موضوع: "مقام معظم رهبری"
مناصب مدیریتی نعمتی الهی است؛ مراقب باشیم کفران نکنیم
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396
عکس پوستری بيانات
رهبر انقلاب در شرح حدیثی اخلاقی از امام جعفر صادق (علیهالسلام) بیان کردند:
مناصب مدیریتی نعمتی الهی است؛ مراقب باشیم کفران نکنیم
حضرت آیتالله خامنهای صبح یکشنبه گذشته (۱۳۹۶/۲/۱۰) در ابتدای درس خارج فقه خود در حسینیهی امام خمینی (رحمهالله) به بیان شرح حدیثی تربیتی از حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) در موضوع «شکر نعمت و کفران نعمت» پرداختند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR خلاصهای از متن بیانات معظمله در این باره را تقدیم مخاطبان میکند.
عَن أَبِی عَبدِاللهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً طُوبىٰ لِلمُتَحابّین فِی الله. (۱)
طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً
این بسیار مطلب مهمّی است: مسئلهی تبدیل نعمت خدا به کفران؛… گاهی خدای متعال نعمتی به انسان داده است؛ فرض بفرمایید نعمت «بیان»، خب نعمتی است؛ میتوان این نعمت را در راه ترویج معارف الهی به کار برد، میتوان هم آن را در جهت عکس بهکار برد؛ این نعمت را اگر کسی در جهت عکس مقاصد الهی به کار ببرد، کفران این نعمت را کرده، نعمت را تبدیل کرده است به کفر.
فرض بفرمایید داشتن مال دنیا یک نعمت است؛ مال دنیا، نعمتی است که خداوند به بعضی عنایت میکند؛ میتوان با این نعمت، درجات عالیه را کسب کرد -صدقه داد، انفاق کرد، کسانی را از بدبختی و از هلاکت و گرسنگی نجات داد- میتوان هم بعکس، این پول را در راههای فساد، در راههای حرام، در راه اشاعهی محرّمات، در راه افساد خود و دیگران به کار برد؛ این کفران نعمت الهی است.
قدرت و توانایی مدیریّت و احراز مناصب مدیریّتی یک نعمت است؛ یک روزی بود که ما و شما باید همینطور در جریان تصمیم مدیران جامعه -که به دشمنان دین و دشمنان کشور وابسته بودند- حرکت میکردیم، بدون اینکه اختیاری داشته باشیم؛ امروز، بسیاری از خود ما جزو مدیران کشور هستیم -در هر بخشی که هستیم، در هر حدّی که هستیم- و قدرت ایجاد مسیر، تغییر مسیر، تصحیح مسیر را خدای متعال به ما داده است؛ خب این یک نعمت است. این نعمت را چهجور مصرف میکنیم؟ اگر در جهت خدمت به مردم و هدایت جامعه به آن سمتی که مطلوب دین خدا است این مدیریّت بهکار رفت، خب این شکر نعمت است؛ اگر چنانچه در این جهت بهکار نرفت، معطّل ماند یا عکسش بهکار رفت، این کفر نعمت است. گاهی این کفران نعمتها، بهحدّی است که قابل جبران هم نیست…
۱) امالی طوسی، مجلس اوّل، ص ۲۱
از امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت شده است که حضرت فرمودند: خوشا به حال کسی که نعمت خداوند را به کفران [نعمت] تبدیل نکند و خوشا به حال آنانکه براى خدا به یکدیگر علاقه دارند.
ترجمهای از صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب آن را تحسین کردند
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396با شنیدن این سخنان، نخستین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که معمولاً کتابی که در اتاق است بیشتر از کتابهای داخل قفسههای کتابخانه، مورد استفاده قرار میگیرد و این نشان از آن دارد که آقا انس فراوانی با دعاهای صحیفهی سجادیه دارند که صد البته قراین متعدد دیگر در گفتار و رفتار ایشان این را تائید میکند.
