موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

برای افزایش روزی چه دعایی بخوانیم؟

نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1395
شهرباف گفت: ادعیه بسیاری برای افزایش روزی بیان شده اما دراین بین بر ذکر استغفر الله تاکید بیشتری شده است.

 
به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ حجت الاسلام و المسلمین مهدی شهرباف کارشناس مسائل مذهبی در گفتگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی  در خصوص معانی روزی اظهار کرد: رزق معانی مختلفی دارد لذا یکی از معانی آن نصیب و بهره برای انسان است که بر دونوع مادی و معنوی است.
 
وی افزود: خواندن نماز شب، قرآن و ادعیه رزق معنوی است که گاهی از اوقات به خاطر برخی اعمال نسنجیده ممکن است این رزق معنوی از انسان گرفته شود. 
 
شهرباف در رابطه با رزق مادی عنوان کرد: در کنار رزق معنوی رزق مادی هم وجود دارد که به تعبیر امیر المومنین علیه السلام بر دونوع است، رزقی که ما به طلب آن می رویم و رزقی که او به طلب ما می آید ولو اینکه ماهم خواهان آن نباشیم .
 
وی با بیان این نکته که برخی کارها باعث کم شدن رزق می شود ، خاطر نشان کرد: مهمترین مانع رزق گناه است همان طور که در فراز های ابتدایی دعای کمیل می فرماید:« اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي الذُّنُوبَ الَّتي تُغَيِّـرُ النِّعَمَ» نعمت ها تغییر می کند و از آن ها کاسته می شود لذا برای زیاد شدن رزق باید کناهانی که مانع می شوند را از بین برد.  
 
این کارشناس مذهبی بیان کرد: یکی دیگر از اذکار زیاد شدن رزق ذکر « استغفر الله ربی و اتوب و الیه» است که البته خود این ذکر فقط برای زیاد شدن رزق نبوده و آثار فراوانی دارد و هر اثری که به واسطه گناه ایجاد می شود به واسطه استغفار از بین می رود.
 
وی افزود: در روایتی آورده اند که  حضرت امیر المومنین علیه السلام افراد مختلفی را که  با گرفتاری های مختلف نزد ایشان می آمدند به استغفار از گناهان توصیه می کردند تا بلاها  از آنها دور شود لذا این نشان دهنده این است که عامل اصلی گرفتاری های انسان گناه است و استغفار این علت را از بین خواهد برد.
 
شهر باف در رابطه با اهمیت سوره قدر خاطر نشان کرد :روایت از امام باقر علیه السلام آمده است که ایشان برای ادای دین و زیاد شدن روزی،  شیعیان را به زیاد استغفار کردن و مداومت قرائت سوره قدر (اکثرمن الاستغفار و رطب لسانک بقرائه اناانزلنا) فرا می خواندند. 
 
وی عنوان کرد: حضرت علی علیه السلام در آداب چهارصد گانه سبک زندگی خود بر صدقه دادن برای ازدیاد روزی تاکید کرده و فرمود: رزق و روزی را با دادن صدقه فرود آورید . 
 
این کارشناس مذهبی در پایان اظهار کرد: امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: «کسی که صد بار لا اله الا الله الملک الحق المبین بگوید، خدای عزیز غالب او را از فقر پناه داده و وحشت قبرش را از بین می برد، بی نیازی را به دست آورده و در بهشت را کوبیده است. لذا یکی از ذکر های مهم برای زیاد شدن روزی انسان و از بین رفتن فقر گفتن این ذکر است. »
 

نظر رهبر معظم انقلاب درباره پیاده‎روی اربعین

نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1395

رهبر معظم انقلاب در ابتدای درس خارج فقه مورخ 94/9/9 مطالبی در تجلیل از حرکت عظیم پیاده روی اربعین بیان فرمودند که نظر به اهمیت آن، از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد.

