« خدا اجازه نمیدهد... | نمی شود بدون رفع تبعیض به جنگ فقر و فساد رفت » |
حرف حق، با آرامش پیش میرود نه با شلوغکاری!+صوت
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
بعضیها وقتی احساس میکنند که در انتخابات موفق نخواهند شد، شلوغ میکنند و حرفهایی میزنند که چهرههای انقلابی را به واکنشهای تند وادار کنند! اینها میخواهند فضا آکنده از درگیری شود تا آن کسانی که خودشان میخواهند، در انتخابات برنده شوند! باید آرامش را حفظ کرد. |
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در ایام فاطمیه در مسجد سید اصفهان، با موضوع «هیجان سیاسی و آرامش انقلابی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه فرازهایی از «قسمت اول» این سخنرانی را میخوانید:
امام حسین علیه السلام میخواست در یک بستر اجتماعی که از «آرامش» برخوردار است قیام کند
- در قیام امام حسین علیه السلام مخالفت ایشان با یزید، صریح بود و دلائل ایشان هم برای مخالفتشان کافی بود. از اول معلوم بود که این حرکت حضرت، به درگیری و نبرد منجر خواهد شد، اما با این وجود، در وصیتنامه و همچنین در سیرۀ ایشان کاملاً مشخص است که ایشان میخواهند در یک بستر اجتماعی که از ویژگی «آرامش» برخوردار است قیام کنند.
ایشان در وصیتنامۀ خود، مختصات این قیام را توضیح میدهند و تصریح میفرمایند:
«إِنِّی لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً»(مناقبآلابیطالب/4/89)
من از سر بیهودگی، و از سرِ اینکه بخواهم فضا را بههم بزنم و فساد ایجاد کنم یا ظلمی بکنم، خروج نکردم؛ من بسیار آرام و متین قیام میکنم. من برای بههم ریختن اوضاع، حرکت نمیکنم، بلکه میخواهم به سیرۀ جدم و پدرم عمل کنم.
شفافیت و آرامش، دو ویژگی قیام امام حسین علیه السلام بود که در انقلاب ما هم بود
- برخی به امام حسین علیه السلام پیشنهاد دادند که «مخفیانه حرکت کنید تا دشمن دست شما را نخواند» اما ایشان قبول نکرد، بلکه از مسیری رفتند که مسیر اصلی بود و دشمن هر لحظه حرکت حضرت را رصد میکرد. ایشان خیلی شفاف و توأم با آرامش حرکت کردند.
- این دو ویژگی «شفافیت» و «آرامش» در نهضت سیاسی اباعبداللهالحسین علیه السلام کاملاً بهچشم میخورد. در انقلاب ما هم همین اتفاق افتاد.
آرامش، ویژگی برجستۀ انقلاب ما بود/ انقلاب ما اکثراً با شعار و تظاهرات جلو رفت، نه با درگیری و کشتار
- «آرامش» به نوعی، ویژگی برجستۀ انقلاب ما بود. انقلابی که اکثراً با شعار و تظاهرات جلو رفت، نه با درگیری و کشتار. رفتارهای تند و خشن در جریان انقلاب ما-علیرغم اینکه طبیعت انقلاب اینگونه است- کمتر بود.
- شاید الان جوانهای ما که برخی از تصاویر مربوط به دوران انقلاب را میبینند، تصور کنند در آن زمان، در همۀ خیابانهای تهران درگیری و شلوغکاری بوده است! شاید فکر کنند که کار انقلاب، فقط با کتککاری پیش رفته است!
- یکی از برجستهترین ویژگیهای انقلاب ما این بود که انقلاب آرامی بود، به حدی که کسی 12بهمن پیشبینی نمیکرد که ده روز بعد، یعنی در 22بهمن انقلاب به پیروزی میرسد! یک نمونه از این آرامش، همان دستوری بود که امام به مردم دادند و فرمودند: به سربازهایی که با اسلحه میآیند، گل بدهید!
جریانهای جدا شده از انقلاب، نوعاً با ناآرامی شروع کردند و کارشان به ناآرامی ختم شد
- بعد از انقلاب هم تحولات مثبتی که در انقلاب ما صورت گرفت، همه با آرامش توأم بوده است. ولی از آنطرف، جریانهایی که نسبت به انقلاب زاویه پیدا کردند و کمکم از انقلاب جدا شدند، نوعاً با ناآرامی شروع کردند و در نهایت هم کارشان به ناآرامی ختم شد؛ چرا که دیگر حرف منطقی و قابل اعتنایی برای مردم نداشتند. و میدیدند که مردم دیگر اقبالی به آنها نشان نمیدهند.
