موضوع: "نکات اخلاقی"

از كجا شروع كنيم؟/ تهذيب نفس نوعى جهاد است.

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

درباره علم اخلاق و نتائج و آثار و انگيزه ها و شاخ و برگهاى آن مطالبی شنیده ايم; اكنون موقع آن است كه با در دست داشتن اين اطّلاعات و آگاهيهاى كلّى، راه تهذيب نفس را شروع كنيم; و يا به تعبير ديگر، از مسائل ذهنى به مسائل عينى بپردازيم، و از كلّيات وارد جزئيّات شويم.

ولى در اينجا نيز لازم است توقّف كنيم و آمادگيهاى لازم را براى اين سفر روحانى فراهم سازيم، تا در مسير راه، گرفتار سرگردانى و حيرانى و بى برنامگى و بى نقشه بودن نشويم، و نيز لازم است به امور زير توجّه شود:

1 ـ سه ديدگاه در چگونگى برخورد با مسائل اخلاقى

2 ـ آيا در هر مرحله استاد و راهنمايى لازم است؟

3 ـ نقش واعظ درون و واعظ برون

4 ـ امورى كه مى تواند به انسان براى رسيدن به اين هدف بسيار بزرگ كمك كند;

مانند: ياد خدا، عبادات و دعاها، و زيارات، اندرزهاى مداوم، و تلقين.

5 ـ پاك بودن محيط

 

* * *

 

ديدگاه اوّل: تهذيب نفس نوعى جهاد است.

ديدگاه اوّل، ديدگاهى است كه مى گويد: تهذيب نفس نوعى جهاد و مبارزه با دشمنان درونى است، كه در كمين انسانها هستند.

اين ديدگاه از حديث معروف پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) گرفته شده است آنجا كه مى خوانيم: پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) گروهى از مجاهدان اسلام را به سوى ميدان جهاد فرستاد، هنگامى كه از جهاد بازگشتند فرمود: «مَرْحَبًا بِقَوْم قَضَوُا الْجِهادَ الاَْصْغَرَ وَبَقِىَ عَلَيْهِمُ الْجِهادُ الاَْكْبَرُ فَقيلَ يارُسُولَ اللّهِ مَاالْجِهادُ الاَْكْبَرُ، قالَ(صلى الله عليه وآله): جِهادُ النَّفْسِ;

آفرين بر جمعيّتى كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بردوش آنها مانده است; كسى عرض كرد: اى رسول خدا! جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس.»(وسائل الشّيعه، جلد 11، صفحه 122 (باب اوّل، جهاد النّفس)

در بحارالانوار در ذيل همين حديث چنين آمده است:

«ثُمَّ قالَ(صلى الله عليه وآله): اَفْضَلُ الْجِهادِ مَنْ جاهَدَ نَفْسَهُ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْهِ;

سپس فرمود برترين جهاد، جهاد با نفسى است كه در ميان دو پهلو قرار گرفته است.»(بحارالانوار، جلد 67، صفحه 65)

بعضى از آيات قرآنى كه در زمينه جهاد وارد شده نيز به جهاد اكبر تفسير شده است، يا از اين نظر كه ناظر به خصوص جهاد با نفس است، و يا از اين نظر كه مفهوم عامّى دارد كه هر دو بخش از جهاد را شامل مى شود.

در تفسير قمى در ذيل آيه 6 سوره عنكبوت:

«وَمَنْ جاهَدَ فَاِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ اِنَّ اللّهَ لَغَنِىٌ عَنِ الْعالَمينَ;

كسى كه جهاد كند براى خود جهاد مى كند، چرا كه خداوند از همه جهانيان بى نياز است.»

