« دانلود گاهنامه ظهور (نشریه داخلی حوزه علمیه محدثه سلام الله علیها) شماره 21حکم استفاده ازماهواره از نظر فقهی ،اخلاقی و قانونی چگونه است؟ »

«روحانی بدون شکلات و بادکنک به درد نمی‌خورد»

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مهر, 1392


*چند سال است که کار تبلیغی انجام می‌دهید؟

-حدود 7 سال

*چند است که سال ازدواج کردید؟

-سال 86، البته کار تبلیغ را از سال 85 شروع کردم.



*همسرتان در کار تبلیغ با شما همراه است؟

-همین گونه است، اگر همراهی همسر و خانواده نباشد، کار تبلیغ با مشکل مواجه می‌شود.

*با توجه به اینکه مناطق محروم را برای کار تبلیغی خودتان انتخاب کردید، از چه روش‌هایی برای جذب نوجوانان و جوانان استفاده می‌کنید؟

-بنده از همان ابتدا قائل به نوآوری در تبلیغ بودم، برای همین پروژکتور شخصی خریدم و سعی کردم مطالب دینی را در قالب پاورپوینت ارائه کنم، همچنین برای بیان احکام از زبان تصویر کمک بگیرم.

از آنجایی که رشته‌ام گرافیک است، کار تبلیغ را با هنر تلفیق کردم، این کار من برای نشاط بخشیدن به جوانان در حلقه معرفتی خیلی مؤثر واقع شد، با این وجود رفتن به اردوهای تفریحی، طرح ایده‌های مختلف، دادن هدایای فرهنگی نظیر کتاب‌های دینی و اهدای عطر، شکلات و بادکنک به کودکان و نوگلان در ایجاد رابطه صمیمی میان یک روحانی و مخاطب مؤثر است.



*استفاده از ابزار دید و بازدید از ساکنان روستا چه مقدار در ایجاد فضای صمیمی میان یک مبلغ با مردم مؤثر بوده است؟

- اعتقاد داریم اگر کاری برای خدا انجام شود، بازخورد آن کار باعث می‌شود که سنگ هم آب شود، این شیوه در سیره اهل‌ بیت(ع) نیز به دفعات دیده شده است که آن بزرگواران به دیدار دشمنان خود می‌رفتند و در اثر همین ملاقات‌ها توانستند این افراد را در زمره محبان اهل بیت(ع) قرار دهند.

در یکی از بازدیدهای صورت گرفته به دیدار خانواده‌ای رفتیم که یکی از اعضایش تصادف کرده بود، این دیدار باعث شد که علاقه بیشتری ایجاد شود، به طوری که اکنون رفت و آمد خانوادگی داریم.



ماجرای آب بازی حاج‌آقا با بچه‌ها

*چه شد که تصمیم گرفتید بچه‌ها را به کنار ساحل ببرید؟

-یک روز بعد از نماز مغرب و عشاء بدون اعلام قبلی گفتیم که فردا قرار است که بچه‌ها را کنار ساحل ببریم، از روستا تا کنار ساحل نزدیک دو کیلومتری فاصله بود، بنابراین بچه‌ها تا آنجایی که توانستند اطلاع‌رسانی کنند حدود هشت ماشین شدند، این حضور روحانی در کنار ساحل، آب‌ بازی با آن‌ها و حتی ماهیگیری برایشان بسیار دلسچب و شیرین بود، آقای مریزاد (عکاس خبرگزاری فارس) از نزدیک در جریان این ماجرا بودند و در قاب تصویر ثبت کردند، گزارش ایشان باعث شد که در سایت‌های محلی انعکاس وسیعی داشته باشد.

این را بگویم اگر ما از قبل اعلام می‌کردیم، آن وقت جمعیت اندازه سه اتوبوس آماده رفتن می‌شدند(خنده)، البته این کنار ساحل رفتن مقدمه‌ای برای برگزاری نشست معرفتی شد، ‌البته هدف ما این بود که انگیزه لازم برای حضور در جلسات عقیدتی و معارفی در نوجوانان و جوانان ایجاد شود.

حتی بارها شده است که بنده با هزینه شخصی برای بچه‌ها سالن ورزشی کرایه کرده‌ام تا با ایجاد نشاط روحی و جسمی در نوجوانان آن‌ها با میل و انگیزه بیشتری در کلاس‌های بعد از ظهر حضور پیدا کنند.



حاج ‌آقا بالاخره موفق به صید ماهی شد!