در قائلۀ 18تیر چون پیشبینی کرده بودند در انتخابات رأی نمیآورند، شلوغکاری کردند
- بنده قبل از قائلۀ 18 تیر، در دانشگاه به رفقا میگفتم: اینهایی که دارند تحت عنوان «اصلاحطلب» از انقلاب زاویه میگیرند، احتمالاً یک شرّی به پا میکنند. چون دیگر نمیتوانند کار خودشان را با آرامش ادامه بدهند؛ کسی حرفشان را گوش نمیدهد! البته بنده غیبگو یا پیشبینیکنندۀ آینده نبودم، اما میدیدم که اینها در فضای دانشگاه، دیگر حرفی برای گفتن ندارند! مثلاً یک جلساتی با تیترها بسیار تند علیه ولایتفقیه و نظام، برگزار میکردند و اشخاصی را برای سخنرانی دعوت میکردند که آنموقع خیلی مطرح بودند و الان خارج از کشور هستند، اما با اینحال، تعداد کمی از دانشجوها-در حدود بیست نفر- در آن جلسه شرکت میکردند! چون آنها منطقی نداشتند که حرفشان مورد قبول واقع شود.
- مثلاً میگفتند: «اگر مملکت را غربی کنیم، چقدر خوب میشود…» از جامعۀ مدنی صحبت میکردند اما دیگر کسی بحث جامعۀ مدنی را گوش نمیکرد. آنها چون با آرامش، داشتند کمکم حذف میشدند، لذا شلوغ کردند. در بدنۀ مردم شلوغ کردند و کارشان نگرفت. وقتی دیدند که شلوغکردنشان در بدنۀ مردم نگرفت، رئوسشان در مجلس شلوغ کردند، چون در آستانۀ انتخابات بعدی مجلس، پیشبینی کردند که رأی نمیآورند! و دیدید که عملاً هم رأی نیاوردند، چون فضا اصلاً مناسبشان نبود، شعارهایشان دیگر نمیگرفت، لذا یک شلوغکاری سیاسی کردند و در مجلس تحصن کردند. اما باز هم با آرامش با آنها برخورد شد.
نانِ بعضیها در شلوغ کردن و هیجانات سیاسی است/ انقلاب ما یک انقلاب عقلانی است که کارش در آرامش پیش میرود!
- فتنۀ 88 نیز-در این زمینه- یک مثال برجسته است که با «شلوغکاری» و با یک حرف بیمنطق، قشونکشی خیابانی کردند و گفتند: «ما باید حقمان را بگیریم!» ولی در آن هشت ماه که این شلوغکاریها طول کشید، باز هم با آرامش با آنها برخورد شد. لذا آمار تظاهراتهای آنها، بهسرعت کم شد. و بعد آنها دوباره در تظاهراتهای خود شروع به «کشتهسازی» کردند تا اوضاع را شلوغتر کنند.
- آنها نانشان در شلوغکردن است، نان بعضیها در هیجانات سیاسی است! در حالی که انقلاب ما یک انقلاب عقلانی است، که کارش فقط در آرامش پیش میرود!
دوقطبی شدن، شور انتخاباتی را بالا میبرد اما شعور انتخاباتی را کاهش میدهد
- چرا رهبر انقلاب فرمودند «دو قطبی شدن صلاح نیست»؟ (دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور؛ 05/07/95) چون دو قطبی شدن هم یک نوع هیجان سیاسی کاذب ایجاد میکند، اگرچه موقتاً ممکن است آراء را افزایش دهد و شور انتخاباتی را بالا ببرد، ولی شعور انتخاباتی را قطعاً کاهش میدهد!