… این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیده‌ بی‌نظیر و بی‌سابقه‌ای هم در این سال‌های اخیر به‌وجود آمده و آن، پیاده‌روی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه می‌اُفتند و حرکت می‌کنند. این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه می‌کنیم به این حرکت و غبطه می‌خوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:
گرچه دوریم به یاد تو سخن می‌گوئیم‌ 
بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی(۱)
 
این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام می‌دهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام می‌دهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله،(۲) این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً»(۳)
 
ترکیب عشق و عقل ویژگی مکتب اهل بیتعلیهم‌السّلام

همان‌طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل‌بیت و تفکّر شیعی همین‌جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آن‌چیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم می‌کنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمی‌شود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ(۴) شُعبِ دیگرِ اسلامی، که این‌جور مردم به آنها عشق بورزند، به آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها ان‌شاءالله جواب بشنوند؛ چه‌کسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهل‌بیت؛ این زیارت ائمّه (علیهم‌السّلام)، این معاشقه‌ معنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است.

ادامه »

در دعوت دیگران به خوبی‌ها لازم نیست خود انسان عامل باشد.

نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1395

اگر بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! میگویم: «اگر بنا بود که باید بگوییم ما عاملیم به هر چه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمیشدیم»؛ لکن دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ «ما أخذ الله علی العباد أن یتعلّموا حتی أخذ علی العلماء أن یعلّموا»

مخفی نماند اگر میسور شد برای کسی، نصیحت عملّیه بالاتر است از نصایح قولیه «کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم»

سؤال: گاهی انسان به خود اجازه منبر رفتن نمی‌دهد، چون می‌داند به تمام آنچه می‌گوید، عمل نمی‌کند. آیا این کار درست است؟
جواب: یک نفر را به راه آوردن، یک سنی را شیعه کردن، یک کافر را مسلمان نمودن، از اهم واجبات است، چه ربطی به فاسق بودن انسان دارد؟!

از این گذشته، آنچه را که دیگران نمی‌توانند بگویند، بگوید. مانند فضائل اهل‌بیت علیهم‌السلام، تا گفتارش بر خلاف کردارش نباشد.

 

بسمه تعالی

الحمدلله رب العالمین، و الصلاة علی سید الأنبیاء و المرسلین، و علی آله سادة الأوصیاء الطاهرین و علی جمیع العترة المعصومین، واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.

جماعتی از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوئیم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست.

و اگر بگویند کلمه ای می خواهیم که امّ الکلمات باشد و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.

ادامه »

عقل می‌گوید حضور در زیارت اربعین واجب است.

نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1395

وقتی این همه برکات برای زیارت اربعین مشهود است و جدا از آثار عظیم معنوی، موجب اقتدار و اتحاد امت اسلامی می‌شود، عقل می‌گوید حضور در زیارت اربعین واجب است.

چرا «استکبار» و نه امپریالیسم؟

نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1395

یکی از چیزهائی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانی پایه‌ای این نهضت و این جریان، هم بایستی «واژه‌سازی» بشود… لذا ما به جای استعمالات و اصطلاحاتی که بین چپ‌روها و مارکسیستها و اینها معروف بود، اصطلاح «استکبار» را، اصطلاح «استضعاف» را، اصطلاح «مردمی بودن» را مطرح کردیم و آوردیم. ما آوردیم، یعنی انقلاب آورد، نه اینکه اشخاص خاصی در این زمینه تأثیر حتمی و قاطعی داشته باشند. (۱۳۹۰/۰۷/۲۲)

 

«استکبار» و «استکبارستیزی» از جمله کلیدواژه‌هایی است که در ادبیات امام خمینی رحمةالله‌علیه پرتکرار است. اگر بخواهیم براساس رویکرد تحلیل گفتمانی بدان توجه کنیم، باید گفت این کلیدواژه‌ها از جمله دال‌های مرکزی گفتمان امام عظیم‌الشأن محسوب می‌شود. همین نکته در مورد رهبر فرزانه‌ی انقلاب نیز صدق می‌کند. ایشان نیز در گفتار خود از «استکبار» و «استکبارستیزی» به‌صورت متناوب استفاده می‌کنند.

