« لب بسته ام زهرچه بجز گفتگوی توفضیلت نماز شب »

عالم ربّانی و روحانی نما

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1394

 درس اخلاق حضرت آیت الله مجتهدی (ره):

یک عالم ربّانی داریم و یک «آخوندگر». آخوندگر یا روحانی نما کسی است که دنبال پول است، فقط به فکر این است که پول کجاست، ریاست کجاست، نه اهل تدریس است نه اهل منبر و موعظه و نه اهل تألیف و تصنیف و نه اهل تبلیغ و ارشاد، بلکه اگر اراده کند که مثلاً کاری انجام دهد فقط امام جماعت می شود و حتی بعد از اتمام نماز، یک مسأله شرعی و یا حدیث هم نمی گوید.

این گونه افراد، کارگر هستند نه روحانی و باید روز کارگر مانند بقیه کارگرها در راه پیمایی شرکت کنند.

امام جماعت که نشد کار، به آقا می گویی چه کاره ای؟ مبلغ؟ مؤلف؟ مدرس؟ مترجم؟ منبری؟ در جواب می گوید: امام جماعتم. امام جماعت بودن که کار نیست، اگر این طوری است پس بقیه مردم هم که پیش نماز، پس نماز و یا مأموم هستند، آیا می شود به کسی بگویی شغل شما چیست، او بگوید مأموم هستم؟ امام و مأموم که شغل نیستند.

این گونه افراد، آخوندگر هستند بر وزن کارگر، آهنگر، زرگر، ریخته گر، رفوگر و غیره. یعنی آخوندی، برای آنها محل کسب درآمد است. اسلام اینها را نمی خواهد، اسلام عالم و آخوند ربانی می خواهد. کسی را می خواهد که با اَعمال خودش به دین خدا و اسلام و اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) خدمت کند، و اگر در کنار این خدمات، توانست زندگی روزمره خود را هم تأمین کند البته مانعی ندارد. نه این که در این لباس بیاید برای بعضی امور از قبیل کسب درآمد و کسب شهرت و پست و مقام و غیره.
امام باقر [علیه السلام] فرمودند: «لَعَن رسول الله رجُلاً اِحتاجَ الناسُ الیه لِیُفَقِّهَهم فَسألَهُم الرِّشوَة1» :

یعنی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) لعنت کرده اند کسی را که مردم در امر دین به او نیاز دارند و او از مردم طلب پول می کند.


حضرت رسول اکرم  فرمودند: «وَیلٌ لِلَّذین یَجتَلِبُون الدُّنیا بِالدِّین یَلبَسُون للنّاس جُلُود الضَّأنِ مِن لِینِ ألسِنَتِهِم کَلامهم أحلی مِنَ العسلِ و قلوبُهُم قلوبُ الذِّئابِ یَقولُ اللّه تعالی أبی یَغتَرُّون؟ أم عَلی یَجتَرِؤُون

وای بر کسانی که دنیا را به سبب دین به دست می آورند، برای مردم لباس گوسفند می پوشند، به سبب نرمیِ زبانشان کلامشان از عسل شیرین تر است در حالی که قلب هایشان قلب گرگ ها است، خداوند متعال می فرماید: آیا این ها به سبب من مردم را فریب می دهند یا بر من جسورند؟».

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «لا تَأکل بنا النّاس فیفقِرَک اللّه؛3

به سبب ما و به نام ما مردم را مخور که خداوند تو را فقیر و محتاج می کند».

اگر ما از آخوندگری دست برداریم کارها درست می شود و الا وزارت بازرگانی باید مساجد را زیر نظر بگیرد و اداره مالیات پرونده برای مساجد تشکیل بدهد و بالای در مساجد بنویسند تجارتخانه فلان آقا؛چرا که روحانیون آخوندگر شده اند و مساجد تجارتخانه آنها شده است. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «وَیلٌ لامَّتی مِن عُلماء السُّوء یتخذون هذا العِلمَ تِجارة؛4وای به حال امت من از دست این علمای بد که این علم را وسیله تجارت و پول درآوردن می کنند». وقتی از او می پرسی مسجد شما چه طور است لب و لوچه اش را آویزان می کند و می گوید خبری نیست یعنی پولی در کار نیست.
امام کاظم [علیه السلام] فرمود: ای هشام، خداوند متعال به حضرت داوود (علیه السلام) وحی کرد که ای داوود، به بندگانم بگو عالمی را که شیفته دنیا (و پول و ریاست) است بین من و خودشان قرار ندهند (و او را رها کنند که در غیر این صورت) این عالم ها، آن ها را از یاد، و محبت و مناجات با من باز خواهند داشت چنین علمایی راهزنان بندگان من هستند، همانا کم ترین عقوبتی که به آن ها می کنم این است که شیرینی محبت و مناجاتم را از قلب هایشان جدا می کنم.5
اما عالم ربانی، آن است که دنبال دنیا و مقام و ریاست و شهرت نیست، بلکه برای رضای خدا و خدمت به دین و یاری امام زمان (عج) کار می کند، یا درس می دهد و یا منبر می رود و یا هرگونه خدمت دیگری که از دستش برمی آید هر چند در ظاهر کوچک باشد انجام می دهد. برای ذکر نمونه می توان اساتید این حوزه علمیه را نام برد که واقعاً علماء ربانی هستند و حتی بعضی از آن بزرگواران از جمله حضرت آیت الله جناب آقای ضیاءآبادی (حفظه الله) را می توان نام برد که نه برای نماز و نه منبر، بلکه برای هیچ چیز از امور دینی پول نمی گیرند. قبلاً که حالشان مساعد بود در این حوزه علمیه صبح ها مکاسب درس می دادند بدون دریافت حق التدریس.6
حاج مقدس (ره) یک دهه منبر رفتند، بانی منبر شب آخر 150 تومان به ایشان داد، ایشان با بانی دعوا کردند که تو یک کاسب هستی، مگر چه قدر درآمد داری که 150 تومانِ آن را به من می دهی، 100 تومانِ آن را بردار، 50 تومان کافی است. عالم ربانی این طور است، عالم ربانی کسی است که مردم را تربیت می کند.
نزد حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) درباره دو نفر از بنی اسرائیل ذکر کردند که یکی بعد از نماز واجب می نشیند، و مردم را تربیت می کند و به مردم کارهای خوب یاد می دهد و دیگری روزها روزه می گیرد و شب ها بیدار (و به عبادت مشغول) است. حضرت فرمودند: برتری اولی بر دومی مثل برتری من بر کم ترین فرد شما است.7
الآن بعضی از این پیش نمازها، نماز را می خوانند و می روند. من به این ها اقتدا نمی کنم. از متفکر عالی قدر حضرت آیت الله شهید مطهری (ره) پرسیدم آیا این وسواس است که من به این پیش نمازها اقتدا نمی کنم، ایشان فرمودند: خیر.
از امام خمینی (ره) پرسیدم آیا به این پیش نمازها اقتدا بکنیم؟ ایشان فرمودند: نصیحتشان کنید حرف بزنند، موعظه کنند و حدیث بگویند. اگر کسی فقط بیاید نماز بخواند و برود و آخر کار هم پولی بگیرد این پول حرام است. این مسأله در کتاب شرایع الاسلام هست.8من، با این سن زیاد و کسالت اعصاب و بیماریی که بر اثر کهولت سن دارم، هیچ روزی درس و منبر را تعطیل نکرده و نمی کنم.
در قدیم علمای ربانی زیادی بودند، مثل شیخ محمدحسین زاهد، حاج شیخ مرتضی زاهد، آیت الله شاه آبادی، شیخ عبدالوهاب خراسانی، حاج مقدس، حاج میرزا عبدالعلی تهرانی، سید مهدی کشفی، سید مهدی قوام، شیخ جواد خراسانی، و غیره، که خداوند همه آنها را رحمت کند. وقتی حاج مقدس واعظ، یک ماه رمضان منبر می رفتند، آخر ماه، آثار صحبت های ایشان در مردم معلوم بود.
یکی دیگر از علماء ربانی شیخ محمود یاسری بودند. یک بار حاج مقدس به ایشان گفت: یعنی چه این همه آدمِ ریش تراش را دور خودت جمع کردی؟ ایشان فرمودند: ما جمع میکنیم، ریشش با شما.
از خدا بخواهید عالم ربانی شوید. اگر می خواهی عالم ربانی شوی اول باید خودت را بسازی. اگر پیش نماز می شوی اول نمازت را درست کن. علاوه بر (درست خواندن) حمد و سوره، بدون حضور قلب نرو در محراب.
نقل می کنند که در زمان قدیم یکی از اولیاء خدا وارد مسجدی شد. در صف اول نماز ایستاد، رکعت دوم که شد نمازش را فُرادا کرد و به عقب مسجد رفته دستمالش را باز کرد و شروع به خوردن کرد. بعد از تمام شدن نماز، مردم به او اعتراض کردند که این چه وضع اقتدا کردن است؟ او هم رو به پیش نماز کرد و گفت: تو می گویی یا بگویم؟ پیش نماز گفت: تو بگو. آن شخص گفت: دیدم در رکعت اول به فکر خریدن الاغ بودی، و در رکعت دوم به فکر ساختن طویله ای برای آن، و پیش خود می گفتی که من پیر شده ام و نمی توانم با پای پیاده به مسجد بیایم، خوب است که الاغی بخرم و سواره بیایم، و گفتی که اگر الاغ بخرم آن را کجا جای بدهم، لذا به فکر ساختن طویله هم افتادی. چون من دیدم نمازت در حال خریدن الاغ و ساختن طویله است لذا فرادا کردم، آیا راست نگفتم؟ امام جماعت گفت: درست است من مشغول این فکرها بودم و شرمنده شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها:
1ـ بحارالانوار، ج 2، ص 62.
2ـ بحارالانوار، ج 77، ص 173.
3ـ اصول کافی، ج 3، ص 406.
4ـ میزان الحکمه، ج 6، ص 475، به نقل از کنز العمال.
5ـ تحف العقول، ص 632.
6ـ البته بسیار نیکوست که علما برای خدمات خود در صورت وجود منبع درآمدی، یا داشتن وضع اقتصادی خوبی، اجرت نگیرند، ولی چون همه از این نعمت خدا دادی و این مزیت اجتماعی بهره مند نیستند، لذا از روی ناچاری و البته بدون هیچ گونه اشکال شرعی، در قبال تدریس، تألیف، خطابه و امثال این گونه امور طبق موازین فقهی اجرت بگیرند مانعی ندارد.
7ـ تنبیه الخواطر، ج 2، ص 212، به نقل از میزان الحکمة، ج 6، ص 474.
8ـ أخذ الأجرة علی الصلاة بالناس حرام، مکاسب شیخ انصاری، ج 1، ص 96، چاپ ثقلین و شرایع الاسلام، محقق حلی، ج 2، ص 5، کتاب التجارة.

به نقل از: نشریه شمیم یاس

 


فرم در حال بارگذاری ...