- از برخی انتخاباتها، اخباری هست که نشان میدهد، بعضیها وقتی متوجه میشوند که در انتخابات رأی نمیآورند، قبل از انتخابات یکی دوتا موضوع را مطرح میکنند که از نظر فرهنگی بتواند حزباللهیها را یکدفعهای بشوراند و بتواند چهرههایشان را وادار کند به سخن تند گفتن! یکی دوتا اتفاق اینطوری ایجاد میکنند تا فضا آکنده از درگیری بشود تا آن کسانی که اینها میخواهند ببرند، در انتخابات برنده شوند! حداقلِ این درگیریها در روزنامهها خواهد بود و حداکثرش در خیابان! باید مراقب بود و آرامش را حفظ کرد.
حرف حقِ ما در بستر آرامش پیش میرود/ انقلاب و فضای سیاسی ما نیاز به آرامش دارد تا پیش برود
- انقلاب ما نیاز به آرامش دارد تا پیش برود، فضای سیاسی جامعۀ ما هم نیاز به آرامش دارد تا پیش برود، و در انوع و اقسام شلوغیها، پیش نمیرود.
- حرف حقِ ما در بستر آرامش پیش میرود. در سیرۀ ائمۀ هدی علیه السلام تلاش برای حفظ آرامش را میبینید. مثلاً اگر امامان معصوم ما، زهر را میپذیرفتند و فریاد نمیزدند که «اینها میخواهند مرا بکشند؛ کمک کنید!» اینها بهخاطر حفظ شیعه بود! کارِ ما در آرامش میگیرد، چون عقلانیت کارش در آرامش میگیرد.
آیا تاحالا شده که هیجان سیاسی به نفع جبهۀ حق تمام شود؟!/ اگر هم بهنفع حق باشد، موقتی و پُرآسیب است
- آیا تا حالا شده است که هیجان سیاسی به نفع جبهۀ حق تمام بشود؟! ممکن است هیجانات سیاسی گاهی از اوقات به نفع حق تمام بشود، اما موقتی خواهد بود و آسیب آنهم بسیار فراوانتر خواهد بود.
- در انتخابات 84 بنده در جمع کارشناسان رسانهای و مسئولین صدا و سیما گفتم: «تلویزیون نباید کاری کند که هرکسی افشاگری کرد رأی بیاورد! باید هرکسی که برنامه داشت رأی بیاورد. افشاگریها را تلویزیون باید نمنم انجام بدهد.» بعد از جلسه، افرادی از این طرف و آن طرف میز با گرایشهای مختلف، به من اعتراض کردند. گفتم: من غرض سیاسی نداشتم، بلکه روش سیاسی را نقد کردم!
- گفتم: «اگر بنا باشد با افشاگری رأی بیاورند، هرکسی که برنامه نداشته باشد و فقط برگه برندۀ افشاگری داشته باشد، رأی میآورد، آنوقت میدانید وضعیت مملکت چطور خواهد شد؟ همیشه کسی رأی میآورد که بتواند یک افشاگری علیه وضع موجود داشته باشد! در این صورت آیا دیگر کسی با برنامه بالا میآید؟! افرادی که برنامه دارند، فقط در فضای آرامش میتوانند بالا بیایند.»
آدم انقلابی مثل مادر واقعی در مقابل مادر دروغین، از حقش میگذرد تا بچهاش سالم بماند
- انقلابیگری برآمده از یک عقلانیت است، برآمده از یک عاطفۀ ملی و مهربانی است! انقلابی، حسابش مانند آن مادر حقیقی است که وقتی بین او و یک مادر دروغین-بر سر یک کودک- اختلاف شد و دستور دادند «کودک را دو نصف کنید؛ نصفش را به این مادر و نصفش را به آن مادر بدهید!» مادرِ واقعی کوتاه آمد و گفت: نه! بگذارید کودک بماند! اصلاً مال من نیست.
- انقلابیگری ناشی از عقلانیت وافر و مهربانی فراگیر است، لذا نیاز به آرامش دارد.
- قبل از انتخابات 88 مقام معظم رهبری نسبت به حرکتی که داشت در جریان انتخابات صورت میگرفت، هشدار دادند که شور انتخاباتی خوب است اما باید توأم با آرامش باشد، این حرکتها طبیعی نیست!
اگر مردم راه غلطی بروند و شما بتوانید با شلوغ کردن اینرا توضیح دهید؛ خواهش میکنم شلوغ نکنید!
- دلیلی ندارد در انتخابات ریاست جمهوری، آدم شلوغ بکند! در انتخابات ریاست جمهوری باید شعور را بالا برد. مردم الان با این همه امکاناتی که وجود دارد میتوانند عمیق فکر بکنند، اگر هم اشتباه کنند، چندان مهم نیست، اگر کسی اشتباه کند، میتواند اشتباهش را پس بگیرد، این مسأله، فرع ماجرا است.