* در عکس‌ها دیدیم که شما در کنار ساحل مشغول ماهیگیری شدید، توانستید ماهی هم بگیرید؟

-از آنجایی که صیادها در منطقه فعال هستند ماهی بزرگ نصیب ما نمی‌شود، البته مردم از روی اسکله ماهی‌های یک تا دو کیلویی صید می‌کنند، ما اگر هم موفق به صید ماهی می‌شدیم، ماهی‌های کوچک اندازه کف دست یا بند انگشت نصیب ما می‌شد، البته اگر همان سه اتوبوس می‌آمدند فکر کنم چشم ماهی هم به ما نمی‌رسید چه برسد به گوشت ماهی!(خنده)

*گفتید بعد از آب بازی و شنا کردن کودکان بحث معرفتی داشتید، چه مسأله‌ای را مطرح کردید؟

-در آنجا به موضوع «نگاه» اشاره کردم و گفتم که خداوند چشم‌ها را برای دیدن زیبایی خلق کرده است و حیف است که در راه دیدن غیر زیبایی‌ها صرف شود و در نهایت بحث فواید نگاه حلال را مطرح کردم.




*حاج آقا چه شد سر از بالای نخل در آوردید؟!

-(خنده) از آنجایی که رشته‌ام گرافیک بوده و همیشه ذوق هنری داشتم، می‌خواستم یک سوژه جدید باشد، البته این کار را در تبلیغ هم انجام می‌دهم،‌ سعی می‌کنم کاری را انجام دهم که تا حالا کسی انجام نداده باشد.

وقتی که پای نوجوانان شیطان به مسجد باز شد

*چگونه توانستید این نوجوانان را جذب کنید؟

-این را بگویم که بعضی با حضور نوجوانان در مسجد موافق نبودند و اصلا راهشان نمی‌دادند!


*چرا؟!

-برای اینکه شلوغ می‌کنند! در حالی که محیط مسجد باید آرام باشد، اما همین نوجوانان شیطان هم اکنون روزی دو صفحه قرآن می‌خوانند و برای خودشان جدول اعمال درست کردند و در ازای برنامه‌ای که عمل نکنند جریمه پولی قرار داده‌اند.

برای جذب بیشتر آن‌ها در پایان هر سخنرانی مسابقه‌ای قرار دادیم و همان جا جایزه نقدی پرداخت می‌کنیم تا شخص برنده مطابق سلیقه خودش هدیه خود را تهیه کند، این گونه شد که به اذعان اهالی مسجد هیچ سالی مانند امسال این همه جمعیت نوجوانان در مسجد حضور نداشتند که الحمدلله روستاهای اطراف هم الگو گرفتند.



*همسرتان تحصیلات حوزوی دارند؟

-همسرم تحصیلات حوزوی ندارد، البته نوع تعامل و برخورد ایشان با خانم‌ها بسیار عالی است و از این لحاظ کار ما را راحت می‌کند.

*اسم دخترتان چیست؟

-فاطمه زهرا

دختر آخوند با بقیه فرق دارد!



-فاطمه زهرا با شما به تبلیغ می‌آید یا پیش مادرش می‌ماند؟

-بیشتر موارد همراه من است! گاهی اوقات که بالای منبر می‌روم از پله‌های منبر بالا می‌آید، این رفت و آمد فاطمه زهرا در چهارمحال بختیاری برای خودش داستانی شده بود، من در حسینیه‌ای که مملو از جمعیت بود مشغول سخنرانی بودم و فاطمه زهرا از منبر بالا می‌آمد، ‌بار اول گفتم این دختر را بگیرید، کسی آمد او را برداشت و به پشت پرده قسمت بانوان برد، بار دو و سوم این مسأله تکرار شد و من گفتم این دختر آخوند است با بقیه فرق می‌کند(خنده)، دفعه چهارم یک پیرمرد که از ماجرا خبر نداشت، دست فاطمه زهرا را گرفت و به پشت پرده پرتاب کرد که موجب دلخوری همسرم شد.

گاهی اوقات هنگامی که حواسم نیست فاطمه زهرا عمامه ما را بر می‌دارد و روی صندلی می‌نشیند و به تقلید رفتار ما می‌پردازد.


این حاج ‌آقا به درد نمی‌خورد!

*اشاره داشتید از سال 85 به کار تبلیغ پرداختید، خاطره‌ای از این دوران دارید؟

-من همیشه عادت دارم در جیبم شکلات، عطر و بادکنک بگذارم تا احیاناً اگر کودکی یا نوگلی را دیدم به او بدهم، یک روز در درب مسجد الغدیر زابل به کودکی بادکنکی دادم و داخل مسجد برای اقامه نماز رفتم، مشغول کارهای ابتدایی نماز بودم و داشتم اقامه را می‌گفتم که این کودک وارد مسجد شد و بین گریه کردن و گریه نکردن بلند بلند گفت: حاج آقا بادکنکم ترکیده! از آنجایی که میکروفون همراه داشتم صدا در کل مسجد پیچید و مردم حسابی خندیدند!