نیم ساعت پس از آن، با تلفن همراهم تماس گرفتند و مشخصات کتاب را برایم گفتند. صحیفهی سجادیه، با ترجمهی آقای محمد مهدی رضایی، انتشارات جمال. من هم که عازم قم بودم به سرعت کتاب را در اینترنت جستجو کردم؛ شمارهی تلفن ناشر را یافتم و از آن طریق به شمارهی تلفن همراه مترجم دست یافتم. با مترجم تماس گرفتم. نشانی منزل او را خواستم. اجمالی از ماجرا را نیز گفتم. حدود ساعت هفت بعدازظهر به سمت منزل او رفتم. منزل او در شهرک پردیسان قم بود. با دو تن از دوستان طلبهام همراه بودم. جلوی در آپارتمان به استقبالمان آمد؛ طلبهی معمم لاغر اندام جوان. ابتدا از او خواستم که مزاحم نشویم و همین بیرون منزل با او سخن بگوییم اما اصرار کرد که حتماً به داخل خانهاش برویم. داخل خانه رفتیم. منزل محقر و ساده در طبقهی دوم آپارتمان با مقداری کتاب و یک کامپیوتر. میگفت هنوز باورم نمیشود که آقا ترجمهی مرا اینقدر مورد محبت قرار داده باشند. از ترجمه پرسیدم؛ گفت حدود شش ماه برایش زحمت کشیدم؛ سعیام این بود که علاوه بر رساندن مفهوم، وجوه ادبی و آهنگ کلام و ظرافتهای معنایی حفظ شود؛ سعی کردم پیش از آن، تمام ترجمهها را ببینم؛ الان میبینم الحمدلله ترجمهام در خیلی جاها مورد استفاده قرار میگیرد و خدا را شاکرم؛ کسی به من میگفت در عمرههای دانشجویی، برخی جوانان خیلی به ترجمه علاقهمند شدهاند و آن را با خود به مسجدالحرام یا مسجدالنّبی میبرند.
حاج آقای رضایی میگفت: پیش از این، یکی دو کتاب مثل کتاب محاسن و مصابیحالجنان (نوشتهی مرحوم آیتالله سید عباس کاشانی) را ترجمه کردهام. آنچه برایم از سخنان حاج آقای رضایی مبرهن شد این بود که او خیلی متواضعانه از ترجمههایش سخن میگفت.
در پایان، مطلبی را ذکر کرد که اندوه و غم، سراسر وجود را فراگرفت. دختر کوچکش را صدا کرد. حنانه دختر هفت سالهی حاج آقای رضایی است که خدا پس از ۱۰ سال به این زوج جوان اعطا کرده است. پای دختر شکسته و در گچ بود. حنانه به بیماری نادری دچار بود که بر اثر آن، استخوانهای بدنش با کوچکترین ضربهای میشکست. ازاینرو از دو سالگی تا حالا بارها و بارها اعضای بدنش شکسته و گاه نیمی از بدنش در گچ بود. دختر به آقا نامهای نوشته بود و برایمان خواند. تنها آرزوی حاج آقای رضایی دیدار حضرت آقا به همراه دخترش است. میگفت: آقا نائب امام زمان است و دعای او برای دخترم میتواند دعای امام زمان را شامل ما کند و دخترم شفا بگیرد.
پینوشت:
۱. صحیفهی سجادیه، ترجمهی محمدمهدی رضایی، چاپ اول، ۱۳۹۳، انتشارات جمال؛ اکنون این ترجمه به چاپ ششم رسیده است.
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
کارگر ستون فقرات تولید است.
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396
قشر کارگر، ستون فقرات اقتصاد است؛ نقش کارگر را باید بهعنوان محور کار و اشتغال در کشور معرفی کرد/ اشتغال مسئله مهمی است برای کشور. الان در ایام انتخابات هم هستیم؛ هر کسی که در دولت آینده مسئول شود، بایستی از روز اول، همت خود را به مسئله اشتغال بگمارد. این چیزی نیست که تأخیر در آن جایز باشد/ اشتغال اگر تأمین بشود، آسیبهای اجتماعی هم کم خواهد شد. |
اهمّیّت کارگر را بارها و بارها، همه به زبانهای مختلف گفتهاند.
اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفتهای داشته باشد،
اقتصاد مستقلّی داشته باشد،
رونق اقتصادی بهمعنای واقعی داشته باشد،
باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛
چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک اینجور است. اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برههی اخیر به دست گرفتهایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمدهاش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعهی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایستهی او است برخوردار باشد، باید روی مسئلهی تولید ملّی تکیه بکنیم.
اگر کارگر در جامعه دلگرم به کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد -که بنده قبلاً هم اشاره کردهام، حالا هم یک مختصری عرض خواهم کرد- رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راهحل نداشته باشد؛ گرهای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند.۱۳۹۶/۰۲/۱۰
مناجاتی عاشقانه با خداوند/جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم.
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396
برای اینکه انسان بتواند وقتی وارد این تالار[ماه رمضان] شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفادهیی ببرد و برای اینکه این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید.
من یک وقتی از امام (رضواناللَّهعلیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان میآید و دوست دارید.
فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه.
اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که میدانید اصلاً ورود اصلیاش مال شب نیمهی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است.
در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک»(۱) ؛
جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم.
و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»(۲)؛
اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد میکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.۱۳۸۳/۰۷/۱۳
لزوم توجه مسئولین نسبت به یاد خدا
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396وقتی یک مسئولیتی به ما میدهند، عرصهی آن مسئولیت، عرصهی وظیفهی اساسی ما است و باید برویم دنبال کنیم لکن قبل از آن و همراه با آن و در نهایت آن، آنچه برای ما باید مهم باشد و در مدّنظر ما قرار بگیرد، این است که ما چه کار کنیم که به وظیفهی الهی خودمان عمل کرده باشیم؛ تعبّد ما، اخلاص ما، عمل ما، عمل صالح ما تأمین شده باشد. این، آن وظیفهای است که مسئولین، خیلی باید به آن توجّه کنند.
خب، این ماهها فرصت بزرگی است - ماه شعبان، ماه رمضان - فرصتهای بزرگی است. این دعاهایی که در این ماهها وارد شده است، راه را برای ما باز میکند. من و شما اگر بخواهیم با خدای متعال حرف بزنیم و یک مطالبهای داشته باشیم، یک چیزی را از خدا درخواست کنیم، حقیقتاً درست بلد نیستیم. این دعاها با بلیغترین زبان، یاد میدهند به ما که از خدای متعال چه بخواهیم و با خدا چهجوری حرف بزنیم. همین مناجات شریف شعبانیه، فِقراتی که از اوّل تا آخر [این] دعا هست، هرکدام از اینها یک دریایی از معرفت است. علاوهی بر این به ما یاد میدهد که چطور با خدا حرف بزنیم و از خدا چه بخواهیم. اِلهی هَب لی قَلبًا یدنیهِ مِنک شَوقُهُ وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُهُ وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه. (۱) ببینید، سه نقطهی کلیدی اساسی در یک فقرهی کوتاه دعا؛ دلی به من عطا کن که شوق، آن را به تو نزدیک کند؛ این شوق باید در دل بهوجود بیاید. آلودگی ما به مادّیات، آلودگی ما به گناه، آلودگی ما به طمعها و حرصهای گوناگون، این شوق را در دل میمیرانَد. انس ما با قرآن، انس ما با دعا، انس ما با نوافل، درست بهجاآوردن فرائض، این شوق را در دل برمیانگیزد و مشتعل میکند. یدنیهِ مِنک شَوقُه؛ آنوقت این شوق، دل را به خدا نزدیک میکند. وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُه؛ زبان صادق، سخن با صداقت. این سخن با صداقت، بهسوی خدا بالا میرود. اِلَیهِ یصعَدُ الکلِمُ الطَّیبُ وَ العَمَلُ الصّلِحُ یرفَعُه؛ (۲) حرف درست، حرف صادقانه، حرف صمیمانه، حرفی که در آن شائبهای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی و این چیزها نباشد، سخنی است که بهسمت خدا بالا میرود. وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه؛ نگاه حقیقتآمیز و حقیقتآلود، نگاه حقّانی به مسائل، نه نگاه جانبدارانه، نه نگاه هوسگرانه، نه نگاه کاسبکارانه، مسائل را با نگاه حق، طرفداری از حق، دنبالهی حق بودن، با این نظر نگاه کنیم؛ آنوقت دل به خدا نزدیک میشود. ببینید، راه حرف زدن با خدا را به ما یاد میدهند؛ به ما میگویند از خدا چه بخواهیم.