- اگر مردم راه غلط میرفتند و ما با شلوغ کردن میتوانستیم این راه غلط را توضیح دهیم چطور؟ نه! خواهش میکنم بگذارید مردم همان مسیر غلطشان را بروند ولی شما شلوغش نکنید! چرا؟ چون شلوغ کردن حق را روشن نمیکند، و منجر میشود به پروندههای کاذبی که برای آینده باز میماند، و کینه و کدورتهایی که بهسادگی برطرف نمیشود، و طرفداریها و کاریزماهای بیهوده و کاذبی که ایجاد میشود و قدرت نقادی را کاهش میدهد!
فضای ناآرام در نهایت به نفع حق نیست/ امام با آرامش، مسألۀ بنیصدر را برای همیشه حل کرد
- نمیگویم افشاگری نباشد، یا نقد نباشد، ما با همین افشاگری و نقد -البته همراه با پیشنهاد و طرح و برنامه- میتوانیم کارمان را پیش ببریم بهگونهای که جامعه هم رشد کند. اما فضای ناآرام در نهایت به نفع حق نیست! حضرت امام(ره) در ماجرای بنیصدر این آرامش را بهشدت حفظ کرد. بعضیها بودند که-خودشان در خاطراتشان نوشتهاند- میرفتند پیش امام و میخواستند امام را بههم بریزند، ولی امام آرامش خودش را حفظ میکرد!
- تحمل قصۀ بنیصدر از جانب امام، واقعاً عجیب بود. ولی امام با آرامش خود، مسألۀ بنیصدر را برای همیشه حل کرد!
رهبر انقلاب، قصۀ برجام را با آرامش به ته خط رساند
- مقام معظم رهبری همین قصۀ مذاکره و برجام را با آرامش تمام به ته خطش رساند! ایشان مطمئن بود که این راه نتیجه نمیدهد، و اگر هزینهای هم تحمیل میکند، بالاخره توسط منتخبین مردم است. لذا فرمود: «این موجب تجربه میشود» و ایشان به این تجربه، بها داد و سعی کرد که با آرامش مدیریت کند. الان همه معتقد هستند که موضع ایشان، برنده اعلام شد! موضعی که حاکی از عدم اعتماد به قدرتهای جهانی است.
انقلابیگری و آرمانخواهی یعنی یک محاسبۀ عقلانی و بسیار دقیق
- با توجه به این مقدمه دربارۀ «آرامش» حالا ببینیم که انقلابیگری یعنی چه؟ آرمانخواهی یعنی چه؟ انقلابیگری و آرمانخواهی یعنی یک محاسبۀ عقلانی بسیار دقیق!
- در جوّ سازیها و جوّ بازیها، در فضای دو قطبی و پر از شلوغی، در فضای پر از درگیری و در فضای پر از ترس که بگویند «اگر به این رأی ندهی، او رأی میآورد!» ، حرف انقلاب روشن نمیشود که چیست؟
مشکل اصلی اختلاس و حقوق نجومی نیست؛ بلکه غربزدگی و سیستم لیبرالی در مدیریت و اقتصاد است
- بنده دربارۀ حقوق نجومی یا غارت بیتالمال هم حرف زدهام، اما مسألۀ اصلی ما نه حقوق نجومی است نه اختلاسهای بزرگی که در هر دولتی انجام شده است، مسألۀ اصلی ما غربزدگی، غربگرایی و سیستم لیبرالیای است که بر شیوۀ مدیریت و اقتصاد کشورمان حاکم است! آنرا باید درست کرد. مهم این است که انتخابات بعدی چه کسی برای این مشکل عمده، راه حل دارد؟! و الا هرکسی بلند شود و یک شعاری بدهد و مثلاً بگوید «من جلوی فساد را میگیرم» باید گفت: آیا شما وضع بانکها را تغییر میدهی یا نه؟ ریشهای حرف بزن!