برای آنکه بخواهیم دکترین «استکبارستیزی» را در نظام اندیشگی امام خمینی رحمةالله‌علیه و رهبر انقلاب مکان‌یابی کنیم، لازم است به زمینه و زمانه‌ی شکل‌گیری آن توجه کنیم. امام خمینی رحمةالله‌علیه در زمانه‌ای نهضت انقلاب اسلامی را آغاز کرد که آمریکا به‌عنوان مهم‌ترین قدرت جهانی (که ایران تحت نفوذ آن بود)، بزرگ‌ترین مانع تحقق این خواسته و پیشرفت جامعه‌ی ایران محسوب می‌شد. به همین جهت، محور اصلی مبارزاتی و کنشگری سیاسی امام خمینی رحمةالله‌علیه در طول دوران نهضت، مبارزه با آمریکا به‌عنوان دشمن اصلی و دست‌نشانده‌ی آن در کشور (شاه) و منطقه (رژیم صهیونیستی) قرار داشت. همین رویکرد در دوران حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز ادامه پیدا کرده است و فقط به‌جای دولت دست‌نشانده، با پدیده‌ای پیچیده‌تر تحت‌عنوان «اندیشه‌ی وابستگی»، مقابله می‌کند. نقد اندیشه‌ی وابستگی در مقابل نظریه‌ی استقلال -که یکی از علل موجده‌ی انقلاب اسلامی است- از سوی رهبر انقلاب، بدان جهت است که گرچه «دولت دست‌نشانده» در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی پایان یافت، اما «تفکر وابستگی» متأسفانه هم‌چنان در جامعه‌ی ایران وجود دارد و حتی برای آن تئوری‌پردازی می‌شود.

تفسیر رهبران انقلاب از آمریکا، ذیل نظریه‌ی «استکبار» صورت‌بندی می‌شود. آنان محور مبارزه‌ی خود را استکبار قرار داده‌اند و آمریکا را به‌عنوان نمود اصلی آن ترد کرده‌اند.

ادامه »

نیم قرن توطئه و دشمنی

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1395

 

نگاهی به اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران در طول سال‌های متمادی

نیم قرن توطئه و دشمنی

  رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان با اشاره به توصیف «انقلاب دوم» از سوی امام خمینی (رحمه‌الله) برای واقعه‌ی «تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا» فرمودند: «این توصیف و نامگذاری به‌دلیل توطئه‌ها و خباثت‌های آمریکا در قبل و بعد از انقلاب، ضد ملت ایران بود؛ زیرا دولت آمریکا از هیچ تلاش و اقدام رسمی و غیر رسمی برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی فروگذار نمی‌کرد و جوانان انقلابی، در آن زمان، با تسخیر لانه‌ی جاسوسی، توطئه‌ی او را خنثی کردند.» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این واقعه را به‌عنوان واکنشی طبیعی به «سال‌ها توطئه و دشمنی آمریکا علیه  ایران و چپاول منابع ملت ایران» دانستند.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گزارش «نیم قرن توطئه و دشمنی» به بازخوانی توطئه‌ها و دشمنی‌های دولت آمریکا علیه ملت ایران و انقلاب اسلامی پرداخته است.


* از کودتا تا کُشتار مردم
موضوع دخالت‌های دولت آمریکا در ایران و نگاه خصمانه و زورگویانه‌اش نسبت به مردم ایران یکی از موضوعات چالش‌برانگیز و مهم تاریخ معاصر ما است. به روایت رهبر معظم انقلاب، دشمنی آمریکایی‌ها با ملت ایران از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. کودتای آمریکایی علیه دکتر مصدق آغاز مبارزه‌ی تاریخی مردم ایران علیه سلطه‌طلبی دولت آمریکا بود:
«مبارزه از قبل از سال ۴۳ شروع شد؛ یعنی از سال ۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد که به وسیله‌ی آمریکائی‌ها در ایران انجام گرفت و حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند. مأموران آمریکائی رسماً آمدند ایران، با چمدانهای پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند. جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیله‌ی آمریکائی‌ها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکائی‌ها نداشت.» ۱۳۹۱/۸/۱۰ [۱]

