« پاسخ مراجع به استفتائی درباره انتشار پیامک‌های زنجیره‌ایان حدیثنا یحی القلوب »

سيستم عامل كامپيوتر جهان ويروس گرفته است ،سيستم عامل اسلام برترين و ماندگار است.

نوشته شده توسطرحیمی 13ام اسفند, 1391


وي با تاكيد بر كنار گذاشته شدن ماركسيسم و ليبراليسم گفت: مسئله ما نقد غرب نيست، از اين گونه حرف ها گذشته ايم؛ امروز نظام سازي يعني بحث رسالت دانشجوي مسلمان در زمينه سازي براي بسط مهدويت و «شدن و صيرورت»، دغدغه ماست.

غرب را بايد درست شناخت
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز در ادامه با اشاره به جنايتي كه در نظام معرفتي- فكري و فرهنگي بعد از انقلاب در دانشگاه هاي ما صورت گرفت، گفت: بعد از انقلاب اگر مي گفتي غرب، مي گفتند غرب يعني كانت، هگل، افلاطون، ارسطو و فيلسوف ها را نشان مي دادند.
عباسي ادامه داد: اگر غرب يعني فلاسفه غربي، آيا به اين فكر كرده ا يد كه اگر كريستف كلمب در غرب نبود تا جايي كه الان اسمش آمريكاست را كشف كند، غربيان از گرسنگي همديگر را در اروپا خورده بودند؟ آيا به اين فكر كرد ه ايد كه اگر مثلا تاسماني نبود كه استراليا را كشف كند و غربيان بروند و پوست مردم بومي آنجا را بكنند، اين ها تا الان از گرسنگي همديگر را در اروپا خورده بودند؟
وي در ادامه افزود: آيا به اين فكر كرديد كه انگليس يك ششم ايران خاك دارد و الان جمعيتش اندازه ايران است؟ ولي جمعيت انگليسي هاي بيرون خاك انگليس حدود 300 ميليون نفر است؟ يعني سرزمين آقاي جان لاك. اگر همين جمعيت امروز كره زمين در درون خاك انگليسي كه يك ششم ايران است مانده بودند حتما تا حالا از گرسنگي خودشان را خورده بودند؟ و اصلا كسي فكر نمي كرد كه بايد تفكر فلسفي و چه و چه را رقم بزند.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز گفت: آيا به اين انديشيده ايد كه اساسا مالتوس وقتي نظريه جمعيتش را مي گويد كه جمعيت هر چند سال دو برابر مي شود، ولي سرزمين ها دو برابر نمي شود، كسي اين قطعه دوم نظريه مالتوس كه به ملكه انگلستان داده شد كه ما بايد سرزمين گشايي كنيم ، بايد برويم سرزمين هاي ديگر را بگيريم كه سرريز جمعيت مان به آنجا برود را نمي داند؟
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز گفت: در دوره اخير جهت گيري غرب شناسي به اين سمت رفته است كه همه بورس وال استريت را بشناسيد، چرا در 1500 شهر ايالت متحده مردم براي اعتراض، وال استريت را اشغال مي كنند؟
وي ادامه داد: در دو فيلم سينمايي كه اليور استون در سال 1987 بيست و سه سال پيش براي شناساندن وال استريت ساخت، تحت عنوان «وال استريت و پول هرگز نمي خوابد» مناسبات درون وال استريت را به سادگي نشان داد و در سال 2010 قسمت دوم اين فيلم را ساخت و در آن مناسبات و روابطي را كه درون وال استريت وجود داشت، روشن كرد.
عباسي در ادامه تاكيد كرد: در كلاس هاي دانشگاه ها مي گويند كه در درون غرب مشكلاتي به وجود آمده، غرب اصطلاحا مي خواهد خود را ريكاوري و بازيابي كند، نگران نباشيد.

بنيانگذاري نظامي جديد مبتني بر قرآن
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز در ادامه با بيان اينكه بسياري از نظام هايي كه از آن استفاده مي كنيم به درد جامعه ما نمي خورد و جامعه ما را پوشش نمي دهد، گفت: پوسته جامعه ما دين است ولي مغزش تفكر مدرن مي باشد.
وي در ادامه افزود: اگر مهدويت و مباحث مهدويت را به سمت انگاره هاي جهت مند مناسب جهت دهي نكنيم، بي شك مهدويت به سمت موارد احساسي چون؛ ظهور نزديك است و .. مي رود.
عباسي با اشاره به ويروسي شدن سيستم عامل موجود جهان كه اقتصاد، فرهنگ و سياست را رقم زده، گفت: براي جايگزيني بايد نظام جديدي را تعريف كرد و غير از شيعه چه كسي ادعا داشته طرح جايگزين دارد؟ چيني ها، ژاپني ها، هندي ها، روس ها كدام كشور بايد در جهان جايگزين را تهيه كند؟
وي با اشاره به اينكه آنچه اكنون در جهان حاكم است همان جامعه مدني است، گفت: ساز و كاري كه در جامعه مدني مطرح است از سه لايه اصلي برخوردار است؛ دولت سازي، نظام سازي و ملت سازي، دولت سازي در رأس هرم، ساخت ملت در قاعده و حد وسط بين دولت و ملت نظام سازي ناميده مي شود.