- اگر بگویند: «ما دیگر حقوق نجومی نمیدهیم!» میگوییم: بله، این خوب است ولی با این ساختار لیبرالیای که بر سیستم اداری مملکت حاکم است، نمیتوانی حقوق نجومی ندهی، نمیتوانی جلوی این فسادها را بگیری، اگر هم بخواهی جلوی این یکی را بگیری، صد تا فساد دیگر از توی آن درمیآید! باید اصل 44 محقق بشود، باید اقتصاد مردمی شود، باید دولت کوچک شود، تا دولت کوچک نشود فسادش زیاد خواهد بود!
اختلاس و حقوق نجومی از نتایج یک بیماری اساسی به نام «غربزدگی» است/این بیماری هیجانبردار نیست؛ تفکربردار است
- اختلاس یا حقوق نجومی، دوتا از نتایج یک بیماری اساسیتر است، باید علیه آن بیماری قیام کرد، آن بیماری هیجانبردار نیست، تفکربردار است! آن بیماری «بیماری غربزدگی» است که در نظام و ساختار جامعۀ ما رسوخ کرده است. کمااینکه حضرت امام(ره) فرمودند: ما شاه را بیرون کردیم ولی از شرّ این غربزدهها به این سادگی خلاص نمیشویم! (صحیفۀ امام/15/446)
- ما نیاز به تأمل و تفکر داریم. اگر در اطراف ما فضا را شلوغ کنند، حرف حق شنیده نمیشود! چون حرف انقلاب یک چیزی از جنس عقلانیت است.
آمریکایها دیگر بدون شلوغکاری با امثال ترامپ، نمیتوانند کشورشان را اداره کنند
- بنده به عنوان یک شهروند دوست ندارم انتخابات در کشورم مانند انتخابات در کشور فلکزدهای مثل آمریکا باشد! در کشور فلکزدهای مثل آمریکا که کارتلها و تراستها و صهیونیستها حاکم هستند، دیگر نمیتوانند کشور خود را بدون شلوغکاریهایی با امثال «ترامپ» اداره کنند؛ آنها به آخر خط رسیدند!
- در این انتخابات اخیر آمریکا، کسانی که به کلینتون رأی دادند از ترس ترامپ بود، و کسانی که به ترامپ رأی دادند بهخاطر ترسی بود که ترامپ توانسته بود ایجاد کند! این ناشی از یک دو قطبیسازی توأم با وحشیگری، هرزگی و بداخلاقی بود! انتخابات آمریکا به اینجا رسیده است؛ در مهد دموکراسی!
رهبر انقلاب به یک آقایی فرمود: «شما نیایید چون دوقطبی میشود»/ این یک جراحی بینظیر در فضای سیاسی کشور است
- آنها به آخر خط رسیدهاند ولی ما هنوز در آغاز بیان حرفهای منطقی خودمان برای مردم عالم هستیم! شما میبینید که رهبر انقلاب، یک جراحی بینظیر را در فضای سیاسی کشور انجام میدهند و به یک آقایی میگویند «شما نیایید چون دو قطبی میشود»( با ملاحظۀ حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید؛ 05/07/95)
- این خیلی معنا دارد؛ و اینطور حرکتها نادر است! تازه الان فضایی است که حرف منطقی ما روی کرسی بنشیند، با شلوغبازی که نمیشود حرف منطقی را روی کرسی نشاند!
- در فضای سیاسی ما نباید حرف حق زیر سایۀ این و آن برود، افراد باید زیر سایۀ حرف حق قرار بگیرند! مهم این است که ما بتوانیم با آرامش کار را پیش ببریم.
هیجانهای سیاسی برای کسی که حرف حق دارد، خوب نیست / حق خودش را روشن خواهد کرد!
- هیجانهای سیاسی برای کسی حرف حق دارد، خوب نیست! حق خودش را روشن خواهد کرد! تا حالا کدامیک از مواضع حقّ امام(ره) و رهبری بوده که بهمرور زمان حقانیتش اثبات نشده است؟!
- امروز بعضی از جریانها هستند که ناراحت میشوند اگر به آنها بگوییم «یادتان هست که شما یک زمانی میگفتید: ما باید از صدام در مقابل آمریکا حمایت کنیم! ولی الان دارید خودتان را برای مذاکره با آمریکا میکُشید و تماماً به مفهوم مبارزه با استکبار میخندید!» اصلاً رویتان میشود اینقدر ملوّن بودن را به یادتان بیاوریم؟!
بیان معنوی
فرم در حال بارگذاری ...