هرچند مصدق با کودتاییِ آمریکایی از قدرت حذف شد و دیکتاتوری برآمده از کودتا به تأمین منافع دولت آمریکا همت گماشت اما دخالت مستکبرانه‌ی آمریکایی‌ها در ایران پایان نیافت. با آغاز نهضت امام خمینی (رحمه‌الله) و وقوع قیام پانزده خرداد و شدت گرفتن اعتراضات مردم به رهبری امام (رحمه‌الله) علیه حکومت پهلوی و دخالت بیگانگان، باز هم آمریکایی‌ها علیه ملت ایران دست به توطئه زدند:
«حادثه‌ی قیام مردم در پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی پیش آمد… اینجا هم طرف قضیه اگرچه حکومت ظالم طاغوت و حکومت پهلوی بود، اما آمریکائی‌ها پشت سر این حکومت قرار داشتند؛ آنها بودند که آن را تقویت میکردند و به وسیله‌ی او بر همه‌ی امور کشور ما مسلط شده بودند. این مبارزه ادامه پیدا کرد تا سال ۴۳؛ آمریکائی‌ها ناگزیر شدند مستقیماً داخل مسائل بشوند. امام بزرگوار را در سال ۴۳ تبعید کردند.» ۱۳۹۱/۸/۱۰ [۲]

ادامه »

تیزر الزائر، اینجا عصر ظهور است

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1395


 دانلود تیزر الزائر، اینجا عصر ظهور است


در همایش ملی تبیین ظرفیت‌های تمدنی اربعین
استاد پناهیان:

چه کسی می‌تواند بگوید که تجمع اربعین، علامت نزدیک شدن ظهور نیست؟
چرا ثواب زیارت حسین علیه السلام با ثواب شهادت مقایسه شده؟
مهمترین کارکرد اجتماعی شهادت، ایجاد امنیت و اقتدار برای امت اسلامی است
تا وقتی «اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» نباشد سایر عوامل سعادت یک ملت، کارآیی ندارند
اجتماع قلوب در کنار کربلای امام حسین علیه السلام عامل سعادت این ملت است
اربعین موقع جمع‌آوری پول برای حل مشکلاتِ دیگر مملکت نیست!

پی دی اف متن سخنرانی : A5 | A4
صوت سخنرانی : دانلود | بشنوید

حجت الاسلام پناهیان: اجتماع قلوب، در کنار کربلای امام حسین علیه السلام عامل سعادت این ملت در همۀ ابعاد است، اما بسیاری از نخبگان و مسئولین جامعۀ ما این حرف را شوخی می‌گیرند! اگر مسئولین جامعه در ابعاد مختلف فرهنگی و اقتصادی و… این عامل را جدی می‌گرفتند، الان مسیر راه‌ آهن را در سه چهار شاخه، بین ایران و عراق، درست کرده بودند، چرا میلیون‌ها نفر از ایران اسلامی به‌سهولت در این سفر نروند و نیایند؟!
حجت الاسلام پناهیان در همایش ملی ظرفیت‌های تمدنی اربعین که در محل حوزۀ هنری برگزار شد به تبین آثار تمدنی زیارت اربعین و نقش آن در سعادت یک ملت پرداخت. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

 

روایت «زیارت اربعین» مثل جرقه‌ای بود که به انبار انرژی‌های متراکم مؤمنین اصابت کرد

شما در باب اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام روایات زیادی را از ائمۀ هدی علیه السلام شنیده‌اید. در میان همۀ این روایت‌ها که انرژی متراکمی را در امت اسلامی ایجاد می‌کنند، روایت زیارت اربعین(عَلَامَاتُ‏ الْمُؤْمِنِ…وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ‏؛ تهذیب‌الاحکام/6/52) مانند جرقه‌ای بود که گویی به یک انباری از این انرژی‌های متراکم اصابت کرد و در زمانی که مؤمنینِ راه حسین علیه السلام قدرت دفاع از خودشان را دارند، منجر به تجلی زیارت اربعین شد.

برای اینکه آن انبار مهمات یا آن انرژی متراکم برآمده از روایات و سفارشات اولیاء خدا برای زیارت امام حسین علیه السلام را بهتر بشناسیم، بنده دو روایت از میان این روایات را برای شما قرائت می‌کنم. شاید اگر این روایت سال‌های پیش بیان می‌شد، یک‌مقدار مبالغه‌آمیز تلقی می‌شد. ولی الان باتوجه به اینکه زیارت اربعین دیگر نیازی به تبلیغات ندارد و قدرت حماسۀ اربعین، آثار بابرکت خودش را به نمایش گذاشته، دیگر کسی تصور نمی‌کند که این روایات را در باب تبلیغ اربعین یا تحریک مردم به حضور در پیاده‌روی اربعین یا حتی برای تبلیغ کردن زیارت امام حسین علیه السلام قرائت می‌کنیم.

ادامه »

جملۀ اصلی زیارت اربعین چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1395

شاید عصارۀ زیارت اربعین جملۀ «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ» باشد که اعلام آمادگی برای نصرت است!

در زیارت اربعین «اعلامِ حضور ما» در کربلا مهم است؛ لذا «سلام می‌دهیم» و برمی‌گردیم

زائرین اربعین به یک زیارت مختصر در کربلا کفایت کنند و بروند؛ تا سایر مؤمنین هم بتوانند بیایند زیارت کنند/ اگر در اربعین، به‌خاطر ازدحام نتوانستیم وارد حرم شویم، عیبی ندارد؛ عتبه بوسی می‌کنیم و برمی‌گردیم/ برای زیارت اربعین، یک پیشنهاد هم دارم

حجت الاسلام پناهیان:

 توصیۀ بنده به همۀ زائرین اربعین این است که به حداقل زیارت کفایت کنند؛ یک‌بار بیایند حرم را ببینند و بیرون بروند. این‌را در نظر داشته باشیم که در ایام اربعین، ما فقط می‌خواهیم اسممان را بنویسیم و برگردیم. اعلام آمادگی کنیم و برگردیم. بنده امروز به‌خاطر ازدحام هنوز نتوانسته‌ام داخل بین‌الحرمین بشوم، چه رسد به داخل حرم! حالا شاید بروم و شاید هم توفیق پیدا نکنم، که اگر نتوانستم بروم، دلم اینجا می‌ماند و برمی‌گردم تا ان‌شاءالله یک وقت دیگری دوباره به کربلا بیایم.

 شاید خلاصۀ زیارت اربعین در همان چند جملۀ آخرش باشد که زائر بعد از اینکه معرفت خودش را نسبت به امام حسین علیه السلام اعلام می‌کند که «من به شما معرفت دارم و شما چنین مقام شامخ و والایی دارید…» یک جمله‌ای دارد که شاید اصلِ جملۀ زیارت اربعین باشد. آنجا که می‌خوانیم: «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ»(تهذیب‌الاحکام/6/114) یعنی من آمادۀ کمک به شما هستم! این اعلام آمادگی برای نصرت، شاید عصارۀ زیارت اربعین باشد.

 جملۀ بعدی این است: «حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ» تا وقتی که خدا به شما اذن بدهد و شما دستور قیام بدهید. و بعد می‌خوانیم: «فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» یعنی «من با شما هستم، من با شما هستم، با دشمن شما نیستم» در زیارت اربعین، این اعلام موضِع را انجام می‌دهیم و برمی‌گردیم. وقتی کسی معنای این جمله را بفهمد و اربعین بیاید در کنار حرم و این جمله را اعلام کند و برگردد، در واقع معنایش این است که اعلام حضور کرده است

ادامه »

توسل های مُجاز و ممنوع در نگاه وهابیت

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1395

حضرت آیت الله سبحانی

در نگاه وهابیون، توسل به شخص انسان های با فضیلت، سوگند دادن خدا به حرمت و قداست آنان و در خواست دعا از پیامبران و صالحان پس از درگذشت آنها از جمله توسل های ممنوع ذکر شده است.

حضرت آیت الله سبحانی در نوشتاری «سه توسل مجاز و سه توسل ممنوع در نزد وهابیت» را مورد نقد و بررسی قرار داده اند که متن دیدگاه وهابیون و پاسخ های معظم له در ادامه می آید؛

* سه توسل مجاز وهابیون

وهابیون سه نوع از توسل ها را مجاز دانسته و آن را تجويز مى كنند كه جاى بحث و گفتگو نيست.

* توسل به ذات حق تعالى و اسماء و صفات او.

* توسل به اعمال صالحى كه انسان در گذشته انجام داده است.

