موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
تذکرات اخلاقی مرحوم رجبعلی خیاط رحمه الله
نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394انسان به جایی می رسد که عالم تحت فرمان او می شود.
اگر به قدر ترسیدن از یک عقرب، از عِقاب خدا بترسیم، عالَم اصلاح می شود.
تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود. «مَن کانَ لله، کان الله لَه»
سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود؛ خداوند کریم است، شما هم کریم باشید. رحیم است، رحیم باشید. ستاّر است، ستار باشید…
دل جای خداست، صاحب این خانه خداست. آن را اجاره ندهید.
کار را فقط برای رضای خدا انجام دهید، نه برای ثواب یا ترس از جهنّم.
اگر انسان علاقه ای به غیر خدا نداشته باشد، نفس و شیطان زورشان به او نمی رسد.
اگر کسی برای خدا کار کند، چشم دلش باز می شود.
اگر مواظب دلتان باشید و غیر خدا را در آن راه ندهید، آنچه را دیگران نمی بینند شما می بینید. و آنچه دیگران نمی شنوند، شما می شنوید.
هرکاری می کنید نگویید: “من کردم"، بگویید: «لطف خداست». همه را از خدا بدانید.
نفس امّاره را مهار کنید و با آن مخالفت کنید.
منبع: سایت با حجاب
سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام +عکس و پاورپوینت
نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394امام رئوف:
علامه طباطبایی میفرمودند: «همه امامان علیهم السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیهالسلام محسوس است.»
و در نقلی دیگر، بیان میکردند: «همه امامان معصوم علیهم السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه السلام ظاهر است.»
و نیز میفرمودند: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی علیه السلام میشود، مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد.»
در پناه امام علیه السلام
علامه طباطبایی وقتی به مشهد، مشرف میشد، از وی تقاضا میکردند که در خارج از مشهد چون طُرقبه و … به دلیل اعتدال هوا، سکونت داشته باشند و گهگاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمیکرد و میفرمود:
«ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمیرویم.»
ما اینجا کاره ای نیستیم
یکی از شاگردان علامه طباطبایی میگوید: … هیچ به خاطر ندارم که از اسم هر یک از ائمه علیهمالسلام بدون ادای احترام گذشته باشند. در مشهد که همه ساله مشرف میشدند و تابستان را در آنجا میماندند وقتی وارد صحن حضرت رضا علیه السلام میشدند، بارها که در خدمتشان بودم و میدیدم که دستهای مرتعش را روی آستانه در میگذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را میبوسیدند، گاهی از محضرشان التماس دعا درخواست میشد میگفتند:
«بروید از حضرت بگیرید؛ ما اینجا کارهای نیستیم؛ همه چیز آنجاست!»
زمین صحن را ببوس
زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن ضریح امامان علیهم السلام و این قبیل احترام نهادنها را تشنیع میکرد. وقتی سخن او را به مرحوم علامه در حرم رضوی علیه السلام عرض کردند، ایشان فرمود:
«اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را میبوسیدم.»
و روزی در صحن حرم امام رضا علیه السلام شخصی به علامه [که اصلاً اذن نمیداد کسی دست ایشان را ببوسد] عرض کرد:
«از راه دور آمدهام و میخواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمین صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است!»
من هم یکی از این شلوغ ها
یک بار علامه میخواستند به روضه رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! »
فرمودند: «خوب، من هم یکی از شلوغها!» و رفتند. مردم هم که ایشان را نمیشناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی کردند دستشان را به ضریح مبارک برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم!»
حرم امام رضا علیه السلام
ایشان هر ساله به مشهد مشرف میشد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه کسالتی که داشت به مشهد مشرف شد.
