دعای سیزدهم کتاب صحیفه سجادیه را به نیت طلب حاجت از خداوند و گشایش حوائج قلبی بخوانید.
سیزدهمین دعا از صحیفه سجادیه با 25 فراز در باب طلب حاجت از پروردگار به نکاتی مانند اینکه؛ رسیدن به تمام خواستهها در دست خداست و در ازای نعمتهای بیشمارش
از بنده خود چیزی طلب نکرده است. همچنین خدا عطاهایش را به کدورتِ منّت آلوده نمیسازد و (کثرت) درخواستها گنجینههای غیب پروردگار را فانی و تهی نمیکند. هیچ وسیلهای حکمت خدا را تغییر نمیدهد،حتی دعای دعاخوانان پروردگار را خسته نمیکند. نفس آدمی، گاه انسان را به این راه میکشاند که حاجتش را از کسی بخواهد که خود او محتاج پروردگار است و این یعنی لغزش و گناه، اما فرجام درخواست از غیر خدا نومیدی است و در پایان باید به خاطر داشته باشیم که بهترین حالت برای طلب حاجت و نزدیکی به خداوند دعا در حالت سجده است.
وَ كانَ مِن دعائِه عليهالسّلام فى طَلَبِ الْحَوائِجِ اِلَى اللّهِ تعالى:
و از دعاهاى امام سجاد علیه السلام در طلب حوائج از خداى متعال :
اَللَّهُمَّ يا مُنْتَهى مَطْلَبِ الْحاجاتِ، وَ يا مَنْ عِنْدَهُ نَيْلُ الطَّلِباتِ، وَ يا مَنْ لايَبيعُ نِعَمَهُ بِالْاَثْمانِ، وَ يا مَنْ لايُكَدِّرُ عَطاياهُ بِالْاِمْتِنانِ.
پروردگارا، اى نهايت مطلب حاجات، و اى كسى كه رسيدن به تمام خواستهها در دست توست، و اى آن كه نعمتهايت را به بها نمىفروشى، و اى كسى كه عطاهايت را به كدورت منّت آلوده نمى سازى.
وَ يا مَنْ يُسْتَغْنى بِهِ وَ لايُسْتَغْنى عَنْهُ، وَ يا مَنْ يُرْغَبُ اِلَيْهِ وَ لايُرْغَبُ عَنْهُ، وَ يا مَنْ لا تُفْنى خَزآئِنَهُ الْمَسآئِلُ، وَ يا مَنْ لاتُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسآئِلُ.
و اى كه به تو بى نياز شوند، و از تو بىنياز نباشند، و اى آن كه به تو رو كنند، و از تو روى برنتابند، اى كه درخواستها گنجهايت را فانى نمىكند، و اى كه هيچ دستاويزى حكمت تو را تغيير نمىدهد.
وَ يا مَنْ لاتَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوآئِجُ الْمُحْتاجينَ، وَ يا مَنْ لايُعَنّيهِ دُعآءُ الدّاعينَ، تَمَدَّحْتَ بِالْغَنآءِ عَنْ خَلْقِكَ وَ اَنْتَ اَهْلُ الْغِنى عَنْهُمْ، وَ نَسَبْتَهُمْ اِلَى الْفَقْرِ وَ هُمْ اَهْلُ الْفَقْرِ اِلَيْكَ فَمَنْ حاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ، وَرامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ، فَقَدْ طَلَبَ حاجَتَهُ فى مَظآنِّها، وَ اَتى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِها.
و اى كسى كه رشته نياز نيازمندان از تو قطع نمىگردد، و اى كه دعاى دعاخوانان تو را خسته نمىكند، تو وجود خود را به بىنيازى از همه خلق ستودهاى و تو به بىنيازى از ايشان شايستهاى،
و ايشان را به نيازمندى و فقر نسبت دادهاى و ايشان سزاوار چنين نسبتاند، از اين جهت هر كس رفع نياز خود را از جانب تو بخواهد، و برگرداندن فقر را از خويشتن به وسيله تو طلب كند، حقّاً كه حاجتش را در جايگاه اصلى خود خواسته، و به دنبال مطلبش از راه صحيح برآمده.
وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحاجَتِهِ اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ، اَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِها دُونَكَ، فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمانِ، وَاسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْاِحْسانِ.
و هركه در نياز خود به يكى از آفريدگان تو رو كند، يا او را بجاى تو وسيله برآمدن حاجت قرار دهد، بىشك خود را در معرض نوميدى آورده، و از جانب تو سزاوار محروميت از احسان گشته.
اَللَّهُمَّ وَ لى اِلَيْكَ حاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْها جُهْدى، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَها حِيَلى، وَ سَوَّلَتْ لى نَفْسى رَفْعَها اِلى مَنْ يَرْفَعُ حَوآئِجَهُ اِلَيْكَ، وَلايَسْتَغْنى فى طَلِباتِهِ عَنْكَ، وَ هِىَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئينَ.
خداوندا، به درگاهت حاجتى آوردهام كه قدرت دستيابى به آن را ندارم، و رشته چارهجوئىام در مقابل آن گسسته، ونفس من در نظرم چنين آراسته كه آن نياز را بهكسى اظهار كنم
كه او خود نيازهايش را به درگاه تو مىآورد، و درخواستهاش از تو بىنياز نيست، و اين لغزشى است از لغزشهاى اشتباهكاران.
وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَراتِ الْمُذْنِبينَ، ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكيرِكَ لى مِنْ غَفْلَتى، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفيقِكَ مِنْ زَلَّتى، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْديدِكَ عَنْ عَثْرَتى، وَ قُلْتُ:
و درافتادنى است از درافتادنهاى گناهكاران، سپس به يادآورى تو از خواب بىخبرى بيدار شدم، و به توفيق تو از آن لغزش برخاستم، و به يارى تو از درافتادن برگشته و بازپس آمدم، و گفتم:
سُبْحانَ رَبّى كَيْفَ يَسْئَلُ مُحْتاجٌ مُحْتاجاً؟ وَاَنّى يَرْغَبُ مُعْدِمٌ اِلى مُعْدِمٍ؟ فَقَصَدْتُكَ، يا اِلهى، بِالرَّغْبَةِ، وَ اَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجآئى بِالثِّقَةِ بِكَ، وَ عَلِمْتُ اَنَّ كَثيرَ ما اَسْئَلُكَ يَسيرٌ فى وُجْدِكَ، وَ اَنَّ خَطيرَ ما اَسْتَوْهِبُكَ حَقيرٌ فى وُسْعِكَ، وَ اَنَّ كَرَمَكَ لايَضيقُ عَنْ سُؤالِ اَحَدٍ، وَ اَنَّ يَدَكَ بِالْعَطايا اَعْلى مِنْ كُلِّ يَدٍ.
پاك و منزه است پروردگارم، چگونه نيازمندى از نيازمندى طلب نيازكند؟ و چگونه تهيدستى از تهيدستى ديگر گدايى كند، پس اى خداى من از سر شوق و رغبت آهنگ تو كردم، و از باب اطمينان اميد خويش به تو بستم، و دانستم كه خواسته من از تو هر چند زياد باشد در كنار دارائيت بسيار ناچيز است، و چشمداشت فوقالعاده من به بخششت در جنب توانايى تو حقير است، و دايره بزرگواريت از تقاضاى هيچ كس تنگ نمىشود، و دست عطايت از هر دستى برتر است.
اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاحْمِلْنى بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَلاتَحْمِلْنى بِعَدْلِكَ عَلَى الْاِسْتِحْقاقِ، فَما اَنَا بِاَوَّلِ راغِبٍ رَغِبَ اِلَيْكَ فَاَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَلا بِاَوَّلِ سآئِلٍ سَئَلَكَ فَاَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمانَ.
بارخدايا پس بر محمد و آلش درود فرست، و با من به كرم خود تفضل نما، و به آنچه به عدلت شايسته آنم با من رفتار مكن، زيرا من اولين كسى نيستم كه همراه شوق به سويت رو كرده و تو از فضلت به او عنايت فرمودهاى با آنكه مستحق منع بوده، و نخستين خواهنده نيستمكه ازتو خواسته و تو در حقش كرم كردى در صورتى كه مستحق محروميت بوده است.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ كُنْ لِدُعآئى مُجيباً، وَ مِنْ نِدآئى قَريباً، وَ لِتَضَرُّعى راحِماً، وَ لِصَوْتى سامِعاً، وَلاتَقْطَعْ رَجآئى عَنْكَ، وَلاتَبُتَّ سَبَبى مِنْكَ، وَلاتُوَجِّهْنى فى حاجَتى هذِهِ وَ غَيْرِها اِلى سِواكَ، وَ تَوَلَّنى بِنُجْحِ طَلِبَتى، وَ قَضآءِ حاجَتى، وَ نَيْلِ سُؤْلى قَبْلَ زَوالى عَنْ مَوْقِفى هذا بِتَيْسيرِكَ لِىَ الْعَسيرَ، وَ حُسْنِ تَقْديرِكَ لى فى جَميعِ الْاُمُورِ،
بار خدايا، بر محمد و آلش درود فرست، و جواب دهنده دعايم باش، و به ندايم التفات كن، و بر زاريم ترحم نما، و صدايم را بشنو، و رشته اميدم را قطع مكن، و دستاويز مرا از خود جدا مساز، و در اين حاجت و ديگر حوائجم روى مرا به سوى غير خودت قرار مده، و كارساز من باش به برآوردن خواستهام، و روا كردن حاجتم، و رسيدن به آرزويم پيش از آنكه از اينجاى خود برخيزم، با آسان ساختن مشكلم، و با سرنوشت خوبى كه برايم مقدر كرده اى.
وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، صَلوةً دآئِمَةً نامِيَةً لَاانْقِطاعَ لاَبَدِها، وَلامُنْتَهى لاَمَدِها، وَاجْعَلْ ذلِكَ عَوْناً وَ سَبَباً لِنَجاحِ طَلِبَتى، اِنَّكَ واسِعٌ كَريمٌ، وَ مِنْ حاجَتى يا رَبِّ كَذا وَ كَذا.
و بر محمد و آلش درود فرست، درودى دائمى و فزاينده كه انقطاع نپذيرد، و زمان آن را پايانى نباشد، و اين درود را براى من مددكار قرار ده و سبب برآمدن حاجتم گردان، همانا كه
تو كارگشاى كريمى، و حاجتم پروردگارا چنين و چنان است.
وَ تَذْكُرُ حاجَتَكَ، ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فى سُجُودِكَ:
سپس نيازت را به پيشگاه حق عرضه كن، آنگاه به سجده رو و بگو:
فَضْلُكَ انَسَنى، وَ اِحْسانُكَ دَلَّنى، فَاَسْئَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ الِهِ - صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ - اَنْ لاتَرُدَّنى خآئِباً.
فضلت به من آرامش مىدهد، و احسانت راهم مىنمايد، پس از تو به ذات مقدست و به محمد و آلش «كه درود تو بر آنان باد،» درخواست مىكنم كه مرا از اين درگاه نوميد نرانى.