی اصل جوانی است، که من عقیدهام این است خیلی از جوانها خودشان قدر نیروی جوانی را نمیدانند؛ یعنی هنوز کشف نکردند توانائی بیحد و حصری را که در محیط جوان وجود دارد.
جوانی یک سرچشمهی فیاض تمامنشدنی از نیرو است. عنصر دوم، خود مسئلهی علم و دانش و دانشجوئی است. خود دانشجوئی به انسان توان میدهد. توجه به علم، توجه به دانش، خودش توانافزا و توانآفرین است. البته بر این دو عنصر اضافه کنیم فضائی را که انقلاب به وجود آورد؛ و اگر بخواهیم با نگاه حداقلی نگاه کنیم، انقلاب این فضا را در محیطهای جوان و محیطهای دانشجوئی، حداقل تشدید و مضاعف کرد. یعنی حالت نشاط، سرزندگی، دوری از دلمردگی، اعتماد به نفس، در محیط دانشجوئی زیاد است. بنابراین ما هرچه از دانشجوها توقع داشته باشیم، کارهای سخت را از آنها بخواهیم، متوجه آنها بکنیم، توقعات ارائه بدهیم، به نظر من پرتوقعی نیست. کارهای زیادی میشود انجام داد. ما یک جریان سیال و نیروی تمامنشدنیای داریم که اگر چنانچه این نیرو آزاد و هدایت شود، میتواند کشور را به طور کامل آباد کند.(بیانات در دیدار دانشجویان ۱۳۹۱/۰۵/۱۶)
نردبان دانشگاه و هوشیاری جوانان
آمریکاییها بهتدریج فهمیدهاند که علت ایستادگی ملت، باورها و اعتقادات دینی است به همین علت، امروز با ابزارهای جدید، این اعتقادات و ارزشها را آماج حمله قرار دادهاند اما دانشآموزان، دانشجویان و همهی جوانان ما، این حیله را بیاثر خواهند کرد. دشمن تلاش فراوان میکند دانشگاهها را مانند دوران ننگین رژیم پادشاهی به پلی به سمت غرب تبدیل کند، اما با هوشیاری جوانان عزیز ما، دانشگاهها به نردبانی به سمت آرمانهای بلندمدت تبدیل شدهاند و جوانان ما، این موقعیت تأثیرگذار را حفظ میکنند.(دیدار دانشآموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۰۸/۱۲)
مساله جوانان باید مسئلهای ملی شود
مسأله جوانان در کشور ما، باید به یک مسأله حقیقتا ملی تبدیل شود. همه باید در قبال این مسأله احساس مسؤولیت کنند؛ هم دولت، هم روحانیت، هم بسیج، هم سازمانهای ورزشی و هم صدا و سیما. همه دستگاههایی که در زمینههای مربوط به جوانان میتوانند نقشی ایفا کنند، باید درخصوص مسأله جوانان در این کشور احساس مسؤولیت کنند.
من میخواهم امروز با حضور در این مجلس و با طرح مسأله جوانان و با سخن گفتن رودررو با جوانان، این پیام را به همه مسؤولان برسانم که باید مسأله جوانان، نیازهای جوانان، آینده جوانان و برنامهریزی برای جوانان را یک مسأله درجه یک و جدی به حساب آورند. این اجتناب ناپذیر است. مطالبی مانند “امید ملت” و “آینده کشور” مکرر درباره جوانان گفته میشود. اینها مطالب راستی است، اما تکراری است.(بیانات در دیدار با جوانان در مصلای بزرگ تهران ۱۳۷۹/۰۲/۰۱)
کشور به جوانانی دارای بازوان قدرتمند نیاز دارد
امروز کشور به جوانهایی نیاز دارد که بتوانند بازوان پرقدرتی باشند برای پیشرفت کشور، سرشار از انگیزهی ایمانی، بصیرت دینی، همت بلند، جرئت اقدام، اعتمادبهنفس، اعتقاد به اینکه “ما میتوانیم"، امید به آینده، افقهای آینده را روشن و درخشان دیدن، روح استغناء -نه به معنای اعراض از فراگیری از بیگانگان، که این را ما هرگز توصیه نکردهایم و نمیکنیم؛ حاضریم شاگردی کنیم پیش دیگران که از ما بیشتر بلدند- روحیهی استغناء از تأثیرگذاری، تحمیل و سوءاستفادهی از انتقال دانش که امروز در دنیای دانشمند که دنیای قدرت استکباری است این معنا رایج است -این روحیهی استغناء باید در جوان وجود داشته باشد- روحیهی فهم درست از موقعیت کشور که ما در کجا هستیم و کجا میخواهیم برسیم و چگونه میتوانیم این راه را طی کنیم -که در بیانات امروز این اساتید، نکات روشنی در این زمینه حقیقتا وجود داشت- قاطع بودن در برابر دستاندازی، تجاوز و خدشهدار کردن استقلال ملی؛ ما به جوانهایی با یکچنین روحیههایی نیاز داریم. این روحیهها را، این امتیازات را استادها میتوانند در نسل جوان مشغول تحصیل و علمآموز کشور، القا کنند و تزریق کنند و بهوجود بیاورند؛ استاد این است؛ البته با روش، با منش، نه با درس اخلاق.