بیانیه انتخاباتی آیت الله بهجت (ره)
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396
در پی سؤالات مکرر افراد گوناگون از آیتالله بهجت قدسسره درباره انتخابات، متن زیر در زمان حیات معظمله برای تبیین شرایط نامزدهای انتخاباتی از سوی ایشان صادر شد:
بسماللهالرحمنالرحیم. الحمد لله رب العالمین والصلاة علی سید الانبیاء محمد وآله السادة الاوصیاء الطاهرین.
و بعد، چنانکه مکرراً از شرکت در انتخابات سؤال شده، در جواب آنها، آنچه اظهار شده است، بیان میشود: اینجانب، جهاتِ سلبیه و اثباتیه۱ را متعرض میشوم.
کسانی که بنا دارند در رأی دادن و یا انتخاب شدن، شرکت نمایند، باید متذکر باشند که کسانی حقّ انتخاب شدن و امینِ مردمِ با ایمان در مورد دین و دنیا بودن را دارند، که از رجالِ با عقلِ کاملِ کافی و ایمان کامل از شیعه اثنیعشریه و با علم به مسائل شرعیه در شخصیات و اجتماعیات و با شجاعت باشند؛ و از آنهایی باشند که در اظهارات و تروک۲، «لا یخافون فی الله لومة لائم»۳ باشند؛ و از رشوهها و تخویفات۴ و نحو۵ آنها دور باشند. نظر نکنند که تا به حال چه بود؛ بلکه نظر نمایند که از حال چه باید بشود و چه باید نشود. و باید پرهیزکار و خداترس باشند، اراده خدای تعالی را بر همه چیز ترجیح بدهند. |
اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان نیستند، و رأی دادن برای فاقدها بیاثر است، بلکه جایز هم نیست؛ مشکوک هم، متروک است.
اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان۶ نیستند، و رأی دادن برای فاقدها بیاثر است، بلکه جایز هم نیست؛ مشکوک هم، متروک است.۷ تفحص هم، باید کامل باشد و بدون مداخله دوستی و دشمنی در امور نفسانیه باشد. در حالِ رأی دادن و گرفتن، خدای عظیم را ناظر به تمام خصوصیاتِ همه بدانند. کسانی هم که واجِد خصوصیات مذکوره باشند ـ که جایز باشد رأی دادن و گرفتن درباره آنها ـ واجب میشود با توانایی، اگر بدانند یا احتمال بدهند که فاقدِ بعضِ آنها، رأی خواهند گرفت.۸
ملاحظه نمایید دُوَل کفر را [که] چگونه انتخاب مینمایند و انتخاب میشوند، و چه کسانی انتخاب میشوند، و از چه راههایی انتخاب میشوند، و چه آرائی در مجلسهای خودشان اظهار میکنند، و دولتهای آنها چه عملیاتی بر طبق قانون مملکت و برخلاف قانون عقل و دین ـ حتی ادیان منسوخۀ آنها ـ انجام میدهند که فساد و اِفساد آنها بر همه عقلای دنیا آشکار است؛ [و] مخالفت نمایید با چگونگی کارهای آنها و چگونگی وسائل و اسباب و مسبّبات آنها، که مطابقت با هیچ دینِ اصلدار و هیچ قانونِ عقلپسند، ندارند.