نظام سازي شبيه بافتن فرش است
وي در ادامه با تاكيد براينكه نظام سازي حد وسط است، افزود: در ابتدا بايد دولت سازي و ملت سازي كرد، سپس در حد وسط بين دولت و ملت دست به ساخت نظام زد، نظام سازي شبيه بافتن فرش است و به تارها كه از بالا به پايين مي آيد نظام مي گويند، پودها همان دولت چيني است، چراكه از پايين ترين لايه اي كه در هر اداره وجود دارد تا بالاترين رأس يك دولت لايه لايه آنها را مي چينند و ملت چيني همان چينش گره هاي هر فرش است.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز در ادامه به انحرافاتي كه جامعه ما در اين زمينه داشته اشاره كرد و در توضيح انحرافاتي كه در بخش ملت سازي داشتيم به بيان حرف ماركس و اشتباهات نظام سرمايه داري كه ما نيز به آن دچار شده ايم پرداخت و گفت: حرف ماركس اين بود كه سرمايه داري به سر عقل مي آيد و وقتي فرو مي پاشد فئوداليزم و در مرحله بعد به كمونيزم مي رسد.
همچنين وي با اشاره به تعبيري كه مرحوم شريعتي از قول شوارتز نقل كرده، گفت: نظام سرمايه داري به سر عقل آمد و براي اينكه خودآگاهي طبقاتي به وجود نيايد، مردم را در پادگان ها، كارخانه ها و با ساختن خانه هاي سازماني براي هر قشر، دور هم جمع كرد، ولي از هم جداشان كرد كه به همديگر اطلاعات را منتقل نكنند و با اين كار جلوي خودآگاهي طبقاتي را گرفت.
وي با بيان اينكه شاه به پيروي از نظام سرمايه داري، پول هاي بادآورده نفت را در ساخت ارتش و صنعت نفت هزينه كرد، گفت: حداقل دو ارگان قبل از انقلاب خانه سازماني داشتند يكي صنعت نفت و ديگري ارتش، با اين كار، آگاهي اي كه در پالايشگاه ايجاد مي شد ديگر به جامعه منتقل نمي شد.
عباسي با انتقاد از تقليد كوركورانه اي كه بعد از انقلاب در جامعه سازي رخ داد، گفت: پس از انقلاب كنار هر شهري به هر گروهي زميني داده و براي هر گروه خانه هاي جدايي ساخته شد و اين يعني رنگ هاي فرش را جدا كرده و هر كدام را كنار هم در گوشه اي گذاشتند در حالي كه جامعه يك هرم كامل است هرم دولت، ملت و نظام.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز با بيان اينكه يكي از معضلات اصلي فرهنگي ما اين است كه همان روش غلطي كه غربي ها در پيش گرفتند را، در پيش گرفتيم، گفت: اگر در يك محله صنف هاي مختلف در كنار هم قرار گيرند خلقيات فرهنگي شان در هم اثر مي گذارد.
وي يكي از دلايل بالا بودن مشكلات فرهنگي در جامعه را، تفكيك صنف هاي مختلف فرهنگي و شغلي از يكديگر دانست و افزود: وقتي گروه هاي امنيتي و اطلاعاتي از ميان مردم خارج مي شوند سطح امنيت جامعه در ساعات غير كاري پايين مي آيد، همچنين وقتي عناصر فرهنگي مانند معلمان در ميان مردم نباشند سطح فرهنگي مردم كاهش ميابد.
عباسي با تاكيد بر اينكه ما در ملت سازي دچار مشكل هستيم، گفت: يكي از نمونه هاي اشتباه در ملت سازي ما اين است كه در دوره ملت سازي مردم را از هم جدا كرديم.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز گفت:
بنيادي ترين مشكل غرب در ملت سازي اين است كه مردم زماني سرمايه حكومت و جامعه محسوب مي شوند كه يا ثروتمند باشند يا ثروت مادي توليد كنند.
وي در ادامه گفت: مدل كنوني كشور ما به اين صورت است كه رئيس جمهور مستقيماً با راي مردم انتخاب مي شود، ولي ممكن است به سمت پارلماني برويم كه احزاب در انتخابات شركت مي كنند و هر حزبي كه بيشترين راي را در مجلس مي آورد، يك نفر را از ميان خودش به عنوان رئيس جمهور انتخاب مي كند، يعني مردم رئيس جمهور را مستقيماً با راي خودشان انتخاب نكنند.