مى خوانيم: وَمَنْ جاهَدَ… قالَ نَفْسَهُ عَنِ الْشَّهَواتِ وَاللَّذّاتِ وَالمَعاصِى;

يعنى، منظور مبارزه با نفس در برابر شهوات و لذّات نامشروع و گناهان است.»(تفسير قمى، جلد 2، صفحه 148، و بحارالانوار، جلد 67، صفحه 65)

اين تفسير از آنجا سرچشمه مى گيرد كه در اين آيه فايده جهاد را متوجّه خود انسان مى كند، و اين بيشتر در جهاد با نفس است، بويژه اين كه در آيه قبل از آن سخن از لقاءاللّه است (مَنْ كانَ يَرجُوا لِقاءَ اللّهِ…) و مى دانيم لقاءاللّه و شهود الهى و رسيدن به قرب او هدف اصلى جهاد با نفس مى باشد.

در آخرين آيه سوره عنكبوت نيز آمده است:

«وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَاِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ;

آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند به يقين هدايتشان خواهيم كرد و خدا با نيكوكاران است.»

اين آيه نيز به قرينه فينا (در طريق ما) و جمله لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا (آنها را به راههاى خود هدايت مى كنيم) بيشتر ناظر به جهاد اكبر است; و يا مفهوم عامّى دارد كه هر دو جهاد را شامل مى شود.

در آيه 78 سوره حج نيز آمده است: «وَجاهِدُوا فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَاجْتَباكُمْ وَما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدِّينِ مِنْ حَرَج;

در راه خدا جهاد كنيد و حقّ جهادش را ادا نمائيد، او شما را برگزيده و در دين (و آيين خود) كار سنگين و شاقّى بر شما نگذارده است.»

غالب مفسّران اسلامى جهاد را در اين آيه به مفهوم عام كه شامل جهاد اكبر و اصغر هر دو مى شود، يا به معنى خصوص جهاد اكبر تفسير كرده اند، چنان كه مرحوم علاّمه طبرسى در مجمع البيان از اكثر مفسّران نقل مى كند كه منظور از حقّ جهاد، اخلاص نيّت و انجام اعمال طاعات براى خداست.(مجمع البيان، جلد 7، صفحه 97.)

مرحوم علاّمه مجلسى نيز اين آيه را در زمره آياتى كه ناظر به جهاد اكبر است در بحارالانوار آورده است.(بحارالانوار، جلد 67، صفحه 63.)

در حديث معروف ابوذر نيز آمده است كه مى گويد: «قُلْتُ يارَسُولَ اللّهِ اَىُّ الْجِهادِ اَفْضَلُ; عرض كردم كدام جهاد برتر است؟»

فرمود: «اَنْ يُجاهِدَ الرَّجُلُ نَفْسَهُ وَهَواهُ; برترين جهاد آن است كه انسان با نفس و هواى خويش جهاد كند.»(ميزان الحكمه، جلد 2، صفحه 141)

در حديثى كه در بحث گذشته درباره جنود عقل و جهل آورديم نيز اين ديدگاه بخوبى نمايان است كه صحنه وجود انسان را به ميدان جنگى تشبيه مى كند كه در يك طرف عقل و لشكريانش قرار دارد، و در طرف ديگر جهل و هواى نفس با لشكريانش،اين دو لشكر دائماً در حال پيكارند و پيشرفت انسان در كمالات نفسانى از اين طريق حاصل مى شود كه جنود عقل بر جنود جهل پيروز شود، پيروزى موضعى آن نيز سبب پيشرفت نسبى در كمالات انسانى است.

«اخلاق در قرآن»

 

خاطره یک خبرنگار از شاگرد شیخ رجبعلی خیاط

نوشته شده توسطرحیمی 5ام بهمن, 1394

امام زمان کسی را ندارد برایش کار کند.

یک مشت رفیق دست و پا چلفتی مثل من دارد که هیچ کاری ازشان ساخته نیست.

اسلام غریب است.

محسن مهدیان روزنامه نگار اصولگرا در اینستاگرام خود از منبر استاد عزت الله مومنی شاگرد شیخ رجبعلی خیاط نوشته است.


مهدیان نوشته است: وقتی خدمت شان رسیدیم طلیعه صادقانه و دیباچه صمیمانه سخن شان این بود:

“فقرا دیگر تاب ندارند.

دیگر تحمل ندارند.

کار ما شده تنها یک جمله؛ انشاالله درست می شود.

پس کی؟

کی امام زمان می آید؟

حاج عزت الله مومنی ۹۷ سال سن دارد و شاگرد شیخ رجبعلی خیاط است. هر هفته برای اهالی محل، محفل اخلاق دارد. راه نشین سخنش شدیم. حرفهایی ساده که بجای زبان از قلبش می جوشید. همه سفره و رزق این منبر پر رقائق یک جمله بود. حرف برادر مومنت را بشنو و دلش را شاد کن. خدمت کن به هر طریقی که می توانی. یار فقرا و محتاجان باش. از شیخ رجبعلی هم که حرف می زند سرش را می انداخت پایین. گویی رسم ادب است. می گفت: من شاگرد شیخ رجبعلی خیاط نیستم. مرا رها کنید. شاگرد شیخ رجبعلی خیاط مرحوم مرشد چلویی بود که لقمه کباب می گرفت و دهن بچه یتیم می گذاشت.

اما من حتی نمی توانم الان دل شما ها را شاد کنم. فریاد می زد و زبانه های آتش افسوس از سینه اش بلند بود: امام زمان کسی را ندارد برایش کار کند. یک مشت رفیق دست و پا چلفتی مثل من دارد که هیچ کاری ازشان ساخته نیست. اسلام غریب است.

یاد خاطره ای از حاج عزت الله افتادم. نقل شده وقتی دستشویی های جمکران گرفته بود، آستین و پاچه شلوار بالا زد و در شرایطی سخت راه چاه دستشویی ها را باز کرد. و وقتی بیرون آمد گفته بود به امام زمان بگویید اسم مرا جز توالت شورها بنویسد.

از اتاق حاج عزت الله که بیرون آمدیم خبرنگارما مختصری با تاخیر آمد. از ماجرای تاخیر پرسیدم که با حال حیران و به تعبیر خودش “مو به تنش سیخ شده بود” که گفت: امروز حواسم به جلسه نبود. همه فکرم مشغول مراسم ازدواج چند روز آینده ام بود. هنگام خداحافظی حاج عزت الله در گوشم گفت: “نگران برنامه ازدواجت نباش. درست می شود.”

خبرنامه دانشجویان ایران

علت رواج شهوت در جامعه

نوشته شده توسطرحیمی 5ام بهمن, 1394

شهر اسلامی یعنی مردم با اذان صبح مساجد از خواب بیدار شوند، با شنیدن اذان ظهر کسب و کارشان را متوقف کنند و مهیای نماز اول وقت شوند. شهر اسلامی و معماری اسلامی یعنی اول مسجد شهر ساخته شود و بعد بر اساس آن خیابان کشی صورت گیرد.

چند دقیقه در فیلم های صدا و سیما صرف نماز شده است؟

اگر مناسب بوده که باید تشکر کنیم اما اگر کم بوده باید جبران کرد. نشست خبری بیست و چهارمین اجلاس سراسری نماز با حضور حجت الاسلام قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز در سالن جلسات این ستاد برگزار شد. این اجلاس با عنوان «نماز و سنجش دستاوردها» ششم بهمن در قزوین برگزار می شود.

قرائتی گفت: نماز ستادی ندارد. مسئول ندارد. همه مردم ستاد و مسئول اقامه نماز هستیم چون همه بنده خداییم. خدا در قرآن دستور داده است که اطرافیانتان را به نماز دعوت کنید.