عصمکم الله و ایّانا من الزلات کلّها بمحمد و آله الطاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته.
امام سجاد علیهالسلام و کادرسازی
نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396
حضرت آیتالله خامنهای:
«در کلمات امام سجاد (علیهالسلام) توجه به کادرسازى است… ایشان سىوپنج سال زحمت کشید و کار را به اینجا رساند که وقتى در سال ۹۵ هجرى آن حضرت وفات کردند، امام باقر در میان جمع کثیرى از شیعیان و محبان اهلبیت قرار گرفت، و این از برکات امامت و جهاد و تلاش آن بزرگوار بود. حضرت یک مجموعهى مؤمن صالحى که بتوانند قاعدهاى بشوند براى کارهاى آینده به وجود آورد. این، زندگى امام سجاد (علیهالسلام) است.» ۱۳۶۷/۶/۴ و ۱۳۶۵/۴/۲۸
کشور به سامان نمی رسد جز با کار جهادی و انقلابی
نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396دو ویژگی مهم حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام
نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1396
در زیارات و کلماتی که از ائمه علیهمالسّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روی دو جمله تأکید شده است: یکی بصیرت، یکی وفا.
بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟
همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و اماننامه شما! نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس -برادر بزرگتر- جعفر، عبدالله و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسینبنعلی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگران
نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1396بیانات در دیدار کارگران
به مناسبت روز کار و کارگر (۱)
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مجموعهی مرتبط با کار، کارگران، نخبگان کارگری، کارآفرینان، مسئولان دولتی ذیربط، عید همهی شما انشاءالله مبارک باشد. میلاد مسعود سیّدالشّهداء (سلاماللهعلیه) امسال مصادف است با همین ایّام مربوط به کار و کارگر؛ این را به فال نیک بگیریم و انشاءالله از روح مطهّر سیّدالشهداء (سلاماللهعلیه) بهرهمند بشویم برای یافتن راه و پیمودن راه تا بتوانیم به این مشکلاتی که هست پایان بدهیم. بنده راجع به مسئلهی کار و کارگر و مسائل حولوحوش این مسئلهی مهم، چند جمله عرض میکنم و چند جمله هم راجع به برخی مسائل دیگر ذیربطی که مورد علاقهی ما و شما است.
خوشبختانه عشق و ارادت ملّت ما به حضرت ابیعبدالله (علیهالسّلام) کاملاً مشخّص و بارز است؛ هم در این ایّام بهمناسبت میلاد؛ هم بهمناسبت شهادت، هم بهمناسبت اربعین، مردم واقعاً اظهار ارادت میکنند به ساحت سیّدالشهداء (علیهالصّلاةوالسّلام)؛ این برای ما افتخار است؛ برای ملّت ما این معرفت، این محبّت افتخار است.
خب در روز کارگر و مناسبت کارگر، هم باید به مسئلهی کارگر پرداخت -[یعنی] موضوع کارگر در کشور- هم باید به اصل مسئلهی اشتغال پرداخت که یک ضلع آن مربوط میشود به مسئلهی کار و کارگر؛ چون مسئلهی اشتغال بهمعنای حقیقی کلمه یکی از معضلات کشور است که باید حل بشود.
در مورد مسئلهی کارگر؛ خب، اهمّیّت کارگر را بارها و بارها، همه به زبانهای مختلف گفتهاند. اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفتهای داشته باشد، اقتصاد مستقلّی داشته باشد، رونق اقتصادی بهمعنای واقعی داشته باشد، باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛ چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک اینجور است. اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برههی اخیر به دست گرفتهایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمدهاش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعهی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایستهی او است برخوردار باشد، باید روی مسئلهی تولید ملّی تکیه بکنیم. اگر کارگر در جامعه دلگرم به کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد -که بنده قبلاً هم اشاره کردهام، حالا هم یک مختصری عرض خواهم کرد- رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راهحل نداشته باشد؛ گرهای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند.