« مذاکره با آمریکا ممنوع | محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام » |
رابطه ایمان و عمل صالح
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1394« أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْراً»[1]؛
اين برنامه دو تا بيان دارد، يكي بيان اجمالي و يكي تفصيلي است. بیان اجمالياش اين است که در آيات زيادی گفته شده « آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، ايمان و عمل به آنچه كه ايمان داريم. آنوقت اين شاخههاي زيادي دارد، يكياش نماز است، يكياش روزه است، يكياش دروغ نگفتن است، يكياش ظلم نكردن است همه اينها جزء « عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ » است. عمل كه از انسان صادر ميشود بايد صفت صلاح و شايستگي داشته باشد. گناه و كارهاي معصيت شايستگي ندارد، بنابراين ملاك سلامت و سعادت فرد و جامعه همين عمل كردن به صالحات است.
س: « وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْراً »؟
ج: نتيجه عمل كردن به اين حرف خدا اين است كه زندگي آسان ميشود. ما فرمان ميدهيم ميگوييم اين آدم چون گوش به حرف ميدهد دزد مالش را نَبَرد. پولش نصيب ظالم نشود، سرطان نگيرد، ام اس نگيرد، اينها همه يُسر و مصداق آساني زندگي است. اما اگر بخواهي برعكس واجبات را انجام ندهي و محرمات را انجام بدهي آنوقت به عكس ميشود سَنَقُول لَه عُسراً، زندگی سخت ميشود. شب خوابيده است فردا يك بلاي بزرگي سراغش ميآيد، ميآيند چند ميليون ماليات به او ميبندند، دزد به او ميزند، بلاهاي زيادي سرش میآید، اين هم مال اين است كه مردم هوشيار باشند و دور اين كارها نگردند و طرف عمل صالح بروند.
پرسش و پاسخ از استاد اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه مدرسه علمیه صاحب الأمرعج 24/09/1390
[1] . کهف آیه 88
بمناسبت روز مباهله
روز مباهله فرا رسید.
تلاطم مهیبِ شک و تردید، آرامش پوشالی قلب هایشان را درهم کوبیده بود. آرزو می کردند تو را با گروهی از یاران و سربازانت ببینند تا اینکه با خاندان سراسر نورت به میدان مباهله قدم بگذاری.
ولی تو آمدی؛
با دنیایی که محو تماشای جمال و هیبت خاندان پاک و روحانی ات شده بود. قلب زمان از استواری گام های علی علیه السلام به تپش افتاد و گل های یاس، به تماشای فاطمه علیهاالسلام عطرافشان شدند.
دست در دانه اهل آسمان، حسن علیه السلام ، را در دستان مهربانت داشتی و جگرگوشه ات حسین علیه السلام را عاشقانه به سینه چسبانده بودی. زمین بر آسمان فخر می فروخت که بر پشت او گام می نهید و آسمان از دیدن آن همه شکوه و وقار، به وجد آمده بود. باد، عظمت ایمانتان را در گوش هزار سرو آزاد نجوا کرد و یک دشت شقایق، شیفته پاکی نگاهتان شد… .
و نجران، به حقانیت این خاندان، اعتراف کرد.
فرم در حال بارگذاری ...