توصیه نمیکنم که اساتید علمی، کلاس اخلاق بگذارند برای دانشجو؛ این یک کار دیگری است. اساتید ما با رفتار خودشان، با اظهارات خودشان، با منش خودشان، با اظهار عقیدههایی که در زمینههای مختلف میکنند، میتوانند این تأثیرات را در دانشجوی خود، در جوان امروز القا کنند و بهوجود بیاورند و خلق کنند. اینکه ما گفتیم اساتید فرماندهان جنگ نرمند، این به این معنا است. اگر آن جوان -همچنانکه ما عرض کردیم- افسر جوان جنگ نرم است، استاد، فرمانده او است و این فرماندهی به این صورت است.(بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها ۱۳۹۴/۰۴/۱۳)
آمریکاییها دلشان میخواهد جوانهای ما نسبت به دشمن خوشبین باشند
دشمن، افسر جنگ نرم ما را، که جوانها هستند، یک جور میپسندد، جمهوری اسلامی یک جور میپسندد. این را که در جمهوری اسلامی بر روی تدین، پاکدامنی، پارسایی و پرهیز از افراط غرایز تکیه میشود، حمل نکنند بر تعصب و، به قول خودشان، دگماندیشی و تحجر و مانند اینها؛ نه، این شیوهی تربیتی است، این برگرفته و برخاستهی از تعریف افسر و فرمانده جنگ نرم است. یکی از عرصههای چالش ما با آمریکا این است. آمریکاییها دلشان میخواهد جوانهای ما آن شجاعت را نداشته باشند، آن امید را نداشته باشند، آن انگیزه را نداشته باشند، آن تحرک را نداشته باشند، آن توان جسمی را نداشته باشند، آن توان فکری را نداشته باشند، نسبت به دشمن خوشبین باشند، نسبت به فرماندهی خودی و عقبهی خودی بدبین باشند؛ جوان ما را دشمن اینجوری میپسندد.
هدف تبلیغات رادیویی و تلویزیونی و اینترنتی دشمن و همهی کارهای گوناگونی که میکند، که مخاطبش جوانهای ما باشند، این است؛ جوان ایرانی را میخواهد تبدیل کند به آنچنان عنصری؛ عنصری که نه ایمان درستی دارد، نه شجاعت آنچنانی دارد، نه انگیزهای دارد، نه امیدی دارد؛ میخواهد تبدیل کند به این. جمهوری اسلامی درست نقطهی مقابل [است]؛ میخواهد این جوان تبدیل بشود به یک عنصر فعّال و اثرگذار.(بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان ۱۳۹۵/۰۲/۰۱)
نه آقا!
بعضی دل خوش کردند و گفتند هر چه از انقلاب دورتر بشوید، انقلاب کمرنگتر خواهد شد. می بینند که نشد. آن اراده هایی که میایستد و اعلام میکند که در مقابل تهدید ابرقدرت زیاده طلب جهانی از چیزی نمی ترسد، همین اراده هاست؛ همین هایند؛ و جوانهایی که پشت سر اینها آمده اند.
امروز نسل جوان ما در برابر هر امتحانی مثل همان نسل جوان دوران جبهه است. بعضی با دیدن یک ناهنجاری در یک دختر یا پسری در خیابانی یا در محیطی، فورا قضاوت می کنند که نسل جوان ما از بین رفت؛ نه آقا! آن وقت هم داشتیم. نسل جوان، نسل جوانِ مؤمنی است. در آزمونهای دشوار است که یک ملت را می توان شناخت؛ یک ملت در آزمونهای دشوار خودش را نشان می دهد. نخبگان یک ملت تأثیر خودشان را در سرنوشت کشورشان آن وقتی می توانند نشان دهند که آزمایشهای دشوار پیش بیاید.
جوانهای عزیز بدانند که شناسنامه ی یک ملت و یک قوم با این چیزها تعیین می شود؛ اینهاست که تعیین کننده است؛ اینهاست که اگر امروز شما آن را ساختید، فردای خوبی در اختیار شماست. کسانی که در دنیا به جایی رسیدند و ملتهایی که عظمتی کسب کردند، این طوری کسب کردند. البته اکثر آن ملتها امیدی به سرنوشت شخصی خودشان بعد از پایان این دوران حیات ظاهری نداشتند؛ خیلی هایشان هم امید به آینده نداشتند؛ اما شما دارید. “انّ اللَّه اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأنّ لهم الجنّة"؛ این جان را خدای متعال با بهشت معامله می کند. “هی فلا تبیعوها بغیرها"، مبادا این جان با ارزش انسانی را به غیر بهشت بفروشید. ارزش جان شما بهشت است. جان شما ارزشی به قدر بهشت دارد.(بیانات در دیدار خانوادههای شهدا و ایثارگران استان سمنان ۱۳۸۵/۰۸/۱۸)
جوانان پایه های اصلی انقلاباند/دشمن روی جوانان سرمایه گذاریهای زیاد میکند
شما دانشجویان و دانشآموزان و جوانان، برای نسل آینده و دورهی بعد، پایههای اصلی انقلابید. امروز هم شما در انقلاب تأثیر زیادی دارید؛ چون جوانید. امروز هم شما در جبههی سیاسی و نظامی و سازندگی و هر جای دیگر که بتوانید حضور داشته باشید، عنصر فعال انقلابید؛ اما فردا شما پایههای انقلاب هستید. امروز، عناصر مؤثرید؛ ولی فردا ستونهای انقلاب هستید. توجه کنید انقلاب را با ریشهها و مبانی فکری و منطقیش، بدرستی بشناسید.
امروز که یازده سال از آن روزهای خونین میگذرد، نسل جوان ملت ایران حقندارد آن روزهای سیاه قبل از آن را از یاد ببرد. در حرکت عظیم ملت ایران، نسل جوان باید پیشرو باشد. برای نسل جوان - بخصوص نسل جوان دانشجو - بی تفاوتی و خونسردی جایز نیست. آن جوانی که به سرنوشت کشور نیندیشد و حوادث و خصومتهایی را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهی میشود، نبیند و نسبت به آنها نجوشد و نخروشد، آن جوان لایق این نیست که نام جوان شهروند یک ملت انقلابی را روی خودش بگذارد. روح جوان، آن روح پر تپشی است که در سختیها، بهداد کشور و ملت رسید و آنها را نجات داد.
جوان نسل امروز، از این جهت که در دورانی مثل دوران سیاه خفقان و اختناق رضاخانی و محمدرضاشاهی نبوده، شانس آورده است. سختیهایی که جوانان آن روزگار تحمل کردند، هیچ وقت نباید از یاد جوانان امروز برود. البته، این فداکاری مخصوص ملت ما هم نبود؛ جوانها و نوجوانهای ملتهای دیگر هم، در دوران اشغال کشورشان و یا در دوران اختناق حاکم بر ملتشان، فداکاریها کردند.