یکی از بستگان نزدیک ایشان میگفت: «با آغوش باز با آن کهولت سن و کسالت، جمعیت را میشکافت و با علاقه ضریح را میبوسید و توسل میجست که گاهی به زحمت او را از ضریح جدا میکردیم…»
ایشان میگفت: «من به حال این مردم که این طور عاشقانه ضریح را میبوسند، غبطه میخورم…»
طبیب الاطباء
حجت الاسلام معزّی نقل میکند که یک بار در ایام طلبگی به مشهد رفته بودم و در صحنهای حرم رضوی علیه السلام قدم میزدم و به بارگاه امام مینگریستم اما داخل رواقها و روضه نمیرفتم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانههایم قرار گرفت و با لحنی آرام فرمود: «حاج شیخ حسن! چرا وارد نمیشوی؟» نگاه کردم و دیدم علامه طباطبائی است. عرض کردم: «خجالت میکشم با این آشفتگی روحی بر امام رضا علیه السلام وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ایشان کجا!»
آن گاه مرحوم علامه فرمود: «طبیب برای چه مطب باز میکند؟ برای این که بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفای آل محمد ـ علیهم السلام ـ است. داخل شو که امام رضا علیهالسلام طبیب الأطباء است.»
فرزند ایشان نقل میکردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند و بنا به تأکید و توصیه پزشکِ مخصوص نمیخواستیم که ایشان به مشهد مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به مشهد رفتید، فرمود:
«پسرم جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟»
دانلود:
دانلود پاورپوینت سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام
دانلود مجموعه عکس های سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام
منبع: سایت تبیان
چرا حجاب ؟
نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394جاب حفاظت است.
شما کفش هم که میپوشی بالاخره پایت گیر میکند.
آدم پابرهنه برود راحتتر است. بله! راحتتر است.
اما تیغ در پایت میرود.
کفش یک، بار است. اما این بار را باید کشید.
چون که هم بار هست. هم حفاظت هست.
کفش بار است اما حفاظت است.
لباس بار است اما کرامت است.
(حجه الاسلام قرائتی)
منبع: گروه علمی فرهنگی آشنا
اجازه کودکان نابالغ به خلوت گاه پدر و مادر
نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394
فرزندان و کودکان در سه نوبت صبح، نیم روز(ظهر) و بعد از نماز عشاء باید هنگام ورود به اتاق مخصوص والدین اجازه بگیرند.
این سه نوبت خلوتگاه پدر و مادر است.
و اگر رعایت نشود آسیب هایی به دنبال دارد.
رُوِیَ عَنْ رَسولِ الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: «إِنَّ الغَیْرَةَ مِنَ الایِمان»[1]
اوّلین محیطی که به طور غالب انسان در آن ساخته می شود محیط خانوادگی و رابطه تنگاتنگ پدر و مادر با فرزند است؛ و در سه رابطه فرزند تربیت می شود چه از نظر دیداری، چه شنیداری و چه کرداری. آن چیزی که در باب تربیت نقش زیربنایی و اساسی دارد، مسئله حیاء است. یعنی پرده داری که در مقابل آن پرده دری است و حیاء هم یک غریزه انسانی است. یعنی هر انسانی فطرتاً با حیاء است و ما به الامتیاز انسان از سایر حیوانات همین است.
در آخر جلسه به روایاتی که وارد شده بود-گفتار انبیاء یعنی بحث این نیست که یک پیغمبر بوده است. بلکه گویا همه پیامبران الهی این مطلب را داشتندـ اشاره کردم که «إِذا لَم تَسْتَحِ فَاعْمَلْ ما شِئْتَ؛[2]
اگر حیاء را از دست دادی آنجاست که دست به هر جنایتی می زنی.
و روایتی از علی علیه السلام که می فرماید:
«أَلحَیاءُ یَصُدُّ عَنِ فِعلِ القَبیحِ»[3]حیاء است که مانع می شود انسان دستش آلوده به کار زشت و قبیح شود؛ چه قبحِ شرعی باشد، چه قبح عقلیِ عقلی باشد. بحث راجع به اوّلین محیطی بود که انسان در آن محیط ساخته می شود، که محیط خانوادگی است و ایّام طفولیّت که در این مقطع زمانی سریع در طفل اثر می کند؛ هم در بُعد دیداری، هم در بُعد شنیداری و هم در بُعد رفتاری، و عمیق هم اثر می کند. در باب تربیت، بر این محور قرار دادم که آنچه نقش اساسی دارد عبارت از عنصر حیاء است و در مقابل آن وَقاحت است. آن پرده داری و این پرده دری است.
نگاهی متفاوت به داستان مشهور خلخال دختر یهودی
نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394«یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَال»
معمولاً بر زبانها جاری است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحمل ظلم به یک زنی یا به یک دختری را نداشتند و وقتی خبر رسید که دشمنان، جواهرات او را ربودهاند، با این حادثه خیلی دردمندانه برخورد کردند.
در حالیکه اصل ماجرا این نیست و دقیقِ کلام حضرت، سخن دیگری است.
حقیقت ماجرای ربودن خلخال پای زن یهودی و …
حضرت میفرمایند:
در فلان سرحدّات، برخی از سربازان معاویه حمله کردهاند و ضمن جنایتهای خودشان به یک زن مسلمان و یک زن غیرمسلمان تعدّی کردهاند و جواهرات آنان را دزدیدهاند، جواهرات آنها را به ظلم و ستم کَندهاند و ربودهاند، دستبند آنها یا گوشواره یا خلخال آنها را غارت کردهاند.(وَ قَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهَدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رِعَاثَهَا؛ کافی/5/5- نهج البلاغه/خطبه 27)
در اینجا امیرالمؤمنین علی علیه السلام نمیفرماید که «چرا چنین ظلم بزرگی رخ داده است؟! و انسان اگر در این غصه بمیرد، حق دارد!»
بلکه حضرت بعد از اینکه از غارت آنان سخن میگوید، میفرماید:
در مقابل این غارتگری آنها، مردم منطقه چه کردهاند؟
جز اینکه طلب ترحم کردهاند و ملتمسانه از آنها خواستهاند: «خواهش میکنم به ما لطف کنید، خواهش میکنم گردنبندها را نبرید، خواهش میکنم ما را نزنید!» اما کسی در دفاع از این مردم و این زنانی که غارت شدهاند، شمشیر نکشیده است و آن غارتگران بدون اینکه زخم بردارند، بدون اینکه خونشان ریخته شود و احدی از آنها کشته شود، سالماً و غانماً برگشتهاند(مَا تُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُ دَمٌ؛ همان)
بعد از این است که حضرت میفرماید: «آدم اگر به خاطر این خبر از غصه بمیرد حق دارد؛ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ عِنْدِی بِهِ جَدِیراً»(همان) یعنی آن چیزی که موجب میشود امیرالمؤمنین علی علیه السلام احساسِ درد و رنج کنند، این است که:
«چرا وقتی به شما حمله کردند از خودتان دفاع نکردید؟!» چیزی که موجب میشود امیرالمؤمنین علی علیه السلام بگوید: «انسان اگر از خبر این غصه دِق کند، حق دارد» این است که چرا اجازه دادید دشمنانتان سالم برگردند؟!
چرا علیه آنان شمشیر نکِشیدید و از خود دفاع نکردید؟!
چرا التماسشان کردید؟!
آدم با دشمنش با زبان التماس حرف نمیزند!
در همین خطبه امیرالمؤمنین علی علیه السلام قبل از بیان این کلمات، میفرماید:
«بارها من به شما گفتهام که از خانۀ خود بیرون بروید و در آن نقطهای که دشمن میخواهد به سوی شما حمله کند، در همانجا به دشمن ضربه بزنید!
نگذارید دشمن به لبِ مرز خانههای شما برسد که آنگاه ذلیل خواهید شد و ضربه خواهید خورد.(أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ همان)
امیرالمؤمنین علیه السلام صریحاً میفرماید:
قبل از اینکه دشمنان به شما حمله کنند به آنان حمله کنید!
قبل از اینکه آنها به خانههای شما یورش بیاورند خانمان آنها را به هم بریزید!
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در همین خطبۀ شریف و بعد از این کلمات، به مردمی که سخن او را گوش میکردند ولی آن را اجرا نمیکردند و از خود دفاع نمیکردند و در مقابل دشمنانشان غیورانه مقاومت نمیکردند، اینچنین میفرماید: «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَال»(همان) ای نامردهایی که شبیه مردها هستید، اما مرد نیستید! شما ذهن کودکانه دارید و خیالبافیهای اطفال، شما را در برگرفته است! اینها آخرین سخنرانیهای امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که با این غصهها، دار فانی را وداع کردند!
منبع:راسخون
نمی دانم گفتن!
نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394آیت الله العظمی شبیری زنجانی:
زندگی نامه علما و بزرگان دین هدایت گر طلبه های جوان است و انتشار شرح حال نوابغ توسط افراد مطمئن، برای طلاب امروز ضرورت دارد. باید در نگارش زندگی عالمان و بزرگان تلاش کرد. گاهی در تاریخ اسلام نوادری پیدا می شوند که الگوی مناسبی برای طلبه ها هستند. زندگی عالمان باعث هدایت طلبه می شود و گاهی ممکن است مسیر زندگی یک طلبه با مطالعه شرح حال یک عالم تغییر کند. این زندگی نامه ها باید توسط افراد شناخته شده و مطمئن نوشته شود.
یکی از این نوابغ مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی(قدس سره) است.
آقای آسید علی لواسانی نقل می کردند، شخصی مساله ای از مرحوم حاج آقا حسین قمی قدس سره پرسید و ایشان گفته بودند بلد نیستند. برخی از اشخاص که در اطراف مرحوم قمی بودند سعی کردند این جواب را توجیه کنند و گفتند، آقا که می گوید بلد نیستم چون فتاوای مراجع متفاوت است و آقا هم مرجع شما را نمی داند.
ایشان که متوجه توجیه اطرافیان می شود، می گوید «من حقیقتا نمی دانم»!
منبع: پايگاه حوزه
مداحان ایرانی از لحن مستهجن خوانندگان خارجی تقلید نکنند
نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394در دیدار آیت الله علوی بروجردی با انجمن مداحان:
امروز حرمت شكنی شده است و گاهی از اوقات، برخی از مداحان از لحن فلان خواننده مستهجن خارجی تقلید میکنند.
مداحان ایرانی از لحن مستهجن خوانندگان خارجی تقلید نکنند.
حضرت آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه علمیه قم در دیدار با انجمن مداحان با تبریک دهه كرامت و آثار و برکات این دهه و با اشاره به رسالت مداحان اهل بیت(علیهم السلام) و آسیب هایی که در این زمینه وجود دارد اظهارداشت:
بركات امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام برای مملكت ما و برای جامعه شیعه، خیلی زیاد است که از جمله این آثار و بركات، وجود عزیزان ایشان در این کشور و به خصوص خواهر مکرمه ایشان در قم و برادر بزرگوار ایشان در شیراز است.
امام حسین(ع) مانع از انحراف اسلام اصیل شد
اگر وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) نبود، در اثر این انحرافاتی كه بعد از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شروع شد، تا کنون بساط دین و احکام واقعی و آن هویت اصیل اسلامی گم شده بود. مرحوم آقای حاج سید احمد خوانساری که از مراجع بزرگ شیعه در تهران بودند، همیشه بعد از اقامه نماز، یكی دو قدم جلو میرفتند و دست به سینه ذکری را میخواندند، شخصی از ایشان سوال كرد که شما در آن لحظه چه میفرمایید؟ آیا دعایی وارد شده است كه ما آن را ندیدهایم؟
ایشان فرمودند: من جلو میروم و میگویم: السلام علیك یا اباعبدالله؛ آن شخص سوال میکند: آیا چنین سلام دادنی بعد از اقامه و قبل از تكبیر وارد است؟ ایشان فرمودند: نه، اما چون اگر امام حسین (علیه السلام) و قیام عاشورا نبود، این نماز سرپا نبود. البته این امر یک واقعیت است.
بنابراین، سیدالشهدا جلوی انحرافات را گرفت و لذا بنی امیه بعد از امام حسین (علیه السلام)، نتوانستند سر بلند کنند و مشروعیت آنان از بین رفت و خون سیدالشهدا (علیه السلام) ریشه آنان را خشکاند.
عمل صالح
نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394اعتقاد و ایمان خوب انسان را قدرتمند می کند و نجات میدهد؛
ولی ایمان از کجا به دست می آید و چگونه از دست می رود؟
برای کسب و تقویت ایمان مهمترین اقدام، عمل صالح با نیت مخلصانه است.
نباید تصور کنیم برای ایجاد و تقویت ایمان باید دائما به مباحث کلامی رجوع کنیم.
پیام های معنوی روزانه از استاد پناهیان
خلق جهان از عدم!
نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394
پرسش : آیا خداوند جهان را از عدم آفریده است؟
خدا پرستان معتقدند خدا جهان را از عدم آفریده است. بنابراین چگونه عدم می تواند منشأ وجود باشد و نیستی سرچشمه هستی گردد؟
پاسخ اجمالی: «مادیون» مادّه را قدیم و ازلى مى دانند و لذا به خداپرستان که معتقدند؛ «خدا جهان را از عدم آفریده است» اشکال می کنند که؛ چگونه وجود از عدم و نیستى سرچشمه گرفته است؟ آنها به مقصود الهیون از این سخن درست پى نبرده اند. مقصود فلاسفه الهى این نیست که عدم منشأ و اصل هستى است و مادّه تشکیل دهنده هستى مى باشد؛ بلکه منظور این است که جهان نبوده و خدا آن را خلق کرده، بدون این که عدم و نیستى در این پیدایش کوچک ترین دخالتى داشته باشد.
پاسخ تفصیلی: پرسش فوق یکى از اشکالات مادّیون است. از آن جا که آنان مادّه را قدیم و ازلى مى دانند و مى گویند که مادّه مسبوق به عدم نبوده، از این راه خود را از اشکال مزبور نجات داده و سؤال را متوجّه ما نموده، مى گویند: هرگاه مادّه اجسام وجود نداشته و بعداً به وجود آمده است، چگونه وجود از عدم آفریده شده و نیستى سرچشمه هستى گردیده است؟
پاسخ این سؤال این است که مادّیها به مقصود خداپرستان از این جمله که «خدا جهان را از عدم آفرید» درست پى نبرده اند و تصوّر کرده اند که لفظ «از عدم» مانند «از چوب» و یا «از آهن» در مثال هاى زیر است. مثلا مى گویند: این در و پنجره از چوب است، ماشین آلات آهن است، این خانه از سنگ و گل است، البتّه در این مثال ها، چوب و آهن و سنگ علّت مادّى، و هر سه، مادّه تشکیل دهنده در و پنجره و ماشین مى باشند و اشیاى مزبور از آنها به وجود آمده و اساس و مادّه واقعى براى آنها به شمار مى روند.
نرم افزار مناسک حج جدید/ نسخه 1.0 اندرويد+ دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1394در این نرم افزار متن مناسک جامع حج حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی) با قابلیت های زیر وجود دارد:
ارائه سرفصل های مناسک جامع حج در درختواره به منظور سهولت دسترسی به موضوعات
قابلیت جستجو در درختواره موضوعات
قابلیت جستجوی پیشرفته (کل عبارت و یا عبارت به صورت عطفی و فصلی) در کل مسائل رساله
قابلیت نشان گذاری مسائل و ایجاد فهرست مربوطه