* توسل به دعاى برادر مؤمن در حال حيات.

توسل به ذات خدا معنى ندارد زيرا توسل، تمسك به وسيله اى كه او را به مقصد و مقصود برساند و در مورد نخست چيزى در وسط نيست كه انسان به آن توسل بجويد؛ و توسل به اسماء و صفات خدا براى كسب رضاى ذات حق تعالى جاى گفتگو نيست انسان خدا را به رحمانيتش سوگند دهد كه او را ببخشد.

و اما توسل انسان به اعمال صالحى كه انجام داده، بسيار نادر است و مدرك آن، روايتى است در مورد سه نفر از بنى اسرائيل و اجمال آن اين است كه اين سه نفر كه بر اثر ريزش كوه، در غارى زندانى شده و راه خروج از غار به روى آنان بسته گرديد و هر يك خدا را به كار نيكى كه انجام داده بودند، سوگند دادند كم كم آن مانع از خروجى غار عقب رفت؛ يكى احترام فوق العاده به پدر و مادر و دومى به عفت و خويشتندارى در مسائل جنسى و سومى امانت دارى را ياد كردند.

اما قسم سوم از توسل همان دعاى مؤمن در حال حيات است دلائل آن روش است زيرا خدا به گنهگاران تذكر مى دهد كه به حضور پيامبر بروند و از آن حضرت درخواست كنند كه در حق آنان استغفار كند. (1)

ادامه »

سه ویژگی برجسته اباعبدالله علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1395

 


بازخوانی سخنان رهبرمعظم انقلاب

 معرفی شخصیتهای افسانه ای بزرگ،نشانگرنیازملتها به الگواست.

در خلال ده‌ها و صدها خصوصیتی که امت اسلام به برکت اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام از آن برخوردار است، یکی هم این است که مردم ما الگوهای بزرگ و درخشانی در جلوی چشم خود دارند. 
 
برای ملت‌ها، الگو خیلی مهم است. شما ببینید؛ ملت‌های مختلف اگر در شخصیتی رشحه‌ای از عظمت وجود داشته است، او را مطلق می‌کنند، بزرگ می‌کنند، نام او را جاودانه ‌می‌کنند؛ برای اینکه حرکت عمومی نسل‌هایشان را به سمتی که می‌خواهند جهت بدهند. گاهی شخصیت واقعی هم ندارد؛ اما در داستان‌ها و شعرها و افسانه‌های گوناگون ملی و اساطیر آنها را مطرح می‌کنند. اینها همه از این سرچشمه گرفته‌ است که ملت‌ها از میان خود به دیدن نمونه‌های بزرگ احتیاج دارند. این در اسلام به صورت فراوان و بی‌نظیری است، که از جمله بزرگترین آنها حضرت اباعبدالله علیهم السلام پیشوای مسلمین و فرزند پیامبر و شهید بزرگ تاریخ بشر است. 
 
برجستگی وجود ابا‌عبدالله علیهم السلام دارای ابعادی است که هر کدام از این ابعاد هم بحث و توضیح و تبیین فراوانی به دنبال دارد؛ ولی اگر 2، 3 صفت برجسته را در میان همه این برجستگی‌ها اسم بیاوریم، یکی از آنها “اخلاص” است؛‌ یعنی رعایت کردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزه‌های مادی در کار. 
 
صفت برجسته دیگر، “اعتماد به خدا” است. ظواهر حکم می‌کرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد. چطور این را “فرزدق” شاعر می‌دید، اما امام حسین علیهم السلام نمی‌دید؟! نصیحت کنندگانی که از کوفه می‌آمدند می‌دیدند، اما حسین بن علی علیهم السلام که عین‌اله بود، نمی‌دید و نمی‌فهمید؟! ظواهر همین بود؛ ولی اعتماد به خدا حکم می‌کرد که علی‌رغم این ظواهر یقین کند که حرف حق و سخن درست  او غالب خواهد شد. اصل قضیه هم این است که نیت و هدف انسان تحقق پیدا کند. اگر هدف تحقق پیدا کرد، برای انسان با اخلاص، شخص خود او که مهم نیست…

ادامه »