پروسه جامعه سازي يك پروسه صد ساله است
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز با بيان اينكه پروسه جامعه سازي صد ساله است، گفت: 25 سال دولت سازي،
25 سال ملت سازي، 25 سال نظام سازي و 25 سال هم زمين يا ملك طول مي كشد، البته ما در 32 ساله بعد انقلاب توانستيم تا حدودي هم ملت سازي كنيم و هم دولت سازي كرديم؛ چرا كه برخي از بخش هاي دولت سازي مانند شوراي شهرها هنوز به توانايي خود نرسيده اند، همچنين مباني فكري نظريه حكومتي ولايت فقيه تازه بعد انقلاب مطرح شده است.

سيستم هاي يك جامعه از پيچيده ترين بخش جامعه تا ساده ترين بخش آن بايد كارآمد باشند
عباسي با بيان اينكه حد فاصل دولت سازي و ملت سازي، نظام است، گفت: سيستم به معني ايجاد ارتباط معنادار ميان اجزا در يك كل است كه در نسبت با محيط خدمات ارائه مي كند؛ اجزاي اداره يك حكومت 1400 قطعه است كه در نسبت با هم تعريف مي شوند.
وي با تأكيد بر اينكه سيستم ها از پيچيده ترين بخش جامعه تا ساده ترين بخش آن بايد كارآمد باشند و در صورتي كه لايه لايه خرد مي شوند نيز جواب بدهند.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز با بيان اينكه دوره كنوني، دوره جديدي است كه جامعه بايد از اساس، قرآني تعريف بشود، گفت: از اين جامعه در قرآن به عنوان «هجر» نام برده شده است.
عباسي در ادامه گفت: در «جامعه هجري» انسان متمدن مطرح نيست و انسان مهاجر مدنظر است، يعني آحاد جامعه در هر صورتي كه فعاليت خودشان را انجام مي دهند، بايد آماده هجرت از خودشان به سوي خدا باشند.

در جامعه مهدوي مردم در هر جايي كه هستند آماده هجرتند
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز با بيان اينكه جامعه هجري همان جامعه مهدوي است، گفت: جامعه مهدوي، جامعه اي است كه در آن مردم با حداكثر ظرفيت، قرآن را توسط حضرت دريافت مي كنند، در اين جامعه، عقل انسان ها به قدري موسع مي شود كه مردم در هر جايي كه هستند آماده هجرتند.
وي با اشاره به ملت چيني در جامعه هجري گفت: در جامعه هجري انسان ها با توجه به ضريب ايمانشان و به ميزان توليد ايمان براي ديگران، سرمايه جامعه و حكومت محسوب مي شوند.
عباسي در ادامه با اشاره به لايه دوم يعني لايه علمي جامعه مهدوي گفت: علمي كه ضريب ايمان را بالا ببرد و ايمان را تثبيت كند، در اين جامعه مدنظر است و در لايه سوم كه سرمايه اجتماعي است، مناسبات ميان افراد بايد حول افزايش ايمان و تثبيت ايمان تعريف شود.
وي با بيان اينكه افرادي مانند آيت الله بهجت به ظرفيتشان شناخته مي شوند، گفت: غالب افراد عادي جامعه به مظروف خود شناخته مي شوند كه اگر مردم در خود ظرفيت قرآن را ايجاد كنند، ظهور حضرت محقق مي شود.
اسلام اقتصاد با مالكيت درجه يك را از بين مي برد و اقتصاد با مالكيت درجه دو را جايگزين مي كند
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز با اشاره به نظام بيع گفت: چيزي به نام اقتصاد در اسلام وجود ندارد و مبناي دكترين اقتصاد در اسلام آيه 111 سوره توبه «أن الله اشتري» است كه خدا مي گويد من مشتري ام و هر چه بنده مؤمن توليد كند خدا آن را مي خرد.
وي با بيان اينكه بايد بساط اقتصاد نوين ليبراليسم را از دانشگاه ها جمع كرد، گفت: اسلام اقتصاد با مالكيت درجه يك را از بين مي برد و اقتصاد با مالكيت درجه دو را جايگزين مي كند.
عباسي با بيان اينكه قرآن مي گويد بايد حكيم بشويد نه دكتر، گفت: حضرت علي مي فرمايد: «الحكمه ضاله المؤمن» يعني در اين سيستم هر چه در حكمت جلو رويم خوف از خدا بيشتر مي شود و رأس حكمت، خوف از خداست، اما در نظام علمي كنوني فرد هر چه جلوتر مي رود به خدا بي اعتمادتر مي شود.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز خاطرنشان كرد: رسالت دانشجوي منتظر ظهور در نظام سازي اين است كه از بحث توصيفي عبور كند و به سراغ بحث تبييني برود و سعي كند مطالعاتش تطبيقي باشد، يعني آنچه در نظام غرب مطرح هست را مطالعه كرده و مابه ازاي آن را در انديشه ديني تبيين كند.
منبع : آرشيو روزنامه کيهان ، مورخ 05/09/90
http://kayhannews.ir/900905/12.htm#other1204

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...