امروز، شما جوانان وظیفه دارید انقلاب را با همهی وجود، تا اعماق جانتان نفوذ و رسوخ بدهید و مفهوم انقلاب و مبانی فکری آن را از بن دندان درک کنید و برای هنگامی که این ملت بدان احتیاج دارد و در دو صحنه مبارزه میکند، آن را در خود ذخیره کنید. صحنهی اول، صحنهیی است که انقلاب را از لحاظ اقتصادی یا نظامی و یا سیاسی تهدید میکند که باید آن ذخیره را برای دفاع از انقلاب و کشورتان - به هرگونه که زمان و موقعیت اقتضا میکند - بهکار بندید. صحنهی دوم، صحنهی سازندگی است. بهترین سازندگان، سازندگان انقلابیند. بهترین پدیدآورندگان دنیای آباد باغ انقلاب، کسانی هستند که از انقلاب جوشیدهاند و انقلاب در جان آنها رسوخ کرده است. شما جوانان باید برای این دو صحنه، خودتان را هر لحظه آماده داشتهباشید.
من بهعنوان فردی که جریانها را میشناسد و از جریانهای جهانی و پشت پرده و توطئههای دشمن آگاه است و از اول انقلاب با آنها سروکار داشته است، میگویم که جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایهگذاریهای زیادی میکند؛ حواستان جمع باشد. عدهیی را به بیتفاوتی میکشاند و عدهیی را دلسرد و مأیوس میکند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا میکند؛ همچنان که امید اینگونه است. در مقابل یأسی که دشمن میخواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.
جوانی که مظهر طهارت و صفا و پاکی است، دشمن میخواهد او را به فساد و بیصفایی و ناپاکی - در انواع مختلفش - بکشاند. همچنین عدهیی را با تزریق تأملات و تفکرات غلط سیاسی، از راه صحیح منحرف کند. اوایل انقلاب، عدهیی جوان در این کشور پیدا شدند و اسلحه به دست گرفتند و با دولتی انقلابی - که شرق و غرب با آن مبارزه میکرد - جنگیدند! دشمن، در مغز این بیچارهها و طفلکها، فکر غلط سیاسی تزریق کرده بود. در همین دانشگاه تهران، در سال 58 و 59، دانشجو سنگرسازی کرد و اسلحه بهدست گرفت و به سمت دولت و ملت انقلابی تیراندازی کرد. این کار، با کدام مقیاس قابل فهم و باور است؟! دانشجویی که باید در برابر دشمنان انقلاب سینه سپر کند و سپر بلای این انقلاب بشود، خودش بلایی به جان این انقلاب شد! این، اصلاً قابل باور نیست؛ اما اتفاق افتاد.
البته، انقلاب موج خروشانی است که هر چیزی بخواهد با او مقابله کند، آن را تحمل نمیکند. انقلاب، آنها و بزرگتر از آنها را با خودش برد. بعضی توانستند با جریان انقلاب همسو شوند و بالاخره خودشان را به نحوی با انقلاب همراه کنند و نجات پیدا کنند؛ امّا عدهیی دیگر هم در این اقیانوس موّاج غرق و نابود شدند و صد البته، نابودی معنوی از نابودی جسمی خطرناکتر است.
امروز، هر اندیشهیی که جوان را دچار این احساس بکند که از مسؤولان و پیشروان انقلاب و مدیران کشور جداست، این اندیشه و تفکر، از نوع همان تفکرات سیاسىِ غلطِ تزریق شده است. امروز باید ملت و دولت، پشتبهپشت و دستبهدست هم و در کنار یکدیگر، با تمام توان تلاش کنند تا همهی طلسمهای استکبار و سلطه را بشکنند و از بین ببرند. این، صحنهی بسیار مهم و حساسی است. تفکری که شما را هدایت خواهد کرد و باید بکند، تفکر اسلامی است. باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامی و کار اسلامی، خیلی اهمیت بدهید.(بیانات در دیدار دانشجویان و دانشآموزان ۱۳۶۸/۰۸/۱۰)
جوانان خود را ذخیره ملی بدانند
مسؤولان و نظام اسلامی وظیفهی سنگینی بر عهده دارند. باید بستر آمادگی فرهنگی و اخلاقی را برای جوانان فراهم کنند؛ اما اولین مسؤولیت را جوانان بر دوش دارند. این مسؤولیت چیست؟ این مسؤولیت آن است که جوان به عنوان یک انسان، خود را امانت خدا و به عنوان یک جوان، ذخیرهی ملی بداند. دشمنان تلاش میکنند این جوان را با مواد مخدر و به شهوات و مسکرات آلوده کنند و با پرداختن به چیزهایی که او را از پیمودن این راه طولانی به سوی قلههای سعادت و افتخار باز میدارد، مشغول و سرگرم نمایند تا در نهایت فاسد شود. جوان بایستی در خود و محیط پیرامونش ایمان و معرفت و اراده را تقویت کند. یکایک شما دختران و پسران باید در محیط دانشگاه، مدرسه، کار و تلاش اجتماعی و سیاسی مراقب باشید و از نفوذ فساد و رخنه کردن ترشحات آن جلوگیری کنید. باید نسبت به آن حساس باشید.(بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان ۱۳۸۱/۱۲/۰۶)
کشورهایی که جوان کم دارند، کارشان لنگ است/ مجبورند قرض بگیرند!
آن کشورهایی که جوان کم دارند - کمااینکه بعضی از کشورها امروز به خاطر بعضی از سیاستهای تنظیم نسل و خانواده و از این حرفها، دچار کمبود نسل جوان هستند - ولو در علم و تکنولوژی و ترقیات جلو باشند، کارشان لنگ است؛ مجبورند از کشورهای دیگر جوان قرض بگیرند! جوان و جوانی، یکی از درخشندگیهای آفرینش الهی است. دشمنان جوامع - از جمله جوامع اسلامی - این نکته را خوب تشخیص دادهاند و بخصوص روی آن انگشت گذاشتهاند. این مربوط به امروز نیست؛ از یک قرن پیش تاکنون اینگونه بوده است.
در کشورهای اسلامی، برای ضایع کردن نسل جوان، برنامهی همهجانبهیی شروع شد. میدانید که دوران استعمار - یعنی دستاندازی کشورهای غربی به کشورهای آسیایی و آفریقایی - نزدیک به دویست سال قبل شروع شد. آنها میدانستند که این وضع ادامه پیدا نمیکند، و اگر جوانان رشد کنند، بافرهنگ بشوند، با اراده باشند، نمیگذارند آب خوش از گلوی بیگانگان و چپاولگران پایین برود؛ لذا برای فاسد کردن نسل جوان برنامهریزی کردند. (بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۷۰/۰۸/۱۵)
جوانان بخوبی بار انقلاب را به پیش میبرند
نسل جوان، بار انقلاب را بر دوش داشته است و دارد و در آینده هم خواهد داشت. این مخصوص جوان دههی ۶۰ نیست؛ جوان دههی ۹۰ هم که شما هستید، بار سنگینی را بر دوش دارید. و من میبینم و مشاهده میکنم که بحمدالله جوان کشور ما، بخصوص جوانان دانشجو و تحصیلکرده، این بار را بخوبی پیش میبرند و انشاءالله به منزل خواهند رساند.
هم امروز که روز مجاهدت و ایستادگی و بصیرت و صبر در گذرگاه انقلاب است، و هم در آینده که مسئولیتها و مأموریتهای زیادی در عرصههای مختلف بر دوش شما جوانان خواهد بود - در عرصهی علمی، در عرصهی سیاسی، در عرصهی اجتماعی، در عرصههای دیپلماسی، در عرصههای اقتصادی و فنی و همهی عرصههای زندگی - نقش جوانان برجسته است. پس شما، هم امروز مسئول و مشغول تلاش هستید، هم انشاءالله در آینده چنین خواهد بود. بنابراین دیدار با جوانان، گفتن با آنان و شنیدن از آنان، دارای اهمیت است.(بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه ۱۳۹۰/۰۷/۲۴)
حضور گرمتان
گرمی تنور دلمان را می افزاید …
اجرتان باشهدا..
فرم در حال بارگذاری ...