وی افزود: چند دقیقه در فیلم های صداوسیما صرف نماز شده است؟ اگر مناسب بوده که باید تشکر کنیم اما اگر کم بوده باید جبران کرد. ناشر مسلمان ما چه درصدی از آثارش را به نماز و فرهنگ نماز اختصاص داده است؟ این سوال را همه در مسئولیت هایی که هستیم باید از خودمان بپرسیم.

رئیس ستاد اقامه نماز گفت: تقوا، ایمان و دین تخصصی نیست. نمی شود گفت که فلانی متخصص نماز اول وقت است اما همسرداری اش خوب نیست. خیاطی تخصصی است. یکی پیراهن می دوزد و یکی پرده اتاق می دوزد. دندانپزشکی تخصصی است و کار هر کسی نیست اما دین تخصصی نیست.

ادامه »

خودسازی و به رنگ خدا شدن

نوشته شده توسطرحیمی 5ام بهمن, 1394

انسان عاقل می داند که اعمال و رفتارش در سعادت و شقاوت دنیا و آخرت او بی تأثیر نیست، از این رو لازم است برای رشد و تکامل و دوری از غرایز سرکش حیوانی خودسازی کند و به اصطلاح جهاد اکبر انجام دهد، زیرا تزکیه و تهذیب نفس، انسان را به خودش آشنا می کند و گرد و غبار غفلت را از چشم او برمی دارد.



خودسازی، اتخاذ روشی برنامه ریزی شده، دقیق و برگرفته از آموزه های توحیدی اسلام، برای مهاجرت از طبیعت و تعدیل هویت بشری، در جهت احیا و پرورش هویت انسانی و الهی انسان، در عرصه حیات عقلانی و عرفانی و در راستای تحقق جامعیت مظهری انسان نسبت به خدای تعالی و تقرب به اوست. بنابر تعریف ارائه شده، خودسازی، تنها منحصر به ترک گناه و انجام تکالیف شرعی یا تهذیب نفس از اسارت ها و عادت ها و کسب آزادی یا مبارزه با رذایل اخلاقی و کسب فضایل یا انجام عبادت نیست و شامل برنامه جامعی برای تحقق تمامی این عرصه ها، رفع نقایص گوناگون و تکمیل نفس آدمی می شود.

ادامه »

محبت‌جویی و منفعت‌طلبی

نوشته شده توسطرحیمی 2ام بهمن, 1394

محبت‌جویی و منفعت‌طلبی در تعارضند و آدم را پریشان می‌کنند.

رسیدن به آنچه دوست داریم لذت‌بخش‌تر است

و حاضریم منافع خود را برای آن از دست بدهیم.

تنها اگر عاشق منافع خود باشیم راحت می‌شویم.

ولی اگر کسی عاشق منافع مادی باشد رذل می‌شود

و اگر کسی عاشق منافع معنوی باشد، فرشته‌خو خواهد شد.

چگونه باید باشیم تا امام زمان‏ علیه السلام از ما راضى باشد؟

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1394

چگونه باید باشیم تا امام زمان‏ علیه السلام از ما راضى باشد:

نصایح میرزاى تبریزى‏ (قدس سره) به طلّاب:

معمولاً طلّاب جوانى که خدمت فقیه مقدّس، میرزاى تبریزى قدس سره مى ‏رسیدند، این سؤال را مى‏ پرسیدند که: «آقا! بفرمایید چه کار کنیم که کارهایمان مرضىّ ولى عصرعلیه السلام باشد؟»

مرحوم میرزا قدس سره قبل از هر چیزى به ظاهر طلّاب نظر مى‏ کردند. اگر مى‏ دیدند که لباس آن‏ها مناسب طلبگى نیست یا موهایشان بلند است و یا فقط ته ‏ریش دارند، با کمال محبّت ابتدا به مشکل ظاهرى آن‏ها پرداخته و مى ‏فرمودند: « اول شکل ظاهر را باید درست کرد. شما موظف هستید در جامعه طورى حرکت کنید که هیئت شما با سایر جوانان متفاوت باشد. موها باید کوتاه، ریش معمولى و لباس مناسب شأن باشد». آن‏گاه مى ‏فرمودند:

اولاً طلبه باید به تکلیف خود که شامل حلال و حرام الهى است دقت کامل داشته باشد و با مسایل سرسرى برخورد نکند که این قدم اول سازندگى است.

در ثانى هر کارى را که مى‏ خواهد انجام دهد، براى خدا باشد؛ یعنى با توکل به ایزد منّان کار را براى رضاى خدا انجام دهد و جز خداى متعال چیز دیگرى را مدّ نظر نداشته باشد.

ادامه »

راهکار حفظ حالت توبه و دوری از گناه

نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1394

سوال:

جوانی هستم که تا مدّتی پیش به حلال و حرام خداوند کاری نداشتم. بر اثر موهبتی الهی تصمیم به تغییر رویه در زندگی شخصی گرفتم و روش زندگی‌ام تغییر کرد؛ امّا هر از گاهی تبعات زندگی گذشته‌ام روی اعمالم اثر گذاشته و برخی گناه‌ها را مرتکب می‌شوم. پس از آن بسیار احساس پشیمانی کرده و مدّتی طول می‌کشد تا به مسیر خود بازگردم. این رویه، مرا از ادامۀ مسیر جدیدم مأیوس می‌کند. حال شما راهنمایی فرمایید که چه‌کار کنم؟

پاسخ:

1. از شکست نترسید و توبۀ جدی بعد از شکست، از اوجب واجبات است.

2. از نماز اوّل وقت در مسجد با جماعت کمک بگیرید.

3. از انس با قرآن کمک بگیرید.

4. از دعا و توسّل کمک بگیرید.

5. از اینکه «همه‌جا محضر خدا است و ما در محضر خدائیم»، کمک بگیرید.

6. از دوری از رفیق بد، صحنه‌های گناه، موسیقی و ندیدن فیلم و عکس مبتذل کمک بگیرید.

 پایگاه اطلاع رسانی دفترحضرت آیت الله مظاهری

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام؛ جلسه اول؛ دلبستگی به دنیا؛ ریشه همه انحرافات

نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1394

مقام معظم رهبري سال‌ها قبل سؤالي را مطرح کردند مبني بر اين که

چگونه مردم مسلماني که با سختي و گرفتاري تن به اسلام دادند و ايمان آوردند و تحت شکنجه‌های بسیار واقع شدند،

بعد از رحلت پيغمبر اکرم آرام آرام مسير را تغيير دادند

و با جامعه مورد نظر پیامبر زاويه پيدا کردند

تا آنجا که نهايتا کار به واقعه کربلا انجاميد؟

حضرت امير علیه السلام مي‌فرمايد:

گويا اين‌هايي که بيعت را شکستند و حاضر شدند خون مرا بريزند، این آیه را نشنيده‌اند که:

تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(القصص/83)

آن سراي آخرت را براي کساني قرار مي‏دهيم که در زمين خواستار برتري و فساد نيستند و فرجام [خوش] از آن پرهيزگاران است

بعد اضافه مي‌فرمايد:

چرا شنيده بودند و فهميده بودند، ولي دنيا در برابر چشمانشان آرايش شده بود؛

زيورهاي دنيا مايه اعجاب آن‌ها شده‌ بود، و به آن‌ها دلبستگي پيدا کردند و همه چيز باطل شد.

قرآن، کلام پيغمبر، عهد، پيمان و بيعت همه بر باد رفت.

به حسب اين بيان تنها عامل اين همه انحراف و جنايت که آثارش تا روز قيامت هم باقي خواهد ماند، اين بود که چند نفر به زينت دنيا دلبستگي پيدا کردند!

ادامه »

بهترین «ذکر» کدام است+پاسخ آیت‌الله جاودان

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1394

آیت‌الله جاودان از اساتید اخلاق می‌گوید:

بهترین ذکر برای ما ذکر استغفار است، مانند «أستغفرالله و أسئله التّوبة» یا «أستغفرالله ربّی و أتوب إلیه» که توصیه شده در تمام اوقات شبانه‌روز، با توجه و بسیار این ذکر را تکرار کنید.

ذکر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد که یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از (نافرمانى) خدا، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنها است.

یکى از زیباترین جلوه‌‌هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسى‌‏ترین راه‏‌هاى سیر و سلوک، ذکر است؛ ذکر خدا، از یادبردن هستى محدود خویش در رهگذر یاد اسماى الهى است و تداوم و استمرار آن، زنگار گناهان را از روى دل مى‏‌زداید.

آنچه در ادامه می‌خوانیم چند سؤال پیرامون ذکر است که آیت‌الله محمدعلی جاودان به آنها پاسخ گفته است:

*مقصود از ذکر خدا چیست؟

اولین مرتبه ذکر، ذکر زبانی است مانند گفتن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها پس از نماز.

درجه بالاتر از آن، ذکر عملی است که در آن، انسان مؤمن در مواجهه با گناه به جهت کسب رضایت پروردگار، گناه نکند.

مرحله سوم ذکر، که برترین درجات آن است و تنها در اثر زحمت زیاد در ترک گناه و تهذیب نفس به دست می‌آید ذکر قلبی است و در روایات وارد شده است که فرشتگان به خاطر عظمت این ذکر، توانایی ثبت آن را ندارند.

ادامه »

اخلاق با مطالعه درست نمی‌شود...

نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394

آموزه‌های اخلاقی مرحوم آیت‌الله حق‌شناس

من به شما هشدار می‌دهم! یک وقت نگویید: «نه بابا! درس اخلاق نمی‌خواهد! خودمان ان‌شاءالله به این مطالب می‌رسیم! خودمان کتب اخلاقی را مطالعه می‌کنیم و لازم نیست که به جلسه اخلاق برویم…»، نمی‌رسی باباجان!

مرحوم حضرت آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس در یکی از درس‌های اخلاق خود به موضوع «رابطه کلاس اخلاق و ادامه تحصیل» اشاره کرد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*حتماً در یک جلسه اخلاقی شرکت کنید

«وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ»

من به آقایان همکار خودم و به محصلین معارف اسلامی دانشگاهی هشدار می‌دهم که اگر می‌خواهند توفیق تحصیل علم برایشان ادامه پیدا کند، باید در درس اخلاق شرکت کنند! نزدیک منزلتان هر جا که هست، شمال شهر، وسط شهر، جنوب شهر و … جلسه‌ای پیدا کنید و حتماً در آن شرکت کنید! آخر باید ببینید که آن سوی عالم هم چه خبر است! پشت این دستگاه چه خبر است که بوعلی‌ها را اسیر کرده است.

ابوعلی‌سینا که می‌فرماید: من هیچ چیزی را بدون «لم» و «بم» قبول نکرده‌ام؛ می‌گوید:

با جان و روان بوعلی، مهر علی/چون شیر و شکر به هم درآویخته‌اند

آن کسی که تعبداً هیچ چیزی را قبول نمی‌کند، حالا آمده دل بسته و غلام علی شده است! الله اکبر! در نامه دانشوران است که به ابوسعید می‌نویسد: «ای صدیق یگانه! ما همه‌اش در بند دنیا و مادیت هستیم! برای همین است که نه دنیا داریم و نه آخرت»!

«یا علی اوحی الله تبارک و تعالی الی الدنیا اخدمی من خدمنی»؛ این خطاب تکوینی است؛ یعنی ای دنیا! خدمتگزار کسی باش که خدمتگزار من است. «واتعبی من خدمک»؛ هر کسی که خدمتگزار توست را در رنج و محنت و بلا قرار بده!

ادامه »