« ماجرای تبعیت مسلم علیه السلام از امام زمانش | هیهات منا الذلة » |
دانلود مداحی های شب اول محرم
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مهر, 1395
مراسم شب و روز اول محرم 1395
روضه حضرت مسلم (علیه السلام)
مسجد ارک تهران - حسینیه صنف لباسفروش تهران
صوت کامل شب اول محرم 1395
صوت کامل روز اول محرم 1395
اشعار شب اول
شعر مدح حضرت سيدالشهداء علیه السلام
اول ماه سپردم گره ها را به حسین
نفس سینه زن کرببلا را به حسین
دستم از گریه ی ماه رمضان کوتاه است
برسانید من بی سر و پا را به حسین
جور عشاق کشیدن هنر معشوق است
درد دادند به ماها و دوا را به حسین
پنج تن موقع حاجات دو عالم فوراً
میکشانند سرانجام دعا را به حسین
آدم از خیر بهشتی که در آن بود گذشت
خوش به حالش که قسم داد خدا را به حسین
من گدای سگ کهفش شدم ومیدانم
میرساند سگ این خانه گدا را به حسین
حقم است از همه جا رانده شوم غیر حرم
قسم من فقط این است؛ شما را به حسین
ای نسیم سحری وقت گذر حوصله کن
برسان حاجت زوار رضا را به حسین
سفره را فاطمه انداخته و مطمئناً
میسپارند محرم دل ما را به حسین
مادر آب، بخوان نوحه کمی پیش فرات
که شهادت بدهد آب گوارا به حسین
شعر روضه حضرت مسلم علیه السلام
گفتم بیا حالا پشیمانم که گفتم
از بسکه یاد خواهرت زینب میفتم
آقای من برگرد وقت رو زدن نیست
مردی میان کوفه جز یک پیرُ زن نیست
بازارشان رونق ندارد سال تا سال
چوب حراجی می زنند اینجا به خلخال
لشکر بیاور باخودت دختر نیاور
یا لااقل شش ماهه را دیگر نیاور
آهن فروشان تا سحر بازند آقا
از شاخه هم سر نیزه میسازند آقا
گرچه به سمت کوفه ناچاری بیایی؟
مَشک اضافه کاش برداری بیایی
اینجا طرفدارت نمانده آب حتی
زينب نمى آيد به چشمش خواب حتی
نوحه حضرت مسلم علیه السلام
ناله دارم با دلى پر درد
از سفر برگرد (٢)
كوفه ترك عهد و پيمان كرد
از سفر برگرد (٢)
يار و كسم ، من بى كسم
من براى خواهر تو دلواپسم
كوفه ميا (٤)
***
چشم مسلم نذر دندانت
جان بقربانت (٢)
دخترم قربان طفلانت
جان بقربانت (٢)
اشك روان ، شد بى امان
حرمله آورده اينجا تير و كمان
كوفه ميا (٤)
***
كشته ى بين دو نهر آب
السلام ارباب (٢)
شاه لب تشنه مرا درياب
السلام ارباب (٢)
دور از وطن ، آقاى من
بأبي انت و امي اى بى كفن
جانم حسين (٤)
اشعار روز اول
مناجات با امام زمان (عج)
گریه دواست عاشق بیمار مانده را
چاره کجاست عبد گرفتار مانده را
کی میشود به چهره ماهت نظر کنم
نوری ببخش دیده ی خونبار مانده را
پررویی مرا به بزرگی خود ببخش
تو عفو کن گدای طلبکار مانده را
کنعان میان هرگذرش بوی یوسف است
طاقت نمانده رهگذر زار مانده را
من را بخر اگر چه بدردت نمیخورم
کن سرفراز جنس به انبار مانده را
قلب مرا دوباره خودت سربه راه کن
از نو بساز خانه ی آوار مانده را
خواب از سرم پریده ز دوری کربلا
کی میبری حرم من بیدار مانده را
امروز در کنار تو ای صاحب عزا
سینه زنیم مسلم بی یار مانده را
شعر روضه حضرت مسلم علیه السلام
حاضرم غربت ببینم بیشتر اما تو نه
دربه در باشم دراین کوه و کمر اما تو نه
حاضرم بین صدای طبلهای کوفیان
محتضر باشم من از داغ پسر اما تو نه
حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین میرود
در تنور خانه باشم تا سحر اما تو نه
حاضرم وقتی که دربازار کوفه غلغله ست
داغ ناموسی ببینم بر جگر اما تو نه
حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند
پیکرم درخاک باشد بی سپر اما تو نه
شعر روضه حضرت مسلم علیه السلام
اينجا كسى براى تو پا در ركاب نيست
كابوس هاست در نظر من كه خواب نيست
يك مرد نيست تا كه بگويد به كوفيان
كه كشتن حسين به قرآن ثواب نيست
يك مشك بهر روز مبادا نگاه دار
در كربلا براى على اصغر آب نيست
از سنگ هاى مردم اين شهر خوانده ام
قرآن روى نيزه ى تو بى جواب نيست
برگرد ياحسين كه دست سه ساله را
آنقدر كوچك است كه تاب طناب نيست
فرم در حال بارگذاری ...