در وقت دیگری که روحانی برای اقامه نماز به مسجد آمده بود، چون شکلات و بادکنک به همراه نداشت، آن بچه به مادرش گفته بود، این حاج آقا را بیرون بیاندازید، به درد نمی‌خورد! همان حاج آقای قبلی را بیاورید.



مرد ناراضی چگونه پای جلسه سخنرانی نشست

*در کار تبلیغی به موردی برخورد کردید که نسبت به جلسات سخنرانی و مسائل دینی سر سخت باشد؟

* از آنجایی که خلقت انسان‌ها بر پایه فطرت الهی نهاده شده است، پس در ضمیر ناخودآگاه خود محب خدا و اهل بیت(ع) است، اگر هم مشکلی باشد ناشی از نوع برخورد من روحانی، جامعه، بانیان و مسئولان مسجد است، یک بنده خدایی بود که اصلاً پای جلسات سخنرانی حاضر نمی‌شد، رفتار و نوع برخورد ما موجب شد نه تنها در تمام جلسات سخنرانی ماه رمضان ما حاضر شود، بلکه حضوری فعال در مسابقات داشت، خانه ایشان در نزدیکی منزل ماست و اگر مدتی نباشم و یا به مسافرت بروم روزی دو تا سه بار به بهانه‌های مختلف زنگ می‌زند و جویای احوال ما می‌شود.

*کار تبلیغ جوابگوی هزینه زندگی شما هست؟

- مسلماً نه، در این دوره‌ای که دوره‌ای که هزینه‌ها به شدت بالاست به خصوص در استان بوشهر که از نظر گرانی دومین استان گران کشور بعد از تهران است، مقداری قناعت و صرفه‌جویی می‌تواند در کاهش هزینه‌های زندگی مثمر ثمر باشد، در اینجا باید از همراهی و یاری همسرم تشکر کنم که در این زمینه من را حمایت می‌کند.

در کار تبلیغی اگر پولی را دریافت کنیم بیشتر صرف خرید هدایای فرهنگی مانند دفتر نقاشی، کتاب داستان، عطر، خودکار، بادکنک و غیره می‌کنم.



*این کتاب‌های داخل خانه برای شماست؟

-بله

*هر جا برای تبلیغ بروید، کتاب‌ها را همیشه همراه خودتان می‌آورید؟

-در تبلیغ بلندمدت بله، اما در تبلیغ کوتاه‌مدت از لپ‌تاپ استفاده می‌کنم.

*پس برای تبلیغ همیشه یک وانت کتاب دارید؟

-بله! البته بسیاری از کتاب‌ها را فروخته‌ام، البته ما کلاً طلبه بی‌بضاعتی هستیم، وگرنه دوستان پنج تا شش وانت کتاب دارند!(خنده)



*در کار منزل چه مقدار به همسرتان کمک می‌کنید؟

-از لحاظ کار خانه که خیلی خیالمان راحت است، شاید تنها 20 درصد به همسرم در کار خانه کمک کنم، اما چون حجم کارهای من بالاست، بیشتر کارهای منزل را همسرم انجام می‌دهد.

*این خانه‌ای که اکنون در آن سکونت دارید، مال خودتان هست؟

-نه، این خانه را بنیاد مسکن ساخته و به دفتر تبلیغات اسلامی تحویل داده است که به «خانه عالم» معروف است.



*در پایان اگر صحبت خاصی دارید، منتظر هستیم که بشنویم.

-اعتقاد داریم که امر تبلیغ را اهل‌ بیت(ع) هدایت،‌ حمایت و اداره می‌کنند، با این وجود اگر سازمان‌ها و نهادها بتوانند برای کارهای فرهنگی مبلغان بودجه‌ای را اختصاص دهند، این کار شیرینی تبلیغ را دو چندان می‌کند، زیرا شاید حقوق یک طلبه و روحانی یک صدم یا یک هزارم حقوق یک سال یک فوتبالیست نشود، ولی از آنجایی که یک روحانی مانند طبیب سیار است به کارهای مختلف از جمله تبلیغ، دید و بازدید از خانواده شهدا و غیره می‌پردازد، بنابراین مستلزم توجه بیشتر هستند.

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم